«زن عمویت با ازدواج تو و دخترم مخالف است، خواهش میکنم از این ازدواج صرف نظر کن!» با شنیدن این جملات، دنیا دور سرم چرخید، تنها کاری که توانستم انجام بدهم این بود که فریاد زدم: یک درشکه خبر کنید تا مرا به حرم ببرد... یک درشکه..!
مرحوم میرزا علی نقی قزوینی فرمود:
روز عید نوروزی هنگام تحویل سال من در حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) مشرف بودم و معلوم است که هر سال برای وقت تحویل سال به نحوی در حرم مطهر از کثرت جمعیت جای بر مردم تنگ می شود که خوف تلف شدن است.
تولد مرحوم آیت الله گلپایگانی نیز مصادف با ایام تولد امام رضا(علیه السلام) هشتم ذی القعده و تولد امام رضا(علیه السلام) یازدهم ذیالقعده میباشد.
تولد مرحوم والد با عنایت امام رضا(علیه السلام) بوده است. (پدر مرحوم والد) چهار دختر داشت و برای او فرزند پسری به دنیا نمیآمد. لذا، نذر میکند که از روستای گوگد گلپایگان پیاده به مشهد مشرف شوند و در مشهد از حضرت امام رضا(علیه السلام) درخواست میکنند که از خدا بخواهند خداوند به او اولاد پسر عنایت کنند. بعد از برگشتن از مشهد، خواهر مرحوم والد، در عالم رؤیا میبیند، امام رضا و امام جواد(علیهماالسلام) به منزل پدرشان تشریف آوردند.
در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوانهای انسان نفوذ میکرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود میزد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقهای خلوت بود، به دالانی که بین صحن انقلاب و صحن مسجد گوهرشاد وجود دارد وارد شدم، متوجه جوانی با حدود 35 سال سن شدم که چمدان مسافرتی نسبتا بزرگی در دست داشت و از یکی ـ دو نفر چیزی پرسید، ولی انگار آنها نتوانستند جوابش را بدهند. به سوی من آمد و گفت: شب بخیر آقا!
به زبان انگلیسی حرف میزد، آنهم با لهجه آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گل از گلش شکفت. ادامه داد:
ـ ببخشید! آقای علی بن موسیالرضا، کجا هستند؟ میخواهم ایشان را ببینم.
حسن بن علي و شاء گفت: من واقفي مذهب بودم. شبي از خراسان با مقداري پارچه و اشياء تجاري به مرو رفتم؛ غلام سياهي را ديدم که نزد من آمده، گفت: مولايم گفته است آن برد يمني را که نزد تو است، بده تا غلامم را که از دنيا رفته است، کفن کنم. پرسيدم آقايت کيست؟ گفت: علي بن موسي الرضا عليهالسلام. گفتم: پارچهها و بردهاي يمنيام را در راه فروختهام. غلام رفت و ديگر بار باز آمد و گفت: چرا، بردي نزد تو هست. گفتم، خبر ندارم. غلام رفت و براي سومين بار بازگشت و گفت: داخل فلان جوال. در عرض آن، بردي هست؛ با خود گفتم: اگر اين سخن [ صفحه 130] راست باشد، دليلي براي امامت آن حضرت خواهد بود.
قرآن کریم کتابی آسمانی، وحی منزل، کلام خدا و راهنمای مؤمنان است.
این کتاب آن قدر با عظمت و ارزشمند است. که آخرین پیامبر عهده دار تفسیر و تبیین آن شد و پس از وی اهل بیت:که عِدل قرآن معرفی شده اند، عهده دار چنین امر مهمی شدند. امام رضا علیه السلامکه یکی از همان مفسران واقعی قرآن بود، در طول زندگی پر برکتش عنایت بسیار ویژه ای به این راهنمای بزرگ داشته و علاوه بر استفاده ای که در بعد شخصی و فردی از آن داشته در ابعاد دیگر نیز بهره های فراوانی از این کتاب گرفته و به دیگران انتقال داده است. این نوشتار به ترسیم گوشه ای از سیمای قرآنی آن بزرگوار می پردازد.
آیة اللّه حاج شیخ حبیب اللّه گلپایگانی تحصیلات خود را در اصفهان به پایان رساند. سپس به مشهد هجرت و امام جماعت مسجد گوهرشاد شد و در مدرسه علمیه «خیرات خان» تدریس فقه، حدیث، تفسیر و درس اخلاق داشت و در جمادی الثانی 1384 ق. رحلت نمود و در حرم مطهر امام رضا علیه السلام به خاک سپرده شد.1