آقاےخوبےها
میان این همہ غوغا
میان صحن و سرایٺ
بگو کہ مے رسد آیا
صداے من بہ صدایٺ؟
السلام علیک یا ایها الرئوف
تسلیمم ای کریم که زندانیام کنید
فکری برای بی سر و سامانیام کنید
بخششبساست،عمر من بینوا گذشت
من را مؤاخذه به هوسرانیام کنید
باشد..به رو سیاه،نگاهی نمیکنید
حداقل نظر به پشیمانیام کنید
من حاضرم قسم بخورم خوب میشوم
ای مهربان اگر که خراسانیام کنید
تنها خوشم به بابِ جواد الائمهاش
آن دور و بر مرا سگ دربانیام کنید
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
از همان روز ولادت شده ام پابستت
قِدمت نوکری ام از سَنَواتم پیداست
من وَبالت شدم و وصلهٔ ناجور توام
لطف و آقاییِ تو،از زحماتم پیداست
گر قبولم نکنی..پیش خدا مردودم
بدیِ وضع من از این نُمَراتم پیداست
آخرش هم تو مرا در حَرمت خواهی برد
بین دستان شما،برگِ بَراتم پیداست
آخَرُالاَمر ، میایی به سرِ بالینم
و بِوالله ، که این از سَکَراتم پیداست
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
مطلع شعر اگر شاه خراسان باشد
واژه باید همه جا دست به دامان باشد
شانه وقتیکه به دستان رئوفانهٔ توست
بخت یار است اگر زلف پریشان باشد
هر کجا پای نهادیم زمین مال تو بود
چه به مشهد برسد پا و چه تهران باشد
گنبد توست که هر صبح به ما میخندد
کشوری هست به زیبایی ایران باشد؟
حاجتم را بدهی یا ندهی ممنونم
که رضایت ره توفیق گدایان باشد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
حالم به جز نگاه تو بهتر نمیشود
یک شب بدون ذکر رضا سر نمیشود
السلام علیک یا ایها الرئوف
هر که منظور نظر شد در بساط عاشقی
بر دَرِ درگاه سلطان مستمندش میکنند
شعر درهم برهمی گفتم که دیدم در حرم
خادمان با آب و جارو ، بند بندش میکنند
تو نبودی خانهام را خوانِ رنگینی نبود
تو نبودی هیچکس دلجویِ مسکینی نبود
در حریمت شاه و رعیت روزی یکسان میخورند
هر چه گشتم در حرم بالا و پایینی نبود
از کجاوه سر برون کردی و ایمانم شدی
ور نه بر توحید این مردم که تضمینی نبود
گفتهام با یاعلیموسیالرضا خاکم کنند
چونکه دیدم بهتر از این ذکر تلقینی نبود
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا