یافاطمه الزهرا (س)
چند روز دگر مانده زمین خم بشود
سایه مادرسادات زجهاڹ کم بشود
چندروز دگر باز علی می گوید
میخ و دیوار به پهلوی تومرهم بشود.
کنیز خوشبخت....
سلمان فاطمه (علیه السلام) را دید که با یک دست گهواره می جنباند و با دست دیگر، دستاس را می چرخاند.
- چرا از فضه که ندیم و کنیز شماست، کمک نمی گیرید؟
- من و فضه، کارهای خانه را تقسیم کرده ایم. امروز نوبت من است. فضه را فرستاده ام که استراحت کند.
فضه، ندیم و کمک کار زهرا (سلام الله علیها) بود؛ اما همچون یکی از اعضای خانواده، حرمت و احترام داشت. او نیز در خانه علی (علیه السلام) احساس بیگانگی نمی کرد.
وقتی پدر و مادر خانواده، برای بهبود فرزندانشان روزه می گرفتند، فضه نیز روزه دار می شد؛ با خنده آنان می خندید و در غم آنان غمگین می شد. آن شب هایی که علی و فاطمه (علیه السلام) غذای افطاری خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند، فضه نیز دست از طعام کشید و غذای خود را به مسکین یتیم و اسیر داد.
او راوی حدیث زهرا (علیه السلام)و دانای شریعت نیز بود. شبی که فاطمه (علیه السلام) بال معراج گشود و عمر خاکی را پشت سر گذاشت، فضه فرزندان بانوی خویش را در آغوش گرفته بود تا غم بی مادری را باور نکنند.
پس از فاطمه، فضه روزگار را به عبادت گذراند و نوشته اند: تا پایان عمر، پاسخ کسی را نداد مگر با آیه ای از قرآن.
منبع: حکایت خوبان، ص64
هزاران بار جان ما فداے فاطمہ
آفرینش شد بنا تنها براے فاطمہ
پس هزاران بار جان ما فداے فاطمہ
هرڪه مےخواهد فناے حضرٺ دلبر شود
نیسٺ راهے جز شود اول فناے فاطمہ
حدیث روز
ندبه های امام علی علیه السلام
از ندبه های امیرالمومنین علی(ع)
بر مزار هستی اش حضرت زهرا(س) کاملترین بانوی عالم...
▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀
زهرای من...
بعد از تو دنیا قشنگ نیست...
گریه می کنم و
از این می ترسم که بی تو
زیاد زنده بمانم ...
پس از تو،
آسمان و زمین زشت می نماید ...
و هیچگاه اندوه دلم نمی گشاید،
شبم بی خواب است و غم از دلم نمی رود، تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند...
ای رسول خدا!
پس از دختر برگزیده ات، شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن داری من به خاطر سیده زنان جهان از دست رفته است..
اما برای من، پیروی از سنت تو [که همان صبر باشد] در جدایی او موجب تسلیت است...
[مرگ زهرا] ضربتی بود که دل را خسته و غصه را پیوسته گردانید،
چه زود جمع ما به پریشانی کشیده شد .
شکایت [خود را] به خدا می برم و دخترت خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستم ها کردند ...
بعد از تو به چه چیزی آرامش یابم ای دختر محمد؟
اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می ماندم...
و در این مصیبت بزرگ چون فرزند-مرده، جوی اشک از دیدگانم می راندم ...
+ اصول کافی، ج 1، ص 458و459; بحار الانوار، ج 43صص 194 و 193
از پشت در آید صدا مهدی بیا ....
مـجنــــون حریف گریه ے لیلا نــــمـے شوב
בرב فراق بے تو مــבاوا نــــمـے شوב
آب از سرم گذشته בر این اوج بے کسے
ساحل حریف طعنــــه ے בریا نــــمـے شوב
בلخوش به هیتے که همـیشه حضور توست
آقا نــــگاه کن کم ز تو آقا نــــمـے شوב
آقا شنــــیـבه ام که بهار ظهور تو
بے انــــتقام حضرت زهرا نــــمـے شوב
آقا تو را به پهلوے زهرا ظهور
בرב مــבینــــه بے تو مــבاوا نــــمـے شوב