خداى عزوجل فرمود:

 

فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِكَتى وَیا سُكّانَ سَمو اتى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَةً وَلا فَلَكاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْكاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ

پس خداى عزوجل فرمود: اى فرشتگان من و اى ساكنان آسمانهایم براستى كه من نیافریدم
آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه دریاى روان و نه كشتى در جریان را مگر بخاطر دوستى این پنج تن اینان كه در زیر كسایند 

بخشی از حدیث شریف کساء



[ سه شنبه 19 اسفند 1393  ] [ 7:48 AM ] [ زارع-مرادیان ]

این فتنه ها زداغ پیمبرشروع شد

 

این فتنه ها زداغ پیمبرشروع شد

از صحنه ی شکستن یک در شروع شد

وقتی چهل نفر به درخانه می زدند

درد شدید پهلوی مادر شروع شد

می خواست تا دفاع کند از علی،ولی

باران تازیانه به کوثر شروع شد

پا در میان گذاشت غلاف و بهانه شد

تا خون سرخ بال کبوتر شروع شد

افتاد کنج بستر و دیگر مریض شد

ازاین به بعد،روضه ی دخترشروع شد

دستی رسید و صورت مادرکبودشد

اینبار روضه از سوی دیگر شروع شد

چندیست روی مادرخود را ندیده ام!

دیگر بهانه های برادر شروع شد

کم بود داغ محسن و ازهرکجای شهر

زخم زبان وطعنه به حیدر شروع شد

وقتی امان فاطمه را زخم هابرید

دیگر وصیت شب آخر شروع شد

جای کفن به بی کفنی پیرهن رسید

تا درد روضه ها دو برابرشروع شد

درقتلگاه سینه زنان دید مادری

سرمی بُرند و خنده لشگر شروع شد

چشم طمع به پیرهن پادشاه خورد

در اوج روضه غارت پیکر شروع شد

این روضه ها تمام شد و روضه ای جدید

اینبار با اسیری خواهر شروع شد



[ دوشنبه 18 اسفند 1393  ] [ 2:24 PM ] [ زارع-مرادیان ]

پیشکش توست بلندای آسمانها

 

وقتی دستهایت را نذر مرتب کردن حجابت میکنی
وقتی چشمهایت را بر حرام میبندی
وقتی با آهنگ نجابت و وقار از جاده تلخ گناه پیروزمندانه میگذری
وقتی پاکی وجودت را از نگاه های چرکین میپوشانی
آنگاه
پیشکش توست بلندای آسمانها
که چادرت آسمانست و تو خود از جنس ماهی... 



[ دوشنبه 18 اسفند 1393  ] [ 1:59 PM ] [ زارع-مرادیان ]

برای فاطمی بودن چه میکنی؟

 

 

 

برای فاطمی بودن چه میکنی؟
گل گلی .. خال خالی .. راه راه .. براق .. ساده ...
ازهر نوعی که باشم فقط جسمـت را می پوشانم
تو، برای نگـاهت هم چادر خریده ای؟
صدایـت چه؟ صدایت-چادریست؟
دلـها ، دلـها گاهی اوقات پوشیه میخواهند ، برای او چه میکنی؟
من به تنهایی حجاب نیستم ، من فقط اسمم چـادر است .
برای فاطمـی بودنت چه میکنی؟
تا به حال به این فکر که حجاب اون چیزی هست
که مادرت حضرت زهرا س ازت میخواد همه جور حجابی
جدا از هر قانونی 



[ دوشنبه 18 اسفند 1393  ] [ 1:57 PM ] [ زارع-مرادیان ]