چادر یعنی آزادی

خدا طوطی و کلاغ را زشت آفرید. طوطی اعتراض کرد و زیبا شد.کلاغ به رضای خدا تن داد و حال، طوطی درقفس است و کلاغ  آزاد و رهاپس هر وقت کسی بهتون گفت کلاغ سیاه...



[ یک شنبه 25 مرداد 1394  ] [ 10:31 PM ] [ زارع-مرادیان ]

دجال را از خانه ها بیرون کنیم.

میدانید در قطب شمال گرگ هارا چطور شکار میکنند؟

روی تیغه ای خون ریخته و ان را در قالب یخی قرار میدهند و در طبیعت رها میکنند.
گرگ ان را میبیند-خون را.لیس میزند.

یخ اب شده و تیغه زبان گرگ را میبرد.
گرگ خون بیشتری میبیند و تصور میکند شکار خوبی بدست اورده...
بیشتر لیس میزندوخون خود را میخورد...
ان قدر از گرگ خون میرود ک توسط خودش میمیرد.
و این کاری است که ماهواره با شما میکند...
خودت خودت را میکشی
تصور میکنی گرگ دانایی هستی ولی تو قربانی یک سیستم کثیف شدی.
لقمه هایمان را حرام نکنیم.
دجال را از خانه ها بیرون کنیم.

 

 


[ یک شنبه 25 مرداد 1394  ] [ 10:28 PM ] [ زارع-مرادیان ]

روز دختر بود ولی ...

♥•٠·˙ 
روز دختر بود ولی ...
ولی بابایش نبود تا در آغوشش بگیرد، 
او را ببوسد و به او تبریک بگوید ...
بابایش را آدم بدها جلوی چشم خودش شهید کرده بودند،



[ یک شنبه 25 مرداد 1394  ] [ 12:42 PM ] [ زارع-مرادیان ]

بوسه بر خاك وطن بايد زد.

آري برادر تن رنجور تو داغ غربت داشت تا اينكه دگر بار پاي بر اين تربت پاك گذاشتي و لب بر اين خاك افلاكي.تو حتي آن زمان كه اسير دست دشمن بودي براي ما سرمشق آزادگي بودي تو با اسارت غريبه بودي.

 



[ یک شنبه 25 مرداد 1394  ] [ 12:38 PM ] [ زارع-مرادیان ]

بازگشت پرستوها

 

نتیجه تصویری برای بازگشت آزادگان به میهن اسلامی

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد

چه نکوتر آنکه مرغ‍‍ــی ز قفـس پریده باشد

پـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودند

چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد

من از آن یکی گـزیدم که بجـز یکـی ندیدم

که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد

عجب از حبیـبم آید که ملول می نماید

نکند که از رقیبان سـخنی شـنیده باشد

اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند

به کسی مبـاد از ما که بدی رسـیده باشد.

 



[ یک شنبه 25 مرداد 1394  ] [ 12:35 PM ] [ زارع-مرادیان ]

همسفر...

 

با همین"چادر و چفیه"شده ای همسفرم
تو فقط باش کنارم، شهادت با من

با همین"چادر و چفیه"شده ام همسفرت
ای به قربان تو یارم، شهادت با هم...

︵❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀‿︵‿



[ یک شنبه 25 مرداد 1394  ] [ 12:13 PM ] [ زارع-مرادیان ]

می خواهم برایت از معجزه ها بگویم !

 

♥•٠·˙
امشب می خواهم برایت از معجزه ها بگویم !
از زیبایی ها...
از حس ناب دختر بودن...

من الهه ی رحمت پروردگارم ! 
دنیای من نه در شمع و عروسک معنا پیدا می کند و نه در لواشک و پاستیل!!
اگر می خواهی دنیای مرا بفهمی ... ببین که وقتی بزرگ تر می شوم، چگونه با عشق و علاقه و داوطلبانه آزادی دخترانه ام را نثار حس مادر شدن می کنم... 
چگونه از خودم می گذرم و عشق را یه سجده در می آورم!

من جلوه گر ظرافت خدا هستم!!
اشک های من..
قلب ظریفم..
همه نشانه ی هنرمند بودن پروردگارم است! 
خدایی که مرا میان گل های همیشه معطر چادر نمازم به آغوش می کشد! 
من ، می توانم آنقدر پاک و معصوم باشم که روز میلاد ماه بانوی عالم روز من باشد! 

┘◄ روز دختر مبارک 



[ یک شنبه 25 مرداد 1394  ] [ 12:11 PM ] [ زارع-مرادیان ]