پيغام مدير :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمديد به سايت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سايت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنبد.
 
 
حسابرسی-انواع حسابرسی-استانداردهای حسابرسی
نوشته شده در دوشنبه 23 اسفند 1389 
ساعت : 7:19 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

حسابرسي: بازرسي جستجوگرانه مدارك حسابداري و ساير شواهد زيربنايي صورتهاي مالي

 

حسابرسان هرگز بدون اجراي رسيدگي نسبت به صورتهاي مالي اظهارنظر نمي كنند.

 

دليل اصلي وجود حرفه حسابرسي وظيفه اعتباردهي است. اعتباردهي شامل دو مرحله است:

1.       جمع آوري شواهد(حسابرسي)

2.       گزارش يافته ها (گزارش حسابرسي)

 

چه كسي صلاحيت اعتباردهي را دارد:

1.       داراي صلاحيت فني لازم باشد

2.       مستقل از شركت مورد رسيدگي باشد

 

در هر حسابرسي بيان حدود موردرسيدگي مهم است. اين حدود، واحد موردرسيدگي و دوره مورد رسيدگي را مشخص مي كند، لذا بيان صريح حدود رسيدگي براي تعيين و محدود كردن مسئوليت حسابرسان استفاده مي شود.

 

مراحل اصلي تكامل حسابرسي در قرن بيستم:

1.       تغيير هدف از كشف تقلب به تعيين مطلوبيت ارائه صورتهاي مالي

2.       افزايش مسئوليت حسابرس در برابر اشخاص ثالث مانند سازمانهاي دولتي، بورس، بانكها و ....

3.       تغيير در روشهاي حسابرسي از رسيدگي كامل به فنون نمونه گيري

4.       تشخيص ضرورت ارزيابي سيستم كنترل داخلي

5.       تهيه روشهاي جديد حسابرسي براي استفاده در سيستمهاي كامپيوتري

6.       تشخيص حسابرسان به ضرورت پيدا كردن راهي براي حفاظت از خود در برابر موج دعاوي حقوقي

7.       افزايش تقاضا براي افشاي به موقع اطلاعات مطلوب و نامطلوب شركتهاي سهامي عام

 

عوامل توجيه كنده تقاضا براي حسابرسي:

1.       تضاد منافع بين تهيه كنندگان و استفاده كنندگان اطلاعات مالي

2.       عدم دسترسي مستقيم استفاده كنندگان به اطلاعات و تهيه كنندگان اطلاعات

3.       پيچيدگي صورتهاي مالي

4.       تنوع و گستردگي فعاليتهاي اقتصادي

5.       الزامات قانوني يا اصرار يك عامل ذينفع مانند بانكها

 

افزايش نياز به استفاده از خدمات حسابرسان مستقل در هر واحد اقتصادي تابعي است از افزايش فاصله بين مالكيت و مديريت آن واحد اقتنصادي.

 

انواع حسابرسي: حسابرسي صورتهاي مالي، حسابرسي رعايت، حسابرسي عملياتي

حسابرسي صورتهاي مالي: هدف اين نوع حسابرسي اين است كه حسابرس بتواند درباره اينكه صورتهاي مزبور از تمام جنبه هاي بااهميت طبق استانداردهاي حسابرسي تهيه شده است يا خير. تاييد وجود، ارزشيابي، مالكيت، كامل بودن و نحوه ارائه و افشا اهداف كلي حسابرسي اقلام مندرج در صورتهاي مالي است.

حسابرسي رعايت: اين نوع حسابرسي به ميزان انطباق صورتهاي مالي با قوانين وضع شده، ضوابط،دستورالعمل ها و بخشنامه مي پردازد. رسيدگي مميزان مالياتي به اظهارنامه هاي مالياتي، رسيدگي ذيحسابان و حسابرسان ديوان محاسبات كشوربه قوانين مالي و بودجه شركتها و موسسات دولتي نمونه هايي از حسابرسي رعايت مي باشند. اين نوع حسابرسي مي تواند به صورت پروژه مجزا و يا همراه با صورتهاي مالي انجام شود. در ايران حسابرسي رعايت جز لاينفك حسابرسي صورتهاي مالي است.

حسابرسي عملياتي: اين نوع حسابرسي عبارت است از بررسي قسمتهاي خاصي از سازمان به منظور سنجش نحوه عمل آنها. اين نوع حسابرسي معمولا به اثربخشي، كارايي و صرفه اقتصادي بخشهاي مختلف سازمان مي پردازد. حسابرسي عملياتي از آنجا كه داراي استانداردهاي مشخص يا الزامات قانوني لازم الاجرا نمي باشد نسبت به حسابرسي صورتهاي مالي و حسابرسي رعايت مستلزم كاربرد قضاوت بيشتري است.

 

بررسي همپيشگان: مطالعه و ارزيابي رويه ها و روشهاي كنترل كيفيت يك موسسه توسط موسسه حسابرسي ديگر يا گروهي از حسابرسان مستقل را بررسي همپيشگان گويند. بررسي همپيشگان براي حصول اطمينان به كنترل كيفيت كار حسابرسي انجام مي گيرد.

 

حسابرس مستقل: فردي است كه به دعوت صاحبان سهام يا اشخاص حقيقي يا حقوقي ذينفع و يا به حكم قانون حسابهاي موردنظر را رسيدگي كرده و نتيجه را كتبا به دعوت كننده و يا هر شخص حقيق يا حقوقي ديگر كه او را تعيين نموده است گزارش ميدهد.

 

بازرس قانوني: فردي است كه طبق مقررات قانون تجارت توسط مجمع عمومي صاحبان سهام تحت شرايط خاصي تعيين ميشود. بازرس قانوني علاوه بر صورتهاي مالي، مفاد قانون تجارت و مفاد اساسنامه شركت نسبت به گزارش فعاليتهاي هيات مديره نيز اظهارنظر مي كند. بازرس قانوني موظف است كليه گزارشات وقوع جرم را به مجمع عمومي صاحبان سهام ارائه نمايد.

 

حسابرس داخلي: هدف اصلي حسابرسان داخلي، بازرسي و ارزيابي موثر بودن نحوه انجام شدن وظايف محول به واحدهاي مختلف شركت است. بخش زيادي از كار حسابرسان داخلي را حسابرسيهاي عملياتي تشكيل ميدهد اما علاوه بر آن حسابرسيهاي رعايت متعددي را نيز ممكن است به عمل آورند. برعكس حسابرسان مستقل كه هرساله تاييد اقلام صورتهاي مالي به آنها محول ميشود، حسابرسان داخلي مجبور نيستند كه رسيدگيهاي خود را هرساله تكرار كنند.

 

حسابرسي ضمني: عبارت است از حسابرسي در طول دوره مالي و قبل از پايان سال مالي و بستن حسابها كه توسط حسابرسان مستقل انجام ميگيرد. هدف اين حسابرسي ارزيابي سيستم كنترل داخلي واحد تجاري مي باشد. حسابرسان مستقل بعد از حسابرسي ضمني نقاط ضعف سيستم كنترل داخلي و سيستمهاي حسابداري را همراه با پيشنهادات اصلاحي به هيات مديره شركت طي نامه اي به نام نامه مديريت ارائه ميدهند. اين گزارش ميتواند مسئوليت قانوني حسابرسان را درصورت رخداد اختلاس و يا زيانهاي ناشي از ضعف سيستم كنترل داخلي به حداقل برساند.

 

حسابرسي مديريت (عملكرد): هدف اين حسابرسي تعيين ميزان كارايي و اثربخشي مديران واحد تجاري و همچنين بررسي انطباق عملكرد واحد تجاري با سياستهاي صاحبان سهام مي باشد. در حسابرسي عملكرد كارايي مديريت از لحاظ چگونگي استفاده از منابع و نحوه اجراي برنامه ها رسيدگي و گزارش مي گردد.

 

ده استاندارد تعيين شده توسط انجمن حسابداران آمريكا:

استانداردهاي حسابرسي: عمومي، اجراي عمليات، گزارشگري

 

عمومي:

1.       اعمال مراقبتهاي حرفه اي

2.       استقلال راي

3.       صلاحيت و آموزش فني

اجراي عمليات:

1.      كسب شواهد كافي و قابل اطمينان به عنوان مبناي اظهارنظر

2.      كسب شناخت از ساختار كنترلهاي داخلي

3.      برنامه ريزي كار و سرپرستي كاركنان

گزارشگري:

1.      طبق اصول پذيرفته شده بودن يا نبودن صورتهاي مالي

2.      مشخص ساختن موارد عدم يكنواختي

3.      كفايت افش

4.      ا اظهارنظر درباره كليت صورتهاي مالي

 

 

در مواردي كه شركت مورد رسيدگي جديدالتاسيس و كوچك بوده و عمليات آن وسعت نداشته باشد حسابرس ملزم به رعايت دومين استاندارد اجراي عمليات حسابرسي (كسب شناخت از سيستم كنترل داخلي) نخواهد بود.

 

در استانداردهاي حسابرسي از عباراتي نظير برنامه ريزي كافي، شناخت كافي و شواهد كافي استفاده شده است تصميم گيري در مورد كفايت مستلزم قضاوت حرفه اي حسابرس است.

 

فرايند برنامه ريزي با تصميم به قبول صاحبكار جديد شروع و تا امضا و تحويل گزارش حسابرسي ادامه مي يابد.

 

حسابرس پس از قبول كار صاحبكار جديد با اجازه صاحبكار بايد با صاحبكار قبلي تماس بگيرد كه نتيجه اين تماس در نهايت تصميم گيري درباره پذيرش يا عدم پذيرش كار جديد خواهد بود.

 

 

منبع:http://sadegh55.blogfa.com




 



ارزش جاری
نوشته شده در دوشنبه 23 اسفند 1389 
ساعت : 7:17 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

 

ارزش‌ جاري‌ دربرگيرنده‌ سه‌ نگرش‌ متفاوت‌ است‌ كه‌ عبارتند از ارزش‌ ورودي‌ (بهاي‌ جايگزيني‌)، ارزش‌ خروجي‌ (خالص‌ ارزش‌ فروش‌) و ارزش‌ اقتصادي‌ (ارزش‌ فعلي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مورد انتظار از كاربرد مستمر دارايي‌ و فروش‌ نهايي‌ آن‌ توسط‌ مالك‌ فعلي‌). در برخي‌ موارد از قبيل‌ ارزشيابي‌ سرمايه‌گذاري‌ در اوراق‌ بهادار نرخ‌بندي‌ شده‌، سه‌ نگرش‌ فوق‌الذكر به‌مبالغ‌ تقريباً نزديك‌ به‌هم‌ منجر مي‌شوند و تفاوت‌ آنها كم‌ بوده‌ و ناشي‌ از هزينه‌هاي‌ انجام‌ معامله‌ است‌. در ساير حالات‌ همچون‌ ارزيابي‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود خاص‌ واحد تجاري‌، تفاوت‌ بين‌ مقياسهاي‌ مختلف‌ ارزش‌ جاري‌ احتمالاً بااهميت‌ خواهد بود.

بايد قاعده‌ مشخص‌ و معقولي‌ براي‌ انتخاب‌ يكي‌ از مقياسهاي‌ مختلف‌ اندازه‌گيري‌ ارزش‌ جاري‌ دراختيار داشت‌.  معيار  " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ "   چنين‌ قاعده‌اي‌ را به‌ دست‌ مي‌دهد.  طبق‌ اين‌ قاعده‌،  ارزش‌ جاري‌ برابر اقل‌  " بهاي‌ جايگزيني‌ جاري‌ دارايي‌ و مبلغ‌ بازيافتني‌ "  آن‌ تعيين‌ مي‌گردد.

