من ندانم کيستم اما شما را دوست دارم
هر که هـستم خاندان مصطفي را دوست دارم
مرغ روحم چون کبوتر پر زند سوي مديـنه
هم خراسان هم نجف هم کربلا را دوست دارم
کمتر از آنم که باشـم بنده ي شاه ولايـت
گر چه خــــــــود آلوده ام اهل ولا را دوست دارم
دوستـــي از دوستان دوستان اهل بيتـم
هر که هستــم شيعيان مرتضي را دوست دارم
گر نکير و منکرم پرسند آوردي چه با خــود
در جواب هر دو گــــــويم من رضا را دوست دارم