عشقِ تو را از دامنِ مادر خریدم
در آسمان از ابر،بال و پر خریدم
گفتند راهم میدهی با قطره اشکی
پایِ زیارتنامه چشمِ تَر خریدم
عشقت بههرجایِوجودم ریشه انداخت
قفلِ دخیلم را که محکمتر خریدم
تا در امان باشد دلم از جن و از انس
حِرزِ تو را همراه انگشتر خریدم
در صحنِ کوثر میشود آیا بگویی
مادر برایت خادمی دیگر خریدم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
دوباره دستِ دلم در حریمِتو رو شد
اسیرِ دامِ نگاهت شبیهِ آهو شد
قسم به آیهٔ تطهیر و ذکرِ یا سبّوح
دهانم از برکاتِ دَمِ تو خوشبو شد
به دورِ پنجرهات ازدحامِ زائرهاست
چرا دوباره حیاطِ حرم هیاهو شد
از این شلوغیِ در هر رواق معلوم است
شفا گرفته مریضی،رها ز دارو شد
برای خدمتِ درگاهِ تو ببین مژهام
چگونه بر کفِ کفشداریِتو جارو شد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
به آستانِ رفیعت ، مرا نگاهی کن
منم گدای حریم شما ، نگاهی کن
تو آن امام رئوفی منم فقیرِ توام
به دست خالیم ای شَه بیا نگاهی کن
چهشدکه من به سرایِ تو دعوتم امروز؟
کنارِ پاِی ضریحت شَها نگاهی کن
میان صحن و سرایت دو بال دارم من
منم کبوترِ گنبدطلا ، نگاهی کن
شنیدهام که میایی سهجا به بالینم
بیا به جانِ جوادت ، مرا نگاهی کن
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا