ıllıllı نوشته های جالب و قشنگ ıllıllı
☺☻☺☻ BEAUTI NOTE☺☻☺☻  
قالب وبلاگ

ت معروف با الهام از کارهای استاد گائدی و فرانک لوید، در مکزیکو سیتی خانه صدفی بی نظیری ساخته است
خانه صدفی بی نظیر در مکزیکو سیتی +تصاویر

خانه صدفی بی نظیر در مکزیکو سیتی +تصاویر

خانه صدفی بی نظیر در مکزیکو سیتی +تصاویر

خانه صدفی بی نظیر در مکزیکو سیتی +تصاویر

خانه صدفی بی نظیر در مکزیکو سیتی +تصاویر

وی نام سبک خود را بیو آرشیتکت نامیده که با استفاده از عناصر و فاکتورهای موجود در طبیعت، طرح های معماری خود را عرضه می کند.وی ریشه های فرهنگی، سنتی را در فرم های طراحی خود استفاده می کند. 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 20 خرداد 1392  ] [ 8:15 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

مصاحبه ایزابل کارو،مانکن فرانسوی با کمپین ضد لاغری

 

عکسش را که دیدم، ناراحت شدم ولی اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که بخواهد اینقدر اذیتم کند، مدام از صبح تا شب جلوی چشمانم رژه میرود. انگار یک جایی در گوشه و کنار مغزم جاگیر شده است، و همان‌جا بست نشسته و خیال تکان خوردن هم ندارد.


راه میروم، میبینمش. غذا می‌خورم، می‌بینمش. کتاب می‌خوانم، انگار وسط صفحه کتاب نشسته و همینطور بر و بر نگاهم می‌کند. حتی گفتم چشم‌هایم را ببندم تا شاید توی آن تاریکی برود و دیگر پیدایش نشود ولی فایده ندارد که ندارد. گفتم بیایم این‌جا و بنویسم شاید دست از سرم بردارد.


"ایزابل کارو" را می‌گویم. مانکن معروف فرانسوی، دختری زیبا و جذاب که همه تلاشش این بود که معروف‌ترین مانکن فرانسه باشد و شد. ایزابل معروف‌ترین و خوشگل‌ترین مانکن فرانسه شد. اما حالا این عکسی که من از او دیدم همان ایزابل است هنوز در اوج جوانی است اما روی لبه مرگ ایستاده است.


این همان ایزابل کارو است که با صورت و اندام استخوانی و پوست چروکیده و چشمانی از حدقه در آمده به دوربین نگاه می‌کند. لازم نیست خیلی دقت کنی تا غمی که در عمق نگاهش موج می‌زند تو را بهم بریزد. در همان نگاه اول همه چیز دستگیرت می‌شود.

 

مصاحبه ایزابل کارو،مانکن فرانسوی با کمپین ضد لاغری

 

ایزابل اجازه داد تا کمپین ضد لاغری از سرنوشت تأسف‌برانگیز و رقت‌بار او پوستری تهیه کند تا بتواند جان بقیه دختران را نجات دهد. اما کشور فرانسه نصب پوسترهای ایزابل کارو را در این کشور ممنوع کرد.


کمپین ضد لاغری با تهیه عکس و پوستر و مصاحبه از ایزابل کارو دنیا را تکان داد. اما ظاهرا در اطراف ما کسی پیدا نشد تا به این آژیرهای خطر توجه کند. تا سرنوشت ایزابل و مانکن‌هایی مثل او را برای دخترانمان بگوید.


"ایزابل می‌گوید این مصاحبه و پوستر فریادی است برای مبارزه با آنچه گردانندگان صنعت مد بر سر مانکن‌ها می‌آورند"


رسيدن به سايز 34 يكي از نكات برجسته يك مانكن در عرصه اين رقابت است. دستورالعملي كه خوردن و نوشيدن را تبديل به كابوسي براي يك مانكن مي‌كند. اين فشار رواني منجر به بروز بيماري بي‌اشتهايي عصبي (انورکسیا) در بسياري از مانكن‌ها مي‌شود و تاكنون چند تن از آنان را به كام مرگ فرستاده است.

 


ایزابل در مصاحبه با کمپین ضد لاغری:

به چه دلیل اندامتان را در این پوستر تبلیغاتی به نمایش گذاشتید؟

اندامی را که از آن متنفرم، به نمایش گذاشتم تا دختران جوان در سر تا سر دنیا و دست‌اندرکاران مد متوجه بشوند که دیکتاتوری لاغری، تا چه اندازه وحشتناک است. لاغری بیش از حد باعث مرگ می‌شود و لاغری یعنی همه چیز به غیر از زیبایی. من می‌خواستم رنج خودم را فریاد بکشم.

 

چطور با الیویرو توسکانی آشنا شدید؟

شنیده بودم که اولیویرو توسکانی برای کمپین ضد لاغری‌اش، به دنبال دختر جوانی می‌گردد که واقعاً به بیماری انورکسیا مبتلا باشد. چون خودم هم از ۱۰ سال پیش دچار این بیماری بودم، بلافاصله درگیر این کمپین شدم. اولیویرو توسکانی را چند ساعت قبل از عکاسی ملاقات کردم.

 

این کمپین را چطور دیدید؟

هدف این کمین نشان دادن واقعیت‌های دنیای مد بود. سایز من درست مطابق با مانکن‌هایی است که طراحان لباس به آن «سایز صفر» می‌گویند؛ یعنی کمتر از سایز ۳۴ زنانه.


بعضی از مانکن‌ها برای نجات خانواده‌هایشان از فقر به چنین شرایطی ادامه می‌دهند. سال گذشته در برزیل دو مانکن جان خود را از دست دادند. طراحان لباس، بی‌مسئولیت هستند و از دختران جوانی که حاضرند برای وارد شدن به دنیای مد دست به هر کاری بزنند، سوءاستفاده می‌کنند.

 

نظر شما درباره مد «پرو انا» یا طرفدار انورکسیا چیست؟

این موضوع شرم‌آور است. سوءاستفاده از دختران جوان و وادار کردن آن‌ها به غذا نخوردن و تبدیل کردن آن‌ها به یک شبح، جنایت است.

 

آیا تصویر شما می‌تواند باعث پیشگیری از گسترش این بیماری بشود؟

مسلماً. اگر من در زمانی که در اوج این بیماری بودم، یعنی در سن بین ۱۳ تا ۱۵ سالگی چنین تصویری را می‌دیدم، حتما به خودم می‌گفتم: «من نمی‌خواهم شبیه این دختر جوان باشم که بدنش مثل زنان پیر، تکیده است» امیدوارم که این پوستر تبلیغاتی بتواند جان دختر‌های جوان، حتی یک نفرشان را نجات بدهد.

 

آیا می‌دانید که نصب پوستر تبلیغاتی شما در فرانسه ممنوع شده است؟

خیر، نمی‌دانستم اما واقعا از این مسأله متأسفم. ما در فرانسه چشمان خود را به روی واقعیت بسته‌ایم. به‌عنوان مثال، دنیای مد، پشت پرده زندگی واقعی مانکن‌های معروف را نشان نمی‌دهد. ما در پشت صحنه مد، با آرایش صورت و آرایش مو و لباس‌ها، جنازه‌ها را پنهان کرده‌ایم.

 

************************************************

 

ایزابل کارو نتوانست با بیماری‌اش مبارزه کند و آن را شکست بدهد. شاید حالا که او مرده است برای انتشار عکس و مصاحبه‌اش کمی دیر شده باشد، اما آیا ایزابل تنها قربانی صنعت مد خواهد بود؟؟

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 خرداد 1392  ] [ 10:33 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

کارتون شرک رو حتما ديدين ..اون غول سبز مهربون(!!!)آيا تا حالا به اين فکر کرده بودين که خلق اين هيبت و قيافه آيا تخيلي بوده يا واقعي؟؟بد نيست بدونين شخصي با اين مشخصات ظاهري وجود داشته و خلق قيافه شرک با الهام از ظاهر اين آقا بوده...

