
از زائرها نمیشود پرسید که زیارت چه شکلی است. نمیتوانند حسی که آنقدر درونی و عمیق است را در قالبی بگنجانند. همه زائرها در هیاهوی مشترکی به سمت ضریح موج برمیدارند. انگار در هر لحظه هزار تا دعا به مشبکهای ضریح گره میخورد. و هزار هزار اجابت از میان آن باز میشود و مثل باران ریزی بر سر آدمها میبارد. زائرها هر کدام در لباسی که پُر از التماس دعا و حاجت و درخواست است دستهایشان را بالا میبرند.