تو ماشین پیش بابام نشسته بودم...بابام آبپاش ماشینا زد که شیشه را تمیز کنه...بعد دو دقیقه پلیسه با موتورش اومده کنار ماشینمون میگه:آقا ببخشید،شما به جای این که شیشه را بشورید مردما می شورید...؟؟؟
چشمم افتاد به لباسش خیس خالی بود...
در حال انفجار بودماااا
خیلی باحال بود...
چه میشه کرد پرایده دیگه