شهر خدا....

قال رسول الله (ص): «أیُّهَا النّاسُ إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللهِ بِالبَرِکَهِ وَ الرَّحمهِ وَ المَغفِرَهِ .....[1]
این رسول خدا است که ندا می دهد: آی مردم، شهر خدا با (دستانی پر از) برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است..
شهرها همه در ظرف مکان جای ندارند. خداوند مهربان در عالم شهری دارد، که در ظرف زمان قرار یافته است. شهر خدا که در زمانی معلوم و با گنجایشی نامحدود، همه ساله محل اقامت مهمانان خدای بزرگ می شود، همان خانه ی ملکوتی خداست و ضیافت خانه ی ملک پادشاهی پروردگار رحمان است که با عظمت بی نظیری، مانند قلعه ای یا برج و باروهای بلند بر روی تپه ای از باغستان بهشت بنا شده است. شهری که در آن این بار ملائکه به دور ساکنان خانه ی خدا طواف می کنند و برای پذیرایی مهمانان خدا مُحرم می شوند.
این شهر باستانی که قدمت آن به ابتدای خلقت می رسد[2] و در جای جای آن اثر قدم های پاک اولیاء  الهی پیداست، در ابتدا مهمان خانه ی پیامبر آن خدا بوده است و هم اکنون آن قدر وسعت یافته است که تمام امت آخرین پیامبر می توانند به آن راه یابند. کوچه پس کوچه های این شهر قدیمی، همه به خود خدا منتهی می شوند.
 
کوچه پس کوچه های این شهر قدیمی، همه به خوده خدا منتهی می شوند.

 


ادامه مطلب
[ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397  ] [ 9:36 PM ] [ زارع-مرادیان ]

معلمی شغل انبیا...

نتیجه تصویری برای معلم روزت مبارک

 

 

عارفان علم عاشق می شوند بهتریــن مردم معــلم می شونــد

عشق بارانش متمم می شود هر که عاشق شد معلم می شود

روی سخنم با معلمان و اساتید گرامی است، با شما معلمان دلسوز و مهربان. با سلامی گرم و آرزوی توفیقات الهی برای تک تک شما مهربانان. اوراق زرین تاریخ تربیت، سیمای درخشان مربیان نام آوری چون ابراهیم (علیه السلام)، موسی (علیه السلام)، عیسی (علیه السلام)، علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، زینب (سلام الله علیها) و ... را بر خود نقش ابدی زده، آنان که با پیکار مقدس خویش حماسه های شکوهمند و جاوید در سازندگی انسان متعهد به وجود آورند و با تزکیه و تعلیم، کاخ بلند علم و فضیلت را بنا نهاده و پرچم توحید را برافراشته اند.

امروز، ای معلم عزیزم که ادامه ی این نهضت عظیم را بر عهده گرفته ای و من امیدوارم که با نوشتن این چند سطر توانسته باشم سپاس بی کرانم را به تمامی معلمانم برسانم.

خالی از لطف نیست در این نوشتار اشاره داشته باشیم به معلم بزرگ انقلاب، رهبر کبیرمان حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) که ایشان تربیت و تعلیم را همسنگ یکدیگر می دانستند.

امام بزرگوار در درس های خود مطالب علمی و اخلاقی را از یکدیگر جدا نمی دانستند، درس ایشان تنها یک سلسله مباحث علمی نبود؛ ایشان به روشی تدریس می نمودند که در لابلای درس، طلبه ی واقعی نیز تربیت می کردند. هدف ایشان، این نبود که تنها یک سلسله مطالب از استاد به شاگرد منتقل شود، بلکه ایشان شاگردانی تربیت می کردند که حقیقتاً برای آینده ی اسلام مفید باشند. [1] (ستوده، پا به پای آفتاب، ج4، ص69)

امام بزرگوار در درس های خود مطالب علمی و اخلاقی را از یکدیگر جدا نمی دانستند، درس ایشان تنها یک سلسله مباحث علمی نبود؛ ایشان به روشی تدریس می نمودند که در لابلای درس، طلبه ی واقعی نیز تربیت می کردند.

امام (رحمة الله علیه) علما را تجلیل می فرمودند و طلبه ها را دوست داشتند؛ به ویژه وقتی طلبه ای را با استعداد ویژه ای می دیدند، او را گرامی می داشتند. [2] (همان، ج2، ص107)

چه خوب است اساتید معزز حوزه های علمیه از آن پیر مرادشان الگو بگیرند و همواره بر کرسی تدریس، تزکیه و تعلیم را به هم آمیخته [3] (آل عمران:164) و در گوش جان طلاب و دانش پژوهان بنوشانند تا چونان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شده و معلمی ایشان کاری انبیایی شود و همان گونه که پیر جماران معشوق شاگردانش بود، این عشق میان معلم و متعلم نهادینه شود.

از جمله دیگر بزرگان دین، آیت الله عبدالکریم حائری بودند که از اولیای الهی به شمار می رفتند و مصداق کلام الهی «مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا باز نمی دارد»، [4] (نور:37) بودند. ایشان پیش از مجهز شدن به دانش عقل و نقل، به نفس خویش پرداختند.

آیت الله حائری جزء مردان نادری بودند که کلام حق را از مأذنه ی مصحف الهی شنیدند و با تمام جانشان به ندای الهی لبیک گفتند. [5] (ر.ک: کاظمینی، میرزا محمد، دانشنامه مشاهیر یزد)

چه خوب است اساتید معزز حوزه های علمیه از آن پیر مرادشان الگو بگیرند و همواره بر کرسی تدریس، تزکیه و تعلیم را به هم آمیخته و در گوش جان طلاب و دانش پژوهان بنیوشانند.

در ایران اسلامی پشتوانه های محکمی همچون این استادان بزرگوار فراوانند، کسانی که به حقیقت زندگی زاهدانه ای داشتند و زندگی، شیوه و روش آنها در برخورد با اطرافیانشان، خود بزرگ ترین کلاس درس برای شاگردانشان بود.

در این نوشتار فرصت را غنیمت شمرده و از تمام معلمینی که در طول این سالها الفبای زندگی را به من آموختند، قدردانی می کنم.

معلم عزیزم، اکنون که من معلم فرزندم شده ام، درک می کنم که ورق های دفتر من سیاه می شد و گیسوان تو سپید، من قد می کشیدم و تو پشت خم می کردی. سپاسگزارم بابت آن زمان که پای درست می نشستم و تو الفبای عشق را به من می آموختی. آن زمان که دل من از گوهر کلمات خالی بود، تو مرا سرشار از واژه های روشن می کردی. سالهاست که از آن لحظه های شیرین می گذرد ولی یاد و نام تو هنوز برای من زنده است و قصه های شبانه ی دخترکم را با خاطرات روزهای با تو بودن آغاز می کنم.

معلم عزیزم دعای خیرت را همیشه بدرقه ی راه همه ی شاگردانت کن تا در مرور حدیث زندگی با یاد خدایی که آرامش دهنده ی دلهاست، آرام گیریم.

آن زمان ها برایم از دانایی می گفتی و محبت را به من می آموختی. من در سایه سار وجودت پیش می رفتم و قدم از قدم بر می داشتم. ای کاش هنوز کنارم بودی، سخت است اکنون که هم مراقب خودم باشم، هم فرزندم تا در پرتگاه ها و لغزش گاه های زندگی نیافتیم.

چه زیبا من را به شکیبایی و صبوری سوق می دادی که صبر تلخ است و میوه اش شیرین. امروز به یاد و احترام حرف های تو که سراسر برابر با عملت بود، قامت خم می کنم و در زلال کلمات و خاطراتت رها می شوم.

معلم عزیزم دعای خیرت را همیشه بدرقه ی راه همه ی شاگردانت کن تا در مرور حدیث زندگی با یاد خدایی که آرامش دهنده ی دلهاست، [6] (رعد:28) آرام گیریم.

--------------------------------------------------------------

پی نوشت ها:

1. ستوده، امیر رضا، پا به پای آفتاب، تهران، پنجره، 1388، ج4، ص69.

2. پا به پای آفتاب، ج2، ص107.

3. یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ.

4. رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللهِ.

5. ر.ک: کاظمینی، میرزامحمد، دانشنامه مشاهیر یزد، ریحانة الرسول، ۱۳۸۲ش.

6. أَلاَ بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.





[ سه شنبه 11 اردیبهشت 1397  ] [ 4:32 PM ] [ زارع-مرادیان ]

کتاب بخوانیم...

چای اول

مشخصات کتاب:

عنوان: چای اول

نویسنده: عبدالاحد اسلامی

ناشر: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)

سال چاپ:93

 

قسمتی از کتاب:

عصر جمعه بود و همه چیز آماده. صدای زنگ در همه را به سوی خود جلب کرد. حتما خواستگارها بودند. مادرم در حالی که داشت چادرش را سرش می کرد، صدایم زد: «مریم، دخترم، آماده شدی؟ تا نگفتم پیش خواستگارها نیایی ها!

من اولین دختر خانواده بودمبا خودم می گفتم: «این آقا امیر حسین که اطرافیان این قدر از او تعریف می کنند چه شکلیه؟ مرد زندگی هست یا نه ؟...... امروز قرار بود من و امیرحسین با هم صحبت کنیم. اضطراب داشتم ......

5ad72161c9524.png

در این نوشتار به برخی از بایسته‌های خواستگاری و دقت در گزینش همسر پرداخته شده و آداب و رسوم اخلاقی و شرعی مربوط به آن بیان شده است برخی از راهکارهای مربوط به حل مشکلات ابتدای ازدواج و تشکیل خانواده و برخی از آسیب‌های مربوط به آن از دیگر موضوعات مطرح شده در این کتاب است.

نویسنده در ادامه به برخی از نکات اخلاقی مربوط به خواستگاری و انتخاب همسر اشاره نموده و برخی از ضوابط مربوط به تعیین مهریه برای همسر آینده، تعیین شیربهاء، مسایل شرعی مربوط به ارتباط دختر و پسر، شیوه‌های تحقیق در مورد همسر آینده، استخاره کردن، تهیه جهیزیه برای دختر، تسهیل امر ازدواج، مراسم عقد و عروسی و برخی از هشدارهای لازم در این زمینه را با توجه به آموزه‌ها و دستورات دین اسلام بیان کرده است.

 

 





[ پنج شنبه 30 فروردین 1397  ] [ 10:44 PM ] [ زارع-مرادیان ]