ıllıllı نوشته های جالب و قشنگ ıllıllı
☺☻☺☻ BEAUTI NOTE☺☻☺☻  
قالب وبلاگ

 

 

گناهان نا بخشودنی,گناه کردن

 گناهانی که بخشیده نمی شوند کدامند؟

حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان درپاسخ به این پرسش  که گناهانی که بخشیده نمی شوند کدامند؟ این چنین پاسخ داده است:
یأس و نومیدی از رحمت و مغفرت الهی از بزرگترین گناهان است؛ زیرا آنچه سبب یأس از رحمت و مغفرت پرودگار عالم می شود، ضعف اعتقاد به قدرت و کرم و رحمت بی پایان اوست و قرآن مجید آن را از صفات کفار قرارداده است و می فرماید:(وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ،  و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‏شوند!)[i]
هر شخصی که مرتکب گناهی می شود تا وقتی مأیوس نباشد در صدد توبه بر آمده و با استغفار آمرزیده می­شود ولی شخص مأیوس آمرزیده شدنی نیست زیرا امیدی به آمرزش و مغفرت الهی ندارد تا توبه نماید.
خداوند تبارک و تعالی خودش را در قرآن به قبول کننده توبه توصیف می­فرماید:(وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ،  او کسی است که توبه را از بندگانش می‏پذیرد و بدیها را می‏بخشد، و آنچه را انجام می‏دهید می‏داند.)[ii]
و اسماء شریفه تواب، غفار، غفور، غافرالذنب، قابل التوب را از اسماء خود قرار داده است و به طور عموم گناهکاران را به سوی خود دعوت فرموده و آنها را امر به توبه کرده و برای علاج یأس در این مورد تامل در مفاد این آیه شریفه کافی است که فرمود: (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ،  بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است)[iii]
در این آیه شریفه چند نکته ظریف وجود دارد که بسیار قابل توجه می­باشد:
خداوند فرمود: (یا عِبادِیَ) که متضمن لطف خطاب است و نفرمود ( یا ایها العصاة) ای گناهکاران، فرمود (أَسْرَفُوا) که مشتمل بر رفق در خطاب است و نفرمود (اخطئوا)
فرمود (لا تَقْنَطُوا) که صریحاً دلالت بر نهی از نومیدی و حرام بودن یأس از آمرزش دارد.
جمله قبل را به جمله (إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ) مؤکد فرمود که عمومیت داده آمرزش خود را به تمام گناهان فرمود (جَمیعًا) یعنی همه گناهان و آن را مخصوص به بعضی نکرد و موکد فرموده آن را به جمله (إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ) که خدا بخشاینده  و مهربان است.
پس بنابراین تمامی گناهان قابل بخشش بوده و نبایستی از درگاه حضرت حق ناامید گشت؛ اما آن چه مهم است توفیق توبه و عمل به شرایط آن از جمله ندامت و پشیمانی از گناه و عزم و تصمیم جدی بر ترک گناه و عدم بازگشت و ارتکاب مجدد آن واین که اگر گناهی را که مرتکب شده از حق الناس است بر ای توبه بایستی رضایت آن شخص را تحصیل نماید و اگر از حق الله است، از ارتکاب آن خودداری نماید و چنانچه اعمالی را ترک نموده که قضا و یا کفاره دارد، آنها را جبران نموده و ...
در خاتمه توجه شما را به حدیثی در این زمینه جلب می نمائیم:
(جابر نقل می­کند که زنی خدمت رسول خدا(ص) آمد، عرض کرد: زنی بچه خود را به دست خود کشته، آیا برای او توبه است؟ فرمود قسم به خدائی که جان محمد (ص) در قبضه قدرت اوست، اگر آن زن هفتاد پیغمبر را کشته باشد و پشیمان شود و توبه نماید و خدای تعالی صدق او را بداند که دیگر به هیچ گناهی رجوع نمی­نماید توبه­اش را قبول می­فرماید و گناهانش را عفو می­کند به درستی که توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناه نکرده است.)[iv]


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:36 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

آرایش زن برای شوهر,آراستگی,رنگ کردن موی سفید

 

آراستگی و توجه به نوع پوشش و ظاهر از مصداق های زیبایی است. به فرموده امام صادق(علیه السلام) «خداوند به یقین زیبایی و آراستگی را دوست می دارد و بدحالی و خود را بدبخت و نادار و بیچاره و ضعیف نشان دادن را زشت می دارد.»
در اسلام توجه به زیبایی ظاهر توسط پیشوایان دین سفارش شده است.
رنگ کردن موی سفید
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «مثل یهود و نصاری نباشید. سفیدی موی خود را (با خضاب و مانند آن) تغییر دهید.»[1]
پوشیدن لباس زیبا
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:« از طریق حلال خوش بپوش و زیبا باش، که خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد.»[2]
نگاه کردن به آیینه
مسعدة بن صدقه از امام صادق (علیه السلام) و آن حضرت از پدران بزرگوارش نقل کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «خداوند بر جوانی که زیاد در آئینه نگاه کند و با هر نگاهی سپاس خداوندی را به جای آورد؛ بهشت خود را واجب کرده است.»[3]
آرایش زن برای شوهر
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از آرایش برای غیر شوهر نهی کرده و فرمودند: « و اگر چنین کند بر خدا است که او را به آتش دوزخ بسوزاند.» [4]
آراستگی هنگام ملاقات با دیگران
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «مردی به خانه رسول اعظم(صلی الله علیه وآله) آمد و درخواست ملاقات داشت. موقعی که حضرت خواست از حجره خارج شود و به ملاقات آن مرد برود به جای آئینه، جلوی ظرف بزرگ آبی که در داخل اطاق بود، ایستاد و سر و صورت خود را مرتّب کرد. عایشه از مشاهده این کار تعجب کرد. در مراجعت حضرت عرض کرد یا رسول اللَّه، چرا در موقع رفتن در برابر ظرف آب ایستادید و موی و روی خود را منظّم کردید. حضرت صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: عایشه، خداوند دوست دارد که وقتی مسلمانی برای دیدار برادرش می رود؛ خود را بسازد و خویشتن را برای ملاقات او بیاراید.»[5]


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:36 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 1 ]

 

 

حکایت,حکایت سعدی,حکایت از سعدی

 

یکی از مریدان شیوانا مرد تاجری بود که ورشکست شده بود. روزی برای تصمیم گیری در مورد یک موضوع تجاری نیاز به مشاور بود.  شیوانا از شاگردان خواست تا آن مرد تاجر را نزد او آورند. یکی از شاگردان به اعتراض گفت: اما او یک تاجر ورشکسته است و نمی توان به مشورتش اعتماد کرد.

 

شیوانا پاسخ داد: شکست، یک اتفاق است، یک شخص نیست! کسی که شکست خورده در مقایسه با کسی که چنین تجربه ای نداشته است، هزاران قدم جلوتر است. او روی دیگر موفقیت را به وضوح لمس کرده و تارهای متصل به شکست را می شناسد. او بهتر از هر کس دیگری می تواند سیاهچاله های منجر به شکست را به ما نشان دهد.

 

وقتی کسی موفق می شود بدانید که چیزی یاد نگرفته، اما وقتی کسی شکست می خورد آگاه باشید که او هزاران چیز یاد گرفته که اگر شجاعت خود را از دست نداده باشد می تواند به دیگران منتقل کند. وقتی کسی شکست می خورد هرگز نگوئید او تا ابد شکست خورده است، بلکه بگوئید او هنوز موفق نشده است!


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:31 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

گناهکاران,بخشش گناهکاران

خداوند متعال در یکی از آیات سوره مبارکه «زمر»، یکی از امیدبخش ترین آیه های قرآن مجید را بر رسول اکرم(ص) نازل کرده است.
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوالی با مضمون امید بخش ترین آیه قرآن نسبت به همه گناه کاران، با بیانی شیوا به تفسیر این آیه پرداخت است که در ادامه پاسخ جامع ایشان را می خوانید.

خداى متعال در آیه 53 سوره «زمر» با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت، آغوش رحمتش را به روى همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنهکاران را صادر نموده، مى فرماید: «به آنها بگو اى بندگان من که بر خودتان اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى بخشد که او بخشنده و مهربان است» (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم).

دقت در تعبیرات این آیه، نشان مى دهد که از امیدبخش ترین، آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن، به حدى است که طبق روایتى، امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود: «در تمام قرآن آیه اى وسیع تر از این آیه نیست» (ما فِى القُرْآنِ آیَةٌ أَوْسَعُ مِنْ یا عِبادِىَ الَّذِیْنَ أَسْرَفُوا...). دلیل آن نیز روشن است زیرا:

تعبیر به «یا عِبادِىَ» (اى بندگان من!) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است.
تعبیر به «عَلى أَنْفُسِهِم» که نشان مى دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى گردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همان گونه که یک پدر دلسوز، به فرزند خویش مى گوید: این همه بر خود ستم مکن!

تعبیر به «لاتَقْنَطُوا» (مأیوس نشوید) با توجه به این که: «قنوط» در اصل به معنى مأیوس شدن از خیر است، به تنهائى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از «لطف الهى» نومید گردند.
تعبیر «مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ» بعد از جمله «لاتَقْنَطُوا» تأکید بیشترى بر این خیر و محبت مى باشد.
هنگامى که به جمله «إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ» مى رسیم که با حرف تأکید آغاز شده و کلمه «الذنوب» (جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر مى گیرد، سخن اوج مى گیرد و دریاى رحمت مواج مى شود.

هنگامى که «جَمِیْعاً» به عنوان تأکید دیگرى بر آن افزوده مى شود امیدوارى به آخرین مرحله مى رسد.
توصیف خداوند به «غفور» و «رحیم» که دو وصف از اوصاف امیدبخش پروردگار است، در پایان آیه، جائى براى کمترین یأس و نومیدى باقى نمى گذارد. آرى، به همین دلیل، آیه فوق گسترده ترین آیات قرآن است، که شمول آن هر گونه گناه را در بر مى گیرد، و نیز به همین دلیل، از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید محسوب مى شود. و به راستى، از کسى که دریاى لطفش بیکران و شعاع فیضش نامحدود است جز این انتظارى نمى توان داشت. از کسى که «رحمتش بر غضبش پیشى گرفته» و بندگان را براى رحمت آفریده ، نه براى خشم و عذاب، غیر از این چشم داشتى نیست. چه خداوند رحیم و مهربانى! و چه پروردگار پر مهر و محبتى!!


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:31 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 کسب آرامش,راههای کسب آرامش

  آرامش به معنای طمأنینه و راحتی فکر در زندگی، حقیقت مطلوبی است که اسلام آن را ستوده است و راههایی برای رسیدن به آن تعیین کرده است. از نظر اسلام آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دست یافتنی است. در متون دینی ما راه های به دست آوردن آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دست رسی به آن است.
علاوه بر این پیاده کردن دستوراتی ما را در رسیدن به آن نزدیک می کند. بزرگانی که به دستورات دین عمل کرده اند و به آرامش درونی رسیده اند، می‌تواند ما را به این واقعیت رهنمون سازد که کسب آرامش در زندگی یک شعار نیست و این چیزی است که ما خود می توانیم با به کار بستن دستورات دینی آن را در خود احساس و تجربه نماییم. در این مجال بر آنیم یکسری از راهکارهایی که امام علی علیه السلام  در رسیدن به این مطلوب موثر دانسته اند را بیان نماییم.

1ـ سخن گفتن با خداوند
حضرت علی (علیه السلام) در نامه خود به فرزندش امام حسن (علیه السلام) می فرماید:
«...غم و اندوه خود را  در پیشگاه خداوند مطرح كن تا غم های تو را برطرف كند و در مشكلات تو را یاری رساند...»(نامه 31)
روشن است كه سخن گفتن با كسی كه دسترسی به او در هر زمانی امكان پذیر است و صحبت كردن با او هیچ قید و شرطی لازم ندارد و هیچ محدودیت زمانی ندارد و هیچ واكنش نامناسب و پیامد نامطلوبی در پی ندارد و از همه مهمتر اینكه از قدرت بی پایانی برخوردار است و مشتاق است كه بندگانش با او سخن گویند و از او كمک بخواهند تا از این قدرت بی پایان خود برای یاری رساندن به آنها استفاده كند، غم و اندوه را از انسان دور می نماید و او را امیدوار و شاد می سازد. به اعتقاد دول واسكوكان  دعا و نیایش باعث می شود كه افراد خوشبینانه احساس كنند بر {وقایع} آینده كنترل بیشتری دارند و این اعتقاد موجب افزایش اعتماد به نفس، ‌عزت نفس و احساس هدفمندی در آنها می شود. بیشترین تأثیر مذهب بر شادی به دلیل نیایش زیاد و نزدیكی به خداوند است. (آرجایل ، 2001)

 2- نماز خواندن
حضرت علی (علیه السلام)  در مورد تأثیر نماز بر كاهش غم و اندوه می فرماید:
"آن چه كه بین من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم تا از خدا عافیت بطلبم، مرا اندوهگین نخواهد ساخت."(حکمت 299)
 از آن جا كه نماز خواندن نیز نوعی سخن گفتن با خداوند است، بنابر این همه مزایای سخن گفتن با خداوند را دارد و علاوه بر آن به دلیل اینكه عبارات مورد استفاده در نماز از سوی خداوند تعیین شده است میتوان گفت كه این عبارات بهترین عبارات برای سخن گفتن با خداوند است و بهترین نتیجه و بیشترین تأثیر را دارد. دول واسكوكان(1995) معتقدند كه نماز و دعا خوشبینی و احساس كنترل را افزایش می دهد و این عوامل به نوبه خود باعث ایجاد احساس شادی می شود.

3 - صله ارحام( روابط خویشاوندی )
حضرت علی(علیه السلام)  در مورد اثرات مثبت رابطه با خویشاوندان می فرمایند: «... خویشاوندان انسان بزرگترین گروهی هستند كه از او حمایت می كنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و به هنگام مصیبت ها نسبت به او پرعاطفه‌ترین مردم می باشند.» (خطبه 23)
كمک به دیگران در موقع پریشانی، تجربه نوعدوستی ایجاد می كند كه منبعی برای هیجان مثبت است. (باتسون، 1987)
به اعتقاد آرجایل (2001) معاشرت پذیری با ارزش است زیرا به تعاون و كمک دو جانبه منجر می شود و این وضعیت لذت بخش است. روابط اجتماعی یکی از بزرگترین منابع شادی است.  کامان وفلت (1983) در تحقیقی دریافتنند که مردم شاد احساس نزدیکتری با دیگران دارند و احساس اعتماد و مورد علاقه بودن می کنند و بیشتر علاقه مندند با دیگران باشند و احساس تنهایی نمی کنند. با دوستان بودن نیز یکی از منابع اصلی لذت است.
برخی از فواید با دوست بودن ممکن است ناشی از فعالیت های لذت بخشی باشد که آنها برای یکدیگر انجام می دهند یا خود در فعالیت های لذت بخشی مشارکت می کنند حداقل کارکرد ممکن این فعالیت های مشترک  این است که موجب لذت و روابط حمایت کننده می شوند. مردم شاد نه تنها تعامل اجتماعی بیشتر ی با یکدیگر دارند بلکه کیفیت روابط آنها بالاتر است.(آرجایل،2001)
بری و هانسن (1996) دریافتند که کیفیت رابطه دانشجویانی که شادترند در مقایسه با دانشجویان دیگر ، بالاتر است. اگر ما عمیقاً از شخص دیگری مراقبت کنیم نه تنها خودمان تشویق می شویم بلکه این کار در شادکامی دیگران مۆثر است. (آرجایل، 2001)

 4- جستجوی سخنان حکمت آمیز
حضرت علی (علیه السلام)  می فرماید:
امام علی" همانا این دلها همانند تن ها افسرده می شوند، پس برای  شادابی دلها سخنان زیبای حكمت آمیز  بجویید ." (حکمت 91)
در حكمت 197 نهج البلاغه نیز چنین روشی مورد تأكید قرار گرفته است.
حضرت علی (علیه السلام)  همچنین می فرماید:
" گفتار حكیمان اگر درست باشد درمان {است}... . "  (حكمت 265)
از آن جا كه  سخنان حكمت آمیز غالبا ارضا كننده حس زیبایی شناختی و یادآوری كننده حقایق فراموش شده است  و انسان فطرتاً  همیشه طالب زیبایی و جویای حقیقت است،‌ بنابراین طبیعی است  كه با شنیدن سخنان زیبای حكمت آمیز احساس لذت و شادابی به او دست می دهد. روشن است كه قرآن و احادیث كه در بردارنده سخنان خداوند و پیامبر اكرم و امامان هستند، بهترین و زیباترین سخنان حكمت آمیز می باشند. بسیاری از بررسی ها  تأثیر مثبت آموزش (که سخنان حکمت آمیز نیز جزئی از آن است) را بر خشنودی نشان داده اند.(آرجایل، 2001)     
"... خویشاوندان انسان بزرگترین گروهی هستند كه از او حمایت می كنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و به هنگام مصیبت ها نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می‌باشند"

5 - اهل عمل بودن
 حضرت علی(علیه السلام)  می فرماید: " آن كس كه در عمل كوتاهی كند دچار اندوه می شود." (حکمت 127)
از آن جا كه رسیدن به هر هدفی، چه این هدف دنیوی باشد چه اخروی، چه مادی چه معنوی مستلزم برنامه ریزی درست و عمل كردن به این برنامه است، بنا بر این اهل عمل بودن ضامن دستیابی به شادی و خوشبختی و كوتاهی در عمل به ارزشها و اعتقادات و برنامه های خود، ایجاد كننده حسرت و غم و اندوه است. بی کاری همه جنبه های شادی از جمله عاطفه مثبت، رضایت از زندگی و عاطفه منفی را متأثر می سازد. افراد بیکار احساس ملالت می‌کنند، عزت نفس اندکی دارند، گاهی عصبانی می شوند و گاهی اوقات بی تفاوتی عاطفی در آنها بروز می کند.(ارجایل، 2002)

 6 -غنیمت شمردن فرصت ها
حضرت علی(علیه السلام) در نامه خود به فرزندش امام حسن علیه السلام می فرماید: "... پیش از آن كه فرصت از دست برود و اندوه به بار آورد، از فرصتها استفاده  كن." ( نامه 31 )
ایشان در حکمت 118 نیز اندوهبار بودنِِِ از دست دادن فرصتها را مورد تأكید قرار داده اند.
از آن جا كه لازمه عمل به برنامه های خود و در نتیجه دستیابی به اهداف دنیوی و اخروی و مادی و معنوی، استفاده بهینه از فرصت هاست، بنابراین با استفاده درست از وقت است كه می توان به شادی دست یافت و در مقابل از دست دادن فرصت‌ها به این دلیل كه باعث ناكامی در دستیابی به اهداف می شود، غم و اندوه به دنبال دارد. معلوم شده است که افراد بیکار کمتر زمان خود را سازمان دهی می کنند(فیدر و بوند،1983) و این مسأله یکی از علل بهداشت روانی (و از جمله شادی) کمتر است. ( وانبرگ وهمکاران، 1997)


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:31 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

حكايت,حکایت سعدی,حکایت کوتاه

 

 


سائلی به گروهی رسید که طعام می خوردند، گفت: سلام بر شما ای بخیلان! گفتند: ما را بخیل چرا گفتی؟

 

گفت: با تکه ای نان سخنم را تکذیب کنید!

 

کشکول شیخ بهائی


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 حکایت,حکایت مدیریتی

 حكايت
جان ساندرلند، مدير عامل سابق يكي از شركت‌هاي محصولات غذايي در آمريكا، در مقابل استدلال مديرانش مبني بر اينكه مي‌توان يا فروش را افزايش داد يا حاشيه سود را، و نه هر دو را، با يك تمثيل پاسخ مي‌داد. او زماني را به مدير يادآوري مي‌كرد كه انسان‌ها در كلبه‌هاي گلي زندگي مي‌كردند و در تلاش بودند كه هم كلبه را گرم نگاه دارند و هم از نور خورشيد در داخل كلبه بهره ببرند: يك سوراخ در ديوار كلبه باعث مي‌شد بتوان از نور روز استفاده كرد اما سرما هم به درون كلبه راه مي‌يافت؛ بستن سوراخ باعث مي‌شد درون كلبه گرم شود اما كاملاً تاريك باشد. اختراع شيشه داشتن همزمان گرما و نور را امكان پذير كرد. او سپس مي‌پرسيد: «شيشه كجاست؟»


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

حکایت,حکایت خواندنی,حکایت خواندنی زبان تبر

  متن حكايت
هيزم شكن تنومند اما بدخلقي در نزديكي دهكده شيوانا زندگي مي كرد. هيزم شكن بسيار قوي بود و مي توانست در كمتر از يك هفته يكصد تنه تراشيده درخت قطور را تهيه و تحويل دهد اما چون زبان تلخ و تندي داشت با اهالي شهرهاي دور قرار داد مي بست و براي مردم دهكده خودش كاري نمي كرد.
براي ساختن پلي روي رودخانه نياز به تعداد زيادي تنه درخت و الوار بود و چون فصل باران و سيلاب هم نزديك بود، اهالي دهكده مجبور بودند به سرعت كار كنند و در كمتر از دو هفته پل را بسازند. به همين خاطر لازم بود كسي نزد هيزم شكن برود و از او بخواهد كه كارهاي جاري خودش را متوقف كند و براي پل دهكده تنه درخت آماده كند.
چند نفر از اهالي نزد او رفتند اما جواب منفي گرفتند. براي همين اهالي دهكده، نزد شيوانا آمدند و از او خواستند به شكلي با مرد هيزم شكن سرصحبت را باز كند و او را راضي كند تا براي پل دهكده تنه درخت آماده كند.
شيوانا صبح روز بعد اول وقت لباس كارگري پوشيد. تبري تيز را روي شانه گذاشت و به سمت كلبه هيزم شكن رفت. مردم از دور نگاه مي كردند و مي ديدند كه شيوانا همپاي هيزم شكن تا ظهر تبر زد و درخت اره كرد و سرانجام موقع ناهار با او سر گفتگو را باز كرد و در خصوص نياز اهالي به پل و باران شديدي كه در راه است براي او صحبت كرد. بعد از صرف ناهار هيزم شكن با شادي و خوشحالي درخواست شيوانا را پذيرفت و گفت از همين بعد از ظهر كار را شروع مي كند. شيوانا هم كنار او ايستاد و تا غروب درخت قطع كرد.
شب كه شيوانا به مدرسه برگشت اهالي دهكده را ديد كه با حيرت به او نگاه مي كنند و دليل موافقيت هيزم شكن يكدنده و لجباز را از او مي پرسند. شيوانا با لبخند اشاره اي به تبر كرد و گفت: «اين هيزم شكن قلبي به صافي آسمان دارد. منتهي مشكلي كه دارد اين است كه فقط زبان تبر را مي فهمد. بنابراين اگر مي خواهيد از اين به بعد با هيزم شكن هم كلام شويد چند ساعتي با او تبر بزنيد. در واقع هر كسي زبان ابزار شغل خودش را بهتر از بقيه مي فهمد و شما هر وقت خواستيد با كسي دوست شويد و رابطه صميمانه برقرار كنيد بايد از طريق زبان ابزار شغل و مهارت او با او هم كلام شويد.»


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:29 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 

رزق روزی, رزق, زیاد شدن رزق روزی

 ما همه شاهد فاصله طبقاتی بین اقشار مختلف جامعه خود هستیم و میبینیم که عده ای با کمترین زحمت هر روز داراتر و داراتر میشوند و عده ای هم به عکس با تمام نیروی خود در تلاشند و به هیچ چیز نمیرسند و یا در حال در جا زدن هستند ؟ واقعا حکمت این همه تضاد چیست ؟ وقتی تقسیم روزی به دست خداست و خداوند عادل است پس این همه نابرابری برای چیست ؟ چرا همه به اندازه هم ندارند تا عده ای از سر فقر و ناچاری دست نیاز جلوی دیگران دراز نکنند ؟

گاه میگویند این تبعیض ها به خاطر ظرفیت افراد است یعنی بعضی از این مرفهان بی درد که در تمام طول عمر خود هر چه خواسته اند در طرفة العینی بست آورده اند با کسانی که عمری در تلاش بوده اند ظرفیتشان بیشتر است؟!

1- در پاسخ به این پرسش ها اجمالا می توان گفت میان زیاد رزق داشتن و داشتن ظرفیت زیاد ملازمه ای وجود ندارد بلکه این تناسب گاهی وجود دارد و گاهی وجود ندارد .
2- با مطالعه قرآن و روایات و تاریخ می توان به آسانی به این نتیجه رسید که افراد بسیاری از مال و ثروت زیادی برخوردار شدند که ظرفیت و آمادگی لازم برای این ثروت و مال هنگفت و فراوان و استفاده درست و بهینه از آن را نداشتند و نمونه قرآنی قارون و فرعون گواه خوبی برای این مدعا است .
3- بنابراین مال فراوان در مورد بسیاری از افراد جنبه آزمایش و امتحان دارد و خداوند آنها را به وسیله آن می آزماید تا میزان ایمان و تعهد و شکر گذاری و ظرفیت آنها در برابر آن ظاهر گردد و طبعا برخی در این آزمایش موفق و برخی نا موفق می باشند .
4- بنابراین نمی توان به طور کلی مال فراوان داشتن را نتیجه جنبه و ظرفیت داشتن صاحب مال دانست هر چند این مطلب در مورد بندگان صالحی مانند حضرت سلیمان علیه السلام صدق می کند و خداوند آن سلطنت عظیم و مال و قدرت فراوان را به خاطر وجود آمادگی و طرفیت به او عطا نمود .

معانی و مصادیق رزق :
رزق عطائى است که از آن منتفع می شوند خواه طعام باشد یا علم و یا غیر آن.
در قرآن مجید گذشته از معناى مشهور به نبوت نیز رزق گفته شده «یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً ...» (هود: 88) و همچنین به امنیت رزق گفته شده « آنها گفتند: ما اگر هدایت را همراه تو پذیرا شویم، ما را از سرزمینمان مى‏ربایند. آیا ما حرم امنى در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزى(از هر شهر و دیارى) بسوى آن آورده مى‏شود؟! رزقى است از جانب ما؛ ولى بیشتر آنان نمى‏دانند»( القصص : 57). و گاهى رزق ، فقط به خوراک اطلاق شده مثل « ... وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ ... ـــ ... بر آن کس که فرزند براى او متولّد شده(پدر)، لازم است رزق (خوراک) و پوشاک مادر را به طور شایسته بپردازد. ...» بقره: 233. در این آیه شریفه کسوت (پوشاک ) را از رزق جدا کرده است. در آیه 5 نساء نیز رزق فقط به خوراک اطلاق شده است. در قرآن کریم به باران و چهارپایان اهلی نیز رزق اطلاق شده است.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: « عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ ــ خدا را از راه به هم خوردن تصمیم ها، گشوده شدن گره ها و نقض شدن اراده ها شناختم»

 رزق روزی, رزق, زیاد شدن رزق روزی

 رزّاق کیست؟
رازق تمام مخلوق اوّلاً و بالذّات خداوند است چنانکه فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ» (ذاریات:58 ) ؛ مقدم شدن «هو» دلیل حصر است‏. و ایضا فرموده است. « وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی‏ کِتابٍ مُبین ـــ هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست مگر اینکه روزى او بر خداست. او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مى‏داند؛ همه اینها در کتاب آشکارى ثبت است. »( هود: 6) بنا بر این ، غیر خدا فقط در حدّ واسطه فیض در روزی رساندن به مخلوقات نقش دارند.
چرا روزی مردم یکسان نیست؟
شکی در این نیست که تلاش افراد در مقدرات روزی آنها دخیل است. یعنی اگر افراد دنبال روزی خود نروند در موارد بسیاری از آن محروم می شوند. درست است که خداوند متعال روزی رسان است؛ ولی چنین نیست که خدا روزی هر کسی را در دهانش بگذارد. بلی، افرادی هستند که خداوند متعال بی واسطه یا با واسطه روزی آنها را بدون اینکه تلاشی برای کسب آن بکنند می رساند. مثل کودکان شیر خوار و غیر شیر خوار و از کارافتادگان؛ و بلکه اکثر مردم روی زمین. چرا که تنها عدّه اندکی از افراد بشر کار می کنند و افراد تحت تکفّل آنها از دست رنج آنها روزی می خورند.

ولی به هر حال خداوند متعال روزی همه را چنین قرار نداده و روزی تعدادی از انسانها و افراد تحت تکفّل آنها را در گرو تلاش خود آنها قرار داده است. چرا که اگر چنین نمی کرد کمتر کسی حاضر می شد مسئولیت های اجتماعی خود را انجام دهد. کار از نظر اسلام علّت کسب روزی نیست بلکه یک وظیفه شرعی است. و هر کسی موظّف است برای بقاء اجتماع بشری تلاش کند. لکن اگر خدا روزی مردم را به کار آنها گره نمی زد کمتر کسی حاضر می شد به این وظیفه شرعی خود عمل کند. بنا بر این ، تلاش برخی افراد برای رسیدن به روزی لازم است ؛ ولی چنین هم نیست که هر کس بیشتر تلاش نمود حتماً روزی بیشتری نیز به چنگ آورد. این امری است که نیاز به اثبات ندارد چرا که با اندک توجّهی به جامعه انسانی می توان این حقیقت را دریافت که گاه برخی افراد که هم اهل تدبیر و حساب و کتابند ، هم اهل تلاش و کوشش ، در کسب روزی بیشتر شکست می خورند ؛ و در مقابل افرادی بدون کمترین تلاش و یا حتّی بدون هیچ تلاشی به ثروت های هنگفت می رسند. و این نشان می دهد که دست دیگری نیز در کار است. و اساساً یکی از حکمت های تفاوت ارزاق نیز همین است که انسان ها از این راه متوجّه خدا شوند و بدانند که همه امور به دست اوست.لذا امیرالمؤمنین(ع) فرمود: « عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ ــ خدا را از راه به هم خوردن تصمیم ها ، گشوده شدن گره ها و نقض شدن اراده ها شناختم.» (نهج البلاغه/ حکمت 250)

به تصریح قرآن کریم توسعه و تنگى روزى در دست خداست «إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً ــ پروردگار تو روزى را براى هر کس از بندگانش بخواهد گسترده مى‏کند، و براى هر کس بخواهد محدود مى‏سازد؛ همانا خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بصیر است.» اسراء: 30. از ذیل آیه به دست می آید که قبض و بسط روزی ، روى عللى بوده و بی حکمت نیست ، که خدا به بندگان دانا و به صلاح آنها عالم است مشابه این آیه در رعد: 26 ، قصص:82 ، عنکبوت: 62، سباء: 36، زمر: 52 ، نحل: 71 نیز آمده است.

البته تلاش انسان و وارد شدن از راههاى صحیح در کثرت روزى بى تأثیر نیست ؛ ولى به عنوان جزئی از علّت و حتّی از آن هم کمتر و فقط به عنوان علّت معدّ (علّت زمینه ساز) که قابلیت قابل را تتمیم می کند. برای خوردن یک لیوان آب از شیر لوله کشى شهر ، حرکت شخص لازم است ؛ ولی این حرکت در مقابل هزاران و بلکه میلیاردها عاملی که به اذن خدا باعث شده اند تا این آب به لوله های خانه انسان برسد چه قدری دارد. یا انسان برای رسیدن به نان باید گندم بکارد. ولی نقش انسان در روییدن گندم همین است که گندم را برزمین بپاشد و در وقت درو آن را برداشت کند. آنکه یک گندم را صد گندم می کند خداست. لذا فرمود:« آیا هیچ درباره آنچه کشت مى‏کنید اندیشیده‏اید؟! آیا شما آن را مى‏رویانید یا ما مى‏رویانیم؟! »(واقعه/64 و 63) بنا بر این در هر کاری میلیاردها شرائط و مقدمات لازم است که جور کردن همه آنها در اختیار بشر نیست لذا قبض و بسط روزی در دست خدا است و کار و تلاش بشر تنها یکی از آن عوامل است.

