داستانهایی از سیره امام صادق علیه السلام

معصومین علیهم السّلام حجت خدا بر زمینند، فرمانشان فرمان خداست و به همین دلیل است که در قرآن صریحا اشاره به وجوب اطاعتشان آمده، آنجا که مى ‏فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ‏/ از خدا و رسولش و اولو الامر اطاعت کنید، زیرا که نافرمانیشان موجب گمراهی، بدبختى و پریشانى است» (نساء/ 59).
سیره ائمه معصومین سلام اللّه علیهم اجمعین الهام گرفته از قرآن کریم است و همه طالبان کمال و مشتاقان رسیدن به اخلاق والاى اسلامى باید سعى در به کار بستن دستورات اخلاقى آنها داشته باشند چرا که بزرگترین وسیله براى بازسازى ایمان و اخلاق در میان مردم، پیروی از همین سیره و روش معصومین علیهم السلام مى‏ باشد. به همین مناسبت در این یادداشت به چند داستان کوتاه از زندگی امام صادق علیه السلام و سیره ایشان اشاره شده که می تواند سرلوحه و سرمشقی برای دیگران باشد.

پاسخ بدی با خوبی
«شَیْ‏ءٌ خَرَجَ مِنْ یَدِی لَا یَعُودُ إِلَیَّ»
یکى از حاجیان در مدینه خوابیده بود کیسه پولش را ربوده بودند. از جاى خود برخاست حضرت صادق علیه السلام مشغول نماز بود او را نشناخته دامنش را گرفت و گفت: تو کیسه پول ‏مرا برده‏ اى.
امام فرمود: کیسه پول ‏تو چه داشت؟ گفت: هزار دینار.
امام علیه السلام، آن مرد را به منزل خود برد و هزار دینار به او داد. وقتى پول را گرفت و به منزل خود برگشت دید کیسه پولش ‏در خانه است. با عذر خواهى خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیده پول را تقدیم کرد. امام علیه السّلام از گرفتن خوددارى نمود و فرمود: چیزى که دادیم پس نمى‏ گیریم.
آن مرد بعد جستجو نمود که این شخص کیست. گفتند جعفر بن محمّد صادق علیه السلام است؛ گفت: باید چنین کارى چون او بکند.
(مناقب آل أبی طالب علیهم السلام ج ‏4 ص 274 فصل فی معالی أموره ع).

تلاش برای کسب معاش
1- «خَرَجْتُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ‏ لِأَسْتَغْنِیَ عَنْ مِثْلِکَ»
عبد الاعلى آزاد شده آل سام گفته: در بین راه در مدینه به حضرت صادق علیه السّلام برخورد کردم. روز بسیار گرمى بود. عرض کردم: فدایت شوم با مقامى که نزد خدا دارى و خویشاوندى پیامبر، خود را چرا اینگونه در چنین روزى به زحمت انداخته ‏اى؟
فرمود: عبد الاعلى، به جستجوى روزى بیرون شدم تا از مثل تو بى ‏نیاز باشم.

2- «إِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَتَأَذَّى الرَّجُلُ بِحَرِّ الشَّمْسِ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَة»
در روایت دیگری می خوانیم ابى عمرو شیبانى گفت: حضرت صادق علیه السلام را دیدم که در دست بیلى و بر تن روپوشى خشن داشت و در باغ خود کار می کرد. عرق از پشت مبارکش می ریخت. عرض کردم: فدایت شوم اجازه دهید کمک کنم.
فرمود: من دوست دارم که مرد در راه جستجوى معیشت از حرارت آفتاب رنج ببرد.
(کافی چاپ إسلامیه ج ‏5 ص 76 باب ما یجب من الاقتداء ...).

اجرت کارگر
«أَعْطِهِمْ أُجُورَهُمْ قَبْلَ أَنْ یَجِفَّ عَرَقُهُم‏»
شعیب گفت: چند نفر کارگر براى حضرت صادق علیه السّلام گرفتم که در باغش کار کنند. قرار شد تا عصر کار کنند بعد از تمام شدن وقت که از کار دست کشیدند. امام علیه السّلام به معتب فرمود: اجرت اینها را قبل از اینکه عرقشان خشک شود بده.
‏(کافی چاپ إسلامیه ج ‏5 ص 289 باب کراهة استعمال الأجیر ...).

نان حلال
«مُجَالَدَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَال‏»
ابو جعفر فزارى گفت: حضرت صادق علیه السلام، غلام خود به نام مصادف را خواست و به او هزار دینار داد و فرمود: آماده مسافرت مصر شو، خانواده ‏ام زیاد شده‏ اند. مصادف جنس خرید و آماده شد. با عده ‏اى از تجار به مصر رفت. همین که نزدیک مصر رسیدند به قافله ‏اى برخورد کردند که از مصر خارج شده بود. از وضع اجناسى که آورده بودند سؤال کردند آن جنس مورد احتیاج همه بود.
گفتند: این جنس در بصره وجود ندارد. کاروانیان با یک دیگر هم قسم شدند و پیمان بستند که هر دینار را به یک دینار سود بدهند. پس از فروش پول خود را برداشته به طرف مدینه رفتند. مصادف خدمت امام علیه السلام آمد. دو کیسه زر داشت هر کدام هزار دینار. عرض کرد: فدایت شوم این کیسه اصل سرمایه است و این کیسه سود آن است.
امام علیه السلام فرمود: این سود زیاد است شما مگر در آن جنس چه کردید؟
جریان را شرح داد که چگونه قسم خوردند. فرمود: سبحان اللَّه هم قسم می شوید که در مقابل هر دینار یک دینار از مسلمانان سود بگیرید.
کیسه هزار دینار را برداشت و فرمود: من احتیاج به چنین سودى ندارم.
سپس فرمود: مصادف! پیکار با شمشیر ساده ‏تر است از بدست آوردن نان حلال.
(کافی چاپ إسلامیه ج 5 ص 161 باب الحلف فی الشراء و البیع).


ادامه مطلب
[ چهارشنبه 28 تیر 1396  ] [ 6:40 PM ] [ زارع-مرادیان ]

اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج

 

"السلام علیڪ یا صاحِبَ الزَّماڹِ"

ما با شما و غُربَتت کاری نداریم
بر دوش غِیر از مَعصیت باری نداریم

ای کاش می آمد زمانی تا بفهمیم
ارباب !! بهتر از شما یاری نداریم





[ چهارشنبه 28 تیر 1396  ] [ 6:21 PM ] [ زارع-مرادیان ]

سلام بر امام غریب بقیع

الا ای لاله ی خوشبو، عزیز آل پیغمبر
که بهر دین و قرآنت چنین گردیده ای پرپر
شده زین غم، گل خاتم، مدینه غرق در ماتم
دوصد لعنت به آنکس باد که مسمومت نمود از زهر





[ چهارشنبه 28 تیر 1396  ] [ 6:16 PM ] [ زارع-مرادیان ]