خدایا...

 

 

 

چقدر به هم نزدیک و مربوطند: قربان ، غدیر ، عاشورا
قربان: تعریف عهد الهی...
غدیر: اعلام عهد الهی...
عاشورا: امتحان عهد الهی...

حالا که فکرش را میکنم.....
می بینم که چقدر آمار قبولی ،پایین است!
نه، فهمیدند عهد چیست؟!
نه، فهمیدند عهد با کیست؟!
ونه، فهمیدند عهد را چگونه باید پاس داشت؟!
خدایا، ما را بر عهدمان با خودت استوار ساز
تا مرگمان جاهلی نباشد.



[ دوشنبه 26 آبان 1393  ] [ 11:43 AM ] [ زارع-مرادیان ]

شهید پازوکی

 

 

شهید پازوکی داشت رو زمین با انگشت چیزی می نوشت

رفتن جلو دیدن چندین متر صدها بار نوشته "حسیــــــن"

طوریکه انگشتش زخم شده

ازش پرسیدن:حاجی چکار میکنی ؟؟

گفت:

چون میسر نیست من را کـــــام او
عشـــــق بازی میکنـــــــم با نـــــام او ...



[ دوشنبه 26 آبان 1393  ] [ 11:39 AM ] [ زارع-مرادیان ]

دعا کنیم...


 

 

به اشک چله گرفتیم که غرق غم باشیم

 

 

 


دعا کنید که همه اربعین حرم باشیم

دعاکنید...



[ دوشنبه 26 آبان 1393  ] [ 11:34 AM ] [ زارع-مرادیان ]

هفهاف بن مهند

 

هفهاف بن مهند از شیعیان شجاع و جنگجوی علی(ع) است. 
در بصره با خبر شد که امام حسین(ع) از مکه بیرون آمده به سمت عراق، 
وقتی روز عاشورا به کربلا رسید که جنگ خاتمه یافته بود. 

از لشکریان عمر سعد پرسید «مَالخبر؟ وَ اَیْنَ الحسین؟» 
پرسیدند تو کیستی؟ گفت هفهاف هستم برای یاری حسین(ع) آمده‌ام. 
گفتند مگر هجوم مردم را به خیمه‌گاه حسین نمی‌بینی؟ 
همین‌که این خبر را شنید شمشیر از غلاف کشید 
و همچون شیری که احساس نکند در بحبوحه‌ی دشمن است به لشکر حمله کرد، 
هرکه نزدش بود و یا نزدیک می‌آمد به قتل می‌رساند و جمع کثیری را کشت 
تا گروهی دورش را گرفتند و شهیدش کردند.

این شهیدان، حسین(ع) را مبدأ شخصیت و بقاء خود یافته بودند 
و در آن تاریخ حیات خود را به حیات حسین(ع) گره زده بودند 
و لذا با شهادت حسین(ع) به هیچ‌وجه امکان ماندنی را برای خود نمی‌شناختند 
تا وفاداری به حقیقت را در خود ظهور دهند.
.
.
.
السلام علی الحسین 
و علی علی بن الحسین 
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین



[ دوشنبه 26 آبان 1393  ] [ 11:08 AM ] [ زارع-مرادیان ]