پيغام مدير :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمديد به سايت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سايت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنبد.
 
 
شرکتهای تضامنی
نوشته شده در سه شنبه 30 فروردین 1390 
ساعت : 3:31 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

بر اساس قانون تجار ایران شرکتهای تجاری بر هفت قسم هستند :

1. شرکت سهامی     2. شرکت با مسئولیت محدود    3. شرکت تضامنی    4. شرکت مختلط غیر سهامی     5. شرکت مختلط    6. شرکت نسبی      7. شرکت تعاونی

 

 

شرکت تضامنی

شرکت تضامنی شرکتی است که تحت نام مخصوص برای امور تجاری بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل می شود ، اگر دارایی شرکت برای تمام قروض کافی نباشد هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمام قروض شرکت هستند

در اسم شرکت تضامنی بااید عبارت (شرکت تضامنی ) و لااقل اسم یک نفر از شرکا ذکر شود. در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اساس تمام شرکا نباشد باید بعد از اسم شریک یا شرکای ذکر شده عبارتی از قبیل ( وشرکاء ) یا ( و برادران ) قید شود.

شرکت تضامنی وقتی تشکیل می شود که تمام سرمایه نقدی تادیه وسهم الشرکه غیر نقدی نیز تقویم و تسلیم شده باشد.

 

تقسیم سود در شرکتهای تضامنی

در شرکت تضامنی منافع به نسبت سهم الشرکه که بین شرکاء تقسیم می شود مگر آنکه شرکتنامه غیر از این ترتیب را مقرر داشته باشد . و ذکر این نکته نیز ضروری است که اگر در نتیجه ضررهای وارده سهم الشرکه شرکاء کم شود مادام که این کمبود جبران نشده تادیه هر نوع منفعت به شرکاء ممنوع است. و جز در موارد فوق هیچ یک از شرکا را شرکت نمی تواند به تکمیل سرمایه ای به علت ضررهای وارده کم شده است ملزم کرده و یا او را مجبور نماید بیش از آنچه که در شرکتنامه مقرر شده است به شرکت سرمایه دهد.

 

انواع روش های تقسیم سود (بر اساس قانون تجارت ایران )

 

1-      تقسیم سود بین شرکاء براساس نسبت های معین

 

2-      تقسیم سود بین شرکاء براساس سرمایه هر شریک

 

1-2 به نسب سرمایه اول دوره شرکاء

2-2 به نسبت سرمایه پایان دوره شرکاء

3-2 به نسبت میانگین وزنی سرمایه شرکاء

 

3-      تقسیم سود بین شرکاء براساس سود تضمین شده شرکاء

      1-3 مبنی قراردادن سرمایه اول دوره شرکاء

      2-3 مبنی قراردادن سرمایه پایان دوره شرکاء

      3-3 مبنی قراردادن میانگین وزنی سرمایه شرکاء

      4-3 مبنی قرار دادن نسبت ثابت

 

      4- تقسیم سود بین شرکا به نسبت کار انجام شده هر یک از شرکا

     1-4 مبلغ پاداش درصد معینی از سود قبل از کسر پاداش باشد

     2-4 مبلغ پاداش درصد معینی از سود پس از کسر پاداش باشد

     

     5- تقسیم سود بین شرکاء بر اساس حق الزحمه شرکاء

 

ورود شریک جدید در شرکتهای تضامنی

براساس قانون تجارت ایران: هر کس به عنوان شریک ضامن در شرکت تضامنی موجود داخل شود متضامنا با سایر شرکاء مسئول قروضی هم خواهد بود که شریک قبل از ورود اعم از این که در اسم شرکت تغییری داده شده یا نشده باشد هر قراری که بین شرکاء بر خلاف این ترتیب داده شده باشد در مقابل اشخاص ثالث کان لم یکن خواهد بود.

در شرکت تضامنی هیچ یک از شرکاء نمی تواند سهم خود را به دیگری منتقل کند مگر به رضایت شرکاء

حالات ورود شریک جدید به قرار زیر است :

 

1-     ورود شریک جدید به صورت خرید سهم الشرکه دیگران

2-     ورود شزیک جدید با سرمایه گذاری ( افزایش سرمایه از طریق جذب شریک )

3-     ورود شریک جدید و احتساب سرقفلی

4-     ورود شریک جدید و اهداء پاداش به شرکای قبلی

5-     ورود شریک جدید و اهداء پاداش به شریک جدید

6-     ورود شریک جدید و تجدید ارزیابی دارایی ها و بدهی ها

 

کناره گیری و فوت شریک در شرکتهای تضامنی

 

(بر اساس قانون تجارت ایران) در صورت فوت یکی از شرکا بقاء شرکت موقوف به رضایت سایر شرکاء و قائم مقام متوفی خواهد بود. اگر سایر شرکاء به بقا شرکت تصمیم نموده باشند ، قائم مقام متوفی باید در مدت یک ماه از تاریخ فوت رضایت یا عدم رضایت خود را راجع به بقاء شرکت کتبا اعلام نماید در صورتی که قائم مقام متوفی رضایت خود را اعلام نمود نسبت به اعمال شرکت در مدت مزبور از نفع و ضرر شرکتخواهد بود ولی در صورت اعلام عدم رضایت در منافع حاصله در مدت مذکور شریک بوده و نسبت به ضرر آن مدت سهیم نخواهد بود. سکوت تا انقضای یک ماه در حکم اعلام رضایت است . در مورد محجوریت یکی از شرکاء مطابق رهنمود فوق عمل خواهد شد.

تمام متعلقات فرد فوت شده در حسابی تحت عنوان حساب سهم الشرکه ثبت خواهد شد.

 

انحلال شرکت تضامنی

 

 

(بر اساس قانون تجارت ایران) شرکت های تضامنی در موارد زیر منحل می شود:

 

-         اگر مقصودی را که شرکت جهت آن تشکیل شده انجام داده و یا انجام آن غیر ممکن باشد.

-         در صورتی که شریک برای مدت معینی تشکیل شده و مدت مذکور منقضی شده باشد.

-         در صورت ورشکستگی شرکت

-         در صورت رضایت کلیه شرکاء به انحلال شرکت

-         در صورتی که یکی از شرکاء به دلایلی شرکت را از محکمه تقاضا نماید و محکمه آن دلائل را موجه دانسته و حکم به انحلال بدهد.

-         در صورت فسخ یکی از شرکاء " فسخ شرکت در صورتی ممکن است که در اساسنامه این حق از شرکاء سلب نشده و ناشی از قصد اضرار نباشد تقاضای فسخ باید شش ماه قبل از فسخ کتبا اعلام شود.تمام مفاد اساسنامه باید سال به سال به حساب شرکت رسیدگی شود و فسخ در مورد ختم محاسبه سالیانه به عمل آید "

-         در صورت ورشکستگی یکی از شرکاء . " در مورد ورشکستگی یکی از شرکاء انحلال وقتی صورت می گیرد که مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد . "

-         در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکاء ." مطابق مطالب قبلی عمل شود ".

 

تصفیه

تصفیه فرآیندی است که بر اساس آن تمام دارایی های شرکت تبدیل به وجه نقد خواهد شد و از وجه نقد حاصله بدهی ها و هزینه های تصفیه پرداخت خواهد شد و باقی مانده بین شرکاء تقسیم می شود.

 

روش های تصفیه

 

تصفیه آنی :در تصفیه به روش آنی دارایی های شرکت در حدااقل زمان ممکن به فروش می رسد و از وجوه حاصله بدهی ها و هزینه های تصفیه پرداخت و الباقی بین شرکاء تقسیم می شود .تصفیه آنی از دو طریق "خساب تصفیه" و " حساب سود و زیان " انجام می شود.

 تصفیه تدریجی : در تصفیه تدریجی به مرور زمان دارایی های شرکت به فروش می رسد و از وجوه حاصله بدهی ها و هزینه های تصفیه پرداخت و الباقی بین شرکاء تقسیم می شود.

در تصفیه تدریجی حساب جاری شرکاء به ازای مابه التفاوت ثبت عملیات تصفیه بدهکار یا بستانکار می شود.

 

 




 



حسابرسی-انواع حسابرسی-استانداردهای حسابرسی
نوشته شده در دوشنبه 23 اسفند 1389 
ساعت : 7:19 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

حسابرسي: بازرسي جستجوگرانه مدارك حسابداري و ساير شواهد زيربنايي صورتهاي مالي

 

حسابرسان هرگز بدون اجراي رسيدگي نسبت به صورتهاي مالي اظهارنظر نمي كنند.

 

دليل اصلي وجود حرفه حسابرسي وظيفه اعتباردهي است. اعتباردهي شامل دو مرحله است:

1.       جمع آوري شواهد(حسابرسي)

2.       گزارش يافته ها (گزارش حسابرسي)

 

چه كسي صلاحيت اعتباردهي را دارد:

1.       داراي صلاحيت فني لازم باشد

2.       مستقل از شركت مورد رسيدگي باشد

 

در هر حسابرسي بيان حدود موردرسيدگي مهم است. اين حدود، واحد موردرسيدگي و دوره مورد رسيدگي را مشخص مي كند، لذا بيان صريح حدود رسيدگي براي تعيين و محدود كردن مسئوليت حسابرسان استفاده مي شود.

 

مراحل اصلي تكامل حسابرسي در قرن بيستم:

1.       تغيير هدف از كشف تقلب به تعيين مطلوبيت ارائه صورتهاي مالي

2.       افزايش مسئوليت حسابرس در برابر اشخاص ثالث مانند سازمانهاي دولتي، بورس، بانكها و ....

3.       تغيير در روشهاي حسابرسي از رسيدگي كامل به فنون نمونه گيري

4.       تشخيص ضرورت ارزيابي سيستم كنترل داخلي

5.       تهيه روشهاي جديد حسابرسي براي استفاده در سيستمهاي كامپيوتري

6.       تشخيص حسابرسان به ضرورت پيدا كردن راهي براي حفاظت از خود در برابر موج دعاوي حقوقي

7.       افزايش تقاضا براي افشاي به موقع اطلاعات مطلوب و نامطلوب شركتهاي سهامي عام

 

عوامل توجيه كنده تقاضا براي حسابرسي:

1.       تضاد منافع بين تهيه كنندگان و استفاده كنندگان اطلاعات مالي

2.       عدم دسترسي مستقيم استفاده كنندگان به اطلاعات و تهيه كنندگان اطلاعات

3.       پيچيدگي صورتهاي مالي

4.       تنوع و گستردگي فعاليتهاي اقتصادي

5.       الزامات قانوني يا اصرار يك عامل ذينفع مانند بانكها

 

افزايش نياز به استفاده از خدمات حسابرسان مستقل در هر واحد اقتصادي تابعي است از افزايش فاصله بين مالكيت و مديريت آن واحد اقتنصادي.

 

انواع حسابرسي: حسابرسي صورتهاي مالي، حسابرسي رعايت، حسابرسي عملياتي

حسابرسي صورتهاي مالي: هدف اين نوع حسابرسي اين است كه حسابرس بتواند درباره اينكه صورتهاي مزبور از تمام جنبه هاي بااهميت طبق استانداردهاي حسابرسي تهيه شده است يا خير. تاييد وجود، ارزشيابي، مالكيت، كامل بودن و نحوه ارائه و افشا اهداف كلي حسابرسي اقلام مندرج در صورتهاي مالي است.

