کد 23 از ارتفاع میترسد. برای همین روی تخت طبقه سه نمیخوابد.
کد 18 اضافهوزن دارد. آمده است سربازی که لاغر شود.
کد 15 صدایش خیلی خوب است و وقتی شبها آواز میخواند، میشود در هرگوشه آسایشگاه صدای هقهقی را از زیر پتوهای به سرکشیده شنید.
کد 19 خط خیلی خوبی دارد و خوشنویس است. دوات و قلم آورده و در دفتر خاطرات هرکدام از بچهها خطی از او به یادگار هست.
کد 20 جایش را با کد 23 عوض میکند و آن بالا مینشیند و دقایق طولانی زل میزند به عکس نامزدش.
کد 16 فوتبالیست است. خودش میگوید بعد از آموزشی در یک تیم لیگ یکی که نظامی است بازی خواهد کرد.
اسم کد 10 را گذاشتهاند آقای ساکت. از روز اول کسی جز سلام و تعارفاتِ معمول، چیز بیشتری از او نشنیده است.
کد 7 دائم با همه انگلیسی صحبت میکند. میگوید آمده کارتش رابگیرد و برود آن سوی آبها.
کد 6 از هر فرصتی برای کتاب خواندن استفاده میکند، یک کتاب زیر بالشش میگذارد و یک کتاب کوچک هم توی جیبش.
کد 13 بازیگر تئاتر است. یکشب جوری خودش را به دلدرد زد که تا دو روز از همهچیز معاف شد.
کد 5 کف پایش صاف است و از رزم معاف شده. مسئول تقسیم غذا و نظافت است.
کد 8 کد آرامش است، مرخصی ها را با کدهای دیگر می رویم پیش او
عکس: بهزاد بهروزی نیا
عکس نوشت: حمید سبحانی