بسمالله الرحمن الرحيم
در ميان رواياتي كه در باره فضيلت زيارت امام هشتم، علي بن موسي الرضا(ع) وجود دارد(1)، به رواياتي صحيح بر ميخوريم كه زيارت آن حضرت را افضل از زيارت امام حسين(ع) شمرده است. با مشاهده اين روايات اين سئوال به ذهن خطور ميكند كه با توجه به مقام والاي سيد الشهداء(ع) كه تأكيد فراواني بر زيارت آن حضرت در مناسبتهاي مختلف حتي شب قدر شده، و براي هر مناسبتي هم زيارت مخصوصي وارد شده، برتري زيارت امام هشتم(ع) بر زيارت امام حسين(ع) چه معنا و مفهومي دارد؟ آيا از اين روايات "برتري مطلق" در هر زمان و نسبت به هر كسي استفاده ميشود، يا "برتري نسبي" مورد نظر است؟ براي روشن شدن مسئله لازم است روايات مورد نظر را نقل كرده، مفاد آنها را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و احتمالات مختلف را مدّ نظر قرار دهيم.
روايت اول
عليّ بن مهزيار از امام جواد(ع) نقل كرده كه به امام عرض كردم: جُعلتُ فداك! زيارة الرّضا صلواتالله عليه افضلام زيارة ابي عبدالله الحسين صلواتالله عليه؟ فرمود: "زيارة اَبي افضل، و ذلك انّ ابا عبدالله صلواتالله عليه يَِزورُهُ كلُّ النّاس و ابي صلواتالله عليه لا يَزورُهُ الّا الخواصُّ من الشّيعة." (كليني، كافي: ج9، ص335، طبع دارالحديث)
علامه محمد تقي مجلسي براي حديث سي و نُه سند صحيح و پنج سند حسن سراغ دارد.(لوامع صاحبقراني، ج8، ص548)
در اين روايت امام ضمن بيان برتري زيارت امام رضا(ع) به منظور برطرف شدن هر گونه شبهه اي، دليل اين برتري را هم متذكر شدهاند. گويا امام از سئوالِ شخصيتي مثل علي بن مهزيار در اين خصوص به وجود شبههاي در ذهن شيعيان پي برده، و به همين جهت دليل برتري زيارت پدر بزرگوار شان، امام رضا(ع) را هم توضيح داده، و فرمودند:
"برتري زيارت پدرم از زيارت امام حسين(ع) از آن رو است كه امام حسين را همه مردم زيارت ميكنند، ولي پدرم را جز خواصّ از شيعيان زيارت نميكنند."
روايت دوم
مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَان ميگويد: از امام جواد(ع) در باره كسي كه حج بجا آورده و خداوند او را بر انجام حج و عمرهاش ياري كرده بود، پرسيدم. او پس از فراغت از حج به زيارت پيامبر رفته و بر آن حضرت درود فرستاد و سپس شما را با معرفت زيارت كرد، ميداند كه شما حجت خدا بر مردم هستيد. سپس به زيارت اباعبدالله الحسين(ع) رفت و به او سلام كرد، سپس به بغداد رفته و به موسي بن جعفر(ع) عرضِ سلام نمود. آن گاه به شهر و ديار خود بازگشت. در وقت حج بار ديگر خداوند حجِ خانه خود را به او ارزاني داشت. آيا حج دوبارة او بعد از انجام حج واجب بهتر است يا اين كه به زيارت پدر شما علي بن موسي الرضا(ع) به خراسان رود؟
امام فرمود:
"يَأْتِي خُرَاسَانَ، فَيُسَلِّمُ عَلي أَبِي الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ أَفْضَلُ، وَ لْيَكُنْ ذلِكَ فِي رَجَبٍ، وَ لَايَنْبَغِي أَنْ تَفْعَلُوا هذَا الْيَوْمَ؛ فَإِنَّ عَلَيْنَا وَ عَلَيْكُمْ مِنَ السُّلْطَانِ شُنْعَةً؛ در ماه رجب به خراسان رفته و به علي بن موسي الرضا (ع) عرضِ سلام كند، بهتر است. البته امروزه بر شما شايسته نيست چنين كنيد، زيرا بر من و شما از ناحيه حكومت زحمت ايجاد ميشود." (كافي: ج9، ص337)
در اين روايت هم زيارت امام هشتم(ع) برتر از "زيارت مستحب خانه خدا" شمرده شده است. البته امام شرايطي را كه چنين زيارتي باعث شود حاكمان اهل سنت شيعيان را شناسايي كرده و آنان را آزار و اذيت كنند، استثنا كرده است.
روايت سوم
امام جواد(ع) در روايتي ضمن بيان فضيلت زيارت امام رضا(ع)، ميافزايد:
"إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ، كَانَ عَلي عَرْشِ الرَّحْمن....، ثُمَّ يُمَدُّ الْمِضْمَارُ، فَيَقْعُدُ مَعَنَا مَنْ زَارَ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ، إِلَّا أَنَّ أَعْلَاهُمْ دَرَجَةً وَ أَقْرَبَهُمْ حَبْوَةً، زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِي عَلِيٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ ؛ وقتي روز قيامت شد، بر عرش الهي.....، سپس با ميزاني سنجيده و هر كه ائمه را زيارت كرده، با ما و كنار ما خواهد نشست، منتهي زائران قبر پدرم علي ـ درود بر او باد ـ از نظر رتبه برتر و هديهاي كه دريافت ميكنند، نزديكتر به ما خواهند بود." (همان: ص339)
از اين سه حديث تنها در حديث اول به "ملاك برتري زيارت امام رضا(ع)"اشاره شده است.
از روايت نخست بر ميآيد كه در زمان امام جواد(ع) همه مردم، حتي اهل سنت و جماعت هم به زيارت امام حسين(ع) ميرفتند. اين واقعيت نشان ميدهد كه امام حسين(ع) نزد همه مسلمانان عزيز و محترم بود. همه او را فرزند رسول خدا ميدانستند كه به دست جنايتكاران اموي در سرزمين كربلا مظلومانه به شهادت رسيده بود. همه در ماجراي كربلا نظر روشني داشته و امام را بر حق ميدانستند و كسي يزيد را تبرئه نميكرد. ولي امام رضا (ع) را نه تنها همه مسلمانان زيارت نميكردند، بلكه همه شيعيان هم به زيارت آن حضرت نميرفتند. بلكه تنها "خواصّ از شيعيان"به زيارت آن حضرت ميرفتند. حضرت عبدالعظيم حسني هم كه به قصد زيارت امام حسين(ع) به محضر امام جواد(ع) مشرف شد تا اجازه بگيرد و خداحافظي كند. اشك از ديدگان امام روان شد و فرمود: "زيارت كنندگان جدّم حسين بسيارند، اما زائران پدرم بسيار اندكاند."
چند احتمال در معناي روايات
با توجه به آثار و پيامدهاي گوناگونِ احتمالات مختلف در معناي اين روايات، لازم است در آنها تأمل كنيم تا معلوم شود كه آيا برتري زيارتِ حضرت رضا (ع) مخصوص زمان و افراد خاصي از شيعيان است يا همگان در همه زمانها ميتوانند با زيارت آن حضرت از آن بهره ببرند؟
1. يك احتمال در باره برتري زيارت امام آن است كه چون امام رضا(ع) در غربت و دور از وطن و نسبت به مكه و مدينه در سرزميني دور افتاده به نام طوس به شهادت رسيده بود، سفر از سرزمين حجاز به طوس براي زيارت آن حضرت در آن زمان كار بسيار دشواري بود و تنها خواص از شيعيان رنج چنين سفري را به جان خريده و عازم طوس ميشدند. هر كسي آمادگي تحمل چنين سفر مشقت آوري را نداشت، حتي عموم شيعيان. بديهي است سفري كه با رنج و مشقت، و هزينه فراوان انجام ميشود حتما با عشق و علاقه و باور عميق همراه است و ميتواند مصداق روايت نبوي باشد كه فرمود: "افضل الاعمال احمزها" (مازندراني، مولي صالح، شرح كافي: ج11، ص50)
بنا بر اين احتمال، برتري زيارت امام رضا(ع) نسبي بوده و مربوط به كساني بود كه در حجاز يا عراق زندگي ميكردند، نه نسبت به كساني كه مثلا در نيشابور يا طوس زندگي ميكردند و زيارت امام براي آنان كار آساني بود. چنان كه شيعياني كه در آن زمان ـ مثلا ـ از طوس به زيارت ائمه در مدينه يا عراق ميرفتند، زيارت شان برتر از زيارت امام رضا(ع) بوده كه به آساني انجام ميدادند. امروزه هم ملاك برتري زيارت آن است كه براي آن زحمت و مشقت بيشتري كشيده شود. از اين رو، نسبت به افراد مختلف در بلاد گوناگون متفاوت خواهد بود.
