نكاتي در باب آداب زيارت
براي مشرف شدن به حرم حضرت علي بن موسي الرضا (عليهالسلام) نكات و موارد متعددي در روايات ذكر شده است و بزرگان دين هم هر كدام نكات خاص و ويژهاي را عمل مينمودهاند كه در اينجا به بخشي از آنها اشاره ميشود.
آنچه مسلم است اينكه زائر براساس توان نسبت به انجام اين اعمال اقدام مينمايد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
« ستدفن بضعة منى بخراسان ما زارها مكروب الا نفس الله كربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه» (1) ؛ پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنهكارى او را زیارت نكند جز این كه خداوند گرفتارى او را برطرف سازد و گناهانش را ببخشاید.
امام رضا علیه السلام میفرماید:
اگر بخواهيم آثار و بركات زيارت امام هشتم (ع) را با استفاده از روايات نقل شده از حضرات معصومين (ع) متذكر شويم بايد به موارد زير اشاره كنيم.
1- گشايش در هر گرفتاري
حضرت امام علي النقي (ع): كسي كه از خدا حاجتي مي خواهد بايد قبر جدم رضا (ع) را در طوس زيارت نمايد در حالي كه غسل كرده و بالاي سر حضرتش دو ركعت نماز گزارد و در قنوت خويش از خداي تعالي حاجت خود را بخواهد، پس حتما دعاي او مستجاب مي شود ، مادام كه گناهي يا قطع رحم را نخواسته باشد.
همانا محل قبر آن حضرت (ع) قطعهاي از بهشت است كه هيچ مومني آن را زيارت نمي كند جز آنكه خداي تعالي او را از آتش آزاد نموده و به سراي آرامش (بهشت) وارد مي نمايد.
شفایافته: کلثوم رضایى
23 ساله اهل و ساکن بهشهر
تاریخ شفا: اول خرداد 1372
نوع بیمارى: غده بدخیم سرطانى در سینه
کلثوم آرام سرش را از روى بالش برداشت، انگار قسمت چپ بدنش را به سختى مى فشردند، درد تمام وجودش را گرفته بود و لحظه اى امانش نمى داد، بى اختیار شروع به گریه کرد.
لحظه اى بعد مادرش به کنارش آمد و از حال او جویا شد او ناحیه اى را که درد مى کرد به مادرش نشان داد. چرا که او ساکن بهشهر بود و بیش از 22 بهار از عمرش نمى گذشت. براى مادر و پدرش که مرد زحمتکشى بود، غیر قابل تصور بود که در این سن او دچار بیمارى مرموز و کشنده اى شود.
در جاهليت تاريخ ما تقدم بني اميه، بني عباس و وهابيت قرن بيستمي، مضجع تو بعثتي چندين و چندباره بود براي دردمندان درد آشنايي كه رضاي خدا را در رضايت تو ميجويند. صدايت، فريادي بود عليه بتهاي زمان كه دين رسول خدا را آنگونه كه دوست داشتند تفسير ميكردند نه آنطور كه خدا دوست ميداشت!
شفایافته: آندره (رضا) سیمونیان
اهل ازبکستان، مقیم همدان
نوع بیمارى: لال
آندره ـ آندره!
شنید که کسى او را به نام صدا مى کند. صدایى که از جنس خاک نبود آبى بود، آسمانى بود، آندره از خواب بیدار شد.
نگاهش بى تاب و هراسان به هر سو دوید، اما همه در خواب بودند. جز خادم پیرى که کمى آن سوتر ایستاده بود و خیره نگاهش مى کرد. پیرمرد که متوجه حالات آندره شده بود به سویش آمد و با لبخندى مهربان روبه روى او ایستاد: