اجازه برای ورود به حریم حرم، نوعی رعایت ادب و احترام تلقی می شود. اذن دخول زمینه ی درونی و قلبی زائر را فراهم می کند تا او با آمادگی و حضور قلب، از حضور در حرم و الطاف الهی بهره مند شود؛ از این رو شهید اول ضمن تأکید بر ایستادن زائر بر درگاه حرم، این جمله را یادآور می شود که :
« الوُقوفَ علی بابِه و الدُعاء و الاستِئذانَ بالمأثورِ، فاِن وَجد خشوعاً ورقّه دَخل وإلا فالأفَضل له تحرّیزمان الرقّة؛ لأن الغرض الأهمّ حضور القلب لتلقّی الرحمة النازلة من الربّ »
او دعا کند و اذن بطلبد و اگر در دل خود خشوعی احساس کرد و رقت قلب حاصل شد، وارد شود وگرنه، بهتر است که برای ورود، زمان دیگری را انتخاب کند که رقت قلب و خشوع حاصل شود، زیرا که غرضِ مهمتر از ورود به حرم، حضور قلب است، تا انسان از رحمتِ نازله از سوی خدا برخوردار شود.
ریشه قرآنی اذن ورود را، آیه « یا أیُّها الذینَ آمَنُوا لا تَدخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیُّ إِلّا أَن یُوذَنَ لَکُم »(سوره احزاب- آیه 53) دانسته اند، که مومنان را از ورود بی اذن به خانه پیامبر نهی کرده است، که آستان معصومان را نیز شامل می شود.
به متن« اذن دخول ها » دقت کنید :
« خداوندا، بر درگاه یکی از خانه های پیامبر ایستاده ام ،خدایا، مردم را از اینکه بی اجازه وارد خانه ی پیامبر شوند منع کرده ای. من به حرمت صاحب این بارگاه شریف، در حال غیبتش مثل حال حضور و حیاتش اعتقاد دارم و می دانم که فرستادگان تو زنده اند و نزد تو روزی می برند، جایگاه مرا در اینجا می بینند و این نقطه می بینند و سخنم را می شنوند.
پروردگارا، ابتدا از تو اذن می طلبم، سپس از پیامبرت و از جانشین تو که اطاعتش بر من واجب است و از فرشتگان گماشته به این بارگاه مقدس هم اذن می طلبم.»
منبع: نشریه هفتم لبیک یا حسین(ع)