ماوريک تيلت که در سال 1903 به دنيا اومده و در سال 1954 هم از دنيا رفته...

يه کشتي گير حرفه اي بود..اونم در نخستين سال هايي که ورزش به عنوان يک سرگرمي نيز شناخته شده بود.

او متولد فرانسه.بسيار باهوش و به چهارده زبان دنيا مي توانسته صحبت کنه..به شعر و تجارت هم علاقه بسيار داشته...

در دهه بيستم زندگيش گرفتار بيماري نادر آکرو مگالي شد که باعث رشد ناهنجار استخوان هايش شد و کل اندامش را در بر گرفت که برايش رنج و عداب زيادي به همراه داشت و مورد بي مهري مردم قرار گرفت به طوري

که مجبور به ترک محل زندگيش که بسيار به اونجا علاقه داشت گرديد

 

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

 

شرك واقعي كيه ؟

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 خرداد 1392  ] [ 10:31 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

اگر عمر دوباره داشتم - دان هرالد طنزنویس

 

دان هرالد (Don Herold) كاريكاتوريست و طنزنويس آمريكايى در سال ١٨٨٩ در اينديانا متولد شد و در سال ١٩٦٦ از جهان رفت. دان هرالد داراى تاليفات زيادى است؛ اما قطعه كوتاهش "اگر عمر دوباره داشتم..." او را در جهان معروف كرد.

 

بخوانيد:

البته آب ريخته را نتوان به كوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوين نشده كه فكرش را منع كرده باشد.

اگر عمر دوباره داشتم، مى‌كوشيدم اشتباهات بيشترى مرتكب شوم.

همه چيز را آسان مى‌گرفتم.

از آنچه در عمر اولم بودم ابله‌تر مى‌شدم.

فقط شمارى اندك از رويدادهاى جهان را جدى مى‌گرفتم.

اهميت كمترى به بهداشت مى‌دادم.

به مسافرت بيشتر مى‌رفتم.

از كوه‌هاى بيشترى بالا مى‌رفتم و در رودخانه‌هاى بيشترى شنا مى‌كردم.

بستنى بيشتر مى‌خوردم و اسفناج كمتر.

مشكلات واقعى بيشترى مى‌داشتم و مشكلات واهى كمترى.

آخر، ببينيد، من از آن آدم‌هايى بوده‌ام كه بسيار مُحتاطانه و خيلى عاقلانه زندگى كرده‌ام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته من هم لحظاتِ سرخوشى داشته‌ام. اما اگر عمر دوباره داشتم از اين لحظاتِ خوشى بيشتر مى‌داشتم. من هرگز جايى بدون يك دَماسنج، يك شيشه داروى قرقره، يك پالتوى بارانى و يك چتر نجات نمى‌روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبك‌تر سفر مى‌كردم.

اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مى‌رفتم و وقتِ خزان ديرتر به اين لذت خاتمه مى‌دادم.

از مدرسه بيشتر جيم مى‌شدم.

گلوله‌هاى كاغذى بيشترى به معلم‌هايم پرتاب مى‌كردم.

سگ‌هاى بيشترى به خانه مى‌آوردم.

ديرتر به رختخواب مى‌رفتم و مى‌خوابيدم.

بيشتر عاشق مى‌شدم.

به ماهيگيرى بيشتر مى‌رفتم.

پايكوبى و دست افشانى بيشتر مى‌كردم.

سوار چرخ و فلك بيشتر مى‌شدم.

به سيرك بيشتر مى‌رفتم.

در روزگارى كه تقريباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مى‌كنند، من بر پا مى‌شدم و به ستايش سهل و آسان‌تر گرفتن اوضاع مى‌پرداختم. زيرا من با ويل دورانت موافقم كه مى‌گويد:

"شادى از خرد عاقل‌تر است."


