کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

پاسخی به یک ادعا و خاطرات مخدوش؛ تغییر استراتژی جنگ، با اصرار هاشمی از دلایل اصلی سقوط فاو بود


 
 
 
پاسخی به یک ادعا و خاطرات مخدوش؛
تغییر استراتژی جنگ، با اصرار هاشمی از دلایل اصلی سقوط فاو بود
چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۲
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فرماندهان عالی جنگ، تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال‌ غرب به اصرار هاشمی رفسنجانی، از اصلی‌ترین دلایل سقوط فاو بود.
تغییر استراتژی جنگ، با اصرار هاشمی از دلایل اصلی سقوط فاو بود
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: در ماه‌های آخر منتهی به پایان جنگ و قبول قطعنامه‌ ۵۹۸، برخی افراد و جریانات ورشکسته‌ سیاسی و مطرود امام (رحمه‌الله علیه) سعی کردند با ارائه‌ تحلیل‌های انحرافی از ۸ سال دفاع مقدس، آن را اقدامی بی‌ثمر و بی‌نتیجه و خسارت‌بار معرفی کنند که نتیجه‌ای جز از دست‌ رفتن جوانان این مرز و بوم نداشته است.

امام خمینی (ره) در برابر این تحلیل‌های انحرافی از دفاع مقدس موضعی محکم می‌گیرند و با ذکر این نکته که «همچون همه‌ عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری می‌کند» و «شهادت در راه خدا مسئله‌ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه‌های نبرد مقایسه شود»، چنین می‌فرمایند: «ان‌شاءالله ملت بزرگ ایران با پشتیبانی مادی و معنوی خود از انقلاب، سختیهای جنگ را به شیرینی شکست دشمنان خدا در دنیا جبران می‌کند. و چه شیرینی بالاتر از اینکه ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر امریکا فرود آمده است و...» (صحیفه‌ امام‌خمینی، ج ۲۱، ص ۸۷)

در سالهای پایانی جنگ، -بویژه در سال ۱۳۶۷- فضای کشور به گونه‌ای بود که دو گروه برای جنگ تاثیر گذار بودند، یک گروه رهبری سیاسی جنگ، یعنی آقای هاشمی رفسنجانی بود که از حضرت امام (ره) حکم داشت و ستادی برای خود تشکیل داده بود. رئیس این ستاد میرحسین موسوی (نخست وزیر وقت) و معاون لجستیک و پشتیبانی آن نیز بهزاد نبوی (وزیر وقت صنایع آن زمان) و معاون تبلیغات آقای هاشمی هم سیدمحمد خاتمی (وزیر وقت ارشاد اسلامی) بودند، اینها افرادی بودند که در دولت میرحسین موسوی و در حقیقت اعضای ستاد آقای هاشمی بودند و فکرشان یک فکر سیاسی و بیشتر بدنبال خاتمه جنگ بودند.

گروه دیگر را نظامیانی از ارتش، سپاه، نیروهای بسیج و جهاد سازندگی تشکیل می‌دادند.

در سالهای پایانی جنگ، شرایط فضای سیاسی، بین‌الملل و اقتصادی کشور، شرایط نامطلوبی بود و دولت در اداره جنگ و مردم مشکل داشت.

از طرفی بدلیل بمباران‌هایی که روی جزیره خارک می‌شد، مشکلاتی وجود داشت و قیمت نفت به زیر ۱۰ دلار رسید، در سال ۱۳۶۵ به جای صادرات ۲ میلیون بشکه نفت، ۶۰۰هزار بشکه صادر می‌شد و درآمد ارزی ناشی از فروش نفت در سال ۱۳۶۵ فقط هفتصد میلیارد دلار شد.

حقیقت دیگر آن است که آمریکائی‌ها با حضور نظامی در خلیج فارس و حمله به سکوهای نفتی و هواپیمای مسافربری ایران، عملا وارد جنگ و درگیری به نفع صدام شدند.

امام خمینی(ره) با وجود این واقعیت‌های سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و اینکه دولت می‌گفت نمی‌تواند هزینه‌های جنگ و اداره کشور را تامین کند، تصمیم گرفتند و این واقعیتی است که حضرت امام (ره) فرمودند من جام زهر را نوشیدم.

حال سئوال این است که جام زهر را رزمندگان در جبهه‌ها از جمله فرماندهان نظامی مانند صیاد شیرازی، محسن رضائی و رزمندگان لشکرها به امام نوشاندند و یا سیاسیون؟ و کدام گروه در این تصمیم گیری حضرت امام (ره) تاثیر گذار بودند؟ موضوعی که قضاوت آن به خود مردم واگذار می شود.

* علل سقوط فاو چه بود؟

جنگ تحمیلی، علاوه بر ماهیت، در طول حیات خود، دارای مقاطع سرنوشت سازی است که چرایی شکل گیری هر کدام از این مقاطع، می‌تواند به درک پیروزی‌ها و ناکامی‌های جنگ، کمک بسیاری کند که یکی از این مقاطع مربوط به سقوط فاو در فرودین ماه ۱۳۶۷ است.

پس از عملیات کربلای ۵ یعنی اسفندماه ۱۳۶۵ بحث‌های زیادی شد که جبهه‌های جنوب قفل شده است و بایستی به شمال غرب رفت.

آقای هاشمی رفسنجانی، بعنوان فرمانده جنگ، اصرار بسیاری داشتند که حتی عملیات‌های کوچک هم که شده باید ادامه پیدا کند. این موضوعات باعث تغییر استراتژی جنگ و انتقال قوا و محور عملیات‌ها از جبهه‌های جنوب به شمال غرب شد.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فرماندهان عالی جنگ در واقع همین شرایط (تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال‌ غرب)، از اصلی ترین دلایل سقوط فاو بود.

رهبری سیاسی جنگ وقتی دید عملیاتها، در جنوب به نتیجه‌ای نمی‌رسد، به رغم مخالفت بسیاری از فرماندهان کار عملیات‌ها را به شمال غرب کشاند، به عقیده فرماندهان در شمال غرب، اهداف اساسی قابل دسترسی وجود نداشت، هرچند فرماندهی سپاه هم ادامه عملیات در غرب کشور را قبول داشت.

نگاهی به شرایط سیاسی آن زمان نیز نشان می‌دهد، رهبری سیاسی جنگ در پی آن بود به هر طریقی، جنگ را تمام کند.

جریان سازش در آن مقطع به دنبال کسب پیروزی‌ها و در نتیجه هموار کردن مسیر برای دیپلماسی سازش و پایان جنگ بود و همین رویکرد و روند منجر به تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال‌ غرب، شد.

آنچه مسلم است در طول جنگ شاهد پیروزی‌های بزرگی، همچون پیروزی‌های بزرگ فاو در سال ۱۳۶۴ و پیروزی عملیات کربلای ۵ در شرق بصره در سال ۱۳۶۵ بودیم که هریک به تنهایی برای پیشبرد مذاکرات صلح کفایت می‌کرد، اما رهبری سیاسی جنگ نتوانست از فرصت‌های پیش رو بهره ببرد.

از مهمترین دلایل دیگر سقوط فاو می‌توان به کمک اطلاعاتی آمریکائی‌ها به عراق در ارسال آخرین تصاویر ماهواره‌ای از فاو و استعداد کم نیروهای ایرانی، همچنین بکارگیری حجم وسیعی از بمباران های شیمیائی از نوع سیانور در فاو (پس از بکارگیری آن در حلبچه که منجر به کشته شدن حدود ۵ هزار نفر زن و کودک عراقی در حلبچه گردید و سکوت مجامع بین المللی و در حقیقت چراغ سبز آنها برای یکارگیری حجم وسیعتری از سلاح‌های شیمیائی در فاو شد)، اشاره کرد.

واقعیت نظامی صحنه نبرد باز پس‌گیری فاو، آن بود که عراق با بیش از ۶ لشکر زرهی – مکانیزه و پیاده با استعداد بالاتر از نیروهای رزمندگان اسلام که تنها حدود پانزده گردان بودند به فاو حمله کرده بود و از نظر قواعد جنگی ارتش بعثی برتری مطلق داشت.

در زمان سقوط فاو، اکثر خطوط پدافندی حساس در فاو، شلمچه و جزایر مجنون بعهده سپاه بود، در حالیکه لشکرهای قدرتمند سپاه به شمالغرب منتقل شده بودند. از هر لشکر به استعداد یک یا دو گردان در این خطوط پدافندی مستقر بود، در واقع در آن هنگام یک لشکر سپاه مانند ۴۱ ثارالله کرمان در حد یک یا دو گردان در فاو و یک گردان در شلمچه داشت و بقیه نیروهایش به شمالغرب منتقل کرده و در حقیقت تجزیه قوا صورت گرفته بود.

اینها دلایلی هستند که باعث برتری نظامی ارتش بعثی عراق و سقوط فاو شد.

* پاسخی به یک ادعا و خاطرات مخدوش

آنچه مسلم است تاریخ سازی جعلی در خصوص حوادث و اتفاقات انقلاب، که توسط برخی رسانه‌ها و شبکه‌های تصویری نیز به آن دامن زده می شود، از ترفندهای دشمن برای ضربه زدن به پیکره انقلاب است.

موضوعات جنگ و سقوط فاو، فارغ از آنکه بایستی در بازه زمانی خود و در مجامع علمی و توسط کارشناسان سیاسی – نظامی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد، جزء آن دسته از موضوعاتی است که طی یکسال گذشته دستمایه اظهار نظر برخی از وابستگان هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است.

هاشمی رفسنجانی که چند سالی است خاطرات وی در مورد چهره‌های مختلف نظام با حواشی بسیاری روبرو بوده و خوراک رسانه‌ای، رسانه‌های بیگانه را فراهم کرده، سعی دارد با ذکر خاطره‌ای عملکرد زمان جنگ سپاه پاسداران و برخی از فرماندهان عالی دفاع مقدس را مورد انتقاد قرار دهد.

روایتی که از سوی هاشمی و وابستگان وی از سقوط فاو و ماه‌های پایانی جنگ ارائه می‌شود، عامل اصلی این ناکامی‌ها را کوتاهی و قصور رزمندگان معرفی می‌کند. این در حالی است که اسناد آن زمان، نشان دهنده تلاش فرماندهان در آن برهه زمانی است. اسنادی که به طور کلی ادعای هاشمی رفسنجانی را رد می‌کنند. که از آن جمله می توان به سندی که در شماره ۲۸ نشریه «نگین‌ ایران» منتشر شده و مربوط به گزارش سردار رشید از روز سقوط فاو است، اشاره کرد.

در بخش دیگری از گفتگوی هاشمی رفسنجانی، آمده است: «می‌گفتند خیلی از بزرگان -ازجمله رئیس جمهور وقت- می‌خواستند فرماندهانی که باعث این تلفات شده بودند اعدام شوند، اما من اجازه ندادم» ، ادعایی که حکایت از هم‌نظر بودن آیت‌الله خامنه‌ای -رئیس جمهور وقت- با دادگاه‌ها برای اعدام فرماندهان، داشت.

اما هشتم اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب با انتشار گزارشی با عنوان «قصور بدون مقصر» به مناسبت سالگرد سقوط فاو در سال ۶۷ به بازخوانی نقش و نظر آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ رخدادهای ماه‌های پایانی جنگ و برقراری نظام تشویق و تنبیه در جنگ پرداخت.

گزارشی که ضمن تشریح دغدغه چند ساله فرماندهان برای برخورد با متخلفین جنگ شاید مهم‌ترین پیام آن، تکذیب خاطره هاشمی از این موضوع و این مقطع تاریخی و رد ادعاهای او در این باره است.

از اینجا می‌توانید متن کامل گزارش را بخوانید.

* هزینه هاشمی از چهره‌های نظام برای اعتبار بخشی به خود و خاطراتش

آنچه از خاطرات هاشمی بر می‌آید، ذکر خاطرات بدون منبع و ماخذ و البته هزینه کردن از اعتبار شخصیت‌ها و چهره‌های نظامی برای اعتبار بخشی به خاطرات مخدوش است و البته نقل قول از چهره‌ها و افرادی که دست آنها از دنیا کوتاه است، موضوعی که این افراد امکان تایید و یا تکذیب آن را ندارند.

* چرایی و چگونگی پرداختن بی‌بی‌سی فارسی به خاطرات هاشمی رفسنجانی

ماهیت و هویت الگوبخشی و تأثیرگذاری دفاع مقدس سبب هجمه افکنی گسترده و سازمان یافته دشمنان نسبت به آن شده است که این امر ضرورت حراست و نگهبانی از این ذخیره برجسته تاریخی و جدیت و حساسیت در تحلیل و تبیین صادقانه و منصفانه ابعاد آن را به عنوان یک تکلیف و مسئولیت ملی فراروی کشور قرار داده است.

یکی از مصادیق هجمه افکنی به جنگ هشت ساله پرونده‌ای است که شبکه ماهواره‌ای بی بی سی فارسی مدتی قبل گشود و در آن به «چرایی آنچه که آن را اعدام فرماندهان مقصر شکست در جنگ خوانده است» پرداخت که بررسی و تحلیل ابعاد پیدا و ضمنی آن نکات قابل تأملی را نشان می دهد.

به علاوه متأسفانه برخی از افراد و رسانه‌های داخلی نیز با بیان ناقص و بعضا غیرواقعی برخی از رخدادها از جمله دلایل از دست رفتن فاو، سبب خلق سوژه‌هایی شده‌اند که رسانه‌های خارجی با دستمایه قرار دادن آنها دفاع مقدس را مورد هجمه و تخریب قرار دادند.

در این بخش از نوشتار تلاش کرده‌ایم با تحلیل مطالب منتشر شده در بی بی سی فارسی و ارائه برخی از فرازهای پرونده‌ای که پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری منتشر کرده است از منظری دیگر به واقعیت امر بپردازیم.

در مطلبی که بی بی سی فارسی منتشر کرده است به رغم تلاش این رسانه در پاکسازی ردپای جانبداری و پیش داوری نسبت به موضوع، می توان با تحلیل و بررسی و موشکافی دقیق آن جانبداری و انگاره‌سازی آنها را مشاهده کرد. به طور مثال در بخشی از آن مطلب آمده است: به نظر می رسد که این گروه از اصولگرایان، در تبلیغات خود از عاملی تعیین کننده بهره می‌برند و آن، تمایل دستگاه‌های حکومتی به «ناگفته گذاشتن» بخش مهمی از وقایع جنگ است.


انگاره سازی

پیش فرض ها

دلالت ضمنی

ناگفته های جنگ منافع برخی اصولگرایان را با خطر مواجه می سازد

بخش مهمی از واقعیات جنگ ناگفته باقی مانده است

در دفاع مقدس وقایع با رویکرد سیاسی و حزبی مخفی گذاشته شده است


متن: مسئولیت این شکست، با مجموعه ای از فرماندهان ارشد سپاه بود که متهمند که در زمان حمله عراق، برای انجام «فعالیت های سیاسی» جبهه نبرد را ترک کرده بودند.

انگاره‌سازی

پیش‌فرض‌ها

دلالت آشکار و ضمنی

دخالت سپاه در مسائل سیاسی

شکست های ایران در دفاع مقدس-
ترک جبهه توسط فرماندهان سپاه

دفاع مقدس برای فرماندهان سپاه اولویت اول نبوده و آنها جبهه را برای فعالیت های سیاسی ترک کرده بودند


شاید آنها فکر ‌می‌کردند برای اینکه گرایش‌هایشان وارد مجلس شود، باید فعالیت‌های داخلی را در شهرستان‌های مختلف شروع کنند.

انگاره‌سازی

پیش‌فرض‌ها

دلالت آشکار و ضمنی

تلاش سپاه برای ورود به مجلس

فعالیت های سیاسی سپاه

سپاه برای نیل به اهداف خود در صدد است تا گرایش های خودش را در مجلس و سایر قوا ، در راستای قدرت طلبی وارد کند


در روایت‌های رسمی حکومت ایران از جنگ هشت ساله، یادی از ناکامی های سپاه پاسداران -به ویژه در سال پایانی جنگ- نمی‌شود.

انگاره‌سازی

پیش‌فرض‌ها

دلالت آشکار و ضمنی

ناکامی و شکست های سپاه در اواخر جنگ

فعالیت های سیاسی سپاه

پنهان کاری حکومت ایران در بیان واقعیت های دفاع مقدس-
شکست ایران در دفاع مقدس


عزم مجموعه حکومت بر اختقای این بخش از تاریخ معاصر ایران، به میزانی بوده که حتی به سانسور یا دستکاری پیام های آیت الله خمینی انجامیده است.

انگاره سازی

پیش فرض ها

دلالت آشکار و ضمنی

دستکاری گسترده پیام های حضرت امام(ره)

پنهان کاری تاریخ معاصر توسط حکومت ایران

راه و مسیر حکومت پس از رحلت حضرت امام(ره) دچار تغییر و حتی تقابل شده است

 
جداول فوق شامل بخشی از معیارهای تحلیل گفتمان است که می‌تواند زوایای پنهان پیام‌ها و وابستگی آنها را به گفتمان‌های سیاسی و ایدئولوژی‌های مختلف روشن سازد و درکی صحیح و ضابطه‌مند را از ابعاد پنهان و انگاره‌سازی‌های رسانه‌ها به عموم مخاطبان ارائه دهد.

با ارزیابی و بررسی نتایج به دست آمده از جداول به روشنی می توان اهداف شبکه بی بی سی فارسی را از انتشار مطلب مورد اشاره به صورت تیتروار بیان کرد که با تحلیل فرامتنی یافته‌ها، متن و جریان حاکم بر این شبکه و سیاست رسانه‌ای آن، رد پای گفتمانی را یافت که به دنبال هجوم و ناکارآمدسازی و تخریب دفاع مقدس به عنوان تکیه گاه تاریخی امنیت بخش کشور است.

اهداف:

- انگاره سازی شکست ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله
- دامن زدن به اختلافات و قرائت‌های متفاوت از جنگ در جهت تضعیف فرماندهان نظامی
- کاهش اعتماد عمومی نسبت به دفاع مقدس و ایجاد روحیه تشکیک پذیری نسبت به موضوعات اصلی انقلاب نظیر دفاع مقدس
- کاهش پایگاه اجتماعی رزمندگان دوران دفاع مقدس
- ایجاد اعتراض نسبت به نظام
- دامن زدن به رقابت‌ها و اختلافات درون گروهی و حزبی و اختلاف افکنی میان شخصت‌های برجسته کشور
- ایجاد تشکیک در ذهن خانواده های معظم شهیدان و ایثارگران.

منبع: فارس

د

کد: 274776


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:37 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور:

94/02/16 - 14:13
شماره: 13940216000638
 
رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور:
موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم/ دوران بزن و دررو تمام شده/‌ ملت ایران متعرض را رها نمی‌کند

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: دو مسئول رسمی آمریکا تهدید کردند حمله نظامی می‌کنیم، اولاً که غلط می‌کنید، ثانیاً دوران بزن و دررو تمام شده و ملت ایران کسی را که تعرضی بکند رها نمی‌کند.‎

خبرگزاری فارس: موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم/ دوران بزن و دررو تمام شده/‌ ملت ایران متعرض را رها نمی‌کند
گزارش تصويري مرتبط

-------------------------------

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار وزیر و مسئولان آموزش و پرورش و جمع زیادی از معلمان سراسر کشور ضمن تبیین جایگاه بی بدیل آموزش و پرورش و همچنین نقش بسیار مهم و تأثیرگذار معلم در تربیت نسلی باایمان، دانا، روشن بین، دارای اعتماد به نفس، پرنشاط و امیدوار، تحقق چنین اهداف والایی را در گرو اجرای منسجم و کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دانستند و تأکید کردند: مسئولان دولت بویژه مسئولان اقتصادی باید نسبت به آموزش و پرورش و مسائل معیشتی معلمان نگاه ویژه و فراتر از دستگاههای دیگر داشته باشند و بدانند هرگونه هزینه در این مجموعه، سرمایه گذاری برای آینده و ایجاد ارزش افزوده است.
ایشان همچنین با اشاره به تهدیدهای اخیر مقامات رسمی آمریکا همزمان با برگزاری مذاکرات هسته ای تأکید کردند: من موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم. مسئولان سیاست خارجی و مذاکره کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند و همزمان با ادامه مذاکرات، باید از عظمت و هیبت ملت ایران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با گرامیداشت خاطره شهید آیت الله مطهری، مهمترین ویژگی ایشان را، معلم بودن همراه با اخلاص و تلاش خستگی ناپذیر دانستند و با اشاره به نقش بی بدیل آموزش و پرورش در ساختن آینده کشور، گفتند: در آموزش و پرورش، معلم کانونی ترین و تأثیرگذارترین نقش را در شکل دهی شخصیت فکری و روحی دانش آموزان و نسل آینده کشور دارد به گونه ای که حتی پدر و مادر و محیط زندگی چنین تأثیرگذاری بر دانش آموز ندارند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: با توجه به جایگاه آموزش و پرورش و معلمان در آینده کشور، هرگونه هزینه در این بخش، در واقع سرمایه گذاری است.
ایشان با تأکید بر اینکه باید با چنین نگاهی، برای اقتصاد آموزش و پرورش برنامه ریزی شود، به نقش معلم در تربیت انسانهای بزرگ و شخصیت های برجسته اشاره کردند و گفتند: وظیفه معلم تربیت نسلی با ایمان، دانا، دارای اعتماد به نفس، امیدوار به آینده، با نشاط، روشن بین، با اراده و دارای سلامت جسمی و روحی است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: وظیفه معلم در واقع ایجاد جامعه انسانی برتر و والاتر است که در امتداد وظیفه انبیاء یعنی تعلیم و تزکیه است.
حضرت آیت الله خامنه ای محقق شدن رسالت واقعی معلمان را نیازمند الزاماتی دانستند و گفتند: یکی از این الزامات توجه به مسئله معیشت معلمان است. مسئولان دولتی بویژه مسئولان اقتصادی باید با وجود محدودیت ها، نگاه ویژه ای به آموزش و پرورش و معلمان داشته باشند و آن را در مسائل اولویت دار خود قرار دهند.
ایشان با تأکید بر اینکه اگر درخصوص مسئله معیشت معلمان غفلت شود، دشمن سوءاستفاده خواهد کرد، افزودند: البته معلمان انسانهای مؤمن، نجیب و هوشیاری هستند و متوجه توطئه های دشمنان و افراد کینه توز نسبت به نظام اسلامی هستند که می خواهند به بهانه معیشت معلمان شعارهای فتنه گرانه و خطی و سیاسی مطرح و برای نظام دردسر درست کنند.
رهبر انقلاب اسلامی، موضوع دانشگاه فرهنگیان را نیز از جهت آنکه جذب و آموزش معلمان از طریق آن انجام می شود، بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: همه فرآیندها در این دانشگاه بویژه بررسی صلاحیت ها برای جذب معلمان، محتوای دروس و انتخاب اساتید و اعضای هیأت علمی باید سالم و مطابق با معیارهای اسلام و انقلاب باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و تأیید آن از جانب کارشناسان زبده و برجسته، افزودند: لازمه نتیجه بخش بودن این سند، اجرای منسجم و کامل مواد آن است و اگر بخشی از سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش اجرایی شود و بخش دیگری مورد غفلت قرار گیرد، این سند تأثیرگذار نخواهد بود و تحولی رخ نخواهد داد.
ایشان لزوم آشنا کردن بدنه آموزش و پرورش و معلمان با مطالبات این سند را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: در این خصوص دستگاههای تبلیغاتی بویژه صدا و سیما باید به کمک آموزش و پرورش بیایند.
رهبر انقلاب اسلامی استفاده از ظرفیت برنامه ششم که ان‌شاءالله بر اساس سیاست های کلی در آینده تدوین خواهد شد، و نگاه ویژه در این برنامه به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را ضروری برشمردند و خطاب به مسئولان آموزش و پرورش تأکید کردند: مراقب باشید برنامه های سطحی و روزمره جایگزین تحول بنیادین در آموزش و پرورش نشود.
حضرت آیت الله خامنه ای شرایط کشور را مهیا و آماده برای تحول اساسی در آموزش و پرورش دانستند و گفتند: امروز خوشبختانه کشور دارای ثبات و امنیت است و مسئولان دولتی با علاقه مندی مشغول کار هستند و در چنین شرایطی، زمینه برای کیفی کردن آموزش و پرورش و رساندن آن به نقطه مطلوب فراهم است.
ایشان در پایان این بخش از سخنان خود با تجلیل مجدد از معلمان گفتند: من از همین جا به همه معلمان سراسر کشور سلام و درود می فرستم.
رهبر انقلاب اسلامی بخش دوم سخنان خود را به موضوع نحوه برخوردهای اخیر مقامات رسمی امریکا با ملت ایران، همزمان با مذاکرات هسته ای، اختصاص دادند و نکات مهمی را بیان کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای ابتدا به یک واقعیت انکارناپذیر اشاره کردند و گفتند: در طول 35 سال گذشته، دشمنان نظام اسلامی با وجود رجز خوانی های فراوان، اما همواره متوجه عظمت و هیبت ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی بودند.
ایشان تأکید کردند: این هیبت و عظمت، متوهمانه نیست بلکه واقعی است زیرا کشور بزرگ ایران با جمعیتی بیش از هفتاد میلیون، دارای سابقه فرهنگی و تاریخی اصیل و عمیق و شجاعت و عزم مثال زدنی است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه این ملت همواره از هویت و شخصیت خود دفاع کرده است خاطرنشان کردند: در هشت سال دفاع مقدس، همه قدرتهای جهان تلاش کردند تا این ملت را به زانو درآورند اما نتوانستند، بنابراین باید این عظمت و هیبت را حفظ کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: به اذعان آشکار و پنهان بسیاری از مسئولان سیاسی کشورهای گوناگون، اگر تحریم ها و فشارهای کنونی بر ضد ملت ایران، علیه هر کشور دیگری اعمال می شد، آن کشور منهدم می شد اما جمهوری اسلامی ایران مقاوم و استوار ایستاده است.
ایشان تأکید کردند: این مسائل، موضوعات کوچکی نیستند، ولی تبلیغات جهانی همواره تلاش داشته است مردم کشورهای مختلف از واقعیات ایران مطلع نشوند اما بسیاری از ملتها نیز این واقعیات را می دانند و مسئولان سیاسی دنیا هم به خوبی به این واقعیات واقف هستند اگر چه بر زبان نمی آورند و بگونه ای دیگر سخن می گویند.
رهبر انقلاب اسلامی بعد از بیان این مقدمه خطاب به مسئولان کشور بویژه مسئولان سیاست خارجی و همچنین نخبگان جامعه گفتند: بدانید اگر یک ملتی نتواند از عظمت و هویت خود در مقابل بیگانگان دفاع کند، قطعاً توسری خواهد خورد، بنابراین باید قدر هویت و شخصیت ملت را دانست.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تهدید نظامی دو مقام رسمی آمریکا در روزهای اخیر و همزمان با مذاکرات هسته ای، افزودند: مذاکره در زیر شبح تهدید معنایی ندارد و ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را بر نمی تابد.
ایشان با اشاره مجدد به اظهارات مقامات رسمی آمریکا در روزهای اخیر که گفته بودند اگر چنین شرایطی پیش آید ما حمله نظامی می کنیم، خطاب به دولتمردان آمریکایی گفتند: اولاً غلط می کنید. ثانیاً همانطور که در زمان رئیس جمهور قبلی آمریکا هم گفتم، دوران بزن و دررو تمام شده است و ملت ایران کسی را که بخواهد به او تعرض کند، رها نخواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر با تأکید بر اینکه همه مسئولان بویژه مذاکره کنندگان باید به این موضوع توجه داشته باشند، افزودند: مذاکره کنندگان هسته ای همواره باید خطوط قرمز و اساسی مد نظرشان باشد و ان‌شاءالله از این خطوط عبور نخواهند کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: این، قابل قبول نیست که همزمان با مذاکرات، طرف مقابل دائماً تهدید کند.
ایشان افزودند: آمریکایی‌ها نیازشان به مذاکره اگر بیشتر از ما نباشد، کمتر نیست. ما تمایل داریم که مذاکرات به سرانجام برسد و تحریم ها برداشته شوند اما این بدان معنا نیست که اگر تحریم ها برداشته نشوند، ما نمی توانیم کشور را اداره کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اکنون برای همه در داخل ثابت شده است که اینگونه نیست که حل مشکلات اقتصادی کشور وابسته به رفع تحریم ها باشد بلکه مشکلات اقتصادی باید با تدبیر و اراده و توانایی های خودمان حل شوند، چه تحریم ها باشند و چه نباشند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: البته اگر تحریم ها نباشد، شاید حل مشکلات اقتصادی راحت تر باشد اما در صورت ادامه تحریم ها نیز، حل مشکلات امکان پذیر است.
ایشان با تأکید بر اینکه موضع جمهوری اسلامی نسبت به مذاکرات هسته ای چنین موضعی است، در بیان دلیل نیاز بالای دولت امریکا به مذاکرات کنونی، گفتند: آنها برای آنکه در کارنامه خود یک نقطه اساسی مطرح کنند، بشدت نیازمند این هستند که بگویند «ما ایران را سر میز مذاکره آوردیم و برخی موضوعات را به او تحمیل کردیم!».
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با مذاکراتی که زیر شبح تهدید باشد، موافق نیستم.
حضرت آیت الله خامنه ای خطاب به تیم مذاکره کننده افزودند: به مذاکره با رعایت خطوط اصلی ادامه دهید و اگر در این چارچوب به توافق هم رسیدید اشکالی ندارد اما به هیچ وجه زیر بار تحمیل، زور، تحقیر و تهدید نروید.
ایشان با تأکید بر اینکه امروز دولت امریکا، بی آبروترین دولت در جهان است، یک دلیل آن را حمایت صریح امریکا از جنایات دولت آل سعود در یمن دانستند و گفتند: دولت آل سعود بدون هیچ توجیهی و تنها با این بهانه که چرا مردم یمن فلان شخص را برای ریاست قبول ندارد، سرگرم کشتار مردم بیگناه و زنان و کودکان در یمن هستند و امریکاییها نیز از این جنایت عظیم پشتیبانی می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امریکا در میان ملتهای منطقه هیچ آبرویی ندارد، خاطرنشان کردند: امریکاییها بدون آنکه خجالت بکشند، از کشتار مردم یمن حمایت می کنند اما ایران را که به دنبال کمک دارویی و مواد غذایی به مردم یمن است، متهم به دخالت در این کشور و ارسال سلاح می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ملت مبارز و انقلابی یمن نیازی به سلاح ندارد زیرا همه مراکز نظامی و پادگانها را در اختیار دارد، آنها به دلیل محاصره دارویی و غذایی و انرژی که شما ایجاد کردید نیازمند کمک های انسانی هستند ولی شما حتی اجازه ورود هلال احمر را نیز نمی دهید.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه راهی را که ملت ایران انتخاب کرده است، راه متین، مستحکم و خوش عاقبتی است، گفتند: به توفیق الهی و به کوری چشم دشمنان، این راه به نتایج خود خواهد رسید و همه خواهند دید که دشمنان نخواهند توانست اهداف شوم خود را در مورد ملت ایران، عملی کنند.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آقای فانی وزیر آموزش و پرورش با گرامی داشت یاد و خاطره شهیدان رجایی، باهنر و مطهری و همچنین هفته معلم، خاطرنشان کرد: تشکیل ستاد اجرایی و تهیه نقشه راه سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، افزایش اردوهای دانش آموزی راهیان نور، اجرای حفظ موضوعی قرآن کریم در مدارس، افزایش اردوهای تربیتی و پرورشی به منظور آموزش سبک زندگی ایرانی اسلامی، برگزاری المپیادهای ورزشی درون مدرسه ای با تکیه بر سه اصل «تحصیل، تهذیب و ورزش»، توجه ویژه به دانش آموزان مناطق محروم، اصلاح رویکرد برنامه های درسی مبتنی بر سیاست های جمعیتی و اقتصاد مقاومتی، افزایش مشارکت خیرین مدرسه ساز و ارتقای توانمندی‌های معلمان از جمله اقدامات وزارت آموزش و پرورش در دوره جدید بوده است.

انتهای پیام/



ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:36 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان

دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان

 

 

  

   
 
   


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وكَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِكَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.


خدایا دوست گردان بمن در این روز نیكى را و نـاپسند بدار در این روز فسق و نافرمانى را و حرام كن بر من در آن خشم و سوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان. ram-0702-c[1].jpg

ايمان و احسان
شرح دعاي روز يازدهم ماه مبارک رمضان

    اللهم حبب الي فيه الاحسان و کره الي فيه الفسوق و العصيان و حرم علي فيه السخط و النيران بعونک يا غياث المستغيثين” “خدايا در اين روز احسان و نيکويي را محبوب من گردان و فسق و معاصي را ناپسند من قرار ده و در اين روز خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردان به ياري خود اي فريادرس فريادخواهان”
    1) اللهم حبب الي فيه الاحسان “خدايا در اين روز احسان و نيکويي را محبوب من گردان”
    “احسان و نيکوکاري”
    همان طور که در آيات و روايات موجود مي باشد هر عمل نيکويي را که انسان انجام مي دهد از آن به احسان و نيکوکاري تعبير مي گردد که دو قسم دارد: (1) احسان در راه رضاي خدا (2) احسان براي ريا و جلب توجه مردم
    يک: احسان براي رضاي خدا
    اگر انساني عمل نيکي را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضايت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که مي گوييم آن عمل نيک، احسان براي رضاي خداوند بوده است.
    “انفاق نوعي احسان”
    خداوند (عزوجل) در قرآن مي فرمايد: “وانفقوا في سبيل الله ولا تلقوا بايديکم الي التهلکه و احسنوا ان الله يحب المحسنين”(1) يعني “و در راه خدا انفاق کنيد و با دستانتان خودتان را به هلاکت نيندازيد و احسان و نيکوکاري کنيد که همانا خداوند نيکوکاران را دوست دارد” که اين آيه نشان دهنده آن است که انفاق عمل نيکويي است که انسان را از هلاکت نجات بخشد واين در صورتي است که اين احسان جزء “الذين ينفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله”(2) يعني “کساني که انفاق مي کنند اموالشان را در راه رضا و خشنودي خداوند” باشد. که آنگاه است که خداوند در قرآن مي فرمايد: “بلي من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه و لاخوف عليهم و لا هم يحزنون”(3) يعني “آري، کسي که تسليم حکم خداوند گرديد و نيکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هيچ خوف و انديشه و هيچ حزن و اندوهي (در دنيا و آخرت) نخواهد بود”
    دو: احسان براي ريا و جلب توجه مردم
    اگر انساني عمل نيکي را که در ظاهر خداپسندانه است انجام دهد و هدفش جلب توجه مردم باشد، آنگاه است که اولا در انجام آن عمل نيک براي خداوند شريک قائل شده است و ثانيا عمل او ريا بوده و هيچ اجر و پاداش از طرف خداوند براي آن عمل نمي باشد چرا که اينگونه افراد از ياران و هم قرينان شيطانند، که اگر در اين مورد نيز انفاق را در نظر بگيريم خداوند در قرآن مي فرمايد: “والذين ينفقون اموالهم رئاء الناس و لايومنون با الله و لاباليوم الاخر و من يکن الشيطان له قرينا فساء قرينا”(4) يعني “آنان که اموال خود را به قصد ريا و خودنمايي انفاق مي کنند و به خدا و روز قيامت ايمان نمي آورند (ايشان ياران شيطانند) و هر که را شيطان يار اوست بسيار بدياري خواهد داشت”...
    منظور از حبب الي فيه الاحسان چيست؟
    همانطور که در قرآن آمده است “ان الله يحب المحسنين”(5) يعني “به درستي که خداوند احسان کنندگان را دوست دارد” که با توجه به اين آيه انسان براي اينکه محبوب پروردگار خويش گردد از خداي خويش مي خواهد که احسان و نيکوکاري را محبوب او گرداند که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم که حب احسان و نيکوکاري در راه رضايش را نصيب ما گرداند...
    (2) و کره الي فيه الفسوق و العصيان “و در اين روز فسق و معاصي را براي من ناپسند گردان”
    فسوق و العصيان چيست؟
    هرگاه انسان عملي را بر خلاف دستورات الهي انجام دهد آنگاه است که گويند او عصيان پروردگار خويش را نموده است يعني سرپيچي از دستور پروردگار خويش نموده است که اگر انسان به اين عمل خويش يعني معصيت پروردگار اصرار ورزيده و ادامه دهد آنگاه است که او را فاسق نامند چرا که او دائما به معصيت ذات اقدس الهي مشغول بوده است.
    “نتيجه دوري از فسق و معصيت الهي”
    خداوند در قرآن مي فرمايد “وکره اليکم الکفر و الفسوق و العصيان اولئک هم الراشدون”(6) يعني “خداوند کفر و فسوق و معصيت را در نظرتان زشت و منفور ساخت و اينان به حقيقت اهل صواب و هدايتند که از اين آيه در مي يابيم که اگر خداوند در نظر انساني گناه و معصيت و هر عمل ناپسندي را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقيقت هدايت يافته و به مسير سعادت دست خواهد يافت که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم که ما را جزء کساني قرار دهد که معصيت و نافرماني ذات در نظرشان زشت و منفور مي باشد...
    3) و حرم علي فيه السخط و النيران بعونک يا غياث المستغيثين” “و در اين روز آتش قهر و غضب را بر من حرام گردان به ياري خود اي فرياد رس فرياد خواهان”
    “ترس از عذاب الهي”
    خداوند عزوجل در قرآن مي فرمايد: واتقوا الله و اعلموا ان الله شديد العقاب” يعني “و از خداوند بترسيد (و تقواي او را پيشه کنيد) و بدانيد به درستي که خداوند سخت عذاب است” که اين عذاب و عقاب الهي براي کساني مي باشد که به معصيت و نافرماني ذات اقدس او مشغولند به طوري که شکرگزار نعمتهاي خداوند نبوده و خداوند از آنان راضي نمي باشد چنانچه خداوند متعال در قرآن در مورد دليل عذاب بندگان خويش مي فرمايند (ما يفعل الله بعذابکم ان شکرتم و امنتم و کان الله شاکرا عليما”(7) يعني “اگر شما از لطف خداوند شکرگزار باشيد و به او ايمان آورديد خداوند چه غرضي دارد که شما را عذاب کند؟ که خداوند در مقابل نعمت، شکر شما را مي پذيرد و عملش به صلاح خلق احاطه دارد” پس با توجه به اين آيه کساني از عذاب الهي در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقواي الهي پيشه نموده و از معاصي و نافرماني از دستورات او بپرهيزند، که ما نيز به حق فريادرسي خداوند از فريادخواهان در اين روز مي خواهيم که ما را جزء کساني قرار دهد که “غيرالمغضوب عليهم” يعني “غيرکساني که بر آنان غضب نموده اي” باشيم و از آتش قهر و غضبش در دنيا و آخرت در امان بمانيم.

www.bmi.ir/Fa/DynamicPage.aspx?id=114


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:34 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعای روز یازدهم ماه رمضان

کد خبر: ۱۹۹۱۸۶
 

 

دعای روز یازدهم ماه رمضان

خدایا در این روز مرا با نیکى دوست گردان و فسق و نافرمانى را در نظرم ناپسند دار و در آن خشم و سوزندگى ات را برمن حرام نما به حق یاریت اى دادرس داد خواهان.
در دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان می خوانیم:« اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین».

 
شرح دعای روز یادزدهم ماه رمضان

مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی به شرح دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان پرداخته اند که در پی می آید:

«اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ»؛ خدایا کاری کن که خوبی‌ها را دوست داشته باشم و از بدی‌ها بدم بیاید و عبادت و انجام هر کار خوبی نزد من محبوب باشد. این دعای خیلی خوبی است که انسان طوری باشد از کار خوب لذت برد. اگر خواستیم کار خوبی انجام بدهیم مخفیانه انجام دهیم و قصد قربت داشته باشیم. طوری زندگی کنیم که آبروی کسی را نریزیم. در احسان، اهل ریاکاری نباشیم، که اگر این‌گونه بودیم در قیامت برای ما اجر و پاداشی نیست.
 
اجناس خوب و اعلاء صدقه بدهیم
 
جنس خوب صدقه بدهیم؛ اگر متمکن هستیم جنس اعلاء را برای صدقه و خیرات کنار بگذاریم. بهترین خوبی‌ها این است که آدمی به فامیل فقیر کمک کند، بعضی‌ها به فامیل کمک نمی‌کنند. حتی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط می‌کردند و می‌گفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد ؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید. در حدیث وارد شده است : « خَیرُکُم مَن اَطعَم الطَعام » [کافی ج : 4 ص : 50] بهترین شماها کسانی هستند که اطعام طعام می‌کنند؛ غذا درست می‌کند و به دیگران اطعام می‌دهد.
 
همان طور که در آیات و روایات موجود می‌باشد هر عمل نیکویی را که انسان انجام می‌دهد از آن به احسان و نیکوکاری تعبیر می‌گردد که دو قسم دارد: (1) احسان در راه رضای خدا (2) احسان برای ریا و جلب توجه مردم احسان برای رضای خدا اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که می‌گوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است.
 
خداوند (عزوجل) در قرآن می‌فرماید: « وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمحْسِنِینَ » (سورة بقره، آیة 195) یعنی: و در راه خدا انفاق کنید و با دستانتان خودتان را به هلاکت نیندازید و احسان و نیکوکاری کنید که همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد .
 
این آیه نشان دهنده آن است که انفاق عمل نیکویی است که انسان را از هلاکت نجات بخشد و این در صورتی است که این احسان جزء " وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ "(بقره ، 265) باشد. که آنگاه است که خداوند در قرآن می‌فرماید: " بَلی مَن أسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ أجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ "(بقره ،112) یعنی: آری، کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود.
 
احسان برای ریا و جلب توجه مردم
 
اگر انسانی عمل نیکی را که در ظاهر خداپسندانه است انجام دهد و هدفش جلب توجه مردم باشد، آنگاه است که ؛ اولاً : در انجام آن عمل نیک برای خداوند شریک قائل شده است . ثانیاً : عمل او ریا بوده و هیچ اجر و پاداش از طرف خداوند برای آن عمل نمی‌باشد چرا که این‌گونه افراد از یاران و هم قرینان شیطانند، که اگر در این مورد نیز انفاق را در نظر بگیریم خداوند در قرآن می‌فرماید: « وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا »(نساء ،38) یعنی: «آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمایی انفاق می‌کنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمی‌آورند (ایشان یاران شیطانند) و هر که را شیطان یار اوست بسیار بدیاری خواهد داشت.»

«اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ» ؛ منظور از حبب الی فیه الاحسان چیست؟ همان‌طور که در قرآن آمده است ”إنَّ اللهَ یُحِبُ المُحسنین”‌(بقره ،195) یعنی: «به درستی که خداوند احسان کنندگان را دوست دارد». که با توجه به این آیه انسان برای اینکه محبوب پروردگار خویش گردد از خدای خویش می‌خواهد که احسان و نیکوکاری را محبوب او گرداند که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که حب احسان و نیکوکاری در راه رضایش را نصیب ما گرداند .
 
فسوق و العصیان چیست؟
 
«وَ کَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ»؛ خدایا من را طوری قرار بده که از فسق و معصیت بیزار بشوم و از گناه کردن بدم بیاید. هرگاه انسان عملی را بر خلاف دستورات الهی انجام دهد آنگاه است که گویند او عصیان پروردگار خویش را نموده است یعنی سرپیچی از دستور پروردگار خویش نموده است که اگر انسان به این عمل خویش یعنی معصیت پروردگار اصرار ورزیده و ادامه دهد آنگاه است که او را فاسق نامند چرا که او دائماً به معصیت ذات اقدس الهی مشغول بوده است.
 
خداوند در قرآن می‌فرماید: « وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ”» (حجرات ،7) یعنی: «خداوند کفر و فسوق و معصیت را در نظرتان زشت و منفور ساخت و اینان به حقیقت اهل صواب و هدایتند.» که از این آیه در می‌یابیم که اگر خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت.
 
ترس از عذاب الهی
 
« وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ» ؛ خدایا غضب و آتش خودت را بر من حرام کن. خداوند عزوجل در قرآن می‌فرماید: «واتقوا الله و اعلموا ان الله شدید العقاب » ؛ و از خداوند بترسید (و تقوای او را پیشه کنید) و بدانید به درستی که خداوند سخت عذاب است.» این عذاب و عقاب الهی برای کسانی می‌باشد که به معصیت و نافرمانی ذات اقدس او مشغولند به طوری که شکرگزار نعمت‌های خداوند نبوده و خداوند از آنان راضی نمی‌باشد چنانچه خداوند متعال در قرآن در مورد دلیل عذاب بندگان خویش می‌فرمایند: « مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا » (نساء ،147). اگر شما از لطف خداوند شکرگزار باشید و به او ایمان آوردید خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند؟ که خداوند در مقابل نعمت، شکر شما را می‌پذیرد و عملش به صلاح خلق احاطه دارد.
 
پس با توجه به این آیه کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند. «بِعَوْنِکَ»؛ خدایا همه این دعاها را از تو خواستم ولی تا خودت کمک نکنی من نمی‌توانم به این امور متخلق بشوم و بدون یاری تو این مسائل محقق نمی‌شوند. در روایت آمده است: اگر شما یک قدم به سوی او بر داری خداوند هروله کنان به سوی تو می‌دود. لذا نا امید هم نباشیم. ولی باید یک قدم به سوی  او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم. «یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِین»؛ ای خدایی که هر کسی که به تو بگوید الهی پناهم بده تو پناهش می‌دهی.
 
نماز شب دوازدهم ماه رمضان
 
نمازهای مخصوصی برای هر شب ماه مبارک رمضان از حضرت علی (ع) روایت شده و ثوابهای زیادی برای هر شبی ذکر فرموده اند. این نمازهای مستحبی تماما دو رکعت دو رکعت خوانده می شود و خواندن آن در حالت نشسته هم جایز است، لکن ایستاده افضل است.

نماز شب دوازدهم هشت رکعت (چهار تا دو رکعتی) است که در هر رکعت بعد از حمد 30 مرتبه سوره قدر خوانده می شود و امام علی (ع) در مورد ثواب این نماز فرمود: خدای تعالی به او ثواب شکر کنندگان را عطا کند و روز قیامت از رستگاران باشد.

منبع: خبرگزاری مهر

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:32 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

آغاز سخن از کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی درمورد مکه ومدینه

آغاز سخن از کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی درمورد مکه ومدینه

آغاز سخن   
 

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg

               
به نام نا می او، به نام خالق هستی،به نام خالق انسان ، به نام خدای آدم وحوا، آنگاه که از نعمت بهشت محروم شدند،دراوج تنهائی وغربت بی پناهی، در کوه و بیابان سرگردان وحیران بادلی شکسته واشکی جاری سردرگریبان خودنهاده، پیشانی عبودیت بر زمین سائیده وفقط اورافریاد می کردند وپاسخ آرامش بخش وی توسط ملک وحی به همه ناامیدی ها ،غربت ها ، دل شکستکی ها، وسرگردانی ها پایان داده و به آنها روحی تازه بخشید، دست آنهارا گرفته به جبل الرحمه ووادی عرفات رهنمون گردید ، به نام خدای نوح آنگاه که کشتی اش پس از تلاطم فراوان وپیروزی برهمه بد خواهان،ونابودی کفروشرک جهانی، بر آبها ی نیلگون آرام گرفت ،به نام خدای  ابراهیم ع) آنگاه که به امراو برای قربانی فرزندش آماده شد ، کارد بر گلوی هستی خود گذاشت وذبح عظیم را هدیه  گرفت  ، به نام خدای محمد ص)آنگاه که خون از پیشانی مبارکش جاری بود وپیوسته می فرمود ،قولوا لااله الا الله  تفلحوا ،ومزد رسالتش را حب اهل بیتش قرار داد ،به نام خدای علی ع) فرزند کعبه آنگاه که به جرم عدالت خواهی، خون سرش درمحراب عبادت، محاسنش را رنگین کردو لحظه شهادتش رافوز عظیم دانست، وبه نام خدای فاطمه س) آنگاه که باپهلو ی شکسته ودستی لرزان، درمیان خون وآتش ،با ناله ای حزین ،تنها فضه را صدا زدو همچنان تاآخرین نفس از ولایت دفاع کرد ،وبه نام خدای حسین ع)  آنگاه که درصحرای گرم کربلا،سر برنیزه غریبی گذاشت وباندای هل من ناصر خود، همه آزادگان دنیارا درطول تاریخ، به نبردحق علیه باطل فراخوانی کرد،ودر کمتر از نیمه روزی هفتادودوتن از بهترین یاران خود را درراه رضای حق  قربانی کرد وخم به ابرو نیاورد ،وبه نام خدای زینب س)آنگاه که پرچم رسالت خون شهدا ی کربلا وتمامی شهدای اسلام را در طول تاریخ بر دوش کشیده وفریاد یابن الطلقای اوخطاب به  یزید یان، هنوز گوش سر دمداران  کفر وشرک جهانی و طاغوت ها ی زمان را می لرزاند.زینبی که، از قدرت های شیطانی وکاخ های سربه فلک کشیده آنها، نهراسیده وظلم و خشم آنان را باصدای رسای مارأیت الا جمیلا پاسخ می دهد   ، و به نام آنکه هستی همه موجودات از اوست ، او که آدم راخلق کرد وکعبه را آفرید وآنرا خانه خود نامید ، وهمه انسان ها را  تا آخر عمر دنیا  توسط خلیلش ابراهیم  به آن فراخوانی کرد ، وامنیت همگان را در آن تضمین نمود ، اوکه روح مجرد را در کالبد خاکی انسان دمید وآنرا متعلق به خود اعلام کرد وهمه ملائک را به تعظیم وسجده در برابر آن فرمان داد ومتمردین را شایسته مقام قرب خود ندانسته آنهارا ازرحمت خویش دور ساخت ، او که ذات اقدسش خواست تا بار دیگرشاهد حضور انسان درمقام عرفان و عبودیت با شد ، یعنی تبلور انسان باهمان  روح خدائی ، همان روح مجرد ،  روح جدای از هر گونه شرک وخود پرستی وآلودگی های جسمانی ، باهمان صفا وصمیمت ویکدلی ویکرنگی اولیه  ، حج را بر او مقرر ساخت ، تازمینه حضورش فراهم گردد  ، تا بار دیگر انسان  غرق در لذات مادی و دنیوی وغافل از معنویات ،  ندای ابراهیم را شنیده ، بیدار شود ، به خود آید  ، نبرد بی امان خود را علیه دشمن قسم خورده، یعنی شیطان درون وبرون شدت بخشیده ،  به  مظاهر مادی پشت پا زده  ، خاضع  گردد، خود را بشکند ، حلالیت بطلبد ، اموال خودرا پاک کند ، از گناهان  توبه کرده ، تعلقات دنیوی را دور بریزد ، باسر  وپا ی برهنه  ولباس بی آلایش کفن لبیک گویان به سوی اوحرکت کند، زیرا خانه او  پناه گاه همه انسانها است ومایه  امید تمامی آنها ، چه آنکه ،اورب ناس است وملک ناس، واله ناس، وخانه او خانه ناس است، یعنی، خانه مردم ،وبرای همه مردم، همانطورکه در کتاب آسمانیش می فرماید:
 إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَ هُدًى لِّلْعَلَمِین            
فِيهِ ءَايَت بَيِّنَتٌ مَّقَامُ إِبْرَهِيمَ وَ مَن دَخَلَهُ كانَ ءَامِناً وَ للَّهِ عَلى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ استَطاعَ إِلَيْهِ سبِيلاً وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنىٌّ عَنِ الْعَلَمِينَ 
 نخستين خانه‏اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است، كه پر بركت، و مايه هدايت جهانيان است. در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است؛ و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود؛ در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است
 
کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:31 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان

 

isna.ir/fa/news/94040804157/دعای-روز-دوازدهم-ماه-مبارک-رمضان

دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان

 

**بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏** اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین

 

خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنی و بپوشانم در آن جامه قناعت و خودداری و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف و آسوده‌ام دار در آن از هر چیز که می‌ترسم، به نگاهداری خودت ای نگه‌دار ترسناکان

 

انتهای پیام


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:30 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان عالی قضایی:

94/04/07 - 22:14
شماره: 13940407001601
 
رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان عالی قضایی:
اقتدار دستگاه قضایی یعنی ایستادگی بر سر حرف حق/در مقابل تهدید، تطمیع، رودربایستی و فشارِ جو عمومی بایستید/ لزوم برنامه‌محوری، تنقیح قوانین و کادرسازی در قوه قضائیه

رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان عالی قضایی تصریح کردند: باید در برابر عوامل مخدوش کننده استقلال قضا از جمله تهدید، تطمیع، رودربایستی و فشارِ جو عمومی ایستاد و بر رفتار و روش صحیح قضا تکیه کرد.