پروردگار تو روزى را براى هر کس از بندگانش بخواهد گسترده مى‏کند، و براى هر کس بخواهد محدود مى‏سازد؛ همانا خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بصیر است
بنا بر این ، طبق مفاد آیات ، هیچ موجودی محروم از روزی مکفی نیست. لکن در مواردی ، یکی از شروط رسیدن به روزی تلاش خود افراد است. و مراد از تلاش نیز صرفاً کار کردن نیست ؛ بلکه گاهی تلاش به این است شخص یا جامعه حقّ خود را از دیگران بگیرد. مقدار غذا و پوشاک و وسائل راحتی که بر روی زمین وجود دارد چندین برابر نیاز بشر موجود است. لکن تنبلی ، بی تدبیری ، و کج فهمی عدّه ای از مردم باعث شده است که حدود هشتاد درصد ثروت روی زمین در دست بیست درصد مردم قرار گیرد. آیا اگر این هشتاد درصد محروم برای احقاق حقّ خود قیام کنند نمی توانند حقّ خود را از آن بیست درصد مردم بگیرند؟! روشن است که اگر بخواهند می توانند ولی نمی خواهند.

آیا اگر مردم فلسطین ، مردم عراق، مردم افغانستان و مردم دیگر ممالک گرفتار فقر ، یکپارچه برخیزند نمی توانند از عهده اسرائیل و آمریکا و دیگر کشورهای جهانخوار بر آیند؟! اگر بخواهند می توانند؛ ولی اختلافات فکری ، مذهبی ، تنبلی ها ، ترسها و اندیشه های نادرست اجازه چنین کاری را نمی دهد. انبیاء(ع) آمده اند تا بشر را با هم یکرنگ کنند تا در سایه یکرنگی ، همه از مواهب خدادادی عادلانه استفاده کنند. لکن مردم تن به این تعالیم نمی دهند ؛ و تا مردم تن به تعالیم الهی ندهند ، این بی عدالتی در تقسیم رزق ، همواره خواهد بود. این سنّت خداست که هر کس آخرت را رها کرده و فقط دنیا را بخواهد به آن می رسد.

و هر کس برای آخرتش تلاش کند و مجری احکام خدا باشد او هم به اندازه کفاف به دنیا می رسد هم به آخرت. « آن کس که(تنها) زندگى زودگذر(دنیا) را مى‏طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم و به هر کس اراده کنیم- مى‏دهیم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى‏سوزد در حالى که نکوهیده و رانده(درگاه خدا) است. ـــ و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند - در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. »( الإسراء : 18و 19 )

بنابراین، یکی دیگر از از عوامل ازدیاد رزق دینداری یا عدم دینداری است. اگر اجتماع متدینین حقیقتاً از دین تبعیت کنند نعمات الهی به آن جامعه سرازیر می شود و همه به اندازه کفاف از نعمات دنیایی بهره می برند. امّا اگر جامعه ای ادّعای دینداری کند ولی دیندار واقعی نباشد ، برکت از آن جامعه برداشته می شود ؛ و در چنین فضایی فقط کسانی به ثروت می رسند که فقط طالب دنیا هستند و اگر از دین هم حرفی می زنند فقط برای این است که به دنیا برسند. و این از یک طرف مجازات خود آن شخص است که گرفتار سنّت استدارج شده است. و از طرف دیگر مجازات جامعه مدّعی دینداری است. چون در ادّعای خود صدق تامّ ندارند.

