عقیق:سعید اوحدی ظهر پنجشنبه در همایش جان‌باختگان فاجعه منای در ساری به روایت فاجعه منا پرداخت و گفت: در روز حادثه حدود هفت درصد از کارکنان سازمان حج مُحرم بودند و اگر محرم بودیم شاید ابعاد فاجعه بیشتر می‌شد.

وی بابیان اینکه نمی‌دانیم چه بین شهدای مشعر گذشت که در روز عید قربان دعوت حق را لبیک گفتند، افزود: حوالی ساعت ۳ بامداد وارد منا شده بودیم و تصور ما این بود که همه‌چیز آماده است اما ساعت حدود ۹ صبح به من اطلاع داده شد که رمی جمرات با ازدحام جمعیت مواجه شده است.

اوحدی ادامه داد: تماس دیگری گرفته شد که در خیابان ۲۰۴ رمی جمرات دچار مشکل شده است حدود ۲۰ گروه را به این منطقه اعزام کردیم و بعدها متوجه شدیم پلیس سعودی چند نفر از همکاران را که برای کمک‌رسانی رفته بودند دستگیر کردند.

رئیس سازمان حج و زیارت بیان کرد: از عصر همان روز اقدام به تشکیل ستاد بحرانی در منا کردیم و آمار همان روز نشان داد که هزار نفر از زائران کشور مفقود بودند و به کاروان‌هایشان برنگشته بودند.

وی با اظهار اینکه همه منتظر بودند که روز عید قربان به عیدمان تبدیل شود اما باخبر ناگواری مواجه شدیم گفت: در همان مصاحبه اول اعلام کردیم که شماری از حجاج ما قربانی سوء مدیریت آل سعود شده است.

اوحدی با اشاره به اینکه تصور بیش از هفت هزار شهید در حادثه منارا داشتیم گفت: مسیری که فاجعه در آن رخ داد، مسیر مختص زائران ایرانی نبوده است و قرار بود از پله‌هایی عبور کنیم که روبروی خیابان ۲۰۴ بوده است و متأسفانه پلیس عربستان راه دسترسی را می‌بندد و زائران ایرانی را به‌اجبار به خیابان ۲۰۴ هدایت می‌کنند.

رئیس سازمان حج و زیارت کشور گفت: ساعت ۵ عصر نیروهای امدادی ما از کمک‌رسانی برگشتند و اعلام کردند که ارتش عربستان وارد عمل شده است.

وی به پیام مقام معظم رهبری و اینکه زائران فاجعه منا در زیباترین حالت انسانی تسلیم حق شده‌اند، اشاره کرد و گفت: این زوار بعد از دعای عرفه که در بهترین حالت انسانی دعوت حق را لبیک گفتند.

رئیس سازمان حج و زیارت کشور به تشکیل ستاد بحران خبر داد و گفت: دولت سعودی اجازه ندادند در شب اول پیکر مطهر شهدا را جمع کنیم و خودشان نسبت به جمع‌آوری اقدام کرده‌اند.

وی با اشاره به مستندسازی فاجعه منا گفت: بیش از ۵۰۰ صفحه گفته‌های شاهدان عینی حتی شاهدان کشورهای دیگر را مستندسازی کردیم.

اوحدی بابیان اینکه گروه تفحص از روز بعد فاجعه وارد میدان شدند ، گفت: متوجه شدیم بسیاری از زائران ما به بیمارستان‌های طائف منتقل شدند و اجازه ورود به ما را نمی‌دادند.

وی شمار زائران کشور را ۶۴ هزار نفر در حج امسال بیان کرد و گفت: یکشنبه‌شب که وارد سردخانه عربستان شده بودیم متوجه شدیم پیکرهای زائران با ۲۵ تریلی که گوشت حمل می‌کردند، منتقل‌شده است.

سعید اوحدی با اشاره به اینکه اولین جلسه با دولت عربستان در روز سه‌شنبه برگزارشده بود افزود: بر اساس پرتکل سیاسی باید وزارت بهداشت عربستان در جلسه شرکت می‌کرد اما در این جلسه قائم‌مقام دستیار ارشد امیر مکه شرکت کرده بود و تا این روز ۱۲۱ پیکر مطهر زائران کشور را شناسایی کردیم اما به ما اجازه انتقال را نداده بودند.

رئیس سازمان حج و زیارت با اشاره به فرمایشات و پیام تاریخی مقام معظم رهبری و بازتاب آن گفت: اولین آثار صحبت ماندگار و تاریخی رهبری این بود که وزیر بهداشت عربستان که در جلسه شرکت نکرده بود خواستار نشست با هیئت ایرانی شد.

وی عنوان کرد: در جلسه، وزیر بهداشت عربستان عنوان کرده بود که هرچه بخواهید در اختیارتان قرار خواهیم داد و ساعت یک بامداد امیر مکه در تماسی اعلام کرد که هواپیمای اختصاصی برای انتقال اجساد زائران ایرانی در نظر گرفته شود و همچنین تمامی دستورالعمل‌های سخت مربوط به تشریفات برای زائران ایرانی استثنائا حذف می‌شود.

رئیس سازمان حج و زیارت کشور ادامه داد: برخی از عزیزانی که مجروح بودند به بیمارستان منتقل کردیم و تا به امروز یک مورد از شهدای شناسایی‌شده نداریم.

اوحدی بابیان اینکه پیام تاریخی مقام معظم رهبری ما را دوباره احیا کرده است افزود: مقام معظم رهبری می‌خواستند نگاه ما را از ظاهر به عمق زیبای شهادت زائران سوق دهند.

منبع:مهر

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

حمایت‌ قاطع هاشمی‌ رفسنجانی از ردصلاحیت‌ها توسط شورای‌نگهبان

به هر جهت هاشمی رفسنجانی در آن سال‌ها به‌خصوص قبل از شروع دهه هفتاد و حتی در اوایل دهه هفتاد، کاملاً انقلابی بوده و بر اساس منطق و عقل، جواب مخالفین شورای نگهبان و نظارت استصوابی را می‌دهد.

آنچه در ادامه می‌آید، نگاهی بر منطق هاشمی رفسنجانی در پاسخ به شکست‌خوردگان در انتخابات مجلس است.

هاشمی ضرورت نظارت شورای نگهبان برای رد صلاحیت افرادی که او آن‌ها را ناباب می‌خواند، لازم می‌داند و تفسیر نظارت استصوابی برای شورای نگهبان از قانون اساسی را حق این شورا می‌خواند.

به‌عنوان‌مثال در باب لزوم حذف افراد ناباب از انتخابات مجلس بیان می‌دارد: "ممکن است یک افراد نابابی کاندید شوند اولاً شورای نگهبان باید نظر دهد."[1]

او بیان می‌دارد که چون نمایندگی مجلس جای مهمی است که صدای نماینده از تریبون مجلس به گوش همگان می‌رسد، حضور افراد بی‌تقوا در مجلس خطرناک است و ازاین‌جهت از رد صلاحیت برای انتخابات مجلس دفاع می‌کند: "مجلس باز است و آن صدای سیم در گوش همه مردم است و در خارج و داخل آدمی که اینجا حرف می‌زند هیچ‌کس نمی‌تواند کنترل کند که یک جمله نگوید. با یک حرف می‌تواند یک موجی در جامعه ایجاد کند که می‌بینید آدم‌های بی‌تقوا برای مجلس خطرناک هستند. کسانی که می‌آیند واقعاً مسلمان و متعهد باشند. حال اگر بعضی جهاتشان ضعیف باشد مهم نیست. خودشان خوب و آدم‌حسابی و مسلمان باشند."[2]

مسئله رد صلاحیت افراد در سال‌های بعدی نیز تکرار می‌شود. نکته جالب‌توجه این است که هاشمی در این زمینه چنان‌که سال‌های بعد به آن تصریح می‌کند، رد صلاحیت را حق شورای نگهبان می‌داند:

"شب آقای امامی کاشانی از فقهای شورای نگهبان تلفن کرد. اطلاع داد که شورای نگهبان صلاحیت آقایان صادق خلخالی و سید حسین موسوی تبریزی را که نامرد نمایندگی مجلس و خبرگان هستند رد کرده است. از من خواست به آن‌ها بگویم استعفا بدهند، نپذیرفتم. از این کار به‌آسانی نخواهند گذشت. شورای نگهبان را متهم خواهند کرد که تحت تأثیر جامعه مدرسین عمل کرده است. رد صلاحیت شدگان توسل به امام و آقای منتظری و دیگران هم خواهند کرد."[3]

در همین زمینه حتی در مواردی که هاشمی با رد صلاحیت یک فرد مخالف بوده است، حاضر به زیر سؤال بردن حق شورای نگهبان برای تعیین و تشخیص صلاحیت‌ها نبوده است و معمولاً تلاش می‌کرده است تا با رایزنی با شورای نگهبان و یا حتی رهبری نظام مسئله را حل نماید و نه این‌که به‌حق شورای نگهبان در تشخیص صلاحیت افراد تعرض کند. مثلاً وقتی‌که آقای کروبی و بیات رد صلاحیت می‌شوند او در خاطرات خود می‌نویسد:

"آقای [اسدالله] بیات، نایب‌رییس مجلس، تلفنی گفت که شورای نگهبان او را برای امتحان جهت نامزدی مجلس خبرگان، روز سه‌شنبه دعوت نکرده و احتمال می‌دهد که صلاحیت او را رد کرده باشند. برای حل مشکل استمداد کرد. با آقای محمد امامی [کاشانی] صحبت کردم، گفت چندنفری صلاحیتشان رد شده، من‌جمله ایشان و [سید علی‌اکبر] محتشمی و چند نفر دیگر... احمد آقا تلفنی گفت که شورای نگهبان، آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس شورای اسلامی] را برای امتحان، جهت احراز صلاحیت علمی برای نامزدی خبرگان، دعوت کرده است؛ آقای کروبی حاضر نیست در امتحان شرکت کند و ممکن است طرفداران او، علناً به مبارزه با شورای نگهبان برخیزند؛ از من خواست که برای رفع این مشکل اقدام کنم. مسئله را تلفنی با رهبری در میان گذاشتم. ایشان هم گفتند دخالتی نمی‌کنند و شفاعت نخواهند کرد، چون موارد متعدد است و نمی‌شود یکی را مستثنا کرد. جمع زیادی از نامزدها دعوت به امتحان شده‌اند؛ جمعی قبول و جمعی رد شده‌اند. آقای [اسدالله] بیات، نتیجه درخواست دیشب خود را تلفنی پیگیری کرد؛ گفتم شورای نگهبان بر سر موضع خود محکم است."[4]

البته باید توجه داشت که رد صلاحیت صرفاً از سوی یک جناح علیه جناح دیگر نبوده است، چراکه مطابق خاطرات هاشمی در سال 1367 هیئت‌های اجرایی که در آن زمان به‌واسطه وزیر کشور بودن آقای محتشمی پور در اختیار جناح چپ بود، بیشتر افراد رد صلاحیت شده ازنظر آن‌ها، محافظه‌کار یا جناح راست بودند و در آن سال نیز رفتار هاشمی به همین صورت بوده است. مطابق این خاطرات هاشمی بیان می‌دارد: "با آقای سید علی‌اکبر محتشمی پور وزیر کشور درباره صلاحیت بعضی از نمایندگان فعلی برای مجلس آینده مذاکره کردم. گفت هیئت‌های اجرایی صلاحیت سیزده نفر از نمایندگان را رد کرده‌اند؛ اکثر آن‌ها از خط محافظه‌کار و عده‌ای نیز از خط مقابل هستند..."[5]

درحالی‌که اصلاح‌طلبان بعدی، در سال‌های اولیه دهه 70 خواهان تغییر قانون اساسی به‌صورتی بودند که نظارت شورای نگهبان محدود شود، هاشمی نه‌تنها اعتقادی به تغییر قانون اساسی بر این مبنا ندارد بلکه به مدارا با شورای نگهبان توصیه می‌کند:

"عصر آقای عبدالله نوری وزیر کشور آمد، درباره احتمال دخالت شورای نگهبان در امر انتخابات به‌عنوان نظارت چاره‌جویی کرد، به‌صورتی که تغییر قانون اساسی است؛ گفتم مدارا می‌شود. مشکلات را باید رفع کرد."[6]

نکته جالب‌توجه در همین رابطه این است که هاشمی کسانی که توسط شورای نگهبان حذف‌شده بودند را تندروهای سیاسی می‌داند و چند صفحه بعدازاین، در خاطرات چند روز بعد خود می‌نویسد: "آقای مرتضی الویری آمد. از تفسیر اخیر شورای نگهبان و احتمال حذف بعضی از تندروها اظهار نگرانی کرد و چاره‌جویی نمود؛ خواست که کمک کنم."[7]

این نشان می‌دهد که هاشمی در آن مقطع امید تندروها بوده است و البته در این امر هاشمی هیچ هماهنگی و کمکی برای آن‌ها انجام نداده است؛ چند صفحه بعدازاین، هاشمی تندروهای مورد نظر را با ذکر اسم مشخص می‌کند و می‌نویسد: "آقایان سید محمد خاتمی، با اسدالله بیات، مجید انصاری، موسوی لاری و آ شیخ حجت آمدند. از تعبیر شورای نگهبان و احتمال حذف نیروهای خط خودشان اظهار نگرانی نمودند و از من برای حل این مشکل استمداد کردند. گفتم با تفسیر کاری نمی‌شود کرد؛ حق شورای نگهبان است. گرچه ممکن است تفسیر درست نباشد..."[8]

نکته جالب‌توجه این است که هاشمی که در خاطرات سال‌های مختلف خود از رد صلاحیت و نظارت استصوابی دفاع می‌کرده است و حتی در سال 1370 در خاطرات خود به‌صراحت نوشته است که این "حق شورای نگهبان است".

اما هاشمی در مطلبی که در سال 1393 در مقدمه خاطرات سال 71 مدعی می‌شود که در انتخابات سال 1371 در انتخابات مجلس چهارم "یک بی‌عدالتی درصحنه سیاسی کشور" رخ‌داده است. درحالی‌که در خاطرات همان سال کاملاً از آن انتخابات و روند و نتایج آن حمایت کرده است.

تغییر مواضع سیاسی و جهت‌گیری‌ها و حتی تحلیل‌های سیاسیون امر عجیبی نیست. تعجب‌آور آن است که شخصی تحلیل‌های سیاسی بعدی خود را به زمان گذشته نسبت دهد و مدعی شود که از ابتدا آن تحلیل‌های سیاسی را داشته است. حال‌آنکه شواهدی که در مورد حوادث همان سال‌ها از سوی خود او منتشرشده است کاملاً خلاف این را نشان می‌دهد.

توجه کنید:

به‌عنوان نمونه آقای هاشمی رفسنجانی در مطلبی که در مقدمه کتاب خاطرات نوشته‌اند، مدعی می‌شود که در انتخابات سال 1371 در انتخابات مجلس چهارم "یک بی‌عدالتی درصحنه سیاسی کشور" رخ‌داده است. منظور ایشان از بی‌عدالتی چنان‌که خود توضیح می‌دهند آن است که گروه‌هایی از جناح چپ آن زمان در انتخابات مجلس رد صلاحیت شده بودند[9]؛ این در حالی است که آقای هاشمی در خاطرات همان سال به‌صورت مکرر کاملاً از آن انتخابات و روند و نتایج آن حمایت کرده است و حتی مطالبی در مخالفت با اعتراض‌های جناح چپ آن زمان ذکر کرده است.

به‌عنوان‌مثال ایشان در پاسخ به اعتراضات جناح چپ آن زمان، نه‌تنها انتخابات را بی‌عدالتی نمی‌خواند بلکه بیان می‌دارد: "خواهش من از کاندیداها این است که ملاحظات اخلاقی انقلابی و اسلامی و ملی را فراموش نکنند، بعداً پشیمان می‌شوند، ممکن است الآن کسی عصبانی باشد و رأی نیاورده و حالا ممکن است فکر کند که به او ستمی شده و یا تبلیغ ناروایی شده؛ ممکن است برخی اتفاقات سوء باشد ولی درمجموع بنده به‌عنوان مجری نگاه می‌کنم هرکجا شکایتی به من رسیده، رفته‌ام و رسیدگی کرده‌ام، می‌بینم که واقعاً انتخابات نسبت به همه انتخابات گذشته‌مان در کل حدنصاب بالایی از سلامت را دارد. اگر هم احساس ظلم می‌کنید به‌هرحال طبق وظیفه‌تان به مراجع مربوطه شکایت کنید. اگر رسیدند و جبران شد بهتر و اگر نشد آن‌ها پیش خدا و قانون مسئول‌اند."[10]

این توصیه و تحلیل هاشمی از انتخابات 1371 با اظهارات خود او در مقدمه کتاب و توصیه‌های او بعد از انتخابات 1388 و رفتارش بعد از عدم‌تأیید صلاحیت در سال 1392 ناسازگار است.

به‌عنوان یک مثال دیگر از این تعارضات، درحالی‌که هاشمی در مقدمه کتاب مدعی می‌شود که انتخابات سال 1371 بی‌عدالتی بوده است، در صفحه 125 خاطرات خود ذکر کرده است که با استفاده از یک شبکه اطلاع‌رسانی غیرعلنی که در کشور داشته است، انتخابات را بررسی کرده است و به این نتیجه رسیده است که "اکثریت نزدیک به تمام، امانت را در حد اجرا مراعات کردند. در عمل بحمدالله خوب شد و ما تشکر می‌کنیم" و در صفحه 162 خاطرات خود می‌آورد که "الحمدالله انتخابات این مسئله مهم انقلاب و کشور به خوبی برگزار شد..." رضایت هاشمی در خاطراتش از شکل‌گیری مجلس چهارم به حدی جدی است که نه‌تنها آن را حاصل یک بی‌عدالتی نمی‌داند بلکه به‌صراحت آن را موهبتی الهی می‌داند و در صفحه 207 خاطرنشان می‌سازد: "خداوند این وضع را مثل همه هدایای الهی باز به ما هدیه کرد ..."

نکته جالب‌توجه این است که این موضع‌گیری هاشمی در حمایت از انتخابات مجلس چهارم فقط در سخنرانی‌های علنی نیست، بلکه مطابق خاطرات ایشان در جلسات خصوصی بحث با آقای موسوی‌خوئینی‌ها که از ناراضیان نتایج انتخابات مجلس چهارم بوده است، نیز گفته است: "تذکر دادم که بعد از رحلت امام حمله‌ها و اهانت‌ها و تهمت‌های زیادی از سوی جناح آن‌ها به‌نظام شده و آن‌ها شروع‌کننده بودند..."[11]

هاشمی نه‌تنها ادعای تقلب در انتخابات را نمی‌پذیرد و حاضر به پذیرش بی‌عدالتی در رد صلاحیت‌ها نیست بلکه به‌صراحت بیان می‌دارد که در جواب مخالفان نتیجه انتخابات، علت اصلی شکست آن‌ها را مواضع افراطی خودشان در برابر نظام می‌داند. او در جواب مجید انصاری بیان می‌دارد: "آقای مجید انصاری آمد...گفتم اشتباه از جناح خودشان است که بدون هدف و برنامه درست مواضع افراطی در مقابل دولت و نظام داشتند."[12]

[12] - همان، صفحه

هرازنو

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

خاطرات انقلاب(14) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

در محضر آیت الله مشکینی

حدود سال های پنجاه وچهار بود خدمت آیت الله مشکینی رسیدم. در اولین تظاهراتی که در قم مشاهده نمودم، تعدادی از جوانها شیشة یکی از شعب بانک صادرات را شکستند و متفرق شدند. از معظم له در خصوص وجه شرعی این عمل و همچنین اگر کسی در حین تظاهرات کشته شود، چه حکمی دارد، سؤال کردم. ایشان کمی تأمل کردند و فرمودند بانک یک مؤسسة ربوی است هی گفتیم ربا نخورید. گوش نکردند می‌زنیم آن را می‌شکنیم و بعد فرمودند. تمامی کسانی که در تظاهرات شرکت می‌کنند، انگیزة خدائی دارند و اگر کشته شوند. پیش خداوند مأجور هستند. پس از شنیدن نظر ایشان از خدمت مرخص شده و به دوستان خصوصی خودم نظر ایشان را گفتم.

تظاهرات تعدادی خانم در قم

پس از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی ، برای اولین بار در قم تعدادی خانم با حجاب کامل و چادر مشکی درصحن حضرت معصومه به مدت شاید پنج دقیقه، دروسط صحن در حالی که بقیة جمعیت، اطراف آنها را به صورت طبیعی درمحاصرة خود داشتند. اقدام به کوبیدن پا به زمین و سر دادن شعار نمودند و شعار‌ها این بود: حزب شاه رستاخیز پنجاه نفر بیشتر نیست/حزب شاه رستاخیز صدها نفر را کشته و قبل از رسیدن مأمورین بلافاصله در بین جمعیت متفرق شدند و هیچ کدام شناسایی نشدند.

منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

- خاطرات انقلاب(4) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||

عقیق:راستگوئى و اداء امانت‏ در زبان از رفتارهای مورد سفارش آدمی و دارای خیرات فراوان است تا جایی که حتی از این دو کار به نشانه های ایمان افراد تعبیر می شود نه کثرت نماز و روزه.
رسول اکرم (ص) در توصیه به راستگویی مي فرمايند: «راستي پيشه کنيد که راستي به سوي نيکي هدايت مي کند و نيکي انسان را به بهشت مي رساند- شخص، پيوسته راست مي گويد و راستي مي جويد تا نزد خداي تعالي راستگو محسوب شود و از دروغگويي بپرهيزید که دروغ به سوي بدکاري مي کشاند، و بدکاري انسان را به سوي آتش مي کشاند و شخص همواره دروغ مي گويد تا در پيشگاه خداوند دروغ پيشه به حساب مي آيد.»
و از رسول خدا (ص) است که: «كسانى كه در سخن گفتن راستگوتر و در اداى امانت مواظب تر و در عهد و پيمان با وفاتر و در اخــلاق نيـكوتر و با مردم صميمى تر هستند، در قيامت به من از همه نزديكترند.»
امام صادق (ع) فرموده اند: «خداى عز و جل هيچ پيغمبرى را مبعوث نفرمود جز با راستگوئى و اداء امانت به نيكوكار و بدكردار.»
همچنین ایشان می فرمایند: «به روزه و نماز مردم گول نخوريد، زيرا بسا انسان به نماز و روزه شيفته مى‏شود تا آنجا كه اگر ترك كند به هراس افتد، ولى آنها را به راستگوئى و اداء امانت بيازمائيد.»
امام صادق عليه السّلام فرمود: «هر كه زبانش راست باشد كردارش پاك است.»
ابى كهس گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: عبد اللَّه بن ابى يعفور به شما سلام مي رساند، فرمودند: «بر تو و بر او سلام باد، چون نزد عبداللَّه رفتى سلامش رسان و به او بگو، جعفر بن محمد (ص) به تو مي گويد در آنچه على نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به مقام رسيد بنگر و ملازمش باش، همانا على نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به سبب راستگوئى و اداء امانت به آن مقام رسيد.»
فضيل بن يسار گويد: امام صادق (ع) فرموده اند: «اى فضيل! نخستين كسى كه راستگو را تصديق مي كند خداى عز و جل است كه مي داند او راستگو است و خودش هم خود را تصديق مى كند و مى‏داند راستگو است.»
همچنین، حضرت صادق (ع) فرموده اند: «بنده راست مي گويد، تا آنجا كه نزد خدا از راستگويان نوشته مى‏شود و دروغ مي گويد تا آنجا كه نزد خدا از دروغگويان نوشته مى‏شود، پس چون (بنده اول) راست گويد، خداى عز و جل فرمايد: «راست گفت و خوب كرد و چون (بنده دوم) دروغ گويد، خداى عز و جل فرمايد دروغ گفت و بدكارى كرد.»
علاوه بر این، از ایشان است که فرمودند: «هر كه زبانش راست شد، عملش پاك گشت، پس هر كه حسن نيت داشته باشد روزيش زياد شود و هر كه با خانواده‏اش خوشرفتارى كند، عمرش دراز شود.»


پی نوشت ها:
اصول کافی
جامع السعادات
منبع:قدس
211008

عقیق:برگ زرّین دیگری از زندگی نامۀ شهدای روحانی که در جبهه های حق علیه باطل به فیض عظیم شهادت نایل آمدند را تقدیم می کند.

شهید محمّد قربانی در چهاردهم فروردین سال 1346 در «نصرآباد» گرگان متولد شد. ایّام شیرین کودکی را با مشکلات فراوان سپری کرد و دوران ابتدایی را در روستا گذراند. سپس به گرگان رفت و دوران راهنمایی را در آن سامان به اتمام رسانید.

او که به روحانیت و حوزه، عشق می ورزید، مشتاقانه در برابر معارف اسلامی زانوی ادب زد و در آن جا آموخت که عزّت مؤمن بالاتر از کعبه است و این عزّت در زیر سایة رژیم شاهنشاهی جریحه دار شده است. لذا به پیروی از آفتاب زیبای جماران، در برابر ظلم ایستاد و با قلم و بیان، خفتگان را بیدار کرد و ماهیت رژیم را برملا کرد.

پس از دو سال تحصیل در مدرسة علمیة گرگان به مشهد مهاجرت کرد و در مدرسة علمیة «نواب» به درس و بحث ادامه داد.

محمّد در مشهد نیز از فعالیّت و مبارزه در راه اعتلای انقلاب و اسلام دست نکشید. چندین بار مورد ضرب و شتم منافقین قرار گرفت.

پس از انقلاب، دورة آموزش نظامی را در مشهد فرا گرفت. آن گاه به مدرسة امام خمینی (ره) گرگان بازگشت. او در دوران تحصیل هیچ گاه از جبهه و جهاد غافل نبود.

چهار بار به جبهه اعزام شد و در مدت 13 ماه حضور در جبهه در عملیّات های «والفجر 8» و «کربلای1» شرکت کرد.

سرانجام در تاریخ 13/ 4/65 در منطقة مهران به شهادت رسید و بعد از تشییع در بهشت زهرای نصرآباد به خاک سپرده شد.

* مادر شهید

محمد از دوازده سالگی هر موقع که وقت نماز می شد، در هر کجا که بود شروع به اذان گفتن می کرد. او برایم نقل کرد؛ روزی به همراه رزمندگان وارد شهر فاو شده بودیم، هنگام نماز با آن که اطرافم چند سنگر عراقی بود که فرار کرده بودند و هنوز احتمال خطر وجود داشت، تصمیم گرفتم اذان بگویم.

در آن هنگام متوجه شدم یکی از نیروهای عراقی در زیر یک صندلی پنهان شده است. اذان را به پایان رساندم و سپس عراقی را دستگیر کرده و تحویل دادم. همه تعجب کرده بودند که یک بسیجی 17ساله توانسته یک عراقی را زنده اسیر کند.

* اخلاص شهید از زبان مادر

اخلاص و ایثار شیخ محمد برای همة ما قابل تحسین بود. کمک به فقرا، نماز شب و روزه های مدامش، همه بعد از شهادت بر ما عیان شد. وقتی تحصیل را در مدرسة «نواب» مشهد مقدس ادامه می داد، چند تن از اقوام به دیدنش رفته بودند، ولی دیدند که در روز درس، در مشهد حضور ندارد. وقتی خبر به ما رسید، نگران شدیم. پس از پیگیری و تماس های مکرّر با مدرسه متوجه شدیم شیخ محمد در جبهه بوده و برای اینکه ما نگران نشویم به ما نگفته بود. از داشتن چنین فرزندی همیشه به خود می بالم.

* قسمتی از وصیت نامه شهید

هدف من از جبهه رفتن این است می خواهم به جبهه بروم تا در مقابل کفر جبهه گیری کنم. کفری که خانه و کاشانه ملت جان بر کف وطنم را آواره ساخت و وحدت و پیوند مسلمین را درهم زدود. به جبهه می روم تا دشمن متجاوز را در خاک خودش به زمین بکوبم، تا دیگر قدرت بلند شدن را نداشته باشد.

شما ای پدر گرامی و ارجمندم! زحمات بی پایانت را بر من ارزانی بخش و نیز مادر مهربانم! شیر پاکت را بر من حلال کن.

خواهرم! حجاب تو سنگری است که اسلام و قرآن در آن پاسداری می شود و از تو می خواهم همچنان به داشتن عفت ادامه دهی، که می دانم این چنین هستی.

درود خدا بر پدران و مادرانی که چنین فرزندانی را تربیت کردند و با دستان خود، آن ها را تقدیم انقلاب می کنند؛ همین کارها باعث شد تا جوانان مصری و دیگر جوانان کشورها را به شور و شوق کشیده و آن ها هم دست به کارهائی که به نفع اسلام است، بزنند.

ای مردم! در ارگان های اسلامی فعالیت کامل داشته باشید. قرآن، نماز جمعه و جماعات؛ دعا را بیشتر مورد علاقه خود قرار دهید. ای کسانی که خود را پیرو ائمه (ع) می دانید! ائمه (ع) تا آخر برای اسلام دفاع کردند. بنابراین ما هم باید تا آخرین نفس برای اسلام دفاع کنیم.

پی نوشت:

پایگاه اطلاع رسانی کنگره شهدای روحانی استان گلستان (عرشیان روحانی)

منبع:حوزه

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

عقیق:خيبر، منطقه‌اي است وسيع و حاصل خيز در ۳۲ فرسنگي شمال مدينه منوره و در عصر رسول خدا (ص) اين ناحيه در اختيار يهوديان قرار داشت و تعداد جمعيت آنان در حدود ۰۰۰، ۲۰ نفر تخمين زده مي‌شد كه از ميان آنان، دو هزار نفر جنگ آور و مبارز بوده و مردان دلاور و رزمجويي چون «مرحب خيبري» در ميان آنان به چشم مي‌خوردند.
يهوديان خيبر با پناه دادن به يهوديان فتنه جوي مدينه و همكاري و همدستي با ساير دشمنان اسلام، خطري براي مسلمانان بودند.
بدين جهت، پيامبر اكرم (ص) پس از بازگشت از سفر حديبيه و انعقاد صلح با مشركان قريش و كسب اطمينان از سوي آن‌ها، متوجه يهوديان ساكن خيبر گرديد و با هزار و چهارصد و به روايتي با هزار و ششصد رزمنده مسلمان عازم خيبر شد و پرچم سپاه اسلام را به دست تواناي «امير مؤمنان علي بن ابي طالب (ع)» سپرد و «سباع بن عرفطه غفاري» و به روايتي «غيله ليثي» را جانشين خويش در مدينه نمود.
اما هنگامي كه به ناحيه خيبر وارد شد، با دژهاي استوار و محكمي چون: ناعم، قموص، كتيبه، نسطاة، شق، وطيح و سلالم روبرو گرديد.
يهوديان براي حفاظت و كنترل خارج دژ‌ها، در كنار هر دژي، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهباناني در آن، جريان خارج دژ را به داخل گزارش مي‌كردند.
ساختمان برج‌ها و دژ‌ها طوري ساخته شده بود، كه ساكنان آن بر بيرون قلعه، تسلط كامل داشتند و با ايجاد منجنيق و ابزارهاي ديگر مي‌توانستند مهاجمان را سنگباران كنند.
برخي از دژ‌ها در تهاجم‌هاي آغازين سپاه اسلام گشوده شدند ولي برخي ديگر به سبب وجود مدافعان دلير و استحكام دژ‌ها، نفوذ ناپذير بودند و مدتي در محاصره سپاه اسلام قرار داشتند و پيامبر (ص) با اعزام فرماندهاني چون ابوبكر، عمر و افرادي ديگر قصد باز كردن آن‌ها را داشت ولي كار‌ها به سختي پيش مي‌رفت و گاهي با ضعف و ترس برخي از فرماندهان كم جرئت، پيش روي مسلمانان به بن بست مي‌رسيد.
اما از روزي كه پيامبر (ص) فرماندهي مهاجمان را بر عهده اميرمؤمنان (ع) گذاشت، آن حضرت با شهامت و دليري تمام، به سوي يهوديان هجوم آورد و با كشتن مردان جنگنده و رزمجويي چون مرحب خيبري و گشودن درهاي بزرگ دژ با دست‌هاي تواناي خويش، بارقه فتح و پيروزي را براي مسلمانان و خرسندي خدا و رسول گرامي اسلام (ص) را به ارمغان آورد. به طوري كه پيامبر (ص) در ستايش قهرماني و دلاوري حضرت علي (ع) و كارساز بودن نبرد و جهاد او فرمود: قد بلغني نبأك المشكور و صنيعك المذكور، قد رضي الله عنك و رضيت أنا عنك؛‌اي علي! خبر ستايش آور و كارآمدي قابل تقديرت به من رسيد. خدا از تو خرسند است و من نيز خرسند و شادمانم.
بدين ترتيب، دژهاي استوار خيبر يكي پس از ديگري به دست حضرت علي (ع) و سپاهيان مبارز اسلام گشوده شد و فتح بزرگ ديگري نصيب مسلمانان گرديد.
درباره وقوع اين جنگ ظفرمند به رهبري پيامبر اكرم (ص)، اتفاق چنداني ميان مورخان و سيره نويسان نيست. زيرا برخي از آنان پانزدهم محرم، برخي اواخر محرم، برخي ماه صفر، برخي اول ربيع الاول، برخي جمادي الاولي و برخي نيز ۲۴ رجب سال هفتم قمري را روز پيروزي مسلمانان مي‌دانند. (۱)


پی نوشت:
۱- نك: المغازي (واقدي)، ج۲، ص ۶۳۳؛ بحار الانوار (علامه طبرسي)، ج ۲۱، ص ۲۵؛ تاريخ ابن خلدون، ج۱، ص ۴۲۷؛ فروغ ابديت (جعفر سبحاني)، ج۱، ص ۵۳۳؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج۱، ص ۷۶؛ فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام (جعفر سبحاني)، ص ۳۸۹
منبع:حج

211008

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

عقیق: امام حسين عليه السلام: روزى امير مؤمنان ـ كه درودهاى خداوند بر او باد ـ با يارانش نشسته بود و آنها را براى جنگ، بسيح مى‌كرد كه پيرمردى، در حالى كه رنج و خستگى سفر در چهره اش نمايان بود، بر او وارد شد و گفت: امير مؤمنان كجاست؟
ايشان را به او نشان دادند. پيرمرد بر او سلام كرد و آن گاه گفت: اى امير مؤمنان، من از منطقه شام آمده ام. پيرى سالخورده ام كه درباره تو فضايل بى شمارى شنيده ام و گمان مى كنم به زودى ترور خواهى شد. پس، از آنچه خداوند به تو آموخته است، مرا چيزى بياموز.
امام عليه السلام فرمود: «باشد، اى پيرمرد! ...خداوند عدّه‌اى را آ فريد و از سرِ لطف، دنيا را بر آنان تنگ كرد و ايشان را به زهد و بى رغبتى به دنيا و حطام دنيوى ترغيب فرمود و آنان، به سراى سلامت (بهشت) كه خدا بدان فرايشان خوانده بود، رغبت كردند و بر سختى معيشت، صبر كردند و ناملايمات را تحمّل نمودند و به كرامت و پاداشى كه نزد خداوند است، شوق ورزيدند.
براى جلب خشنودى خداوند، فداكارى كردند و عاقبت زندگى شان، شهادت شد.
پس، خداوند را در حالى ملاقات كردند كه از ايشان، خشنود بود، دانستند كه مرگ، راهى است كه گذشتگان پيمودند و ماندگان، خواهند پيمود.
از اين رو، براى آخرت خويش، توشه اى غير از زر و سيم بر گرفتند، جامه خشن پوشيدند و در گرفتارى ها شكيبايى نمودند. مازاد [نياز خود را براى آخرت [پيش فرستادند، از براى خدا، دوستى ورزيدند و از براى خدا، دشمنى نمودند.
اينان، چراغ هاى تابان اند و در آخرت، برخوردار از نعمت. والسلام!

متن حدیث:

الإمام الحسين عليه السلام : بَينا أميرُ المُؤمِنينَ ـ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِ ـ ذاتَ يَومٍ جالِسٌ مَعَ أصحابِهِ يُعَبِّئُهُم لِلحَربِ، إذ أتاهُ شَيخٌ عَلَيهِ شَحبَةُ حديث السَّفَرِ ، فَقالَ: أينَ أميرُ المُؤمِنينَ؟ فَقيلَ: هُوَ ذا. فَسَلَّمَ عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، إنّي أتَيتُكَ مِن ناحِيَةِ الشّام ، وأنَا شَيخٌ كَبيرٌ قَد سَمِعتُ فيكَ مِنَ الفَضلِ ما لا اُحصي، وإنّي أظُنُّكَ سَتُغتالُ حديث فَعَلِّمني مِمّا عَلَّمَكَ اللّه.
قالَ: نَعَم يا شَيخُ . . . إنَّ اللّه َ خَلَقَ خَلقا ضَيَّقَ الدُّنيا عَلَيهِم نَظَرا لَهُم فَزَهَّدَهُم فيها وفي حُطامِها ، فَرَغِبوا في دارِالسَّلامِ الَّتي دَعاهُم إلَيها وصَبَروا عَلى ضيقِ المَعيشَةِ ، وصَبَروا عَلَى المَكروهِ وَاشتاقوا إلى ما عِندَ اللّه ِ مِنَ الكَرامَةِ ، بَذَلوا أنفُسَهُمُ ابتِغاءَ رِضوانِ اللّه ِ ، وكانَت خاتِمَةُ أعمالِهِمُ الشَّهادَةَ ، فَلَقُوا اللّه َ وهُوَ عَنهُم راضٍ ، وعَلِموا أنَّ المَوتَ سَبيلُ مَن مَضى ومَن بَقِيَ ، فَتَزَوَّدوا لاِآخِرَتِهِم غَيرَ الذَّهبِ وَالفِضَّةِ ، ولَبِسُوا الخَشِنَ، وصَبَروا عَلَى البَلوى، وقَدَّمُوا الفَضلَ، وأحَبّوا فِي اللّه ِ ، وأبغَضوا فِي اللّه ِ ، اُولئِكَ المَصابيحُ وأهلُ النَّعيمِ فِي الآخِرَةِ، وَالسَّلامُ.


پی نوشت:
«من لايحضره الفقيه: ج 4ص833، معاني الأخبار- أمالي للصدوق: ص 477، أمالي للطوسي: ص 435»
منبع:مشرق
211008

عقیق: حجت‌الاسلام والمسلمین ابوفاضل رضوی اردکانی نویسنده کتاب «ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی» با تکیه بر روایات معتبر، اقوال و نظریات علمای بزرگ اسلام و کمک‌گرفتن از علم رجال و تاریخ، با روش نقد و تحلیل و جرح و تعدیل، ابعاد شخصیتی مختار ثقفی را به صورت همه‌جانبه بررسى کرده و ثابت کرده است که او مردى پاک، فداکار، معتقد به امامت ائمه هدى(ع) بوده و قیامش با اذن و اجازه و رضایت کامل امام معصوم و دخالت مستقیم اهل بیت پیامبر(ص) همراه بوده است. در این کتاب ـ که از مطالب مستند و مستدل بهره برده و از پرداختن به مطالب موهون و افسانه‌گونه، مانند بعضى از مقاتل و مختارنامه‌ها پرهیز کرده ـ روشن شده است که مختار نه کیسانى بوده و نه بنیانگذار این مکتب است و نه ادعاى باطل داشته، بلکه کلیه این اتهامات از جانب دشمنان اهل بیت(ع) و راویان و مورخان وابسته به طاغوت مطرح شده است.
در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را مرور می‌کنیم.
شیخ طوسی، در «امالی» می‌نویسد: منهال بن عمرو -از شیعیان و یاران امام سجاد(ع) است- گفت: پس از زیارت خانه کعبه، از مکه عازم مدینه شدم و خدمت امام سجاد(ع) رسیدم. امام، از من پرسید: منهال! از حرمله بن کاهل اسدی چه خبر؟ عرض کردم: هنگامی که از کوفه آمدم، زنده بود، دیدم امام(ع)، هر دو دستش را به دعا بلند کرد و چنین فرمود: «اللهُمَّ اَذِقْةُ حَرَّ الْحَدید، اللُّهمَّ اذِقْهُ حَرَّ الْحَدید، اللُّهمَّ اَذِقْهُ حَرَّ النّار»، خدایا، سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا سوزش آتش را به او بچشان.
ابومخنف از امام باقر(ع) نقل می‌کند: «هنگامی که علی‌اصغر، در دامن پدر هدف تیر حرمله واقع شد، امام حسین(ع) دشمن را نفرین کرد و فرمود: «... و انتقم لنا من هولاء الظالمین» خدایا انتقام ما را از اینها بگیر.
منهال گوید: «پس از زیارت، از مدینه عازم کوفه شدم، هنگامی که به کوفه رسیدم، مختار مشغول قلع و قمع قاتلان کربلا بود. من قبلاً با مختار رفاقت قدیمی داشتم؛ چند روزی در خانه، برای دید و بازدید مردم نشستم و پس از آن به قصد دیدار با مختار، سوار بر مرکبم شدم و به سوی او شتافتم.
او را در خارج از خانه‌اش با گروهی دیدار کردم، گویا به مأموریتی می‌رفتند. تا چشم مختار به من افتاد، گفت: ها، منهال، چطور تا به حال به دیدن ما نیامدی؟ و برای تبریک و تهنیت به خاطر پیروزی و حکومت ما سری به ما نزدی؟ و ما را در قیام همراهی نکردی؟!
منهال گوید: به او گفتم: امیر! من به سفر حج رفته بودم و حال خدمت رسیدم، آنگاه همراه او راه افتادم و از اوضاع صحبت می‌کردیم تا به محله «کناسه» رسیدیم. مختار در آنجا ایستاد و گویی منتظر بود و به نقطه‌ای می‌نگریست، به او خبر داده بودند که اینجا مخفیگاه «حرمله» است، سپس تعدادی از افرادش را به جستجوی حرمله، گسیل داشت و خود همان‌جا ماند.
دیری نگذشت که مأموران با تاخت برگشتند و با خوشحالی فریاد زدند، بشارت ‌ای امیر! «حرمله» دستگیر شد. عده‌ای، فردی را کشان‌کشان نزد مختار آوردند، آری خودش بود، حرمله قاتل سنگدل علی‌اصغر».
تا چشم مختار به قیافه وحشتزده حرمله افتاد، به او نگاه تندی کرد و گفت: «اَلْحمد‌ُلله الذیَّ مَکَنّنی مِنْکَ» خدای را شکر که به چنگم افتادی! و بلافاصله فریاد زد: «جلاد! جلاد!»، جلاد که آماده و حاضر بود گفت: بفرمایید قربان.
مختار دستور داد: اول دو دستش را بزن!
جلاد بلافاصله با ضربتی سخت دو دست نحس او را افکند (آری این همان دو دستی بود که با یکی کمان، را می‌گرفت و با دیگری تیر را و یک بار گلوی طفل بی‌گناه امام حسین(ع) و یک بار، چشم اباالفضل و یک بار قلب امام حسین(ع) را هدف قرار داده بود، آری این دو دست پلید باید قطع می‌شد)، سپس فریاد زد: دو پایش را نیز قطع کن! و جلاد، فرمان را اجرا کرد.
جسد بی‌دست و پای حرمله، در خون کثیفش غوطه می‌خورد که باز مختار صدا زد: آتش، آتش. و بلافاصله، چوب‌های نازکی را روی جسد انداختند و آتش زدند و جسد آن جنایتکار همچنان می‌سوخت.
منهال گوید: من همچنان با چشمان حیرت‌زده، در کنار مختار ایستاده و منظره را تماشا می‌کردم، هنگامی که بدن حرمله، می‌سوخت با صدا گفتم: «سبحان‌الله» مختار ناگهان رو به من کرد و گفت: ها! منهال! تسبیح خدا گفتی، خوب اما علتش چه بود؟!
گفتم: ای امیر! گوش کن تا برایت بگویم، در همین سفر که از مکه برمی‌گشتم به خدمت علی‌بن‌ الحسین امام سجاد(ع) رسیدم، او از من حال حرمله را پرسید، من در جواب گفتم: هنوز زنده است. دیدم امام دست‌ها را به سوی آسمان بلند کرد، و فرمود: «خدایا! سوزش شمشیر را بر او بچشان، سوزش شمشیر را بر او بچشان، سوزش شمشیر را بر او بچشان؛ خدایا! سوزش آتش را بر او بچشان».
مختار، با حالت تعجب پرسید: به راستی تو خودت از امام این را شنیدی؟!
گفتم: آری، به خدا سوگند از خودش شنیدم.
منهال، می‌گوید: دیدم مختار، از اسبش پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجده‌اش را طولانی کرد، سپس برخاست و سوار شد؛ تا آن وقت جسد «حرمله»، به زغال تبدیل شده بود، با هم به راه افتادیم تا به محله خودمان نزدیک خانه‌ام رسیدیم، من در اینجا تعارف کردم و گفتم: ای امیر، اگر لطف کنید سرافرازم فرمایید و برای رفع خستگی چند لحظه‌ای به منزل من تشریف بیاورید و تغییر ذائقه‌ای بدهید و چیزی میل بفرمایید.
مختار نگاهی کرد و گفت: منهال! تو چهار دعای امام سجاد را برایم گفتی و خداوند دعای حضرتش را به دست من به اجابت رساند، آنگاه مرا به غذا دعوت می‌کنی؟ خیر، امروز وقت روزه شکر است و به این توفیقی که خدا نصیبم کرد نیت روزه کردم.

منبع: فارس
211008

• مقامات دولتی و اجرائی نباید در کار شورای نگهبان دخالت کنند

بهمن ۲ام, ۱۳۹۴

مقامات دولتی و اجرائی نباید در کار شورای نگهبان دخالت کنند

امام جمعه کاشمر گفت:اینکه چه کسی صلاحیت دارد بر عهده مسئولین اجرائی نیست ،برعهده استانداران و فرماندارن نیست ،طبق قانون این برعهده شورای نگهبان است.

حجت اسلام یعقوبی امام جمعه کاشمر در خطبه های نماز جمعه این هفته با اشاره به ثبت نام بیش از حد مرز کاندیهای مجلس شورای اسلامی و شورای خبرگان گفت: این کاندیها اگر شرایط قانونی را رعایت می کردند و واقعا اگر شرایط نمایندگی برای مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرنگان را نداشتند ثبت نام نمی کردند این همه مشکلات نداشتیم و دستگاه های اجرائی و نظارتی اینقدر به زحمت و مشکلات نمی افتادند،کسانی که واجد شرایط نبودند و خودشان هم از این قضیه اطلاع دارند چرا رفتند ثبت نام کردند، آن آقای که فقه و فقاهت و اجتهاد را نمی داند ، رفته برای مجلس خبرگان ثبت نام کرده ،ایا نمی داند که اجتهاد یک درجه عالی علمی هست که به این راحتی بدست نمی آید،اینها رعایت قانون را نکردن و رفتند ثبت نام کردند و به تعبیر بعضی سونامی ثبت نامی درست کردند .

امام جمعه کاشمر با اشاره به لزوم رعایت قانون گفت: کاندیهای که توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند باید تسلیم قانون باشند ،شورای نگهبان یک مرجع قانونی نظارتی برای احراز صلاحیت نمایندگان است ، برای این نهاد نظارتی باید صلاحیت افراد احراز شود و همه ما باید به نظر شورای نگهبان احترام بگذاریم .

حجت اسلام یعقوبی افزود: من در تعجب هستم از افرادی که در یک مقام اجرائی قرار دارند، استاندار یا فرماندار هستند و میخواهد این انتخابات را اجرا و مدیریت کند ولی در کار شورای نگهبان دخالت می کنند و در دفاع از بعضی از رد صلاحیت ها حرف میزنند ،مقامات دولتی و اجرائی نباید در کار شورای نگهبان دخالت کنند ،اینکه چه کسی صلاحیت دارد بر عهده مسئولین اجرائی نیست ،برعهده استانداران و فرماندارن نیست ،طبق قانون این برعهده شورای نگهبان است و اگر هم قرار باشد اعتراضی داشته باشد باید از راه قانونی اقدام شود .

خطیب نماز جمعه کاشمر با اشاره به سخنان اخیر مقام معظم رهبری گفت: ما در انتخاب نماینده برتر باید سخنان مقام معظم رهبری را سر لوحه کار خود قرار دهیم و نمایندگانی انتخاب کنیم که روحیه انقلابی و استکبارستیزی و بسیجی داشته باشند ، در موقع لزوم برای کشور خودشان را سپر بلای ملت و نظام کنند، ما باید از شهید مدرس درس بگیریم و کسانی انتخاب کنیم که در برابر دشمنان با قدرت به ایستند و با دشمن کنار نیایند.

امام جمعه کاشمر با اشاره به سخنان اخیر مقام معظم رهبری درباره برجام گفت: ملت ما چون یک ملت انقلابی و شهید داده هست به همین خاطر به تمام خواسته های به حق خود در برجام نرسید ، ولی همین کار انجام گرفته مهم بود و از تیم دیپلماسی تشکر می کنیم ،بقول خود این آقایان برد برد بود یعنی یک چیزی دادیم و یک چیزی گرفتیم ،ولی ما دوست داشتیم هیچ چیزی ندهیم چون آنان از ما که طلبکار نبودند ، انان باید تمام تحریم ها را بر میداشتند بدون کوچکترین خللی که در پیشرفت هسته ای ما پیش بیاید ،دشمن ما را به مرگ گرفت تا به تب راضی بشویم، ما این را نمی خواستیم ولی به هر حال اتفاق افتاده و باید مسئولین فقط نگویند چی بدست آوردیم و حقیقت چیزهائی را که دادند نیز بگویند که البته وقت آن الان نیست .

حجت اسلام یعقوبی گفت: باید بدانیم که با لغو تحریم ها مشکلات کشور حل نخواهد شد و این مشکلات را باید خودمان در داخل حل کنیم ،رئیس هیئت بازرگانی کشور گفت که بیش از ۱۵۰ هیئت بازرگانی از کشورهای مختلف به ایران سفر کردند ولی هیچ قراردادی امضا نشد و خیلی از انها با هدف فروش اجناس خود به کشور سفر کردند و میخواهد ما را مصرف گرا و وابسته کنند.

وی در پایان گفت: آمریکائی ها برای انتخابات ایران برنامه ریزی دقیق کردند و حدود ۳۰ میلیون دلار خرج کردند تا افراد میانه رو یعنی کسانی که نسبت به انقلاب و دین و استکبار ستیزی حساسیت ندارند وارد مجلس شورای اسلامی بشوند .لذا ما باید حواسمان را جمع کنیم و افراد انقلابی و استکبار ستیز و دلسوز نظام را انتخاب کنیم ان شالله .

 

ایمیل سایت: info@jamerooz.ir شماره سامانه پیامک سایت: 30007008888800

کاشمربصیر

پاسخ دهید

 

نام

پست الکترونیکی (پنهان می‌شود)

وبلاگ

 

 

 

 

 

 

 

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 

• در هر انتخاباتی دشمن به دنبال وارد کردن افراد نفوذی به بدنه نظام است

بهمن ۱ام, ۱۳۹۴

در هر انتخاباتی دشمن به دنبال وارد کردن افراد نفوذی به بدنه نظام است

فرمانده سپاه کاشمر گفت: در هر انتخاباتی دشمن به دنبال وارد کردن افراد تربیت شده و نفوذی به بدنه نظام و بخصوص مراکز تصمیم گیرنده است.

سرهنگ علیرضا سازگار فرمانده سپاه ناحیه کاشمر در گفتگو با کاشمربصیر با اشاره به هجمه‌های شدید نسبت به شورای نگهبان، اظهار کرد: یکی از مسائل مهمی که در هر انتخاباتی، باید مورد توجه قرار گیرد، شناسائی افراد نفوذی و عوامل دشمن است، لذا در کشورهایی که انتخابات آزاد دارند بخصوص در جمهوری اسلامی ایران که در آن مردم سالاری دینی نمود عینی دارد، دشمنان سعی می کنند این فرصت ها را از دست ندهند و انتخابات را تبدیل به یک تنش سیاسی یا بحران نمایند؛ از همین رو می‌بینیم در هر انتخاباتی دشمن به دنبال وارد کردن افراد تربیت شده و نفوذی به بدنه نظام و بخصوص مراکز تصمیم گیرنده است.

 

وی افزود: در همین انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان که در پیش رو داریم برای هر کرسی مجلس خبرگان تقریبا ۱۰ نفر و مجلس شورای اسلامی ۴۰ نفر ثبت نام کرده اند که قطعا در این تعداد ثبت نام قصد و نیت‌هایی وجود دارد.

 

سازگار با بیان اینکه افراد مختلفی برای انتخابات ثبت نام کرده اند، یادآور شد: طبق قانون باید یک نهادی باشد که حق الناس را نسبت به حقوقی که مردم نسبت به نظام دارند رعایت کند که این نهاد شورای نگهبان است؛ زیرا هیئت اجرایی و حتی نظارتی هم ممکن است نتواند به تمام جزئیات یک فرد ثبت نام کننده آگاهی داشته باشد، لذا شورای نگهبان این حق الناس را همیشه رعایت کرده است.

 

فرمانده سپاه کاشمر با اشاره به اینکه دشمنان و عوامل داخلی آنان در تمام دوره‌های انتخابات به شورای نگهبان هجمه وارد کرده اند، گفت: این شورا باید بدون دغدغه و حاشیه‌سازی دشمن و عوامل داخلی آنان، کار خود را به درستی انجام دهد و در این خصوص بر همه ما فرض است که از شورای نگهبان حمایت کنیم و کاندیداها به تصمیم این شورا تمکین کنند.

 

وی به جنگ رسانه‌ای دشمن اشاره کرد و افزود: هجمه دشمن که توسط رسانه‌ها و عوامل داخلی‌ بوجود آورده کاملا طبیعی است زیرا نظام جمهوری اسلامی منافع آنان را در منطقه به خطر انداخته است و ما هیچ وقت انتظار حمایت از آنها را نداریم.

 

فرمانده سپاه کاشمر خاطرنشان کرد: مردم عزیز و انقلابی ما نباید بگذارند که مجلس ششم دیگری تکرار شود که ۱۲۷ تن از نمایندگان آن مجلس به امام خامنه ای نامه نوشتند که وقت نوشیدن جام زهر دیگری فرار رسیده است، بنابراین باید بسیار مراقب باشیم و از همه مهمتر اینکه باید در انتخاب کاندیدای اصلح تحقیق و بررسی داشته باشیم.

 

انتهای پیام/

 

ایمیل سایت: i i nfo@jamerooz.irشماره سامانه پیامک سایت: 30007008888800

پاسخ دهید

نام

پست الکترونیکی (پنهان می‌شود)

وبلاگ

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

• 

  سخنرانی شهید آیت الله نمر باقر النمر درباره ایران و امام خامنه ای

• سخنرانی شهید آیت الله نمر باقر النمر درباره ایران و امام خامنه ای

دی ۱۴ام, ۱۳۹۴

آمریکا محرک همه جنگ‌های ۳۷ سال اخیر در منطقه است

آمریکا محرک همه جنگ‌های ۳۷ سال اخیر در منطقه است

جانشین فرمانده کل سپاه گفت: همه جنگ‌های 37 سال گذشته در این منطقه و جهان اسلام صورت گرفته و محرک همه آنها نیز امریکا بوده است.

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صبح امروز طی سخنانی در اولین همایش سراسری حفاظت سپاه، اقتدار و امنیت که به مناسبت پنجم دی ماه سالروز صدور فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر واگذاری ماموریت امنیت پرواز و حفاظت هواپیمایی به سپاه برگزار شد، اظهار داشت: ما امروز در جهان واقعیت‌های تلخ و سختی زندگی کرده و آنها را درک می‌کنیم و دیده ایم که جهان قدرتمند، صلح را به قیمت ظرفیت سازی برای جنگ تصور می‌کند.

وی با بیان اینکه در منطق آنها صلح فاقد اصالت است، افزود: ناامنی برای دشمن، چیزی است که در فقط آنجا معنا دارد و خواهان جهانی هستند که همه در ناامنی و فلاکت زندگی کنند و آنان در امنیت و رفاه و ارامش باشند و برای رسیدن به این آرمان خطرناک و شوم هم راهبردهای جدی طراحی و اجرا می‌کنند.

سردار سلامی گفت: اگر واقعیت‌های تاریخ نزدیک را یک بار مرور کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که همه جنگ‌های ۳۷ سال گذشته در این منطقه و جهان اسلام بوده و محرک همه آنها نیز امریکا بوده و بیشترین تعداد راکت و بمب و توپ در قلب این منطقه یعنی کشور ما فرود آمده است.

جانشین فرمانده کل سپاه اظهار داشت: سرنوشت مسلمانان امروز تحت تاثیر همین سیاست‌هاست و هنوز جنگ در کشورهای اسلامی ادامه دارد و اینها واقعیت تلخ دیروز و امروز و شاید فرداهای این منطقه باشد.

سردار سلامی ادامه داد: متن‌ها و قطعنامه های سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی هیچکدام قادر نیست از تجاوز کشورهای صاحب قدرت به کشورهای ضعیف‌تر جلوگیری کند.
وی گفت: امروز عربستان احساس قدرت می‌کتد و بدون هیچ استدلال و دلیل روشنی به یمن حمله کرده و این فقط بر اساس احساس قدرت است.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: همسایه شمالی عراق هم احساس قدرت کرده و نیروی نظامی خود را در قلب این کشور وارد می کند. امریکاهم احساس قدرت می‌کند و هر روز به پاکستان حمله کرده و عراق اشغال می‌شود. هرگاه رژیم صهیونیستی احساس قدرت می‌کند، به غزه و لبنان حمله کرده و جولان را اشغال می‌کند.

سردار سلامی افزود: امنیت در چنین فضایی یک ارزش بسیار بزرگ است و دولت‌ها مدل‌های متفاوتی را برای تامین امنیت ملی خود در نظر می‌گیرند.
وی با بیان اینکه اکثر قدرتهای ضعیف به قدرتهای بزرگتر تکیه می‌کنند تا امنیت داشته باشند، خاطرنشان کرد: این مدلی برای توسعه کشورهای سلطه طلب و صاحب قدرت است که ملت‌ها و دولت‌های دیگر را در وابستگی ژئوپولتیک خود نگه می‌دارند.

وی ادامه داد: دنیای استکبار نمی‌خواهد اجازه دهد نظریه امکان بقاء یک دولت مستقل بر پایه توان درون زای خود او شکل بگیرد.

جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه جهان می داند یک قطب جدید از قدرت برای شکل دهی یک تمدن جدید بر اساس مفاهیم الهی در حال ظهور است، گفت: ما در طول این ۳۷ سال، انواع مختلف جنگ‌ها و تهدیدات و فتنه ها را در مقیاس جهانی مشاهده کرده ایم که ناشی از دانستن همین حقیقت است.

سردار سلامی تاکید کرد: تنها راه سعادت مسلمانان و دستیابی به آزادی و هویت دینی و شرافتشان در پرتو جهاد در راه خدا و شمشیرها حاصل خواهد شد و ما راهی جز انتخاب مسیر جهاد برای رسیدن به سعادت نداریم.
وی با بیان اینکه همه جنگ‌ها علیه ما در سطوح جهانی بوده است، افزود: هیچ شکی نداربم که ما در میدان تمرکز و تراکم تهدیدات دشمن بسر می‌بریم.

جانشین فرمانده کل سپاه تصریح کرد: اکنون جنگهای نیابتی، فضای راهبردی تقابل ما با نظام سلطه را شکل می‌دهند که در آن قدرت‌های جهانی استکبار با هم ائتلاف کرده‌اند و ما نیز باید مساحت قاعده امنیت ملی خود را چه در بیرون و چه در درون مرزها گسترش دهیم.

ادامه دارد…

 

ایمیل سایت: info@jamerooz.ir شماره سامانه پیامک سایت: 30007008888800

پاسخ دهید

نام

پست الکترونیکی (پنهان می‌شود)

وبلاگ

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||