حسابرسي رعايت: اين نوع حسابرسي به ميزان انطباق صورتهاي مالي با قوانين وضع شده، ضوابط،دستورالعمل ها و بخشنامه مي پردازد. رسيدگي مميزان مالياتي به اظهارنامه هاي مالياتي، رسيدگي ذيحسابان و حسابرسان ديوان محاسبات كشوربه قوانين مالي و بودجه شركتها و موسسات دولتي نمونه هايي از حسابرسي رعايت مي باشند. اين نوع حسابرسي مي تواند به صورت پروژه مجزا و يا همراه با صورتهاي مالي انجام شود. در ايران حسابرسي رعايت جز لاينفك حسابرسي صورتهاي مالي است.

حسابرسي عملياتي: اين نوع حسابرسي عبارت است از بررسي قسمتهاي خاصي از سازمان به منظور سنجش نحوه عمل آنها. اين نوع حسابرسي معمولا به اثربخشي، كارايي و صرفه اقتصادي بخشهاي مختلف سازمان مي پردازد. حسابرسي عملياتي از آنجا كه داراي استانداردهاي مشخص يا الزامات قانوني لازم الاجرا نمي باشد نسبت به حسابرسي صورتهاي مالي و حسابرسي رعايت مستلزم كاربرد قضاوت بيشتري است.

 

بررسي همپيشگان: مطالعه و ارزيابي رويه ها و روشهاي كنترل كيفيت يك موسسه توسط موسسه حسابرسي ديگر يا گروهي از حسابرسان مستقل را بررسي همپيشگان گويند. بررسي همپيشگان براي حصول اطمينان به كنترل كيفيت كار حسابرسي انجام مي گيرد.

 

حسابرس مستقل: فردي است كه به دعوت صاحبان سهام يا اشخاص حقيقي يا حقوقي ذينفع و يا به حكم قانون حسابهاي موردنظر را رسيدگي كرده و نتيجه را كتبا به دعوت كننده و يا هر شخص حقيق يا حقوقي ديگر كه او را تعيين نموده است گزارش ميدهد.

 

بازرس قانوني: فردي است كه طبق مقررات قانون تجارت توسط مجمع عمومي صاحبان سهام تحت شرايط خاصي تعيين ميشود. بازرس قانوني علاوه بر صورتهاي مالي، مفاد قانون تجارت و مفاد اساسنامه شركت نسبت به گزارش فعاليتهاي هيات مديره نيز اظهارنظر مي كند. بازرس قانوني موظف است كليه گزارشات وقوع جرم را به مجمع عمومي صاحبان سهام ارائه نمايد.

 

حسابرس داخلي: هدف اصلي حسابرسان داخلي، بازرسي و ارزيابي موثر بودن نحوه انجام شدن وظايف محول به واحدهاي مختلف شركت است. بخش زيادي از كار حسابرسان داخلي را حسابرسيهاي عملياتي تشكيل ميدهد اما علاوه بر آن حسابرسيهاي رعايت متعددي را نيز ممكن است به عمل آورند. برعكس حسابرسان مستقل كه هرساله تاييد اقلام صورتهاي مالي به آنها محول ميشود، حسابرسان داخلي مجبور نيستند كه رسيدگيهاي خود را هرساله تكرار كنند.

 

حسابرسي ضمني: عبارت است از حسابرسي در طول دوره مالي و قبل از پايان سال مالي و بستن حسابها كه توسط حسابرسان مستقل انجام ميگيرد. هدف اين حسابرسي ارزيابي سيستم كنترل داخلي واحد تجاري مي باشد. حسابرسان مستقل بعد از حسابرسي ضمني نقاط ضعف سيستم كنترل داخلي و سيستمهاي حسابداري را همراه با پيشنهادات اصلاحي به هيات مديره شركت طي نامه اي به نام نامه مديريت ارائه ميدهند. اين گزارش ميتواند مسئوليت قانوني حسابرسان را درصورت رخداد اختلاس و يا زيانهاي ناشي از ضعف سيستم كنترل داخلي به حداقل برساند.

 

حسابرسي مديريت (عملكرد): هدف اين حسابرسي تعيين ميزان كارايي و اثربخشي مديران واحد تجاري و همچنين بررسي انطباق عملكرد واحد تجاري با سياستهاي صاحبان سهام مي باشد. در حسابرسي عملكرد كارايي مديريت از لحاظ چگونگي استفاده از منابع و نحوه اجراي برنامه ها رسيدگي و گزارش مي گردد.

 

ده استاندارد تعيين شده توسط انجمن حسابداران آمريكا:

استانداردهاي حسابرسي: عمومي، اجراي عمليات، گزارشگري

 

عمومي:

1.       اعمال مراقبتهاي حرفه اي

2.       استقلال راي

3.       صلاحيت و آموزش فني

اجراي عمليات:

1.      كسب شواهد كافي و قابل اطمينان به عنوان مبناي اظهارنظر

2.      كسب شناخت از ساختار كنترلهاي داخلي

3.      برنامه ريزي كار و سرپرستي كاركنان

گزارشگري:

1.      طبق اصول پذيرفته شده بودن يا نبودن صورتهاي مالي

2.      مشخص ساختن موارد عدم يكنواختي

3.      كفايت افش

4.      ا اظهارنظر درباره كليت صورتهاي مالي

 

 

در مواردي كه شركت مورد رسيدگي جديدالتاسيس و كوچك بوده و عمليات آن وسعت نداشته باشد حسابرس ملزم به رعايت دومين استاندارد اجراي عمليات حسابرسي (كسب شناخت از سيستم كنترل داخلي) نخواهد بود.

 

در استانداردهاي حسابرسي از عباراتي نظير برنامه ريزي كافي، شناخت كافي و شواهد كافي استفاده شده است تصميم گيري در مورد كفايت مستلزم قضاوت حرفه اي حسابرس است.

 

فرايند برنامه ريزي با تصميم به قبول صاحبكار جديد شروع و تا امضا و تحويل گزارش حسابرسي ادامه مي يابد.

 

حسابرس پس از قبول كار صاحبكار جديد با اجازه صاحبكار بايد با صاحبكار قبلي تماس بگيرد كه نتيجه اين تماس در نهايت تصميم گيري درباره پذيرش يا عدم پذيرش كار جديد خواهد بود.

 

 

منبع:http://sadegh55.blogfa.com




 



ارزش جاری
نوشته شده در دوشنبه 23 اسفند 1389 
ساعت : 7:17 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

 

ارزش‌ جاري‌ دربرگيرنده‌ سه‌ نگرش‌ متفاوت‌ است‌ كه‌ عبارتند از ارزش‌ ورودي‌ (بهاي‌ جايگزيني‌)، ارزش‌ خروجي‌ (خالص‌ ارزش‌ فروش‌) و ارزش‌ اقتصادي‌ (ارزش‌ فعلي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مورد انتظار از كاربرد مستمر دارايي‌ و فروش‌ نهايي‌ آن‌ توسط‌ مالك‌ فعلي‌). در برخي‌ موارد از قبيل‌ ارزشيابي‌ سرمايه‌گذاري‌ در اوراق‌ بهادار نرخ‌بندي‌ شده‌، سه‌ نگرش‌ فوق‌الذكر به‌مبالغ‌ تقريباً نزديك‌ به‌هم‌ منجر مي‌شوند و تفاوت‌ آنها كم‌ بوده‌ و ناشي‌ از هزينه‌هاي‌ انجام‌ معامله‌ است‌. در ساير حالات‌ همچون‌ ارزيابي‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود خاص‌ واحد تجاري‌، تفاوت‌ بين‌ مقياسهاي‌ مختلف‌ ارزش‌ جاري‌ احتمالاً بااهميت‌ خواهد بود.

بايد قاعده‌ مشخص‌ و معقولي‌ براي‌ انتخاب‌ يكي‌ از مقياسهاي‌ مختلف‌ اندازه‌گيري‌ ارزش‌ جاري‌ دراختيار داشت‌.  معيار  " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ "   چنين‌ قاعده‌اي‌ را به‌ دست‌ مي‌دهد.  طبق‌ اين‌ قاعده‌،  ارزش‌ جاري‌ برابر اقل‌  " بهاي‌ جايگزيني‌ جاري‌ دارايي‌ و مبلغ‌ بازيافتني‌ "  آن‌ تعيين‌ مي‌گردد.

  " مبلغ‌ بازيافتني‌ "  دارايي‌ بالاترين‌ ارزشي‌ است‌ كه‌ مالك‌ فعلي‌ دارايي‌ مي‌تواند بدان‌ دست‌ يابد و برابر خالص‌ ارزش‌ فروش‌ دارايي‌ يا ارزش‌ اقتصادي‌ آن‌، هركدام‌ بيشتر است‌،  مي‌باشد.  " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ "   را مي‌توان‌ نوعي‌ به‌هنگام‌كردن‌ بهاي‌ تاريخي‌ با استفاده‌ از قاعده‌ سنتي‌ "بهاي‌ تمام‌ شده‌ يا كمتر " دانست‌.

در مورد داراييها،  ارزش‌ جاري‌ مناسب‌ طبق‌ قاعده‌  " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ "   انتخاب‌ مي‌شود. قاعده‌ مزبور، دارايي‌ را درصورت‌ بالاتر بودن‌ مبلغ‌ بازيافتني‌،  به‌ جاي‌ بهاي‌ تمام‌شده‌ تاريخي‌، به‌ بهاي‌ جايگزيني‌ ارزيابي‌ مي‌كند مشروط‌ به‌ آنكه‌ جايگزيني‌ دارايي‌ توجيه‌پذير باشد. اگر جايگزيني‌ دارايي‌ قابل‌ توجيه‌ نباشد،  دارايي‌ به‌ مبلغ‌ بازيافتني‌ ارزيابي‌ مي‌شود. كاربرد قاعده‌  " ارزش‌ براي‌واحد تجاري‌ "   در مورد بدهيها چندان‌ ضرورتي‌ ندارد چرا كه‌ ارزشهاي‌ مختلف‌ بدهي‌،  همگي‌ به‌ يك‌ ارزش‌ واحد ختم‌ مي‌شوند.

 

تعاريف

 

مبلغ‌ بازيافتني‌ : خالص‌ ارزش‌ فروش‌ يا ارزش‌ اقتصادي‌ يك‌ دارايي،‌ هركدام‌ که بيشتر است.

 

بهاي‌ جايگزيني‌:  عبارت‌ است‌ از مخارجي‌ كه‌ بايد براي‌ خريد يا ساخت‌ يك‌ قلم‌ موجودي‌ كاملاً مشابه‌ تحمل‌ شود.

 

خالص‌ ارزش‌ فروش‌‌:  عبارت‌ است‌ از بهاي‌ فروش‌ (بعد از كسر تخفيفات‌ تجاري‌ ولي‌ قبل‌ از تخفيفات‌ مربوط‌ به‌ تسويه‌ حساب‌) پس‌ از كسر:

الف‌ . مخارج‌ براوردي‌ تكميل‌، و

ب‌. مخارج‌ براوردي‌ بازاريابي‌، فروش‌ و توزيع‌.

 

ارزش‌ اقتصادي‌ : ارزش‌ فعلي‌ خالص جريانهاي‌ نقدي‌ آتي ناشي از کاربرد مستمر دارايي ازجمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن.

 

ارزش‌ منصفانه‌ ‌:  مبلغي‌ است‌ كه‌ خريداري‌ مطلع‌ و مايل‌ و فروشنده‌اي‌ مطلع‌ و مايل‌ مي‌توانند در معامله‌اي‌ حقيقي‌ و در شرايط‌ عادي‌، يك‌ دارايي‌ را در ازاي‌ مبلغ‌ مزبور با يكديگر مبادله‌ كنند.

