آقا جان
کی، کبوتر حرمت می شوم ...
امشب از راه دور به تو سلام می کنم
هرکی دلتنگه
بسم الله .
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
مولانا محمد معصوم يزدى ساكن مشهد مقدس كه يكى از صلحاى ارض اقدس رضوى بود نقل نمود.
من مبتلا به تب نوبه شدم و هرچند مداوا كردم بهبودى حاصل نشد تا روزى در عالم خواب شخصى نورانى با شمائل روحانى بمن فرمود چرا از آنچه در فلان حجره و در صندوقچه مى باشد بر بدن خود نمى مالى چون از خواب بيدار شدم از شدت مرض خواب خود را فراموش كرده و از بسيارى درد و حرارت تب ناله مى كردم .
روایات اسلامی وجود چشم زخم را تأیید و برای رهایی از آن راهکارهایی را توصیه می کند، امری که دانش امروزی هم آن را محتمل دانسته و بر وجود برخی نیروها را در چشم صحه می گذارد.
علاو ه بر قرآن که برخلاف برخی باورها ، چشم زخم را جزو امور خرافی ندانسته و به نمونه های از آن اشاره می کند، در روایات نیز برای رهایی از چشم زخم «رقیه» یا همان دعای چشم زخم سفارش شده است. در حدیثی آمده است اسماء بنت عمیس از پیامبر (ص) برای تهیه دعایی برای چشم زخم کسب تکلیف نمود و پیامبر فرمود: مانعی ندارد، اگر چیزی می توانست بر قضا و قدر پیشی گیرد، چشم زخم بود و در حدیث دیگری آمده است که امیرالمومنین (ع) فرمود: پیامبر برای امام حسن(ع) و امام حسین (ع) رقیه گرفت و این دعا را خواند: « اعیذ کما بکلمات الله التامات وأسمائه الحسنى کلها عامة من شر السامة والهامة ومن شر کل عین لامة ومن شر حاسد إذا حسد»؛ یعنی : شما را می سپارم به تمام کلمات و اسمای حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی و هرچشم بد و حسود آنگاه که حسد ورزد. سپس پیامبر نگاهی به ما کرد و فرمود « حضرت ابراهیم (ع) این چنین برای اسماعیل و اسخاق (ع) تویذ کرد.»
امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جامع تمام فضایل بودند، به طوری كه تمام صفات عالی در ایشان جمع شده بود. خصایص شریف امام رضا علیه السلام قسمتی از صفات جدش، بزرگترین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود كه از میان پیامبران ممتاز بودند.
سراسر مدت سی و پنج سال امامت امام موسی كاظم علیه السلام با حوادث و فراز و نشیبهای سیاسی آمیخته بود. بیشتر زندگانی ایشان در زندانهای هارون الرشید سپری شد. امام رضا علیه السلام در تمامی مدتی كه امام كاظم علیه السلام زندانی بودند دستیار و پشتوانه استوار پدر در حوادث سیاسی فرهنگی بودند. شریك غمها و رنجهای پدرشان بودند هرگز در برابر قدرت طلبان هوس باز، خودشان را تسلیم نكردند. ایشان راه پدر را ادامه دادند و مردم را به شدت از یاری رساندن و كمك به خلفای طاغوتی دور میكردند.
تبار ما، آب و گل ما سرشته با چیزی است که عشق پیشش هیچ است.
با خون و گوشتمان آمیخته است این ارداتی که سر به درگاه حضرت دوست میساید.
کوچک و بزرگ نمیشناسد.
قبل از اینکه مادر قطرهای از شیره جانش را در کاممان بریزد در گوشمان اذان و اقامه میگویند.
قبل از اینکه هوای این دنیا را به ریههایمان بکشانیم رو به حضرت میگیرندمان و ما سلام میدهیم ،سلامی که همیشه و همواره جاری است در فضای خانهای که در آن رشد میکنیم.
سلام آقای مهربانیها!
برای من چقدر آشنایی...
از اباصلت نقل شده است كه مامون در قصرش نشسته بود و امام رضا(ع) هم در كنارش بود. رو كرد به امام رضا(ع) و گفت: اي ابالحسن! مدتي است كه مساله اي ذهنم را مشغول كرده است. فكر كردم آن را با شما در ميان بگذارم و پاسخش را از شما جويا شوم. امام فرمود: حالا آن مسأله چيست؟ مأمون گفت اين كه روايت شده كه جد شما علي بن ابي طالب(ع) تقسيم كننده بهشت و دوزخ است، به چه نحوي مي باشد؟! پاسخي كه امام رضا(ع) داد براي مأمون هم جالب بود و هم قابل قبول: اي مأمون! آيا شما از پدرانتان، از عبدالله بن عباس نقل نمي كنيد كه گفته: شنيدم رسول الله(ص) مي فرمود: «حب علي ايمان و بغضه كفر» دوستي علي ايمان، و دشمني اش كفر است. مامون گفت: آري شنيده ام. حضرت فرمود: پس هر كس علي را دوست بدارد به بهشت مي رود و هر كه با او دشمن باشد وارد دوزخ خواهد شد. با اين وصف، علي(ع)، تقسيم كننده بهشت و جهنم خواهد بود.
ائمه (ع) گاه نکات اخلاقی و تربیتی خود را در قالب شعر بیان می کردند و با زبان شعر پیام های مهمی را در جهت هشدار و تنبیه به مخاطبان ارائه می نمودند.
در کتب روایی اشعاری از امام رضا(ع) ذکر شده که در قالب پند و اندرز، آرزوهای بلند، خودشناسی و... سروده یا خوانده شده است که به چند نمونه اشاره می کنیم:
انسان عاقل گناه نمی کند!
روزی مأمون نامه ای به امام رضا علیه السلام نوشت و در آن از ایشان خواست تا او را نصیحت کند.
امام در پاسخش چنین نوشت:
آنچه در پی میخوانید اظهارات فرزند این مرجع تقلید میباشد .
تولد مرحوم والد با عنایت امام رضا(علیه السلام) بوده است. (پدر مرحوم والد) چهار دختر داشت و برای او فرزند پسری به دنیا نمیآمد. لذا، نذر میکند که از روستای گوگد گلپایگان پیاده به مشهد مشرف شوند و در مشهد از حضرت امام رضا(علیه السلام) درخواست میکنند که از خدا بخواهند خداوند به او اولاد پسر عنایت کنند. بعد از برگشتن از مشهد، خواهر مرحوم والد، در عالم رۆیا میبیند، امام رضا و امام جواد(علیهماالسلام) به منزل پدرشان تشریف آوردند.