تا شمس شموس صاحبِ خانه ماست
احساس خطر برای مان بی معناست
داریم یقین که تا قیامت این شهر
در سایه ی حضرت رضا پا برجاست
السلام علیک یا ایها الرئوف
باز بلا آمد و سلطان توس
دست گدایان خودش را گرفت
نوکر دربار رضائیم همه
خوف و خطر از همه ی ما گرفت
السلام علیک یا ایها الرئوف
امروز کہ از لرزش این خاڪ رمیدم
ڪاشانه به تنگ آمدُ از لانه پریدم
اۍ باعث لرزیدن قلبم حرم تو
از زلــزله تا صحن تو با اشڪــ دویدم
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
لرزید، دیار ملکوتی ات رضا جان
آسوده خیالیم ولی دل نگران است
بر ملک خراسان نرسد هیچ گزندی
زیرا حرمت امن ترین جای جهان است
صلی الله علیک یا امام الرئوف
❤️یا امام رضا (ع)❤️
برام هیچ حسی
شبیه تو نیست
کنار تو در گیر آرامشم
السلام علیک یا ایها الرئوف
رسیده است به دادِ دلِ گدا کرمت
چقدر دستِ پُر است این گدای با کرمت
اَزل اِلی الابد این ماجرای نوکرهاست
نیاز داشتن از ما و از شما کرمت
یکی دو مرتبه هم که نبوده آقاجان
گرفته راهِ مرا نیز بارها کرمت
تمام ارض و سماوات زیر دِینِ تواَند
که ابتدا کرمت هست و انتها کرمت
رسید برگِ براتِ حرم خدا را شکر
چقدر دستِ پُر است این گدای با کرمت
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
❤️یا امام رضاجان❤️
سیزده بار گره میزنم این چشم ترم
بر ضریح تو که شاید به هوایش بپرم
السلام علیک یا ایها الرئوف
در دلم حس عجیبیسٺ
خدا مےداند
تنگ آقاے غریبیسٺ
خدا مےداند
سائلے باز درِ
خانہ ی سلطان رفتہ
بین این شاه و گدا چیسٺ،
خدا مےداند
السلام علیک یا ایها الرئوف