اولين نماز جماعت در روى زمين

اولين نماز جماعت در روى زمين

http://www.axgig.com/images/84615911299977060540.jpg

عفيف كندى نقل مى كند،در دوران جاهليت و آغاز بعث براى خريد لباس و عطر جهت خانوده ام به مكه مسافرت كردم ،و با عباس بن عبد المطلب كه فروشنده كالا و لوازم زندگى بود ملاقات نمود و در نزد او بوده و به كعبه مى نگريستم در حالى كه خورشيد به سقف آسمان چسبيده و ظهرى بسيار گرم بود،ناگهان ديدم جوانى آمد و به آسمان نگاه كرد و سپس ‍ روبروى كعبه ايستاد و مشغول نماز شد. چند لحظه بعد ديدم نوجوانى آمد و در طرف راست او ايستاد،و سپس چند لحظه نگذشت كه بانويى را ديدم و پشت سر آن نفر به نماز ايستاد ديدم آن جوان به ركوع و سپس به سجده رفت ،و آن نوجوان و زن نيز ركوع و سجده به جا آورند به عباس گفتم :موضوع بزرگ و عجيبى مى بينم ؟ گفت آرى ، امر عظيمى است آيا مى دانى اين جوان و آن نوجوان و آن زن كيستند؟ گفتم :نه گفت آن جوان محمد بن عبدالله است و اين نوجوان على است و آن زن خديجه مى باشد،و پسر برادرم مى گويد:خداوند خالق به اين دين و روش فرمان داده است .سوگند به خدا در همه روى زمين ،غير از اين سه نفر در اين (اسلام ) نيافته(1)

1- تاريخ طبرى ج 2 ص 56

منبع : http://book.i20.ir


ادامه مطلب


[ سه شنبه 5 مرداد 1395  ] [ 6:37 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز شب/ حالى براى نماز

نماز شب/ حالى براى نماز

http://www.axgig.com/images/94022372741846688929.jpg

نماز شب های شهيد عبد الحسين برونسى

يك ساعتى مانده بود به اذان صبح، جلسه تمام شد، آمديم گردان . قبل از جلسه همه رفته بوديم شناسايى. عبدالحسين طرف شير آب رفت و وضو گرفت ، بيشتر فشار كار روى او بود و احتمالا ازهمه ما خسته تر، اما بعد از اين كه وضو گرفت شروع به خواندن نماز كرد.

ما همه به سنگر رفتيم تا بخوابيم ، فكر نمى كرديم او حالى براى نماز شب داشته باشد، اما او نماز شب را خواند. اذان صبح همه را براى نماز بيدار كرد. «بلند شين نمازه»، بلند شديم ، پلك هايمان را به هم ماليديم ، چند لحظه طول كشيد، صورتش را نگاه كردم ، مثل هميشه مى خنديد، انگار ديشب هم نماز باحالى خوانده بود.

منبع: ستاد اقامه نماز

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 3 مرداد 1395  ] [ 6:51 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

تعقیب شبانه!

تعقیب شبانه!

 

http://www.axgig.com/images/97652752001426913914.jpg

خاطراتی زیبا از شهید مهدی صبوری...

 

مدتها بود متوجه غيبت هاى نيمه شب مهدى شده بودم . شبى دوستم را بيدار كردم و گفتم : صبورى رفت ، پاشو بريم ببينيم كجا مي ره. خواب آلود گفت : تو چكار دارى، بگير بخواب . پتو را به سرش كشيد و خوابيد. بلند شدم و پاورچين مسير حركت مهدى را گرفتم و رفتم ، از دور مى پاييدمش ، رفت توى نخلستان ها و زير درختى به نماز ايستاد، لحظه اى بعد صداى گريه و ناله اش بلند شد، برگشتم ، شب بعد و شب هاى بعد هر چه انتظار كشيدم ، مهدى نرفت ، بالاخره كنجكاوى امانم را بريد گفتم : مهدى چرا سر پستت نمى روى؟ اخمى كرد و گفت : « تو اگر مى خواستى من سر پستم بروم آنجا را اشغال نمى كردى».
شرمنده سر به زير انداختم. يك سؤال در ذهنم شكل گرفت، چطور فهميده بود؟!

منبع : وارث


ادامه مطلب


[ یک شنبه 3 مرداد 1395  ] [ 6:09 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

گريه هاي شيخ عباس قمي (قدس سره)

گريه هاي شيخ عباس قمي (قدس سره)

http://www.axgig.com/images/42683405845051679746.jpg

فرزند شيخ عباس صاحب كتاب مفاتيح الجنان مي گويد: يك روز صبح پدرم برخاست و شروع به گريه كرد، از او پرسيدم چرا اشك مي ريزيد؟
فرمود: براي اين كه شب گذشته نماز شب نخواندم!
 
گفتم: پدرجان نماز شب كه مستحب است و واجب نيست، شما كه ترك واجب نكرده ايد و حرامي بجا نياورده ايد چرا اينطور نگرانيد؟
 
فرمود: فرزندم! نگراني من از اين است كه من چه كرده ام كه بايد توفيق نماز شب خواندن از من سلب شود.!!!
 
منبع : http://portal.anhar.ir

ادامه مطلب


[ شنبه 2 مرداد 1395  ] [ 7:08 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]