مدال نوکریم ده
که این مدال . . .
از سلطنت دنیا بهتر است
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
آقای مهربانم دارم به ته مانده های عکسهای حرمت میرسم
دلم به دیدن نصفه و نیمه گنبدت هم راضی است
نمیخواهی مرا......؟!
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
همچون نسیم صبح و سحرگاه می رود
هر کس میان صحن حرم راه میرود
از هر چه غصه دارد وغم می شود رها
هر سائلی به خدمت این شاه میرود
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
باید شبیه رود جاری شد
گاهی که دلتنگی فراوان است
انسان و ماندن، حس خوبی نیست
جاری شدن همزاد انسان است
میخزم به گوشهای. میخواهم هوایم را همنوا با صدای ساعت کنم که گذرِ زمان اینجا را نه با پچپچ تیکتیکوارش که با دَنگدَنگ پر شوری، یکدفعه به جانم میریزد. گویی زمان هم با اینجا الفتی دیرینه دارد. من هم میخواهم ساز دلم را با این صدا کوک کنم.
اینجا که هستم، سکوت حاکم بر تلاطمهای قلبم، عجیب روحم راعجین آرامشی میکند بیمانند.