 

بهاي جايگزيني مستهلک شده : عبارت است از بهاي ناخالص جايگزيني يک دارايي (يعني بهاي جاري جايگزيني يک دارايي نو با توان خدمت‌دهي مشابه) پس از کسر استهلاک مبتني بر بهاي مزبور و مدت استفاده شده از آن دارايي.

 

بهاي‌ تمام‌ شده‌ : مبلغ‌ وجه‌ نقد يا معادل‌ نقد پرداختي‌ و يا ارزش‌ منصفانه‌ ساير مابه‌ازاهايي‌ كه‌ جهت‌ تحصيل‌ يك‌ دارايي‌ در زمان‌ تحصيل‌ يا ساخت آن واگذار شده‌ است‌ و در صورت مصداق، مبلغي که براساس الزامات خاص ساير استانداردهاي حسابداري (مانند مخارج تأمين مالي) به آن دارايي تخصيص يافته است.

 

مبلغ‌ دفتري‌ : مبلغي‌ كه‌ دارايي‌ پس از كسر استهلاك‌ انباشته‌ و زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ انباشته مربوط‌ ، به‌ آن‌ مبلغ‌ در ترازنامه منعکس مي‌شود.

 

ناخالص مبلغ دفتري :  بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده

 

مبلغ‌ استهلاك‌پذير : بهاي‌ تمام‌ شده‌ دارايي‌ يا ساير مبالغ‌ جايگزين‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ در صورتهاي‌ مالي‌ ، به‌ كسر ارزش‌ باقيمانده‌ آن.

 

ارزش‌ باقيمانده : مبلغ‌ برآوردي که واحد تجاري  در حال حاضر مي‌تواند از واگذاري دارايي پس از كسر مخارج برآوردي واگذاري بدست آورد، با اين فرض که دارايي در وضعيت متصور در پايان عمر مفيد باشد.

 

ارزش‌ باقيمانده‌ تضمين‌ شده :  عبارت‌ است‌ از:

الف.در مورد اجاره‌كننده‌، آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ توسط‌ اجاره‌كننده‌ يا شخص‌ وابسته‌ به‌ وي‌ تضمين‌ گرديده‌ است‌ (مبلغ‌ تضمين‌ شده‌ حداكثر مبلغي‌ است‌ كه‌ مي‌تواند تحت‌ هر شرايطي‌ قابل‌ پرداخت‌ باشد)، و

ب‌.در مورد اجاره‌دهنده‌، آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ توسط‌ اجاره‌كننده‌ يا شخص‌ ثالثي‌ تضمين‌ شده‌ است‌.

 

ارزش‌ باقيمانده‌ تضمين‌ نشده : عبارت‌ است‌ از آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ اجاره‌دهنده‌ نسبت‌ به‌ تحقق‌ آن‌ اطمينان‌ كافي‌ ندارد يا تنها توسط‌ شخص‌ وابسته‌ به‌ اجاره‌دهنده‌ تضمين‌ شده‌ است‌.

منبع :http://sadegh55.blogfa.com




 



شناسایی روش لایفو و فایفو و روش ارزش ویژه
نوشته شده در دوشنبه 9 اسفند 1389 
ساعت : 10:16 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

 

شناسایی روش لایفو و فایفو و روش ارزش ویژه

لف)روش اولین صادره از اولین وارده : FIRST IN FIRST OUT
در این روش كه روش فایفو معروف است ، فرض براین است که کالای خریداری شده به ترتیب ورود به انبار, از انبار خارج می گردد یعنی كالاهایی كه ابتدا خریداری میشوند ابتدا مصرف یا به فروش میرسند پس کالایی که در پایان دوره در انبار باقیمانده, مربوط به خریدهای آخر است و قیمت خرید آنها را به عنوان ارزش موجودی کالای پایان دوره در نظر می گیریم .
برای روشن شدن موضوع با هم مثال زیر را بررسی می کنیم :

مثال)فرض کنید در یک شرکت بازرگانی موجودی پایان دوره یک قلم از کالاهای شرکت در پایان سال مالی 83 تعداد 500 عدد باشد و اطلاعات زیر در مورد آن كالا در دست است :
                                             تعداد                                    نرخ (ریال)
                                           ------------                             -----------
موجودی کالای اول دوره                  200                                     300  
خرید اول                                     250                                    32۰
خرید دوم                                    300                                    330
خرید سوم                                  250                                    350

قیمت موجودی کالای پایان دوره با استفاده از روش فایفو به صورت زیر محاسبه می شود :
با توجه به اینكه کالای باقیمانده در پایان دوره جزو آخرین خرید هاست پس تعداد 500 عدد کالای باقیمانده را به ترتیب از آخرین خرید ها قیمت گذاری می کنیم . و به صورت زیر محاسبه مینماییم :

بهای خرید سوم 87500=350*250
تعداد باقیمانده موجودی پایان دوره 250=250-500
بهای باقیمانده از خرید دوم 82500=330*250
بهای تمام شده موجودی پایان دوره 170.000=82.500+87.500

به عبارت دیگر از خریدهای انجام شده در طی سال و موجودی کالای ابتدای سال تنها 250 عدد کالا از خرید سوم و 250 عدد از خرید دوم باقیمانده و بقیه کالاهای خریداری شده و موجودی کالای ابتدای دوره فروخته شده و یا از انبار خارج شده است .
 
ب)روش اولین صادره از آخرین وارده : LAST IN FIRST OUT

دراین روش كه به روش لایفو معروف است فرض بر این است که آخرین کالای خریداری شده زودتر از انبار خارج می شود و آنچه در پایان دوره باقی می ماند از بین کالاهای اول دوره است . اگر مثال قبل را دوباره تکرار کنیم قیمت 500 عدد موجودی کالای شرکت بازرگانی در پایان دوره با توجه به اطلاعات قبل به صورت زیر محاسبه می شود :
                                              تعداد                            نرخ
                                             ---------                   -----------
موجودی کالای اول سال               200                           300          
خرید اول                                  250                            320 
خرید دوم                                 300                            330
خرید سوم                               250                            350

قیمت تعداد 200 عدد از کل کالای باقیمانده 60.000 = 200*300
قیمت تعداد 250 عدد از کل کالای باقیمانده 80.000 = 250*320
قیمت تعداد 50 عدد از کل کالای باقیمانده 16.500 = 50*330
----------
قیمت 500 عدد کالای باقیمانده در پایان دوره 156.500
به عبارت دیگر از کل موجودی کالای ابتدای سال و خرید های انجام شده در طی سال تعداد 200 عدد از موجودی کالای اول سال و 250 از خرید اول و 50 عدد از خرید دوم باقیمانده و بقیه فروخته شده است و با ضرب این تعداد کالای باقیمانده در نرخهای خرید مربوط به هرکدام قیمت کالای باقیمانده در آخر سال بدست می آید .
 
روش شناسایی ویژه:
این روش برای تعیین قیمت تمام شده آخر دوره کالاهایی به کار می رود که بهای تمام شده هر واحد آن را بتوان به تنهایی بدست آورد. مثلآ اگر یک نمایشگاه اتومبیل را در نظر بگیرید ، در پایان سال می توانیم به آسانی مشخص کنیم اتومبیل های باقیمانده به چه قیمتی خریداری شده اند .
نکته مهم این است که از این روش عمدتآ در موسساتی که تعداد کالاهای آنها محدود و کاملآ متمایز از یکدیگرند استفاده می شود . برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را با هم بررسی می کنیم :

مثال ) در موسسه تجاری امیدان موجودی کالاهای پایان دوره به شرح زیر است :
                               تعداد کالای پایان دوره (واحد)                        قیمت هر واحد(ریال)
                               ------------------------------                        ---------------------
خرید25/1/83                              50                                                 2.000
خرید20/4/83                               ۴۰                                                2.200
خرید15/8/83                               62                                                2.500

مطلوبست : محاسبه قیمت تمام شده کالای پایان دوره

100.000 = 2.000 * 50
88.000 = 2.200 * 40
155.000 = 2.500 * 62
--------------
343.000 ریال قیمت تمام شده موجودی كالای پایان دوره

به عبارت دیگر تعداد کالای باقیمانده از هر نوع را در قیمت واحد آن ضرب می کنیم تا قیمت کل آن نوع کالا بدست آید و در آخر مجموع قیمت تمام کالاهای باقیمانده د ر پایان دوره را محاسبه می کنیم .
 

 




 



معاوضه داراييها:
نوشته شده در پنج شنبه 21 بهمن 1389 
ساعت : 10:52 AM
نويسنده : فرزانه ج.ک

در معاوضه دارايي ها توجه به يک نکته الزامي است چنانچه دو دارايي که با هم معاوضه مي شوند مشابه باشند براي تعويض آنها با يکديگر شناسايي سود غير منطقي است اما بر اساس اصل احتياط کل زيان شناسايي مي گردد اما در معاوضه دارايي هاي غير مشابه کل سود و زيان معامله شناسايي مي گردد

معاوضه دارايي هاي غير مشابه:

ثبت زير انجام مي پذيرد:

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

 

فرمول زير

 

استهلاک انباشته دارايي واگذار شده

 

**

 

بانک(درصورت دريافت سرک نقدي)

 

**

 

 

بهاي تمام شده دارايي واگذار شده

 

**

 

سود

 

فرمول زير

 

نکته:در ثبت بالا فرض بر دريافت سرک نقدي گذاشته شده بديهي است چنانچه سرک نقدي پرداخت شده باشد ثبت بانک بستانکار خواهد شد همينطور فرض بر سود است چنانچه زيان در ميان باشد به جاي سود بستانکار , زيان بدهکار خواهيم داشت

 

سرک نقدي پرداخت شده

+

ارزش متعارف دارايي واگذار شده

=

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

سرک نقدي دريافت شده

-

 

ارزش دفتري دارايي واگذار شده

-

ارزش متعارف دارايي واگذار شده

=

سود يا زيان معاوضه

 

معاوضه دارايي هاي مشابه:

ابتدا با استفاده از فرمول زير سود يا زيان معاوضه را مشخص ميکنيم سپس بر اساس سود يا زيان ثبتهاي متفاوتي خواهيم داشت

ارزش دفتري دارايي واگذار شده

-

ارزش متعارف دارايي واگذار شده

=

سود يا زيان معاوضه

 

1-زيان:

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

 

فرمول زير

 

استهلاک انباشته دارايي واگذار شده

 

**

 

زيان

 

فرمول بالا

 

بانک(درصورت پرداخت سرک نقدي)

 

 

**

 

بهاي تمام شده دارايي واگذار شده

 

**

 

نکته:در ثبت بالا فرض بر پرداخت سرک نقدي گذاشته شده بديهي است چنانچه سرک نقدي دريافت شده باشد ثبت بانک بدهکار خواهد شد

سرک نقدي پرداخت شده

+

ارزش متعارف دارايي واگذار شده

=

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

سرک نقدي دريافت شده

-

 

2-سود:

الف-بودن سرک نقدي: سودي شناسايي نمي شود

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

 

ارزش دفتري دارايي واگذارشده

 

استهلاک انباشته دارايي واگذار شده

 

**

 

 

بهاي تمام شده دارايي واگذار شده

 

**

 

ب-پرداخت سرک نقدي:سودي شناسايي نمي شود

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

 

فرمول زير

 

استهلاک انباشته دارايي واگذار شده

 

**

 

 

بهاي تمام شده دارايي واگذار شده

 

**

 

بانک

 

**

 

سرک نقدي پرداخت شده

+

ارزش دفتري دارايي واگذار شده

=

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

 

ج-دريافت  سرک کمتر از25% از ارزش مبادله:سود به تناسب بخش نقدي مبادله شناسايي مي شود

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

 

فرمول زير

 

استهلاک انباشته دارايي واگذار شده

 

**

 

بانک

 

**

 

 

بهاي تمام شده دارايي واگذار شده

 

**

 

سود

 

فرمول زير

 

سود قابل شناسايي

+

سرک نقدي دريافتي

-

ارزش دفتري دارايي واگذار شده

=

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده

 

سرک نقدي دريافت شده

*

کل سود حاصل از معاوضه

=

سود قابل شناسايي

سرک نقدي دريافت شده

+

ارزش متعارف دارايي تحصيل شده

             

 

نکته:کل سود حاصل از معاوضه از تفاوت ارزش دفتري و ارزش متعارف دارائي واگذار شده بدست مي آيد

د-دريافت سرک نقدي بيشتر از 25% ارزش مبادله: در اين حالت ديگر دو دارايي از حالت مشابه خارج مي شوند و ثبتهاي حسابداري ماند تعويض دارائي هاي غيرمشابه انجام مي شود

 

مثال1:يک دارايي به لرزش دفتري 600 ريال با دارايي مشابه ديگري به ارزش متعارف 800 ريال معاوضه و مبلغ 200 ريال وجه نقد دريافت مي شود دارايي تحصيل شده معادل چند ريال در دفاتر ثبت مي شود

پاسخ:

ارزش دارايي واگذاري                                                                            1000=200+800

سود مبادله                                                                                            400=600-1000

با توجه به اينکه سود مبادله کمتر از25% است و سرک نقدي دريافت شده است

سود قابل شناسايي                                                                          80=(200+800)/200*400

ارزش دارايي تحصيل شده                                                                 480=800+200-600

مثال2:يک شرکت فروشنده اتومبيل ,اتومبيل خود را با يک دستگاه رايانه معاوضه کرد ساير اطلاعات در تاريخ31 خرداد 1377 در ارتباط با اين رويداد به شرح زير است:

ارزش دفتري اتومبيل                                                  30000

قيمت فروش اتومبيل بر اساس سياهه                        45000

ارزش متعارف رايانه                                                     43000

سرک نقدي پرداخت شده                                            5000

سود ناشي از معاوضه را محاسبه کنيد

پاسخ:

ارزش متعارف اتومبيل                                                                           38000=5000-43000

سود ناشي از معاوضه                                                                           8000=30000-38000

چون معاوضه غير مشابه است ملاک ارزش متعارف دارايي واگذار شده است

مثال3:تجهيزاتي به ارزش دفتري150 ريال و ارزش متعارف 170 ريال همراه با پرداخت30 ريال سرک نقدي واگذار و در عوض ماشين الاتي به ارزش روز 210 ريال دريافت گرديد بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده چند ريال است:

پاسخ:معاوضه دارايي غير مشابه

سود معاوضه                                                                                   20=150-170

بهاي تمام شده ماشين آلات                                                           200=20+30+150

ثبت روزنامه:

ماشن الات                                                    200

               تجهيزات                                                     150

               نقد                                                              30

                سود معاوضه                                              20

مثال4:شرکتي ماشين الاتي به ارزش دفتري125 ريال و ارزش متعارف100 ريال با يک قطعه زمين به ارزش متعارف230ريال معاوضه کرد در اين معاوضه مبلغ 120 ريال نيز نقدا پرداخت نمود ثبت حسابداري:

 زيان معاوضه                                                                       25-=125-100

بهاي تمام شده زمين                                                         220=25-120+125

 

زمين                                              220

زيان معاوضه                                     25

                  ماشين الات                           125

                   نقد                                       120

مثال5: در معاوضه دارايي هاي ثابت مشابه ارزش دفتري دارايي واگذار شده 11000 سرک نقدي دريافت شده 3000ارزش روز دارايي تحصيل شده7000 ريال است ثبت حسابداري:

پاسخ:

زيان معاوضه                                           1000-=11000-3000+7000

بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده                  7000=1000-3000-11000

 

داراي ثابت جديد                          7000

نقد                                            3000

زيان معاوضه                                1000

                  دارايي ثابت قديم                         11000

 




 



حسابداری استهلاک
نوشته شده در شنبه 16 بهمن 1389 
ساعت : 9:55 AM
نويسنده : فرزانه ج.ک

 


استهلاک : از نظر حسابداری به معنی سرشکن کردن بهای تمام شده یک دارائی به طریقی معقول و منظم به دوره های استفاده از دارائی
مبنای استهلاک : 
1. بهای تمام شده 
2. عمر مفید 
3. ارزش اسقاط 
که ردیف دو وسه براوردی و قضاوتی میباشد
در محاسبه ارزش اسقاط باید هزینه برچیدن و پیاده کردن دارائی نیز مد نظر قرار گیرد
ماخذ استهلاک عبارت از مابه التفاوت بهای تمام شده و ارزش اسقاط depreciation base 
اغلب در عمل از محاسبه ارزش اسقاط صرف نظر میکنند
این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که برای متجانس شده ارزش اسقاط مبلغی که به عنوان ارزش اسقاط سالها قبل از تحقق ان براورد میشود از لحاظ نظری می بایست به ارزش فعلی تنزل یابد و زمانی که چنین روش اعمال شود مبلغ ارزش اسقاط بسیار ناچیز خواهد شده وشاید این یکی از دلایل صرف نظر نمودن ازمحاسبه ارزش اسقاط در محاسبه استهلاک در عمل باشد
روشهای استهلاک به دو دسته تقسیم میشوند :
1. استهلاک با روش ثابت سالیانه مانند خط مستقیم و روش مجموع سنوات
2. روش شتابدار که میزان استهلاک در سالهای نخست بیش از سالهای پایانی خواهد بود مانند روش مانده نزولی , روش نزولی دوبل و 

در روش نزولی چون هر زمان که میخواهیم استهلاک را محاسبه کنیم از ارزش دفتری همان سال استفاده میکنیم به همین دلیل به ان روش نزولی میگویند و نیز چون در روش نزولی هیچگاه به مانده صفر نمیرسیم به همین دلیل در این روش ارزش اسقاط در محاسبات اعمال نمیشود
در روش نزولی محاسبه تا جائی انجام میشود که در یک سال به ارزش اسقاط برسیم و در زمانی که ارزش اسقاط برابر با صفر باشد محاسبه استهلاک را تا زمانی که به یک ریال برسیم ادامه میدهیم

درمواردی که شرایط زیر برقرار باشد استفاده از روش مستقیم نتیجه مطلوب میدهد

1. در مواردی که میزان کاهش در خدمات بالقوه اقتصادی در هر دوره یکسان باشد
2. درمواردی که میزان کاهش در خدمات بالقوه اقتصادی با گذشت زمان ارتباط مستقیم داشته باشد نا با میزان کارکرد ان
3. در مواردی که اصولا میزان استفاده از خدمات بالقوه اقتصادی در هر دوره یکسان باشد
4. در مواردی که هزینه نگهداری از دارائی در دوره های استفاده از ان یکسان باشد
معایب:
1. در این روش معمولا استهلاک ناشی از عامل زمان محاسبه میشود و ربطی به کارکرد ان ندارد درحالی که در بیشتر مواقع زمان وگذشت آن در تحصیل درامد موثر نیست 


روش ساعات کارکرد:

این روش بر این فرض استوار است که اصولا عمر مفید دارائی در نتیجه کاربرد آن در عملیات یک موسسه تولیدی کاهش می یابد نه بر اثر گذشت زمان ، استفاده از این روش مستلزم این است که فایده و کارکرد یک دارائی تا زمان از کار افتادن و اسقاط آن برحسب تعداد ساعات کل کار براورد و انگاه نرخ استهلاک برای هرساعت کارمحاسبه شود

نقد روش ساعات کارکرد:
این روش را به دلیل مقابله درامد با هزینه ای که صرف میشود تا درامد تحصیل شود منطقی دانسته اند ولی چنانچه با توجه به استفاده از دارائی محصولی بدست نیاید رابطه مذکور ( مقابله درامد با هزینه ) مختل میشود
این روش را درمواردی توصیه کرده اند که نابابی های ناشی از پیشرفت دارائی عامل اصلی استهلاک نباشد و خدمات بالقوه مال در اثر استفاده از دارائی کاهش یابد ، همچنین در مواردی که میزان استفاده از مال و دارائی در دوره های مختلف تفاوت زیاده با هم داشته باشد کاربرد این روش موثر خواهد بود ولی استفاده از این روش در مواردی مانند ساختمان ، اثاثه ، مبل و ماشین تحریر اگر ناممکن نباشد عملی نیست ، بر عکس استفاده از این روش در مورد بعضی از اقلام مانند وسایل تحویل کالا و ماشین الات و دستگاهها ی حفر چاه مفید خواهد بود
روش میزان تولید :
این روش بر این فرض استوار است که استهلاک در درجه اول به میزان محصول تولید شده بستگی دارد ، در این روش بهای تمام شده دارائی را پس از کسر ارزش اسقاط بر تعداد محصولی که براورد به تولید ان میشود تقسیم میکنند و در نتیجه نرخ استهلاک یک واحد محصول به دست می اید ، در این روش و روش ساعات کارکرد نرخ استهلاک برای هر واحد محصول ثابت خواهد بود در حالی که در روش خط مستقیم استهلاک هر واحد محصول متغییر میباشد 
نقد روش میزان تولید
این روش زمانی مطلوب خواهد بود که :
1. میزان تولید واقعی را بتوان اندازه گرفت
2. قدرت ومیزان تولید یک دارائی را بتوان با دقت قابل قبولی اندازه گیری نمود
3. کهنگی یا نابابی های ناشی از پیشرفت تکنولوژی عامل اصلی استهلاک نباشد
روش تعدیل میزان تولید

در این روش با تلفیق روش میزان تولید و خط مستقیم و با جرح و تعدیلاتی در ان روشی را ابداع نموده اند که به ان روش تعدیل میزان تولید میگویند ، در این روش چندین با توجه به سطوح مختلف تولید چندین براورد از عمر مفید دارائی میشود و سپس مقدار تولید هر دوره نشان میدهد که از کدام براورد عمر مفید باید برای محاسبه استهلاک استفاده نمود 
در این روش با توجه به میزان تولید استهلاک هر سال محاسبه و از ارزش دفتری کسر میشود تا به ارزش اسقاط برسیم ، دلیل نامگذاری این روش به این جهت است که استهلاک هر سال با توجه به میزان تولید محاسبه میشود در حالیکه عمر مفید مال برحسب سال تعیین شده است 

نقد روش تعدیل میزان تولید 
در این روش اگر میزان تولید در هر سال ثابت بماند ، اثر استفاده از این روش مانند روش خط مستقیم خواهد بود ولی با افزایش تولید هزینه استهلاک نیز افزایش و باکاهش ان هزینه استهلاک کاهش می یابد، استفاده از این روش زمانی بهترین نتیجه را میدهد که عمر مال به میزان فعالیت تولیدی ان بستگی دارد و در عین حال براورد میزان جمع توان تولید دارائی در طول عمر ان دقیق و قابل اعتماد نباشد