  " مبلغ‌ بازيافتني‌ "  دارايي‌ بالاترين‌ ارزشي‌ است‌ كه‌ مالك‌ فعلي‌ دارايي‌ مي‌تواند بدان‌ دست‌ يابد و برابر خالص‌ ارزش‌ فروش‌ دارايي‌ يا ارزش‌ اقتصادي‌ آن‌، هركدام‌ بيشتر است‌،  مي‌باشد.  " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ "   را مي‌توان‌ نوعي‌ به‌هنگام‌كردن‌ بهاي‌ تاريخي‌ با استفاده‌ از قاعده‌ سنتي‌ "بهاي‌ تمام‌ شده‌ يا كمتر " دانست‌.

در مورد داراييها،  ارزش‌ جاري‌ مناسب‌ طبق‌ قاعده‌  " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ "   انتخاب‌ مي‌شود. قاعده‌ مزبور، دارايي‌ را درصورت‌ بالاتر بودن‌ مبلغ‌ بازيافتني‌،  به‌ جاي‌ بهاي‌ تمام‌شده‌ تاريخي‌، به‌ بهاي‌ جايگزيني‌ ارزيابي‌ مي‌كند مشروط‌ به‌ آنكه‌ جايگزيني‌ دارايي‌ توجيه‌پذير باشد. اگر جايگزيني‌ دارايي‌ قابل‌ توجيه‌ نباشد،  دارايي‌ به‌ مبلغ‌ بازيافتني‌ ارزيابي‌ مي‌شود. كاربرد قاعده‌  " ارزش‌ براي‌واحد تجاري‌ "   در مورد بدهيها چندان‌ ضرورتي‌ ندارد چرا كه‌ ارزشهاي‌ مختلف‌ بدهي‌،  همگي‌ به‌ يك‌ ارزش‌ واحد ختم‌ مي‌شوند.

 

تعاريف

 

مبلغ‌ بازيافتني‌ : خالص‌ ارزش‌ فروش‌ يا ارزش‌ اقتصادي‌ يك‌ دارايي،‌ هركدام‌ که بيشتر است.

 

بهاي‌ جايگزيني‌:  عبارت‌ است‌ از مخارجي‌ كه‌ بايد براي‌ خريد يا ساخت‌ يك‌ قلم‌ موجودي‌ كاملاً مشابه‌ تحمل‌ شود.

 

خالص‌ ارزش‌ فروش‌‌:  عبارت‌ است‌ از بهاي‌ فروش‌ (بعد از كسر تخفيفات‌ تجاري‌ ولي‌ قبل‌ از تخفيفات‌ مربوط‌ به‌ تسويه‌ حساب‌) پس‌ از كسر:

الف‌ . مخارج‌ براوردي‌ تكميل‌، و

ب‌. مخارج‌ براوردي‌ بازاريابي‌، فروش‌ و توزيع‌.

 

ارزش‌ اقتصادي‌ : ارزش‌ فعلي‌ خالص جريانهاي‌ نقدي‌ آتي ناشي از کاربرد مستمر دارايي ازجمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن.

 

ارزش‌ منصفانه‌ ‌:  مبلغي‌ است‌ كه‌ خريداري‌ مطلع‌ و مايل‌ و فروشنده‌اي‌ مطلع‌ و مايل‌ مي‌توانند در معامله‌اي‌ حقيقي‌ و در شرايط‌ عادي‌، يك‌ دارايي‌ را در ازاي‌ مبلغ‌ مزبور با يكديگر مبادله‌ كنند.

 

بهاي جايگزيني مستهلک شده : عبارت است از بهاي ناخالص جايگزيني يک دارايي (يعني بهاي جاري جايگزيني يک دارايي نو با توان خدمت‌دهي مشابه) پس از کسر استهلاک مبتني بر بهاي مزبور و مدت استفاده شده از آن دارايي.

 

بهاي‌ تمام‌ شده‌ : مبلغ‌ وجه‌ نقد يا معادل‌ نقد پرداختي‌ و يا ارزش‌ منصفانه‌ ساير مابه‌ازاهايي‌ كه‌ جهت‌ تحصيل‌ يك‌ دارايي‌ در زمان‌ تحصيل‌ يا ساخت آن واگذار شده‌ است‌ و در صورت مصداق، مبلغي که براساس الزامات خاص ساير استانداردهاي حسابداري (مانند مخارج تأمين مالي) به آن دارايي تخصيص يافته است.

 

مبلغ‌ دفتري‌ : مبلغي‌ كه‌ دارايي‌ پس از كسر استهلاك‌ انباشته‌ و زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ انباشته مربوط‌ ، به‌ آن‌ مبلغ‌ در ترازنامه منعکس مي‌شود.

 

ناخالص مبلغ دفتري :  بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده

 

مبلغ‌ استهلاك‌پذير : بهاي‌ تمام‌ شده‌ دارايي‌ يا ساير مبالغ‌ جايگزين‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ در صورتهاي‌ مالي‌ ، به‌ كسر ارزش‌ باقيمانده‌ آن.

 

ارزش‌ باقيمانده : مبلغ‌ برآوردي که واحد تجاري  در حال حاضر مي‌تواند از واگذاري دارايي پس از كسر مخارج برآوردي واگذاري بدست آورد، با اين فرض که دارايي در وضعيت متصور در پايان عمر مفيد باشد.

 

ارزش‌ باقيمانده‌ تضمين‌ شده :  عبارت‌ است‌ از:

الف.در مورد اجاره‌كننده‌، آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ توسط‌ اجاره‌كننده‌ يا شخص‌ وابسته‌ به‌ وي‌ تضمين‌ گرديده‌ است‌ (مبلغ‌ تضمين‌ شده‌ حداكثر مبلغي‌ است‌ كه‌ مي‌تواند تحت‌ هر شرايطي‌ قابل‌ پرداخت‌ باشد)، و

ب‌.در مورد اجاره‌دهنده‌، آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ توسط‌ اجاره‌كننده‌ يا شخص‌ ثالثي‌ تضمين‌ شده‌ است‌.

 

ارزش‌ باقيمانده‌ تضمين‌ نشده : عبارت‌ است‌ از آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ اجاره‌دهنده‌ نسبت‌ به‌ تحقق‌ آن‌ اطمينان‌ كافي‌ ندارد يا تنها توسط‌ شخص‌ وابسته‌ به‌ اجاره‌دهنده‌ تضمين‌ شده‌ است‌.

منبع :http://sadegh55.blogfa.com




 



شناسایی روش لایفو و فایفو و روش ارزش ویژه
نوشته شده در دوشنبه 9 اسفند 1389 
ساعت : 10:16 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

 

شناسایی روش لایفو و فایفو و روش ارزش ویژه

لف)روش اولین صادره از اولین وارده : FIRST IN FIRST OUT
در این روش كه روش فایفو معروف است ، فرض براین است که کالای خریداری شده به ترتیب ورود به انبار, از انبار خارج می گردد یعنی كالاهایی كه ابتدا خریداری میشوند ابتدا مصرف یا به فروش میرسند پس کالایی که در پایان دوره در انبار باقیمانده, مربوط به خریدهای آخر است و قیمت خرید آنها را به عنوان ارزش موجودی کالای پایان دوره در نظر می گیریم .
برای روشن شدن موضوع با هم مثال زیر را بررسی می کنیم :

مثال)فرض کنید در یک شرکت بازرگانی موجودی پایان دوره یک قلم از کالاهای شرکت در پایان سال مالی 83 تعداد 500 عدد باشد و اطلاعات زیر در مورد آن كالا در دست است :
                                             تعداد                                    نرخ (ریال)
                                           ------------                             -----------
موجودی کالای اول دوره                  200                                     300  
خرید اول                                     250                                    32۰
خرید دوم                                    300                                    330
خرید سوم                                  250                                    350

قیمت موجودی کالای پایان دوره با استفاده از روش فایفو به صورت زیر محاسبه می شود :
با توجه به اینكه کالای باقیمانده در پایان دوره جزو آخرین خرید هاست پس تعداد 500 عدد کالای باقیمانده را به ترتیب از آخرین خرید ها قیمت گذاری می کنیم . و به صورت زیر محاسبه مینماییم :

بهای خرید سوم 87500=350*250
تعداد باقیمانده موجودی پایان دوره 250=250-500
بهای باقیمانده از خرید دوم 82500=330*250
بهای تمام شده موجودی پایان دوره 170.000=82.500+87.500

به عبارت دیگر از خریدهای انجام شده در طی سال و موجودی کالای ابتدای سال تنها 250 عدد کالا از خرید سوم و 250 عدد از خرید دوم باقیمانده و بقیه کالاهای خریداری شده و موجودی کالای ابتدای دوره فروخته شده و یا از انبار خارج شده است .
 
ب)روش اولین صادره از آخرین وارده : LAST IN FIRST OUT

دراین روش كه به روش لایفو معروف است فرض بر این است که آخرین کالای خریداری شده زودتر از انبار خارج می شود و آنچه در پایان دوره باقی می ماند از بین کالاهای اول دوره است . اگر مثال قبل را دوباره تکرار کنیم قیمت 500 عدد موجودی کالای شرکت بازرگانی در پایان دوره با توجه به اطلاعات قبل به صورت زیر محاسبه می شود :
                                              تعداد                            نرخ
                                             ---------                   -----------
موجودی کالای اول سال               200                           300          
خرید اول                                  250                            320 
خرید دوم                                 300                            330
خرید سوم                               250                            350

قیمت تعداد 200 عدد از کل کالای باقیمانده 60.000 = 200*300
قیمت تعداد 250 عدد از کل کالای باقیمانده 80.000 = 250*320
قیمت تعداد 50 عدد از کل کالای باقیمانده 16.500 = 50*330
----------
قیمت 500 عدد کالای باقیمانده در پایان دوره 156.500
به عبارت دیگر از کل موجودی کالای ابتدای سال و خرید های انجام شده در طی سال تعداد 200 عدد از موجودی کالای اول سال و 250 از خرید اول و 50 عدد از خرید دوم باقیمانده و بقیه فروخته شده است و با ضرب این تعداد کالای باقیمانده در نرخهای خرید مربوط به هرکدام قیمت کالای باقیمانده در آخر سال بدست می آید .
 
روش شناسایی ویژه:
این روش برای تعیین قیمت تمام شده آخر دوره کالاهایی به کار می رود که بهای تمام شده هر واحد آن را بتوان به تنهایی بدست آورد. مثلآ اگر یک نمایشگاه اتومبیل را در نظر بگیرید ، در پایان سال می توانیم به آسانی مشخص کنیم اتومبیل های باقیمانده به چه قیمتی خریداری شده اند .
نکته مهم این است که از این روش عمدتآ در موسساتی که تعداد کالاهای آنها محدود و کاملآ متمایز از یکدیگرند استفاده می شود . برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را با هم بررسی می کنیم :

مثال ) در موسسه تجاری امیدان موجودی کالاهای پایان دوره به شرح زیر است :
                               تعداد کالای پایان دوره (واحد)                        قیمت هر واحد(ریال)
                               ------------------------------                        ---------------------
خرید25/1/83                              50                                                 2.000
خرید20/4/83                               ۴۰                                                2.200
خرید15/8/83                               62                                                2.500

مطلوبست : محاسبه قیمت تمام شده کالای پایان دوره

100.000 = 2.000 * 50
88.000 = 2.200 * 40
155.000 = 2.500 * 62
--------------
343.000 ریال قیمت تمام شده موجودی كالای پایان دوره

به عبارت دیگر تعداد کالای باقیمانده از هر نوع را در قیمت واحد آن ضرب می کنیم تا قیمت کل آن نوع کالا بدست آید و در آخر مجموع قیمت تمام کالاهای باقیمانده د ر پایان دوره را محاسبه می کنیم .