نگاه کن به نگاهم که خشک مانده به راه
برای لحظه ی باران ، عجیب دلتنگم ...
السلام علیک یا ایها الرئوف
روسیاهم بیپناهم آه اینجا رو زدم
نام زیبای تو را من جار از هر سو زدم
ساعت هشت این دلم در ساحت سبز حرم
پرسه میزد که میان صحن تو زانو زدم
هوهوی نقارهخانه از حرم دل میبرد
تا شنیدم مست گشتم نغمهٔ "یاهو" زدم
خواب دیدم مثل خدّام حرم در بین صحن
"آمدم ای شاه"را هِی خواندم و جارو زدم
میرسد لطف تو آقاجان به این زائر زیاد
تا که وارد میشود از گوشهٔ باب الجواد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
عاشق کوچکترین کوره دهاتِ مشهدم
کیش مال دیگران!عمریست ماتِ مشهدم
یک حرم دارد طلا! آیینه باران! غرقِ نور
تا قیامت محو موصوف و صفات مشهدم
حسرت پابوس دارم ای اجل مهلت بده
جرعه جرعه تشنهٔ آب فرات مشهدم
شخصِ میکاییل بی منّت تبرک برده است
بارها از زعفران و از نبات مشهدم
صبح جمعه غرقِ «ندبه» کنج صحن انقلاب
عصر جمعه عاشقِ بغضِ «سمات» مشهدم
از کجا باید بگیرم؟! کربلایم پیشکش...
چند وقتی هست که گیرِ برات مشهدم!
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
کار من و ضریح تو بالا گرفته است
قلبم میان پنجرهاش جا گرفته است
اذعان کنند در حرمت کل زائران
هر کس که قطره خواسته دریا گرفته است
کم خواستن ز دست تو!!این غیر ممکن است
چشمم طلای گنبدتان را گرفته است
هر کس که حاجتی ز شما خواست،عاقبت
با یک قسم به حضرت زهرا گرفته است
دیدم که در میان حرم،کودکی فلج
خوشحال میدَوَد که ز تو پا گرفته است
یک کربلا نرفته به من گفت یک شبی
از پنجرهفولادِ تو امضا گرفته است
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
❤️ای عشق❤️
چه در شرح تو جز عشق بگوییم...
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یٰا عَلیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضاٰ (ع)»
پرچم تو باد را اینسو و آنسو میبرد
گنبدت خورشید را هر روز از رو میبرد
بسته به ایمان خویش از آب سقاخانهات
یک نفر آب و کسی میگفت دارو میبرد
مهربانیِ تو جای خود،که حتی در عتاب
سمت زائر خادمت تنها پر قو میبرد
میتکاند از غبار بی کسی اول مرا
بعد دربانت مرا با دست خود تو میبرد
از فراوانی مهمانان تو فهمیدهام
هر گدا از ماجرای سفرهات بو میبرد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا