يه معلم فارسى داشتيم يه روز سر كلا دسشويى گرفته بود اون وقت ميخواست خودش يه خورده راحت كنه يه سوال پرسيد بعد يه نفر جواب داد بعد گفت نه همه باهم بگيد بلند تر بلند بعد يهو صداى بچه ها قطع شد صدا ى. مشكوك و بلندى از ميز معلم اومد بيچاره از خجالتش ديگه مدرسه ى ما نيومد
.
.
.
.
بزن لايكو به افتخار اون معلم