همیشه حل معماها جالب توجه بوده به خصوص اگر این معماها مربوط به رمز و رازهای بزرگ تاریخ جهان باشند. اینکه بدانیم در قرن ها پیش چه اتفاقی به چه دلیلی و در کجا روی داده یا چه کسانی در چه زمانی آن را کشف کرده اند، همیشه جالب بوده است و به شناخت تاریخ و درک چگونگی به وجود آمدن آثار تاریخی کمک می کند. در این مطلب می خواهیم به 15 نمونه از رازهایی که همچون معمایی ذهن بشر را در طول تاریخ درگیر خود کرده اند بپردازیم که برخی از آنها همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده اند.
تمدن دهکده ایندوس
افراد زیادی در بیش از 1000 منطقه در محدوده ای به وسعت 770 هزار کیلومتر مربع در اطراف رودخانه سند (یا ایندوس)، واقع در پاکستان و شمال غربی کشور هند ساکن شدند. عمر این تمدن به سال های 2600 تا 1900 قبل از میلاد مسیح می رسد و پس از حفاری در دو شهر بزرگ هاراپا (Harappa) و موهن جودارو (Mohenjo-Daro)، ساختمان هایی آشکار شدند که سیستم فاضلاب زیرزمینی استادانه در آنها ساخته شده بود. اما بین سال های 1900 تا 1500 پیش از میلاد، این تمدن باستانی سقوط کرد و شهرها و اجناس با ارزش و قیمتی ساکنان شان متروکه شدند. جنگ شد یا خشکسالی؟ آیا یک بیماری مرگبار در این منطقه شایع شد؟ هرگز دلیل آن مشخص نشد.
استون هنج
امروز دایره سنگی استون هنج، قطعه ای است که بیانگر مهندسی نوسنگی است اما نخستینی اثر تاریخی در استون هنج، حصار خاکریزی شده مدوری بود که حدود 3000 سال قبل از میلاد مسیح با ابزارهایی که از شاخ گوزن کنده شده بودند، ساخته شده است.
برخی معتقدند که این 56 کنده یا مسندهای سنگی که در داخل گودالی بنا شده اند، مکانی برای مراسم مرده سوزی بوده اند. امروزه می دانیم که حدودا 2500 سال پیش از میلاد، این اثر تاریخی سنگی از سنگ های سارسن و سنگ های کوچک تری به نام «سنگ کبود» ساخته شده است.
در طول قرن ها این سوال برای دانشمندان و باستان شناسان مطرح بود که چگونه سنگ هایی این چنین بزرگ قبل از این که چرخ اختراع شود، به منطقه سالزبری (که استون هنج در آن واقع است)، منتقل شدند. سنگ های سارسن که وزن بزرگ ترین آنها به 30 تن می رسد، ماسه سنگی بودند و تصور می شود که آنها را از «ماربور داونز» (Marlborough Downs) که با استون هنج 32 کیلومتر فاصله دارد به آنجا آورده اند اما احتمالا سنگ های کبود کوچک تر را از جنوب غربی ولز که 242 کیلومتر فاصله دارد آورده باشند.
برخی باستان شناسان معتقدند که سنگ ها به وسیله یخچال های طبیعی متحرک به آنجا منتقل شدند، اما احتمال این که این سنگ ها با تلاش انسان و از طریق آب و زمین حمل شده باشد، بیشتر است. گفته می شود برای حمل این سنگ ها از سیستمی که از چوب و طناب تشکیل شده بود، استفاده کردند. البته باید گفت چنین سیستمی در هیچ کدام از آثار ماقبل تاریخ مشاهده نشده است.
محور اصلی این سنگ ها در راستای محور انقلاب تابستانی و انقلاب زمستانی قرار داده شده است. بدین معنی که در هنگام تابستان خورشید در افق از سمت شمال شرقی طلوع می کرده و در روی بزرگ ترین سنگ غروب می کرده در حالی که در زمستان برعکس بوده است. در ماه دسامبر که اولین ماه زمستان است، خورشید در جنوب غربی غروب می کرده است. بدین صورت فصل ها مشخص می شدند.
شاید اصلی ترین دلیل ساخت استون هنج همین باشد اما با تاریخ نگاری کربن رادیواکتیو بقایای حیوانات که در نزدیکی این مکان باقی مانده، آشکار می شود که خوک ها را در ماه دسامبر یا ژانویه هر سال در آنجا قربانی می کردند. با این کشف، گمان انجام تشریفات مذهبی در هنگام آمدن زمستان هم پررنگ می شود.
هدف از ساخت این مکان هنوز مشخص نشده است. برخی آنجا را مکانی می دانند که مرلین جادوگر روی یکی از بلندترین سنگ ها می نشسته است. در سال 1663 والتر چارلتون، فیزیکدان مدعی شد که استون هنج را دانمارکی ها در اوایل قرون وسطی ساخته اند. ضمن این که جان اوبری، فیلسوف و نویسنده ای که روی آثار تاریخی در حدود سال 1640 تحقیق می کرد، معتقد بود که استون هنج معبدی بوده که برای کاهن ها ساخته شده و احتمالا به عنوان کانونی برای شفا دادن و زیارت بیماران عصر نوسنگی محسوب می شده است.
بررسی ها و حفاری های انجام شده در استون هنج، فعالیت بشر را در این مکان نشان داده است. به راستی فعالیت انسان در مکان ماقبل تاریخی این چنینی که سنگ های آن متعلق به 4500 سال و زغال چوب های آن متعلق به 7000 سال قبل از میلاد بوده، اعجاب انگیز است. شاید این مکان جایی برای تدفین مقامات بلندمرتبه بوده که با استفاده از سنگ های بزرگ به عنوان سگ قبر، گورهای آنها نشانه گذاری می شده است.
منطقه 51
منطقه 51 و کاربردهای آن، یکی از بحث برانگیزترین موضوعات مربوط به ارتش آمریکا در ایالت نواداست که طی چند دهه گذشته، هر از چند گاهی، بحث های مربوط به آن بالا می گیرد. به دور این منطقه نظامی سری، تا کیلومترها بیابان خالی از سکنه است. تا سال 2000 میلادی کسی وجود آن را تایید نکرده بود تا این که عکس های مدارگردهای اکتشافی شوروی سابق از این منطقه منتشر شد.
البته تا به امروز هنوز وجود این منطقه رسما تایید نشده است. یکی از مشهورترین موضوع هایی که نام منطقه 51 را بر زبان انداخت، حادثه رازول (Roswell) در سال 1947 است. آن زمان شایع شده بود که سفینه فضایی بیگانگان و فرازمینی ها در نزدیکی منطقه رازول واقع در ایالت نیومکزیکو آمریکا سقوط کرده است. البته ارتش آمریکا پس از جمع آوری این بقایا و بررسی آنها، اثبات کرد که شیء کشف شده در واقع بالن هواشناسی بوده است اما هنوز عده ای معتقدند منطقه 51 مدرکی پنهانی از زندگی موجودات بیگانه احتمالی است.
پاگنده
افسانه های مربوط به میمون های آدم نمای عظیم الجثه با بدنی پوشیده از مو و پاهایی بزرگ تقریبا در تاریخ تمام کشورهای مختلف هست اما وجود این جانوران تا به امروز ثابت نشده است. برای مثال موجودی با پاهای بزرگ (که در هیمالیا آن را به نام «یتی» (Yeti) و در کشور کانادا با نام «ساسکواچ» (Sasquatch) می شناسند)، یکی از این موارد است.
البته موجودی با چنین ویژگی هایی در افسانه های ایالات متحده آمریکا هم وجود دارد. وجود چنین موجودی اولین بار در سال 1811 میلادی در آلبرتای کانادا گزارش شد. گفته می شود بازرگانی جای پایی با چهار انگشت به اندازه 36 در 30 سانتی متر در زمینی پوشیده از برف پیدا کرد و گمان می رود مربوط به چنین موجودی باشد. هر چند پژوهش های علمی تاکنون وجود چنین جانداری را اثبات نکرده است.
کفن تورین
تکه ساده ای از لباس مرد ریشوی در حالت خوابیده با دست هایی روی هم قرار گرفته پوشانده است، سال های بسیار، جنجال دامنه داری را پدید آورده است. این تکه لباس «کفن تورین» (Turin Shroud) نام دارد. به نظر بعضی کارشناسان این تکه در واقع لباسی است که حضرت مسیح (ع) را بعد از مصلوب کردن در آن پیچیدند اما برخی بر این باورند که این تکه از لباس، پارچه ای است که از قرون وسطی باقی مانده است و سابقه اش بیش از این نیست.
نخستین یافته های تاریخی که در مورد کفن تورین در فرانسه بیانگر آن بود که قدمت آن به اواسط قرن چهاردهم می رسد که به نظر می رسید یافته های تاریخ نگاری با استفاده از کربن هم از این نظر حمایت می کرد اما آزمایش های دیگر بیانگر آن بود که قدمت این تکه لباس به سال های 300 تا 400 بعد از میلاد مسیح می رسد.
این که چگونه این تصویر روی لباس نقش بسته هم رازی است که هنوز کشف نشده است. علاوه بر این، لکه های سرخ رنگی که می تواند جای زخم هایی ناشی از مصلوب شدن باشد، روی این تکه لباس مشاهده شده که بسیاری معتقدند این لکه ها خون هستند. تاکنون اصل و منشأ کفن تورین در ابهام مانده است و حتی کلیسای کاتولیک هنوز هیچ کدام از این دو نظریه را رسما تایید نکرده است.
باغ های معلق بابل
باغ های معلق بابل یکی از عجایب هفتگانه دنیای باستانی است که گفته شده بخت النصر دوم، پادشاه بابل آن را بنا کرده است. پادشاهی بخت النصر دوم از سال 605 قبل از میلاد مسیح شروع شد و به مدت 44 سال ادامه داشت. بخت النصر به دلیل این که همسرش آمنیس دلتنگ کشورش بود، باغ های معلق بابل را ساخت تا دیوارهای بلندش برای او یادآور سرزمین سبز و خرمش باشد.
به دستور بخت النصر کوهستانی مصنوعی با باغ هایی روی پشت بام ساختند. این باغ ها احتمالا آنچنان که از نامش برداشت می شود، معلق نبوده بلکه این نام از ترجمه غیر دقیق کلمه یونانی «Kremastos» گرفته شده که به معنی معلق است.
برخی تاریخ شناسان معتقدند محل این باغ ها در جنوب بابل در مرکز عراق کنونی بوده است. هیچ تحقیقی درباره این منطقه هنوز به نتیجه نرسیده است و همچنان مکان این باغ ها مشخص و روشن نیست.
سرهای جزیره ایستر
در حدود 35000 کیلومتر از غرب شیلی و 42000 کیلومتر از شرق کشور تاهیتی، جزیره «Rapa Nui» قرار دارد که آن را بیشتر با نام جزیره «ایستر» (Easter) می شناسند. کاشفان هلندی در سال 1722 این جزیره را کشف و این نام را برای آن انتخاب کردند. وسعت این جزیره حدود 160 کیلومتر مربع است. Rapa Nui یا جزیره ایستر به دلیل وجود 900 مجسمه سنگی بسیار بزرگی که در سراسر این جزیره پراکنده هستند، معروف است.
این مجسمه ها (که به نام Moai معروفند) به طور متوسط 4 متر بلندی و 13 تن وزن دارند. تصور می رود این اشکال عظیم الجثه را ساکنان جزایر پلی نزی (نام گروهی از هزار جزیره در اقیانوس آرام) در سال های 1400 تا 1650 تراشیده اند اما هدف از ساخت این مجسمه های سنگی چه بوده و کجا ساخته و چگونه آن را حمل می کردند؟
نظریه ای هست که این مجسمه ها نمایندگان نیاکان مردم بومی آن منطقه هستند که با درگذشت شخص مهمی یکی از آنها تراشیده می شده است. حفاری ها نشان داده است که سرهای ایستر دارای بدن هایی بوده اند که قرن ها پیش به خاک سپرده شدند.
کشتی هوایی گم شده
در 16 آگوست 1942، ارنست کودی و چارلز آدامز از ناوگان کشتی هوایی آمریکا آماده شدند تا از ساحل سانفرانسیسکو پرواز کنند و به جستجوی زیردریایی های ژاپنی بروند. بعد از یک ساعت پرواز، رادیو اعلام کرد که کشتی هوایی این دو خلبان در شهر دالی دچار حادثه شده اما هیچگاه نشانی از دو خلبان این کشتی هوایی پیدا نشد.
سر دزدیده شده شکسپیر
آرامگاه ویلیام شکسپیر، نویسنده مشهور انگلیسی در کلیسای ترینیتی مقدس در انگلستان واقع است. اما آیا تمام بدن او آنجاست؟ در سال 1879 مجله Argosy خبری منتشر کرد مبنی بر این که در سال 1794 سر این نویسنده به سرقت رفته است و جسدی که در این مقبره آرمیده، سر ندارد.
در آن زمان این خبر را افسانه تلقی کردند تا این که آزمایش های اخیر مقبره با راداری که درون گور سخن سرای آون فرستادند، نشان داد که شکسپیر بدون سر در آنجا خوابیدهاست. شاید سر نویسنده مشهور توسط یکی از طرفداران نمایشنامه هایش به سرقت رفته باشد. («سخن سرای آون» لقب شکسپیر است. این لقب به دلیل محلی که شکسپیر در استراتفورد انگلستان متولد شده به وی داده شده است.)
دیسک فایستوس
سال 1908 در قصر فایستوس در جزیره کرت یونان، دیسک Phaistos که از خاک رس پخته درست شده، پیدا شد. ضخامت این دیسک یک سانتی متر و قطر آن شانزده سانتی متر است. برخی کارشناسان معتقدند که این دیسک سال 1700 پیش از میلاد مسیح ساخته شده و نشان از تمدن Minon (تمدن باستانی عصر مفرغ) دارد.
محققان، سال ها این دیسک را بررسی کرده و سعی کردند زبان ناشناخته ای را که در رو و پشت دیسک نوشته شده است، کشف کنند. بعضی از کارشناسان معتقدند که 241 نشان روی دیسک را باید به صورت مارپیچی از لبه آن تا داخل خواند. جدیدترین تفسیر در رابطه با این اثر تاریخی این است که دیسک فایستوس شامل متن پرسش های رب النوع مینون است.
محققی ادعا دارد که سه کلمه روی دیسک را تشخیص داده که به معنی مادر باردار، الهه یا مادر تابناک است اما محققان دیگر هنوز قانع نشده اند. معنی جملات حک شده روی این دیسک همچنان در هاله ای از ابهام است.
جام مقدس
گفته شده حضرت مسیح (ع) در شام آخر با این جام نوشیده است و خونی که از بدن مسیح هنگام مصلوب شدن خارج شده در این ظرف ریخته شده است. از جام مقدس در انجیل هم سخن گفته شده اما تا قرن دوازدهم، داستانی از جام در میان نبود. در شعری که در سال های 1181 تا 1190 نوشته شده، یکی از شوالیه های میز گرد به قصر اسرارآمیزی رفت که Fisher King از جام محافظت می کرد.
طبق شرع ژوزف آریمتی که رابرت دی براون، نویسنده فرانسوی در قرن دوازده میلادی نوشته، ژوزف آریماتی این جام را به شهر گلاستون بری (Glastonbury) در انگلستان برد. آریماتی، یهودی ثروتمندی بود که گمان می رود بدن عیسی مسیح را بعد از مصلوب شدن تحویل می گرفت و سپس در جای نزدیکی به خاک می سپرد. گفته می شود هنگام تدفین جوی خون به راه افتاده بود.
در سال 2014 میلادی، دو محقق اسپانیایی ادعا کردند که جام را پیدا کردند. جامی مرصع نشان با 2000 سال عمر که به عنوان Chalice of Dona Uraca شناخته شده و از قرن یازدهم در کلیسای باسیلیکا سن ایسیدورو (Basilica of San Isidoro) در شهر لئوناسپانیا نگهداری می شده است و قبل از این که تحت مالکیت شاه فردیناند اول قرار گیرد، مسافران مسلمان این جام را به قاهره بردند.
اما هنوز باستان شناسان مطمئن نیستند که این جام، همان جام مقدس باشد چرا که حدود 200 جام دیگر در اروپا هست که گمانه زنی ها حاکی از این است که شاید یکی از آنها جام مقدس باشد.
نظریه دیگری هم هست مبنی بر این که جام مقدس در صندوق طلای ایالات متحده در فورت ناکس (Fort Knox) کنتاکی قرار دارد. این انبار شاید ایمن ترین ساختمان روی زمین باشد که با در فولادی 22 تنی و چندین مورد امنیتی دیگر از این جام و اجناس گرانبهای دیگر محافظت می کند.
هرم هلینیکون
در نزدیکی آرگوس در یونان، هرم هلینیکون (Pyramid of Hellinkon) قرار دارد که همچنان رازی سر به مهر باقی مانده است. این هرم چه زمانی و چرا ساخته شده است؟ احتمالا این هرم بین سال های 2000 تا 2700 قبل از میلاد بنا شده است. برخی معتقدند این هرم 3.5 متری، یادبود کشته شدگان نبرد افسانه ای بین برادران پروتیوس و آکریسیوس، اسطوره های یونانی بوده که بر سر اورنگ پادشاهی آرگوس (کشوری در شمال شرقی یونان)، مبارزه کرده اند.
مومیایی های تاریم
در سال 1934 باستان شناسان سوئدی در بیابان حوضه تاریم (Tarim Basin) واقع در استان سین کیانگ فعلی چین به کاوش مشغول بودند که مجموعا حدود 200 مومیایی متعلق به سال های 1800 قبل از میلاد تا سال 200 میلادی را کشف کردند. این مومیایی ها به طور اعجاب انگیزی سالم مانده بودند که شاید به دلیل خاک خشک آن منطقه باشد.
این مومیایی های غیرعادی، ویژگی های افراد سفیدپوست مانند موی قهوه ای یا حتی قرمز و بینی کشیده داشتند. مومیایی های باستانی تاریم در قایق های وارونه در کنار سمبل هایی از اندام های مردان به خاک سپرده شده بودند. کارشناسان با تجزیه و تحلیل دی ان ای آنها نتیجه گرفتند که مومیایی ها از تبار اروپایی و بعضا نشان هایی از ژنتیک صربی داشتند. این مردم چه کسانی بوده اند و چگونه در این منطقه به خاک سپرده شده اند؟ هنوز مشخص نیست.
اجساد مردابی
اجساد باستانی زیادی با عمری به اندازه چندین قرن در باتلاق های اروپا پیدا شدند اما این که این اجساد چگونه و چرا مرده اند، هنوز در هاله ای از ابهام است. سالم ماندن لباس، پوست بدن، ناخن ها، موها و حتی محتویات معده و حالات صورت این اجساد پس از گذشت قرن ها، بسیار عجیب است و رویکرد بی سابقه ای به زندگی اجداد باستانی ما می دهد.
نشان های زیادی از مرگ مخوف این اجساد خبر می دهد. برای مثال جسد مردی که «تولوند دانمارکی» (Danish Tollund) نامگذاری شده، یکی از این اجساد است که با طنابی به دور گردن به خاک سپرده شده است. چشم ها و دهان این مرد به طور عمدی بسته بوده، به طوری که کارشناسان بر این باورند ممکن است او را قربانی کرده باشند.
سنگ های کارناک
در مجاورت دهکده فرانسوی کارناک در کشور برتانی (برتانی یک استان تاریخی و یک منطقه فرهنگی در فرانسه است که به «بریتانیای صغیر» یا «بریتانیای کوچک» در مقابل بریتانیای کبیر نیز معروف است) بیش از 3000 سنگ جدا از هم که به تنهایی یا گروهی، در زمین فرو رفته اند، دیده می شوند. به طور کلی تصور می شود که این سنگ ها در دوره نوسنگی (Neolithic) یعنی در سال های 4500 تا 2000 قبل از میلاد نصب شده اند اما هیچ کس نمی داند چرا؟
محبوب ترین نظریه این است که این سنگ ها به ستاره شناسی ربط دارند و احتمالا به عنوان تقویم و رصدخانه عمل می کردند تا کشیشان حوادث نجومی مانند خورشیدگرفتگی یا ماه گرفتگی را با استفاده از آنها پیش بینی کنند.
نظریه دیگری هم هست مبنی بر این که این سنگ ها به عنوان نمادی از احترام به درگذشتگان نصب شده اند. ضمن این که در افسانه های محلی آمده است که این سنگ ها بقایای لژیون های رومی هستند که با جادوی مرلین به سنگ تبدیل شده اند. (Merlin جادوگر مشهور افسانه ای انگلیس هم عصر شاه آرتور در دوره ناشناخته ای از سده های ششم تا شانزدهم است.)
آزاده ارشدی - ماهنامه دانشمند