من یک ریحانه ام...
من یک ریحانه ام!!
روحم
به لطافت گلبرگ های گل است!!
با حجابم
نمیگذارم
هر رهگذری
تماشاگر لطافتم باشد‼️
من یک ریحانه ام!!
روحم
به لطافت گلبرگ های گل است!!
با حجابم
نمیگذارم
هر رهگذری
تماشاگر لطافتم باشد‼️
بانو !
چادر تو
عَلَم این جبهه ی جنگ نرم است
علمدار حیا
مبادا دشمن چادرت را از سرت بردارد
گردان فاطمی باید
با چادرش بوی یاس را در شهر پخش کند
این خانم با انتشار این تصویر درصفحه
اینستاگرامش مطلب جالبی رو نوشته که ترجمه میکنیم:
مثل همیشه در مترو نشسته بودم،
و مثل همیشه افرادی به من خیره شده بودند (از روی کنجکاوی یا تاسف ، یا شاید هم تنفر) که برایم مهم نبود!
یک خانمی روبروی من نشسته بود که به من نگاه میکرد و من تا نگاهش میکردم تا لبخند بزنم (لبخند البته پیدا نیست از زیر این حجاب) نگاهش را سریع برمیگرداند که مثلا من را زیر چشمی دید نمیزده...
اینقدر این کار را تکرار کرد که من با خودم گفتم حتما برم باهاش صحبت کنم و توجیه ش کنم ...
دیدم بلند شد ، کیفش را برداشت و همین که خواست پیاده شود ، سمت من آمد و یک کاغذی را تا کرد و به من داد و رفت!
با خودم گفتم چی میتونه باشه؟ شوخی بچه گانه؟ تهدید به مرگ؟ آدامس جویده شده لای کاغذ؟
کاغذ را که باز کردم نوشته بود:
☑️ تو در حجابت زیبا هستی ،
درست مثل ماه کامل در آسمان شب!