خبرگزاری فارس: اقتدار دستگاه قضایی یعنی ایستادگی بر سر حرف حق/در مقابل تهدید، تطمیع، رودربایستی و فشارِ جو عمومی بایستید/ لزوم برنامه‌محوری، تنقیح قوانین و کادرسازی در قوه قضائیه

-------------------------------
  •  

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه) در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضاییه، با تجلیل از شهید مظلوم آیت الله بهشتی و شهید قدوسی دو شهید والا مقام دستگاه قضا، «استقلال و تأثیر ناپذیری» دستگاه قضا را بسیار مهم خواندند و تأکید کردند: باید در برابر عوامل مخدوش کننده استقلال قضا از جمله تهدید، تطمیع، رودربایستی و فشارِ جو عمومی ایستاد و بر رفتار و روش صحیح قضا تکیه کرد.
ایشان «اقتدار» را از عوامل استقلال دستگاه قضایی برشمردند و افزودند: اقتدار طلبی قوه قضاییه، قدرت طلبی متعارف سیاسی و جناحی نیست بلکه به معنای قاطعیت و ایستادگی بر سر حرف حق است.
«قانون گرایی و سلامت کامل» دستگاه قضایی دو عامل دیگری بودند که رهبر انقلاب آنها را در تحقق استقلال قوه قضاییه، مؤثر و مهم خواندند.
ایشان افزودند: در زمینه سلامت قوه، کارهای خوبی شده است و باید با جدیت به این راه ادامه داد، چرا که هر گونه فساد در دستگاه قضایی، زمینه ساز فسادهای بزرگتر در جامعه خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه‌ای «پیشگیری از جرم» را از دیگر مسائل حساس و مهم قوه قضائیه برشمردند.
ایشان افزودند: البته دستگاههای دیگر هم باید در این زمینه فعال باشند اما باید تلاشی سازمان‌یافته در این زمینه صورت پذیرد، چرا که در غیر این صورت، جرائم، مدام افزایش و گسترش می‌یابند و مدیریت کلان آنها ممکن نخواهد بود.
رهبر انقلاب، افزایش تعداد زندانیان را واقعاً تأسف بار خواندند و افزودند: این مسئله از زوایای مختلف مالی، خانوادگی، اخلاقی و اجتماعی هزینه ساز است و باید با تمرکز بر راه حلهای مختلف، برای علاج آن فکری جدی کرد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در همین زمینه ترویج فرهنگ صلح و سازش در جامعه و آسیب شناسی و تقویت شوراهای حل اختلاف را در افزایش نیافتن تعداد زندانیان، مؤثر خواندند و افزودند: برای مقابله با تبعات منفی افزایش زندانیان مالی و زندانیان مواد مخدر نیز باید دنبال پیشنهادها و راه حلهای تازه ای بود.
رهبر انقلاب با تأکید بر تلاش برای تسهیل ازدواج جوانان به برخی مشکلات دادگاههای خانواده از جمله «طلاق توافقی» اشاره کردند و افزودند: قضات محترم با کمک بزرگان خانواده ها، اینگونه مسائل را تقلیل دهند.
«برنامه محوری»، «تنقیح و اصلاح قوانین» و «کادرسازی» سه نکته و توصیه مهمی بود که رهبر انقلاب در ادامه سخنان خود به تبیین آنها پرداختند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر ضرورت «برنامه محوری» در دستگاه قضایی گفتند: تکیه کردن بر برنامه روشن و مدون، به حرکت دقیق در مسیر چشم انداز  آینده کمک می کند و مانع از گرفتار شدن در کشمکش های روزمره می شود.
رهبر انقلاب در تبیین نکته دوم، یعنی «تنقیح و اصلاح قوانین»، افزودند: قانون، راه پیشرفت کشور را هموار می کند و چنانچه برخی قوانین ایراد و یا با یکدیگر تعارض دارند، باید آنها را اصلاح کرد اما بنده به هیچ وجه قانون گریزی را قبول ندارم.
حضرت آیت الله خامنه ای در بیان آخرین توصیه، «کادر سازی» را بسیار مهم دانستند و گفتند: نیروهای مستعد و سالمی در قوه قضاییه وجود دارند که باید آنها را برای کارهای بزرگ پرورش دهید.
حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود با تبریک هفته ی قوه قضاییه یاد شهیدان بهشتی و قدوسی را گرامی داشتند.
ایشان با اشاره به نقش و شخصیت استثنایی شهید آیت الله بهشتی در دوران مبارزات انقلابی و همچنین در جریان اداره کشور در شرایط انقلاب گفتند: آیت الله بهشتی از نوادر زمان و شخصیتی جذاب، مدیر، مدبر و انقلابی محسوب می‌شد که زندگیش، برای انقلاب و کشور حقیقتاً مفید و موثر بود و شهادتش نیز مایه وحدت و انسجام جامعه و تقویت جریان انقلاب شد.
ایشان شهید قدوسی (اولین دادستان انقلاب) را نیز شخصیتی برخوردار از روحی لطیف و در عین حال شجاع و نفوذناپدیر خواندند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تقدیر از تحرک، عزم و مدیریت جهادی رئیس قوه قضاییه در ایفای مسئولیت در تبیین اهمیت دستگاه قضایی افزودند: قوه قضاییه یکی از سه رکن اساسی کشور و مجری بخش مهمی از احکام اسلامی است لذا انتظار هرگونه تلاش، مجاهدت و تحمل سختی در این قوه انتظار به جایی است.
پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت الله آملی لاریجانی رییس قوه قضائیه با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدای حادثه هفتم تیر بویژه شهید آیت الله دکتر بهشتی، گزارشی از اقدامات و برنامه های دستگاه قضایی بیان کرد.
آیت الله آملی لاریجانی با اشاره به مطالبات رهبر معظم انقلاب از قوه قضائیه، شش اولویت دستگاه قضایی را ایجاد سازوکار ویژه و روشن برای تدوین سیاستها و پیگیری اجرای آن، نظارت بر عملکرد دستگاه قضایی، جلوگیری از تاخیر در اقدامات قوه، کادرسازی و جانشین پروری، پیشگیری از جرم و تعامل با سایر قوا اعلام کرد و گفت: سیاستهای قوه قضائیه بر اساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، سند چشم انداز و برنامه پنج ساله کشور، جمع بندی و بصورت برنامه پنج ساله قضایی تدوین شده است.
رییس قوه قضائیه با اشاره به تشدید نظارت بر عملکرد قضات و کارکنان دستگاه قضایی گفت: همه دستگاه قضایی برای ارتقای سلامت اداری بسیج شده است.
کاهش زمان رسیدگی به پرونده ها در محاکم قضایی، افزایش نرخ بهره وری در ساختار قضایی و همچنین تلاش در جهت پیشگیری از وقوع جرایم، از دیگر موضوعاتی بود که آیت الله آملی لاریجانی آن را بیان کرد.
در پایان این دیدار حاضران نماز جماعت مغرب و عشاء را به امامت حضرت آیت الله خامنه‌ای اقامه کردند.
انتهای پیام/

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:28 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

جهانى شدن و حکومت جهانى مهدى(عج)

94/04/08- 03:17
شماره: 13940301000040
خبرگزاری فارس*
جهانى شدن و حکومت جهانى مهدى(عج)

در مدینه فاضله مهدوى، همه جا سخن از عدالت و قسط است و مردم شاهد لبریز شدن زمین از عدل و داد خواهند بود.

خبرگزاری فارس: جهانى شدن و حکومت جهانى مهدى(عج)
  •  
بخش دوم


قال رسول اللَّه (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم): ((لا تقوم السّاعة حتّى یَمْلِکَ رَجُلٌ مِنْ أهل بَیتی یواطى‏ء اِسمُهُ اِسمی یَملَأُ اْلأَرْضَ عدلاً وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلماً وَ جَوراً)).(36)
نظام، دین و حکومتى که داعیه دار ((جهانى بودن)) و ((رهبرى)) جهانیان است، باید ویژگى‏ها و برنامه هایى داشته باشد که با این ادعا هماهنگ بوده و امکان تحقق و وقوع داشته باشد. با چالش‏ها و گسست‏هایى که فرا روى لیبرالیسم، سرمایه‏دارى، سوسیالیسم و... قرار دارد، مى‏توان گفت که اسلام، آیین تمام مردم جهان و دین جامعه بشرى است و مى‏تواند جوابگوى خواست‏هاى اساسى جهانیان باشد. اما در حال حاضر تحقّق چنین چیزى، فقط با ظهور منجى موعود و مصلح جهانى امکان دارد؛

یعنى، به علت سستى و رخوت حاکم بر جوامع مسلمین، بى کفایتى دولتمردان کشورهاى اسلامى، اختلاف و عقب ماندگى این جوامع و دورى آنان از تعالیم ناب اسلامى؛ امکان تشکیل حکومت جهانى اسلام، ضعیف به نظر مى‏رسد. در عین حال باید در این راه کوشید و حداقل زمینه‏هاى تشکیل دولت فراگیر اسلامى را فراهم نمود. بر این اساس، یکى از برنامه‏هاى مهم پیامبر (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) و امامان (علیهم‏السّلام)، تأسیس حکومت اسلامى و تشکیل امت واحد جهانى اسلام بوده است. این برنامه، در رأس دعوت اسلام قرار گرفته است و به یقین با انقلاب جهانى حضرت ولى عصر(عج) جامه عمل خواهد پوشید.
با وجود این همه مشکل، کمبود، نارسایى، ظلم و ستم، فساد و تباهى، خود کامگى و استبداد؛ دولت‏ها، سازمان‏ها و نهادهاى فرا ملى و بین‏المللى، نتوانسته‏اند پاسخ گوى نیازها و احتیاجات بشر باشند و با وجود خطر جنگ‏هاى هسته‏اى، نابودى زیست - محیط، تباهى فرهنگ‏ها و هنجارها، ستیزه جویى و پرخاش‏گرى میان سیاستمداران، گسست‏هاى فکرى و اندیشه‏اى بشر، رشد ناهمگون و غول آساى شرکت‏هاى چند ملیتى و بازارهاى بورس و... تنها مى‏توان به یک حاکمیت فرا گیر و بدون نقص و حکومت خوب، چشم داشت.

 

این حاکمیت باید فرا ملى، جهانى و عدالت گستر باشد و بتواند پاسخ گوى نیازها و احتیاجات مادى، معنوى، اقتصادى، علمى و... جهان باشد. این حاکمیت تنها در سایه وجود امامى معصوم، آگاه و شجاع (مهدى موعود) امکان دارد و چندین قرن زندگى بشرى نشان داده است که امکان تشکیل یک ((مدینه فاضله)) به دست بشر وجود ندارد و باید منتظر موعود آسمانى باشند. بر این اساس مى‏توان چندین رویکرد و دیدگاه اساسى، درباره ((حکومت جهانى حضرت مهدى(عج))) ارائه داد:

1- درآمدى بر حکومت جهانى مهدى(عج)

یک. درخشان‏ترین فرصت ارائه نظریه ((حکومت جهانى مهدوى))
الآن، وضعیت جهان به گونه‏اى است که به روشنى و با جرأت، مى‏توان تصویرى جامع و شفاف از حکومت جهانى مهدى(عج) ارائه داد و ساختار و ساز و کارهاى اجرایى و عملى ((دولت کریمه)) را بیان نمود. پیش‏تر از این، زمینه و موقعیت اندکى براى تبیین چگونگى و نحوه حکومت مهدوى وجود داشت و سطح آگاهى و فهم مردم جهان به حدّى نبود که بتوان به طور علمى و قاطع، درباره حکومت فراگیر آن حضرت صحبت نمود.

اما با تحقّق انقلاب صنعتى، فزونى اختراعات و اکتشافات، پیشرفت علم و دانش، بالا رفتن سطح آگاهى و اندیشه، رشد فنّ آورى و تولیدات صنعتى، گسترش ارتباطات رسانه‏اى و تصویرى، فزونى اطلاعات و اخبار، نزدیکى جوامع و مردم به یکدیگر، نفوذ فرهنگ‏ها و ایستارها و بالاخره پدیده رو به رشد ((جهانى‏شدن))، نه تنها زمینه براى ارائه نظریه ((حکومت جهانى مهدى(عج))) فراهم آمده است؛ بلکه زمینه و آمادگى براى ((ظهور)) آن حضرت نیز فراهم شده است.

دو. حتمى بودن انقلاب جهانى مهدى (عج)
یکى دیگر از بایسته‏هاى ((مهدویت))، بیان حتمى بودن انقلاب جهانى مهدى و ظهور منجى بشریت و مصلح کل است. این وعده قطعى خداوند، به مردم جهان است که حکومت را در برهه حساسى از زمان به دست بندگان صالح و برگزیده خواهد داد و به وسیله او عدالت، رفاه، علم، بهداشت، آسایش، قسط و داد، آبادانى، یکتاپرستى و نیکى را در پهنه گسترده ((زمین))، ارزانى خواهد بخشید.

در این نوشتار قصد به تصویر کشیدن آن ((جامعه جهانى موعود)) را نداریم؛ بلکه تنها با استناد به روایات در صدد اثبات این مدعا هستیم که ((حکومت مهدى(عج)))، به یقین جهانى خواهد بود و تمام ساز و کارهاى اداره حکومت جهانى، در آن وجود دارد. این بشارتى است که مى‏تواند باعث تسکین خاطر بشر و زنده شدن امید به آینده پرافتخار شود.

سه. اثبات نظریه ((حکومت جهانى مهدى موعود(عج)))
چالش‏ها، ستیزه‏جویى‏ها و کاستى‏هاى موجود در دنیا و نیازها و احتیاجات فراروى بشر، روز به روز بر ابطال نظریات و فرضیات ((جهانى شدن)) - به شکل کنونى - و سایر نظریات و اندیشه‏هاى دنیوى گرایانه ((سیاست)) صحّه مى‏گذارد.

با ابطال این آرا و نظریات و یا اصلاح و بازسازى آنها، زمینه براى اثبات نظریه جامع و کامل ((حکومت جهانى قائم آل محمد (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) )) فراهم مى‏شود و قابل پذیرش بودن این نظریه، در اذهان و افکار بشر و محافل علمى و دانشگاهى، آسان مى‏گردد. پس تنها نظریه قابل قبول در عرصه جهانى، نظریه ((حکومت جهانى مهدى(عج) )) است که اشکالات و ابهامات سایر نظریات را ندارد و خود کامل‏ترین، دقیق‏ترین و جامع‏ترین نظریه براى اداره جهان به شمار مى‏آید.

چهار. حکمت و فلسفه اصلى ظهور منجى بشریت‏
روشن و بدیهى است که علت و فلسفه اصلى قیام مصلح کل و جنگ و ستیز با ستمگران و مفسدان؛ تشکیل ((حکومت جهانى)) و دست یافتن به حاکمیتى مقتدر و الهى است. برنامه‏ها و راه کارهاى اجرایى و بنیادین این دولت، تماماً در راستاى ((جهان‏شمولى)) و ((جهان گسترى)) است و شامل تمام نقاط روى زمین مى‏شود؛

به طورى که هیچ نقطه‏اى از جهان، از فیض وجود این حکومت، بى بهره نخواهد بود و مردم با آغوش باز پذیراى آن خواهند بود و مقاومت و ایستادگى قدرت‏هاى ستمگر و استعمارى در هم خواهد شکست. این حکومت تحت عناوین، دولت عدل و داد، دولت کریمه، حکومت جهانى، حکومت مصلح جهانى و... معرفى شده و ویژگى‏ها و خصایص آن به روشنى در روایات بیان گشته است.

پنج. تحقّق واقعى جامعه واحد جهانى‏
آرمان‏ها و آرزوهاى بشر درطول تاریخ - به خصوص در عصر جهانى‏شدن - تنها و تنها در حکومت جهانى ((مصلح‏کل)) تحقق خواهد یافت. هیچ یک از نهادها و سازمان‏هاى بین‏المللى و قدرت‏هاى بزرگ جهانى، توان و شایستگى اداره مطلوب جهان را ندارند. صلح، رفاه، آرامش، امنیت، گسترش علم، خردورزى و عقل گرایى، ریشه کنى ظلم و ستم، رفع فساد و تباهى از جهان، گسترش مکارم و فضایل اخلاقى، قبول آیین واحد جهانى، فرهنگ سالم، برابرى و مساوات، بى نیازى و غنا، اوج تکنولوژى و فنّ‏آورى، ارتباطات سریع و گسترده جهانى و... تنها در یک ((حکومت)) امکان وقوع و تحقق دارد و آن حکومت جهانى مهدى(عج) است.

 

حکومتى که براى هدایت و نجات مردمان قیام کرده و با آگاهى بخشیدن به آنان، زمینه‏هاى دین دارى، رضایت و قناعت را در آنان ایجاد خواهد کرد و ((مدینه فاضله موعود)) را براى آنها به ارمغان خواهد آورد. همچنین بشارت‏هاى تمامى ادیان الهى و مذاهب بزرگ، تنها با ظهور آن حضرت، تحقّق خواهد یافت.

شش. دین راه حل مشکلات و کاستى‏ها
همان طور که پیش‏تر گفته شد، راه حل اصلى مشکلات و نارسایى‏هاى فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و اجتماعى ((جهانى شدن))، حضور فعّال و گسترده ((مذهب)) در عرصه بین‏الملل است. حکومت جهانى حضرت مهدى، بهترین گزینه براى رشد، بالندگى و شکوفایى ((مذهب)) است و مکارم اخلاقى، فضایل انسانى، مساوات و برابرى، احترام و حفظ حقوق بشر و... درسایه این حکومت، ترویج و گسترش خواهد یافت.


نویسنده مقاله ((جهانى شدن از منظر مذهب)) مى‏گوید: ((ما باید به دین، به عنوان یک روش تام و تمام زندگى - که ریشه در ایمان به خدا دارد و خود را به صورت یک نظام عملى اخلاقى هم در سطح فرد و هم در سطح جامعه نشان مى‏دهد - نگاه کنیم. عدالت، محبت، شفقت، ارزش هایى که در همه ادیان بسیار مورد احترام‏اند، باید این روش زندگى‏را هدایت‏کنند.

از آن جایى‏که این ارزش‏ها جهانى هستند، دین باید به عنوان یک کانال انتقالى براى این ارزش‏ها حمل کند وآنهارا به سبکى حقیقتاً جهانى وهمه شمول تبلیغ‏کند و درعرصه اجتماعى نیزبه همان گونه به اجراگذارد. این کارى است که ما انتظار داریم و اهل تدین در قرن بیست و یکم، باید آن را هم انجام دهند و بدین وسیله با تهدید جهانى شدن به مقابله برخیزند...)).(37)

هفت. عصر ظهور
قیام و ظهور امام زمان(عج)، باید در عصر و دورانى باشد که امکان عملى شدن یک حکومت فراگیر جهانى فراهم و یا حداقل زمینه‏هاى آن - از لحاظ ارتباطات، اطلاعات، اقتصاد جهانى، فرهنگ گسترش یابنده و... - به وجود آمده باشد. به نظر مى‏رسد در موقعیت فعلى جهان، این زمینه‏ها و موقعیت تا حدودى فراهم آمده و بسترى مناسب براى تحقق آرمان‏هاى جهانى، ایجاد شده است. روشن است که ((عصر ظهور))، دوران علم و اندیشه، پیشرفت و رشد، ارتباطات سریع و همگانى و اطلاعات دقیق و روزآمد است و ((عصر حاضر)) مى‏تواند پیش زمینه و نمایى از آن ((زمان موعود)) باشد.
امام راحل فرموده است: ((من امیدوارم که ان شاء اللّه برسد آن روزى که وعده مسلم خدا تحقّق پیدا کند و مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعده خدا است و تخلّف ندارد؛ منتها آیا ما درک کنیم یا نکنیم، آن به دست خدا است. ممکن است در یک برهه‏اى کمى وسایل فراهم شود و چشم ما روشن بشود به جمال ایشان. این چیزى که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است...)).(38)

هشت. جهانى شدن اندیشه ((مهدویت))
در عصر اخیر، نه تنها، ایده ((نجات بخشى)) و ((انتظار منجى مصلح))، جهانى شده و بیشتر ادیان بزرگ، توجّه وافرى به آن داشته‏اند؛ بلکه اندیشه ((مهدویت)) نیز در حال ((جهانى شدن)) است و مسلمانان جهان، توجّه و علاقه زیادى به آن نشان داده و آن را وارد ((گفتمان‏هاى دینى و عقیدتى)) خود کرده‏اند. برخى از اندیشمندان و متفکّران غیر مسلمان نیز، بحث‏ها و نگارش‏هاى مختلفى درباره ((مهدویت)) و آثار و پیامدهاى جهانى آن داشته‏اند.

به هر حال ((اندیشه اصلاح طلبانه مهدویت)) در حال حاضر، جهانى شده و اگر تا چند دهه پیش مورد غفلت مسلمانان و اندیشمندان قرار گرفته بود، اینک رویکرد استقبال‏آمیزى به آن شده است. آمار و بررسى‏هاى انجام شده - به خصوص در موسم حج و یا در انتفاضه فلسطین - نشانگر تغییر و تحوّلى عمیق در اندیشه‏هاى مسلمانان درباره ((حکومت جهانى حضرت مهدى(عج))) است و پرسش‏ها و جست و جوهاى علمى برخى از مسلمانان نیز حاکى از این تحرّک و تحوّل عظیم است.

نه. ساختار نظام سیاسى مهدوى (علیه‏السّلام)
مهم‏ترین بحث در مورد حکومت جهانى حضرت مهدى(عج)، مربوط به ساختار کارآمد و منحصر به فرد نظام سیاسى مهدوى است؛ یعنى، بر خلاف ((جهانى شدن)) - که امرى کاملاً غیر منسجم، مبهم، پراکنده و ناکارآمد است - حکومت فاضله حضرت مهدى(عج)، داراى ویژگى‏ها و ساختارى واحد، منسجم، کار آمد، مقتدرانه و تحت مدیریت کامل و با کفایت ایشان است. در این ساختار به همه ابعاد زندگى بشرى، توجّه شده و در تمامى زمینه‏هاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و اجتماعى، برنامه و راه کار ارائه گشته است.

 

هیچ بعدى از زندگى بشرى، مورد غفلت واقع نشده و ریزترین و جزئى‏ترین مسائل حیات اجتماعى و فردى روى زمین، در این حکومت داراى اهمیت و ارزش است. پس ساختار نظام سیاسى مهدوى، کاملاً جهانى، فراگیر و عام شمول است و ساز و کارهاى اجرایى و ادارى آن، بر اساس مدیریت ((همه عرصه‏هاى جهانى)) تنظیم شده است.


2- مبانى و اهداف ((حکومت جهانى حضرت مهدى(عج)))
((اعتقاد به مهدویت))، اعتقاد به فراگیرى نیکى‏ها و مکارم انسانى، عدل و قسط گسترى، پایان خوب تاریخ، استقرار حکومت و دین واحد جهانى و... است. ((اندیشه مهدویت))، همان خواسته اصیل مسلمانان و امید و آرزوى یکتاپرستان، در دستیابى به ((حکومت جهانى عدل)) و از بین رفتن ((ظلم، ستم، بى دینى و فساد)) است. ((اندیشه مهدویت))، اندیشه شورآفرین و تعالى بخش انسان‏هاى آزاده‏اى است که منتظر ((پایان خوش تاریخ)) با پیروزى صالحان و نیکان هستند و به ((کرامت و عزّت انسان‏ها)) اعتقاد دارند. نقطه اوج و حسّاس این اندیشه، پایان یافتن حکومت‏هاى زر و زور دنیایى و تأسیس ((حکومت واحد جهانى مهدوى)) است.

 

حکومتى که با امدادهاى معنوى، یارىِ صالحان و خواست قلبى مردم، تأسیس خواهد شد و با ظهور منجى بشریت، قیامى فراگیر علیه ظالمان و ستمگران روى خواهد داد.
این حکومت جهانى، ریشه‏ها و مبانى خاص خود را دارد که تمایز و ویژگى خاصى به آن بخشیده است. در رابطه با مبانى این ((حکومت صالحان))، مى‏توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. امامت و بایستگى حکومت امام معصوم؛ مبناى اصلى اندیشه ((مهدویت)) و ((تشکیل حکومت جهانى عدل))، ضرورت وجود امام در جامعه و لزوم تشکیل حکومت از سوى او براى هدایت، راهنمایى، برنامه‏ریزى و نظام دهى جامعه دینى است. لذا امام شؤونى دارد که از جمله آنها، پیشوایى و رهبرى جامعه است. امامت - که همان پیشوایى و جلودارى است - طرح سیاسى شیعه براى اداره جامعه است.

در نگاه شیعه، آدمى همان گونه که مضطرّ به ((وحى)) است، مضطرّ به ((امام معصوم)) نیز هست. ... اگر اهداف حکومت را هدایت انسان در تمامى ابعاد وهم، حس، فکر، عقل، قلب و روح او بدانیم؛ آن وقت باید به کسى روى بیاوریم که به همه اینها آگاه است و از تمامى کشش‏ها و جاذبه‏ها آزاد است و ترکیب آگاهى و آزادى، همان عصمتى است که در فرهنگ سیاسى شیعه (امامت معصوم) مطرح است....(39)
2. غایت و پایان تاریخ (فلسفه تاریخ)، حاکمیت صالحان است؛ این وعده حتمى خداوند به انسان‏ها - به خصوص مستضعفان، ستمدیدگان و نیک کرداران - است. این حاکمیت به دست پر توان حضرت ولى عصر(عج) تحقّق خواهد یافت. گفتنى است که تشکیل حکومت عدل جهانى، از ویژگى‏هاى امام زمان است و چنین کارى را هیچ پیامبر و یا امام دیگرى انجام نداده است.

از برخى آیات قرآن و روایات استفاده مى‏شود که بالاخره زمانى خواهد رسید که یک حکومت عدل الهى، بر جهان گسترده مى‏شود. در روایات صاحب این حکومت، مهدى موعود(عج) معرفى شده است؛ چنان که قرآن مى‏فرماید: ((اِنَّ الارض یرثها عبادى الصالحون))(40) و ((نرید ان نمن على الّذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمّة و نجعلهم الوارثین))(41).
3. ضرورت تشکیل حکومت جهانى؛ وضعیت و نماى کلى جهان، نشانگر این است که خطر جنگ، فقر، نابرابرى، پرخاشگرى، سود جویى، ظلم و فساد و انحراف فراگیر، به شدّت آن را تهدید مى‏کند و واحدهاى مستقل سیاسى و بازیگران اصلى عرصه بین الملل، هر یک اقدامات خطر آفرین و بحران زا از خود بروز مى‏دهند. این اضطراب و التهاب و نیاز انسان‏ها به صلح و امنیت - به خصوص در جوامع اسلامى - زیربناى تشکیل حکومت جهانى اسلام، به رهبرى مهدى موعود(عج) است.

((حالت کنونى جامعه اسلامى - که با ترس و التهاب به سر مى‏برد - کانون اساسى فکرى است براى تشکیل حکومت واحد جهانى و مایه از بین رفتن هر نوع اختلاف و... و زایل شدن اسباب جنگ‏هاى خانمان سوز و در سایه چنین حکومتى است که جهان بشریت، به سعادت و عزّت مى‏رسد و مردم جهان از نعمت‏هاى الهى و موهبت‏هاى طبیعى، به طور مساوى استفاده مى‏کنند)).(42)
4. سرشت و گوهر واحد انسان‏ها؛ از آن جایى که انسان‏ها همه، داراى فطرت و سرشت واحد بوده و داراى یک مبدأ و منشأ یگانه هستند؛ بنابراین نمى‏توانند همواره جدا از هم و دشمن یکدیگر باشند و به جنگ و ستیزه جویى علیه هم بپردازند. این سرشت واحد، خود مى‏تواند مبنا و ریشه اساسى براى تشکیل یک حکومت واحد جهانى باشد. صاحب اصلى این حکومت نیز باید کسى باشد که به درستى و بدون سودجویى شخصى، بتواند انسان‏ها را به هم نزدیک سازد و از اختلاف، تفرقه، تشتّت و جدال نجات‏شان دهد. پس جهانى شدن حکومت حضرت مهدى، با سرشت و فطرت مردم متناسب و منطبق است و چیزى بر خلاف خواسته و علاقه آنان نمى‏باشد.
5. رشد و تعالى انسان‏ها؛ انسان‏ها، همواره در جهت رشد و تعالى خویش تلاش مى‏کنند و در صدد کمال یافتن و بالندگى افکار و اندیشه‏هاى خویش هستند؛ منتها کمال و رشد واقعى تحقّق نخواهد یافت؛ جز با تشکیل یک حکومت آسمانى و ظهور ((انسان کامل)) و ((هادى بشر)) که بتواند با مدد جستن از غیب و قدرت ملکوتى، به حرکت و تلاش انسان‏ها جهت دهد و زمینه‏هاى رشد، بالندگى، تکامل و تعالى آنان را فراهم سازد. این مبنا و عامل، مى‏تواند یکى از پایه‏هاى اساسى تشکیل حکومت جهانى مهدى موعود(عج) تلقى گردد.
6. ضرورت عدالت و قسط فراگیر؛ در آرا و افکار همه انسان‏ها - به خصوص دانشمندان و متفکّران - عدالت و قسط، جایگاه مهم و اساسى دارد و آنان همواره درصدد یافتن راه کارهایى براى دست یافتن به این نیاز و آرزوى اصیل آدمى بوده‏اند؛

اما تا کنون این امر، به وقوع نپیوسته و انسان‏ها همواره از بى عدالتى و ظلم و ستم در رنج و سختى بوده‏اند و 80% امکانات مادى و دنیایى در اختیار 20% افراد غنى و ثروتمند بوده است. این مبنا، بایستگى حکومت عدل جهانى را به خوبى اثبات و روشن مى‏کند و بر درستى و صحّت مدعاى شیعیان، صحّه مى‏گذارد. پس بر این مبنا با تشکیل دولت کریمه مهدوى، تمامى چیزها، براى همه انسان‏ها خواهد بود.
7. دین محورى یا انسان محورى؛ بر اساس این مبنا، اگر ما دین و آیین درست الهى را اساس و ریشه اعمال و افکار خود بدانیم؛ به این نتیجه خواهیم رسید که تنها راه برترى یکتا پرستى و دین دارى در جهان، تشکیل یک حکومت واحد جهانى دینى است که عمده‏ترین برنامه و راهبرد آن، فراگیر ساختن آیین الهى بر روى زمین و از بین بردن ادیان و مکاتب ساختگى و منحرف شده بشر است. در این صورت انسان، فعالیت‏ها و استراتژى‏هاى خود را بر اساس دین محورى تنظیم خواهد کرد.
با توجّه به این مبانى و ریشه‏ها، به خوبى مى‏توان اهداف و آرمان‏هاى ((حکومت جهانى مهدى(عج))) را ترسیم نمود و با استفاده از آیات و روایات، به خواسته‏ها و ایده‏هاى مصلح آسمانى پى برد.

3- اهداف حکومت جهانى مهدى(عج)
مهم‏ترین و اصلى‏ترین اهداف و خواسته‏هاى حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) - که عمدتاً با اهداف جهانى شدن و جهانى سازى فرق دارد - عبارت است از:
1. رساندن جامعه بشرى به کمال مطلوب و رشد و بالندگى؛
2. برقرارى عدالت اجتماعى و گسترش قسط و عدل در سراسر گیتى؛
3. اداره و ساماندهى نظام جهان بر اساس ایمان به خدا و احکام دین اسلام؛
4. تثبیت و گسترش صلح و امنیت جهانى و از بین بردن جنگ‏ها، ستیزه جویى‏ها، کینه‏ها، زیاده خواهى‏ها و خود پرستى‏ها؛
5. نجات دنیا و مردم، از چنگال ستمکاران، جبّاران و مفسدان و اهتزاز پرچم یکتاپرستى و دین خواهى در پهنه زمین خاکى؛
6. زنده و احیا کردن آیین توحیدى و تعمیق برابرى و مساوات اسلامى؛
7. تأسیس حکومت جهانى اسلام و تشکیل دولت کریمه؛
8. بسط و گسترش دین اسلام و غلبه آن بر کلیه ادیان باطل و منحرف (لیظهره على الدین کلّه)؛
9. به کمال نهایى رساندن علم و دانش بشرى و رشد و شکوفایى اندیشه‏ها و افکار انسان‏ها؛
10. تصحیح امور و کارهاى زندگى بشرى و استفاده صحیح از امکانات و منابع مادى و معنوى جهان؛
11. از بین بردن امتیازات و تبعیضات نژادى و طبقه‏اى (جهان براى همه جهانیان).

4- ویژگى‏ها و برنامه‏هاى حکومت جهانى قائم (علیه‏السّلام)
هر حکومتى که داعیه دار هدایت و رهبرى جهان است، باید برنامه‏ها و راه کارهاى متناسب با این ادعا را ارائه و میزان پایبندى و التزام خود را به آنها نشان دهد. یکى از مشکلات اساسى ((جهانى‏شدن)) این است که هیچ اعتماد و اطمینانى به برنامه‏ها و راه کارهاى ارائه شده در آن وجود ندارد و سازمان ملل و کارگزاران نظام جهانى و سایر نهادهاى بین‏المللى نیز، نشان داده‏اند که لیاقت و توان اجراى این برنامه‏ها را ندارند و دولت‏ها و شرکت‏هاى چند ملیتى نیز تنها درصدد بهره‏بردارى و کسب سود و منفعت بیشتر از این پدیده هستند.

اما برنامه‏ها و راه کارهاى ارائه شده در ((حکومت عدل اسلامى)) ضمانت اجرایى قوى دارد و رهبر آن، ((مدیرى صالح، عادل، آگاه، شجاع و دانشمند)) است. تمامى برنامه‏هاى او در جهت تأمین سعادت و بهروزى مردم و جلب رضایت و خشنودى آنان مى‏باشد. پاره‏اى از ویژگى‏هاى این حکومت جهانى، عبارت است از:

1. تشکیل حکومت فراگیر جهانى‏
حکومت و دولت حضرت مهدى(عج)، فراگیر و جهانى خواهد بود و قدرت و سلطه او از شرق تا غرب دنیا را فرا خواهد گرفت؛ چنان که محدث نورى مى‏نویسد: ((از صفات و ویژگى‏هاى مهدى(عج)، فرا گرفتن سلطنت آن حضرت تمام روى زمین را از شرق تا غرب، برّ و بحر، معموره و خراب و کوه و دشت است. نماند جایى که حکمش جارى و امرش نافذ شود و اخبار در این معنا متواتر است)).

آرى مهم‏ترین ویژگى حکومت جهانى حضرت مهدى، قرار گرفتن جهان تحت یک مدیریت واحد و کارآمد است؛ به طورى که خود رأیى‏ها، مقام پرستى‏ها و خود محورى‏ها از بین خواهد رفت و همه بر اطاعت از یک حاکم مقتدر جهانى، اتفاق خواهند داشت. با توجه به بعضى از روایات، به دست مى‏آید که جهان در آن زمان به 313 بخش تقسیم شده و آن حضرت، 313 تن از یاران نزدیک خود را بر آنها حاکم خواهد ساخت.


1 . رسول اکرم (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) فرمود: ((و یبلغ سلطانه المشرق و المغرب(43)؛ دولت و سلطنت مهدى(عج) همه شرق و غرب جهان را در بر مى‏گیرد)).
2 . ((ولایکون ملک‏الاّللاسلام؛(44) در آن روز حکومتى جز حکومت اسلامى نخواهد بود.))
3 . امیر مؤمنان (علیه‏السّلام) فرمود: ((حضرت مهدى(عج) شرق و غرب جهان را تحت سیطره خود درآورد... شرّ از جهان رخت بر بندد و تنها خیر باقى بماند))(45).
4 . امام باقر (علیه‏السّلام): ((حضرت قائم (علیه‏السّلام) 309 سال حکومت مى‏کند؛ چنان که اصحاب کهف مدت 309 سال در غار ماندند؛ زمین را پر از عدالت مى‏کند، آن چنان که پر از جور و ستم شده باشد. خداوند شرق و غرب جهان را براى او فتح مى‏کند.))(46)
5 . ((هنگامى که قائم(عج) قیام کند، براى هر کشورى از کشورهاى جهان فرمان‏روایى بر مى‏گزیند...)).(47)
6 . امام سجاد (علیه‏السّلام): ((وقتى که قائم قیام مى‏کند، خداوند آفت را از شیعیان دور مى‏کند وقلب آنان را همچون قطعات آهن، محکم و نیروى هر مرد به اندازه چهل مرد مى‏سازد. آنان حکومت و ریاست تمامى مردم جهان را به دست خواهند گرفت)).(48)
7 . ((حضرت مهدى (علیه‏السّلام) یارانش را در همه سرزمین‏ها پراکنده مى‏کند و به آنها دستور مى‏دهد که عدل و احسان را شیوه خود سازند و آنان را فرمانروایان کشورهاى جهان مى‏گرداند و به ایشان فرمان مى‏دهد که شهرها را آباد سازند))(49).

2. دین و آیین واحد جهانى‏
در حکومت جهانى واحد، دین برتر و آیین پذیرفته شده مردم، اسلام خواهد بود و این نشان مى‏دهد که برنامه حضرت مهدى(عج) جهان شمول و فراگیر بوده و مردم با رغبت و علاقه دین اسلام را اختیار خواهند کرد و نجات و سعادت خود را در پیروى از آن خواهند دانست. در نتیجه فضایل اخلاقى و مکارم انسانى، در جوامع حاکم شده و فساد، الحاد و بى‏دینى از بین خواهد رفت.
1 . رسول‏اکرم (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) مى‏فرماید: ((تاهرکجاکه تاریکى شب وارد شود، این‏آیین مقدّس نفوذ خواهد کرد))(50).
2 . امام حسن مجتبى (علیه‏السّلام)، درباره از بین رفتن کفر و بى دینى از جهان و پذیرش آیین واحد از سوى مردمان مى‏فرماید: ((خداوند در آخر الزمان و دوران شدت روزگار و عصر جهل مردم، مردى را برانگیزد و او را با فرشتگان خود، یارى دهد... و او را بر تمام زمین چیره فرماید تا این که [مردم‏] از روى میل و یا از روى اکراه، دین را بپذیرند. او زمین را از عدل و داد و نور و برهان پر کند.

شرق و غرب زمین از آیین او پیروى کنند. تا آن که کافرى نماند، مگر این که ایمان آورد و گناه کار و فاسدى نماند، مگر این که نیکو کار شود. در حکومت او، درندگان با هم صلح مى‏کنند...)).(51) پس از ویژگى‏هاى برجسته این جامعه جهانى، این است که همگان در آن یکتاپرست اند و خدا را به یگانگى مى‏پرستند و شریکى براى او قرار نمى‏دهند و از گناهان و مفاسد دورى مى‏جویند.
3 . امیر مؤمنان (علیه‏السّلام): ((هیچ آبادى اى نخواهد ماند، مگر آن که در آن جا هر صبح و شام، به یکتایى خدا، شهادت داده خواهد شد)).(52)
4 . امام باقر (علیه‏السّلام): ((هیچ یهودى و مسیحى و هیچ پرستش کننده غیر خدایى باقى نمى‏ماند، مگر این که به او ایمان مى‏آورد و او را تصدیق مى‏کند))(53). این روایات، به خوبى نشان مى‏دهد که ایده مذهب واحد جهانى، در زمان ظهور، به واقعیت خواهد پیوست و این بشارت و مژدّه الهى محقّق خواهد شد.

3. عدالت فرا گیر جهانى‏
((عدالت)) - عدالت اقتصادى، قضایى، اخلاقى و سیاسى - یکى از آرمان‏ها، خواست‏ها و آرزوهایى است که بنى آدم در طول تاریخ، به‏آن توجه داشته ودرتمامى عرصه‏هاى زندگى اجتماعى خود، به‏آن نیازمند بوده است. این نیاز دائمى انسان تنها در ((حکومت جهانى مهدوى(عج))) برآورده خواهد شد و ((عدالت)) تنها با آمدن ((منجى موعود))، تحقّق خواهد یافت و عدل و قسط و مساوات، نماد اصلى حکومت او خواهد بود.


1 . پیامبر (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) در باره اوضاع زمین پس از ظهور حضرت ولى عصر(عج) در روایت مشهورى مى‏فرماید: ((فَیَمْلَأُ اْلأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً))؛ ((پس زمین را از عدل و داد لبریز مى‏کند، پس از آن که از ستم و بیداد لبریز شده است))(54).
2 . پیامبر (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم): ((یَسَعُهُمْ عَدْلُهُ))؛ ((عدالتش فراگیر شود))(55).
3 . امام صادق (علیه‏السّلام): ((به خدا سوگند! عدالت او (مهدى (علیه‏السّلام))، در خانه هایشان وارد مى‏شود؛ همچنان که گرما و سرما وارد مى‏گردد))(56).
4 . ((چون مهدى(عج) قیام کند، مال را به طور مساوى تقسیم مى‏کند و عدالت را در میان رعیت اجرا مى‏کند. هرکس از او اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است))(57).
5 . امام رضا (علیه‏السّلام): ((هرگاه [قائم اهل بیت‏] خروج کند، زمین به نور پروردگارش روشن مى‏شود و ترازوى عدالت میان مردم برقرار مى‏گردد. پس کسى به کسى ستم نخواهد کرد))(58).

4. امنیت و صلح جهانى‏
امنیت و صلح واقعى و آرامش - که گوهر نایاب زندگى انسان‏ها است - از ویژگى‏هاى جهانى و فراگیر امام زمان(عج) است. در آن عصر، خوف‏ها زایل مى‏شود و جان و مال و آبروى اشخاص در امان قرار مى‏گیرد و در سراسر جهان امنیت عمومى حاکم مى‏شود و اختناق، استبداد، استکبار و استضعاف - که همه از آثار حکومت‏هاى غیر الهى است - از جهان ریشه کن مى‏گردد و حکومت‏هاى طاغوتیان - به هر شکل و هر عنوان - برچیده مى‏شود. از اخبار روایات استفاده مى‏شود که:
1 . ((به واسطه حضرت ولى عصر(عج) راه‏ها آن قدر امن مى‏شود که شخصى - حتى ضعیف‏ترین مردم - از مشرق به مغرب سفر مى‏کند، از احدى به او آزار و اذیت نمى‏رسد))(59).
2 . امیر مؤمنان درباره رفع کینه‏ها و دشمنى‏ها از جهان مى‏فرماید: ((اگر قائم ما قیام کند، آسمان باران خود را فرو مى‏ریزد و زمین نباتات خود را بیرون مى‏افکند و کینه‏ها و ناراحتى‏ها، از دل بندگان خدا، زایل مى‏گردد))(60).
3 . و نیز فرمود: ((هرگاه قائم ما قیام کند، کینه توزى از دل‏هاى همه مردم، رخت برمى بندد و چهار پایان رام مى‏گردند تا آن جا که زنى از عراق تا شام، مسیر را مى‏پیماید، در حالى که هیچ درنده‏اى او را نمى‏آزارد...)).(61)
4 . امام باقر (علیه‏السّلام): ((مهدى آن چنان رفع ستم از ستمدیدگان مى‏کند که اگر حق شخصى، زیر دندان کسى باشد، آن را باز مى‏ستاند و به صاحب حق بر مى‏گرداند))(62).

5. ملت واحد جهانى‏
ایجاد همبستگى و یکپارچگى در میان انسان‏ها و نزدیک کردن دیدگاه‏ها، افکار و آمال آنها به یکدیگر، خواسته و آرزوى دست نیافتنى در وضعیت کنونى جهان است. اما با ظهور مصلح کل و بالا رفتن بینش و آگاهى مردم و از بین رفتن منیت‏ها و خودخواهى‏ها، همبستگى و اتحاد شگرفى در میان انسان‏ها به وجود خواهد آمد. وقتى که امت واحد جهانى، شکل بگیرد، تمامى اختلاف‏ها، کینه‏ها، ستیزه جویى‏ها، تجاوزها و... از بین خواهد رفت و همگان یکدل و یکرنگ، اطاعت از آن حضرت را پیشه خود خواهند ساخت.


1. امام‏باقر (علیه‏السّلام): ((تمام جهان، ملت واحد مى‏شوند و آن ملت اسلام است وهرچه معبود غیرخدا در زمین باشد، به آتش فرود آینده ازآسمان، خواهد سوخت))(63).
2 . ((به هنگام خروج حضرت مهدى(عج)، خطاب و نداى عامى به همه مردم جهان مى‏شود و آنها به اطاعت از او فرا خوانده مى‏شوند.))

6. پیشرفت و رفاه جهانى‏
در دولت کریمه مهدى موعود(عج)، وضع اقتصاد و معیشت عمومى، خیلى خوب خواهد شد و اوضاع اقتصادى و مالى مردم، سامان خواهد یافت. در آن عصر، نعمت‏هاى الهى افزون، آب‏ها مهار، زمین‏ها حاصل‏خیز و معادن ظاهر خواهد شد. هیچ فقیرى باقى نخواهد ماند تا از بیت‏المال، کمک مالى دریافت کند. رونق و شکوفایى اقتصادى، باعث خواهد شد که همگان از برکات و آثار دولت او، برخوردار شوند و چهره کریه فقر، نابرابرى، فساد مالى و... از جهان رخت برخواهد بست.
1 . پیامبر (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم): ((خداوند به وسیله مهدى، از امت رفع گرفتارى مى‏کند)).(64)
2 . ((امت من در دوران مهدى، چنان متنعم شود که بسان آن، بهره ورى را ندیده باشد. آسمان پیوسته باران (رحمت) خود را بر ایشان فرو مى‏فرستد و زمین روییدنى‏هاى خود را بیرون مى‏ریزد. ثروت در آن روز بر روى هم انباشته مى‏شود.[وقتى‏] مردى برپاخیزد و بگوید: اى مهدى! بر من عطانما؛ گوید: بگیر))(65).
3 . امام باقر (علیه‏السّلام): ((مهدى(عج)، اموال را میان مردم چنان به مساوات تقسیم مى‏کند که دیگر محتاجى دیده نمى‏شود تا به او زکات دهند)).(66)
4 . و نیز فرمود: ((آن چنان میان مردم، مساوات برقرار مى‏سازد که حتى نیازمند به زکات را هرگز نخواهى دید)).(67)
5 . ((امّت اسلامى در عهد او آن چنان از فراخى معیشت برخوردار مى‏شود که هرگز نظیر چنین نعمت و آسایشى دیده نشده است))(68).

7. کمال علم و عقل‏
یکى دیگر از آرمان‏هاى بشرى، رسیدن به قله‏هاى کمال علم و عقل است که این مهم - جز در حکومت مهدوى - تحقق نخواهد یافت. دانش و علم بشرى، به حدّ نهایى و کامل خود خواهد رسید و دریچه‏هاى حکمت و دانش‏ها به روى بشر گشوده خواهد شد. عالم اندیشمند سید جعفر کشفى مى‏نویسد: ((بدان که زمان ظهور دولت آن جناب - که زمان ظاهر شدن دولت ثانیه حق است - زمان ظهور و غلبه عقل است از روى باطنىِ آن که مقام ولایت است و به منزله روح است از براى روح ظاهرى که آن مقام نبوّت است)).(69)


در آن عصر هیچ نکته مجهول و غیر قابل حلّى باقى نخواهد ماند و سطح آگاهى و علم و اندیشه مردم بالا رفته، قدرت عقل و خرد ورزى آنان فزونى خواهد یافت. اختراعات، اکتشافات، ارتباطات و فن آورى به نهایت کمال خود خواهد رسید و مردم آن عصر، در بهترین و دلپسندترین برهه از زمان، زندگى خواهند کرد.
1 . امام باقر (علیه‏السّلام): ((هنگامى که قائم(عج) قیام مى‏کند، دستش را بر سر بندگان مى‏گذارد و بدین وسیله، عقل‏هاى آنان را جمع و افکار آنها را کامل مى‏کند.))(70)
2 . حضرت على (علیه‏السّلام) به نقل از پیامبر (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) مى‏فرماید: ((خداى عزّ و جل به وسیله او (قائم) زمین را از نور آکنده مى‏کند، پس از تاریکى‏آن و از داد پر مى‏کند پس از ستم آن وازدانش مالامال مى‏کند، پس از جهل آن)).(71)
3 . امام باقر (علیه‏السّلام): ((در زمان آن حضرت، حکمت و دانش، بدیشان ارزانى مى‏شود تا جایى که زنان در خانه خود، به کتاب خدا و سنت پیامبر حکم کنند)).(72)
4 . امام صادق (علیه‏السّلام): ((علم و دانش 27 حرف است. تمام آنچه پیامبران الهى آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز دو حرف را نشناخته‏اند. اما هنگامى که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار مى‏سازد و در میان مردم منتشر مى‏کند و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه مى‏کند تا 27 حرف کامل و منتشر شود(73))).

8. نوسازى و احیاگرى‏
یکى از نظریات قابل توجه در ((علوم سیاسى))، توسعه و نوسازى است. این دیدگاه در صدد ارائه راه‏کارهاى توسعه و پیشرفت در کشورهاى عقب مانده و جهان سوّمى است که تا به حال نتایج و آثار قابل توجهى نداشته است. یکى از برنامه‏ها و راه‏کارهاى مهم حکومت جهانى مهدى(عج)، احیاگرى، نوسازى و دگرگونى در بسیارى از امور اقتصادى، فرهنگى و سیاسى جهان است.
1 . امام صادق (علیه‏السّلام): ((إذا خَرَجَ (القائم) یقوم بأمرٍ جدید و کتاب جدید و سنّة جدیدة و قضاء جدید...))؛ ((هنگامى که قائم خروج کند، امر تازه، کتاب تازه، روشى تازه و داورى تازه با خود مى‏آورد...)).(74)
کتاب تازه به معناى آوردن قرآنى دیگر نیست؛ بلکه آن حضرت اهداف و برنامه‏هاى اصیل قرآن را پیاده خواهد کرد و تفسیر واقعى آیات آن را بیان خواهد نمود.
2 . امام‏صادق (علیه‏السّلام) درپاسخ یکى از یارانش در باره سیره مهدى(عج) مى‏فرماید: ((همان کارى که رسول خدا (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) انجام داد، انجام مى‏دهد. برنامه‏هاى [نادرست‏] پیشین را از بین مى‏برد؛ همان‏گونه‏که رسول‏خدا، امر جاهلیت را از بین برد و اسلام را نوسازى مى‏کند)).
3 . ((به خدا سوگند! گویى او را در میان رکن و مقام با چشم خود مى‏بینم که از مردم براى امرى تازه، کتابى تازه و حکومت آسمانى تازه، بیعت مى‏گیرد))(75).

9. رضایت و خشنودى جهانى‏
یکى از ویژگى‏هاى مهم حکومت مهدوى، تأمین خشنودى و رضایت همه ساکنان زمین و آسمان است. از آن جایى که دولت او، دولت عدالت گستر، فقیر ستیز، دانش گستر، رفاه آور، ظلم ستیز و مردم دوست است، همگان از آن راضى خواهند بود و در آرامش و شادى زندگى خواهند کرد. در روایات آمده است:
1 . ((زمین را پر از عدالت مى‏کند، آن چنان که پر از ستم شده است. در خلافت او اهل آسمان و زمین، حتى پرندگان آسمان خشنود مى‏شوند)).(76)
2 . ((اهل آسمان و ساکنان آن براى ظهور او خوشحال مى‏شوند؛ او زمین را پر از عدالت مى‏کند، آن سان که پر از جور و ستم شده باشد)).(77)
3 . رسول خدا (صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم): ((شما را به مهدى، مردى از قریش بشارت مى‏دهم که ساکنان آسمان و زمین را از خلافت و فرمانروایى او خشنودند)).(78)
4 . ((ساکنان زمین وآسمان به او عشق مى‏ورزند)).(79)


پی نوشت:

36) بحارالأنوار، ج 51، ص 81.
37) پگاه حوزه، شماره 61، ص‏13
38) صحیفه نور، ج 11، ص 154.
39) مسعود پورسید آقایى، مبانى اعتقادى مهدویت(1)، فصلنامه انتظار، شماره 1، ص 58 و 59.
40) انبیاء(21)، آیه 105.
41) قصص(28)، آیه 5.
42) جعفر سبحانى، مبانى حکومت اسلامى، انتشارات توحید، ص 370.
43) کشف الغمه، ج 3، ص‏297 (از امام باقر (علیه‏السّلام)، کمال الدین، ج 1، ص‏331).
44) الملاحم و الفتن، ص 66.
45) منتخب الأثر، ص 474.
46) غیبت شیخ طوسى، ص 283؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 291.
47) بحارالأنوار، ج 52، ص 365 ؛ غیبت نعمانى، ص 72.
48) همان، ج 52، ص 327.
49) الامام‏المهدى، ص 271.
50) منتخب الأثر، ص‏160.
51) بحارالأنوار، ج 52، ص 280.
52) مجمع البیان، ذیل آیه 9 سوره صف؛ بحارالأنوار، ج 51، ص 60 .
53) منتخب‏الأثر، ص 436 .
54) همان، ج 36، ص 316؛ کمال‏الدین، ج 1، ص 257.
55) همان، ج 51، ص 75.
56) بحارالأنوار، ج 52، ص 362.
57) غیبت نعمانى، ص‏124 ؛ بحارالأنوار، ج 51، ص 29 ؛ منتخب‏الأثر، ص 310.
58) بحارالأنوار، ج 52، ص 321؛ کمال‏الدین، ج 3، ص 372.
59) منتخب‏الأثر، 308 (امامت و مهدویت، بخش آخر، ص 43).
60) بحارالأنوار، ج 52، ص 316.
61) همان، ج 10، ص 104.
62) منتخب‏الأثر، ص 308 .
63) منتخب‏الأثر، ص 436.
64) بحارالأنوار، ج 51، ص 75 ؛ غیبت شیخ طوسى، ص 114.
65) عقدالدرر، ص 170.
66) بحارالأنوار، ج 51، ص 84.
67) اعلام‏الورى طبرسى، ص 432.
68) بحارالأنوار، ج 51، ص 104 ؛ منتخب‏الأثر، ص 473.
69) تحفةالملوک، ج 1، ص 78.
70) منتخب الأثر، ص 483 ؛ اصول کافى، ج 1، ص 19 ؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 328.
71) بحارالأنوار، ج 36، ص 253.
72) همان، ج 52، ص 352 ؛ غیبت‏نعمانى، ص 239.
73) موسوعة احادیث المهدى، ج 4، ص 53.
74) اثبات‏الهداة، ج 7، ص 83 ؛ غیبت‏نعمانى، ص‏253.
75) بحارالأنوار، ج 52، ص ‏95 .
76) لوائح‏الأنوار، ج 2، ص‏70.
77) غیبت شیخ طوسى، ص 116.
78) اثبات الهداة، ج 3، ص 524 .
79) بحارالأنوار، ج 51، ص 104.


رحیم کارگر

ماهنامه انتظار موعود - شماره 6

ادامه دارد/


 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:26 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعاى روز چهاردهم ماه مبارك رمضان


دعاى روز چهاردهم ماه مبارك رمضان

 
 
   

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِكَ یا عزّ المسْلمین.

