مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 مهر 1388 ساعت 10:04 PM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 مهر 1388 ساعت 10:04 PM | نظرات (0)
ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی
برو با دل بیا تا من بگردم
چه زیباست به خاطرتوزیستن وبرای توماندن وبه پای تومردن
وچه تلخ وغم انگیزاست در راز تو بودن
وبدون خوشبختی زیستن و برای تو گریستن
و به عشق و دنیای تو نرسیدن
از اون دورا خیلی صدات کردم اما افسوس که تو هیچ وقت صدای خسته ی من رو نشنیدی
عزیز دلم مهم نیست که تو رو تا اخر این سفر یاری کنه
مهم اینه یکی باشه موقع رفتنت پشت سرت اب بریزه
یکی ناز می کنه یکی محبت می کنه .. . . . اونی که ناز میکنه همیشه محبت می بینه اونی که محبت می کنه همیشه تنهای تنهاست
خدا همیشه یک پله بالا تراز تواست نه برای این که خداست برای این که دست تو را بگیرد
عاشقه کسی باش که اگر حتی در ساده ترین لباس بودی،حاضر باشه تورو به همه دنیا نشون بده و بگه:این دنیای منه
بهترین دوست تو کسی است که اولین قطره اشکت را می بیند،دومین قطره را پاک می کندو سومی را تبدیل به خنده می کند
اولین بار
که بخواهم بگویم دوستت دارم خیلی سخت است
تب می کنم عرق می کنم میلرزم
جان میدهم هزاربار
می میرم وزنده میشم پیش چشمهای تو
تا بگویم دوستت دارم
اولین بار که بخواهم بگویم دوستت دارم
خیلی سخت است
اماآخرین بارآن ازهمیشه سخت تراست
وامروزمیخواهم برای آخرین باربگویم دوستت دارم , عاشقتم
و بعد راهم را بگیرم وبروم
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 مهر 1388 ساعت 11:08 PM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 مهر 1388 ساعت 11:07 PM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 مهر 1388 ساعت 11:06 PM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 مهر 1388 ساعت 11:05 PM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 مهر 1388 ساعت 11:05 PM | نظرات (0)
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم.
پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی
احساس تو را بین گلهایی که درتنهاییم
رویید با حسرت جدا کردم.
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 1 مهر 1388 ساعت 4:54 PM | نظرات (0)