غروب است
صدای عزاداران حسین می آید ..
عده ای از باب الجواد وارد می شوند و عده ای از باب الرضا ..
آه که چقدر حسینی شدن زیباست ..
آن هم اینجا .. زیر ِنگاهِ تو ..
در گوشه ی صحنت آنجا که سیل جمعیت گرداگردِ سقاخانه ات برای نوشیدن جرعه ای آب حلقه زده اند و حسین حسین می کنند می توان صدای العطش العطش بچه های رباب را شنید ..
عده ای کودکان چند ماهشان را لباس سبز پوشانده اند و روی دو دست بالا آورده اند تا به رباب بگویند همه این بچه ها فدایِ لبِ تشنه ی علیِ اصغرت ..
عده ای هم چادرهایِ خاکیشان را به روی صورت انداخته اند و برای دلِ زینب گریه می کنند ..
آسمان هم چه دلگیر است امروز ..
امروز همه ی صحن ها و سنگ ها به امام رضا تسلیت میگویند ..
آجَرَکَ الله یا عَلی بنِ مُوسی الرِضّا ..
اَلسَّلاَمُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْن ..
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا