ıllıllı نوشته های جالب و قشنگ ıllıllı
☺☻☺☻ BEAUTI NOTE☺☻☺☻  
قالب وبلاگ

 

 

نصیحتی زیبا از شکسپیر در مورد زندگی

 

شکسپیر گفت:


من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟


برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،


انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ..

 

زندگی کوتاه است ..

 

پس به زندگی ات عشق بورز ..


خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..


قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن


قبل از اینکه بنویسی » فکر کن


قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش


قبل از اینکه دعا کنی » ببخش


قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن


قبل از تنفر » عشق بورز


زندگی این است ... احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:19 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

ماجرای جالب شرکت ژاپنی وسايل آرايشي

 

*در يك شركت بزرگ ژاپني كه توليد وسايل آرايشي را برعهده داشت، يك مورد تحقيقاتي به ياد ماندني اتفاق افتاد : شكايتي از سوي يكي مشتريان به كمپاني رسيد. او اظهار داشته بود كه هنگام خريد يك بسته صابون متوجه شده بود كه آن قوطي خالي است.*
*بلافاصله با تاكيد و پيگيريهاي مديريت ارشد كارخانه اين مشكل بررسي، و دستور صادر شد كه خط بسته بندي اصلاح گردد و قسمت فني و مهندسي نيز تدابير لازمه را جهت پيشگيري از تكرار چنين مسئله اي اتخاذ نمايد. 
مهندسين نيز دست به كار شده و راه حل پيشنهادي خود را چنين ارائه دادند: پايش ( مونيتورينگ) خط بسته بندي با اشعه ايكس.*
*بزودي سيستم مذكور خريداري شده و با تلاش شبانه روزي گروه مهندسين،‌ دستگاه توليد اشعه ايكس و مانيتورهائي با رزوليشن بالا نصب شده و خط مزبور تجهيز گرديد. سپس دو نفر اپراتور نيز جهت كنترل دائمي پشت آن دستگاهها به كار گمارده شدند تا از عبور احتمالي قوطيهاي خالي جلوگيري نمايند. 
*نكته جالب توجه در اين بود كه درست همزمان با اين ماجرا، مشكلي مشابه نيز در يكي از كارگاههاي كوچك توليدي پيش آمده بود اما آنجا يك كارمند معمولي و غيرمتخصص آنرا به شيوه اي بسيار ساده تر و كم خرجتر حل كرد: تعبيه يك دستگاه پنكه در مسير خط بسته بندي تا قوطي خالي را باد از خط توليد دور کند!!!*


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:17 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

داستان موفقیت لیپتون: ثروتی به رنگ چای

 

 
 
 
 

شرکت توماس جی. لیپتون از نام مؤسس خود یک ایرلندی مهاجر که در سال ۱۸۶۵ با کشتی به آمریکا رفت بهره می برد. داستان لیپتون در واقع حکایت فردی است که از فقر کامل به ثروت هنگفت رسید.

لیپتون ۱۵ ساله که از کشور خود فرار کرده بود، با ۸دلار در جیبش و بدون هیچ دوستی به نیویورک رسید. در آن زمان جنگ های داخلی به اتمام رسیده بود و سربازان به خانه هایشان بازمی گشتند و خواهان کار بودند. لیپتون روزهای زیادی را در خیابان های نیویورک به جست جوی کار پرداخت تا اینکه پیشنهادی برای کار در مزارع تنباکو ویرجینیا که در جنگ به یغما رفته بود، دریافت کرد.

برای ۴ ۳ سال بعد، لیپتون تمام سواحل شرقی و سواحل می سی سی پی را برای پیدا کردن هر کاری طی نمود. از میان آنها می توان به کار در مزرعه برنج کارولینای جنوبی، رانندگی در حوالی نیواورلانز، کتاب فروشی حتی آتشنشان در چارلستون کارولینای جنوبی اشاره نمود. او به طور دوره ای به نیویورک نیز برای جست وجوی کار مراجعه می نمود ولی ناچار به بازگشت به جنوب، جایی که کارگر محدود بود، می شد. او سال های زیادی را برای پیدا کردن یک شغل ثابت و سودمند گذراند. روی صورتش بریدگی ناشی از چاقو در نبرد خیابانی با یک اسپانیولی به وجود آمد و زمانی که به دلیل نداشتن کرایه راه در میان مسافران مخفی شده بود دستگیر شد. بزرگترین موقعیت او زمانی بود که سرکارگر مزرعه ای که در آن کار می کرد، وی را که دچار تصادف شده بود و پایش به شدت آسیب دیده بود، برای مراقبت بیشتر به خانه اش برد.

در نهایت او توانست در یکی از شعب نیویورک اند مش به عنوان منشی استخدام شود. لیپتون به مدت یک سال در آن شرکت کار کرد و سپس به اسکاتلند بازگشت تا در مغازه پدرش در گلاسگو مشغول به کار شود. اما به سرعت از نوع قدیمی کسب وکار در آنجا به ستوه آمد و در سال ۱۸۷۱ در سن ۲۱ سالگی، مغازه کوچک خود را برای تجارت، راه اندازی نمود و چند سال بعد دومین مغازه اش را گشود. برای چندسال بعد لیپتون بدون احساس خستگی برای اینکه تجارتش را به یک امپراتوری کوچک تبدیل نماید به کار پرداخت و فن نمایش، توانایی محاسبات مالی و عزم راسخ او در انجام این امر به او کمک کرد و در طول مدت ۱۰ سال لیپتون زنجیره ای از ۲۰ خواربار فروشی را اداره می کرد. مغازه های لیپتون به دلیل خدمات و محل های مناسب به شهرت دست یافتند.

در واقع لیپتون مرتبا از تدابیری استفاده می نمود که مشتریان را به مغازه های خود وفادار نماید. در سال ۱۸۸۱ لیپتون با استفاده از فن نمایش خود بزرگترین پنیر ساخته شده را وارد کشور نمود، به نمایش گذاشت و به فروش رساند. شیر مورد نیاز این پنیر از ۸۰۰۰ گاو تامین شده بود و ۲۰۰ سازنده پنیر در ساخت آن مشارکت نموده بودند. لیپتون تصمیم گرفت که سکه های طلا درون پنیر قرار دهد و نیروی پلیس زیادی سراسر خیابانی که پنیر به فروش می رسید را پوشش داد.

در عرض دوساعت کل پنیر به فروش رسید و تصویر آن به عنوان نمادی در فروشگاه های لیپتون نصب شد.

در دهه ۱۸۸۰ تجارت غذای لیپتون به ۲۰۰ مغازه گسترش یافت و لیپتون یک فرد مولتی میلیونر شد. سپس او نظارت روزانه خود بر شرکت را کاهش داد و به مسافرت پرداخت تا موارد جدید را برای اضافه کردن به مغازه هایش بیابد.

چای در انگلستان در دهه۱۸۸۰ مورد توجه قرار گرفته بود و هر ساله مقدار زیادی از چای ارزان تولید شده در هند وارد این کشور می شد. تقاضا برای چای به میزان ۴۰ میلیون پوند در دهه ۱۸۷۰ رسید و سپس در اواسط دهه ۱۸۸۰ دوبرابر شد. فروشندگان چای اصرار زیادی داشتند که لیپتون چای آنها را در مغازه هایش به فروش برساند، اما لیپتون این کار را رد کرد و در نهایت تصمیم گرفت به خارج از کشور مسافرت نماید و تولیدکننده چای مخصوص به خود را بیابد. او در سال ۱۸۹۰ به هند رفت و از مزارع چای دیدن کرد و بخش جدیدی را به زندگی حرفه ای خود افزود.

چای به قیمت ۵۰ سنت بابت هرپوند فروخته می شد که برای خانواده کارگران رقمی بالا بود. لیپتون متوجه شد که خودش می تواند چای را کشت و زرع نماید و به قیمت ۳۰ سنت بفروشد. او روش جالبی را برای فروش به کار برد. از آنجا که تا آن زمان چای به صورت باز فروخته می شد و خریداران نسبت به تازگی و وزن چای خریداری شده مطمئن نبودند، او بسته های رنگی با وزن ۱، ۰/۵، ۰/۲۵ پوندی را به بازار عرضه کرد و روی آن نوشت «به طور مستقیم از مزارع چای تا درون قوری ها».

با افزایش تقاضا، صنعت چای لیپتون به سرعت سود زیادی را نمایش داد. در دهه ۱۹۰۰ امپراتوری لیپتون نه تنها در اروپا بلکه در آمریکا هم گسترش یافت و لیپتون با موفقیت به آمریکا بازگشت و برای اولین بار سهام شرکت در سال ۱۸۹۷ معامله شد. در اواسط دهه ۱۹۲۰ لیپتون در سن ۷۶ سالگی از مدیریت کناره گیری نمود و آن را به یک تیم کاری منتقل کرد.

لیپتون با ۱ میلیارد دلار فروش در سال، دهه ۱۹۸۰ را آغاز نمود و در اواخر دهه به بزرگترین شرکتی که غذاهای فریز شده می فروشد، تبدیل شد.

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:17 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

جملات عارفانه دکتر شریعتی در مورد عشق

 

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی

دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال


#####################

 

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد

 

#####################

 

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

 

#####################

 

عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

 

#####################

 

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی "فهمیدن و اندیشیدن "نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد

 

#####################

 

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد

 

#####################

 

عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق

 

#####################

 

عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن

 

#####################

 

عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد

 

#####################

 

عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار

 

#####################

 

عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

 

#####################

 

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر

 

#####################

 

عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد

 

#####################

 

عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

 

#####################

 

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند

 

#####################

 

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:"هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند"

 

#####################

 

عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد

 

#####################

 

دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست

 

#####################

 

خدایا! به هر که دوست میداری بیاموز که:عشق از زندگی کردن بهتر است.
و به هر که دوست تر میداری بچشان که:دوست داشتن از عشق برتر

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:17 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

ابرها به آسمان تکیه می کنند
درختان به زمین
و انسان ها به مهربانی هم

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

 مرد باش
زمین به مرد بودنت نیاز داره ....
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز ...
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ....
مرد باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت ... مردباش و هیچوقت نامردی نکن
مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش .

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

هرکسی با انجام کار خاصی میتونه شما را خوشحال کنه
ولی فقط یک نفر خاص میتونه بدون انجام کاری شما را خوشحال کنه

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

و من همه*ی جهان را در پيراهن ِ گرم ِ تو خلاصه می*کنم.

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

از بچگی بهمون میگفتن از کسی نتـرس، فقـــط از خــــدا بتـرس
در حالــی که باید می گفتن از همـــه بترس، به جــــــز خــــدا ...!

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

از عجـــایـب عـشـــــق همـــــین بـس ....
تـنهـــــــا همــــانی آرامـــت می کـــــند ....
کـــــه دلـت را آتـــــش زده ....

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

درقلبی که شاد میکنی
درلبخندی که به لب می نشانی
خدا با من است. خدا با توست
خدایمان را آشکار کنیم...

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

رسیدن آداب دارد.
وقتی رسیدی باید بمانی،
باید بسازی
باید مدام یادت باشد که چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی
که آرزویت بوده برسی ...
وقتی رسیدی باید حواست باشد
تمام نشوی!

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

بوی عشـــــــــــــقه ، که به بهشت هم بویی داده

عجـــایـب عـشـــــق, مطالب خواندنی جالب

با دستهای خالی به دنیا آمده ایم
و با دستهای خالی از دنیا خواهیم رفت
نگران چیزهایی که آرامش را از تو میگیرند نباش ..!!

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:06 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]


جملات زیبا و کوتاه از بزرگان

 

-اینقدر نگوییم گل ها خار دارند،بگوییم خارها گل دارند.

 

----------------------------------------------------------

 

-قدر زمان حال را بدانید که گذشته هرگز برنمی گردد و آینده شاید نیاید.(گالیله)

 

----------------------------------------------------------

 

-دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آن ها را آشکار می کند.(آنتوان چخوف)

 

----------------------------------------------------------

 

-اگر صخره در مسیر رود نبود ،رود هیچ آوازی از خود سر نمی داد.

 

----------------------------------------------------------

 

-افراد شجاع فرصت می آفرینند .ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند.(گوته)

 

----------------------------------------------------------

 

-هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری ،آرزوی دیگران است.(جک لندن)

 

----------------------------------------------------------

 

-آیا می پنداری که جسم کوچکی هستی ؟ولی درون تو جهان بزرگی نهفته است.(امام علی علیه السلام)

 

----------------------------------------------------------

 

-آنچنان کار کن که گویی تا ابد زندگی خواهی کرد و آنچنان زندگی کن که گویی همین فردا

خواهی مرد.(حدیث شریف)

 

----------------------------------------------------------

 

-هر انسانی مرتکب اشتباه می شود ؛اما فقط انسان های احمق اشتباه خود را تکرار می کنند.(سیسرون)

 

----------------------------------------------------------

 

-خداوند از ما نمی خواهد کارهای بزرگ را به ثمر برسانیم .او فقط از ما می خواهد کارهای

کوچک را با عشقی شگرف انجام دهیم.(مادر ترزا)

 

----------------------------------------------------------

 

-تمامی آنچه بدان نیاز دارید تا به وسیله آن به رویاهای خود جامه عمل بپوشانید، هم اکنون

از آن شماست.

 

----------------------------------------------------------

 

-اگر تو نمی توانی باور کنی ،برای کسی که باور دارد همه چیز امکان پذیر است.(انجیل)

 

----------------------------------------------------------

 

-مشکلات مانند دست اندازهای جاده کمی از سرعتتان کم می کند، اما از جاده صاف بعد

از آن لذت خواهید برد .زیاد روی دست اندازها توقف نکنید. به حرکتتان ادامه دهید.

 

----------------------------------------------------------

 

-هیچ وقت به خدا نگویید من یک مشکل بزرگ دارم ،به مشکلتان بگویید من یک خدای

بزرگ دارم.

 

----------------------------------------------------------

 

-چه بسیارند کسانی که به هنگام غروب آفتاب چنان می گریند که ریزش اشک ها مانع از دیدن ستاره ها می شود.

 

----------------------------------------------------------

 

-انسان مانند زمین است.برای رسیدن به خوشبختی باید سختی بکشد.زیرا اگر زمین سختی زمستان را نکشد ،بهار نمی شود.

 

----------------------------------------------------------

 

-صاحب همت در پیچ و خم های زندگی هیچ گاه با یاس و استیصال روبه رو نخواهد شد.(ناپلئون بناپارت)

 

----------------------------------------------------------

 

-کسی که شهامت قبول خطر را نداشته باشد، در زندگی به مقصود نخواهد رسید. (محمد علی كلی)

 

----------------------------------------------------------

 

-اگر در قدم اول موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنایی نداشت.(موریس مترلینگ)


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:04 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]


شعر طنز جالب درمورد متروی تهران!

 

//ازدحام و فشار از هر سو

زور آرنج و ضربه زانو//

 

//بدترین بوی عالم است الحق

بوی سیر و پیاز و عطر و عرق//

 

//کارمند و محصل و عملی

کامبیز و غضنفر و مملی//

 

//تاجر و دزد و دکتر و بیکار

لاغروچاق و سالم و بیمار//

 

//حرف‌های سیاسی و گله‌ها

بحث تبعیض‌ها و فاصله‌ها//

 

//گاه دعوای عده‌ای سالار

فحش‌های به‌شدت کش‌دار//

 

//یک نفرغرق در سطور کتاب

یک نفر هم کنار او در خواب//


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:04 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

جملات زیبا و خواندنی از افلاطون

 

آنچه شایسته نیست به آرزو مخواه،و بدان که انتقام خدا از بنده، به خشمِ بی رحمانه و بی حرمتی و سرزنش نبـُود،بلکه به متحول کردن و ادب کردن از فرط عشق باشد. افلاطون


در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است. افلاطون


نیرومند ترین مردم کسی است که بر خشم خود غلبه کند. افلاطون


زینت انسان به سه چیز است علم ،محبت ،آزادی. افلاطون

 

عوام ثروتمندان را محترم می دانند و خواص دانشمندان را. افلاطون


به عقیده من تنها موضوعی که شایسته است مغز انسان را نگران بدارد آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع که چه کار کند تا فرزندان او خوشبخت شوند ؟افلاطون


کسی که در ایام موفقیت و خوشی تو را ثنا گوید با آنچه در تو نیست ، البته در روز ناسازی و اقتراق هم از دروغ و بهتان در حق تو دریغ نخواهد کرد. افلاطون


سزاوار است مرد عاقل هنگام تناول لذائذ یاد اورد تلخی دوا را و زیاد نخورد.افلاطون


آنان که می خواهند خوب زندگی کنند باید به حقیقت نزدیک بشوند زیرا پس از نیل به مقام حقیقت یابی است که دست از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند. افلاطون


درغگو از دروغگوی دیگر در حذر است . افلاطون


با دوست طوری رفتار کن که به حاکم محتاج نشوی وبا دشمن طوری معامله نما که اگر کار به محاکمه کشید ظفر تو را باشد. افلاطون


از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز خود نیست پرهیز نما. افلاطون


رقت به سه کس واجب است :
۱-عاقلی که حکم جاهلی بر او روان باشد .
۲-قویی که گرفتار ضعیفی گردد.
۳-کریمی که محتاج لئیمی باشد.افلاطون


بی صبری انسان را از هیچ رنجی نمی رهاند، بلکه درد جدیدی برای از پا درآوردن شخص بوجود می آورد. افلاطون


از خدا چیزی مخواه که نفعِ آن منقطع (مقطعی) بـُود،و یقین داشته باش که همه ی مواهب از حضرت اوست،و از او نعمت های باقی (نعمتهایی که مثل انرژی پایستگی دارند!)،و فوایدی که از تو مفارقت(جدایی) نتواند کرد، التماس کن.افلاطون


معبود خویش را بشناس و حقِ او را نگه دار.افلاطون


همیشه با آموزش دادن و آموزش گرفتن باش، و توجه بر طلب علم را مقدم دار. افلاطون

 

اهلِ علم را به کثرت علم امتحان مکن،بلکه اعتبار حال ایشان به دوری از شر و فساد کن.افلاطون


همیشه بیدار باش که شرور را اسباب بسیار است،افلاطون

 

بر آسایش و خواب اقدام مکن،مگر بعد از آنکه محاسبه ی نفس در سه چیز را به تقدیم رسانیده باشی:
اول آنکه تأمل کنی تا در آن روز هیچ خطا از تو واقع شده است یا نه
دوم آنکه تأمل کنی تا هیچ خیر اکتساب کرده ای یا نه
سوم آنکه کوتاهی کرده ای در عمل به ندای درونت یا نه. افلاطون


یاد کن که چه بوده ای در اصل،و چه خواهی شد بعد از مرگ،و هیچکس را ایذا رنجور مکن،که کارهای عالم در معرضِ تغیر و زوال است.افلاطون


بدبخت آن کس بُوَد که از تذکر ِ عاقبت غافل بُود و از لغزش باز نایستد. افلاطون


سرمایه ی خود را از چیزهایی که از ذات تو خارج بُود مساز.افلاطون


در فعل خیر با مستحقان، انتظار ِ سؤال مدار ، بلکه پیش از التماس افتتاح مکن (منتظر نه ایست تا رنجوری از تو گدایی کند تا بعدش تو به او کمک کنی ،قبل از اینکه التماس کند، شروع به کمک کن) افلاطون

 

روزگاری ، شأن و مقام تو پایین آمد ، ناامید مشو . آفتاب هر روز هنگام غروب پایین می رود تا بامداد روز دیگر بالا بیاید .افلاطون

 

در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است .افلاطون


زینت انسان سه چیز است : علم - محبت - آزادی. افلاطون


عوام ثروتمند را محترم می دارند و خواص دانشمندان را .افلاطون

 

به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان ماندن است زیرا جهالت ریشه همه بدبختی ها است . افلاطون

 

جان را فدای یاران موافق کنید .افلاطون

 

از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز زندگی خود نیست پرهیز نما .افلاطون

 

سخن اگر از دل خارج شود به دل هم وارد می شود و اگر با نیت متکلم نباشد توقع مدار که آن تأثیر کند . افلاطون

 

هر کس در طلب خیر و سعادت دیگران باشد ، بالاخره سعادت خودش را هم به دست خواهد آورد . افلاطون

 

کامل ترین نوع بی عدالتی آن است که عادل به نظر برسیم در حالی که عادل نیستیم .افلاطون

 

عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد .افلاطون

 

به وسیله فضل و کرم می توان از دشمن انتقام گرفت.افلاطون

 

تمام طلاهای روی زمین و زیر زمین به قدر یک فضیلت ارزش ندارند .افلاطون

 

هیچ کوچک را حقیر مشمارید باشد که از شما فزونی یابد .افلاطون

 

محبت را فراموش نکنید و آن را ناچیز مشمارید .افلاطون

 

امتحان کن مرد را به فعل او و نه به قول او .افلاطون

 

زیان رساننده تو معاشرت سه کس است : آنکه ترا به طرب بدارد - آنکه به فریب مغرورت کند - آنکه همت او کوتاه تر از همت تو باشد .افلاطون

 

موسیقی تاثیر فوق العاده ای در روح انسان دارد و اگر درست به کار رود می تواند زیبایی را در رویاهای روح جایگزین کند . افلاطون

 

زندگی بدون عشق محال است . برای مردم بی عشق دنیا حکم قبرستان وسیعی دارد .افلاطون

 

لذتی که از علم حاصل می شود بی آلایش است .افلاطون

 

فضیلت عبارت است مشابهت روح به مثال اعلی یعنی مشابهت او به خدا .افلاطون

 

به دیدن کسی که با تو سر سنگین است مرو . با کسی که سخنت را تکذیب کند گفتگو مکن . برای کسی که گوش ندهد حرف نزن .افلاطون

 

خردمندترین مردم قدرتمندترین است .افلاطون


به هنگام لمس عشق، هر کسی شاعر می‌شود.افلاطون


همین که مرد از حد خود تجاوز کند، یعنی به‌آنجا رسد که محل او نبوده، اخلاق او زشت و خشن می‌گردد. افلاطون


هرچیز را که نگهبان بیشتر بود، استوارتر گردد مگر راز، که نگهبانان آن هرچه بیشتر باشد آشکارتر گردد. افلاطون


نیاز حاجتمند را پیش از این‌که استمداد طلبد، شایسته است که با همت بلند خود نیازمندی او را رفع کنی.افلاطون


نزدیک مباش به‌همنشینی مردمان شرور و بداخلاق، زیرا که طبع تو از طبیعت او شر را می‌دزدد، در حالی که تو آگاه نباشی.افلاطون


نادانی هرکس به‌دو چیز دانسته می‌شود: اول، به‌چیزی که از او نپرسیده‌اند خبر گوید. دوم، سخن‌راندن بیش از ضرورت.افلاطون


لذتی که از علم حاصل می‌شود، لذتی بی‌آلایش است.افلاطون


فقط عدالت است که می‌تواند موجد خوشبختی شود.افلاطون


علاقه‌ای در دنیا شدیدتر از عشق به وطن نیست.افلاطون


عشق بلائی است که همه خواستارش هستند.افلاطون


عزم به‌مصاحبت اشرار نکنید، چه همین که تو را اهانت نکنند، بر تو منت نهند.افلاطون


سعادت جامعه به‌مراتب مهم تر از سعادت فرد می‌باشد.افلاطون


سزاور است مرد عاقل هنگام تناول غذای لذیذ، یادآورد تلخی دارو را و شکم‌بارگی نکند.افلاطون


سزاوار است حاکم را بر وفق و مدارا حد بر مجرم براند و خشونت نکند چه اگر کسی مجرم نبود، حاکم بر مسند نمی‌نشست.افلاطون


سرعت و تندی کار را مجوی، بلکه خوبی و برگزیدگی آن را سعی کن زیرا که مردم از تو نپرسند در چه مدت کار را انجام دادی بلکه خوبی و بی نقصی آن را می‌جویند.افلاطون


زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید.افلاطون


دنیا را آتش انگار، چنان که برای معاش به کمی آتش کفایت توان کرد، شما نیز با مقداری از نعمت دنیا اکتفا کنید.افلاطون


دشمنان من سه قسمند: گروهی قویتر، جماعتی هم‌وزن و دسته‌ای ضعیف‌تر. طرف شدن با گروه اول موجب نابودی است، با جماعت دوم تا جان در بدن دارم می‌جنگم اما گروه سوم را حتی با التماس رام خواهم ساخت، چون مقابله با خصم ضعیف از مقام انسان در جامعه می‌کاهد و شخص را ناچیز می‌سازد.افلاطون


در دنیا دو نیرو هست: شمشیر و تدبیر، بیشتر اوقات شمشیر مغلوب تدبیر شده‌است.افلاطون


در آئینه نگاه کن، اگر صورت زیبا داری کاری مناسب جمالت انجام ده و اگر قیافه‌ات نامتناسب است، زشتی کردار را به‌زشتی صورت میفزا.افلاطون


خدا در راه فضیلت سدهایی از درد و رنج برپا کرده‌اند اما از طرف دیگر وقتی آدمی بر این مشکلات فائق آمد و از سدها گذشت، فضیلت به‌دست آمده کار آسانی به نظر می‌رسد.افلاطون


حب مال سراسر وجود آدمیان را تسخیر می‌کند و هرگز به‌آنان مجال نمی‌دهد که حتی لحظه‌ای در باره چیزی جز اموال شخص خویش بیندیشند.افلاطون


چون کامیابی رو کند همه خوبند و چون ناکامی سررسد همه بد.افلاطون


تندرستی و زیبائی و نیرومندی و مال‌داری و همه چیزهای دیگری که در دست نیک‌مردان باعث و بانی خیر است، به‌همان اندازه پلید و عامل شرارت خواهد بود، اگر در دست نابکاران و اراذل قرار گیرد.افلاطون


تمول و تقوی چون دو وزنه هستند که در کفه‌های یک ترازو قرار گرفته باشند، بالا رفتن یکی مستلزم پائین رفتن دیگری است.افلاطون


به‌عقیده من تنها فکری که شایسته‌است مغز انسان را به خود مشغول سازد، آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع که چه‌کار کند تا فرزندانش خوشبخت شوند.افلاطون


به‌ضرورت آمدم در این جهان و به‌حیرت زیستم و به‌کراهت می‌روم.افلاطون


افراط، عمومأ سبب پیدا شدن عکس‌العمل است و تغییری در جهت مخالف پدید می‌آورد خواه در فصول سال باشد، خواه در افراد و خواه در حکومت. افلاطون

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:04 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

آن بالا که بودم ، روایت مصطفی مستور

 

آن بالا كه بودم، فقط سه پيشنهاد بود. اول گفتند زني از اهالي جورجيا همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه اي در سواحل فلوريدا داشته باشيم. با يك كوروت كروكي جگري. تنها اشكال اش اين بود كه زنم در چهل و سه سالگي سرطان سينه ميگرفت. قبول نكردم. راست اش تحمل اش را نداشتم.

بعد موقعيت ديگري پيشنهاد كردند: پاريس، خودم هنرپيشه مي شدم و زنم مدل لباس. قرار بود دو دختر دو قلو داشته باشيم. اما وقتي گفتند يكي از آنها نه سالگي در تصادفي كشته ميشود گفتم حرف اش را هم نزنيد.

بعد قرار شد كلوديا زنم باشد با دو پسر. قرار شد توي محله هاي پايين شهر ناپل زندگي كنيم. توي دخمه اي عينهو قبر. اما كسي تصادف نكند. كسي سرطان نگيرد. قبول كردم. حالا كلوديا- همين كه كنارم ايستاده است - مدام مي گويد خانه نور كافي ندارد، بچه ها كفش و لباس ندارند، يخچال خالي است. اما من اهميتي نميدهم. مي دانم اوضاع مي توانست بدتر از اين هم باشد، با سرطان و تصادف. كلوديا اما اين چيزها را نمي داند. بچه ها هم نميدانند.

پرسه در حوالی زندگی، روایت مصطفی مستور


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 12:04 PM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

Watch and read to the end...

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدايا خيلي سنگينه يخرده قطعش كن.


خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدايا خيلي سنگينه يخرده ديگه قطعش كن

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

.خدايا خيلي ممنون


خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

.بزار به عنوان پل ازش استفاده كنيم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

.خيلي كوتاست نمي تونم ازش استفاده كنم

 

خدایا.... فقط بخاطر تو تحمل می کنم

 

Accept the Pain, Future will be Fruitful 
.براي اينده پر ثمر, درد امروز را تحمل كن

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 8:54 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

تعداد کل صفحات : 30 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ

خوش آمد میگم و امیدوارم از مطالب جالب و قشنگ خوشتون بیاد
آمار سایت
كل بازديدها : 2008754 نفر
كل نظرات : 224 عدد
كل مطالب : 4323 عدد
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 25 تیر 1397 
تاریخ ایجاد بلاگ :شنبه 7 اردیبهشت 1392 
امکانات وب