اگر شماها به خدا و رسول خدا ایمان مى داشتید به کودکان خود عطوف و مهربان بودید.

14256998710241054394.jpg

اگر شماها به خدا و رسول خدا ایمان مى داشتید به کودکان خود عطوف و مهربان بودید.

روزى پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با جمعى از مسلمین در نقطه اى نماز مى گذارد.موقعى که آن حضرت به سجده مى رفت، امام حسین علیه السلام (بنابر قولى امامحسن علیه السلام ) که کودک خردسالى بود به پشت سوار مى شد و پاهاى خود را حرکت مى داد و هى هى مى کرد. وقتى پیغمبر مى خواست سر از سجده بردارد او رامى گرفت ، پهلوى خود به زمین مى گذارد باز در سجده و تا پایان نماز طفل مکرر به پشت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سوار مى شد. یک نفر یهودى ناظر این جریان بود، پس از نماز به حضرت عرض کرد: شما با کودکان طورى رفتار مى کنید که ما هرگز چنین نمى کنیم. پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در جوابفرمود: اگر شماها به خدا و رسول خدا ایمان مى داشتید به کودکان خود عطوف ومهربان بودید. مهر و محبت پیغمبر عظیم الشأن نسبت به کودک، مرد یهودى را سخت تحت تاثیر قرار داد و صمیمانه آئین اسلام را پذیرفت.

منبع: بحار الانوار، ج10 ، ص83


ادامه مطلب


[ شنبه 26 دی 1394  ] [ 3:09 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

مشغول خواندن سوره‌ی کهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم

87983187540169490362.jpg

مشغول خواندن سوره‌ی کهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم

در یکی از جنگ‌ها که پیامبر همراه لشکر بودند، در شبی که پاسبانی لشکر اسلام بر عهده‌ی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود،نصف اول شب نصیبِ،‌عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس عمار خوابید و تنهابُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یکی از کفار به قصد شبیخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خیال اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمی‌داد که انسانست یا حیوان یا درخت برای اینکه از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیکر عباد نشست واو اَبداً اعتنایی نکرد، تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز حرکت نکرد تیر سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار رابیدار نمود عمار دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرده گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نکردی عباد گفت: مشغول خواندن سوره‌ی کهف درنماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نمی‌ترسیدم که دشمن بر سرم برسد و صدمه‌ای به پیغمبر برساند و کوتاهی در این نگهبانی که به من واگذار شده کرده باشم هرگز نماز را کوتاه نمی‌کردم اگر چه جانم را از دست می‌دادم.[1]

[1] . سفینه البحار، ج2، ص145.

 


ادامه مطلب


[ شنبه 26 دی 1394  ] [ 3:07 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نمازی که رسول خدا به علی علیه السلام یاد داد

66457795800279491234.jpeg

نمازی که رسول خدا به علی علیه السلام یاد داد :

حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمودند : هنگام وفات پیغمبر صل الله علیه و آله گفتم : یا رسول الله ! ما راوصیت فرما . فرمودند : به دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء سفارشتان می کنم . در رکعت اول حمد و سیزدهمرتبه سوره زلزال و در رکعت دوم حمد و پانزده مرتبه توحید . البته هر کس در هر ماهی چنین کند از متقین باشدو اگر در هر سال انجام دهد از محسنین نوشته می شود و اگر در هر جمعه یک بار انجام دهد از نمازگزاران نوشتهمی شود و اگر در هر شب انجام دهد در بهشت همسایه من باشد و ثوابش را جز خدای رب العالمین جل و اعلی روشن نسازد.

منبع : ختوم و اذکار ج ۲ ص ۴۰۰


ادامه مطلب


[ شنبه 26 دی 1394  ] [ 3:06 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

«مسجد بهلول»

«مسجد بهلول»
 
94971810842497257905.jpg
 
گروهی از مردم در حال ساخت مسجد بودند، بهلول سر رسید و پرسید چه می‌کنید؟ گفتند:«مسجد می‌سازیم، گفت:« برای چه؟ پاسخ دادند:«برای چه ندارد؟ برای رضای خدا». بهلول می‌خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودش بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند، «مسجد بهلول» سپس شبانه آن را بالای در مسجد نصب کرد،‌ سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند در بالای در مسجد نوشته شده است،‌«مسجد بهلول» ناراحت شدند، بهلول را پیدا کرده به باد کتک گرفتند، که زحمات دیگران را بهنام خودت قلمداد می‌کنی؟ بهلول گفت:«مگر شما نگفتید، که مسجد را برای رضایخدا ساخته‌ایم، فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته‌ام، خدا که اشتباه نمی‌کند.

منبع : کتاب عدل الهی


ادامه مطلب


[ شنبه 26 دی 1394  ] [ 3:04 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]