در نماز هم که با خدا حرف میزنید

در نماز هم که با خدا حرف میزنید

30656742008914867468.jpeg

شما فرض کنید همین معانی اذکار نمازرا که بلدید و ترجمه‌اش را میدانید، اگر انسان از اوّل با توجّه به معنا، بدون این که حواسش به چیزی در بیرون و درون و ذهن و خارج برود - همین‌طور که الان من با شما حرف میزنم؛ یعنی در طول مدّتی که من با شما صحبت میکنم، شما یک لحظه از ذهن من خارج نمیشوید، دائم دارم با شما مخاطبه میکنم - واقعاً با خدا حرف بزند، کافی است. این چیز خیلی زیادی نیست؛ چیزی بیشتر ازاین را از ما نخواسته‌اند. شما با دوستتان یا با یک آدم معمولی که حرف میزنید، دائم متوجه او هستید، معنای حرفتان را میفهمید که چه دارید به او میگویید، اراده شما برایتان مشخّص است. در نماز هم که با خدا حرف میزنید، همین‌طور حرف بزنید. اگر شما یک نماز را همین‌طور شروع کنید، اواسط نمازکه این حالت را ادامه دادید، ناگهان احساس میکنید قلبتان از جایی چیزی را میگیرد؛ یک احساس را از جایی درک میکند؛ با شما حرف زده میشود؛ قلب شما دقیق میشود و درست آن جواب را که باید بگیرید، میگیرید. البته ممکن است در اوایل، یک قدری مبهم باشد. البته شما جوانان نورانیای هستید؛ شما کارتان خیلی آسانتر از ماست. شما خیلی زودتر و خیلی روشنتر پیام الهی را درک میکنید. خدا با شما حرف میزند، به شما جواب میدهد و شما این جواب را در دل خودتان حس می کنید.
بیانات مقام معظم رهبری  در دیدار جمعی از دانشجویان مجروح حادثه‌ی کوی دانشگاه‌ 78/05/04

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 24 خرداد 1394  ] [ 2:38 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آشنایی کودک با نماز از نظر امام صادق علیه السلام

آشنایی کودک با نماز از نظر امام صادق علیه السلام

81876291108779971431.jpg

امام صادق علیه السلام می‏فرمایند:«هنگامی که کودک به سن 3 سالگی‏ رسید به او یاد دهید هفت مرتبه بگوید: لا اله الا اللّه همین که 3 سال و هفت ماهو 20 روزه شد، دومین جمله یعنی‏ محمد رسول اللّه را یاد دهید که 7 مرتبه  تکرار کند. وقتی 4 ساله‏ شد، 7مرتبه صلوات بر پیامبر بفرستد. در 5 سالگی دست چپ و راست را یادش دهید و وقتی آن را شناخت‏ او را در جهت قبله قرار داده،از او بخواهید که سجده کند. در پایان 6 سالگی به او بگویید که نماز بگذارد و رکوع‏ و سجود را به او یاد دهید.در پایان 7 سالگی شستن دست‏ها و صورت را یادش دهید و به او بگویید که نماز بخواند. در پایان 9 سالگی نماز ووضو یادش دهید.»[1]

[1]. وسائل الشیعة، ج15، ص


ادامه مطلب


[ یک شنبه 24 خرداد 1394  ] [ 2:37 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

فلسفه و معنای وضو چیست؟

فلسفه و معنای وضو چیست؟

89022030424201903541.jpg

وضو گرفتن برای نمازهای واجب غیر از نماز میت، واجب است.[1]

وضو گرفتن آثار بسیار زیادی دارد. به عنوان نمونه: سبب آرامش، سلامت جسم، بر طرف شدن غم و غصه و سبب دوری شیطان از انسان می‎شود.

در این زمینه پیامبر اکرم می‎فرمایند: «وضوی بعد از غذا همّ و غم را برطرف می‌کند»[2]، و آثار بسیار دیگری که تحقیق مفصلی در این زمینه می خواهد.

اما بحث مهم‎تر از آثار وضو، دانستن فلسفه و معنای وضو است. در این زمینه پیامبر اکرم صلی‎الله‎علیه‎وآله می‎فرمایند: «اما معنای وضوی تو این است که وقتی دستت را در ظرف آب گذاشتی و بسم‎الله گفتی، گناهانی را که با دست انجام دادی، فرو می‎ریزد و هنگامی که صورتت را شستی، گناهانی که با دو چشم و زبانت انجام دادی، فرو می‎ریزد و هنگامی که دو دستت را تا آرنج شستی،گناهانی که با دست راست و چپت انجام داده ای فرو می‎ریزد، و وقتی سر و پاها را مسح می‎کنی، گناهانی که بسویش قدم برداشتی فرو می‎ریزد. این فوایدیاست که از وضو به تو می رسد.[3]

البته لازم به ذکر است، مقصود از بخشیدن گناهان در این‎جا، غیر از حق‎الناس است، زیرا حق‎‏الناس تا صاحبش راضی نشود بخشیده نمی‎شود.

-------------------------

پی نوشت:

[1] رساله مراجع مسأله 316
[2] کافی، ج 6، ص 290.به نقل از سایت اسلام کوئست
[3] سفینه البحار، ج2، ص665

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 24 خرداد 1394  ] [ 2:37 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

شوق به نیایش

شوق به نیایش

01934512222032602644.jpg

عارفان، مشتاق زمزمه و گفتگو با محبوب‌اند. چه کسی از پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)  عارف‌تر و عاشق‌تر به پروردگار بود؟ نشانه‌ی ایناشتیاق، چشم دوختن به وقت نماز و حالت انتظار برای اذان بود.
ایشان بخشی از وقت خود را در خانه اختصاص به عبادت می‌داد.[1] در همه حال، نشستن وبرخاستن حضرت همراه با یاد خدا بود.[2] و می‌فرمود: «روشنایی چشم من در نماز و روزه قرار داده شده است».[3]
در ماه‌های رمضان عاشقانه‌تر عبادت می‌کرد. اواخر رمضان می‌فرمود برای او خیمه‌ای در مسجد بزدند، از زنان فاصله می‌گرفت، رختخوابش را جمع می‌کرد و خود را فارغ و خالص برای اعتکاف وعبادت می‌ساخت به ابوذر غفاری می‌فرمود:«‌ای ابوذر! خداوند نماز را محبوب من ساخته است هم‌چنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار داده است، گرسنه هر گاه طعام بخورد سیر می‌شود و تشنه با خوردن آب سیراب می‌گردد، ولی من از نماز سیر نمی‌شوم».[4]

پی نوشت ها:

[1]. المحجّة البیضاء، فیض کاشانى، انتشارات جامعۀ مدرسین، قم، ج4،ص160.
[2]. «وکانَ لایَقومُ ولایَجلِسُ اِلاّ عَلى ذِکراللّه»، همان، ص١٣٠.
[3]. سنن النبى، ص٢۶٨.
[4]. «. . . وَاَنا لااَشْبَعُ مِنَ الصّلاةِ»، سنن النبى، ص٢۶٩.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 24 خرداد 1394  ] [ 2:36 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]