جشن به خاطر نماز
جشن به خاطر نماز
مردم گروه گروه به طرف منزل سید بن طاووس میرفتند، کوچه شلوغ بود. شاگردان سید نمیدانستند که جشن به چه مناسبتی برگزار میشود. هر کدام در ذهن خود گمانی میزد، اما از آن مطمئن نبود. یکی میگفت لابد عید است و ما نمیدانیم. آن دیگری مناسبتی دیگر حدس میزد. اما همگی سید را خوب میشناختند و میدانستند حتما آن جشن مناسبتی دارد.
منزل سید پر بود از جمعیت. ذکر صلوات و قرائت شعر در مدح ائمه فضای خانه را پر کرده بود و در این میان تنها سید بود که میدانست آن جشن برای چیست.
سکوت سید طاقت شاگردان را طاق کرده بود. سرانجام یکی از آنها پرسید: اگر مناسبت جشن را بدانیم، بیشتر خوشحال خواهیم شد.
تبسم شیرینی بر چهره سید نقش بست و گفت: امروز یکی از بهترین روزهای عمر من است. چندین سال پیش در چنین روزی من به سن تکلیف رسیدم و لیاقت آن را پیدا کردم که مورد خطاب خداوند رحمان باشم و به ادای تکلیف الهی بپردازم. از این جهت من هر سال این روز را جشن میگیرم. (1)
1) نماز، سرود ایمان / ص 33