ıllıllı نوشته های جالب و قشنگ ıllıllı
☺☻☺☻ BEAUTI NOTE☺☻☺☻  
قالب وبلاگ

 


فراموش کردن دروس, یادگیری درس, فراموش نکردن دروس

 

سعی کن بین اطلاعات یاد گرفته شده و مطالب قبلی در ذهنت ارتباط برقرار کنی تا فراموشی آن‌ها کمتر شود.

 

فرآیند درس خواندن شامل چند بخش اصلی است و مطالعه به تنهایی نمی تواند به یادگیری کامل و به خاطر آوردن مطالب منجر شود. در این نوشته ابتدا به گام های اساسی مطالعه و سپس به چند روش برای مبارزه با فراموشی مطالب اشاره می کنیم.

 

1 - به پیش نیاز منابعی که می خوانی توجه کن

اگر مطالب پیش زمینه اصلی را یاد نگرفته باشی حتی اگر مطالب جدید را حفظ کنی باز هم احتمال فراموشی مطلب وجود دارد؛ مثلا در درس عربی تا صرف فعل را یاد نگرفته باشی، نمی توانی فعل ماضی و مضارع بسازی .پس قبل از یادگیری درس حتما سعی کن ضعف خود را در مطالب قبلی مرتبط از بین ببری.

 

2 - قبل از ورود به کلاس و شروع درس، حتما به پیش خوانی درس جدید اقدام کن تا با پیش زمینه فکری با درس جدید رو به رو شوی.

 

3 - سعی کن مطالب درسی را سر کلاس یاد بگیری

در کلاس حضور فعال داشته باش.سوال بپرس و تا درس را نفهمیده ای از کلاس خارج نشو.

 

4 - تمرین زیاد حل کن

تمرین باعث پر شدن شکاف های اطلاعاتی در مغزت خواهد شد .

کلید رفع فراموشی,رفع فراموشی,فراموش کردن دروس

5 - مرور مطالب کلید رفع فراموشی است

هر شب در برنامه درسی خود مطالب را مرور کن.

 

6 - سعی کن بین اطلاعات یاد گرفته شده و مطالب قبلی در ذهنت ارتباط برقرار کنی تا فراموشی آن‌ها کمتر شود.

 

7 - مطالب یاد گرفته شده را دوباره در نقش معلم تدریس کن

این تدریس می تواند برای یک دوست یا شاگردان فرضی باشد.

 

8 - سعی کن در زمان یادگیری مطلب تمرکز کامل داشته باشی و عوامل مخل تمرکز را به حداقل برسانی .

 

9 - خلاصه برداری و یادداشت برداری حین مطالعه به رفع فراموشی کمک می کند .

 

10 - تحقیقات نشان داده است روش سوال گذاری در ابتدای مطالعه نیز به یاد آوری مطلب کمک خواهد کرد .

 

11 - اضطراب، عجله و شتاب در یادگیری مطلب باعث فراموشی آن ها می شود.

 

12 - همچنین به یاد داشته باش که اگر مطلبی را یاد گرفتی، یک روز بعد، ۱۰ روز بعد، یک ماه بعد و ۴ماه بعد باید آن را مرور کنی، تا آن مطلب یک سال در حافظه ات تثبیت شود.

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:34 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


تغییر در زندگی,تغییر ذهن و افکار

 

ما همان افکارمان هستیم، اگر نتوانیم افکارمان را تغییر دهیم نمی توانیم هیچ تغییر دیگری ایجاد کنیم. شما قطاری از افکار دارید که هنگام تنهایی، سکوت و زمانی که غرق در افکارتان هستید سوار آن می شوید. ارزشی که برای خودتان قایل هستید و شادی هایی که در زندگی دارید همه بستگی به جهتی دارند که قطار به آن سو در حرکت است.

 

اگر واقعا می خواهید در زندگیتان تغییری ایجاد کنید باید ابتدا ذهن و افکارتان را تغییر دهید و آن را از هر نوع تفکر آزاردهنده ای که شما را به عقب می راند پاک کنید. در این مطلب جملاتی گردآوری شده که به شما کمک می کنند بتوانید ذهنتان را آزاد کرده و تغییرات دلخواهیتان را در زندگی ایجاد کنید.

 

جملاتی که به ذهنتان آرامش می بخشند

1- شما ساخته شده اید که فقط یک انسان باشید، انسانی که خودتان تصمیم گرفته اید باشید.

 

2- کارهای خوب انجام دهید و احساس خوبی داشته باشید، کارهای بد انجام دهید و احساس بدی داشته باشید، این قانون ساده زندگی است.

 

3- شما همانی هستید که امروز انجام می دهید نه آنی که تصمیم دارید فردا انجام دهید.

 

4- همه ما تصمیم می گیریم اما در نهایت تصمیم ها ما را می سازند.

 

5- آنچه می تواند تغییرات اساسی ایجاد کند کاری نیست که شما گاهی انجام می دهید، بلکه کارهایی که طبق برنامه انجام می دهید و قانون دارند می توانند تغییر ایجاد کنند.

 

6- با خودتان صادق باشید، هرگز خودتان را به خاطر کارهایی که انجام داده اید و احساس خوبی به آنها داشته اید سرزنش نکنید.

 

7- کاری را که اطمینان دارید درست است انجام دهید.

 

8- تا زمانی که از خودتان راضی نباشید هیچ مقدار پولی نمی تواند شما را خوشحال کند.

 

9- اگر در قلبتان احساس آرامش می کنید مطمئن باشید که کار درستی انجام داده اید.

 

10- نگران نباشید که دیگران فکر می کنند اهداف شما رویایی و غیرمنطقی به نظر می رسند. بیشتر اوقات ایده های رویایی همان هایی هستند که جهانی را به شگفتی وامی دارند.

 

11- اگر مانند دیگران فکر می کنید درواقع خودتان هیچ فکری نمی کنید.

 

12- خودتان، خودتان را کنترل کنید در غیر این صورت فرد دیگری شما را کنترل می کند.

 

13- گاهی اوقات ایستادن در برابر دوستان به اندازه ایستادن در برابر دشمنان دشوار می شود.

 

14- ناراحت ترین افراد جهان کسانی هستند که دایم نگرانند دیگران چه فکری در موردشان می کنند.

 

15- زمانی که کسی از شما انتقادهای غیرواقعی کرده یا سرنوشت بدی را برای شما پیش بینی می کند، در مورد شما صحبت نمی کند بلکه درون خودش را برای شما آشکار کرده است.

 

16- اگر فقط به فکر سود و زیان خودتان نباشید دنیایی از فرصت های بی نظیر به دست می آورید.

 

17- تاکنون هیچ انسانی با توانایی ها و ویژگی های شما در دنیا وجود نداشته، پس به خودتان ببالید که منحصر به فرد هستید و سعی کنید اثر خوبی از خودتان برجای بگذارید.

 

18- انسان مهربان و دوست داشتنی در دنیایی خوب و دوست داشتنی زندگی می کند و انسان بدبخت که از دیگران متنفر است در دنیایی بد و تنفرآمیز به سر می برد. دنیای اطراف شما نمایانگر خود شما است.

 

19- نگرانی موجب می شود کوچکترین اشیا، بزرگترین سایه ها را داشته باشند.

 

20- در ذهنتان بر چیزهایی که دوست دارید تمرکز کنید نه بر چیزهایی که از آنها وحشت دارید، این کار رویاها را برایتان واقعی می کند.

 

21- نگران شکست ها و ناکامی ها نباشید بلکه نگران فرصت های خوبی باشید که حتی آنها را امتحان نکرده اید.

 

22- بهانه نیاوردن بهتر از بهانه بد آوردن است.

 

23- برای به دست آوردن چیزی که تا به حال نداشته اید باید کارهایی را انجام دهید که تا به حال انجام نداده اید.

 

24- مشکلات ما دوستان ما هستند البته در صورتی که ما را قوی تر کنند.

 

25- هر کسی می توانداز مشکلات فرار کند، این ساده ترین واکنش است اما مواجه شدن با مشکلات شجاعت است و فرد را قوی تر می کند.

 

26- یکی از بزرگترین نعمت هایی که داریم این است که نمی دانیم در آینده چه اتفاقی برایمان می افتد.

 

27- نگران مسائلی که کنترلی بر آنها ندارید، نباشید.

 

28- لذت ها و خوشحالی های زودگذر ارزش دردهای طولانی مدت را ندارند.

 

29- شاید صبر کردن گاهی اوقات تلخ باشد اما میوه آن شیرین خواهد بود.

 

30- هر چه کمتر انتظار داشته باشید بیشتر از زندگی لذت می برید.

 

31- آنچه برای شما بی ارزش است برای دیگری رویای بزرگی است.

 

32- کاری که می کنید، جایی که می رویدت وانسانی که هستیدنمی تواند شما را خوشحال کند، اینکه زندگی را چگونه می بینید شما را خوشحال می کند.

 

33- انسان ها فقط چیزهایی را می بینند که خودشان دوست دارندببینند.

 

34- اگر بیش از حد برای ارزشیابی خودو دیگران وقت بگذارید هرگز نمی توانید خودتان یا دیگران را دوست داشته باشید.

 

35- دنیا را از شیشه جلو ببینید نه از آینه های کناری.

 

36- انتخاب اینکه چه زمانی و چگونه بمیرید با شما نیست اما انتخاب چگونه گذران زمان باقی مانده تا مرگ با شما است.

 

37- پشیمانی ها را کنار بگذارید، آنها فقط بهانه های افراد شکست خورده هستند، هنوز فرصت های زیادی روبروی شما است.

 

38- جمله شما چیست؟ چه جمله ای به شما کمک می کند تا ذهنتان را از افکار آزاردهنده ای که شما را به عقب می کشاند، رها کنید؟

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:34 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


لعاب فیروزه ای, هنر سنگینه‌ سازی

هنرمند سنگینه‌ساز، سفالگری است که اشیاء سفالی خود را از خمیر شیشه‌ای كه با لعاب قلیایی فیروزه‌ای لیقه شده است می‌سازد. در این مقاله با این هنر بیشتر آشنا می‌شوید.

هنر ساختن ظروف به این شیوه هنوز هم پایدار است و كسانی كه این كار را انجام می دهند عتیقه ساز یا سنگینه ساز نامیده می شوند. این قبیل ظروف در اصفهان نظیر كاشان و قم ساخته می شود و بیشتر آن در شهر قم ساخته شده و به زواری كه برای زیارت حضرت معصومه به آن شهرستان می‌آیند فروخته می‌شود و این خود جزو سنت‌ها شده كه زوار گلدان یا كاسه‌ای را از قم خریداری و با خود ببرند و البته نباید فراموش كرد كه مهره‌های فیروزه‌ای خمیری (خرمهره) را نیز برای شكون خریداری می‌كنند .

گل اینگونه سفال از 70 تا 80 درصد در كوهی سفید یا چخماق، ده تا 20 درصد خاك بسیار نرم به نام گل بوته یا گل سفید آنقدر نرم است كه سفالسازان امروزی آن را گل نرم می‌نامند و 10 درصد خمیر شیشه با همان تركیباتی كه در مورد لعابسازی گفتیم، ساخته می شود. بهترین گِل چاه ریسه است كه از دهاتی در حدود 80 كیلومتری اصفهان كه معادن فراوانی دازد بدست می آید. پس از آنكه این خاك را كندند مقداری آب روی آن می‌ریزند و بدین ترتیب دوغابی تهیه می‌شود كه آن را به وسیله پارچه‌ای صاف می كنند تا ذرات زبر و درشت آن جدا شود. با سنگ چخماق خمیر شیشه به همان طریق كه در لعاب سازی گفتیم عمل می‌كنند.

تمام تركیبات به دقت وزن و آمیخته شده و سپس با پا آن را مالـش می‌دهند گلـی كه به دسـت می‌آید كشـش گل خـاك رس معمولی را ندارد ولی می‌توانند آن را روی چرخ بسازند. كوزه گر معمولی تمام ظرف‌های خودش را به صورت یك تكه یا یك فصلی چرخ می‌كند در صورتی كه سنگینه‌ساز برایش آسانتر است كه آن را دو تكه یا دو فصلی چرخ كند و حتی شاید هم سه فصلی. یا هر فصل را جداگانه روی چرخ كشیده و می گذارند تا بخشكد .

لعاب فیروزه ای, هنر سنگینه‌ سازی

وقتی كه به اندازه كافی خشك شد گوشه‌های آن را مرطوب می‌كنند و آنها را با خمیر اضافی به یكدیگر می‌چسبانند. پس از اینكه بیشتر خشك شد محل اتصال آنها را با كارد تراش صاف می‌كنند بـرای اینكه رویـهء آن هموار و متراكم شود تمام ظرف را در داخل دوغاب فرو می‌برند این كار را لایه ور كردن می‌گویند، و یا اینكه از كاسهء كوچك روی آن دوغاب می‌ریزند .

این لایهء رویی شامل 90 درصد در كوهی سفید بسیار نرم و 7 تا 9 درصد خاك نرم و یك درصد كتیرا است. برای تزیین آن خطوط اساسی طرح را با قلم مو رسم می‌كنند رنگیزه آن شامل كرومیت، منگنز و سیلیكات منیزیم است كه از معدن نزدیك نطنز بدست می‌آید و آن را سیاه قلم می‌گویند.

وقتی كه خطوط كامل شد لعاب مینایی با رنگهای مختلف بین خطوط سیاه، رنگ آمیزی می‌شود و سرانجام همه آن را در لعاب قلیایی كه نود درصد آن از جوهر شیشه، نه درصد از شیشه شكسته یك درصد كتیراست فرو می‌برند. پس از اینكه ظرف خوب خشك شد آن را در كورهء لوله ای آتش می‌دهند. گداز لعاب (صاف شدن لعاب) را می‌توان از سوراخ كوچكی كه در بالای آتشخانه است دید و پس از آن به تدریج در ظرف سه روز كوره را خنك می‌كنند تا آنكه لعاب خرد نشود. با رعایت احتیاطات لازم، لعاب به خوبی روی سطح ظرف می‌چسبد و این ظاهراً به علت جوهر شیشه‌ای است كه در تنه و لعاب موجود است .

نوع دیگر این كار كندن برجسته (گل برجسته) روی سطح ظرف است كه با ابراز حكاكی انجام می‌شود. برای برجسته كاری، در نطنز روش عجیبی به كار می‌برند. در آنجا نقاش چسب شكر درست كرده و آن را با قلم مو روی خطوط سیاه رنگ كه علامت گلها و سایر نقشهاست می زند. شكر روی سطح آن خشك می شود به طوری كه وقتی تمام سطح آن را برس بزنند زمینهء آن كه شكر روی آن نیست و سفت نشده است به تدریج ساییده شده و از بین می رود .

اینقدر برس می‌زنند تا اینكه زمینه در حدود 15/0 سانتیمتر فرو رفتگی پیدا كند سپس لعاب مینا روی گل‌ها كشیده می شود و همهء آن را در لعاب فیروزه ای فرو می برند. پس از پختن لعابی كه در روی زمینه برس زده شده است قدری سیرتر نشان می‌دهد در صورتی كه رنگ‌های مینایی تحت تأثیر لعاب قرار نگرفته اند. سنگینه ساز به استثنای ظروف، لعابی، كاشی لعابی هم درست می‌كند و اخیراً مقره‌های برق را هم تولید می كند .

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:33 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


ماه رجب,اعمال ماه رجب,مناسبت های ماه رجب

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله :
" رجب ، " ریزان" نامیده شده است ، چرا كه در این ماه ، رحمت خداوند بر امت من فرو می ریزد."
بهارعاشقان و دلدادگان حریم كبریایی فرا رسیده است. ماه رجب فصل روئیدن جوانه های عاشقانه زیستن و ماه شست و شوی دل و جان از زنگارهای گناه و غفلت ، و آماده شدن برای ورود به ضیافت الله اعظم است. كسانی كه دل درگرو محبت خدا نهاده اند، لحظه شماری می كنند تا با ورود به ماه رجب وبهره مندی از بركات آن، به درك فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند و پس از آن بتوانند مدال  لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند.

ماه رجب ، سراسر نور و فضیلت و رحمت است.شب اول آن كه جزء چهار شب برتر سال است و شب زنده داری در آن كه بسیار مورد تاكید قرار گرفته ، لیلة الرغائب( اولین شب جمعه ماه) و میلاد ابوالائمه امیرالمومنین علیه السلام تا شب نیمه رجب و ایام مبارك " بیض" كه راهیان طریق سلوك به اعتكاف و مناجات با رب جلیل می نشینند وبیست و هفتم رجب كه رحمت الهی ظهور كرد و محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شد.
رعایت كنندگان حرمت ماه رجب و عاملین به اعمال آن را " رجبیون" نامند. همانا كه در قیامت فرشته ای ندا می دهد:" أین الرجبیون" ، كجایند افرادی كه ماه رجب را محترم شمرده و اعمالی از آن را انجام داده اند.
آنان بندگان خالصی هستند كه در دنیا و در میان مردم بی نام و نشان زندگی می كنند و آنگاه كه ماه رحمت فرا می رسد خود را در نهر نورانی رجب شست و شو می دهند و با دلی صاف و بی آلایش و پاكیزه از غفلت ها، كینه ها و گناهان،خود را برای نزول رحمت های الهی مهیا می كنند.
امام خمینی (ره ) ، این عارف بالله در مورد ماه رجب می فرماید:
" شرافت ماه رجب در زبان ها ، در بیان ها، درعقلها و در فكرها نگنجد. رجب ماه دعا و استغفار است و سفارش زیادی به استغفار در این ماه شده است."
روزه داری دراین ماه ، مورد تأكید قرار گرفته و پاداش فراوانی برای روزه داران به خصوص در روزهای اول، وسط و آخر ماه وعده داده شده است.
حال این ماییم واقیانوسی از معنویت كه قدم در بهار آن گزارده ایم تا با همتی خدایی خود را در برابر نفخه الهی كه دراین فصل، وزیدن می گیرد قرار دهیم و با دل كندن از تعلقات دنیایی، مقدمات ورود به جاده سلوك را فراهم ساخته و رنگ خدایی بگیریم.
امید است آنگاه كه دستان خود را بر آستان الهی بلند می نمائید و به مناجات كه زیباترین تجلی روح انسانی است، می پردازید ما را از دعای خیر خویش محروم ننمائید.

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:32 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


داماد سرخانه, مشکلات داماد سرخانه,داماد خانواده

 

مصائب داماد سرخانه!

فراموش نکنید داماد سرخانه واژه عجیبی نیست، مردی است كه ازدواج كرده، اما یا توان تامین سرپناه مستقل را ندارد یا به دلایل عاطفی، همسرش را از خانواده‌اش جدا نکرده است، برای همین در خانه پدر همسرش زندگی می‌كند. گاهی نیز داماد خانواده بر خلاف میل باطنیاش به دلیل مشکلات سلامتی و سن و سال والدین همسرش با آنها زندگی می‎کند.

 

در هر صورت شاید این كار ابتدا خوب به نظر برسد و كاری انسان‌دوستانه و راهی برای حمایت از دختر خانواده باشد، اما سرانجام و شیوه انجام این همسایگی هم مهم است. نمیتوان گفت برای همه كسانی كه این‌گونه دامادشان را پناه داده‌اند مشكل به وجود می‌آید، ولی بیشتر آن‌هایی كه چنین كاری كرده‌اند، خیلی زود پشیمان شده‌اند.

 

این همسایگی از روی مهر است نه اجبار!

یک مشاور خانواده می‌گوید: دختر و پسری كه ازدواج كرده‌اند باید با این دید وارد زندگی مشترک بشوند كه هیچ كدام از پدر و مادر‌ها وظیفه حمایت مالی از آن‌ها را ندارند و اگر چنین كاری می‌كنند فقط از روی لطف و مهربانی است. اما وقتی این لطف و مهربانی جور دیگری تعبیر شود و به‌صورت وظیفه در بیاید یا اینکه مجوزی باشد برای دخالت در زندگی همسران جوان، مشكلات تازهای برای دو طرف آغاز می‎شود.

 

افسانه افسری ادامه می‌دهد: دوری و دوستی اگر چه ضرب‌المثل بدبینانه‌ای است، اما در زندگی زناشویی و ارتباط با خانواده‌های دو طرف کاربرد دارد و می‌تواند كارساز باشد. البته به این شرط كه دوری‌كردن از دیگران طوری نباشد كه دردسرهای تازه‌ای ایجاد كند.

 

مسائل شخصی را برای خودتان نگه‌ دارید

وی می‌افزاید: در زندگی زناشویی اصل بر استقلال همسران جوان در فكر كردن، تصمیم‌گرفتن و رفتاركردن است. در این زندگی زن و شوهر باید محرم اسرار هم باشند، مسائل شخصی‌شان را برای خودشان نگه دارند و كسی را وارد مسائل زندگیشان نكنند. اما زندگی با خانواده همسر به‌طور ناخودآگاه سبب می‎شود تا حریم‎ها شکسته شوند و دختر یا پسر ناخواسته خانواده هایشان را درگیر مسائل شخصی زندگیشان کنند. به‌خصوص اگر دختر با خانواده خودش زندگی کند والدینش را در جریان زندگیاش بیشتر قرار می‎دهد. شما کمتر دختری را می‎بینید که خانواده خود را بی‌خبر از زندگی‌اش بگذارد!

 

این مشاور خانواده ادامه میدهد: داماد سرخانه یعنی حضور همیشگی داماد در خانه، یعنی همه چیز به گوشش رسیدن، یعنی هزینه‌های مشترك، حضور همیشگی خانواده همسر كنار او و ایجاد اصطكاك و بروز اختلاف‌نظر بین آنها که این امری طبیعی است. زمانی که داماد با خانواده همسر زندگی می‎کند، آن‌ها ناخواسته سعی می‎کنند به دامادشان کمک کنند و روش زندگی خودشان را بر زندگی آنها پیاده کنند، با توجه به این موضوع که مردان مستقل و قدرت‌طلب هستند و به نوعی قدرت خود را در خطر می‌بینند با خانواده همسرشان دچار مشکل می‎شوند.

داماد سرخانه, مشکلات داماد سرخانه,داماد خانواده

داماد خوب مثل پسر خانواده است

وی با اشاره به اینکه همه ابعاد داماد سرخانه بد نیست، می‎گوید: گاهی مشاهده می‌کنید در بعضی خانواده‌ها داماد همه چیزشان است، درست مثل یك پسر خوب كه هرگز نداشته‌اند یا اگر داشته‌اند هرگز نتوانسته‌اند رویش حساب باز كنند. یك داماد خوب می‌تواند همراه پدرزن و مادرزن باشد، دستشان را بگیرد، مونس تنهایی‎شان شود و با محبت كردن به دخترشان قلبشان را مطمئن كند. اگر چنین دامادی در خانواده زن زندگی كند به جای تهدید یك فرصت است، اما به‎نظر شما چنین شرایطی برای چنددرصد از خانواده‌ها اتفاق می‌افتد.

 

افسری ادامه می‌دهد: گاهی وجود چنین تكیه‌گاهی داماد را تنبل و پرتوقع می‎كند که در این موارد زنگ خطر زندگی به صدا در می‎آید و اختلافات آغاز می‌شود. سرپناه جدا هر چند مختصر و كم‌بضاعت به زن و مرد هویت جداگانه می‌دهد و دست به جیب شدن مرد خانه باعث وجهه او می‌شود.

 

یکی از دیگر مشکلاتی که خانواده‌ها با آن مواجه هستند، تفاوت در رسم و رسوم، رفتارها و عادت‌هایی است که در بین آنها وجود دارد. زمانی که این اختلاف‌نظرها یا اختلاف‌ها در رسم و رسوم وارد خانواده‎ها بشود، کشمکش و درگیری نیز شروع می‎شود.

 

وی تذکر میدهد: شما و خانواده همسرتان در یک خانه زندگی می‎کنید. همیشه این‌طور نیست که خانواده همسر شما آداب برخورد با یک زوج جوان و حفظ حریم خانه آنها را بدانند؛ این با هم بودن‌های بیش از حد باعث دخالت‌های بی‌حد و مرز می‌شود؛ «دیشب تا کی بیدار بودین؟»، «چراغ اتاقتون روشن بود!»، «چرا دیر از سرکار می‌آیید؟» و ...

 

به خاطر داشته باشید که اختلاف‌داشتن در زندگی امری کاملا طبیعی است و یک مشکل محسوب نمی‌شود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

 

پس چه باید کرد؟

* در درجه اول شما باید به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز مرز زندگی خودتان را با آنها مشخص کنید و به شیوه‌ای صحیح به آن‌ها بفهمانید که خط قرمز‌های روابط‌شان با شما کجاست. خیلی مودب و مهربان جلوی کنجکاوی‌های خانواده همسرتان را بگیرید. ورود به خط قرمز‌هایی مثل زمان بیداری و خواب یا زمان استحمام و غیره رنج‌آور است، ولی باید بدون اینکه از کوره دربروید، با کلام مناسب و واژه‌گزینی صحیح این مسئله را حل کنید.

 

* در شیوه صحبت‌کردن و رفتار شما در عین احترام باید این نکته وجود داشته باشد که حتما اطلاعاتتان را حفظ کنید و تا‌ آنجا که امکان دارد اجازه سرک‌کشیدن دیگران در مسائلی که فقط مختص شما و همسرتان است را ندهید.

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:31 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


پدر, روز پدر, حرمت پدر, داستان روز پدر

 

حرمت پدر ، حرمت خداست

 

●اسلام و احترام پدر

اسلام برای پدرانی که وظیفه ی خود را به درستی انجام می دهند، ارزش و احترم قائل است. این ارزش و احترام به حدی است که در آیات قران پس از انجام وظیفه ، احترام به خدا و اطاعت از فرمانش از احترام به والدین یاد شده است.در اینجا چند نمونه از موارد ارزش و احترام پدر را ذکر می کنیم :

 

ـ اصل بر رعایت حکم پدر است و بدون اجازه ی او‏، جز در واجبات نمی توان گام برداشت. فرزند وظیفه دارد بال رحمت و عنایت خود را در زیر پای پدر و مادر بگستراند.فرزند حق اهانت به پدر را ندارد، حتی گفتن اف. حرمت پدر چون حرمت خداست و نمی توان آبروی پدر را زیر سؤال برد و شخصیت ا و را خدشه دار کرد. حال این همه احترام برای پدری است که تمرین عظمت و لیاقت کرده باشد، عواملی که سبب بغض و نارسایی در رشد و حیات خود و کودک است از خود دور کند و برای صلاح و فساد فرزندش و جامعه بیندیشد.

 

● اهمیت نقش پدر

 

پدر در جنین از دو لحاظ سهم دارد :

۱) وراثت

۲) محیط.

 

از نظر وراثت نیمی از کروموزوم های جنین از پدر و نیمی از مادر است. ممکن است پدر بیماری داشته باشد و از طریق کروموزوم ها به کودک نیز منتقل می شود. رفتار پدر الگو و غرور او کارساز است. شیوه محبت یا خشونت ، اتکای به نفس ، قاطعیت پدر و… همه برای کودک در س و آموزنده می باشد. رابطه ی پدر با فرزند باید بر اساس انس و تفاهم باشد، براساس اندیشه و تدبر، تحسین و تشویق، بکارگیری شیوه الگویی مناسب و همت گذاشتن برای سازندگی و رشد و شخصیت او باشد. پدر از لحاظ محیط نیز نقش دارد. اگر پدر فردی پاک، شریف، مؤمن و متعبد باشد کودک از او تأثیر می پذیرد و اگر پدر آلوده باشد ناخواسته کودک نیز آلوده خواهد شد. طرز فکرها، فلسفه ها، ادبیات و هنر، اخلاق و رفتار و جرائم و انحرافات، مواضع سیاسی و اقتصادی همه در کودک مؤثر است و شخصیت کودک را تحت تأثیر قرار می دهد.

 

● تصور کودک از پدر

طفل از زمان تولد تا حدود دو ماهگی شدیداً وابسته به مادر است و مادر را مرکز آرزوها و آمال خود می داند. به تدریج که کودک وارد دو ماهگی می شود، پدر وارد زندگی و ذهن و تصور او می شود. کودک این را در می یابد که پدر برای او پناهگاه است، معلم است، رهبر و قانونگذار است. تصور اینکه پدر از مادر کم اهمیت تر است از جهاتی درست است اما در مواردی نیز نقش پدر مهم تر از مادر می باشد. تجسم عالم شعور، مظهر عقل و دانش در خانواده در قبضه ی پدران است و طفل پدر را به این گونه می شناسد.کودک به تدریج که بزگتر می شود تصوراتی از پدر را در ذهن خود پرورش داده و آنها را پروبال می دهد. از جمله تصوراتی که کودک از پدر خود دارد عبارتند از :

 

الف ) چهره برجسته خانواده

ب ) همانندی با پدر

ج ) ضامن رفع نیازها

د ) عامل تأمین امنیت

ه )مرکز دانایی و اندیشه.

 

الف ) چهره برجسته خانواده :

کودک در سن ۳-۲ سالگی پدر را بزرگترین شخصیت و عاقل ترین افراد می داند. اگر کسی علیه پدر چیزی بگوید، ا و از پدر خود دفاع می کند. کودک در خانه با پدر رفتاری رسمی دارد و بیشتر اوقات از کانال مادر با پدر ارتباط برقرار می کند.

 

ب ) همانندی با پدر :

از نظر روان شناسان، کودک ۶-۳ ساله مخصوصاً پسر بچه ها پدر را الگوی خود قرار می دهند. پدر از نظر کودک سمبل قدرت است. ضامن خانواده است و همه ی آرزوی کودک این است که مثل پدرش باشد.

 

ج ) ضامن رفع نیازها:

پدر از نظر کودک ضامن رفع نیازهاست. هر چیزی را که اعضای خانواده احتیاج دارند ، پدر تهیه می کند، کودک در سایه پدر، نیکو پرورش می یابد. هر چقدر سن کودک بیشتر شود، دید او نسبت به ضمانت پدر بیشتر می شود بطوریکه در سنین نوجوانی مادر را عامل مهر و محبت و پدر را عامل تأمین زندگی و انضباط می داند.

 

د ) عامل تأمین امنیت :

اگر خطری برای کودک پیش آید به پدرش پناه می برد.

 

ه ) مرکز دانایی و اندیشه:

پدر نماینده ی دنیای خارج کودک است، مرکز دانایی و آگاهی است. کودک گمان دارد که پدرش در همه ی اصول و قواعد داناست. حتی کودکانی که نسبت به پدر دید منفی دارند باز هم درباره ی پدر تعصب دارند و عقل و فکر او را تحسین می کنند.

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:30 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


آرایش ابرو , مدل‌های گروه‌های رپ, موهای بلند

 

پسران ابرو برداشته!

به هم پیوسته، از هم جدا، كشیده، صاف، تابدار، پر پشت و كم پشت تنها چند مدل از نمونه‌های مختلف ابرو هستند كه روی صورت آدم‌ها نقش بسته و روزانه صدها بار بالا و پایین می‌رود.

 

پیش از این همواره سۆالی در ذهن مردان پرسه می‌زد که چرا خانم‌ها برای خروج از خانه زمان زیادی را صرف می‌کنند در حالی‌که خودشان نیز امروز به دردی مشابه، دچار شده‌اند و ساعت‌ها برای آرایش ابرو و فرم دادن به موهای سر و صورت، وقتشان را روبروی آینه صرف می‌کنند.

 

در فرایند رشد بدحجابی،که لباس‌های تنگ و چسبان و شلوارها و آستین‌های کوتاه، مدهای جدید بدحجابی شدند، علاوه بر زنان، برخی مردان هم بی‌نصیب نماندند و آرایش‌های زنانه را برای خود برگزیدند، آرایش ابرو، موهای بلند و مدل‌های گروه‌های رپ و شیطان پرست‌ها، لباس‌های تنگ و بدن‌نما و برخی شلوارهای گشادی که هر لحظه امکان افتادن آن وجود دارد و البته در این مسیر گوی سبقت را از زنان ربوده‌اند!

 

این روزها پیراهن‌های مردانه، آب رفته و فاق شلوارها یا بی‌نهایت کوتاه و یا بیش از اندازه بلند شده است، لباس‌هایی که خارج از سایز متعادل هستند. استفاده از علائم و نشانه‌ها، شبه‌مردان را رنگ و لعابی خشن‌تر داده است،آرایشگاه‌های مردانه این روزها تمام خدمات آرایشگاه‌های زنانه را ارائه می‌کنند از اصلاح ابرو تا رنگ و مش مو.

 

اما در این میان ابرو برداشتن پسران، داستان جالب و بحث برانگیزی است که ذهن هر فرد اصیل ایرانی را غلغلک می دهد که به دنبال چرایی و علت این رفتار زنانه در مردان باشد؟!!

 

به راستی چرابعضی ازپسران زیرابروبرمیدارند؟

نقش ابروها در زیبایی صورت قابل انکار نیست، ابروها مکمل زیبایی چشم‌ها هستند.

 

به هم پیوسته، از هم جدا، کشیده، صاف، تابدار، پر پشت و کم پشت تنها چند مدل از نمونه‌های مختلف ابرو هستند که روی صورت آدم‌ها نقش بسته و روزانه صدها بار بالا و پایین می‌رود.

