طلبه‌ای با کفش‌های کتانی

ه گزارش مشرق به نقل از جهان، عکسی که می بینید در سال 1359 گرفته شده است. سیدی طلبه، با یک قبضه سلاح ژ-3 در پشت دیواری که احتمالا باید در خرمشهر باشد، نشسته است. کفش هایش نشان می دهد که بنای دویدن و آسودگی در جایجایی را دارد. معلوم نیست در حال استراحت است یا به سفارش عکاس، در زیر دیوارنوشته هایی تاریخی، ژستی ماندگار گرفته است. هر چه هست،  این سیدِ جوان، در بزنگاهی تاریخی، نعلین خود را با کفش کتانی عوض کرده است تا جاده جهاد و شهادت را با سبکبالی بدود. عبا و قبایش خود را با خلعت خاکی بسیج عوض کرده تا دیده گان دشمن را به غیرتش خیره سازد و از آن همه همت و اراده، امروز این عکس به یادگار مانده و آبرویی برای این ملک و ملت که دنیا را به تحسینِ فرزندان اسلام ناب محمدی واداشته است.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 2 بهمن 1392  ساعت 5:02 AM | نظرات (0)

پیش بینی خیلی جالب و عجیب

کابینه ی سیاه، مدرس را چون خاری در چشم خود می‏دید.

از این رو، در لحظات نخست، او را که با کودتا مخالف بود و آن را برخلاف مجلس و قانون اساسی می‏دانست، دستگیر کردند. هنگامی که برای بردن مدرس به خانه ‏اش آمدند، ایام فروردین بود و درختان تازه شکوفه داده بودند. در باغچه ی خانه ی سید، درخت زردآلویی پر از گل بود. آقا آماده ی حرکت شد. اهل خانه نگران و آشفته به نظر می‏رسیدند. دوستان مدرس سرگردان به او چشم دوخته بودند. در این میان، شهید مدرس لب به سخن گشود و گفت: «ناراحت نباشید وقتی این زرد آلوها رسید، به خانه بازمی‏گردم». جالب این که طبق پیش‏بینی او، فقط در عمرکوتاه کابینه ی سیاه، یعنی نود و سه روز زندانی بود و پس از آن به خانه بازگشت.

 «سایت حوزه به نقل از مجله ی گلبرگ شماره ی 81 آذر1385»

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 2 بهمن 1392  ساعت 5:00 AM | نظرات (0)

فرزند بیشتر زندگی بهتر

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: إِذا نَظَرَ الْوالِدُ إِلی وَلَدِهِ فَسَرَّهُ کانَ لِلْوالِدِ عِـتْـقُ نَسَمَةٍ... .
حدیث
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
هر گاه پدر به فرزند خود نگاه کند و او را خوشحال سازد، (پاداشِ) آزاد کردن بَرده ای برای پدر است.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 2 بهمن 1392  ساعت 4:58 AM | نظرات (0)

دعایی که اگر بخوانید نمی میرید...

بسم الله الرحمن الرحیم

 گروهی از زنگیان و اوباش بصره دختری علوی را گرفتند و خواستند با او بی عفتی کنند دختر گفت: من دعایی دارم که اگر آن را بخوانید شمشیر بر شما کار گر نیست.
برای اینکه سخن مرا آزمایش کنید به هر زوری که دارید شمشیری به من بزنید اگر کارگر نیفتادبدانید به سبب این دعا است .
 یکی از آنها شمشیری بر وی زد و دختر روی زمین افتاد و مرد تازه آنها فهمیدند که غرض دخترحفظ عفت خود بوده و جان خویش را بر سر این مطاع گرانبها نهاده است ... 

 

  التمــــــآس دعـــــا شهــــــآدت + فــــرج ..

                 
   «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 2 بهمن 1392  ساعت 4:55 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :49      40   41   42   43   44   45   46   47   48   49