سواد رسانه ایی چرا؟؟؟

 

 گسترش رسانه های جمعی در دنیای امروز، یکی از علل اصلی تغییر سیک زندگی مردم است. این تغییر سبک زندگی، درعین حال، افزایش میزان مصرف رسانه ای انسان ها را نیز در پی دارد.
افزایش بی سابقۀ حجم پیام هایی که رسانه های نوین به ما و فرزندانمان می رسانند، باعث شده تا بخش بزرگی از اوقات فراغت ما و فرزندانمان به استفاده های گوناگون از رسانه ها اختصاص یابد.
محتوایی که ما از رسانه ها دریافت می کنیم، اغلب در یکی از سه قالب خبر، آموزش و سرگرمی دسته بندی می شود. از بین این قالب های سه گانه، سرگرمی ها به دلیل ارائۀ پیام های غیرمستقیم و جذابیت های بصری و خوشایندسازی اوقات فراغت مخاطبان، از حجم و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به دو نوع دیگر برخوردارند.
به همین دلیل، حتی اخبار و برنامه های آموزشی نیز تلاش می کنند از عنصر جذابیت برنامه های سرگرم کننده همچون طنز، موسیقی، صمیمیت بین مجری و عوامل سازندۀ برنامه و مخاطبان و... استفاده کنند.
تحقیقات نشان داده از آنجاکه مردم سرگرمی ها را جدی نمی گیرند و پیام های سرگرم کنندۀ رسانه ها را فقط به قصد خوشایندسازی اوقات خود تماشا می کنند یا می شنوند، چندان به تحلیل و تفسیر این پیام ها دقت نمی کنند و درواقع ریزبینی و موشکافی و تفکر نقدانه ای که مخاطبان در قبال اخبار یا برنامه های اموزشی دارند، در حوزۀ سرگرمی ها کاملاً به حاشیه رانده می شود.
 

به همان اندازه که اخبار وبرنامه های آموزشی را جدی می گیریم، تأثیرات برنامه های سرگرم کننده را بر سبک زندگی خود و فرزندانمان نیز جدی بگیریم.


همین موضوع منفعل که بسیاری از ما و فرزندانمان در قبال رسانه ها و به خصوص سرگرمی های رسانه ای داریم، باعث شده است که شئون مختلف سبک زندگی مان به تدریج و براثر تکرار پیام های رسانه ای، به شدت تحت تأثیر رسانه ها قرار گیرد و درواقع بیش از آنکه ما برای استفادۀ رسانه ای خود و فرزندادنمان برنامه ریزی کنیم، رسانه ها برای چگونگی رفتارها و روابط و شکل زندگی اجتماعی ما برنامه ریزی می کنند.
الگوسازی از طریق افراد مشهور یا ستاره ها یکی از جنبه های این تغییرات است.
ستاره ها اعم از هنرپیشگان، خوانندگان، ورزش کاران و... بر مردم و به خصوص نوجوانان، در چگونگی پوشش، معاشرت، تفریح، گرایش و همۀ آنچه به سبک زندگی انسان ها مربوط می شود، تأثیر می گذارند.
 


بدیهی است که نمی شود فرزندان را در مقابل این حجم از پیام های رسانه ای، بی پناه و بی پشتوانه رها کرد؛ بلکه به دانش و مهارتی نیاز است که به ما بیاموزد:
۱. چگونه مهارت های فنی برای کار با رسانه های نوین را کسب کنیم؛ به طوری  که ضمن استفادۀ حداکثری از فواید آن ها، از مضراتشان درامان باشیم و حرفه ای و ایمن از آن ها استفاده کنیم؛
۲. چگونه زمان و میزان مصرف رسانه ای خود و فرزندانمان را مدیریت کنیم که سایر شئون و روابط اجتماعی ما آسب نبیند و تقویت شود؛
۳. چگونه پیام های رسانه ای را برای خود و فرزندانمان تحلیل و تفسیر کنیم تا استفاده کننده ای فعال و دانا باشیم، نه منفعل و جاهل.
به دانش و مهارت یادشده، سواد رسانه ای می گویند.

 

منبع :سایت آستان قدس رضوی





[ چهارشنبه 18 بهمن 1396  ] [ 11:55 AM ] [ زارع-مرادیان ]

زنان انقلابی...

 

رهبر انقلاب: اگر احساسات و ایمان قوی زن‌ها نبود، شاید بسیاری از مردهای ما این قدرت را پیدا نمی‌کردند که در میدانهای سخت مبارزات حضور داشته باشند. ۶۸/۴/۱۵

 

 





[ سه شنبه 17 بهمن 1396  ] [ 1:38 PM ] [ زارع-مرادیان ]

دختران انقلاب...

شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. 

مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. 

بارها به مادرم گفت: مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ 

اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشته‌اید، چه جوابی می‌دهید؟ 

من دوست دارم اسمم «زینب» باشد.

#شهید چهارده ساله

________
به روایت از مادر«شهیده زینب کمائى»

 





[ سه شنبه 17 بهمن 1396  ] [ 1:35 PM ] [ زارع-مرادیان ]