لطیفه ‏هایى از احکام

لطیفه ‏هایى از احکام

64333609460443935766.jpg

 میرزا ندیم، شبى به مسجد حاج میرزا هادى رفته و از شدت مستى به گوش ه‏اى افتاده بود.

صبح امام جماعت ‏براى نماز به مسجد آمد، تا او را دید گفت: او را بکشید و از مسجد بیرونش کنید.

او گفت: آخوند مگر من مد «والضالین‏» هستم که مرا بکشند.

منبع:http://qunoot.net





[ سه شنبه 26 خرداد 1394  ] [ 10:36 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]