2. احتمال ديگر آن است كه چون زيارت امام حسين(ع) و ائمه ديگر با توجه به جايگاه آنان نزد عموم مسلمانان امري عادي و پسنديده بود و در زمان عباسيان هيچ گونه محظوري در پي نداشت. بلكه آنان با شعار انتقام و گرفتن حقِّ فرزندان رسول خدا از بني اميه به قدرت رسيدند، در حالي كه زيارت امام رضا(ع) در زمان خلفاي كينه توز عباسي در زمان مأمون و حاكمان بعد از او امري عادي تلقي نميشد. چه بسا در برخي از مقاطع به شناسايي شيعيان از سوي كارگزاران حكومت كمك ميكرد. اگر زيارت امام موجبات مزاحمت از جانب حكومت عباسي را به دنبال داشت، چنان كه در روايت دوم به چشم ميخورد، بديهي بود كه تنها خواصّ از شيعيان به زيارت آن حضرت روند. در چنين شرايطي تشويق مردم به زيارت امام هشتم از جانب خود حضرت در زمان حيات شان، و از سوي امام جواد امري كاملا منطقي و قابل درك است.
بنا بر اين احتمال، ملاك برتري زيارت امامي بر زيارت امام ديگر دشواريهايي است كه زائر به خاطر شرايط سياسي زمان خود متحمل ميگردد. در زمان عباسيان زيارت حضرت رضا(ع) برتر است، و در زماني ديگر زيارت امامي ديگر؛ چنان كه در شرايطي زيارت امامي براي عدهاي برتر، ولي همان زيارت براي عدهاي ديگر عادي خواهد بود. مثلا در زمان حاكميت حزب بعث در عراق زيارت امام حسين(ع) براي عراقيها بسيار دشوار، ولي براي ايرانياني كه به عراق ميرفتند عادي بود. يا در زمان حاكميت وهابيان زيارت ائمه بقيع براي شيعيان عربستان سعودي بسيار دشوار و خطرناك، ولي براي ديگران عادي و بدون خطر است. پس برتري زيارت امام رضا در روايت امري نسبي بوده و مربوط به همه شرايط زماني و نسبت به همگان نيست.
3. شيعيان در طول تاريخ به فرقههاي متعددي هم چون چهار امامي، شش امامي، هفت امامي و مانند آن، و به قول مجلسي سيزده فرقه تقسيم شدند. با اين وصف شيعيان زيادي بودند كه اساساً امام رضا (ع) را امام نميدانستند تا به زيارت قبر مطهر او بروند. تنها شيعياني كه ايشان و فرزندان شان را امام ميدانستند، به زيارت او ميرفتند و آنان جز "شيعيان دوازده امامي" نبودند. كساني كه سخنان پيغمبر را نسبت به دوازده تن از جانشينان معصوماش باور داشته و امام رضا (ع) را هشتمين آنها ميدانستند و تعداد اينان در زمان امام جواد (ع) زياد نبود. در چنين شرايطي رفتن به زيارت امام رضا(ع) دليل بر تشيع بشمار ميرفت، آن هم تشيع اثنا عشري. يكي از علائم تشيع اثنا عشري زيارت قبر مطهر امام هشتم(ع) بود. برتري زيارت مرقد امام هشتم ميتواند به اعتبار "عقيده فردي" باشد كه به زيارت مشرّف ميشود، يعني شيعيان دوازده امامي؛ در برابر فِرَق ديگر اسلامي و شيعي.
بنا بر اين احتمال، اين فضيلت از آنِ شيعيان دوازده امامي است و مسلمانان و شيعيان ديگر از زيارت امام رضا(ع) چنين بهرهاي ندارند. البته اختصاصي به زائران عصر حضور هم ندارد، زائران عصر غيبت تا روز قيامت از اين فضيلت و پاداش بهرهمند خواهند بود. در حقيقت برتري زيارت امام هشتم به خاطر آن است كه زائران آن حضرت شيعيان اثنا عشري اند، چون مسلمانان و شيعيان غير دوازده امامي معمولا به زيارت امام رضا نميروند. اگر هم عدهاي با عقائد ديگر به زيارت حضرت بروند، بر اساس اعتقاد به امامتِ ايشان نيست.
4. احتمال ديگر آن است كه برتري زيارت حضرت رضا(ع) به اعتبار "تبليغ و ترويج"از مرام و مكتبي باشد كه در مقايسه با مكتبهاي ديگر، از آن به "اسلامِ ناب"ياد ميشود. عمل كسي كه با زيارت خود به تبليغ از مذهبي ميپردازد كه از نظر امام جواد(ع) اسلام حقيقي است، عملي برتر از زيارتهاي ديگر است كه داراي چنين بارِ معنايي نيستند. كسي كه در زمان امام جواد(ع) به زيارت امام رضا(ع) ميرود، در حقيقت در برابر فرق و مذاهب ديگر از تشيع اثنا عشري تبليغ ميكند. چنان كه امروزه علاوه بر زيارت حضرت رضا، زيارت امام جواد، امام هادي و امام عسگري عليم السلام نيز همين معنا و مفهوم را دارد. در حالي كه زيارت خانه خدا، رسول خدا و ائمه ديگر چنين معنا و مفهومي ندارد. تبليغ از تشيع اثنا عشري ارزشي دارد كه تبليغ از مكتبهاي ديگر فاقد آن است. به همين نسبت پاداش بيشتري دارد.
بنا بر اين احتمال، روايت منحصر به زائران حضرت رضا در عصر ائمه نيست و حكمي ثابت براي هميشه است. از آن جا كه زيارت حضرت رضا (ع) به معناي آن است كه ايشان امام هشتم شيعيان است و فرزندان ايشان امامان بعدياند تا امام دوازدهم، در حقيقت نفي فِرَق و مذاهب ديگر اسلامي است. اقدام به چنين عملي آن هم در زمان امام جواد(ع) با وجود فرقههاي گوناگون در ميان مسلمانان و شيعيان بسيار حائز اهميت بوده و تثبيت اعتقاد به تشيع اثنا عشري بشمار ميرفت. از اين رو، زيارت آن حضرت را در آن مقطع افضل از زيارت خانه خدا، زيارت حرم نبوي و زيارت امام حسين(ع) شمردن كاملا منطقي و قابل درك است. ميتوان گفت: رواياتي از اين قبيل به يك معنا سياسي و براي حفظ مكتب تشيع اثنا عشري بوده است، چنان كه روايات فراواني كه برگزاري مجالس عزاداري و ذكر مصائب اهل بيت رسول خدا و دادن وعده پاداش فراوان براي آن را راه كاري سياسي براي حفظ مكتب دانستهاند. (امام خميني، صحيفه امام، ج8، ص527 ـ 529)
معناي اين تحليل اين نيست كه امروزه زيارت حضرت رضا(ع) افضل نباشد و اين فضيلت مربوط به گذشته باشد، زيرا امروزه هم زيارت امام رضا و نوادگان معصوم آن حضرت، در حقيقت نماد اعتقاد به تشيع اثنا عشري و تبليغ آن است. از اين رو، زائران حرم رضوي بايد بدانند، زيارت آنان از نقطه نظر اعتقادي در ميان فرق و مذاهب اسلامي و شيعي چه معنا و مفهوم ارزشمندي دارد. از ميان احتمالات چهارگانه فوق، دو احتمال اخير اقوي به نظر ميرسد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. در روايات متعددي زيارت امام هشتم(ع) برابر با ثواب هزار حج، و در صورت زيارت با معرفت ثواب يك ميليون حج، ثواب انفاق و جهاد در راه خدا قبل از فتح مكه، ثواب هفتاد شهيدي كه در ركاب پيامبر جهاد كرده باشند، برخورداري از شفاعت امام در روز قيامت، ايمني از آتش جهنم، ورود به بهشت، آمرزش گناهان به هر ميزان، دادرسي به هنگام گرفتاري در روز قيامت در پل صراط و دادگاه عدل الهي، و مانند آن شمرده شده است. (ر.ك: كليني، كافي، ج9، باب فضل زياره ابي الحسن الرضا، طبع دارالحديث)
روزنامه جمهوري اسلامي -سيد جواد ورعي