دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮﺍﻡ،ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﻢ
ﺧﻮﺍﺏ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ
ﻟﺬﺕ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﭘﻨﺎﻩ ﮔﺮﻡ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ
ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻢ !





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

ﻣﺮﺍ ﺑﺒﻮﺱ!
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ!
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﻋﺸﻘ ﺒﺎﺯﯾﻤﺎﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﭙﯿﭽﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺳﯿﺎﻩ ﺷﻮﻧﺪ،
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺟﺪﺍﯾﯿﻤﺎﻥ ﺷﺮﻁ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ!





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺳـــــﻂ ﭘﯿﺸــــﺎﻧـــﯽ ﺍﺕ
ﻣﯽ ﺷـــﻮﺩ ﻗﺒﻠـــــﻪ ﮔــﺎﻩ ﻟﺒـﻬــﺎﯼ ﻣــــــﻦ
ﺑـــــــﻮﺳﻪ ﻫــﺎﯾـــــﻢ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﺟــﺎ ﺣﻮﺍﻟـــــﻪ ﻣﯽ ﮐﻨـــــﻢ





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ
ﯾﮑﯽ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺑﺎﺷﻪ،
ﯾﮑﯽ ﺑﺘﺮﺳﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺪﻩ.
ﺳﻌﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺖ ﻧﮑﻨﻪ،
ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ …
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯﺵ ﺟﺪﺍ ﻣﯿﺸﯽ:ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﺪﻩ
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﺭﺳﯿﺪ؟
ﻗﺸﻨﮕﻪ: ﯾﻬﻮ ﺑﻐﻠﺖ ﮐﻨﻪ،
ﯾﻬﻮ . . . ﺗﻮ ﯼ ﺟﻤﻊ .. ﺩﺭ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﮕﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ،
ﺑﮕﻪ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺑﻬﺖ ﻫﺴﺖ.
ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ ﺍﺯﺕ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﻪ،ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ …
ﺁﺭﻩ …
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ!!!





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

می آیی ٬نمی آیی٬ می آیی ٬نمی آیی٬ می آیی ٬

نمی آیی . . . نمی آیی . . .

تسبیح هم تسبیح های قدیم !!

پ ن ؛گاهی فقط باید سکوت کرد.





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

امشب
دیوانگیم بالا زده..
نه سکوت نه موسیقی..
نه هیچ چیز و هیچ چیز دیگر…
این دیوانگی را تسکین نمیدهد.. جز عطر تنت لعنتی….





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

خدا برای دلم مرهمی می خواهم از جنس خودت؛
نزدیک، بی خطر،بخشنده، بی منت …





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

نه آرامشت را
به چشمـﮯ
وابسته کن،
نه دستت را
به گرماے دستـﮯ
دلـــــــــخوش…
چشمها بسته میشوند و
دستــها مشت میشوند…
و تو مـﮯمانـﮯ و
یک
دنــــــــیا
تــــــــــنهائی…





دوشنبه 13 دی 1395  :: نويسنده : mty

تو دوری زمن من بیقرارتم

تو عشقی من من عاشقتم

وفای تو چنان بود ک کرد مرا حیران ک چنان باوفا هستی تو ای مهربان

شعر بلد نیستم بیت بلد نیستم هرچه گویم خود ندانم چ گویم

باز میگویم فاش میگویم تو را میگویم گر شوی خوشحال من میشوم

باحال همچو طوطیه رنگین شمال تو اهو باش

من در غربت تو میکشم انتظار چون دوستت دارم هستم بی قرار





سه شنبه 11 خرداد 1395  :: نويسنده : mty

آن شب وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است. دستش را گرفتم و گفتم “باید راجع به موضوعی باهات صحبت کنم”. او هم آرام نشست و منتظر شنیدن حرف‌های من شد. دوباره سایه رنجش و غم را در چشماش دیدم. اصلاً نمی‌دانستم چه طور باید به او بگویم، انگار دهنم باز نمی‌شد.


هرطور بود باید به او می‌گفتم و راجع به چیزی که ذهنم را مشغول کرده بود، با او صحبت می‌کردم. موضوع اصلی این بود که می‌خواستم از او جدا شوم. بالاخره هرطور که بود موضوع را پیش کشیدم، از من پرسید چرا؟ اما وقتی از جواب دادن طفره رفتم خشمگین شد و در حالی که از اتاق غذاخوری خارج می‌شد فریاد می‌زد: “تو مرد نیستی!”
اس ام اس
آن شب دیگر صحبتی نکردیم و او دائم گریه می‌کرد و مثل باران اشک می‌ریخت. می‌دانستم که می‌خواست بداند که چه بلایی بر سر عشق‌مان آمده و چرا؟ اما به سختی می‌توانستم جواب قانع کننده‌ای برایش پیدا کنم؛ چرا که من دل‌باخته دختری جوان شده بودم و دیگه نسبت به همسرم احساسی نداشتم. من و او مدت‌ها بود که با هم غریبه شده بودیم و تنها نسبت به او احساس ترحم می‌کردم. بالاخره با احساس گناه فراوان موافقت‌نامه طلاق را گرفتم. خانه، ۳۰ درصد شرکت و ماشین را به او دادم؛ اما او تنها نگاهی به برگه‌ها کرد و بعد همه را پاره کرد.............

 

بقیه در ادامه مطلب



ادامه


سه شنبه 11 خرداد 1395  :: نويسنده : mty

√  گــاه مــے انـכیشـــم

خبــر مـــرگ مـــرا بــا تــــو چـﮧ ڪـ؟ـس مــے گــویـــכ!

آن زمـــاטּ ڪـﮧ خبــر مــرگ مــرا از ڪـωــے مــے شنـوے،

روےِ تـــو را ڪـاش مــے כیـכم…!

شــانـﮧ بـالـا زכنـﭞْ را؛ بــے قـیـــכ…!

و تڪـاטּ כاכטּِ כωــﭡـﭞْ ڪـﮧ؛ مـهــــم نیـωــﭞْ زیــــاכ!

و تڪــاטּ כاכטּِ ωــر را ڪـﮧ؛ عـجب(!) عـاقبـﭞْ مُـــرכ…؟!

افــωـــوس…!

ڪــاش مــے כیـכم…

مـטּ بــا خـــوכ مــے گــویــــم…

چـﮧ ڪـωــے بـاور ڪـرכ،

جنگـل جــاטּ مـرا؛

آتـشِ عـشـق تــــو خـاڪـωــﭡـــر ڪـرכ…!؟

 

 

asheghane 2 استاتوس های عاشقانه همراه با عکس



ادامه مطلب


سه شنبه 11 خرداد 1395  :: نويسنده : mty

√ ایـטּ روز هـــا

بیـشـتــــر از هــر زمــانــے،

כوωــﭞْ כارم خــوכم بـاشـــــم(!)

כیـگــر نـﮧ حـرصِ بـכωــﭞْ آورכטּ را כارم،

و نـﮧ هــراسِ از כωــﭞْ כاכטּ را…

هــر ڪـس مــرا مـــے خـواهـכ،بـﮧ خـاطــر خـوכم بخـواهــכ…

כلـــم هــواے خـوכم را ڪـرכه اωــﭞْ…!

همیــטּ …

 

asheghane 1 استاتوس های عاشقانه همراه با عکس


ادامه مطلب


چشمهایت

ﻧﻤﯿـﺩﺍﻧم ﭼﺸﻤﺎﻧﺘـ ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻬـ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯿـﮐه ﻧﮕﺎﻫم
ﻣﯿﮑﻨﯿـیﭼﻨﺎن ﺩﻟم ﺍﺯ ﺷﯿﻄﻨﺘـ ﻧﮕﺎﻫﺘـ
ﻣﯿﻠﺮﺯﺩﮐه ﺣﺴـ ﻣﯿﮑﻨم ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺘـ
ﻓﺪﺍ ﺷﺪن ﺑﺮﺍی ﭼﺸﻤﻬﺎیی ﮐه
ﺗﻤﺎم ﺩﻧﯿﺎﺳﺘـ…



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

تپش قلبم


چگونه بفرستم تپش هاي " قلبم " را براي " تو"

تا باور كني از ياد بُردنت ...................

كار من نيست .



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

هزار سال

هزار سال هم بگذرد
" نگاهت"
غافلگيرم
ميكند...



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

عشق نمیپرسه اهل کجایی!

فقط میگه توی قلب من زندگی کن

عشق نمیپرسه چرا دور هستی!

فقط میگه همیشه با من هستی

عشق نمیگه دوسم داری؟فقط میگه دوستت دارم



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

 

اگر میخواهی من تو را فراموش کنم..

برف را سیاه کن!

قطرات باران را حساب کن!

آتش را ببوس!

آسمان را لمس کن!

آن وقت مطمئن باش که تو را فراموش خواهم کرد



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

مـــيـپــرســـي چــقــدر دوســــــتـم داري??

مـــيــــخـــنــدم

جــهـــان را مـــتــر كـرده اي؟



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

هیچ وقت

هيچ وقت رهايم نكن

حتا اگر از من متنفر شدي

فقط آتشم بزن تا هميشه مثل شمع برايت بسوزم



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

مرحم

براى زخم دلم مرهم تو هستي

*صفاى بارش نم نم تو هستى

* تمام هستى ام تنها دو چشم است *

به چشمانم قسم آن هم تو هستي



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

فقط بخون

اولش عاشــــــــــقتہ

حاضره دنیارو بہ پات بریزه ...
حاضره هرڪارے بڪنہ ڪہ خوشحالت ڪنہ ...
شبایے ڪہ ازش دلخورے تا وقتے آشتے نڪردے خوابش نمیبره ...
ادعاے عاشقے ڪردنش دیوونت میڪنہ ...
عاشــــــــــقش میشے ...
عاشـــــق بودنش ، عاشـــــق حس ڪردنش ...
با شادیاش شادے و با ناراحتیاش ناراحت ...
ڪم ڪم ازت دور میشہ ...
واسہ همہ چے وقت میذاره بجز تـــــو ...
با همہ بہش خوش میگذره بجز تـــــو ...
انگار ازت فرار میڪنہ ...
انگار ازت خستہ شده ...
انگار عاشـــــقہ یڪے دیگہ شده ...
انگار دیگہ تویے ڪہ یہ روز همہ چیش بودے الآن شدے "هیچــــــــــے" ...
بازم خودت میمونے و یہ عالمہ حرف تو دلت ڪہ شاید هیچوقت هیچڪے نفہمہ ...
نمیگم مال مـــــن باش ...
نمیگم ڪنارم باش ...
حتے نمیگم با این و اون نباش ...
فقط میگم اگہ ڪسے دلت رو شڪست ...
بہ یاد اونے ڪہ دلشو شڪستے باش!!!

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

بودنت را دوست دارم . .

وادارم میکنی که به هیچ کس فکر نکنم جز "تو"



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

پـــــرســـــــهــ زدن در خیالتـــــــــــــــ
زیبـــاتـــریــــن نیــــاز مــــن استــــــــــ

هـــوایـــــــم بــــاش
تا نفســــــــــــــم نگیـــرد



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

عاشقی

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی ؟
وقتی می نشینم ،
وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم دوستت دارم
وقتی صدایی می اید دوستت دارم ،
وقتی سکوت است دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

دوستت دارم...

 

 

دوستت دارم

گفتنش ساده است

شنیـدنش هـم

امـا فهـمیـدنش دشوارترین ڪار دنیاست این روزها

امـا هـمـین دشواری زیباست !

زیباست برایِ خاطر اطـمـینانِ دلت

ڪه بفهـمــد هر آواره ای عاشق نیست

هر رهگذری مجنون

و تو لیلیِ خاطره هایِ هرڪس نخواهی بود !

دوستت دارم ساـده ترین دشوار دنیاست

برایش بایـد از من گذشت

بایـد به مـا رسیـد

بایـد به عشق رسیـد

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

اگه می دانستی که چقدر دوستت دارم
نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من برسکوت نگاه تو رازهای یک عشق زمینی را
باخود به عرش خداوند ببرم...



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

اگر سنکم زنی سنکت ببوسم
اگر زهرم دهی زهزت بنوشم
اگر غسلم دهی با آب کافور
کفن باره کنم رویت ببوسم



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

 

نمیخواهم "بـرگ" درختت باشم

که هر پاییز ازت جداشوم

میخواهم ریشه ات باشم

که وقتی نیستی من هم نباشم.



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

تو

 

برای تو

که مهم باشم ،

مهم نیست برای دیگران مهم باشم یا نباشم......

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

تو

 

 

تو به تنهایی

برایم یک جمعیتی

به تنهایی یک شهری

یک کشوری

و من به اندازه ی چند میلیون نفر

به تو وابسته ام ..



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

هیس...

 

هیس

فقط چشم هایت را ببند و نفس بکش

لمس نفس هایت ضربان قلبم را

به شماره می اندازد

تو آرام آرام نفس بکش

من لحظه لحظه دیوانه ات شوم …



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty
♥ دوست داشتـטּ یعنے ...♥
♥ وقتے میــــدونه...♥
♥ روے چیزے حساسے...♥
♥ یا از ڪارے بدت میـــاد...♥
♥ حواسش هست ڪه ناراحتت نکنه...♥
♥ دوست داشتـטּ یعنے همیـטּ.....♥


ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

 

تو باشی و هوای بهار و من!

"قــدم به قـــدم" فدایت می شوم

تو باشی...، از لحظه های دلتنگی جلو می زنم؛

به تمام درهای بسته دهن کجی می کنم؛

به بن بست ها، به خیابان هایی همه با یک نام …

دوست دارم تو باشی و من نشانی ها را گم کنم،

راه خانه را هم ندانم ؛

تا همه بفهمند برای من ِ کم حواس،

خانه آنجاست که.

تو باشی و من قدم به قدم فدایت شوم




ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty


یه وَقتآیے بآیـَכْ رَפֿـتْ..!! اونم بآ پآـے פֿـوכِتْ..!!

بآیـَכْ جآتو تو زنْدِگے بَعْضے هآ פֿـآلے كُنے..!!

כُرسْته تو شُلوغیآشوטּْ مُتوَجهْ نِمیشَنْ چے میشه..

وَلے بـכوטּْ.. یه روزـے.. یه جآیے..

بـَכْ جورـے یآכِتْ مے اُפֿـتـَטּْ، كه כیگه כیرْ شـُכه..!!

פֿـِیْلے כیرْ...!


khafan-love%20%282%29.jpg



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

بهشـــــت هم خشک سالیـــــــست

این را دیشب از کفــــــــــــ پــــــای مــــــادرم فهمیدم

نمےتوانم کلامے در مورد اش بنویسم و عاجزم

فقط از خدا مےخواهم کہ :

خـدایا بالاتر از بهشت هم دارے..؟

برای زیر پاے « مــــــــادرم » مے خواهم ... (!)

15036_614404185266728_177408490_n.jpg



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

دلم میخواهد ویرگول باشم تا وقتی به من میرسی ، مکث کنی !



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

دو کلمه حرف حساب باهات دارم

دوستت دارم



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

""نفسهایم"" را بشمار....

     چون آنها را…

 به  قیمت"" دوست داشتنت ""…

""از دست میدهم""

     نه  برای"" گذر عمر"" !!!



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

خواهش می کنم . . 

حوصله ات که سر مي رود . . 

با دلـــــــ♥ــــــم بازي نکن ـــــــــــــــــــ . . 

من در بي حوصلگي هايم . . 

با تو زنــــــــ♥ـــــدگي کرده ام . .

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

هیچ گاه

هیچ گاه مرا به حال خودم رها نکن
کمی زیادی دوستت دارم
کمی بیش از حد دلداده ات گشته ام
بدون تو هوایم بی هوا می شود
به گمانم ...
کمی زیادی برایت میمیرم ...



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

 اول بخونید و تا می توانید نشر کنید

یادتان باشه خدا دعای دسته جمعی را زودتر براورده می کنه

" خداوندا ".......!
آرامم کن همان گونه که دریا را...
پس از هرطوفانی آرام میکنی...

راهنمایم باش که در این چرخ و فلک...
روزگار بدجور سرگیجه گرفتم...

ایمانم راقوی کن...
که تو را در تنهایی خود گم نکنم...

" خداوندا "......!
من فراموش کارم اگر گاهی...
یا لحظه ای فراموشت کردم...
تو هیچ وقت فراموشم نکن...

" خداوندا ".....!
رهایم مکن حتی اگر همه رهایم کردند...خداوندا تقدیردوستانم را انگونه که صلاح میدانی رقم بزن

" آمین یارب العالمین



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

من

من که نباشم دنیا یک "من"کم دارد

توووکه نباشی "من"یک دنیا کم دارم



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

اسمت را که می برم

در گلدان صدایم

نیلوفری وا می شود

تا در عطر سادۀ عشق

رؤیائی در من تعبیر شود

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

تـــو

اسمم به نام تو،

عشقم به ياد تو،

جسمم براي تو،

جانم فداي تو،

روحم كنار تو

اما زندگيم مال خودم چون زندگيم تويي



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

امشب
شب ولنتاین
خوش به حال اونایے که واسه عشقشون کادو گرفتند
اما ما ها که تنهایم
با عکس و یادگارے عشقمون سر میکنیم



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

نفسم

نفسم از نفست لبریز است
توعجب حس غریبی که وجودت عشق است
چه توانم که نبودت به فنا برده مرا
عطرتن تو جام شفا داده مرا

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

آغوش تو

من فقط یک بلیت
رفت میخاهم
بی برگشت
به سوی
آغوش
تــــو



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

آرام ترین

آرام ترین تپش قلبم را
تقدیدمت میکنم
تا بدانی که آرام بخش
همه ی وجودم تویی



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

بگذار بگویم...!

جذاب تریــــن جای دنیا آغوش توست

جایی میان بازوانــــت،

روی قفسه سینه ات

♥مماس با قلبـــــت، همان قلبی که...♥

صدایش تمام زندگی من است..



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

تو

تـــــو واسم مثل بارونے

من با" تـــــو" آرومم

وقتے دستامو مےگیری



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

به چشمهایم هشدار داده ام...
که اگر این بار که تو را می بینند
باز هم خیس شوند
دیگر رویم را از تو برنخواهم گرداند
که آبرویشان را بخرم...

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم
می اید......
می ماند......
و به تنهاییم پایان می دهد....
امد......
رفت......
و به زندگیم پایان داد.......



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

بعضی وقت ها چیزی می نویسی فقط برای
یک نفر، اما...
دلت میگیرد وقتی
یادت می افتد که هرکسی ممکن است بخواند،
جز آن یک نفر...

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

هرچه دوستش به او گفت :

غلامرضا خم شو ، فایده ای نداشت

بعد از مراسم ازش پرسیدن ، چرا خم نشدی

برایت دردسر میشود ، او شاه مملکت است

گفت هر که میخواهد باشد :

تختی فقط برای بوسیدن دست مـــــــــادرش خم میشود‬

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

من از تمام آسمان یک باران را میخواهم

ازتمام زمین یک خیابان را

واز تمام تو

یک دست که قفل شود در دست من...

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

این روزهایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی...

تظاهر به بی خیالی...

به شادی...

به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست...

اما...

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

آرزوهام مثل پله های نردبونه
اولیش بودن با تویه
دومیش بیشتر بودن با تویه
سومین آرزوم که سومین پله ی نردبونه
اونم دوست داشتن تویه
چهارمین آرزوم چهارمین پله ی نردبون
اونی که دوسش دارم دوسم بداره
به دل همدیگه راه بزنیم
پله های بعدی رو باهم بسازیم

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

چــِگونہ مے شــَــوَد

اَز خُدآ گـــِـرِفـت چیزے را کہ نــِـمے دَهـــَــدمے گویند قـــِـسمـَــت نیست، حِکمـَـت اَستــــ

مـــَـن قـــِسمـَـت و حِکمـَـت نِــمے فـَـهمــَـمــــ

تــــــو خُدآیـــے

طاقـــَــت را مے فـــَـهمے


مـــَـگـــَــر نہ ؟!!.

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

شاید امروز چشمهایت مثل دیروز برقی نداشته باشد


وقلبت نیز نای تپیدن برای من


اما هنوز چشمهای من برای تو میدرخشد


و قلبم نیز میتپد برای تو



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

امدنت را یادم نیست بی صدا امدی بی انکه
من بدانم, بی اجازه ماندی بی انکه من بخواهم, اما
اکنون با ذره ذره وجودم ماندنت را تمنا میکنم
مهمان ناخوانده قلبم, بمان که ماندنت را سخت
دوست دارم.



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

از یه عاشق شکست خورده پرسیدم
بزرگترین اشتباه؟
گفت :عاشق شدن
گفتم :بزرگترین درد؟
گفت :ازچشمِ معشوق افتادن
گفتم :بزرگترین رویا؟
گفت :به معشوق رسیدن
پرسیدم :بزرگترین آرزوت؟
اشک توی چشماش حلقه زد و با نگاهی سرد گفت:
مرگ

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

چه حس قشنگیه وقتی میشی محرم دل یکی
یکی که بهش اعتماد داری
بهت اعتماد داره
از دلتنگی هاش برات میگه
از دلتنگی هات براش میگی
اروم میشه
اروم میشی
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه
این حس مثل قطره های باران پاکه..



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

این عادلانه نیست!
گاهی در شعرهایم مجبورم
زیبایی تو را
در آغوش بیگانه ای تصور کنم
افسوس که تو همچنان زیبایی،
حتی وقتی
سهم من نیستی!



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

خدایا این بند دل ادم کجاست؟!
که بعضی وقتها
با یک اسم..
با یک نگاه..
با حضور یک نفر..
ویا با یک لبخند..
****پاره میشود****

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت...

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

خوش بحال باد
گونه هایت را لمس می کند
و هیچکس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد
کاش مرا باد می آفریدند
تو را برگ درختی خلق می کردند
عشق برگ و باد را دیده ای؟
در هم می پیچند و عاشق تر می شوند

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

خیلی سخته به خاطر کسی که دوستش داری
همه چیز رو از سر راهت خط بزنی
بعد بفهمی
خودت تو لیستی بودی
که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده...
افسوس!

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

سلامتی دختر
سلامتی پسر
سلامتی شیطونیا
سلامتی قرارگذاشتنا
سلامتی ترسیدنها
سلامتی قهرکردنا
سلامتی دودیقه بعدآشتی کردنا
سلامتی خیانت دختر
سلامتی دوست شدن دختربادوست پسر
سلامتی بغض پسر
سلامتی تیغ تیز
سلامتی رگ دست پسر
سلامتی عشق جدیددختر



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

او آدم است
اگر دوستت دارم هایت را نشنیده گرفت
غصه نخور
اگر رفت گریه نکن
یک روز چشم های یک نفر عاشقش میکند
یک روز معنی کم محلی را میفهمد
یک روز شکستن را درک میکند
آن روز میفهمد که

آه هایی که کشیدی از ته قلبت بوده...



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

عبرت چه واژه زیبا اما غریبی است...
شنیدم آنانکه از گذشته خود عبرت نمی گیرند
چاره ای جز تکرار آن ندارند
و آنجا بود که فهمیدم
چرا زندگی ما تکراری است

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی...

 

و محکم در آغوشم بگیری...

 

و شیطنت وار ببوسیم...

 

و من نگذارم!

 

عشق من، بوسه با لجبازی، بیشتر می چسبد...

 

 

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

بـــرای تصـــاحبت نمـی جنگـــم !

احاطــه ات نمی کنـــم تــا مــال مــن شـــوی!

بـا رقیـــبان نمی جنگـــم !

بـــه قـــول دکتــــر انوشـــه کــه می گفـــت :

عشـــق تملـــک نیـــست ، تعلــــق اســـت!

ولـــی اگـــر بیایــی و بمانـــی،

بـــرای بــا تـــو مانـــدن ، بــا دنیــــا می جنـــگم
........

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮدی ﺑﺮاﯾﺖ ﭼﯿﺰی ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ


ﭼﯿﺰی ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ
........ !


ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ را ﮐﻪ ﺑﺨﻮاﻧﯽ


 ﺑﺮای ﺳـــــــــــﺎل ﻫﺎ از ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﮐﺎﻓﯽ اﺳﺖ

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

√  از آכم هــا مـے گـذرم؛

כلــــم را گُـنـכه تـر مـے ڪنـــم…

نـاراحـت ایـטּ نیـωــﭡــم ڪـﮧ چـرا جـاכه ے رفـاقـﭡـــم

بــا مــرכم همیـشـﮧ یـڪ طـرفــﮧ اωــﭞْ…!!

مـهــــم نیـωــﭞْ اگــر همیشـﮧ یـڪ طـرفـﮧ ام…(!)

همیشـﮧ شــاכ مـے مـانـــم ڪـﮧ چیـزے ڪــم نگـذاشـﭡـﮧ ام؛

و بـﮧ خـــوכم ، رفـاقـﭡـــم و “خُــכاے خــوכم ” بـכهڪــار نیـωـﭡـــم…

 



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

چگونه استـــ حال من…

با غمـــ ها می سازمــــ…

باکنایه ها می سوزمــــــــــ…

به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…

لبخندی تـــلخـــــــ….

خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…

می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…

از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی

فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر

فقط یک قبـــــــــــــــر…

در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ

خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…



ادامه مطلب


سه شنبه 10 فروردین 1395  :: نويسنده : mty

ﯾﮑــــــے ﺑﺎﯾב ﺑﺎﺷ !!

ﯾﮑــــــےבﻣﻮ ﺻבا ﮐﻨ ،

ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﮐﻮﭼــﯿﮑﺶ ﺻבﺍ ﮐﻨﮧ

ﯾﮧ ﺟــــــﻮﺭے ﮐﮧ ﺣﺎﻝ ﺁבﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺏ ﮐﻨﮧ ؛

ﯾﮧ ﺟـــــﻮﺭے ﮐﮧ ﻫﯿﭽــــﮑﺲ בﯾﮕﮧ ﺑﻠב ﻧﺒــﺎﺷﮧ

ﯾﮑــــــے ﺑﺎﯾב ﺁבﻡ ﺭﻭ ﺑﻠב ﺑﺎﺷﮧ

...

בلم کمــے تــــــو را…!

בروغ چرا ؟؟!!

خیلــے تــــــــــــو را مـے خواهـב …

 



ادامه


سه شنبه 3 آذر 1394  :: نويسنده : mty

بگو : ...

 

تکلیفم با چشم هایم چیست ...؟!

 

لنگر بیاندازم ...

 

و ...

 

" عاشقی " کنم ....

 

یا ...

 

چتر بردارم ...

 

و ...

 

" دلبری " کنم ...؟!



ادامه مطلب


شنبه 30 آبان 1394  :: نويسنده : mty

شده‌ام شبیه ایستگاهی متروک،

که قطارها هنوز نرسیده؛ خط عوض می‌کنند!



ادامه مطلب


دوشنبه 25 آبان 1394  :: نويسنده : mty

 

شعرهایم را میخوانی…

 

و میگویی روان پریش شده ام !

 

پیچیده است … قبول …

 

اما من فقط چشمهای تو را مینویسم …

 

تو ساده تر نگاه کن …

 

 



ادامه مطلب


دوشنبه 25 آبان 1394  :: نويسنده : mty

دسـت بـه “صورتـم” نـزن !

می تـرسم بیـفتـد

نقـاب خنـدانـی کـه بـر چهـره دارم !

و بعــد

سیـل ِ اشـک هـایـم “تـــــــــــو” را بـا خـود ببــرد

و بـاز

من بمانم و تنهــــــایی …!!!



ادامه


پنج شنبه 21 آبان 1394  :: نويسنده : mty

ﯾﮑــــــے ﺑﺎﯾב ﺑﺎﺷ !!

ﯾﮑــــــےבﻣﻮ ﺻבا ﮐﻨ ،

ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﮐﻮﭼــﯿﮑﺶ ﺻבﺍ ﮐﻨﮧ

ﯾﮧ ﺟــــــﻮﺭے ﮐﮧ ﺣﺎﻝ ﺁבﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺏ ﮐﻨﮧ ؛

ﯾﮧ ﺟـــــﻮﺭے ﮐﮧ ﻫﯿﭽــــﮑﺲ בﯾﮕﮧ ﺑﻠב ﻧﺒــﺎﺷﮧ

ﯾﮑــــــے ﺑﺎﯾב ﺁבﻡ ﺭﻭ ﺑﻠב ﺑﺎﺷﮧ

...



ادامه


( کل صفحات : 2 )    1   2   
عاشقانه
درباره وبلاگ


مدير وبلاگ : mty
مطالب اخير
صفحات جانبی


کد تغییر شکل موس


کد هدایت به بالا

آمار وبلاگ
کل بازدید : 86324
تعداد کل پست ها : 367
تعداد کل نظرها : 2
آخرین بروز رسانی : جمعه 1 بهمن 1395 
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 21 آبان 1394