با شاگردان مدرسه عشق

 
سلام بر بسیج ،
 
این كوچك های بزرگ !...
 
و این بزرگ های كوچك!
 
بسیج ، فقط كلمه ای بود، ساده وسطحی،
 
نوشته در قاموس ها و فرهنگنامه ها،
 
خفته درخاطره ها و زاویه ذهن ها 
 
 
بر روی عنوان کلیک بفرمایید.

ادامه مطلب
[ جمعه 30 آبان 1393  ] [ 1:04 PM ] [ زارع-مرادیان ]

28 محرم الحرام

 

 

امام محمد تقی(ع) تنها پسر امام رضا(ع) از دوران کودکی در مکتب عدالت پروری، حقیقت‌جویی پدرش بهره‌های بسیار یافت و از کودکی الگوی بزرگ و مناسبی در تمام فضایل انسانی و اسلامی بود.

آن حضرت(ع) در طول عمر با برکت و کوتاه مدت خویش دوبار به بغداد مسافرت نمود که هر دو مصادف با ماه محرم بود.

معتصم عباسی برای کنترل و مراقبت بیشتر امام محمد تقی(ع) ایشان را از مدینه به بغداد تبعید کرد.

امام(ع) ناچار عازم بغداد شد و فرزندش امام علی‌النقی(ع) را در مدینه جانشین خود نمود و به همراه همسرش ام‌الفضل به بغداد رفت.

امام محمد تقی(ع) روز 28 محرم سال 220 هجری قمری وارد بغداد شد.

معتصم عباسی در باطن، نسبت به آن حضرت و تمام خاندان عصمت و اهل بیت(ع) و شیعیان آنان دشمنی داشت و با بهانه‌هایی محدودیت‌های تازه‌ای برای آنان قائل می‌شد.

امام محمد تقی(ع) در این سفر، چند ماهی بیشتر در بغداد زندگی نکرد.
سرانجام در آخر ذی‌القعده سال 221 هجری قمری به وسیله زهری که همسرش ام‌الفضل به تحریک برادرش جعفربن مأمون و به دستور عمویش معتصم عباسی به آن حضرت خوراند مسموم شد و پس از چندی به شهادت رسید.

امام جواد(ع) دوبار به بغداد سفر نمود بار نخست بنا به دعوت مأمون عباسی پس از شهادت امام رضا(ع) از خراسان عازم عراق گردید و در محرم 215 هجری قمری همزمان با تجهیز نیروی نظامی سپاه مأمون برای نبرد با رومیان، وارد بغداد شد.

امام محمد تقی(ع) در میان دوازده امام معصوم (ع) از نظر سنی، زودتر از همه به امامت رسید و از نظر سال‌های عمر از همه کم سن‌تر بود.

آن حضرت در 8 سالگی به امامت رسید و در 25 سالگی به شهادت نایل آمد. پدر گرامی ایشان امام رضا(ع) و مادر بزرگوارشان سبیکه(ع) ملقب به خیزران بود.



[ جمعه 30 آبان 1393  ] [ 12:55 PM ] [ زارع-مرادیان ]

تبعید امام جواد (ع) از مدینه به بغداد

هنگامی که امام جواد (ع) به دعوت اجباری معتصم عباسی مجبور شد که مدینه را به قصد بغداد ترک کند، فرزندش حضرت هادی (ع) را که در آن وقت حدود هشت سال داشت، در مدینه، نزد مادرش گذاشت.
 
یکی از شیعیان می گوید: به حضرت جواد (ع) عرض کردم، فدایت گردم! من در مورد تو در این سفر ترس دارم (که تو را بکشند)، بعد از تو چه کسی عهده دار امامت می شود؟
 
فرمود: «امامت بعد از من از آن پسرم علی (امام هادی(ع)) است». معتصم عباسی و درباریانش از راه های مختلف وارد شدند تا امام جواد (ع) را تسلیم دربار کنند و به عنوان یکی از تایید کنندگان دربار درآورند ولی امام (ع) با کمال هوشیاری و توکل بر خداوند در برابر آنها ایستاد و همواره طاغوتیان را از خود طرد کرد.
 
خلیفه عباسی از اینکه نمی توانست آن حضرت را به دنیا و دربار ترغیب کند، روز به روز آتش کینه و حسد در وجود ناپاکش زبانه می کشید و هر روز توطئه جدیدی را علیه امام (ع) پی ریزی می نمود.


[ جمعه 30 آبان 1393  ] [ 12:51 PM ] [ زارع-مرادیان ]

تفویم شیعه(محرم الحرام)2

 

10 محرم (عاشورا)
1. شهادت امام حسين (عليه السلام )
در اين روز در سال 61 ه‍ كه روز شنبه يا دوشنبه بوده ، آقا و مولايمان حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام ) در سن 58 سالگى (و يا56 و يا 57 سالگى ) بعد از نماز ظهر، مظلومانه و با حالت تشنگى و گرسنگى در زمين كربلا به شهادت رسيدند
(32). اين روز، روز باريدن خون از آسمان است ، و روزى است كه شهادت اهل بيت و اصحاب امام حسين (عليه السلام ) در آن به وقوع پيوسته است (33).
چهار هزار ملك در اين روز به زمين كربلا براى نصرت آن حضرت آمدند، و چون اجازه نيافتند تا ظهور حضرت مهدى (عليه السلام ) گريه كنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند. در اين روز ترك خوردن و آشاميدن بخصوص از غذاهاى لذيذ مناسب است (34).
2. شهادت حبيب بن مظاهر اسدى كوفى .
3. شهادت مسلم بن عوسجه .
4. شهادت حربن يزيد رياحى .
5. شهادت جون مولى ابى ذر الغفارى .
6. شهادت همسر وهب ، به دست رستم غلام شمر
(35).
7. شهادت شبيه ترين مردم به رسول خدا (صلى الله عليه و آله )، على اكبر (عليه السلام ) فرزند بزرگ سيد الشهداء (عليه السلام ) عموىوالامقام حضرت صاحب الامر (عليه السلام ). 
8. شهادت قاسم بن الحسن (عليهما السلام )
9 شهادت عبد الله بن الحسن (عليهما السلام )
10 شهادت قمر منير بنى هاشم حضرت عباس بن على بن ابى طالب (عليهم السلام )
11. شهادت مولانا الرضيع باب الحوائج على اصغر (عليه السلام ).
12. آمدن ذوالجناح با يال و كاكل خونين به سوى خيمه فاطميات براى آوردن خبر شهادت آن حضرت .
13. ماتم و ناله و گريه پردگيان حرم بر سيد الشهداء (عليه السلام )و اولاد و بستگان و اصحاب آن حضرت .
14. غارت اموال از خيام امام حسين (عليه السلام ).
15. فرار فاطميات و علويات در بيابانها بعد از شهادت آقا و سرور شان اباعبدالله (عليه السلام ).
16. غارت كردن لباس و زره و... از بدن مطهر شهداى كربلا.
17. جدا شدن سرهاى مطهر امام حسين (عليه السلام ) و اهل بيت و اصحاب آن حضرت .
18. به آتش كشيدن خيمه هاى آل الله ، فرزندان رسول خدا و على مرتضى و فاطمه زهرا (عليهم السلام )
19. شهادت دختران كوچك در كنار خيمه ها.
20. گريه و ماتم بر سيد الشهدا (عليه السلام ) و عزاى زمين و زمان ، عرش و آسمان ، جن و انس و ملك و وحوش بر آن حضرت .

 

 

 


ادامه مطلب
[ جمعه 30 آبان 1393  ] [ 11:48 AM ] [ زارع-مرادیان ]

تقویم شیعه(محرم الحرام)1

 

 

آنچه حيات شيعه را با ارزش مى كند 

شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا، يسوؤ هم ما يسوؤ نا و يسرهم ما يسرنا.
امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: ((شيعيان ما جزئى از ما هستند، كه از اضافه طينت ما خلق شده اند. آنچه ما را ناراحت كند آنان را ناراحت مى كند و آنچه ما را مسرور كند آنان را مسرور مى نمايد))(1).
عمر ما شيعيان را با محاسبه ساعاتى كه در ياد اهل بيت پيامبر (عليه السلام ) باشيم مى توان محاسبه كرد. براى به دست آوردن ارزش و بهاى حقيقى سال و ماه و روزمان ، لحظاتى را بايد محاسبه كنيم كه نام مقدس ‍ محمد و على و فاطمه و يازده امام از فرزندانشان (عليه السلام ) در آنها درخشيده است ، و بايد ساعاتى را به شماره آوريم كه نام حسين (عليه السلام ) به آنها جان داده است ، و بايد روزهايى را به حساب آوريم كه با ياد مهدى صاحب الزمان (عليه السلام ) سپرى كرده ايم .
سرور و غم در شادى و حزن اهل بيت (عليه السلام ) 
در اعتقاد ما دين جز حب و بغض نيست ، و اين محبت است كه نمى گذارد روزهاى شيرين و تلخ در رابطه با ولايت و برائت از خاطره ها محو شود. در ولادت پيامبر (صلى الله عليه و آله ) تبسمى روح انگيز بر لب مى نشانيم و در رحلت او مظلوميت على و فاطمه (عليه السلام ) را در دل تازه مى كنيم . در ولادت على (عليه السلام ) با جمع بهشتيان به استقبال او در كعبه مى رويم ، و در شهادت او خون دل سى ساله على (عليه السلام ) از ظلم سقيفه را با تمام وجود احساس مى كنيم .
در ولادت زهرا (عليه السلام ) با لبخند پيامبر و خديجه (عليه السلام ) غنچه روحمان مى شكفند و بى اختيار متبسم مى شويم ، و در شهادت او ضربه در را بر پهلوى خود احساس مى كنيم ، و به ياد آن سيلى صورت خود را سرخ مى كنيم ، بر جود حسن (عليه السلام ) مى باليم و بر تنهايى مظلومانه او مى ناليم . در غدير اوج سرور را در مى نورديم و تابلوى بزرگترين عيد الهى را بر بلندترين قله جهان نصب مى نماييم . در عاشورا از قله غم قصه عظيم ترين غصه را مرور مى كنيم و اشك مى ريزيم و از خود بى خود مى شويم .
شيعه جنازه مقدس پيامبرش را رها نمى كند و به سقيفه نمى رود. شيعه فاطمه (عليه السلام ) را در پشت در و على (عليه السلام ) را طناب بر گردن تنها نمى گذارد. شيعه با خاموش شدن چراغ خيمه ها در شب عاشورا خود را در تاريكى شب گم نمى كند. شيعه با لبيك دائمى خود نداى هل من ناصر حسين (عليه السلام ) را پاسخ مثبت مى دهد. شيعه سم اسبها را بر سينه خود احساس مى كند. شيعه به ياد خيمه هاى سوخته در آتش مى دود و ((ياحسين )) مى گويد.
شيعه كنار محمل زينب (عليها السلام ) سر مى شكند. شيعه به ياد كودكان در بيابان دويده كربلا در روز عاشورا پابرهنه مى گردد. شيعه چشمان اشكبار خاندان حسين (عليه السلام ) را كنار سر بريده تنها نمى گذارد. شيعه مانند زينب و رباب (عليهم السلام ) با مشاهده چوب خيزران طاقت از كف مى دهد. شيعه هنوز براى رقيه سه ساله (عليه السلام ) در خرابه مرهم مى برد.
شيعه همچنان اربعين را در كربلا حاضر است . شيعه با زينب بر حسين مى گريد، و با سكينه بر على اكبر اشك مى ريزد، و با رباب براى على اصغر سينه داغ مى كند، و با اطفال حرم ((يااباالفضل )) مى گويد. شيعه همراه كاروان اسيران حسينى و زينبى از كربلا تا كوفه و از كوفه تا شام و از شام تا كربلا و از كربلا تا مدينه مى رود. شيعه بر امامان مظلومى كه به دست ميراث خواران سقيفه محبوس و مسموم شدند مى سوزد.
و اين گونه اشك شيعه در سوگ اهل بيت (عليهم السلام ) است و سرورش ‍ در شادى آنان !! شيعه از امامش اين درس ابدى را گرفته است كه ان سرك اءن تكون معنا فى الدرجات العلى فى الجنان فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا:((اگر دوست دارى در درجات عالى بهشت با ما باشى براى حزن ما محزون باش و براى شادى ما شاد باش )).(2)
دوازده ماه در قرآن 
خداوند در قرآن مى فرمايد: ان عده الشهور عند الله اثناعشر شهرا فى كتاب الله يوم خلق السماوات و الاءرض ، منها اءربعه حرم ذلك الدين القيم فلاتظلموا فيهن اءنفسكم ...((عدد ماهها نزد خدا در كتاب الهى - از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده - دوازده ماه است كه چهار ماه از آنها حرام است . اين است دين ثابت و پابرجا، پس در اين چهار ماه به خود ستم نكنيد...))(3).
از امام باقر (عليه السلام ) درباره معناى اين كلام خداوند پرسيدند كه مى فرمايد: ان عده الشهور عندالله انا عشر شهرا.... حضرت فرمود: منظور از سال جدم پيامبر (صلى الله عليه و آله ) است ، و ماههاى آن دوازده تاست كه عبارتند از اميرالمؤ منين ، امام حسن ، امام حسين ، امام على بن الحسين ، خود من (يعنى امام باقر)، و بعد از من پسرم جعفر، و پسر او موسى ، و پسر او على ، و پسر او محمد، و پسر او على ، و پسر او حسين ، و پسر او مهدى ، كه دوازده امام اند، و حجتهاى خدا در خلق او و امينانش بر وحى و علم هستند.
چهار ماه كه خدا آنها را ماههاى حرام و محترم شمرده و دين محكم الهى هستند، چهار امام اند كه نام آنها على است : على اميرالمؤ منين ، پدرم على بن الحسين ، على بن موسى و على بن محمد. اقرار به اين امامان دين محكم است . به امامت همه آنان معتقد باشيد تا هدايت يابيد(4).


ادامه مطلب
[ جمعه 30 آبان 1393  ] [ 11:34 AM ] [ زارع-مرادیان ]