خدایا مؤاخذه نكن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات اى عزت دهنده مسلمانان.ram-0702-c[1].jpg

 

رضايت يار

 

شرح دعاي روز چهاردهم ماه مبارک رمضان
    “اللهم لا تواخذني فيه بالعثرات و اقلني فيه من الخطايا و الهفوات و لاتجعلني فيه غرضا للبلايا و الافات بعزتک يا عز المسلمين” “خدايا در اين روز مرا به لغزشهايم مواخذه مفرما و عذر خبط و خطاهايم را بپذير و مرا هدف تير بلا و آفتهاي عالم قرار مده به حق عزت و جلالت اي عزت بخش اهل اسلام”
    (1) اللهم لاتواخذني فيه بالعثرات “خدايا در اين روز مرا به لغزشهايم مواخذه مفرما”
    مواخذه انسان بر اساس توانايي
    هر انساني که پا به عرصه دنيا مي گذارد و در مدت عمر معيني در آن زندگي مي کند بايد در تمام مراحل آن از قوانين و دستورات الهي پيروي نمايد چرا که در غير اين صورت مورد مواخذه و محاسبه الهي قرار مي گيرد؛ “وان تبدوا ما في انفسکم او تغفوه يحاسبکم به الله”(1) يعني “و اگر شما (از غرضهاي خير و شر) در دل داريد (به طوري که) آشکار و يا مخفي کنيد همه را خداوند در محاسبه شما خواهد آورد” و آن به گونه اي است که هر کس در حد توانايي که دارد مسئول اعمال خويش مي باشد و بيش از آن بر او تکليفي نخواهد بود؛ “لا يکلف الله نفسا الا وسعها”(2) يعني “خداوند هيچ کس را تکليف نکند مگر به قدر توانايي او” چرا که “يريد الله ان يخفف عنکم و خلق الانسان ضعيفا”(3) يعني “خداوند مي خواهد کار را بر شما آسان کند که انسان ضعيف خلق شده است.” ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم به خاطر لغزشهايي که در طول عمر خويش داريم ما را مواخذه ننمايد؛ “ربنا لا تواخذنا نسينا او اخطانا”(4) يعني “خدايا ما را بر آنچه که به فراموشي يا به خطا (انجام داده ايم) مواخذه مکن”
    (2) و اقلني فيه من الخايا و الهفوات “و در اين روز عذر خبط و خطاهايم را بپذير”
    يا سريع الرضا
    خداوند “عزوجل” بهترين عذر پذيرنده هاست که از بندگان خويش زود، راضي مي گردد به طوري که او به “سريع الرضا”(5) يعني “زود راضي مي گردد” معروف است و در قرآن بندگان خويش را به سوي رحمت و مغفرت خويش فرا مي خواند “و سارعوا الي مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض”(6) يعني “و به سوي غفران و آمرزش الهي وباغي (بهشتي) که عرض آن آسمان و زمين را فرا گرفته است سرعت بورزيد” بدون آنکه نيازي به بندگان خويش داشته باشد “الله الصمد”(7) يعني “خداوند بي نياز است” و اين در حالي است که ما غير از او کسي را نداريم “الهي و ربي من لي غيرک”(8) يعني “اي خدا و پروردگار من چه کسي غير از تو براي من مي باشد” و غير از او چه کسي مي تواند عذر ما را پذيرفته وگناهان ما را بيامرزد “و من يغفر الذنوب الا الله”(9) يعني “و چه کسي غير خداوند (مي تواند) گناهان را بيامرزد” پس ما نيز در اين روز به درگاه الهي پناه برده و از او مي خواهيم که عذر ما را به خاطر خطاهايي که انجام داده ايم بپذيرد و از گناهان ما درگذرد.
    (3) و لا تجعلني فيه غرضا للبلايا و الافات بعزتک يا عز المسلمين “و در اين روز مرا هدف تير بلا و آفتهاي عالم قرار مده به حق عزت و جلالت اي عزت بخش اهل اسلام”
    ظلم نفس
    براي انسان در هر لحظه از زمان ممکن است براثر خطاها و گناهاني که انجام داده است اتفاقاتي رخ دهد که خود او از آن آگاهي ندارد و کسي که گناه و معصيت الهي را انجام مي دهد مستحق عقوبت الهي مي گردد که اين امر انسان را ملزم مي دارد در صورتي که از روي جهالت خطا و گناهاني از او سر زد به سرعت از آن خطا و گناه توبه نموده و از درگاه الهي آمرزش طلب نمايد تا اينکه خداوند بلاها و آفتهايي که در انتظار او مي باشد را از او دفع نمايد چنانچه خداوند در قرآن مي فرمايد: “ما اصابک من حسنه فمن الله و ما اصابک من سيئه فمن نفسک”(10) يعني “آنچه که از روي خير و نيکي بر تو مي رسد از طرف خداوند است و آنچه که از بدي بر تو مي رسد از طرف خود توست” و در دعاي کميل نيز چنين مي خوانيم: “ظلمت نفسي”(11) يعني “به خودم ظلم نمودم”، پس در اين روز از خداوند که جميع عزتها نزد اوست مي خواهيم که ما را از آفتها و بلاهاي دنيوي و اخروي که به خاطر گناهان ما مي باشد محفوظ بدارد.
    ان شاءالله که تابع باشيم.

  بانک ملی*


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:24 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان

 

دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان

 

 

دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان

 

 اَللّهُمَّ لا تُؤ اخِذْنى فیهِ بِالْعَثَراتِ وَاَقِلْنى فیهِ

خدایا مگیر مرا در این ماه به لغزشها و بازم دار در آن

مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ وَلا تَجْعَلْنى فیهِ غَرَضاً لِلْبَلایا وَالاْفاتِ

از خطاها و لغزشها و قرارم مده در این روز هدف بلاها و آفات

بِعِزَّتِکَ یا عِزَّ الْمُسْلِمینَ

به عزتت اى عزت بخش مسلمانان

برنانیوز*


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:23 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعاى روز پانزدهم ماه مبارك رمضان

 

دعاى روز پانزدهم ماه مبارك رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِكَ یا أمانَ الخائِفین.

خدایا روزى كن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینه‌ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناكان Kaaba-0715-c[1].jpg

پارسايي و فروتني
شرح دعاي روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

    “

اللهم ارزقني فيه طاعه الخاشعين و اشرح فيه صدري بانابه المخبتين بامانک يا امان الخائفين”
    “خدايا در اين روز طاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصيب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشي خود اي ايمني دلهاي ترسان”
    1- اللهم ارزقني فيه طاعه الخاشعين “خدايا در اين روز اطاعت بندگان خاشع وخاضع خود را نصيب من گردان”
    خضوع و خشوع در پيشگاه خداوند
    براي آنکه بدانيم خاشعين چه کساني هستند بهتر است اول در مورد متکبرين صحبت به ميان آوريم چرا که خضوع و خشوع به طور کامل با تکبر و غرور تضاد دارد، به طوري که هر آنچه که در صفات متکبرين وجود دارد ضد آن در خاشعين موجود مي باشد. براي روشن شدن اين موضوع اشاره مي کنيم به قسمتي از سخنان گهربار امير مومنان حضرت علي عليه السلام که در مورد متکبران اينگونه فرمودند: “آگاه باشيد! زنهار! زنهار! از پيروي و فرمانبري سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود مي نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند مي پندارند و کارهاي نادرست را به خدا نسبت مي دهند و نعمتهاي گسترده خدا را انکار مي کنند، تا با خواسته هاي پروردگار مبارزه کنند و نعمتهاي او را ناديده انگارند، آنان شالوده تعصب جاهلي و ستونهاي فتنه و شمشيرهاي تفاخر جاهليت هستند”(1) و در قسمتي ديگر نيز فرمودند: “کبر و خودپسندي چيزي است که قلبهاي متکبران را همانند کرده، تا قرنها به تضاد و خونريزي گذراندند و سينه ها از کينه ها تنگي گرفت”(2) که با توجه به اين تذکرات مقدس از زبان امير مومنان حضرت علي عليه السلام در مي يابيم که خضوع و خشوع همانند ظرفي است که انسان به وسيله آن به جمع آوري رضا و خشنودي خداوند مي پردازد و تکبر چون ظرفي است تو خالي که هيچ چيزي در آن جز غرور و تکبر جاي نمي گيرد و اين خضوع و خشوع است که انسان را به خداي خويش نزديک مي سازد زيرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالميان، خود را ذليل و خوار نشان دهد ارزشش در پيشگاه او بيشتر مي شود چنانچه حضرت علي عليه السلام فرمودند: “تاج تواضع و فروتني را بر سر نهيد و تکبر و خودپسندي را زيرپا بگذاريد... و تواضع و فروتني را سنگر ميان خود و شيطان و لشکريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهي لشکريان و ياراني سواره و پياده دارد”(3) پس خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالميان همان طاعت و بندگي خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم به ما عبادت و اطاعتش را همراه با خضوع و خشوع نصيب فرمايد...
    (2) و اشرح فيه صدري بانابه المخبتين بامانک يا امان الخائفين “و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشي خود اي ايمني دلهاي ترسان.”
    منتخبين چه کساني هستند؟
    در دعاي اين روز نکته اساسي که به آن تاکيد شده است خضوع و خشوع و فروتني در مقابل ذات اقدس پروردگار است به طوري که در اين روز از خداوند درخواست مي نماييم آنچه را که در صفات و اعمال خالصان و خاشعان و فروتنان وجود دارد نصيب ما گرداند، اما در اينجا مي خواهيم بدانيم مخبتين به چه معناست؟ مخبتين به معناي فروتنان است، آن هم فروتناني که فروتني آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانيان مي باشد، حال شايد سئوال کرد که فروتنان چه کساني هستند؟ که در جواب بايد بگوييم فروتني يکي از صفات بارز مومنان تقواپيشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهيزکاري مي گذرانند. چنانچه حضرت علي عليه السلام در مورد صفت و نشانه يک پرهيزکار فرمودند: “در دينداري نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراي ايماني پر از يقين، حريص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگري ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهي دستي آراسته، در سختي ها بردبار، در جستجوي کسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز کننده از طمع ورزي، مي باشد.”(4)
    که با توجه به فرموده آن بزرگوار در مي يابيم که مخبتين همان پرهيزکاران هستند که شب و روز خود را به ذکر و ياد خداوند به پايان مي برند که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم شرح صدري را که مردان پرهيزکار و فروتن دارند، به ما نيز عطا فرمايد. ان شاءالله که تابع باشيم.

بانک ملی*


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:22 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
 
 

 

دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

روز پانزدهم :  

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى فیهِ طاعَةَ الْخاشِعینَ وَاشْرَحْ فیهِ صَدْرى بِاِنابَةِالْمُخْبِتینَ بِاَمانِکَ یا اَمانَ الْخاَّئِفینَ

خدایا فرمانبردارى فروتنان را در این ماه روزى من گردان و بگشا سینه ام را براى بازگشتن بسویت همانند بازگشتن خاشعان به امان بخشیت اى امان بخش

ترسناکان

برنانیوز*



ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:20 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

امام مجتبی علیه السلام، مقتدر مظلوم

 

امام مجتبی علیه السلام، مقتدر مظلوم

مطالب مذهبی،امام مجتبی علیه السلام، مقتدر مظلوم،مسأله پذیرش صلح امری بود که پیشوای دوم معصوم، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هیچ گریزی از آن نداشت
امام مجتبی،سبط اکبر
 
مطالب مذهبی،امام مجتبی علیه السلام، مقتدر مظلوم،مسأله پذیرش صلح امری بود که پیشوای دوم معصوم، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هیچ گریزی از آن نداشت.(1) در مقابل این رفتارِ امام علیه السلام، موضع گیری های متفاوتی به وجود آمد. در این میان عده ای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیه السلام در برهه های گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است.

از سستی مردم تا غربت امیر

شرایط حاکم بر زمان امامت حضرت حسن بی علی علیهما السلام، نشان می دهد که راهی جز پذیرش صلح نبود. حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام در رمضان سال 40 به پایان رسید.(2) این حکومت چهار سال و ده ماهه، به سبب اصرار امام علیه السلام در اجرای دستورهای خداوند و احیای سنت های نبوی با مخالفت های زیادی همراه گشت. تا جایی که بخش عمده ای از این دوران به جنگ گذشت. این جنگ های پی در پی و بعضا طولانی، سپاه امام علیه السلام را خسته و فرسوده کرده بود. از طرف دیگر انشقاق در جبهه یاران امام علیه -السلام در ماجرای حکمیت، خود علت دیگری در سستی و تعلل مردم کوفه شد. این کوتاهی مردم کوفه تا آنجا ادامه یافت که امام علی علیه السلام در آخرین روزهای زندگی خود، از خدا می خواهد مردمی بهتر از اینان به او بدهد و حاکمی بدتر از او نصیب این مردم کند. (3)

امام و جام زهری که از دست بی بصیرتان نوشید

بعد از شهادت امیرالمومنین علیه السلام، ضربه دیگری بر پیکره این سپاه فرسوده وارد می شود. با این حال بعد از بیعت مردم کوفه با فرزندش امام حسن علیه السلام، امام دوم شیعیان پیگیر تلاش پدر برای تشکیل سپاهی جهت دفع تهاجم معاویه می شود. در نهایت، او موفق می شود تا سپاه را تشکیل داده و از کوفه خارج کند.(4) اما اتفاقاتی که در مدائن برای امام علیه السلام و پیش قراولان لشکر او پیش می آید،(5) حسن بن علی علیه السلام  را به این نتیجه می رساند که این لشکر توانایی جنگ با معاویه را ندارد. همچنین این اتفاقات نشان داد که یاران حضرت، بصیرت و فهم درستی ندارند و معاویه و مشاور حیله گر او عمرو بن عاص با استفاده از این بی بصیرتی خواهند توانست حقایق را واژگون جلوه داده و مسئولیت کشته شدن مسلمانان را به امام حسن علیه السلام متوجه کنند تا جایی که یاران خود حضرت علیه او بشورند. از این روست که امام علیه السلام در مقابل خود راهی جز صلح نمی بیند و سرانجام به علت سستی و بی بصیرتی یاران خود، جام زهر را نوشیده و حکومت را به معاویه ملعون تسلیم می کند.

آنچه سبب نوشیدن جام زهر توسط امام دوم شیعیان گردید، سستی مردم کوفه و بی بصیرتی یاران او بود. اما حسن بن علی علیهما السلام، همواره در کمال شجاعت و درایت، سعی در حفظ حکومت کرد و تنها هنگامی تن به پذیرش صلح داد که راهی جز آن در مقابل خود نمی یافت

بعد از این واقعه، گروهی از یاران حضرت، او را متهم به ضعف و سستی نموده و عباراتی تند علیه ایشان به کار می برند. عباراتی همچون «یا عار المومنین»(6) و «یا مسوّد وجوه المومنین»(7) از این قبیل است. در یکی از صحنه های تلخی که تاریخ برای ما به یادگار آورده است، یکی از بزرگان کوفه به نام سفیان بن اللیل، ایشان را «یا مذّل المومنین» خطاب می کند. حضرت در جواب او می فرماید: ای سفیان! من مایه ننگ مومنین نیستم، بلکه نخواستم برای به دست آوردن حکومتی، خون مومنان را بریزم.(8) در حالی که از گفتگوی او و امام علیه -السلام، معلوم است که به خوبی معاویه را شناخته و می داند که خلافت حق حسن بن علی علیهما السلام است. با این حال توان درک مقام عصمت امام را نداشته و آن حضرت را با چنین عنوانی خطاب می نماید.

شجاعتی تمام قد در برابر باطل

این در حالی است که شواهد تاریخی علیه این باور است. این شواهد را در دو دسته قبل و بعد از صلح می توان جای داد. حضور در نبرد با لشکریان سایر کشورها در زمان خلیفه دوم،(9) از جمله شواهد قبل از صلح است که شجاعت این امام را بیان می کند. همچنین دفاع آن حضرت در سن جوانی از خلیفه سوم در مقابل مردمی خشمگین که قصد کشتن او را دارند، کاری خطرناک است که فرزند علی علیه السلام و معدودی دیگر آن را عهده دار شده اند.(10) در دوران خلافت پدر نیز، صحنه های جنگ جمل از جمله شواهد تاریخی است که به خوبی گواهی بر شجاعت آن حضرت می دهد.(11)
اما بعد از صلح صحنه هایی روشن تر و واضح تر از شجاعت پسر پیامبر صلی الله علیه و آله به تصویر کشیده می شود. لحظاتی پس از صلح، معاویه به پیشنهاد عمرو بن عاص و به غرض نشان دادن ضعف فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله، به ایشان می گوید در فضیلت ما سخن بگو. اما پاسخ امام چنان کوبنده و سرسختانه است که معاویه ناچار می ¬شود صحبت او را قطع نماید. و سپس به سرزنش عمرو بن عاص به خاطر این پیشنهاد می پردازد.(12)

عده ای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیه السلام در برهه های گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است

در مورد دیگری که آن مورد نیز با فاصله اندکی از صلح، رخ می دهد، خوارج به جنگ با سپاه معاویه می پردازند. شکست بخشی از سپاه معاویه از خوارج سبب می شود تا فرزند ابوسفیان ملعون، در نامه ای پسر پیامبر صلی الله علیه و آله را به جنگ با خوارج امر کند. پاسخ حضرت حسن بن علی علیهما السلام به این نامه اینگونه است:
«اگر قرار بود با کسی از اهل قبله بجنگم، باید اول از همه با خود تو می جنگیدم. من تو را رها کردم تا جان امت را حفظ نمایم».(13)در این نامه نیز شجاعت امام حسن علیه السلام به وضوح نمایان است.

زندگیِ سراسر افتخار سبط اکبر

از مجموع آنچه تاریخ از صحنه های زندگی سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله ترسیم می کند –چه وقایع قبل از صلح و چه وقایع بعد از آن-، معلوم می شود که آن بزرگوار حتی لحظه ای در مقابله با معاویه -که دشمن اساس دین است-، نه کوتاهی کرده است و نه دچار ترس شده است. بلکه آنچه سبب نوشیدن جام زهر توسط امام دوم شیعیان گردید، سستی مردم کوفه و بی بصیرتی یاران او بود. اما حسن بن علی علیهما السلام، همواره در کمال شجاعت و درایت، سعی در حفظ حکومت کرد و تنها هنگامی تن به پذیرش صلح داد که راهی جز آن در مقابل خود نمی یافت.

پی نوشت:

1. انسان 250 ساله، مقام معظم رهبری، مرکز صهبا، صفحه117
2.  تاریخ یعقوبی، یعقوبی، نسخه المکتبة الشاملة ویرایش دوم، جلد1، صفحه 193.
3.  الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، انتشارات دار صادر (بیروت)، جلد3، صفحه 388.
4. همان، صفحه 404.
5.  همان.
6.  الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجر عسقلانی، انتشارات دار الجیل (بیروت)، جلد2، صفحه72.
7.  اسد الغابة فی معرفة الصحابه، این اثیر، انتشارات دار احیاء التراث العربی (بیروت) جلد2، صفحه20.
8.  الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، جلد1، صفحه 114 و مقاتل الطالبین، جلد1، صفحه 18.
9.  تاریخ الاسلام، ذهبی، نسخه مکتبة الشاملة، جلد1، صحفه 429.
10. الکامل فی التاریخ، همان، صفحه172.
11. الکامل فی التاریخ، همان، صفحه 227 تا 232.