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 خرداد 1392  ] [ 10:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 1 ]

 

 

لطفا بخوانيد- 3 دقيقه زمان - نهضت آهستگی

 

 

خواندن کل اين متن بيشتر از 3 دقيقه زمان شما را نخواهد گرفت، پس لطفا بخوانيد!

١٨ سال پيش من در شرکت سوئدى ولوو Volvo استخدام شدم. کار کردن در اين شرکت تجربه جالبی براى من به وجود آورده است. اينجا هر پروژه‌اى حداقل ٢ سال طول مي‌کشد تا نهايى شود، حتى اگر ايده ساده و واضحى باشد. اين قانون اينجاست.

جهانى شدن ( Globalization) باعث شده است که همه ما در جستجوى نتايج فورى و آنى باشيم.

و اين مشخصاً با حرکت کند سوئدي‌ها در تناقض است. آن‌ها معمولاً تعداد زيادى جلسه برگزار مي‌کنند، بحث مي‌کنند، بحث مي‌کنند، بحث مي‌کنند و خيلى به آرامى کارى را پيش مي‌برند. ولى در انتها، اين شيوه هميشه به نتايج بهترى مي‌انجامد. به عبارت ديگر:
1- سوئد در حدود 450000 کيلومتر مربع وسعت دارد.
2- سوئد حدود 9 ميليون جمعيت دارد.

3- استكهلم، پايتخت سوئد كه به پايتخت اسكانديناوي نيز مشهور است حدود 78000 نفر جمعيت دارد.

4- ولوو، اسکانيا، ساب، الکترولوکس و اريکسون برخى از شرکت‌هاى توليدى سوئد هستند.

اولين روزهايي كه در سوئد بودم، يکى از همکارانم هر روز صبح با ماشينش مرا از هتل برمي‌داشت و به محل کار مي‌برد. ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى. ما صبح‌ها زود به کارخانه مي‌رسيديم و همکارم ماشينش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک مي‌کرد. در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند ولوو با ماشين شخصى به سر کار مي‌آمدند.

روز اول، من چيزى نگفتم، همين طور روز دوم و سوم.

روز چهارم به همکارم گفتم: آيا جاى پارک ثابتى داري؟

چرا ماشينت را اين قدر دور از در ورودى پارک مي‌کنى در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟

او در جواب گفت: براى اين که ما زود مي‌رسيم و وقت براى پياده‌رفتن داريم. اين جاها را بايد براى کسانى بگذاريم که ديرتر مي‌رسند و احتياج به جاى پارکى نزديک‌تر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند.

تو اين طور فکر نمي‌کني؟

" ميزان شرمندگى مرا خودتان حدس بزنيد! "

اين روزها، جنبشى در اروپا راه افتاده به نام غذاى آهسته ( Slow Food ). اين جنبش مي‌گويد که مردم بايد به آهستگى بخورند و بياشامند ، وقت کافى براى چشيدن غذايشان داشته باشند، و بدون هرگونه عجله و شتابى با افراد خانواده و دوستانشان وقت بگذرانند. غذاى آهسته در نقطه مقابل غذاى سريع (Fast Food) و الزاماتى که در سبک زندگى به همراه دارد قرار مي‌گيرد. غذاى آهسته پايه جنبش بزرگترى است که توسط مجله بيزنس طرح شده و يک "اروپاى آهسته" ناميده شده است. اين جنبش اساساً حس شتاب و ديوانگي به وجود آمده بر اثر نهضت جهانى شدن را زير سوال مي‌برد. نهضتى که کميّت را جايگزين کيفيت در همه شئون زندگى ما کرده است.

مردم فرانسه با وجودى که ٣٥ ساعت در هفته کار مي‌کنند امّا از آمريکائي‌ها و انگليسي‌ها مولّدترند .

آلماني‌ها ساعت کار هفتگى را به 28/8 ساعت تقليل داده‌اند و مشاهده کرده‌اند که بهره‌ورى و قدرت توليدشان ٢٠% افزايش يافته است. اين گرايش به آهستگى و کندکردن جريان شتاب آلود زندگى، حتى نظر آمريکائي‌ها را هم جلب کرده است.

البته اين گرايش به عدم شتاب، به معنى کمتر کارکردن يا بهره‌ورى کمتر نيست. بلکه به معنى انجام کارها با کيفيت، بهره‌ورى و کمال بيشتر، با توجه بيشتر به جزئيات و با استرس کمتر است. به معنى برقرارى مجدّد ارزش‌هاى خانوادگى و به دست آوردن زمان آزاد و فراغت بيشتر است. به معنى چسبيدن به حال در مقابل آينده نامعلوم و تعريف نشده است. به معنى بها دادن به يکى از اساسي‌ترين ارزش‌هاى انسانى يعنى ساده زندگى کردن است.

هدف جنبش آهستگى، محيط‌هاى کارى کم تنش‌تر، شادتر و مولّدترى است که در آن‌، انسان‌ها از انجام دادن کارى که چگونگى انجام دادنش را به خوبى بلدند، لذت مي‌برند.

اکنون زمان آن فرا رسيده است که توقف کنيم و درباره اين که چگونه شرکت‌ها به توليد محصولاتى با کيفيت بهتر، در يک محيط آرامتر و بي‌شتاب و با بهره‌ورى بيشتر نياز دارند، فکر کنيم.

× بسيارى از ما زندگى خود را به دويدن در پشت سر زمان مي‌گذرانيم امّا تنها هنگامى به آن مي‌رسيم که بر اثر سکته قلبى يا در يک تصادف رانندگى به خاطر عجله براى سر وقت رسيدن به سر قرارى، بميريم.

× بسيارى از ما آنقدر نگران و مضطرب زندگى خود در آينده هستيم که زندگى خود در حال حاضر، يعنى تنها زمانى که واقعاً وجود دارد را فراموش مي‌کنيم.

× همه ما در سراسر جهان، زمان برابرى در اختيارداريم. هيچکس بيشتر يا کمتر ندارد. تفاوت در اين است که هر يک از ما با زمانى که در اختيار داريم چکار مي‌کنيم. ما نياز داريم که هر لحظه را زندگى کنيم.

به گفته جان ‌لنون، خواننده معروف: زندگى آن چيزى است که براى تو اتفاق مي‌افتد، در حالى که تو سرگرم برنامه‌ريزي‌هاى ديگرى هستى.

* به شما به خاطر اين که تا پايان اين مطلب را خوانديد تبريک مي‌گوئيم. بسيارى هستند که

براى هدر ندادن زمان، از وسط مطلب آن را رها مي‌کنند تا از قافله جهانى شدن عقب نمانند.

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 خرداد 1392  ] [ 10:29 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

7 تا از شاهکارترین سوالات کنکور ایران!


کنکور در ایران یک غول است که همیشه به همراه یک قیف ( ! ) تعریف می شود. امتحانیست که سرنوشت انسان ها را تغییر می دهد. اما علاوه بر سختی هایی که برای داوطلبین وجود دارد، سختی هایی نیز برای برگزار کنندگان آن و طراحان سوال وجود دارد. در این امتحان که سوال های سخت و آسان طرح می شود، بعضا سوالات واقعا خنده داری به چشم می خورد که برای نشاط روح آدم واقعا مفیدند ! در این مطلب بعضی از این سوال های شاهکار رو می توانید ببینید. ناگفته نمونه، تا جایی که یادم می یاد، سوالات 1 و 2 و 3 و 7 ، سوالات کنکور خود من بودند.

 

۱- جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«به نام خدای ............
بیانداخت شمشیر را شاه دین»
1) جهان آفرین
2) مهربان
3) کریم
4) رحیم

یعنی گزینه‌ها آن‌قدر تابلوست که طرف اگر شعر را در عمرش هم نشنیده باشد، به‌راحتی و با توجه به وزن شعر، می‌تواند گزینه‌ی درست را پیدا کند. اما این سوال، تازه خوب است! صبر کنید برسیم به جالب‌ترهایش!

۲- جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر
دیدی که چه‌گونه گور ........... گرفت»
1) شهرام
2) مهرام
3) بهرام
4) آرام

به خدا این سوال‌های کنکور بوده است ها! فکر نکنید من این‌ها را از خودم درآورده‌ام. باور نمی‌کنید، خودتان بروید سایت سازمان سنجش را ببینید. توی این سوال فقط کم مانده بود یکی از گزینه‌ها را هم می‌گذاشت "دل‌پذیر" یا "تبرک" ! تست بعدی را داشته باشید:

۳- جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«که گوید برو ...... رستم ببند
نبندد مرا دست، چرخ بلند»
1) دست
2) پا
3) کمر
4) چشم‌های

دقت دارید که، طراح محترم گزینه‌ی 2 را «پای» ننوشته که خدای نکرده داوطلبین عزیز کوچک‌ترین شکی نکنند. آن گزینه‌ی 4 هم که آخرش است. اما سوال بعدی:

۴- جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
« ............ پرده‌ی پندار دریدند
یعنی همه‌جا غیر خدا هیچ ندیدند»
1) مردان خدا
2) مردم همه‌جا
3) مردم همیشه
4) مردان و زنان

باز این سوال نسبت به قبلی‌ها خوب است! گزینه‌ی 3 را دارید که! خُب دیگر وقتش است برویم سراغ شاه‌کارها!

۵- جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«گل همی پنج روز و ....... باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد»
1) هفت
2) چهار
3) شش
4) هشت

یعنی من عاشق طراح این سوال هستم! خدایی دل خجسته‌ای داشته! فکر کنید! مثلاً یکی با خودش بگوید : گل همین پنج روز و هفت باشد! ای جان! اما حالا که با سوالات ادبیات آشنا شدید، بد نیست یک نگاهی هم به دو سوال از درس معارف بیاندازیم:

۶- جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«ارزش هر کس به درک و ......... وی از حقیقت هستی و جای‌گاه انسانی در کاردانی آفرینش دارد.»
1) فهم
2) پرهیز
3) دوری
4) جدایی

و اما به نظر من در میان همه‌ی این سوالات نبوغ‌آمیز، جایزه‌ی ویژه تعلق می‌گیرد به سوال درخشان، بی‌نظیر و شگفت‌انگیز زیر:

۷- جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«رویاهای صادقانه : هر کدام از ما هنگام ........... رویاهایی را مشاهده می‌کنیم. این رویاها انواع مختلف دارند.»
1) دویدن
2) ایستادن
3) خواب
4) نشستن

آقا من همیشه هنگام دویدن رویا می‌بینم ! آن‌قدر خوب است !!!


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 خرداد 1392  ] [ 10:28 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 1 ]

 

 

 

- نام سی و سه پل اصفهان در بین 40 پل زیبا و اسرار آمیز جهان قرار دارد.


در این لیست زیباترین و در عین حال اسرار آمیز ترین پل هایی که تاکنون بشر ساخته، معرفی شده است.

طول و اندازه پل ها و زیبایی ظاهری شان از جمله فاکتورهایی است که در این انتخاب نقش داشته است. بدلیل محدودیت در سرعت اینترنت کاربران، از میان آنها تصویر 20 پل را برایتان انتخاب نموده ایم.

 

1- پل آکاشی کای.کیو (مروارید) به طول 3911 متر (سال ساخت 1998) در ژاپن

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

3- پل مالدونادو در اروگوئه

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

4- پل هندرسون به طول 274 متر در سال 2008 در سنگاپور


سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

5- پل کانتینانتال یا قاره در پاناما به طول 1052 متر

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

6- پل ساندیال در کالیفرنیا 700 متر

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

7- پل اورساند بین دانمارک و سوئد به طول 7845 متر

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

8- پل پیتونبرگ در هلند

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

9- پل داوینچی در نروژ

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

10- پل لنگ کاوی در مالزی

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

11- پل میلائو ویادوکت در حنوب فرانسه

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

12- پل ژی وو پیس نی در روسیه به طول 1.5 کیلومتر

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

13- پل اولی ویرا در برزیل به طول 1.6 کیلومتر

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

14- پل هانگ ژو در چین به طول 35 کیلومتر

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

15- تاور بریچ لندن

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

16- سی و سه پل اصفهان

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

17- پل هفت مایل به طول 10 کیلومتر در فلوریدا

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

18- پل واسکوداگاما در برزیل 10 کیلومتر

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

19- پل چنگ یانگ در چین 64 متر


سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان

 

 

20- پونته وی چیو ایتالیا

 

سی و سه پل و سی و نه پل زیبای جهان



 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 خرداد 1392  ] [ 10:26 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

داستان,داستانک,داستان کوتاه

خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی می‌کردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای. اعضای خانواده از برداشت محصولات...
خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی می‌کردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای. اعضای خانواده از برداشت محصولات مزرعه آنقدری گیرشان می‌آمد که فقط شکمشان را به سختی سیر کنند. اما یک سال بدون هیچ علتی، محصول کمی بیشتر از حد معمول بدست آمد، در نتیجه کمی بیش از نیازشان پول بدست آوردند…


زن کاتالوگ کهنه و خاک گرفته ای را بیرون کشید و ورق زد، همچنان که صفحات آنرا یکی یکی ورق می‌زد افراد خانواده هم دورش جمع می‌شدند، بالاخره زن آینه‌ی بسیار زیبایی دید و به نظرش رسید که از همه چیز بهتر است. پیش از آن در خانه هرگز آینه ای نداشتند. از آنجایی‌که پول کافی برای خریدنش داشتند، زن آن را سفارش داد. یک هفته بعد وقتی در مزرعه سرگرم کار بودند مردی سوار بر اسب از راه رسید او بسته ای در دست داشت، و خانواده به استقبالش رفتند .


زن اولین کسی بود که بسته راباز کرد و خود را در آینه دید و جیغ زد: جک، تو همیشه می‌گفتی من زیبا هستم، من واقعآ زیبا هستم! مرد آینه را بدست گرفت و در آن نگاه کرد لبخندی زد و گفت: تو همیشه می‌گفتی که من خشن هستم ولی من جذاب هستم. نفر بعدی دختر کوچکشان بود که گفت: مامان، مامان، چشمهای من شبیه توست . در این اثنا پسر کوچکشان که بسیار پر انرژی بود از راه رسید و آینه را قاپید او در چهار سالگی از قاطر لگد خورده بود و صورتش از ریخت افتاده بود، او فریاد زد: من زشتم ! من زشتم!


و در حالی که بشدت گریه می‌کرد به پدرش گفت : پدر، آیا من همیشه همین شکل بودم ؟
بله پسرم ، همیشه .
با این حال تو مرا دوست داری ؟
بله پسرم، دوستت دارم !
چرا؟ برای چه من را دوست داری ؟
چون مال من هستی!!!

 ….و من هر روز صبح وقتی صادقانه به درونم نگاه می‌کنم و می بینم که زشت است ، از خدا می‌رسم آیا دوستم داری ؟ و او همیشه مهربانانه جواب می دهد: بله !و وقتی از او می پرسم چرا دوستم داری ؟
او می‌گوید : چون مال من هستی.

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 خرداد 1392  ] [ 10:26 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

تعداد کل صفحات : 30 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ

خوش آمد میگم و امیدوارم از مطالب جالب و قشنگ خوشتون بیاد
آمار سایت
كل بازديدها : 2008701 نفر
كل نظرات : 224 عدد
كل مطالب : 4323 عدد
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 25 تیر 1397 
تاریخ ایجاد بلاگ :شنبه 7 اردیبهشت 1392 
امکانات وب