بشارتهاي خدا به زنان عفيف


امام جعفر صادق(ع) : اگر زن عفت داشته باشد به دنيا مي ارزد وگرنه به خاک هم نمي ارزد.
پيامبر اکرم (ص) : ... زني که براي حفظ غيرت ، استقامت ورزيده و براي خدا وظيفه خود را بخوبي انجام داد ، خدا پاداش شهيد را به او خواهد داد.
پيامبر اکرم (ص) : پروردگارا زناني که خود را خود را پوشيده نگه مي دارند مشمول رحمت و غفران خود بگردان.
پيامبر اکرم (ص) : شرف مقنعه اي که زن بر سر دارد از دنيا و آنچه در آن است ارزندا تر مي باشد.



[ جمعه 29 خرداد 1394  ] [ 11:16 AM ] [ زارع-مرادیان ]

حضرت رقيه و حجاب

نهضت عاشورا برای احیای ارزشهای دینی بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یـافـت و امـام حـسـیـن (علیه السلام) و زیـنـب کـبـری و دودمـان رسـالت، چـه بـا سـخـنـانـشـان، چـه با نحوه عـمـل خـویـش، یـادآور ایـن گـوهـر نـاب گـشتند. برای زنان، زینب کبری و خاندان امام حسین (علیه السلام) الگـوی حـجـاب و عـفـاف هستند. ایـنـان در عـین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت حسّاس و خطیر اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.

عصر عاشورا وقتی دشمن به خیمه‌ها حمله کردند و آن‌ها را به آتش کشیدند حضرت زینب (س) محضر امام سجاد آمدند و کسب تکلیف کردند. امام به عمه‌اش زینب (س) فرمودند بگو بچه‌ها به میان بیابان‌ها فرار کنند و پراکنده شوند، در ضمن فرار قضیه‌ای برای دختر امام حسین (ع) به نام فاطمه صغری اتفاق می‌افتد. عربی از سپاهیان یزید او را دنبال می کرد. آن عرب با ته نیزه به پشت دخترک زد و هنگامی که بر زمین افتاد، او آنچنان گوشواره های دخترک را از گوشش بیرون کشید که گوش هایش پاره شدند. زمانی که به هوش می‌آید مشاهده می‌کند سرش در دامن عمه‌اش زینب (س) است، اولین درخواستی که این دختر دارد آن است که عمه جان آیا پارچه‌ای پیدا می‌شود سرم را از چشم نامحرمان بپوشانم؟

دختر دل سوخته به عمّه اش نگفت سه روز است که آب نخورده است و تشنه اش است، نگفت که گوش هایش درد می کند، نگفت که او را شلّاق و تازیانه زدند. نگفت پدرم کجاست. نگفت برادرم کجاست. نگفت عمویم کجاست فقط وقتی متوجّه شد که چادر به سر ندارد با گریه التماس کرد: عمّه جان چادر ندارم! آیا چادری نداری که خود را با آن بپوشانم؟! حضرت زینب با چشم های پر از اشک فرمود: دخترم؛ چیزی برای ما باقی نگذاشته اند.

هم اباعبدالله نسبت به حفظ حریم اهل بیت و حفظ آنها از معرض نامحرمان از هیچ تلاش و حرکتی فروگذاری نکردند و هم خود آن بزرگواران در کربلا و در طول اسارت هیچگاه و هیچ لحظه از حفظ حجاب و عفاف خود غفلت نکردند که اینها می‌تواند درس‌آموز برای جامعه امروز ما باشد.



[ جمعه 29 خرداد 1394  ] [ 11:14 AM ] [ زارع-مرادیان ]

دستهاي كوچك


زن فرانسوي دركنار قبر حضرت رقيه(ع)


جناب حجه الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ محمد مهدي تاج لنگرودي( واعظ ) صاحب تاليفات كثيره، دركتاب توسلات يا راه اميدواران صفحه 161، چاپ پنجم چنين مي نويسد: 

يكي از دوستانم كه خود اهل منبر بوده و در فن وخطابه وگويندگي از مشاهير است ومكرر براي زيارت قبر حضرت رقيه بنت الحسين (ع) به شام رفته است، روي منبر نقل مي‌كرد:

درحرم حضرت رقيه (ع) زن فرانسوي راديدند كه دوقاليچه گران قيمت به عنوان هديه به آستانه مقدسه آورده است مردم كه مي‌دانستند او فرانسوي و مسيحي است از ديدن اين عمل درتعجب شدند و با خود گفتند كه چه چيز باعث شده كه يك زن نامسلمان به اين جا آمده وهديه قيمتي آورده است چنين موقعي است كه حس كنجكاوي درافراد تحريك مي‌شود. روي همين اصل از او علت اين امر را پرسيدند و او در جواب گفت :
همان گونه كه مي‌دانيد من مسلمان نيستم، ولي وقتي كه از فرانسه به عنوان ماموريت به اين جا آمده بودم در منزلي كه مجاور اين آستانه بود مسكن كردم. اول شبي كه مي‌خواستم استراحت كنم صداي گريه شنيدم . چون آن صداها ادامه داشت وقطع نمي‌شد،‌پرسيدم اين گريه وصدااز كجاست ؟ در جواب گفتند : اين گريه‌ها از جوار قبر يك دختري است كه د راين نزديكي مدفون شده است . من خيال مي‌كردم كه آن دختر امروز مرده و امشب دفن شده است كه پدرومادروساير بازماندگان وي نوحه سرايي مي ‌كنند . ولي به من گفتند الان متجاوز از هزار سال است كه از مرگ ودفن او مي‌گذرد.

برشگفتي من افزوده شد و با خود گفتم كه چرا مردم بعد از صدها سال اين گونه ارادت به خرج مي‌دهند ؟ بعد معلوم شد اين دختر با دختران عادي فرق دارد: او دختر امام حسين (ع) است كه پدرش رامخالفين ودشمنان كشته‌اند وفرزندانش را به اين جا كه پايتخت يزيد بوده به اسيري آورده‌اند و اين دختر درهمين جا از فراق پدر جان سپرده ومدفون گشته است .

بعد ا زاين ماجرا روزي به اين جا آمدم. ديدم مردم ا زهر سو عاشقانه مي‌آيند ونذر مي‌كنند وهديه مي‌آورند ومتوسل ميشوند. محبت او چنان دردلم جا كرد كه علاقه زيادي به وي پيدا كردم.

پس از مدتي به عنوان زايمان مرا به بيمارستان وزايشگاه بردند. پس از معاينه به من گفتند كودك شماغيرطبيعي به دنيا مي‌آيد و ما ناچاراز عمل جراحي هستيم.

همين كه نام عمل جراحي راشنيدم دانستم كه دردهان مرگ قرارگرفته‌ام . خدايا چه كنم،‌ خدايا ناراحتم ، گرفتارم چه كنم،‌ چاره چيست ؟ وانديشيدم كه، چاره‌اي بجز توسل ندارم،‌و بايد متوسل شوم.....

به ناچار دستم را به سوي اين دختر دراز كرده وگفتم خدايا،‌ به حق اين دختري كه دراسارت كتك و تازيانه خورده است وبه حق پدرش كه امام برحق ونماينده رسولت بوده است و او را ازطريق ظلم كشته‌اند قسم مي‌دهم مرا از اين ورطه هلاكت نجات بده. آنگاه خود اين دختر رامخاطب قرارداده و گفتم : اگر من از اين ورطه هلاكت نجات يابم 2 قاليچه قيمتي به آستانه‌ات هديه مي‌كنم. 

خدا شاهد است پس از نذر كردن ومتوسل شدن،‌طولي نكشيد برخلاف انتظار اطبا ومتصديان زايمان،‌ناگهان فرزند به طور طبيعي متولد شد واز هلاكت نجات يافتم . اينكه نيز به عهد ونذرم وفا كرده وقاليچه‌ها راتقديم مي‌كنم.

 


[ جمعه 29 خرداد 1394  ] [ 10:56 AM ] [ زارع-مرادیان ]

تقديم به نازنين ترين دختر

 


 

من رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینم

 

غنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم

 

هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مــــن

 

تاابدحاجـــت روا گردنــــدازیک آمینــــــــــــــــم

 

پاک سوزدهرکه خواندسطری ازشرح کتابــم

 

دلبرومحبوبــــــــــــه ی محبوب دلبرآفرینـــــم

 

کربــــلا درروزعاشورابـــــلاانــــ ـــدربــــــــلابـود

 

دوربـــــابـــــایم بگردم،مبتـــــــلادرمبتــ لابـــود

 

من هم آخـــرنازنینــــم،نازنینـ ـــم،نازنینـــــــم

 

نوگــــــل آن عشقبـــــازاولیـــــــن وآخرینـــــم
 


[ جمعه 29 خرداد 1394  ] [ 10:52 AM ] [ زارع-مرادیان ]

تبريك عيد

 
 
 
 
 
23شعبان المعظم سالروز

 

ولادت حضرت رقیه(ع)بر تمامی

 

شیعیان و محبین آنحضرت مبارک باد

 



[ جمعه 29 خرداد 1394  ] [ 10:51 AM ] [ زارع-مرادیان ]