 رزق روزی, رزق, زیاد شدن رزق روزی

  حکمت تفاوت در میزان ارزاق
1. تفاوت در رزق باعث می شود که عدّه ای کارفرما و عدّه ای کارگزار و کارگر شوند ؛ و به این وسیله چرخ زندگی اجتماعی می چرخد. در واقع خداوند به هر کسی استعدادهای خاصّی را روزی کرده است. یکی از روزی سلامتی و قدرت بدنی برخوردار است و دیگری از روزی هوش و ابتکار و سومی از مال و منال دنیوه بهره بیشتر برده است ، و چهارمی از حس هنری خوبی دارد و... و همه اینها از سنخ روزی است. لذا همه از روزی برخوردارند لکن سنخ روزیها متفاوت است ؛ و همین امر باعث می شود که همه مردم به همدیگر محتاج باشند. و این احتیاجهای متقابل باعث پدید آمدن اجتماع و بقاء آن می شود. خداوند متعال می فرماید: «أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ. ــــ آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مى‏کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم تا برخی ، بعضی دیگر را در خدمت گیرند ؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‏آورى مى‏کنند بهتر است.»(الزخرف : 32)
2. گاه تفاوت در رزق برای امتحان برخی بندگان است. تا از این راه استعدادهای فطری افراد شکوفا شود. خداوند متعال می فرماید:« امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مى‏کند و نعمت مى‏بخشد(مغرور مى‏شود و) مى‏گوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است. و امّا هنگامى که براى امتحان ، روزیش را بر او تنگ مى‏گیرد ، مى‏گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است. »( الفجر : 15و 16)
تفاوت در رزق باعث می شود که عدّه ای کارفرما و عدّه ای کارگزار و کارگر شوند ؛ و به این وسیله چرخ زندگی اجتماعی می چرخد. در واقع خداوند به هر کسی استعدادهای خاصّی را روزی کرده است. یکی از روزی سلامتی و قدرت بدنی برخوردار است و دیگری از روزی هوش و ابتکار و سومی از مال و منال دنیوه بهره بیشتر برده است ، و چهارمی از حس هنری خوبی دارد و... و همه اینها از سنخ روزی است
رزق
3. گاه تفاوت رزق برای این است که خداوند متعال حضور خویش را در تدبیر عالم به بندگانش نشان دهد. و بفهماند که کثرت مال دنیا ، ارزش نبوده و علامت عنایت خاصّ خدا به کسی نیست. خداوند متعال می فرماید:« [روزى قارون] با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگى دنیا بودند گفتند: اى کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم . به راستى که او بهره عظیمى دارد. ـــ اما کسانى که علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: واى بر شما ثواب الهى براى کسانى که ایمان آورده‏اند و عمل صالح انجام مى‏دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمى‏کنند. ـــ سپس ما، او (قارون ) و خانه‏اش را در زمین فرو بردیم، و گروهى نداشت که او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خود نیز نمى‏توانست خویشتن را یارى دهد. ــــ و آنها که دیروز آرزو مى‏کردند بجاى او باشند(هنگامى که این صحنه را دیدند) گفتند: واى بر ما! گویى خدا روزى را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش مى‏دهد یا تنگ مى‏گیرد! اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو مى برد. اى واى گویى کافران هرگز رستگار نمى‏شوند. »(قصص/79 ــ 82 )
4. روزی افزون گاه از باب مجازات الهی است. یعنی خداوند متعال کسانی را که خدا را فراموش کرده و دنیا چسبیده اند با امور دنیایی مشغول می کند تا بدون اینکه خود بدانند ناگهان خود را در آتش جهنّم ببینند. خداوند متعال می فرماید:« خدا روزى را براى هر کس بخواهد(و شایسته بداند) وسیع، براى هر کس بخواهد(و مصلحت بداند،) تنگ قرار مى‏دهد؛ ولى آنها[ کافران‏] به زندگى دنیا، شاد(و خوشحال) شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است! »(الرعد/26)
5. گاه تنگ نمودن روزی برای این است که بنده خدا طغیان نکند. یعنی همانطور که خدا روزی برخی افراد فاسق را از باب مجازات افزایش می دهد ، روزی برخی افراد مومن را هم کاهش می دهد تا همواره خود را محتاج خدا ببیند و راه طغیان پیش نگیرد. همچنین اگر همه در یک سطح بودند به استخدام همدیگر در نمی آمد ، لذا افراد برای این که داشته های دیگران استفاده نمایند متوسل به زور می شدند ، همان گونه که کشورهای ثروتمند سعی می کنند با افزایش قدرت نظامی خود دیگر کشورهای ثروتمند را مطیع خود کنند یا خود را از تجاوز آنها در امان نگه دارند. بین کمپانیهای ثروت و سرمایه داران نیز چنین رقابتها سخت و گاهاً خونبار وجود دارد. خداوندت متعال می فرماید:« چنین نیست(که شما مى‏پندارید) به یقین انسان طغیان مى‏کند. ــ از اینکه خود را بى‏نیاز ببیند. »(علق/6و7 ) و می فرماید:« بخورید از روزیهاى پاکیزه‏اى که به شما داده‏ایم؛ و در آن طغیان نکنید، که غضب من بر شما وارد شود و هر کس غضبم بر او وارد شود، سقوط مى‏کند. »( طه : 81) و ایضاً «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ ــــ اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مى‏کنند؛ از این رو بمقدارى که مى‏خواهد(و مصلحت مى‏داند) نازل مى‏کند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست»( شورى: 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:29 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

 

 كلاه فروش,كلاه فروش و ميمون ها

 متن حكايت
روزي كلاه فروشي از جنگلي مي گذشت. تصميم گرفت زير درخت مدتي استراحت كند. كلاه ها را كنار گذاشت و خوابيد. وقتي بيدار شد متوجه شد كه كلاه ها نيست. بالاي سرش را نگاه كرد. تعدادي ميمون را ديد كه كلاه ها را برداشته اند.
فكر كرد كه چگونه كلاه ها را پس بگيرد. در حال فكر كردن سرش را خاراند و ديد كه ميمون ها همين كار را كردند. او كلاه را از سرش برداشت و ديد كه ميمون ها هم از او تقليد كردند. به فكرش رسيد كه كلاه خود را روي زمين پرت كند. اين كار را كرد و ديد ميمون ها هم كلاه ها را بطرف زمين پرت كردند. او همه كلاه ها را جمع كرد و روانه شهر شد.
سال هاي بعد نوه او هم كلاه فروش شد. پدربزرگ اين داستان را براي نوه اش را تعريف كرد و تاكيد كرد كه اگر چنين وضعي برايش پيش آمد چگونه برخورد كند. يك روز كه او از همان جنگل گذشت در زير درختي استراحت كرد و همان قضيه برايش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش كرد. ميمون ها هم همان كار را كردند. او كلاهش را برداشت، ميمون ها هم اين كار را كردند. نهايتا كلاهش را بر روي زمين انداخت ولي ميمون ها اين كار را نكردند. يكي از ميمون ها از درخت پايين امد و كلاه را از سرش برداشت و در گوشي محكمي به او زد و گفت: «فكر مي كني فقط تو پدر بزرگ داري.»
شرح حكايت
اگر زماني كه ديگران پيش مي روند ما در فكر حفظ وضع موجود خودمان باشيم در واقع عقب رفته ايم. بخواهيم يا نخواهيم رقابت سكون ندارد.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 23 تیر 1392  ] [ 9:28 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

تعداد کل صفحات : 12 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ

خوش آمد میگم و امیدوارم از مطالب جالب و قشنگ خوشتون بیاد
آمار سایت
كل بازديدها : 2004122 نفر
كل نظرات : 224 عدد
كل مطالب : 4323 عدد
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 25 تیر 1397 
تاریخ ایجاد بلاگ :شنبه 7 اردیبهشت 1392 
امکانات وب