چشمه سلطان ولی کریز
| ||||||||
|
عیدباستانی نوروزبرشمامبارک باد. ![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
ادامه مطلب ![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]() مطالب عید نوروز 95
![]()
ادامه مطلب
کد خبر: ۲۰۶۲۵۰
عصرايران دو
![]() سلام میشه ازت خواهش کنم سال تحویل بیای خونمون ؟ آخه سبزه خوشگل تر از تو پیدا نکردم ! ————————— چند سال و چند عید باید از عمر تو بگذره تا آدم بشی !؟ یک سال از عمرت گذشت، ولی باز تو همونی که بودی ! فرشته دوست داشتنی بهار مبارک ! ————————— ای کاش که هر لحظه بهاری باشی هر روز پر از امیدواری باشی هر ۳۶۵ روز امسال سرگرم شمردن هزاری باشی! ————————— بی اجازت دفتر ۳۶۵ برگ جدیدتو دادم به خدا تا بهترین تقدیر رو برات نقاشی کنه نوروز ۹۱ مبارک ————————— یادت باشه:تعطیلات بزودی تموم میشه وبعدش سرکار رفتنه که انتظار تورو میکشه. بازم ۱سال کار و خستگی! (ستاد کوفت کردن تعطیلات نوروزی) ————————— امروز ۲ نفر آدرس و شماره تلفنت رو ازم خواستن منم بهشون دادم یکیشون خوشبختی و اون یکی سعادت سال ۹۱ میان سراغت ! ————————— عید واقعی از آن کسی است که آخر سالش را جشن بگیرد نه اول سال را نوروز ۹۱ بر شما مبارک . . . ————————— با ارزوی ۱۲ ماه شادی ۵۲ هفته خنده ۳۶۵ روز سلامتی ۸۷۶۰ساعت عشق ۵۲۵۶۰۰دقیقه برکت ۳۱۵۳۰۰ثانیه دوستی سال نو پیشاپیش مبارک ————————— عاقبت زمستون رفت و رو سیاهیش برای ما موند ! حاجی فیروز !!! ————————— دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزو مندم هر روزتان نوروز . . . سال ۹۱ مبارک ————————— تو عید میوه ها گرون میشه ، قدر خودتو بدون گلابی !!! ————————— با تو از خاطره ها سرشارم.جشن نوروز تو را کم دارم سال تحویل دلم می گیرد با تو تا اخر خط بیدارم . . . ————————— لحظه ای که سال تحویل می شه تنها لحظه ایه که بی منت به من لبخند می زنی کاش هر ثانیه برای من سال تحویل باشه تا لبخند همیشه مهمون لبهات بمونه سال ۹۱مبارک ————————— در این نوروز باستانی خیال امدنت را به اغوش خسته می کشم نوروز ۹۱ مبارک ————————— ستاره بختتان بالا سپیده صبحتان تابناک سایه عمرتان بلند ساز زندگیتان کوک سرزمین دلتان سبز سال جدید مبارک ————————— دلت شاد و لبت خندان بماند برایت عمرجاویدان بماند خدارا میدهم سوگند برعشق هر آن خواهی برایت آن بماند برایت ثروتی افزون بریزد که چشم دشمنت حیران بماند تنت سالم سرایت سبز باشد برایت زندگی آسان بماند تمام فصل سالت عید باشد چراغ خانه ات تابان بماند ————————— با توجه به گران شدن نرخ sms پیشاپیش نوروز ۹۱, ۹۲ تولدت ، تولدم ، پیوندتان و قدم نورسیده مبارک.نور به قبرت بباره !! ————————— ساقیا آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که دادی مرواد از یادت سال نو و نوروز باستانی مبارک ————————— سایه حق سلام عشق سعادت روح سلامت تن سرمستی بهار سکوت دعا سرور جاودانه این است هفت سین آریایی نوروز مبارک ————————— یک شاخه رز سفید تقدیم تو باد رقصیدن شاخ بید تقدیم تو باد تنها دل ساده ایست دارایی ما آن هم شب عید تقدیم تو باد ————————— مثل ماهی زنده مثل سبزه زیبا مثل سمنو شیرین مثل سنبل خوشبو مثل سیب خوش رنگ و مثل سکه با ارزش باشید سال نو مبارک ————————— دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم هر روزتان نوروز ————————— سلامتی سعادت سیادت سرور سروری سبزی سرزندگی هفت سین سفره زندگیتان باشد. نوروز ۹۱ مبارک ————————— سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش، اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام ********سال نو مبارک******** بهار بهترین بهانه برای آغاز، وآغاز بهترین بهانه برای زیستن است آغاز بهار بر شما مبارک ————————— چند روز دیگه بهار میاد و همهچیز رو تازه میکنه، سال رو، ماه رو، روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به همه اون تازگی میارزه، «دوستیمون»! ————————— بهار،نـیم بهار،ربـع بـهار، بهار را قسمت کردند؛بازارشان سکه شد! دوست عزیز سبز ترین و همیشگی ترین بهار ها را برایت آرزو مندم ————————— نزدیک عیده، توی خونه تکونیه دلت، مارو بیرون نکنی!!! ————————— سلام، ببخشید این موقع شب بیدارت کردم. . . خواستم یادآوری کنم: سال نو شده. . . . کمکم باید از خواب زمستونی بیدار بشی ————————— ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی . نوروز مبارک
ادامه مطلب ام اس تبریک سال نو
بـنام خدای بهار آفرین / بهار آفرین را هزار آفرین
نوروز مبارک ادامه مطلب
اس ام اس تبریک سال نو
یادت باشه اولین کسی که سال نو رو بهت تبریک گفت من بودم
********************************************************************
***********************************************************
*********************************************************
بهار بهترین بهانه برای اغاز و اغاز بهترین بهانه برای زیستن
*****************************************************
**************************************************************
*****************************************************************
ادامه مطلب
اس ام اس عید نوروز,
بهار ثانیه ثانیه می اید… ::::::::::::||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::: به علت نبودن چرت و پرت از هم اکنون سال نو را به شما تبریک عرض مینماییم ::::::::::::||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::::
و بر آمد بهاری دیگر ::::::::::::|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||:::::::::::::::: هرروزتان نوروز، نوروزتان پیروز، پسوردتان مرموز، آپدیتتان هرروز، ماشینتان لکسوز، لکسوزتان کم سوز، ناهارتان قارپوز، سیگارتان بر پوز، غمهایتان ریفیوز :::::::::||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::::
چند روز دیگه بهار میاد و همه چیز رو تازه میکنه، سال رو، ماه رو، ::::::::::::::||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::::
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها :::::::::::::|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||:::::::::::::: ماه من چهره برافروز که آمد شب عید / عید بر چهره چون ماه تو می باید دید / نوبت سال کهن با غم دیرینه گذشت / سال نو با طرب و غلغله شوق دمید :::::::::||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::
بهار ثانیه ثانیه می آید …. :::::::::::::|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::::
خداوندا دوستانی دارم که در اعماق قلبم جاى دارند؛ آنان شایسته محبتند و یادشان مایه ى آرامش جان، در این لحظه هاى پایانى سال عزت و غرور شان التیام و اعتلا و سلامت و شاد بدارشان. ::::::::::::|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::::
سایه حق ::::::::::::::ا||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||:::::::::::::::
با آرزوی ۱۲ ماه شناخت صحیح ۵۲ هفته معرفت آسمانی ۳۶۵ روز صداقت ۸۷۶۰ ساعت مهربانی ۵۲۵۰۰ دقیقه توکل به خدا ۳۱۰۵۰۰۰ ثانیه غرق در لذت بخش ترین عشق هستی… :::::::::::|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::::
دلت آبى تر از دریا عزیزم / به کامت گردش دنیا عزیزم الهى همیشه چون گل بخندى / بهارانت خوش و زیبا عزیزم ::::::::::::::||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||:::::::::::::
باز کن پنجره را ::::::::::::|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||::::::::::::::::
خداوندا ! در این آخرین روزهای سال دل من و دوستانم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هر کجا تردیدی هست ایمان، هر کجا زخمی هست مرهم، هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست عشق، جای آنرا فرا گیرد ادامه مطلب
ادامه مطلب خاطرات دفاع مقدس( 2) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
در خدمت شهید ولی الله چراغچی
پس از آن به تیپ21 امام رضا(ع) رفتیم. فرمانده تیپ شهید ولی الله چراغچی بود. نیروهای وی در بلندیهای مشرف به شهر مندلی عراق مستقر بودند و نیروهای دشمن نیز مستقیما منطقه را زیر آتش داشتند. مجبور شدم لباس روحانیت را در بیارم و لباس سپاهی بپوشم و فقط عمامه را به به عنوان علامت روحانیت روی سر نگه داشته بودم. البته کلاه آهنی نیز همراه بود و گاهی که فشار دشمن زیاد بود یا مجبور بودیم فاصله بین دو سنگر را به صورت خمیده و حالت دویدن طی کنیم،کلاه را بنا به توصیه شهید چراغچی با عمامه عوض میکردم و عمامه را دست میگرفتم. داخل سنگرها هنگام سخنرانی دوباره کلاه و عمامه را جابجا میکردم. و عمامه سر میگذاشتم. در یکی از گروهانهای مستقر در بلندیهای مشرف به شهر مندلی عراق، شهید فلاح هاشمیان از پاسداران کاشمر فرمانده گردان بود. داخل سنگر ایشان سخنرانی میکردم. چند مرتبه گلوله خمپاره به اطراف سنگر و روی آن اصابت کرد؛ لکن سخنرانی با یک وقفه کوتاه دوباره ادامه مییافت. همه تشنه شنیدن مسائل معنوی و بیان آیات و روایات معصومین(علیه السلام) بودند. هیچ کس نمیگفت زیر بمباران گلوله، مثلاً سخنرانی چه معنائی دارد. دیداری با شهید ترابیدر تپههای حیدک و صیدک از گردان شهید ترابی سرکشی نمودیم. شهید ترابی قاری قرآن بود و نیروهای تحت امرش بسیار با روحیه بودند. شهید چراغچی نیز که به عنوان فرمانده تیپ بود با همه احوالپرسی و معانقه میکرد و چون امام خمینی فرموده بودند که من بازوی رزمندگان را میبوسم، ایشان مقید بود با هر بسیجی که احوالپرسی میکرد، بازوی او را نیز میبوسید و ما هم همانند ایشان عمل میکردیم. آنچه بر آنجا حاکم بود، صفا، خلوص، صمیمیت، یکرنگی و ایثار بود. خلاصه همهاش معنویت بود و شبهای تاریک و نماز شب و صدای یا قدوس و الهی العفو جوانان کم سن و سال و اشکهای جاری آنان. آنانی که هنوز بعضاً مویی به صورتشان نروئیده بود، انسان را به یاد شب عاشورا ویاران امام حسین(علیه السلام) میانداخت و به حال آنها غبطه میخوردم. پس از بازدید مناطق عملیاتی و خطوط مقدم مندلی و نفت شهر، با فرماندهان محترم مهدیان پور و چراغچی و تعدادی دیگر از فرماندهان من جمله اکبر شاکری که فرمانده گردان بود، خداحافظی کرده و سرانجام عازم منطقه ایلام شدیم.
منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی ادامه مطلب
خاطرات دفاع مقدس (1) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
سفری به منطقة عملیاتی
پس از عملیات مسلم بن عقیل بود که به همراه آقای علی اکبر یزدینژاد (مجید) که از اعضای سپاه پاسداران و کارمندان دفتری دادستانی سپاه بود، عازم منطقة غرب کشور شده و در قرارگاه ظفر مستقر شدیم. فرمانده قرارگاه یکی از دوستان بسیار خوب مؤمن و متدیّن سردار رشید اسلام حمزه حمیدی نیا بود. پس زیارت ایشان و با هماهنگی انجام شده عازم مناطق عملیاتی شدیم. در خدمت شهید مهدیانپورپس از رسیدن به منطقه، سری به تیپ جواد الائمه(علیه السلام) که شهید مهدیانپور فرمانده آن بود، زدیم و در جمع نیروها سخنرانی کردم و شب را داخل سنگر فرماندهی در جمع مسئولین تیپ ماندم. شبی بسیار خوب و به یادماندنی بود. یکی از دلاوران خطة جنوب رجبعلی آهنی که فرماندهی عملیات تیپ را به عهده داشت، حاضر بود. صحبتهائی از جبهه و پشت جبهه میشد. شوخی میکردند میخندیدند. شاد بودند. نگاه به چهره آنها انسان را به یاد آیة شریفه: سِیمَاهُم فِی وُجُوهِهِم مِن اَثَرِ السُّجِود... میانداخت آقای آهنی هم که به خاطرحادثهای در مشهد، توسط یکی از دادیاران، یک شب را در پادگان عملیات سپاه توقیف شده بود، فرصت را غنیمت شمرده و از آن به عنوان یک سوژه استفاده میکرد و ضمن شوخیهای مختلف، میگفت: امسال برای من سال موفقیت آمیزی بود، زیرا هم ازدواج کردم، هم مکّه مشرف شدم و هم زندان رفتم. (البته ظاهرا در همان سال شهید هم شد) فردای آن روز از خطوط مقدم منطقة نفت شهر و سومار و سنگرها بازدید و با تک تک رزمندگان و بسیجیان ملاقات و احوالپرسی کردم و داخل سنگرها سخنرانی کوتاهی انجام میشد. اکبر شاکری که به عنوان فرمانده یکی از گردانهای تیپ بود، نیز ما را همراهی میکرد. گاهی در حین سخنرانی گلولههای دشمن اعم از توپ و خمپاره در چندمتری سنگر ما به زمین میخورد و صدای انفجار لحظهای سخنرانی را قطع میکرد. لکن بلافاصله ادامه مییافت. این مسائل در جبهه عادی بود و هیچ کس از این صداها نمیهراسید. همه دارای روحیهای قوی و شاد بودند. منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی
ادامه مطلب
|
|