هر وقت که چشمانتان بارانی بارگاه شمس الشموس شد
|
|
|
از هر کجای دنیا میتوانید حرفهای دلتان را با امام رضا(ع) در میان بگذارید هر وقت که دلتان برای بارگاه مهربانیها تنگ شد هر وقت که چشمانتان بارانی بارگاه شمس الشموس شد هر وقت که خواستید دلتان را به شبکههای ضریح منورش گره بزنید از هر کجای دنیا میتوانید حرفهای دلتان را با امام رضا(ع) در میان بگذارید.
کافیست با سامانه
05132003334 ویژهی ارتباط با روضه منوره رضوی تمــاس بگیرید. با 200 خط اختصاصی / شبانهروزی |
ادامه مطلب
<خطبه حضرت="" زینب(علیهاالسلام)درکوفه="">
وسپاس ای مردان کوفه
ای مردان دغل پیشه وفریبکارو بی حمیت وحیله گر
اشکانتان خشک نشود وناله هایتان پایان نپذیرد
براستی حکایت شما حکایت زنی است که رشته های
خودرامحکم بافته بودوپس باز میکرد
شماسوگندتان رادستاویز فسادقراردادید
شماچه داریدجزلاف زدن ودشمنی و دروغ
یاهمانندسبزه وگیاهی که برفرازسرگین رویده
ویاهمچون نقره ای که روی قبررابدان اندودکرده
باشندکه ظاهری زیباوفریبنده وباطنی بدبو وگندیده دارد
براستی که بدتوشه ای برای خود فرستادیدکه خشم خدا
بر شماست ودرعذاب جاویدان هستید.
آری بگرییدکه به خداسوگندشایسته گریستن هستیدبسیارهم بگریید
واندک بخندیدکه ننگ آن گریبان گیرشماست وبال آن شمارادربرگرفت و
هرگزلکه این ننگ راازدامان خود نتوانیدشست.
<خطبه حضرت زینب(علیهاالسلام)درشام خطاب به یزید ملعون>
آیاازعدالت است که زنان وکنیزان خودراپشت پرده ها جا داده ای
ودختران پیامبر(ص)رابه اسیری گرفته می گردانی پرده های حرمتشان رادریده
وچهره هایشان راآشکارساخته ای ودشمنان آنها راشهربه شهرمیگردانند ومردم
بیابانی وکوهستانی به آنها می نگرندودور ونزدیک وغایب وحاضروشریف وپست به
چهره آنان چشم میدوزندنه از مردانشان سرپرستی دارند ونه ازحامیانشان کسی
هست.
ادامه مطلب
[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 10:05 PM ] [ زارع-مرادیان ]
نامه ای به حضرت ارباب
_ ﻧــﺎﻣــــﻪ ﺍﯼ ﺑـــﻪ ﺍﺭﺑـــﺎﺏ _
ﺏ : ﺭﯾﺎﺳﺖ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺑﺨﺶِ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﻝ ،
ﺳﺎﯾﻪ ﯼ ﺳﺮ ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ( ﺭﻭﺣﯽ ﻓـﺪﺍﮎ )
ﺍﺯ: ﮐﺮﺑﻼﯼ ﺩﻟﻢ
ﺑﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺧﺎﺻﻪ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽِ
ﺩﺭﺩﺍﻧﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ِ ﻣﻮﻋﻮﺩﺗﺎﻥ
ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺎً
ﭘﯿﺮﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﻗﺒﻠﯽ ﺗﺎﻥ ﺏ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖ ِ ﺑﯽ ﻣﺜﺎﻝ ﻭ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻟﮕﺎﻩِ ﺳﺮﮔﺸﺘﮕﯽ ﻭ
ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻥ ﯾﮏ ﻓﻘﺮﻩ ﺩﻝ ﺭﻭﺏ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﻃﻼﯼ ﺣﺮﻡ ﺗﺎﻥ ،
ﻭ ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﭼﺸﻢ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺣﺮﯾﻢ ﺗﺎﻥ ، ﻭ ﯾﮏ ﻫﻮﺍ ﺁﺷﻔﺘﮕﻲ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺮﻕ ﻭ ﻋَﻠَﻢِ ﺗﺎﻥ
ﻭ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺗﭙﺶ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ...
ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﮎ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻠﺐِ ﻣﺒﺎﺭﮐﺘﺎﻥ ، ﻣﻨﺖ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ،
ﺩﻋﻮﺕ ﺏ ﺁﻥ ﻭﺍﺩﯼ ﺟﻨﻮﻧﻤﺎﻥ ﮐﻨﯿﺪ
که ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺳﺖ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﻢ ِ ﻓﺮﺍﻕِ ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺭﺗﯽ ﺗﺎﻥ ... ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ
ﻛﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﯿﺮﺩ ﺳﺮﮔﺸﺘﮕﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﻫﺎ ﻭ
ﺗﭙﺶ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﻤﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺟﺎﻧﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﯿﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻟﻤﺲ 6ﮔﻮﺷﻪ ﺗﺎﻥ ...
ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻭ ﺗﻤﻨﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻋﻮﺗﻨﺎﻣﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣُﻬﺮ ﮐﻨﯿﺪ
ﺍﻣﯿﺮ ﻗﻠﺒﻢ ؛ﺩﻝ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﮐﺮﺏُ ﺑﻼ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...
ﺑﺎ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ
ﺁﺩﺭﺱ ﮔﯿﺮﻧﺪﻩ
ﺷﻬﺮ ﮐﺮﺑﻼ .- ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﺤﺮﻣﯿﻦ - ﻭﺭﻭﺩﯼ ﺑﺎﺏﺍﻟﻘﺒﻠﻪ
- ﺿﺮﯾﺢ ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ - ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ
ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ
ادامه مطلب
[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 10:03 PM ] [ زارع-مرادیان ]
روضه خوانی امام سجاد(ع)
خطاب به قصاب گفت: آب دادی که میخوای ذبح کنی؟
به قصاب برخورد! و گفت: من مسلمان هستم. احکام اسلام را بلد هستم.
و سپس پاسخ شنید؛ اگر رسم مسلمان ها اینگونه است، پس چرا به بابای من آب ندادند...
و اینگونه بود روضه های امام سجاد علیه السلام، پس از واقعه کرب و بلا ...
آب می دیدند گریه میکردند...
طفل شیرخوار می دیدند گریه میکردند....
ادامه مطلب
[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 10:01 PM ] [ زارع-مرادیان ]


وسپاس ای مردان کوفه
ای مردان دغل پیشه وفریبکارو بی حمیت وحیله گر
اشکانتان خشک نشود وناله هایتان پایان نپذیرد
براستی حکایت شما حکایت زنی است که رشته های
خودرامحکم بافته بودوپس باز میکرد
شماسوگندتان رادستاویز فسادقراردادید
شماچه داریدجزلاف زدن ودشمنی و دروغ
یاهمانندسبزه وگیاهی که برفرازسرگین رویده
ویاهمچون نقره ای که روی قبررابدان اندودکرده
باشندکه ظاهری زیباوفریبنده وباطنی بدبو وگندیده دارد
براستی که بدتوشه ای برای خود فرستادیدکه خشم خدا
بر شماست ودرعذاب جاویدان هستید.
آری بگرییدکه به خداسوگندشایسته گریستن هستیدبسیارهم بگریید
واندک بخندیدکه ننگ آن گریبان گیرشماست وبال آن شمارادربرگرفت و
هرگزلکه این ننگ راازدامان خود نتوانیدشست.
<خطبه حضرت زینب(علیهاالسلام)درشام خطاب به یزید ملعون>
آیاازعدالت است که زنان وکنیزان خودراپشت پرده ها جا داده ای
ودختران پیامبر(ص)رابه اسیری گرفته می گردانی پرده های حرمتشان رادریده
وچهره هایشان راآشکارساخته ای ودشمنان آنها راشهربه شهرمیگردانند ومردم
بیابانی وکوهستانی به آنها می نگرندودور ونزدیک وغایب وحاضروشریف وپست به
چهره آنان چشم میدوزندنه از مردانشان سرپرستی دارند ونه ازحامیانشان کسی
هست.
ادامه مطلب
نامه ای به حضرت ارباب

ﺏ : ﺭﯾﺎﺳﺖ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺑﺨﺶِ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﻝ ،
ﺳﺎﯾﻪ ﯼ ﺳﺮ ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ( ﺭﻭﺣﯽ ﻓـﺪﺍﮎ )
ﺍﺯ: ﮐﺮﺑﻼﯼ ﺩﻟﻢ
ﺑﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺧﺎﺻﻪ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽِ
ﺩﺭﺩﺍﻧﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ِ ﻣﻮﻋﻮﺩﺗﺎﻥ
ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺎً
ﭘﯿﺮﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﻗﺒﻠﯽ ﺗﺎﻥ ﺏ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖ ِ ﺑﯽ ﻣﺜﺎﻝ ﻭ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻟﮕﺎﻩِ ﺳﺮﮔﺸﺘﮕﯽ ﻭ
ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻥ ﯾﮏ ﻓﻘﺮﻩ ﺩﻝ ﺭﻭﺏ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﻃﻼﯼ ﺣﺮﻡ ﺗﺎﻥ ،
ﻭ ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﭼﺸﻢ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺣﺮﯾﻢ ﺗﺎﻥ ، ﻭ ﯾﮏ ﻫﻮﺍ ﺁﺷﻔﺘﮕﻲ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺮﻕ ﻭ ﻋَﻠَﻢِ ﺗﺎﻥ
ﻭ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺗﭙﺶ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ...
ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﮎ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻠﺐِ ﻣﺒﺎﺭﮐﺘﺎﻥ ، ﻣﻨﺖ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ،
ﺩﻋﻮﺕ ﺏ ﺁﻥ ﻭﺍﺩﯼ ﺟﻨﻮﻧﻤﺎﻥ ﮐﻨﯿﺪ
که ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺳﺖ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﻢ ِ ﻓﺮﺍﻕِ ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺭﺗﯽ ﺗﺎﻥ ... ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ
ﻛﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﯿﺮﺩ ﺳﺮﮔﺸﺘﮕﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﻫﺎ ﻭ
ﺗﭙﺶ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﻤﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺟﺎﻧﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﯿﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻟﻤﺲ 6ﮔﻮﺷﻪ ﺗﺎﻥ ...
ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻭ ﺗﻤﻨﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻋﻮﺗﻨﺎﻣﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣُﻬﺮ ﮐﻨﯿﺪ
ﺍﻣﯿﺮ ﻗﻠﺒﻢ ؛ﺩﻝ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﮐﺮﺏُ ﺑﻼ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...
ﺑﺎ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ
ﺁﺩﺭﺱ ﮔﯿﺮﻧﺪﻩ
ﺷﻬﺮ ﮐﺮﺑﻼ .- ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﺤﺮﻣﯿﻦ - ﻭﺭﻭﺩﯼ ﺑﺎﺏﺍﻟﻘﺒﻠﻪ
- ﺿﺮﯾﺢ ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ - ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ
ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ
ادامه مطلب
روضه خوانی امام سجاد(ع)

به قصاب برخورد! و گفت: من مسلمان هستم. احکام اسلام را بلد هستم.
و سپس پاسخ شنید؛ اگر رسم مسلمان ها اینگونه است، پس چرا به بابای من آب ندادند...
و اینگونه بود روضه های امام سجاد علیه السلام، پس از واقعه کرب و بلا ...
آب می دیدند گریه میکردند...
طفل شیرخوار می دیدند گریه میکردند....
ادامه مطلب