12. اسد الغابة، همان، صفحه20 و 21.
13. الکامل فی التاریخ، همان، صفحه409.
ایران مطلب*

ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:19 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

خلافت امیرالمومنین علی(ع) تا شهادت وی

 

کد خبر:  ۵۹۴
 

 

خلافت امیرالمومنین علی(ع) تا شهادت وی

پس از عثمان کارتعیین خلافت چند روز طول کشید. با اینکه چند نفر داعیة خلافت داشتند اما اکثریت مسلمین خواستار خلافت علی(ع) بودند . علی (ع) تمایلی برای قبول خلافت نداشت
پس از عثمان کارتعیین خلافت چند روز طول کشید. با اینکه چند نفر داعیة خلافت داشتند اما اکثریت مسلمین خواستار خلافت علی(ع) بودند . علی (ع) تمایلی برای قبول خلافت نداشت و هرچه اصرار می کردند قبول نمی کرد علی (ع) می فرمود: مرا رها کنید و خلافت را به دیگری بدهید بعد مشکلات و شرایط سخت این زمانه را پیش بینی کرد. زمانی که شرایط در صورت های مختلف نقش می بندند. و فرمود اگر مرا رها کنید به دستورات خلیفه پایبند خواهم شد و در آخر فرمود: أنا وزیرا لکم خیرا منی امیراً.
اما مردم در مسجد گرد او جمع شدند و با اصرار خلافت او را خواستار شدند . ودر آخر علی (ع) قبول کرد. ومردم در مسجد با او بیعت کردند. اولین کسانی که به نشانة بیعت با علی(ع) دست دادند طلحه و زبیر بودند. گروهی از امویان هم که هنوز در مدینه بودند مخفیانه از شهر خارج شدند و از بیعت امتناع کردند. اشخاصی هم مانند سعد بن ابی وقّاص مخالف بیعت با علی(ع)بودند.


خلافت امیرالمومنین علی(ع) تا شهادت وی

منتقِمین عثمان ، دشمنان دیروز

در زمان آشوب و شورش بر علیه عثمان اشخاصی همچون عمروبن العاص طلحه و زبیر و حتی معاویه تمام تلاششان را بر برکناری و حتی کشته شدن عثمان متمرکز کردند .حتی وقتی عثمان از ولایات مختلف لشگر طلب کرد معاویه از این کار امتناع کرد. اما بعد از عثمان جریان بگونه ای دیگر شد. با خلافت علی (ع) صاحب منصبان و اشراف و قریش و به خصوص بنی امیه، قدرت خود را در خطر دید چرا که آنها می دانستند علی (ع) مرد عدالت است . آنها می دانستند که در نزد علی(ع) تنها ملاک برتری ، تقوا و عمل به سیرة نبوی است نه حسب و نسَب و مال و جاه . و بهترین بهانه برای مقابله با علی(ع) جریان قتل عثمان بود، اکثر کسانی که می خواستند با علی (ع) مخالفت کنند در زیر پیراهن خونین عثمان جمع شدند . آنها می گفتند علی مردم را به قتل عثمان تحریک کرد و امروز هم از آنها حمایت می کند. طلحه وزبیر به خلافت بصره و کوفه چشم دوخته بودند اما علی(ع( به آنها روی خوش نشان نداد. حساب ، دست طلحه وزبیر آمد و فهمیدند علی کسی نیست که بیت المال مسلمین را حراج کند لذا از علی به بهانة حج عمره اجازه گرفتند و از مدینه خارج شدند.
از آن سمت بنی امیه که در تمام کالبد حکومت اسلامی ، ریشه داشت به شدت برعلیه علی(ع) تبلیغ می کرد شخصی به نام نُعمان بن بشیر انصاری پیراهن خونین عثمان را برداشت و به شام گریخت . معاویه در شام عزاداری به راه انداخت و پیراهن عثمان را در مسجد دمشق قرار داد.وبرای انتقام از قاتلین خیلفة مقتول قیام کرد. و با علی (ع) بیعت نکرد.
علی (ع) پس از بدست گرفتن زمام خلافت تمام والیان سابق را عوض کرد و نمایندگان خود را منصوب کرد در بصره عثمان بن حُنَیف حاکم شد در کوفه عماره بن شهاب . عبدالله بن عباس در یمن و قیس بن سعد بن عباده و بعد از او محمد بن ابی بکر در مصر حاکم شدند. هیچ کدام از نمایندگان امام موفقیت چندانی کسب نکردند چون همه جا دردست بنی امیه بود و این دو دستگی مانع پیشرفت کارها می شد. علی (ع) چاره ای جز جنگ با معاویه نداشت اما قبل از جنگ با معاویه باید به پیکار یک جریان دیگر می رفت.

جنگ جمل:

عایشه همسر پیامبر از زمان پیامبر(ص) با علی (ع) خصومت داشت و بعد از خلافت امیرالمومنین به جمع کردن لشگر بر علیه علی(ع) پرداخت . وی در حالی که در زمان عثمان یکی از سخت ترین مخالفان او بود اما همین که دید علی(ع) به خلافت نشست در صدد خونخواهی عثمان قیام کرد.
اشخاصی همچون طلحه و زبیر و عبدالله عامر گرد او جمع شدند. عثمانیها از هر طرف برای تجهیز لشگر پول و لوازم جنگی فرستادند و لشگر،از مکه راهی عراق شد تا در آنجا یار جمع کند. در بصره والی بصره عثمان بن حُنیف را دستگیر کردند و او را کتک زدند. و عدّة زیادی از مردم بصره را به بهانة طرفداری از علی(ع) کشتند. در حالی که فقط سخن از خونخواهی عثمان بود اما در مسئلة امام جماعت بین طلحه و زبیر اختلاف افتاد. چرا که هر که امام جماعت می شد تأییدی بود بر اینکه او اصلح است و در نتیجه بعد از تمام کردن کار علی(ع) او خلیفة مسلمین خواهد شد. قرار بر این شد که یک روز طلحه ویک روز زبیر پیش نماز بایستد.
امیرالمومنین با هفتصد نفر به دنبال لشگر مکه به راه افتاد ودر ذی قار(نزدیک بصره) توقف کرد. علی(ع) افرادی را برای جمع آوری لشگر به کوفه فرستاد اما ابوموسی اشعری والی کوفه بشدت کارشکنی می کرد. علی(ع) فرزندش حسن(ع) و عماریاسر را به اطراف فرستاد و آنها لشگری جمع کردند و به ذی قار بازگشتند. لشگر مکه هم از بصره خارج شد و درذی قار صف آرایی کرد. علی(ع) ابتدا پیامی را به عنوان صلح به لشگر مکه فرستاد.
جنگ آغاز شد ابتدا علی (ع) روبه زبیر کرد و خاطرات و مجاهدت های گذشته را یاد آورشد. زبیر تصمیم گرفت که از جنگ کناره گیری کند اما با تحریک پسرش عبدالله بن زبیر از این کار منصرف شد. اما زبیر بعد از شروع جنگ از میدان کناره گرفت و در بیابان مردی به نام «عمروبن جُرموز» او را کشت . طلحه نیز در جنگ زخم عمیقی برداشت و قبل از رسیدن به بصره مرد. با اینکه دوتن از سرداران لشگر مکه کشته شدند اما جنگ هنوز ادامه داشت چون عایشه سوار بر شتر لشگریان را از به اداة جنگ تحریک می کرد. بالاخره مالک اشتر توانست شتر عایشه را از معرکه به گوشه ای ببرد. و جنگ به پایان رسید علی (ع) به برادر عایشه یعنی محمد بن ابی بکر (محمد بن ابی بکر پسرخوانده علی (ع) بود) دستور داد تا عایشه را با احترام به شهر ببرد.

جنگ صفین:

پس از نبرد جَمَل سرزمین های عراق و حجاز و مصر آرامش نسبی پیدا کرد اما شام هنوز یاغی بود و معاویه سرزمین های خلافت علی(ع) را قبول نداشت. امیر المومنین (ع) برای اینکه نظارت بیشتری بر شام و یاغیان داشته باشد، پایتخت را ازمدینه به کوفه منتقل کرد.دلیل دیگر تغییر پایتخت این بود که علی(ع) در عراق و حتی در ایران طرفداران بیشتری داشت لذا تغییر پایتخت امری کاملاً منطقی به نظر می رسید.
بعداز تغییر پایتخت علی (ع) برای جنگ با معاویه آماده شد علی (ع) می دانست که در سخت ترین شرایط به سر می برد چون از یک طرف نمی توانست معاویه را به حال خود رها کند. و از سوی دیگر بسیاری از لشگر او را انسان هایی ساده لوح و ظاهر بین تشکیل داده بودند.
امیرالمومنین (ع) از کوفه به سمت شام حرکت کردو در دشتی به نام صفین به لشگریان شام رسیدند. لشگر شام آب را به تصرف درآورده بودند. سپاه علی(ع) به فرماندهی مالک اشتر راهی به آب بازکرد.چند روز به مذاکره گذشت و ایامی هم به احترام ماه محرم صبر کردندو سرانجام در صفر سال 37هجری جنگ آغاز شد.
علی (ع) معاویه را به جنگ تن به تن دعوت کرد و فرمود این دعوا دعوای ما دو نفر است پس مسلمین را بایکدیگر وارد جنگ نکنیم . اما معاویه که علی(ع) را می شناخت و می دانست علی با دایی های او در جنگ بدر چه کرده است ، ترسید و دعوت به مبارزه را رد کرد میمنة سپاه علی(ع) به فرماندهی مالک اشتر تا قلب سپاه دشمن پیش رفت اما میسرة سپاه شکسته شد و لشگریان متفرق شدند. علی (ع) خود وارد میدان شد و سپاه اسلام را سامان داد و لشگریان شام را عقب راند. کار به جایی کشید که فرماندة دلیر سپاه اسلام،مالک اشتر تا خیمة معاویه رسید و کار دیگر تمام شده می نمود اما دراین بحبوبة جنگ حیله گری عمروعاص به داد معاویه رسید. عمروعاص دستور داد که قرآن را بر نیزه بزنند و قرآن را حَکَم قرار دهند.
این کار عمروعاص نشان می دهد که او به خوبی اطرافیان علی(ع) را می شناخت. همانطور که گفتیم بسیاری از اطرافیان علی(ع) افرادی ساده لوح و ظاهر بین بودند آنها با مشاهدة این جریان برآشفتند و از علی(ع) خواستند مسلمان کشی را قطع کند و به حکمیت قرآن تن دهد.هر چقدر علی(ع) و سایر صحابه آنها را نصیحت کردند. مفید نیافتاد و حتی آنها علی(ع) را تهدید به قتل کردند تا به مالک اشتر دستور دهد تا بازگردد . مالک از در خیمة معاویه بی نتیجه بازگشت قرار شد دو نماینده از دو گروه متخاصم انتخاب شوند تا طبق قرآن داوری کنند.
شامیان عمرو بن العاص را به عنوان حَکَم انتخاب کردند و اهل عراق ابوموسی اشعری را که مدتی والی کوفه بود، به علی(ع) پیشنهاد کردند. علی(ع) هرچقدر سعی کرد تا آنها را آگاه کند که ابوموسی شایستگی این کار را ندارد نتوانست. علی (ع) عبدالله بن عباس و مالک اشتر را پیشنهاد داد اما آنها بر ابوموسی اصرار داشتند و سرانجام علی(ع) ناچار شد قبول کند.
نمایندة دو طرف در دومه الجَندل گرد هم آمدند تا مشورت کنند. عمروعاص از همان ابتدا احترام زیادی به ابوموسی می گذاشت به حکم اینکه «تو صحابة پیامبر هستی و از بزرگتری» و در همة کارها او را مقدم می کرد. مذاکرات آغاز شد و عمروعاص معاویه و در غیر این صورت پسرش را پیشنهادکرد اما ابوموسی نپذیرفت. ابوموسی نه با علی(ع) و نه با معاویه میانة خوبی نداشت در نتیجه عبدالله بن عمر را پیشنهاد کرد اما عمرو عاص نپذیرفت . و در آخر قرار بر این شد که هردو نفر را یعنی علی(ع) و معاویه را از خلافت خلع کنند تا مسلمین با مشورت خلیفةدیگری برای خود انتخاب کنند. وقتی زمان اعلام نتیجه شد. عمرو عاص به حکم سابق ابوموسی را مقدم داشت و او بدون هیچ فکری بر منبر رفت و گفت تصمیم بر این شد که علی (ع) و معاویه از خلافت خلع شوند و مسلمین برای خود خلیفۀ دیگری انتخاب کنند.
بعد از ابوموسی عمروعاص برمنبر رفت و گفت «همانطور که شنیدید ابوموسی صاحب خود ،علی را از خلافت خلع کرد و من نیز علی از خلافت خلع می کنم و معاویه را برای خلافت بر می گزینم چون او جانشین مناسبی برای عثمان است» بعد از این سخنرانی ابوموسی تازه فهمید چقدر مورد تمسخر عمروعاص قرار گرفته. عمروعاص به شام رفت و معاویه را امیرالمومنین خطاب کرد و ابوموسی هم از ترس مردم به مکه گریخت .
علی (ع) این حکم را نپذیرفت چون این حکم جز با نیرنگ و فریب بدست نیامده بود و در صدد بود بار دیگر به معاویه حمله کند اما در خلال این جریانات ، جریان دیگری پیش آمد که به آن جریان خوارج می گفتند. ماجرا از این قرار بود که بعد از جنگ صفین عده ای از مسلمین که اکثر آنها از قاریان قرآن بودند بر آشفتند و حکمیت را رد کردند و شعار خود را «لاحُکمَ الّا لله » قرار دادند . آنها علی (ع) را برای قبول حکمیت مورد عتاب قرار دادند در حالی که همین گروه برای پذیرش صلح و قبول حکمیت علی را تهدید به قتل می کردند.این گروه با لشگر علی (ع) به کوفه نرفت و در محلی نزدیک کوفه از لشگر جدا شدند. علی(ع) به اردوگاه آنها رفت و با آنها صحبت کرد و آنها را راضی کرد که به کوفه بازگردند.

جنگ نهروان:

بعد از قضیۀ حکمیت دوباره این گروه سر برتافتند و به اعتراض از کوفه خارج شدند و در محلی به نام نهروان جمع شدند آنها مسافرین و مردم اطراف را قتل و غارت می کردند و آنها را مجبور می کردند تا علی و معاویه را لعن کنند. این گروه به خوارج (خارج شدگان از دین) مشهور شدند. پیدایش خوارج ریشۀ بسیاری از انحرافات عقیدتی در آینده شد کما اینکه هم اکنون نیز خوارج در بعضی از کشورها نظیر عمان و تونس وجود دارند.
خطری که برای اسلام داشت کمتر از خطر معاویه نبود لذا علی(ع) قبل از جنگِ دوباره با معاویه تصمیم گرفت کار خوارج را یکسره کند و این کار را کرد و در جنگ نهروان تمام آنها را به غیر از 8یا 9 نفر قتل عام کرد و عده ای از آنها به سرزمین های اطراف گریختند.
امیرالمومنین دوباره مهیای جنگ با معاویه شد اما کوفیان از جنگ امتناع کردند و گفتند امسال جنگ کافی است.
گروهی از عاملان معاویه در مصر دست به شورش زدند وعلی (ع) مالک اشتر نخعی را به کمک محمد بن ابی بکر فرستاد. عمروعاص در بین راه مالک اشتر را با شربت عسل مسموم کرد و به شهادت رساند. سپس لشگری به سمت مصر گسیل داشت تا دوباره به آرزوی خود یعنی حکومت مصر برسد. عمروعاص محمد بن ابی بکر را به شهادت رساند. علی (ع) اصحاب و یاران وفادار خود را از دست داده بود و به این خاطر بسیار متاثر بود. معاویه به ولایات دیگر نیز حمله برد و مدینه و مکه را تصرف کرد و در عراق به قتل و غارت پرداخت.

شهادت علی(ع)

علی (ع) دوباره به جمع آوری لشگر مشغول شد تا به جنگ معاویه برود. اما در نوزده رمضان سال 40 هجری به دست یکی از خوارج به نام عبدالرحمن بن مُلجِم ضربت خورد و در 21رمضان به شهادت رسید. سن مبارک آن حضرت در زمان وفات 65 یا 63 سال بود. (علاقه مندان برای مطالعۀ بیشتر می توانند به قسمت زندگی اهل بیت در سایت تاریخ اسلام مراجعه کنند) پس از شهادت علی(ع) فرزندانش او را شبانه به محلی به نام نجف بردند و از ترس خوارج و بنی امیه مخفیانه دفن کردند وقبر مطهر آن حضرت تا زمان امام جعفر صادق(ع) پنهان بود.
منبع : www.tarikheslam.com
ایران مطلب*

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:17 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

ساختمان زیبا و باشکوه کنار ساحل (عکس)

 

ساختمان زیبا و باشکوه کنار ساحل (عکس)

 

عکس ساختمان ، ساختمان زیبا و باشکوه کنار ساحل : در طول سفر اخیر خودم به رومانی، من این شانس را پیدا کردم که در کنار ساحل دریای سیاه و ساقه کازینو رها در Constanta عکاسی کنم
 عکس ساختمان                ، ساختمان زیبا و باشکوه کنار ساحل : در طول سفر اخیر خودم به رومانی، من این شانس را پیدا کردم که در کنار ساحل دریای سیاه و ساقه کازینو رها در Constanta عکاسی کنم. به عنوان یک خانه زیبا و بلشکوه برای استراحت مسافران ثروتمند و نخبگان این ساختمان باشکوه در سال های پیش از این ساخته شده که بر اثر مرور زنان رها و متروک شده است ولی هنوز هم این خانه زیبا در کنار ساحل دریای ساه بسیار زیبا و باشکوه خودنمایی می کند. شما در ادامه در سایت ایران مطلب تصاویر این خانه قدیمی و باشکوه رو در کنار ساحل رمانی مشاهده می کنید

ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل





ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل


ساختمان زیبا, عکس ساختمان, عکس ساحل



اختصاصی ایران مطلب*

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 2 مهر 1394  ] [ 1:14 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 67 :: 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4079372 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب