کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

 

زندگی نامه سردار شهید محمود کاوه

 

 

 

 

 

 زندگینامه‌ محمود کاوه‌ در خرداد هزار و سیصد و چهل‌ در خانواده‌ای‌مذهبی‌دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. پس‌ از تحصیلات‌ ابتدایی‌ همراه‌ پدرش‌ خدمت‌مقام‌معظم‌ رهبری‌ در مسجد امام‌ حسن‌ مجتبی‌ می‌رسند و ایشان‌می‌فرمایند: «اگرمحمود دروس‌ کلاسیک‌ را به‌ اتمام‌ برساند و سپس‌ به‌دروس‌ حوزوی‌ بپردازد بهتراست‌.» پس‌ از آن‌ در مدرسه‌ راهنمایی‌«غزنوی‌»، ثبت‌ نام‌ و به‌ ادامه‌ تحصیل‌مشغول‌ شد. بر اثر شرکت‌ در جلسات‌ علمای‌ مبارزی‌ همچون‌ شهید هاشمی‌نژاد وشهیدکامیاب‌، تفکر مبارزاتی‌ او شکل‌ می‌گیرد و با شروع‌ تظاهرات‌ خیابانی‌در سال‌ 1357در راهپیمایی‌ها تا مرز شهادت‌ پیش‌ می‌رود. با تشکیل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌اسلامی‌ عضویت‌ در این‌ نهاد مقدس‌ رابرمی‌گزیند و پس‌ از گذراندن‌ دوره‌ی‌ آموزش‌،به‌ عنوان‌ مربی‌ تاکتیک‌ پادگان‌امام‌ رضا انتخاب‌ گردید.

 

 

همزمان‌ با عزیمت‌ حضرت‌امام‌ به‌ جماران‌، به‌ عنوان‌ سرپرست‌ یک‌گروه‌ بیست‌ نفره‌ جهت‌ حفاظت‌ از بیت‌امام‌، به‌ تهران‌ اعزام‌ می‌شود. با شروع‌ جنگ‌ تحمیلی‌، وارد عرصه‌ی‌ نبرد باضدانقلاب‌ داخلی‌ شده‌ ودر بدو ورود به‌ سقّز، مسؤولیت‌ خطیر گروه‌ اسکورت‌ را برعهده‌ گرفته‌ و بااتّخاذ تاکتیک‌های‌ هجومی‌ و چریکی‌ به‌ عنوان‌ اولین‌ فرد،عملیات‌ضدکمین‌ را علیه‌ ضدانقلاب‌ در کردستان‌ طراحی‌ و اجرا و در مدتی‌اندک‌،وضعیت‌ نبرد در شهر سقّز و حومه‌ی‌ آن‌ را به‌ نفع‌ نیروهای‌ خودی‌ تغییرداد. وی‌ در سمت‌ فرماندهی‌ عملیات‌ سپاه‌ سقّز، با اجرای‌ عملیاتهای‌چریکی‌،دشمنی‌ را که‌ بر شهر سیطره‌ یافته‌ بود، آواره‌ی‌ کوهها نمود. همزمان‌ با تشکیل‌تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا توسط‌ سرداران‌ شهیدمحمدبروجردی‌ و ناصر کاظمی‌، محمود به‌عنوان‌ مسؤول‌ عملیات‌ تیپ‌معرفی‌ گردید و ضربات‌ مهلکی‌ را بر پیکر ضدانقلاب‌ واردساخت‌. با تعیین‌مبلغ‌ هنگفتی‌ به‌ عنوان‌ جایزه‌ برای‌ به‌ شهادت‌ رساندن‌ کاوه‌از سوی‌ دشمن‌نام‌ محمود کاوه‌، بر سر زبانها افتاد. آزادسازی‌ شهر بوکان‌ و سپس‌جاده‌ی‌ مهم‌ و حیاتی‌ پیرانشهر سردشت‌،از جمله‌ عملیاتهای‌ گسترده‌ای‌ است‌ که‌ بافرماندهی‌ و جانفشانی‌ او انجام‌گرفت‌. با شهادت‌ شهیدان‌ کاظمی‌، گنجی‌زاده‌ وبروجردی‌، سکان‌ فرماندهی‌تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا در سال‌ هزار و سیصد و شصت ودو به‌ اوسپرده‌ شد. در همین‌ سال‌ علاوه‌ بر نبرد با ضدانقلاب‌، اقدام‌ به‌ انجام‌عملیاتهای‌برون‌ مرزی‌ والفجر دو وسی و چهار نموده‌ و مناطق‌ مهمی‌ از میهن‌اسلامی‌ را آزادساخت‌. با حاکم‌ شدن‌ آرامش‌ و امنیت‌ بر کردستان‌، تلاش‌ خود رامعطوف‌مبارزه‌ با ارتش‌ عراق‌ نمود و در عملیاتهای‌ بدر، قادر، والفجروکربلای‌صحنه‌های‌ غرور آفرینی‌ را آفرید. آخرین‌ مجروحیت‌ وی‌ در تک‌ حاج‌ عمران‌بود که‌ در یک‌ نبرد تن‌ به‌ تن‌با دشمن‌ بعثی‌ ترکش‌ نارنجک‌ به‌ سرش‌ اصابت‌ کرد. محمود کاوه‌ در یازدهم‌ شهریور ماه‌ 1365 در سن‌ 25 سالگی‌، هنگامی‌که‌ به‌ منظورتصرف‌ ارتفاعات‌ مهم‌ 2519، پیشاپیش‌ رزمندگان‌ اسلام‌ درحرکت‌ بود، در اثر اصابت‌ترکش‌ خمپاره‌، به‌ فیض‌ عظیم‌ شهادت‌ نایل‌ آمد


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:58 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

زندگی نامه سردار شهید محمود کاوه

 

 

 

 

 

 زندگینامه‌ محمود کاوه‌ در خرداد هزار و سیصد و چهل‌ در خانواده‌ای‌مذهبی‌دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. پس‌ از تحصیلات‌ ابتدایی‌ همراه‌ پدرش‌ خدمت‌مقام‌معظم‌ رهبری‌ در مسجد امام‌ حسن‌ مجتبی‌ می‌رسند و ایشان‌می‌فرمایند: «اگرمحمود دروس‌ کلاسیک‌ را به‌ اتمام‌ برساند و سپس‌ به‌دروس‌ حوزوی‌ بپردازد بهتراست‌.» پس‌ از آن‌ در مدرسه‌ راهنمایی‌«غزنوی‌»، ثبت‌ نام‌ و به‌ ادامه‌ تحصیل‌مشغول‌ شد. بر اثر شرکت‌ در جلسات‌ علمای‌ مبارزی‌ همچون‌ شهید هاشمی‌نژاد وشهیدکامیاب‌، تفکر مبارزاتی‌ او شکل‌ می‌گیرد و با شروع‌ تظاهرات‌ خیابانی‌در سال‌ 1357در راهپیمایی‌ها تا مرز شهادت‌ پیش‌ می‌رود. با تشکیل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌اسلامی‌ عضویت‌ در این‌ نهاد مقدس‌ رابرمی‌گزیند و پس‌ از گذراندن‌ دوره‌ی‌ آموزش‌،به‌ عنوان‌ مربی‌ تاکتیک‌ پادگان‌امام‌ رضا انتخاب‌ گردید.

 

 

همزمان‌ با عزیمت‌ حضرت‌امام‌ به‌ جماران‌، به‌ عنوان‌ سرپرست‌ یک‌گروه‌ بیست‌ نفره‌ جهت‌ حفاظت‌ از بیت‌امام‌، به‌ تهران‌ اعزام‌ می‌شود. با شروع‌ جنگ‌ تحمیلی‌، وارد عرصه‌ی‌ نبرد باضدانقلاب‌ داخلی‌ شده‌ ودر بدو ورود به‌ سقّز، مسؤولیت‌ خطیر گروه‌ اسکورت‌ را برعهده‌ گرفته‌ و بااتّخاذ تاکتیک‌های‌ هجومی‌ و چریکی‌ به‌ عنوان‌ اولین‌ فرد،عملیات‌ضدکمین‌ را علیه‌ ضدانقلاب‌ در کردستان‌ طراحی‌ و اجرا و در مدتی‌اندک‌،وضعیت‌ نبرد در شهر سقّز و حومه‌ی‌ آن‌ را به‌ نفع‌ نیروهای‌ خودی‌ تغییرداد. وی‌ در سمت‌ فرماندهی‌ عملیات‌ سپاه‌ سقّز، با اجرای‌ عملیاتهای‌چریکی‌،دشمنی‌ را که‌ بر شهر سیطره‌ یافته‌ بود، آواره‌ی‌ کوهها نمود. همزمان‌ با تشکیل‌تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا توسط‌ سرداران‌ شهیدمحمدبروجردی‌ و ناصر کاظمی‌، محمود به‌عنوان‌ مسؤول‌ عملیات‌ تیپ‌معرفی‌ گردید و ضربات‌ مهلکی‌ را بر پیکر ضدانقلاب‌ واردساخت‌. با تعیین‌مبلغ‌ هنگفتی‌ به‌ عنوان‌ جایزه‌ برای‌ به‌ شهادت‌ رساندن‌ کاوه‌از سوی‌ دشمن‌نام‌ محمود کاوه‌، بر سر زبانها افتاد. آزادسازی‌ شهر بوکان‌ و سپس‌جاده‌ی‌ مهم‌ و حیاتی‌ پیرانشهر سردشت‌،از جمله‌ عملیاتهای‌ گسترده‌ای‌ است‌ که‌ بافرماندهی‌ و جانفشانی‌ او انجام‌گرفت‌. با شهادت‌ شهیدان‌ کاظمی‌، گنجی‌زاده‌ وبروجردی‌، سکان‌ فرماندهی‌تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا در سال‌ هزار و سیصد و شصت ودو به‌ اوسپرده‌ شد. در همین‌ سال‌ علاوه‌ بر نبرد با ضدانقلاب‌، اقدام‌ به‌ انجام‌عملیاتهای‌برون‌ مرزی‌ والفجر دو وسی و چهار نموده‌ و مناطق‌ مهمی‌ از میهن‌اسلامی‌ را آزادساخت‌. با حاکم‌ شدن‌ آرامش‌ و امنیت‌ بر کردستان‌، تلاش‌ خود رامعطوف‌مبارزه‌ با ارتش‌ عراق‌ نمود و در عملیاتهای‌ بدر، قادر، والفجروکربلای‌صحنه‌های‌ غرور آفرینی‌ را آفرید. آخرین‌ مجروحیت‌ وی‌ در تک‌ حاج‌ عمران‌بود که‌ در یک‌ نبرد تن‌ به‌ تن‌با دشمن‌ بعثی‌ ترکش‌ نارنجک‌ به‌ سرش‌ اصابت‌ کرد. محمود کاوه‌ در یازدهم‌ شهریور ماه‌ 1365 در سن‌ 25 سالگی‌، هنگامی‌که‌ به‌ منظورتصرف‌ ارتفاعات‌ مهم‌ 2519، پیشاپیش‌ رزمندگان‌ اسلام‌ درحرکت‌ بود، در اثر اصابت‌ترکش‌ خمپاره‌، به‌ فیض‌ عظیم‌ شهادت‌ نایل‌ آمد


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:57 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

زندگی نامه سردار شهید محمود کاوه

 

 

 

 

 

 زندگینامه‌ محمود کاوه‌ در خرداد هزار و سیصد و چهل‌ در خانواده‌ای‌مذهبی‌دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. پس‌ از تحصیلات‌ ابتدایی‌ همراه‌ پدرش‌ خدمت‌مقام‌معظم‌ رهبری‌ در مسجد امام‌ حسن‌ مجتبی‌ می‌رسند و ایشان‌می‌فرمایند: «اگرمحمود دروس‌ کلاسیک‌ را به‌ اتمام‌ برساند و سپس‌ به‌دروس‌ حوزوی‌ بپردازد بهتراست‌.» پس‌ از آن‌ در مدرسه‌ راهنمایی‌«غزنوی‌»، ثبت‌ نام‌ و به‌ ادامه‌ تحصیل‌مشغول‌ شد. بر اثر شرکت‌ در جلسات‌ علمای‌ مبارزی‌ همچون‌ شهید هاشمی‌نژاد وشهیدکامیاب‌، تفکر مبارزاتی‌ او شکل‌ می‌گیرد و با شروع‌ تظاهرات‌ خیابانی‌در سال‌ 1357در راهپیمایی‌ها تا مرز شهادت‌ پیش‌ می‌رود. با تشکیل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌اسلامی‌ عضویت‌ در این‌ نهاد مقدس‌ رابرمی‌گزیند و پس‌ از گذراندن‌ دوره‌ی‌ آموزش‌،به‌ عنوان‌ مربی‌ تاکتیک‌ پادگان‌امام‌ رضا انتخاب‌ گردید.

 

 

همزمان‌ با عزیمت‌ حضرت‌امام‌ به‌ جماران‌، به‌ عنوان‌ سرپرست‌ یک‌گروه‌ بیست‌ نفره‌ جهت‌ حفاظت‌ از بیت‌امام‌، به‌ تهران‌ اعزام‌ می‌شود. با شروع‌ جنگ‌ تحمیلی‌، وارد عرصه‌ی‌ نبرد باضدانقلاب‌ داخلی‌ شده‌ ودر بدو ورود به‌ سقّز، مسؤولیت‌ خطیر گروه‌ اسکورت‌ را برعهده‌ گرفته‌ و بااتّخاذ تاکتیک‌های‌ هجومی‌ و چریکی‌ به‌ عنوان‌ اولین‌ فرد،عملیات‌ضدکمین‌ را علیه‌ ضدانقلاب‌ در کردستان‌ طراحی‌ و اجرا و در مدتی‌اندک‌،وضعیت‌ نبرد در شهر سقّز و حومه‌ی‌ آن‌ را به‌ نفع‌ نیروهای‌ خودی‌ تغییرداد. وی‌ در سمت‌ فرماندهی‌ عملیات‌ سپاه‌ سقّز، با اجرای‌ عملیاتهای‌چریکی‌،دشمنی‌ را که‌ بر شهر سیطره‌ یافته‌ بود، آواره‌ی‌ کوهها نمود. همزمان‌ با تشکیل‌تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا توسط‌ سرداران‌ شهیدمحمدبروجردی‌ و ناصر کاظمی‌، محمود به‌عنوان‌ مسؤول‌ عملیات‌ تیپ‌معرفی‌ گردید و ضربات‌ مهلکی‌ را بر پیکر ضدانقلاب‌ واردساخت‌. با تعیین‌مبلغ‌ هنگفتی‌ به‌ عنوان‌ جایزه‌ برای‌ به‌ شهادت‌ رساندن‌ کاوه‌از سوی‌ دشمن‌نام‌ محمود کاوه‌، بر سر زبانها افتاد. آزادسازی‌ شهر بوکان‌ و سپس‌جاده‌ی‌ مهم‌ و حیاتی‌ پیرانشهر سردشت‌،از جمله‌ عملیاتهای‌ گسترده‌ای‌ است‌ که‌ بافرماندهی‌ و جانفشانی‌ او انجام‌گرفت‌. با شهادت‌ شهیدان‌ کاظمی‌، گنجی‌زاده‌ وبروجردی‌، سکان‌ فرماندهی‌تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا در سال‌ هزار و سیصد و شصت ودو به‌ اوسپرده‌ شد. در همین‌ سال‌ علاوه‌ بر نبرد با ضدانقلاب‌، اقدام‌ به‌ انجام‌عملیاتهای‌برون‌ مرزی‌ والفجر دو وسی و چهار نموده‌ و مناطق‌ مهمی‌ از میهن‌اسلامی‌ را آزادساخت‌. با حاکم‌ شدن‌ آرامش‌ و امنیت‌ بر کردستان‌، تلاش‌ خود رامعطوف‌مبارزه‌ با ارتش‌ عراق‌ نمود و در عملیاتهای‌ بدر، قادر، والفجروکربلای‌صحنه‌های‌ غرور آفرینی‌ را آفرید. آخرین‌ مجروحیت‌ وی‌ در تک‌ حاج‌ عمران‌بود که‌ در یک‌ نبرد تن‌ به‌ تن‌با دشمن‌ بعثی‌ ترکش‌ نارنجک‌ به‌ سرش‌ اصابت‌ کرد. محمود کاوه‌ در یازدهم‌ شهریور ماه‌ 1365 در سن‌ 25 سالگی‌، هنگامی‌که‌ به‌ منظورتصرف‌ ارتفاعات‌ مهم‌ 2519، پیشاپیش‌ رزمندگان‌ اسلام‌ درحرکت‌ بود، در اثر اصابت‌ترکش‌ خمپاره‌، به‌ فیض‌ عظیم‌ شهادت‌ نایل‌ آمد


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:56 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
زندگی نامه و نحوه شهادت محمود کاوه فرمانده تیپ ویژه شهدا

 

زندگی نامه و نحوه شهادت محمود کاوه فرمانده تیپ ویژه شهدا‌● تولد و کودکی
به سال ۱۳۴۰ ه.ش در مشهد مقدس، در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) متولد شد. پدرش که از کسبه متعهد به شمار می‌آمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شهید هاشمی‌نژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت. وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه فرزندش را با مکتب اهل بیت (ع) و تعالیم انسان‌ساز اسلام آشنا می‌کرد.
شهید کاوه دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که خواست پدرش به هنگام تولد محمود، این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، با علاقه قلبی و مشورت پدر وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد.
با شروع جریانات انقلاب، او که جوانی بانشاط، فعال و مذهبی بود با شرکت در محافل درسی مسجد جوادالائمه(ع) و امام حسن مجتبی(ع) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز بود، از هدایتها و تعالیم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بهره‌های فراوانی برد و ره توشه‌های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش‌آموزان منتقل می‌نمود. او در دبیرستان به عنوان محور مبارزه شناخته می‌شد. با علاقه وافر، به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) می‌پرداخت و فعالانه در راهپیماییها و درگیریهای زمان انقلاب شرکت داشت.
● فعالیتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی شهید کاوه جزو اولین عناصر مومن و متهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن برای حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی(ره) در یک ماموریت شش ماهه به تهران عزیمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهه‌های جنوب اعزام شد. مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده‌سازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند.
● شهید کاوه در کردستان
علی رغم اینکه برای آموزش نیروها اهمیت بالایی قایل بود و مسئول مستقیم او زیاد تمایل نداشت وی را (که از مربیان دلسوز و قوی محسوب می‌شد) به جبهه اعزام نماید. اما روح پرتلاطم او به دنبال فرصتی بود تا رودرروی دشمن قرار گیرد و در صحنه‌های کارزار انقلاب و ارزشهای آن عملاً دفاع نماید. بنابراین در اولین فرصت با جلب رضایت فرمانده پادگان با شور و شوقی فراوان به دیار کردستان (که در آن زمان توسط گروهکها و عناصر ضدانقلاب دچار مشکلات و آشوب شده بود)، عزیمت کرد.
او که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت در همان ابتدا به عنوان فرمانده یک گروه دوازده نفره انتخاب شد.
شهید کاوه در این منطقه برای مبارزه با ضدانقلاب – که از حمایتهای خارجی برخوردار بود و با جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی ان نقطه از میهن اسلامی را در ذهن می‌پروراند – شب و روز نداشت و به دلیل تلاش بسیار زیاد، جدیت و پشتکار، شجاعت و روحیه شجاعت‌طلبی که داشت، در مدت کوتاهی به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد و در این زمان با ناباوری همگان همراه تعداد کمی نیرو، عملیات آزاد سازی منطقه مرزی بسطام را با شهامت غیر قابل وصفی طرح ریزی و۴۵ کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله ودر عرض ۲۴ ساعت در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب آزاد نمود .
ضد انقلاب که با برخورداری از سلاح و امکانات و نیروی رزمی فراوان، عرصه را برای نیروهای نظامی و انتظامی تنگ کرده بود و جنایات فجیعی مرتکب می شد، با ورود جوانان دلیر ومتعهدی چون شهید کاوه به صحنه عملیات، به این نتیجه رسید که ماندن در کردستان برایش سنگین تمام خواهد شد.
شهید کاوه و همرزمانش با عملیات پی در پی، مزدوران استکبار را در منطقه منفعل و مستاصل نموده بودند تا جایی که ضد انقلاب در اوج استیصال و درماندگی برای زنده یا مرده او جایزه تعیین کرده بود.
● نقش شهید در تیپ ویژه شهدا
به دنبال عملیات سرنوشت‌ساز نیروهای سپاهی در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا (که فرماندهی آن بر عهده شهید ناصر کاظمی بود) شهید کاوه به عنوان فرمانده عملیات این تیپ انتخاب شد. پس از مدت کوتاهی از فعالیت او در این مسئولیت (که با آزادسازی بسیاری از مناطق همراه بود) آوازه تیپ ویژه شهدا، آنچنان ضدانقلاب را متحیر ساخت که بکلی روحیه خود را از دست دادند و در مقابل هر یوریش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح می‌دادند و می‌دانستند که مقاومت در مقابل این یگان جزخسارت ونابودی ثمری نخواهد داشت.
آزاد سازی سد بوکان وجاده ۴۷ کیلومتری آن،آزاد سازی جاده صائبین دژ به تکاب ،پاکسازی منطقه کیلر و اشتوزنگ ،آزاد سازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضد انقلاب بشمار می آمد و منجر به انهدام مرکز رادیوئی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان و آزادسازی زندان دوله تو و کشتن بیش از ۷۵۰ نفر از ضد انقلاب گردید، از جمله نبردهای تهاجمی بود که توسط شهید کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح ریزی وبه اجرا گذاشته شد. تعداد عملیاتی که بوسیله این شهید علیه ضد انقلاب فرماندهی شد ، آن قدر زیاد است که ذکر نام تمامی آنها در این مختصر میسر نیست.
او که پس از شهادت سرداران رشید اسلام ، شهید ناصر کاظمی ، شهید محسن گنجی زاده و شهید محمد بروجردی در خرداد۱۳۶۲ رسما به فرماندهی تیپ منصوب شده بود ، با تلاش همه جانبه برای آموزش، سازماندهی و آماده سازی نیروها از هیچ کوششی دریغ نمی ورزید.
بنا به صلاحدید فرماندهی محترم سپاه در تاریخ ۲۹/۴/۱۳۶۲ تیپ ویژه شهدا ماموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام می‌گرفت شرکت نماید. در این عملیات شهید کاوه با هدایت قوی رزمندگان، اهداف از پیش تعیین شده تیپ از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ را با موفقیت به تصرف درآورد.
همزمان با عملیات والفجر ۴ ماموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضدانقلاب (دمکراتها و منافقین) به این تیپ واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور نیز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشو روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دمکراتها را تصرف کردند.
تیپ ویژه شهدا سال ۶۳ در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه، با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ ۲۳/۴/۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق باعث بر هم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در عملیات پشتیبانی والفجر ۹ که در منطقه چوارته عراق انجام گرفت، در انهدام قوای دشمن و تصرف بخشی از خاک آنان نقش موثر داشت، که هر کدام نشانی از دلاوریها و حماسه‌آفرینی شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.
● ویژگیهای اخلاقی
صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی که این شهید داشت باعث شد که خود را وقف انقلاب کند و با اهمیتی که کردستان برای وی داشت خود را فرزند کردستان معرفی می‌کرد. روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر می‌گذاشت که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه آن شهید و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجه رفیع شهادت نایل شد، مردم مهاباد با پای برهنه زیر پیکر پاک و مطهر سردار بزرگ خود بر سر و سینه می‌زدند و اشک می‌ریختند و ضدانقلاب را نفرین می‌کردند.
او با الهام از سخن خداوند که در وصف مومنان بیان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماء بَینَهم»، در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود و هیچ انگیزه‌ای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت.
شهید کاوه در عین حال که تمام اوقاتش را برای مبارزه به کار می‌بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن کریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مکتب، آیات جهاد را تلاوت می‌کرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر می‌نمود.
روحیه اطاعت‌پذیری و ولایتی، هوش سرشار و چابکی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی‌باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.
با وجودی که در مقابل ضدانقلاب سازش‌ناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تیپ با نیروهای تحت امر خود برخوردی بسیار متواضعانه و باصفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها داشته باشد.
شهید کاوه در قلب نیروهای بسیجی و سپاهی جای داشت.
او مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود.
روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود. یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محول کند، شهید کاوه پاسخ داد: همه بسیجی‌ها فامیل من هستند.
در بعد آمادگی جسمانی هیچ‌گاه از ورزش غافل نبود و با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی نیروها را بالا می‌برد.
همواره برای تشویق بچه‌ها می‌گفت: موفقیت من در کوههای بلند کردستان مدیون ورزش است.
او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ چریک شده بود نه با درسهای تئوری.
شهید کاوه همیشه راهگشای عملیات بود، هرجا که کار گره می‌خورد او رهگشا بود و هر کجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته می‌شد، اراده پولادین او به همه آن عزیزان، روحیه‌ای تازه می‌بخشید.
او برای اینکه بتواند عملیات را بهتر هدایت کند با سلاح پیشاپیش رزمندگان حرکت می‌کرد.
با اینکه بارها در صحنه‌های عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه باز می‌گشت و در برخی از مواقع نیز نیروها او را با سر و بدن باندپیچی شده می‌دیدند که در میانشان حاضر می‌شد و آماده پذیرش ماموریت و اجرای عملیات بود.
سرتیپ شهید حسن آبشناسان – فرمانده لشکر ۲۳ نوهد – می‌گوید:
اگردر دنیا یک چریک پاکباخته و دل باخته به اسلام و حضرت امام(ره) وجود داشته باشد، محمود کاوه است و هر رزمنده‌ای که بخواهد خوب پخته و آبدیده شود باید با تیپ ویژه شهدا پیش برود.
او دارای فضایل روحی و اخلاقی ویژه‌ای بود و انجام کار خالصانه و بی‌ریا را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن می‌گفت و بیشتر عمل می‌کرد و همواره سعی می‌کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود و ارتشیان نیز او را از خود می‌دانستند. این خصال و روحیات فرماندهی بود که تیپ شهدا را به آنجایی رساند که مقام معظم رهبری درباره این یگان و شهید کاوه فرمودند:
تیپ ویژه شهدا که ایشان فرماندهی‌اش را برعهده داشتند یکی از واحدهای کارآمد ما محسوب می‌شد.
... او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشکر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان، اما برجسته بود.
... این وجوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم‌نظیری بود که او را در صدد خودسازی یافتم. حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی.
● نحوه شهادت
دهم شهریور ماه ۱۳۶۵، روزی که روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه‌الله الاعظم(عج) در عملیات کربلای ۲ بر بلندای قله ۲۵۱۹ حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را که شهات بود، دریافت کرد و به بارگاه عزالهی فراخوانده شد.
خصال و ویژگیهای درخشنده او در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسئولیتهای مختلف درسی است بس بزرگ برای همه سربازان اسلام و پاسداران انقلاب اسلامی، تا با به کارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، نمونه هایی از لشکریان مخلص حضرت بقیةالله العظم(عج) باشند و خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن، همواره مهیا و آماده سازند.
● حرکت فرمانده تیپ ۱۵۵ شهدا به سوی شهادت
در وضعیت فوق طاقت و شدت دشواری که نیروهای عمل کننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزی را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه ۱۵۵ شهدا، به خصوص فرمانده آن ، مؤمنانه و شجاعانه در عرصه درگیری وارد شدند. شهید امیری مقدم، راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ، در گزارش خودش از عملیات کربلای ۲، درباره حرکت نیروها برای ادامه عملیات و سرانجام آن، چنین روایت کرده است: «تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت کامل تیپ ویژه ۱۵۵ شهدا در عملیات شب گذشته، موجب تردید در مسئولان، خصوصاً فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود کاوه) نیز وجود داشت ولی وی با توجه به حساسیت زمان و مصلحت کُل عملیات، این تردید را بروز نمی داد و به همین دلیل تصمیم گرفت برای زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، به همراه نیروهای عمل کننده در منطقه درگیری حاضر شود. وقتی که مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند که وی را از این عمل باز دارند. فرمانده یکی از گردان ها (برادر صلاحی) برای منصرف کردن وی، می گوید: «شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیری است، خدای نکرده طوری می شود. «فرماندهی در جواب می گوید: «خب، اگر این طور است، ما هم شهید می شویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.» به همان اندازه که خود وی در رفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند.
مکالمه زیر که در آخرین دقایق قبل از عزیمت برادر کاوه به منطقه و در هنگام پوشیدن پوتین، بین وی و قائم مقام تیپ (برادر منصوری) انجام گرفت، بیانگر این واقعیت است که ایشان چه قدر به رفتن و دیگران چه اندازه در بازداری وی مصمم بوده اند. متن مکالمه این چنین است:
منصوری: رفتن شما نه به نفع اسلام است و نه به نفع...
کاوه: نه
منصوری: اگر نظر شما این است که نیروهای عمل کننده آدم قوی تری می خواهند، من قوی نیستم ولی می روم جلو و یکی دیگر را اینجا می گذارم.
کاوه: نه، من می خواهم امشب، شما اینجا باشید.
منصوری: من نمی خواهم.
کاوه: امشب کارها جور نمی شود.
منصوری: خب، اگر جور نمی شود با رفتن شما هم جور نمی شود.
کاوه: چه می گویم! جور می شود، ان شاءالله جور می شود.
منصوری: البته اگر خدا بخواهد جور می شود. شما هم این جا کلی کار دارید: مسئله قرارگاه، هماهنگی توپخانه و...
کاوه‌: این‌ها همه‌اش‌ حل‌ می‌شود، این‌ها مشخص‌ است‌.
منصوری‌ که‌ از بحث‌ کردن‌ نتیجه‌ نمی‌گیرد، با پیش‌ کشیدن‌ تصمیم‌ خودش‌ برای‌ رفتن‌ به‌ جلو، می‌گوید: حالا در هر صورت‌ شما بروید، من‌ کار ندارم‌. من‌ هم‌ برای‌ انجام‌ مأموریت‌، گردان‌ امام‌حسین‌(ع‌) را برمی‌دارم‌ و می‌روم‌.
کاوه‌: خُب‌، شما این‌ کار را بکنید.
منصوری‌: ولی‌ این‌جا در مقر فرماندهی‌ تیپ کارها می‌خوابد.
کاوه‌: مسئله‌ای‌ نیست‌، شما همین‌ اول‌ درگیری‌ که‌ من‌ جلو هستم‌، این‌جا باشید.
منصوری‌ وقتی‌ باز هم‌ نتیجه‌ نمی‌گیرد، به‌طور جدی‌تری‌ می‌گوید: آقای‌ کاوه‌، می‌خواهید به‌ زور متوسل‌ بشویم‌؟ جلو رفتن‌ شما اصلاً درست‌ نیست‌، منطقی‌ نیست‌.
کاوه‌: امروز با روزهای‌ دیگر فرق‌ می‌کند، من‌ یک‌ چیزهایی‌ می‌دانم‌، یک‌ چیزهایی‌ هست‌، می‌دانم‌ تردید هست‌.
منصوری‌: خُب‌، تردید طبیعی‌ است‌، باید باشد.
کاوه‌: خُب‌ اگر آدم‌ خودش‌ جلو باشد و یک‌ وقت‌ مسئله‌ای‌ پیش‌ آمد، می‌تواند هم‌ پیش‌ خدای‌ خودش‌ و هم‌ پیش‌ خلق‌ خدا و....
برادر کاوه‌ سکوت‌ می‌کند و برای‌ هدایت‌ گردان‌ امام‌حسین‌(ع‌) از سنگر فرماندهی‌ خارج‌ می‌شود.»
راوی تیپ ویژه۱۵۵شهدا سپس افزوده است :«به هنگام اعزام گردان ها برای انجام ما موریت ، ابتدا گردان امام حسین (ع)، سپس گردان امام سجاد (ع) درحالی که فر ماندهی تیپ ( محمود کاوه )پیشاپیش آنها قرار داشت ، حرکت خود را برای تصرف ارتفاع ۲۵۱۹ آغازکردند. طبق طرح مانور قرار بود گردان امام حسین (ع) پایگاه های ۱ و۲ وگردان امام سجاد (ع) پایگاه های ۳و۴ را تصرف کنند . حساسیت دشمن نیز نسبت به شب اول کمتر شده بود .واحتمال جدی نمی داد در این محور مجددا عملیات شود ، از این رو اجرای آ تش وپرتاب منور آ نها نیز اندکی کاهش یافته بود .
به هر ترتیب حدود ساعت یک بامداد که نیروهای پیاده پس از پیمودن مسافت فاصله خط خودی تا دشمن به زیر اهداف مورد نظر رسیدند تا با هماهنگی آ تش خودی در گیری را شروع کنند در همین حین گلوله خمپاره کنار برادر کاوه به زمین اصابت کرد واو در جاشهید شد.»
به‌ دنبال‌ شهادت‌ فرمانده‌ تیپ ویژه ۱۵۵ شهدا (شهید محمود کاوه‌) در منطقه‌ عملیاتی‌ کربلای‌۲، از مراسم‌ تشییع‌ وی‌ در مشهد، روزنامه‌ کیهان‌ (۱۶/۶/۱۳۶۵) چنین‌ گزارش‌ داده‌است‌: در این‌ مراسم‌ که‌ با
حضور مسئولان‌ استان‌ خراسان‌ و نیروهای‌ نظامی ‌ و انتظامی‌ شهر مشهد برگزار شد، پیکر پاک‌ این ‌ سردار اسلام‌ بر دوش‌ انبوهی‌ از اقشار مختلف‌ امت‌ حزب‌الله‌ مشهد تا بارگاه‌ ملکوتی‌ امام‌رضا(ع‌) تشییع‌ و پس‌ از طواف‌ ضریح‌ مطهر، طی‌ مراسمی ‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.»
راوی‌ قرارگاه‌ حمزه‌ ـ‌ع‌_ (اسدالله‌ احمدی‌) به ‌ نقل‌ از فرمانده‌ لشکر ۵ نصر (باقر قالیباف‌) نوشته‌است‌: «در مراسم‌ تشییع‌ جنازه‌ شهید محمود کاوه‌، پدر وی‌ درخواست‌ حجت‌الاسلام‌ طبسی‌ تولیت‌ آستان‌ قدس‌رضوی‌ را مبنی‌بر این ‌ که‌ پیکر شهید محمود کاوه‌ در حرم‌ مطهر حضرت‌ رضا(ع‌) و یا در یکی‌ از حجره‌های ‌ مخصوص‌ حرم‌ دفن‌ شود نپذیرفت‌ و گفت‌: «پسرم ‌ از ابتدا با بسیجی‌ها بوده‌ و بهتر است‌ در کنار آنها دفن‌ شود.»
● گوشه ای از وصیتنامه
دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود.

 

منبع: سایت جامع دفاع مقدس«ساجد»

 

منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی

ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:55 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

زندگینامه شهید محمود کاوه

 

ولادت

 

 

به سال 1340 هـ .ش در مشهد در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) متولد شد. پدرش که از کسبة متعهد به شمار می‌رود، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علما و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) و شهیدان هاشمی‌نژاد و کامیاب ارتباط داشت؛ وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه، او را با مکتب اهل بیت و تعالیم انسان‌ساز اسلام آشنا کرد.

 

محمود کاوه، دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که آرزوی قلبی پدرش به هنگام تولد محمود این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، محمود با علاقة قلبی و تشویق پدر، وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد.

 

با اوج‌گیری انقلاب، او که جوانی با نشاط، فعال و مذهبی بود، با شرکت در محافل درس مساجد جوادالائمه و امام حسن مجتبی (علیهماالسلام) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز مشهد بود از هدایتها و تعالیم حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بهره‌های فراوانی برد. وی ره توشه‌های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش‌آموزان منتقل می‌نمود، تا آنجا که در دبیرستان، به عنوان محور مبارزه شناخته گردید. محمود با علاقه وافر، به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (قدس سره) همت گماشت و فعالانه در راه‌پیمایی‌ها و درگیریهای زمان انقلاب، شرکت می‌نمود.

 

 

 

• فعالیت‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

 

با پیروزی انقلاب اسلامی، کاوه جزو اولین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست. پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن، به منظور حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی، طی مأموریتی شش ماهه به تهران عزیمت کرد. با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهه‌های جنوب اعزام شد و لیکن مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده‌سازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند.

 

 

 

• کاوه در کردستان

 

با وجود این که برای آموزش نیروها اهمیت زیادی قایل بود و مسؤول مستقیم او، تمایل نداشت وی را، که از مربیان دلسوز و قوی محسوب می‌شد، به جبهه اعزام نماید، اما روح پرتلاطم محمود به دنبال فرصتی بود تا رودرروی دشمن قرار گیرد و در صحنه‌های کارزار، از انقلاب و ارزشهای آن به صورت عملی دفاع نماید. بنابراین در اولین فرصت رضایت فرماندة پادگان را جلب نمود و با شور و شوقی وافر، به دیار کردستان که در آن زمان، با توطئه گروهکها و عناصر ضد انقلاب، دستخوش درگیری و آشوب شده بود عزیمت کرد.

 

محمود که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت، در همان ابتدا به عنوان فرمانده گروهی دوازده نفره انتخاب شد.

 

کاوه در منطقه کردستان برای مبارزه با ضد انقلاب که از حمایت‌های خارجی برخوردار بود و با انجام جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی این منطقه از میهن اسلامی را در ذهن می‌پروراند، شب و روز نداشت و به دلیل تلاش بسیار زیاد، جدیت و پشتکار، شجاعت و همچنین روحیه شجاعت‌طلبی‌یی که داشت، پس از مدت کوتاهی، به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد. در این زمان در عین ناباوری همگان، همراه تعداد کمی نیرو و با شهامتی وصف‌ناپذیر، عملیات آزادسازی منطقه مرزی بسطام را طرح‌ریزی و45 کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله و در عرض بیست وچهار ساعت آن هم در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب، آزاد نمود.

 

ضد انقلاب که با برخورداری از سلاح، امکانات و نیروهای رزمی فراوان، عرصه را بر نیروهای نظامی و انتظامی تنگ کرده بود و جنایات فجیعی را در کردستان مرتکب می‌شد، با ورود جوانان دلیر و متعهدی چون محمود کاوه به صحنة نبرد، به این نتیجه رسید که ماندن در کردستان و مقاومت، برایش سنگین تمام خواهد شد. کاوه و همرزمانش با عملیات‌های پی‌درپی، آنچنان مزدوران استکبار را در منطقه منفعل و مستأصل نمودند که ضد انقلاب در اوج استیصال و درماندگی، برای زنده یا مردة کاوه، جایزه تعیین کرد.

 

 

 

• نقش کاوه در تیپ ویژه شهدا

 

به دنبال عملیات سرنوشت ساز نیروهای سپاه در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا که فرماندهی آن برعهده شهید ناصر کاظمی بود، کاوه به عنوان فرمانده عملیات تیپ انتخاب شد. هنوز مدت کوتاهی از فعالیت محمود در این مسؤولیت که با آزادسازی بسیاری از مناطق کردستان همراه بود، نگذشته بود که آوازة تیپ ویژه شهدا آنچنان ضد انقلاب را متحیر ساخت که بکلی روحیة خود را از دست داد تا آنجا که در مقابل هر یورش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح می‌داد و می‌دانست که مقاومت در مقابل این یگان، جز خسارت و نابودی، ثمری نخواهد داشت.

 

آزادسازی سد بوکان و جاده47 کیلومتری آن، آزادسازی جاده صائین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیله و آشنوزنگ، آزادسازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت، که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضد انقلاب به شمار می‌آمد و منجر به انهدام مرکز رادیویی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان و آزادسازی زندان دوله‌تو و هلاکت بیش از750 نفر از ضد انقلاب گردید، از جمله نبردهای تهاجمی بود که توسط محمود کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح‌ریزی و اجرا گردید. تعداد عملیاتی که کاوه علیه ضد انقلاب فرماندهی کرده، آنقدر زیاد است که ذکر نام تمامی آنها در این مختصر میسر نیست.

 

پس از شهادت سرداران رشید اسلام ناصر کاظمی، محمد گنجی‌زاده و محمد بروجردی، در خرداد1362 کاوه رسماً به فرماندهی تیپ منصوب گردید. محمود در سمت فرماندهی نیز با تلاشی همه جانبه، برای آموزش، سازماندهی و آماده‌سازی نیروها از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید.

 

بنا به صلاحدید فرماندهی محترم سپاه در تاریخ29/4/1362 تیپ ویژه شهدا مأموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر2 که در منطقه حاج عمران انجام پذیرفت، شرکت نماید. در این عملیات، کاوه با فرماندهی صحیح، اهداف از پیش از جمله ارتفاعات2519 را با موفقیت به تصرف درآورد.

 

همزمان با عملیات والفجر4 مأموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضد انقلاب (دموکراتها و منافقین) به تیپ ویژه شهدا واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور تیپ، ضمن تسلط بر ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشور روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دموکراتها را تصرف کردند.

 

تیپ ویژه شهدا به فرماندهی محمود کاوه در سال63 در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ23/4/64 در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق، باعث برهم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در منطقه عملیاتی والفجر9 که در منطقه چوراته عراق انجام گرفت در انهدام قوای دشمن و آزادسازی بخشی از خاک آنان، نقش مؤثری داشت.

 

 

 

• ویژگیهای اخلاقی

 

صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی، باعث شد که محمود، تمام وجود خود را وقف انقلاب کند. با اهمیتی که کردستان برای نظام نوپای اسلامی داشت، خود را فرزند کردستان معرفی کرد.

 

روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر گذاشته بود که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه او و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجة رفیع شهادت نائل آمد، مردم مهاباد با پای برهنه در تشیع پیکر پاک و مطهرش بر سر و سینه می‌زدند، اشک می‌ریختند و ضد انقلاب را نفرین می‌کردند.

 

او با الهام از سخن خداوند در قرآن که در وصف مؤمنان می‌فرماید :«اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود، چراکه هیچ انگیزه‌ای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت.

 

کاوه در عین حال که تمام اوقات شبانه روزش را برای مبارزه به کار می‌بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن کریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مکتب، آیات جهاد را تلاوت می‌کرد و در صحنة جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر می‌نمود.

 

روحیة اطاعت‌پذیری و ولایت‌مداری، هوش سرشار، چابکی در عملیات‌ها، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی‌باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.

 

با این که در مقابله با ضد انقلاب، سازش ناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما با نیروهای تحت امر خود، برخوردی بسیار متواضعانه و توأم با صفا و صمیمیت داشت؛ تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها کسب نماید. تا آنجا که بر قلب نیروهای بسیجی و سپاهی فرماندهی می‌کرد. او مصداق بارز تلفیق «محبت» و «قاطعیت» در امر فرماندهی نظامی بود.

 

روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود، یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محول کند؛ شهید کاوه پاسخ داد :«همه بسیجی‌ها فامیل من هستند».

 

در بعد جسمانی، هیچ گاه از ورزش غافل نمی‌شد. با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی آنها را بالا می‌برد. همواره برای تشویق بچه‌ها می‌گفت :«موفقیت‌های من در کوههای کردستان، مدیون ورزش است» او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ، چریک شده بود نه با آموزش دیدن درسهای تئوری.

 

کاوه همیشه راهگشای عملیات بود؛ هرجا که کار گره می‌خورد، حضور او کارگشا بود و هرکجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته می‌شد، اراده پولادین او به همگان، روحیه‌ای تازه می‌بخشید.

 

همیشه برای این که بتواند عملیات را بهتر هدایت کند، پیشاپیش رزمندگان حرکت می‌کرد.

 

با این که بارها در صحنه‌های عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه بازمی‌گشت. حتی در برخی مواقع، نیروها او را با سر و بدن باندپیچی شده می‌دیدند که در میانشان حاضر می‌شد و آمادة پذیرش مأموریت و اجرای عملیات بود.

 

سرتیپ شهید حسن آبشناسان فرمانده لشگر23 نوهد، می‌گفت :«اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دلباخته به اسلام و حضرت امام «قدس سره» وجود داشته باشد، محمود کاوه است و هر رزمنده‌ای که بخواهد خوب پخته و آبدیده شود، باید به تیپ ویژه شهدا، پیش او برود».

 

محمود دارای فضایل اخلاقی ویژه‌ای بود. وی انجام کار خالصانه و بی ریا را سرلوحة زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن می‌گفت و بیشتر عمل می‌کرد.

 

نظر امام خامنه ای:

 

همواره سعی می‌کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود، نیروهای ارتش نیز این را خوب می‌دانستند. این خصال و روحیات فرماندهی محمود، تیپ ویژه شهدا را به آنجایی رساند که مقام معظم رهبری درباره این یگان و شهید کاوه می‌فرمایند :

 

«تیپ ویژه شهدا که فرماندهی‌اش را ایشان برعهده داشتند، یکی از واحدهای کارآمد ما محسوب می‌شد؛ او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده‌ی میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان اما برجسته بود.

 

این جوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم نظیری بود که او را درصدد خودسازی یافتم، حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی».

 

 

 

• شهادت

 

یازدهم شهریورماه1365 روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت‌های بی‌نظیر او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را دریافت کرد و به بارگاه عز الهی فرا خوانده شد.

 

خصال و ویژگیهای درخشنده کاوه در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسؤولیتهای مختلف، درسی است بس بزرگ. امید است با بکارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن همواره مهیا و آماده سازیم.

 

ان شاءالله


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:52 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
سالگرد شهادت سرلشکر پاسدارشهید حاج محمود کاوه
 

بسم الله الرحمن الرحيم:

[تصویر:  39040111544260364927.gif]

گرامی میداریم یادوخاطره بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمت الله علیه،  شهدای معظم انقلاب اسلامی وهشت سال دفاع مقدس،  بیست و سه هزار شهیداستان های خراسان، علی الخصوص سردار سرلشکر پاسدارشهید حاج محمود کاوه، فرمانده دلاورلشکرپنجاه وپنج ویژه شهدا استان خراسان که امروز بیست و نهمین سالگرد شهادت این عزیز می باشد .

شهادت:10/6/1365


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:48 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
یوم ترویه ،:از کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الا سلام علی اسماعلی کریزی
 

يوم ترويه

 

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg


 یکی از ایام  بسیار مهم ، حساس وتاریخی مکه مکرمه روز ترویه است، روزی که اعلام می شود: ای حاجی، ای کسی که در مکه اقامت گزیده ای، ای آنکه،خانه خدارا طواف کردی نماز خواندی سعی کردی،تقصیرنمودی ، از لباس احرام خارج شدی، بدان که کار پایان نیافته است ، آماده باش ،آماده سفری دیگر ،سفری نه به شهرو آبادی  ،بلکه  کویری را در پیش داری ،برای فردایت آب بردار ، تا تشنگی ظاهریت راجبران کنی ،وآب  حیات بر گیر تا عطش روانت برطرف گردد، مشکت را بدوش گیر ،اما چشمه زلال وجوشان رحمت بی کران الهی رادر یاب،از ندای تکبیرحجاج درسعی صفاومروه وهروله معنا دار آنان ،از طواف ونمازو سجود آنها  در مسجد الحرام ،وپشت مقام ابراهیم ،غنیمت بردارو آب معنویت برگیر وبر کویر دل خویش به پاش ،خودت راحسینی کن ،دلت را زینبی ،زیراآنها از همه چیز خود گذشتند ،حج را نیمه تمام گذاشتند، به روز ترویه محمل ببستند وخواتین در آن محمل نشستند،  پشت به مکه حرکت کردند ، اما ، آب حیاتی برقلوب خفته همه مظلومین تاریخ پاشیدند، از فرماندهان نظامی یزید حربن یزید ریاحی ساختند واز مردم بی تفاوت زهیربن غین بجلی، به آنها زندگی دوباره بخشیدند ،حیات جاوید را زمزمه کردند، سند آن را با خون اصغرشان به امضا رساندند  ،از کربلا عبورنمودند، کوفه را تکان دادند ،شام را دگر گون ساختند وفریاد رسای آنان تا آخر عمر دنیا کاخ تمامی ستمگران  تاریخ را می لرزاند، وتو تصمیم بگیر ، از گناهانت توبه کن،همه شؤنات مادی خودت را فراموش کن، از همه چیز خود بگذر ،تو بنده ضعیف و ذلیلی هستی، دوباره لباس بی آلایش کفن بپوش ،محرم شو،سروپای برهنه ،لبیک گویان  از حرم خارج شو،زیرا در این مرحله، بیش از این توقف درحرم تورا نشاید  ، سر به بیا بان بنه وخودت را به خدا بسپار،پا در وادی عرفات بگذار شاید به برکت ترویه عارف شوی،ودنبال جبرئیل حرکت کنی .زیرا ،جبرئیل (روز ترویه) گفت :  ای آدم برخیز ، وخود نیز، همراه آدم خارج شد، واورا امر به غسل و احرم نمود .(حضرت آدم روز اول ذی قعده از بهشت اخراج شد وروز هشتم ذی حجه جبرئیل اورا (از مکه ) بسوی منی برد . 
  اکنون که مقداری حال وهوای معنویت ترویه را مرور کردیم، مناسب است ، در مورد علت نام گذاری ،هشتم ذی حجه به روز ترویه از زلال پرفیض کلام سراسر نور فرزندان،کعبه وزمزم ومنی ، یعنی معصومین علیهم السلام ، بهره مند شویم ، درروایتی  آمده است  چون روز ترویه شد، جبرئیل گفت : ابراهیم آب بردار لذا آن روز ترویه نامیده شد.                                                                                                                                                                                                                                    
ودر روایت دیگری بیان شده است که : راوی می گوید: از امام صادق (ع) در مورد علت نام گذاری روز ترویه سؤال کردم ، فرمودند: به جهت اینکه در عرفات آب نبود ، ومردم برای خودشان از مکه آب حمل می کردند وبعضی از یکدیگر سؤال می کردند که آیا آب بر داشتید لذا این روز را ترویه نامیدند   
کلام دیگری از امام صادق( ع) نیز حاکی از آن است که، فرمودند: روز ترویه را ترویه نامیدند بعلت اینکه جبرئیل روز ترویه  خدمت حضرت ابراهیم( ع) رسید وگفت :ای ابراهیم برای خودت وخانواده ات آب بردار ودر آن زمان بین مکه وعرفات آب نبود ، پس از آن ابراهیم (ع) را به موقف آورد وبه او گفت به گناه خود اعتراف کن ومناسک واعمال خودت را بشناس ، لذا آنجا راعرفات نامیدند ، سپس به او گفت به مشعر الحرام  کوچ کن ( وبه آنجا نزدیک شو ) لذا آنجارا مزدلفه نامیدند،  
 منبع : کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
طواف کعبه وعوامل طبیعی : از کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
 

 طواف کعبه وعوامل طبیعی

 

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg


 یکی از واجبات حج وعمره طواف خانه خدا است ، هرکسی که محرم شود و وارد مکه مکرمه گردد لازم است، طواف وسایر اعمال حج یاعمره را بجا آورد ونوعا ، برای ادای فرائض و اعمال عبادی انجام واجبات یا ترک محرمات ، دنبال فلسفه احکام وعلت وجوب یاحرمت نیستیم زیراما،بنده ایم ، هرچه را  خداوند بفرماید واجب است ، بدون چون وچرا اجرا، می کنیم، واگر به فرماید حرام است از آن دوری می نمائیم ،و کاری به علت وجوب وحرمت هم نداریم ، گاهی ممکن است روزنه کوچکی به افق بی کران حکمت الهی ، از سر چشمه علوم بشری ،توجه مارا به خود جلب نماید،ومارا به آن مشغول دارد ،هرچند اینها تئوری است وممکن است فردا خلاف آن چیزی ثابت شود وهرگز شایسته نیست آن هارا علت یا فلسفه احکام معرفی کنیم زیراعلت ها وحکمت ها پیش خداونداست وما از آن بی خبریم ،لکن یاد آوری برخی از تحقیقات ، داشمندان ،بدون اینکه آن را علت طواف بدانیم خالی از لطف نیست:  طواف کعبه باحرکت ماه ،زمین واکثر سیارات منظومه شمسی ،پیچش تشکیل دهنده مو وپشم جانداران ، حرکت ذاتی گیاهان ، مانند :پیچیدن پیچک ، واوج گرفتن عقاب ها وپلیکان ها وچرخش هسته های عناصری که دنیای هستی را تشکیل می دهند درمیدان مقناطیسی جهان وگرد باد های بالا برنده وباز کردن اکثر قفلها ،پیچ های رادیو، وتلویزیون وسایر لوازم برقی وشیر فلکه ها و......در جهت طواف کعبه است .(واین خود می تواند بخش کوچکی ازهزاران حکمتی باشد برای طواف نهفته است ،). 

منبع : کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 11:45 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

بسم الله الرحمن الرحیم

Image result for ‫خبرگزاری ایمنا.روزشهادت فرمانده لشکرویژه شهدا‬‎Image result for ‫خبرگزاری ایمنا.روزشهادت فرمانده لشکرویژه شهدا‬‎

کاوه؛ از بیت امام تا لشکر ویژه شهدا

 

 

 

Image result for ‫الهم عجل لولیک الفرج‬‎

AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

«محمود کاوه» را می‌توان یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس دانست. او در شرایطی فرماندهی «تیپ ویژه شهدا» را بر عهده گرفت که تنها ۲۱ سال سن داشت. تیپ ویژه شهدا در آغاز جنگ برای جبران کمبود نیروهای آموزش دیده تاسیس شد و به همت شهیدان علی قمی، گلاب و گنجی‌زاده در پادگانی در کرمانشاه به آموزش‌های نظامی و عقیدتی پرداخت. محمود کاوه پیش از آنکه اول مرداد ۱۳۶۱ به فرماندهی تیپ ویژه شهدا برسد، از ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ مربی آموزش نظامی، از سوم شهریور ۱۳۵۹ مسئول محافظان بیت امام خمینی رحمةالله‌علیه و از ۴ آبان ۱۳۵۹ مربی آموزش نظامی در پادگان کرمانشاه تیپ ویژه شهدا بود. او همچنین در در سال ۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا شد. تیپ ویژه شهدا از کلیدی‌ترین یگان‌های سپاه بود و موفقیت‌ها و عملیات‌های کم‌نظیر آن با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ارتقا یابد.

محمود کاوه که اول خرداد ۱۳۴۰ در مشهد متولد شده بود، در جریان عملیات‌های مهم فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان و خیبر حضور جدی داشت و بارها مورد اصابت گلوله‌ و ترکش‌ قرار گرفت و در یکی از این موارد، در منطقه عمومی حاج عمران عراق،  ۱۲ ترکش نارنجک به ناحیه سر او اصابت کرد. کاوه سرانجام ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ در منطقه عمومی حاج عمران و بر فراز قله ۲۵۱۹ در پی اصابت ترکش گلوله توپ در ۲۵ سالگی به شهادت رسید. کتاب‌های «فریاد زاگرس – آلواتان»، «یادگاران؛ کتاب کاوه» و «رد خون روی برف»، از کتاب‌های منتشر شده درباره جوان‌ترین فرمانده جنگ تحمیلی است.

 

 

منبع:ساجد


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 5:43 PM ] [ احمد ]
نظرات 1

بسم الله الرحمن الرحيم:

Image result for ‫خبرگزاری ایمنا.روزشهادت فرمانده لشکرویژه شهدا‬‎Image result for ‫خبرگزاری ایمنا.روزشهادت فرمانده لشکرویژه شهدا‬‎

 

Image result for ‫الهم عجل لولیک الفرج‬‎

AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

گرامی میداریم یادوخاطره بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی

حضرت امام خمینی رحمت الله علیه،  شهدای معظم انقلاب اسلامی وهشت سال دفاع مقدس،  بیست و سه هزار شهیداستان های خراسان، علی الخصوص سردار سرلشکر پاسدارشهید حاج محمود کاوه، فرمانده دلاورلشکرپنجاه وپنج ویژه شهدا استان خراسان که امروز بیست و نهمین سالگرد شهادت این عزیز می باشد.

شهادت:یازدهم شهریور1365


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 4:02 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
هدایتگران عملیات های سخت، جوان ترین فرماندهان دفاع مقدس

سایت ساجد - نگاهی هر چند گذرا به فرماندهان ایرانی در جنگ تحمیلی، گواه روشنی است بر نقش‌آفرینی بسیار درخشان جوانانی که شاید اولین تجربه جدی زندگی را در جبهه‌های جنگ با ارتش بعثی از سر می‌گذراندند، اما چنان با صلابت و قهرمانی پای به میدان گذاشتند که گویی سال‌ها تجربه جنگاوری داشته‌اند.

جوانانی که تاریخ دفاع مقدس را رقم زدند. فرماندهانی که در سال‌های آغازین دهه سوم زندگی‌شان و در اولین تجربه جدی جنگ، حماسه‌هایی باورنکردنی رقم زدند. حالا تاریخ دفاع مقدس به جوانانش می‌بالد. جوانانی که در اوج شور جوانی، فرماندهی بزرگترین عملیات‌های جنگی را بر عهده می‌گرفتند و پیروزی‌های حماسی نصیب ایران می‌کردند. شاید هفته دفاع مقدس و سالروز شکست تاریخی حصر آبادان در پنجم مهرماه، بهترین بهانه باشد برای پرداختن به فرماندهان جوان دفاع مقدس.

کاوه؛ از بیت امام تا لشکر ویژه شهدا

«محمود کاوه» را می‌توان یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس دانست. او در شرایطی فرماندهی «تیپ ویژه شهدا» را بر عهده گرفت که تنها ۲۱ سال سن داشت. تیپ ویژه شهدا در آغاز جنگ برای جبران کمبود نیروهای آموزش دیده تاسیس شد و به همت شهیدان علی قمی، گلاب و گنجی‌زاده در پادگانی در کرمانشاه به آموزش‌های نظامی و عقیدتی پرداخت. محمود کاوه پیش از آنکه اول مرداد ۱۳۶۱ به فرماندهی تیپ ویژه شهدا برسد، از ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ مربی آموزش نظامی، از سوم شهریور ۱۳۵۹ مسئول محافظان بیت امام خمینی رحمةالله‌علیه و از ۴ آبان ۱۳۵۹ مربی آموزش نظامی در پادگان کرمانشاه تیپ ویژه شهدا بود. او همچنین در در سال ۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا شد. تیپ ویژه شهدا از کلیدی‌ترین یگان‌های سپاه بود و موفقیت‌ها و عملیات‌های کم‌نظیر آن با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ارتقا یابد.

محمود کاوه که اول خرداد ۱۳۴۰ در مشهد متولد شده بود، در جریان عملیات‌های مهم فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان و خیبر حضور جدی داشت و بارها مورد اصابت گلوله‌ و ترکش‌ قرار گرفت و در یکی از این موارد، در منطقه عمومی حاج عمران عراق،  ۱۲ ترکش نارنجک به ناحیه سر او اصابت کرد. کاوه سرانجام ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ در منطقه عمومی حاج عمران و بر فراز قله ۲۵۱۹ در پی اصابت ترکش گلوله توپ در ۲۵ سالگی به شهادت رسید. کتاب‌های «فریاد زاگرس – آلواتان»، «یادگاران؛ کتاب کاوه» و «رد خون روی برف»، از کتاب‌های منتشر شده درباره جوان‌ترین فرمانده جنگ تحمیلی است.

حاج یونس؛ فرمانده ۲۱ ساله

«یونس زنگی‌آبادی» در سال ۱۳۶۰ و تنها یک سال پس از آغاز جنگ به عضویت سپاه پاسداران در آمد و شجاعت و دلیری او باعث شد در حالی که تنها ۲۱ سال داشت از سوی سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، به فرماندهی تیپ امام حسین علیه‌السلام برسد. او که در سال ۱۳۴۰ در زنگی‌آباد کرمان متولد شده بود، ۲۵ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵، زمانی که تنها ۲۵ سال داشت، در شلمچه به شهادت رسید.

حاج یونس در عملیات‌های مهم و تاثیرگذار فتح‌المبین، بیت‌المقدس و کربلای ۵ حضور داشت و می‌توان او را از زمره رزمندگانی دانست که پس از آغاز جنگ همه زندگی خود را به جبهه‌ها و خط مقدم بردند. کتاب‌های «حاج یونس»، «ظهور» و «مثل مالک» درباره او نوشته و انتشار یافته است.

یونس زنگی‌آبادی را همچنین می‌توان یکی از رازآلودترین و جذاب‌ترین شهدای دفاع مقدس دانست که مرور خاطرات و روایت‌های منتشر شده درباره او سرشار از نکات ارزشمند است.

زین‌الدین؛ شهادت دو برادر در یک روز

«مهدی زین‌الدین» که در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده بود، پس از انقلاب اسلامی و با تاسیس سپاه پاسداران، به واحد اطلاعات آن پیوست و تا پیش از آغاز جنگ تحمیلی در تبریز و قم به فعالیت‌های مختلف پرداخت.

با آغاز جنگ، به همراه یک گروه ۱۰۰ نفره برای گذراندن آموزش‌های کوتاه‌مدت به جبهه‌ها رفت. او از همان ابتدای جنگ و در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت، توانست مسئول واحد شناسایی و پس از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شود و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی ابن ابیطالب علیه‌السلام منصوب شد.

مهدی زین‌الدین که یکی از خوش‌فکرترین و جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس بود، سرانجام ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در شرایطی که همراه با برادرش مجید با هدف شناسایی مناطق جنگی از کرمانشاه به سردشت می‌رفت، با گروه‌های مسلح جدایی‌طلب غرب کشور درگیر شد و در حالی به همراه برادرش به شهادت رسید که تنها ۲۵ سال داشت.

 

موحد دانش؛ فرمانده‌ای با دست قطع شده

علیرضا موحد دانش یکی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در عملیات‌های فتح‌المبین، والفجر یک و والفجر دو حضور چشمگیر داشت. او که در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد، پس از پیروزی انقلاب ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت پرداخت و در فروردین ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به پاسداران بیت امام خمینی رحمةالله‌علیه پیوست. شهید موحد دانش پس از آغاز ناآرامی‌های کردستان رهسپار غرب کشور شد و در چند عملیات برای مقابله با نیروهای جدایی‌طلب حضور یافت.

او از ابتدای دفاع مقدس تا دی ۱۳۵۹ به همراه محمد جهان‌آرا به شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود و پس از آن جانشین محسن وزوایی در عملیات بازی‌دراز ۲ شد. یک دست او در عملیات بازی‌دراز ۳ در شهریور ۱۳۶۰ قطع شد. شهید موحد دانش پس از آن معاون گردان حبیب بن مظاهر در تیپ ۲۷ محمد رسول الله را بر عهده گرفت. با اتمام عملیات بیت‌المقدس به همراه نیروهای «محمد رسول الله» به لبنان اعزام شد و پس از بازگشت در شهریور ۱۳۶۱ با حکم محسن رضایی فرمانده کل سپاه، فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا را عهده‌دار شد.

علیرضا موحد دانش در عملیات والفجر یک دوباره مجروح شد و سرانجام ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در جریان عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران، به شهادت رسید. بنابر برخی خاطره‌های همرزمانش، در حالی که به شدت زخمی شده بود، خود را به سنگر عراقی‌ها رساند و سیم ارتباطی آنها با عقبه‌شان را با دندان جوید و قطع کرد و در همین حال بود که گلوله‌باران نیروهای بعثی، منجر به شهادت او در ۲۸ سالگی شد. صفحاتی از کتاب «همپای صاعقه» که کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله است، به شهید موحد دانش اختصاص یافته است.

حاج احمد؛ جانبازی با پا، دست و کمر مجروح

سردار سرلشکر احمد کاظمی یکی دیگر از فرماندهانی است که در سال‌های جوانی به نقش‌آفرینی در جبهه‌های جنگ علیه رژیم بعث عراق پرداخت. او در ابتدای پیروزی انقلاب برای مقابله با دشمنان داخلی انقلاب در اوایل ۱۳۵۹ به کردستان رفت. او که جزء اولین اعضای سپاه پاسداران بود، به همراه یک گروه ۵۰ نفره در آبادان حضور یافت؛ گروهی که پس از مدتی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی شد و صدها تانک و نفربر و ماشین‌آلات جنگی از نیروهای عراقی به غنیمت گرفت.

دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان و ۶ سال فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف از سمت‌های او در جنگ تحمیلی و همچنین یک سال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین علیه‌السلام، ۷ سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا و قرارگاه رمضان و همچنین ۵ سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بخشی از مسئولیت‌های او بوده است. حاج احمد کاظمی از ناحیه پا، دست و کمر بارها مجروح شد و انگشت دستش نیز قطع شده بود.

یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس سرانجام در ۱۹ دی ۱۳۸۴ در جریان سانحه هوایی سقوط هواپیمای فالکن در نزدیکی ارومیه به همرزمان شهیدش پیواست.

و دیگران...

علاوه بر چند مورد بالا، جوانان برومند و شجاع دیگری هم بوده‌اند که در جریان ۸ سال دفاع مقدس مایه عزت و سربلندی ملت ایران شدند. نزدیک به ۳۰ تن از فرماندهان جنگ را می‌توان برشمرد که بین سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۳۰ متولد شدند و سال‌های جوانی خود را در جبهه‌ها سپری کردند؛ از «سیدحسین علم‌الهدی» که در سال ۱۳۳۷ متولد شد و در ۲۲ سالگی در عملیات نصر با اصابت همزمان سه گلوله تانک به شهادت رسید، تا «حسین خرازی» که در سال ۱۳۳۶ در اصفهان زاده شد، مسئول اسلحه‌خانه کمیته انقلاب در زمان پیروزی انقلاب بود و لشکر پیاده ۱۴ امام حسین اصفهان را تاسیس کرد و سرانجام ۷ اسفند ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

«محمدعلی جعفری» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس بوده است. فرماندهی قرارگاه غرب، فرماندهی قرارگاه نجف، فرماندهی تیپ‌های عاشورا و معاونت سپاه شوشتر از مسئولیت‌های او بوده است. او که خرداد ۱۳۶۰ به سپاه پاسداران پیوست، از ۲۴ سالگی در جبهه‌ها حضور یافت و در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ جانباز شد. کتاب کالک‌های خاکی مجموعه‌ای خاطرات سرلشکر محمدعلی جعفری، در تیرماه ۱۳۹۲ منتشر شده است.

«قاسم سلیمانی» یکی دیگر از فرماندهان جوان جنگ تحمیلی بوده که در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵متولد شده و در عملیات‌های فتح فاو، کربلای ۴ و ۵ و همچنین تک شلمچه حضور داشته است. او که در ابتدای انقلاب برای مبارزه با جدایی‌طلبان به مهاباد رفته بود، پس از بازگشت به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد و با آغاز جنگ به آموزش چندین گردان از سپاهیان کرمان می‌پردازد. سردار سلیمانی پس از جنگ به مبارزه با اشرار در کرمان پرداخت و از سال ۱۳۷۶ همزمان با اوج‌گیری طالبان در افغانستان به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.

علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، از پایه‌گذاران سپاه پاسداران و فرمانده سپاه در استان خوزستان بود در آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ سال داشت و پس از پایان جنگ با انتقال به ارتش، به فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد.

«محمدباقر قالیباف» هم در سال ١٣٦١ در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت ،به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد.

«حسین دهقان» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر محمد رسول‌الله، «حمید باکری» جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، «حسن باقری» قائم‌مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، «مهدی باکری» فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، «سید محسن صفوی» فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، «محمد بروجردی» فرمانده سپاه کردستان و «محمد جهان‌آرا» که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود، همگی فرماندهانی بودند که در ابتدای آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند.

غلامعلی رشید، احمد متوسلیان، سیدیحیی رحیم صفوی، سیدعطاءالله صالحی، نورعلی شوشتری، داوود کریمی، علی صیاد شیرازی و عبدالحسین برونسی هم از زمره فرماندهانی بودند که در آغاز دفاع مقدس ۲۷ تا ۳۸ ساله بودند.

منبع: مهر


ادامه مطلب



[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 4:00 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 بسم الله الرحمن الرحیم

شهدای دولت  

 

گرامی میداریم یادوخاطره بنیانگذار

 

کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، شهدای معظم انقلاب اسلامی وهشت سال دفاع مقدس،  علی الخصوص شهدای دولت، رییس جمهورمحبوب شهید محمد علی رجایی ونخست وزیر معزز حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد باهنر 

 

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1430862143166698_DSC_0005~3~2~2.jpg

 

احمداسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 8 شهریور 1394  ] [ 5:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

استقبال از حجاج

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg


یکی از سنت های بسیارخوب، احترام و استقبال از،زائرین عتبات عالیات،حرم نبوی( ص) وحجاج بیت الله الحرام است  امیر المؤمنین (ع) فرمودند: هر گاه برادر دینی تو از مکه آمد ، پس ببوس ، بین دو چشم او را ودهان اوراکه حجر الاسود را بوسیده که آن حجر توسط پیامبر گرامی اسلام( ص) بوسیده شده است ،وچشمی که با آن چشم به کعبه نگاه کرده است ، وموضع سجود وصورت اورا نیز ببوس وهنگام   تبریک گفتن  بگوئید :خداوند عبادات شماراقبول کند ، وسعی  شمارا مورد رحمت خودش قرار دهد ، وهزینه تورا جایگزین وجبران نماید ، واین سفر را آخرین حج شما قرار ندهد .  
همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند : کسی که حاجی را ملاقات کند ،وبا او مصافحه نماید ، همانند کسی است که حجر الاسود را استلام نموده .
ودر جای دیگری از امام صادق ( ع) روایت شده است ، که امام سجاد (ع) می فرمودند :مبادرت کنید به سلام کردن به حاجی وعمره گذار ومصافحه نمودن باآنها قبل از اینکه به گناه آلوده شوند. 

منبع : کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعلی کریزی


ادامه مطلب



[ یک شنبه 8 شهریور 1394  ] [ 5:27 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

بیمه خدائی

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg


 دردنیای امروز مرسوم است،جهت تضمین ، امنیت اجتماعی،نسبت به مشاغل مختلف ،وفعالیت های گوناگون از قبیل رابطه بین کارگر وکارفرما، کارمند ودولت ،وسایرامور،مانند مسافرین داخلی وخارجی ،زائرین عتبات عالیات ،ومکه مکرمه ،از بیمه استفاده می شود ، لکن علاوه بر این اقدامات مادی نوع دیگری بیمه خاص ، یاتضمین امنیت اجتماعی برای حجاج بیت الله الحرام از طرف خداوند تبارک وتعالی وجود دارد،که سرآمد همه تضمین ها است، از امام صادق( ع) روایت شده است که فرمودند : ضمان حاجی مؤمن بر خداوند است ، اگر حاجی در سفر فوت کند ، خدا ، اورا داخل بهشت می کند واگر اورا به خانواده اش برگرداند  ، بعد از رسیدن به منزل به مدت هفتاد شب برای او گناه نمی نویسد . 
منبع : کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ یک شنبه 8 شهریور 1394  ] [ 5:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

شهدای دولت

بسم الله الرحمن الرحیم رنگی،بسم الله رنگی،بسم الله زیبا رنگی،عکس مذهبی،تصاویر بسم الله رنگی،تصویر بسم الله رنگی

 

 

 

 

 

AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

گرامی میداریم یادوخاطره بنیانگذار

 

کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، شهدای معظم انقلاب اسلامی وهشت سال دفاع مقدس،  علی الخصوص شهدای دولت، رییس جمهورمحبوب شهید محمد علی رجایی ونخست وزیر معزز حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد باهنر 

 

Image result for ‫الهم عجل لولیک الفرج‬‎

 

احمداسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ یک شنبه 8 شهریور 1394  ] [ 5:20 PM ] [ احمد ]
نظرات 1
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 17 :: 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4054309 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب