امام رضا علیهالسلام برای اینکه به مأمون و کارگزاران او بفهماند که از مقاصد نهانی و نقشههای طرح شده آگاهی دارد، ابتدا آن دعوت را نپذیرفت، ولی اصرار و تأکیدهای فراوانی انجام گرفت تا سرانجام، منجر به حرکت امام از مدینه به طرف مرو، مرکز خلافت اسلامی آن روز گردید.
امام علیهالسلام طی مسافرتی به مکه، از طریق عراق، عازم خراسان شد. از مکه تا بصره، قافله با تشریفاتی خاص به راه افتاد. هودجهای مجلل دستگاه خلافت و وسایل مفصل و اعجابانگیز دربار حکومت، که خود آنها جزء نقشههای طرح شده بود، همراهان امام را حمل میکرد. این همراهان، شامل والی مدینه و گروهی از رجال و اشراف آن روز بودند. اما امام رضا علیهالسلام هیچ کس از افراد خانواده را همراه نیاورد، حتی یگانه فرزند عزیز خود محمد، ملقب به جواد را هم در مدینه گذاشت و خود به تنهایی، راهی سفر به ایران شد.
امام علیهالسلام در طول راه حجاز تا بصره، در هر شهری به مناسبتی، با مردم مذاکراتی داشت. از بصره تا خرمشهر از راه آب و از خرمشهر به اهواز و سپس از راه اراک، ری و نیشابور، مسافرت ادامه یافت. سرانجام، روز 10 شوال 201 هجری قمری این قافله به مرو رسید.
حضرت رضا علیهالسلام در مرکز خلافت اسلامی با دانشمندان مختلف آن زمان، بویژه رهبران مذاهب و ادیان غیراسلامی، مناظرات و مباحث علمی جلبی داشتهاند. همهی علمای مذاهب و صاحبان افکار و آرای مختلف، به بزرگواری و احاطهی علمی آن حضرت که در مواقع لزوم هم با همان زبان و اصطلاحات خاص و حتی از منابع دینی خود آنان صحبت میکرد - اقرار و اعتراف کردهاند.
مجموعهی مناظرات حضرت رضا علیهالسلام با دانشمندان زرتشتی و مادیگرایان و اسقفهای بزرگ کاتولیک و علمای بزرگ یهود، در کتاب پرارج و گرانبهای الاحتجاج ، تألیف ابیمنصور احمد بن علی بن أبیطالب طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، نقل گردیده است.
آنچه در همهی این موارد چشمگیر بود این بود که تمام کسانی که با آن حضرت روبهرو میشدند و مباحثاتی انجام میدادند، در برابر کمالات معنوی امام علیهالسلام تسلیم میشدند و جز قبول حق و اقرار و اعتراف به مقام شامخ علمی امام علیهالسلام و صحت مطالبی که میفرمود، چارهای نداشتند. این مسئله خود موجب شهرت فوقالعادهی آن حضرت در زمینهی احاطهی کامل علمی و شایستگی همه جانبه از نظر رهبری میشد.
از درسها و مطالب آموزندهی حضرت رضا علیه السلام مطالبی توسط محدثان بزرگوار اسلامی جمعآوری گردیده، از جمله کتاب عیون اخیار الرضا و نیز کتاب علل الشرایع که در آن از حکمت و مصالحی که در مورد احکام و دستورهای علمی اسلام، فوائد و آثار آنها از امام علیهالسلام رسیده یاد شده است. این دو کتاب به وسیلهی مرحوم شیخ صدوق تألیف گردیده است. کتابهای دیگری نیز مانند طب الرضا یادگار آن حضرت است که هر یک در جای خود، معرف کمالات و مقام علمی آن امام عزیز و بزرگوار است.
منبع : کتاب سیره اخلاقی امام رضا