 

هر یک از این مدل‌های خدادادی برای یک چهره ساخته شده است و به آن زیبایی می‌دهد. نقش ابروها در زیبایی صورت قابل انکار نیست، ابروها مکمل زیبایی چشم‌ها هستند. بدون ابرو چشم‌ها حالت خودشان را از دست می‌دهند. همین الان می‌توانید یکی از عکس‌هایتان را اسکن کنید و با فتوشاپ ابروهایتان را محو کنید. آن زمان بهتر متوجه می‌شوید که قیافه‌تان تا چه اندازه تغییر کرده و ابروها چقدر در ترکیب بندی صورت‌تان مۆثرند. شاید هم به خاطر همین تأثیر بود که به ویژه در این یک دهه خانم‌ها به جان ابروهایشان افتادند و مدل‌های مختلفی به حالت ابروهای خود دادند.

 

اما شک نکنید که اگر همین 30، 40 سال قبل به کسی می‌گفتید پسرها ابروهای‌شان را برمی دارند حتماً بالای سر شنونده یک جفت شاخ درست درمان سبز می‌شد. مردم نه دیده و نه شنیده بودند که جنس مذکری به فکر تمیز کردن زیر ابروهایش بیفتد دیگر چه برسد به آن مدل بدهد.

 

مصطفی جوان آرایشگری است که می گوید: تا 10 سال پیش این اتفاق خیلی کم و به ندرت می‌افتاد. کسانی که برای زیر ابرو برداشتن به آرایشگاه می‌آمدند خیلی معدود بودند اما در پنج شش سال اخیر، تعداد پسران جوانی که برای زیر ابرو برداشتن به آرایشگاه می‌آیند خیلی بیشتر شده است.»

 

دست زدن به ابروها ابهت مردانه را از بین می‌برد

بعد از ظهر یکی از همین روزها سری به یکی از آرایشگاه‌های مردانه در مرکز شهر تهران می‌زنم. داخل آرایشگاه یک نفر در نوبت و یکی دیگر در حال کوتاه کردن موهایش روی صندلی نشسته است. مصطفی جوان آرایشگری است که حدود 30 سال سن دارد و 10 سالی می‌شود که با قیچی و شانه موهای مردم را کوتاه می‌کند. تیپ و مدل موهای خودش بسیار ساده است و خبری از زیر ابرو برداشتن در صورتش نیست.

 

از او می‌پرسم از چه زمانی پسران برای زیر ابرو برداشتن پا به آرایشگاه او گذاشتند، که جواب می‌دهد:«تا 10 سال پیش این اتفاق خیلی کم و به ندرت می‌افتاد. کسانی که برای زیر ابرو برداشتن به آرایشگاه می‌آمدند خیلی معدود بودند اما در پنج شش سال اخیر، تعداد پسران جوانی که برای زیر ابرو برداشتن به آرایشگاه می‌آیند خیلی بیشتر شده است.»

 

وقتی از او درباره رده سنی کسانی که برای این کار به آرایشگاه او می‌آیند می‌پرسیم، می‌گوید: «بیشتر از سنین 17، 18 شروع می‌شود تا 26، 27 سالگی.» مصطفی ادامه می‌دهد: «تا آن جایی که می‌دانم دلیل محکمی پشت این کار نیست و خود جوانانی که زیر ابرو بر می‌دارند با یک دلیل منطقی این کار را نمی‌کنند. بعضی از مشتری‌هایم که در سنین پایین‌تر این کار را انجام می‌دادند کمی که سن شان بالاتر می‌رود و پخته‌تر می‌شوند دیگر هیچگاه دست به ابروهایشان نمی‌زنند.»

 

وقتی پای صحبت پسرانی که زیر ابرو بر می‌دارند می‌نشینی بیشتر به حرف مصطفی می‌رسی، چون بیشتر این جوانان هم دقیق نمی‌دانند که چرا این کار را انجام می‌دهند. بیشتر دلیل‌هایی که این جوانان می‌آورند می‌گویند زیباتر می‌شویم یا جلب توجه و برای اینکه در نظر جنس مخالف جذاب‌تر به نظر بیاییم زیر ابرویمان را تمیز می‌کنیم.

 

یکی از دلایل جذابیت و زیبایی مردان، داشتن هیبت و جذبه مردانه است نه داشتن یک صورت زنانه. جالب این است در یکی از شبکه‌های اجتماعی این سۆال را از دختران پرسیدیم که نظرشان درباره پسرانی که زیر ابرو بر می‌دارند، چیست؟ هیچ خانمی واکنش مثبتی نسبت به این موضع نشان نداد و بیشتر جواب‌ها «بدم می‌آید» و «خوشم نمی‌آید» بود و یکی از خانم‌ها نوشته بود پسران با این کار ابهت مردانه شان را از دست می‌دهند. خداوند همه را زیبا خلق کرده و آدم‌ها در آن صورت اولیه و طبیعی خود زیبا هستند.

 

مسعود آبیار، روانشناس و مشاور خانواده در این زمینه می‌گوید: «در مورد چنین مواردی باور داریم که پسران بعد از هفت سالگی به سمت پدر تمایل دارند و دوست دارند بیشتر وقت خود را با پدرشان بگذرانند. به همین دلیل بیشتر الگوهای جنسیتی و رفتاری که متعلق به پدرشان است را می‌آموزند. ولی هنگامی که شرایط ارتباط پدر و پسر کاهش پیدا می‌کند و پدر وقت و فرصت کافی برای بودن با پسر را ندارد، الگوهای مادر جای الگوهای پدر را می‌گیرد. به همین دلیل پسران در برابر الگوهای زنانه قرار می‌گیرند و به الگوهای جنسیتی زنانه تمایل پیدا می‌کنند.

 

وقتی پدری با پسرش زمان نمی‌گذارد، فرزند به سمت مادر کشیده می‌شود و خواه ناخواه جذب الگوهای زنانه چون مهمانی‌های زنانه و آرایش‌های زنانه می‌شود. وقتی که این الگوها را دید و با آنها آشنا شد می‌خواهد مثل آنها عمل کند و به سمت آرایش‌های زنانه می‌رود تا زیباتر جلوه کند. دلیل دیگر این کار این است که ما وقتی در جامعه‌ای با فضای باز ارتباطی زندگی می‌کنیم با الگوهای فرهنگی دیگر آشنا می‌شویم. این الگوهای فرهنگی که از دنیای غرب می‌آیند اینگونه رفتارها را تقویت و تشویق می‌کنند، زمینه‌های فکری را به وجود می‌آورند و توسط رسانه‌های‌شان مورد تبلیغ و تشویق قرار می‌دهند تا تابوی آن در یک فرهنگ دیگر شکسته شود.

 

یکی از راه‌های مۆثر برای مقابله با چنین پدیده‌هایی این است که پدران در ارتباط شان با فرزندان‌شان سرمایه‌گذاری کنند و وقت بیشتری با آنها بگذرانند و نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کنند. همچنین کودک باید با یکسری برنامه‌های فرهنگی مۆثر تربیت شود که تأکید روی تفاوت‌های جنس مذکر و مونث و کارکردهای هر جنس را داشته باشد.»

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:27 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


روز پدر,روز پدر 1392,تاریخ روز پدر 1392

پدر جان ، با یك دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق می گیرم و پیشانی بر خاك می گذارم و خداوند را شكر می كنم كه فرزند انسان بزرگ و وارسته ای چون شما هستم. پدر جان عاشقانه دوستت دارم و دستانت را میبوسم.

--------------------------------------

تاریخ روز پدر 1392

روز جمعه 3 خرداد 1392 (13 رجب) ولادت امام علی علیه السلام و روز پدر (روز مرد) را به تمامی پدران عزیز تبریک می گوییم.

روز پدر روزی است برای بزرگداشت پدرها در بسیاری کشورها روز پدر، سومین یکشنبهٔ ماه ژوئن در نظر گرفته شده‌است. این روز در ادامهٔ روز مادر و قدردانی از مادران است.در ایران پیش از انقلاب، روز ۲۴ اسفند زادروز رضا شاه بر پایهٔ گاهشمار ایرانی روز پدر نامیده می‌شد. پس از انقلاب سال ۵۷ این روز به زادروز حضرت علی بن ابی‌طالب امام نخست شیعیان تغییر یافت.

نگاهی به چگونگی ولادت حضرت علی (ع)

در دومين جمعه از ماه رجب، كه از ماههاى حرام است و احترام خاصى در ميان همه قبايل و طوائف داشت، ازدحام عجيبى در اطراف كعبه بود و سيل مردم از پير و جوان با احترام ويژه اى در اطراف خانه خدا در حال طواف بودند كه زنى حامله، با چهره اى شكسته، در گرداگرد خانه خدا بى تابانه مىگرديد و با انگشتان لرزانش به جامه كعبه آويخته بود و در حالى كه قطرات اشكش سيل آسا به صورتش مى ريخت، زير لب مى گفت:
پروردگارا! من به تو ايمان آورده ام و به آنچه كتاب و پيامبر از سوى تو آمده ايمان دارم. پروردگارا! من به آيين جدم «ابراهيم خليل» كه بينانگذار اين خانه كهن است، ايمان دارم. پروردگارا! تو را سوگند مىدهم به حق بنيانگذار اين بيت، و به حق اين مولودى كه در شكم دارم، اين زايمان را بر من آسان گردان.
 چشمهاى كنجكاو او را مى ديد و گوشهاى شنوا سخنانش را دنبال مى كرد و حس كنجكاوى در مغزها تحريك مى شد، كه ناگهان فريادى از تعجب از همگان بلند شد و به دنبال آن سكوتى سنگين بر همگان حكمفرما شد. آب در گلوها خشكيد، حيرت و تعجب بر چهره ها نقشى شگفت زده بود و نفسها از سينه ها بيرون نمى آمد.كسى جرأت نداشت سكوت را بشكند و بگويد: لحظه اى پيش ديوار كعبه شكافته شد و زن حامله اى به درون خانه خدا رهنمون شد!

روز پدر,روز پدر 1392,تاریخ روز پدر 1392

چه كسى باور مى كرد كه سنگ خارا آغوش باز كند و زن حامله اى را در خود جاى دهد؟!حيرت و تعجب مردم هنگامى افزايش يافت كه تلاش پرده داران كعبه، در گشودن قفل در به نتيجه نرسيد.
لحظه به لحظه بر ازدحام مردم افزوده مى شد، همگان در انتظار بودند كه از فرجام اين راز آگاه شوند. از نقطه نظر مردم نگران و حيرت زده، هر لحظه اى چون يك ساعت مى گذشت و همگان ثانيه شمارى مى كردند كه نيروى غيبى اين مشكل را بگشايد.
پس از گذشت مدتى طولانى، همان سنگ خارا آغوش باز كرد و فاطمه بنت اسد در حالى كه مولود كعبه را در آغوش داشت بيرون آمد.صداى هلهله اوج گرفت و در خانه هاى مكه طنين انداخت. ابوطالب، عمو و برترين حامى محمد(ص) در حالى كه برق شعف از ديدگانش مى جهيد، بانگ برآورد:
أيّها النّاس: ولد فى الكعبة ولى اللَّه.
هان اى مردم! ولى خدا در خانه خدا ديده به جهان گشود.
 اين حادثه پرشكوه و بى نظير تاريخ، به روز جمعه، سيزدهم ماه رجب، سى امين سال حمله ابرهه به خانه خدا (عام الفيل) اتفاق افتاد.

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:26 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 


واحد پول قاجار,واحد اصلی پول قاجار,تاریخچه پول

واحد پول قاجار و پهلوی
امروزه تومان (با تلفظ تُمَن) واحد کاربردی و غیر رسمی و عامیانه پول کشور ایران است، که مردم ایران از آن استفاده می‌کنند (هر تومان برابر 10 ریال است).
 تومان، واژه ای مغولی با کاربرد نظامی
«تومان» وام‌واژه‌ای از زبان مغولی است، به معنی ده هزار. در تقسیمات و ترتیبات لشگری و نظامی گری به ده هزار سرباز، تومان گفته و فرمانده آن را امیر تومان می‌نامیدند، این کلمه پس از حمله مغول به عنوان واحد عددی برابر با ( 10000 ) با کاربرد لشکری و نظامی مغولی وارد ایران شد.
واحد اصلی پول قاجار تومان، قران و شاهی بود. تومان واژه‌ی ترکی ایغوری است به معنی ده‌هزار که در تقسیمات لشکری هر ده‌هزار سرباز تومان و فرمانده‌ی آنها امیرتومان نامیده می‌شد.تا پیش از قاجار از این واحد پولی استفاده نمی‌شد. در دوره‌ی مغول ده‌هزار دینار را برابر تومان می‌دانستند. یک‌تومان مغول برابر صدهزار تومان امروز می‌ باشد. تومان طلا اولین بار در زمان فتحعلی‌شاه قاجار ضرب شد.
وزن آن در 1224 قمری (1188 شمسی) یک‌مثقال و یک‌ششم مثقال بود. در سال 1298 قمری در زمان ناصرالدین‌شاه، وزن طلای تومان کاهش یافت و ارزش آن برابر ده‌قران نقره یا ده‌هزار دینار شد. اما سکه‌ای به نام دینار وجود نداشت. در سال 1308 شمسی که آحاد پول ایران تغییر کرد، تومان به معنای ده ‌ریال شد که هنوز هم این لفظ رایج است.
در زمان فتحعلی‌شاه، سکه‌ی نقره‌ی جدید، یعنی "قران" متداول شد، که معادل یک‌دهم تومان و پنج‌عباسی یا بیست‌شاهی بود. در این زمان شاهی به صورت سکه‌ی مسی در آمده بود. بنابراین سه شکل سکه در ایران رایج بود: تومان‌های طلا، قران نقره و شاهی مسی. ولی پول رایج سکه‌های نقره بود.
پول دوره‌ی قاجار تا اوایل دوره‌ی پهلوی رایج بود. اما طلا پشتوانه‌ی پول نبود. در سال 1308 شمسی طلا پشتوانه‌ی پول شد. مسکوک نقره‌ی یک‌ریالی به نمایندگی ریال طلا در کشور رایج و قران برچیده شد؛ مسکوک نقره، نیم‌ریالی، دوریالی و پنچ‌ریالی شد.
ریال در اصل واژه‌ی اسپانیایی است و آن نام سکه‌ی نقره‌ای رایج در آن سرزمین بود که به معنی "شاهی" است. این واژه مترداف "رویال" (Royal) انگلیسی و "رگالیس" لاتین است که آن هم به معنای شاهی است و از ریشه "رکس" (Rex) یعنی شاه است.

واحد پول قاجار,واحد اصلی پول قاجار,تاریخچه پول

از مسکوکات قانونی طلا در ایران در دوره‌ی رضاشاه، سکه‌ی پهلوی است که بر اساس قانون مصوب سال 1310 شمسی در مجلس شورای ملی، که برای تعیین واحد و مقیاس پول ایران به تصویب رسید، سکه‌ پهلوی طلا به ارزش صدریال ضرب شد. این سکه دارای عیار 900 در هزار بود و با عکس شیر و خورشید و پادشاه مزین شده بود.
پس از انقلاب 1357 در بهار 1358 سکه‌ی طلای ایرانی ضرب شد که به نام "بهار آزادی" که دارای همان عیار پهلوی است. مسکوکات ریال نیز در این دوره ضرب و اسکناس نیز مانند زمان پهلوی منتشر شد. 
نشر اسکناس
مدیریت بانک در ایران را ایران ‌شناسان بنام نظیر هوتم شیندلر و ژوزف رابیو بر عهده داشتند. با ابتکار رابیو بانک شاهنشاهی اقدام به چاپ اسکناس‌های کوچک کرد و هم از این راه وارد زندگی روزمره مردم شد و سود سرشاری کسب کرد. اسکناس در آغاز قرار بود با پشتوانه‌ی طلا چاپ شود، اما بعدها با پشتوانه‌ی نقره به چاپ رسید و نیز می‌بایست پشتوانه طلا برابر هفتاد درصد اسکناس‌های در گردش باشد که بعدها به رقم پنجاه درصد و پس از آن به سی درصد تبدیل شد؛ که در حقیقت هفتاد درصد اسکناس‌ها بدون پشتوانه بود، که این کار سود سرشاری برای بانک در بر داشت.
واحد پول ایران دوره پهلوی (ریال- قران . تومان)
 در سال 1308 شمسی به موجب قانون احاد، با کم شدن ارزش دینار و نیاز به واحد پول ساده و قوی، واحد اصلی پول ایران از دینار به ریال تبدیل گردید. هر صد دینار جدید معادل یک ریال شد و ریال واحد اصلی قرار گرفت و دینار جدید شد پول خرد کمتر از 1 ریال. اما تبدیل واحد پول قدیمی دینار و تومان قدیمی به دینار و ریال جدید برای مردم نامانوس بود و عادت قبلی مردم باقی ماند.
از آنجاییکه 1 ریال جدید با 1 قران سابق برابر بود، مردم بجای ریال ، همان قران را می‌گفتند. به این ترتیب دینار که کم ارزش شده بود کنار رفت ولی ریال هم رواج کاربردی در زبان معاملات ایرانیان نیافت. در زبان مردم یک ریال (1000 دینار قدیم برابر 100 دینار جدید) را یک قِِران می‌گفتند و هر ده ریال (ده قِران) را یک تومان. البته واحد پول رسمی دینار به پول خرد کمتر از یک ریال تبدیل شد و ریال قدرتمندتر جای آن را گرفت. 
در واقع کوچک‌ترین واحد پول ایران در آخر دوره قاجار،دینار بود. طبیعتا  یک تومان معادل ده هزار دینار یا برابر ده قران بود. سکه اسپانیایی رئال پس از ورود به ایران با نام ریال بر مبنای وزنش، مطابق 5/117 دینار گرفته شده بود اما از آغاز دوران رضاشاه پهلوی سکه‌های ریال به جای 5/117 دینار به مبلغ 100 دینار (مطابق 1 قران) کاهش داده شدند. بنابراین قران و ریالی که از دوره پهلوی تا امروز به کار می‌بریم مقداری با مفهوم آن در دوران قاجار متفاوت است.
در سال 1308 خورشیدی به موجب قانون آحاد، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل گردید :
 یک شاهی ------------50دینار
یک محمودی (صددینار: صَنّار)------------100 دینار
یک عباسی------------ 200 دینار
یک نادری (ده‌شاهی) ------------500 دینار
یک قران قاجار------------1000 دینار
یک تومان قاجار------------10000 دینار
از 1308 به بعد:
یک ریال (واحد رسمی پول ایران)------------100 دینار
 یک قران (در زبان مردم)------------100 دینار
یک تومان (در زبان مردم) ------------ 10 قران = 10 ریال = 1000 دینار

واحد پول قاجار,واحد اصلی پول قاجار,تاریخچه پول

بنابراین می بینیم که از سال 1308 به بعد, تومان حتی معنی "ده هزار " را هم به هیچ طریقی نمی دهد  یعنی ارتباط معنایی با مفهوم خودش یعنی "ده هزار " را از دست داده و فقط به عنوان یک نام برای 10 ریال به کار رفته است و خالی از معناست. 
واحد پول ایران دوره جمهوری اسلامی (ریال . تومان - )
 در سال های اولیه پس از انقلاب اسلامی سکه های 1 و 2 و 5 ریالی وجود داشت و به کار می رفت. مردم به آنها 1 قرانی و 2 قرانی و 5 قرانی می گفتند یا طبق سنت برجای مانده از دوره قاجار که هر قران برابر هزار دینار بود می گفتند: دو زاری، پنج زاری یعنی دو هزار یا پنج هزار دیناری!
اما در سال های پس از 1370 سکه های پنج ریالی (پنج قرانی / پنج زاری ) و کمتر از آن به کلی بی ارزش شد و کمترین سکه ای که توسط بانک مرکزی ضرب شد، سکه ی  10 ریالی بود و این سکه، کوچکترین سکه و پول ایرانی شد.
از آنجایی که در زبان مردم، به 10 ریالی، یک تومان گفته می شد بنابراین واحد قران ( هزار/ ازار دینار) که در 1 و 2 و 5 قرانی برجای مانده بود، از زبان مردم به کلی منسوخ شد و به تاریخ پیوست و تومان جای آن را گرفت.

 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 اردیبهشت 1392  ] [ 2:25 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

تعداد کل صفحات : 12 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ

خوش آمد میگم و امیدوارم از مطالب جالب و قشنگ خوشتون بیاد
آمار سایت
كل بازديدها : 2004059 نفر
كل نظرات : 224 عدد
كل مطالب : 4323 عدد
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 25 تیر 1397 
تاریخ ایجاد بلاگ :شنبه 7 اردیبهشت 1392 
امکانات وب