منبع کتاب یاحسین کربلا :نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
گزیده ای از کتاب یا حسین کربلا: نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
منبع کتاب یاحسین کربلا :نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
ادامه مطلب
چشمه سلطان ولی کریز
| ||||||
|
گزیده ای از کتاب یا حسین کربلا: نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
: گزیده ای از کتاب یا حسین کربلا: نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
کربلا گفتی وکردی کبابم ،باز این چه شورش است که درخلق عالم است* باز این چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است . از یاد ونام کربلا، زمین می لرزد، ذرات جهان آشوب زده می شود، دجله وفرات شرم ساراست، دریا می خروشد، ابر می غرد، آسمان می گرید، لاله رنگ خون گرفته است،نخل ها سر افکنده اند، از صحرا بوی شهادت می وزد ، کوه ها فرو می ریزد ، خلق عالم در شورشند، صبر ها لب ریز است ، صدای العطش با گوش جان شنیده می شود ، دل افسرده می گردد ،چهره رنگ می بازد ، قلب به تپش می افتد، زبان به کندی می گراید ،گوش قدرت شنیدن ندارد،نوحه وماتم همه جا سایه افکنده، دست دهر گلاب اشک می گیرد، انگشت تعجب به دندان کائنات مانده ، قلم طبیعت از نوشتن ایستاده است ، صفحه روزگار گنجایش خود را از دست داده ، انسان دگرگون می شود، زیرا آنجا، وادی عشق است وملکوت، وادی نوراست وایثار ، وادی تبلور انسانیت در برابر توحش ، وادی جهش پیروزمندانه از همه آزمون ها، وادی فریاد مظلومیت علیه همه ستمگران تاریخ ، وادی گذشت از مال وجان وفرزند برای خدا ،وادی پیروزی قلت صابرین بر کثرت نفاق ،وادی غلبه کیفیت بر کمیت ، عزت بر ذلت ،مرگ سرخ بر ننگ وعار ،راد مردی وپایداری بر نامردی وزبونی ، عدالت بر ظلم، ارزش بر ضد ارزش، تشنگی بر دجله و فرات ، بدن بر تازیانه،صورت بر سیلی ، گوشواره بر مشت، اشک بر تیر سه شعبه ، صداقت بر تمامی مکرها ،حیله ها ، فریب ها ، زرها وزور ها ،خاک کربلا بر ملک ری ، گودی قتلگاه بر کاخ های سربه فلک کشیده، وبلآخره غلبه خون بر شمشیر،بنابر این سخن گفتن از کربلا دشوار است وبیان حادثه عاشورا ،کاری سخت تر از آن ، چه آنکه انسان هائی آسمانی آن را آفریدند،وبادستان قطع شده ابوالفضل ع) مهرزدند وبا خون طفلی شش ماهه امضا نموده به معبود جهانیان تقدیم کردندوهمه کائنات رابر ظلم ستمگران تاریخ ومظلومیت خویش به شهادت طلبیدندونستوه ایستادند و جا ودانه ماندند ،وما خاکیان وانسان های زمینی، وواماندگان از قافله کربلا می خواهیم از آن سخن بگوئیم.عالمان خبره وفرهیختگان از جان گذشته وایثار گران عارف آنرا رقم زدند ،حال، ما، بی خبران در پی توجیه وتفسیر آن برآمده ایم تابر آن قلم زنیم ،رستخیز عظیمی که زینب س) با جهان بینی و زیبا نگری عارفانه وعالمانه خود با جمله : مارأیت الا جمیلا چنان نورانیتی به آن بخشید ه که تاعرش اعلا را منور ساخته وملایک را از بیان، کلمه، نحن نقدس لک بار دیگربه خجلت واداشته است، واقعه ای که بزرگان علم وادب را ، چنان در حیرت وسر گردانی فربرده ، که از هرگونه تجزیه و تحلیل واقعی اظهار عجز می کنند،گاهی تأسیس حکومت اسلامی را هدف معرفی کرده از علم لدنی امام ع) به تمامی حوادث گذشته و آینده وجزئیات آن، غافل شده ،به بن بست می رسند،گاهی برمبنای علم امام ع) به پژوهش پرداخته وبه حیرت می انجامند ، گاهی علم امام ع) به همه جزئیات را پذیرفته ومعتقدند چون وی اسوه برای مردم است تکلیف دارد همانند افراد عادی عمل نماید،گاهی هدف را فقط امر به معروف ونهی از منکرمی دانند، گاهی جهت از هم پاشیدن حکومت یزیدی انتخاب شهادت را تنها راه درنظرمی گیرند، گاهی شهادت آگاهانه را به منظور بصیرت وبیداری مردم هدف می دانند ، گاهی انتخاب شهادت را وسیله ای برای آمرزش وشفاعت امت جدشان معرفی می کنند، گاهی آنرا انجام وظیفه دانسته وکاری به نتیجه ندارند ، گاهی آنرا تبلور عشق دانسته وعارفانه تحلیل می کنند ، گاهی فقط محل حادثه وسرزمین کربلادر نظرگرفته،به توصیف و توجیه آن می پردازند، وگاهی تمام وجودشان را به برق شمشیر ملکوتیان معطوف داشته وقد بالای رزمندگان ودلاور مردان وایثار گران تاریخ را بربلندای مرتفع ترین قله های جهان مادی ومعنوی باپرچم فتح وپیروزی مشاهده می کنند وبه آنها درود می فرستند ، وزمانی نیز از شدت توحش سردمداران کفر ونفاق وشرک یزیدیان سرگیجه گرفته ،سردر گریبان تنهائی فروبرده ،ونفرت خویش را تاابد به آنها ابراز می دارند .می توان گفت حادثه عاشورا همه اینها هست ، اماهیچ کدام نیست، بلکه فراتر از همه این ها است، واگر از بنده حقیری چون من به پرسند هردودست را روی سر گذاشته وبا صدای بلند فریاد می زنم نمی دانم ، آنجاکه عقاب پر بریزد ،از پشه لاغری چه خیزد، وچون معصومین ع) آن را آفریدند باید شرح وتحلیل آنرا از زبان معصومی شنید، روایاتی که از لسان ائمه ع) است هریک اشاره به یکی از ابعاد این حرکت عظیم ودریای بی کران است ،ما تلاش خود می کنیم لکن ،شاید ، برای جمع بندی وتحلیل واقعی باید منتظر منتقم خون شهدا ی کربلا ،فرزند فاطمه زهرا س) حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف ماند، دربین این دریای مواج ، بنده شرمنده ای که فریاد ، کیف اصف حسن ثنائکم ، از عمق وجودش بلنداست ، با زبانی الکن ، علمی اندک ،قلمی شکسته،چشمانی کم سو از نور معرفت ،فاقد بصیرت کافی کسی که حتی جایگاه قدم خودرا نمی بیند، در محاصره خطا ها ولغزش های مادی ومعنوی ، به طور مکرر زمین می خورد،و در هرمرحله از نور الهی وهدایت اهل بیت ع) استمداد جسته ،وباعنایت آنها دست برزانو گذاشته بلند می شود وادامه راه می دهد ،درمورد آنها، چگونه آغاز کند، چه بگوید ،وچه بنویسد ،اما : آب دریا را اگر نتوان کشید ،لیک به قدرتشنگی می توان چشید ، لذا از خودشان اجازه می خواهم تا خامه ام را به نام کربلا متبرک سا خته .وهمانند پیره زنی که با دوک نخ ،سر بازار مصر حاضر شد وانگیزه خود قرار گرفتن در لیست خریدارا ن یوسف ذکر کرد ما نیز چنین باشیم ، به امید زیارتشان در دنیا و شفاعتشان در آخرت ،نام گذاری این کتاب به" یاحسین کربلا " یادی است از همه رزمنده گانی ،که در دوران دفاع مقدس آرزوی کربلا داشتند و در تمامی مجالس ومحافل این شعار را زمزمه می کردند ،اما فیض عظیم شهادت به صورت به ظاهر به آن ها مجال زیارت نداد ، هرچند زائرین واقعی کربلا آنهایند، وما به برکت انفاس قدسیه آنان ، پس از پایان جنگ توفیق تشرف پیدا نمودیم ، وپس از تصمیم جهت نوشتن کتابی در زمینه عتبات عالیات ، به پیروی اززمزمه شهدا،و عشق آنها به کربلا و آرزوی زیارت امام حسین ع) از طرف آنان این نام مقدس ، را برای نوشته خود برگزیدم ، علاوه بر معرفی اماکن و حرم ائمه ع) وثواب و آداب زیارت ،معرفی کوتاهی از برخی شخصیت ها وعلما ی آرمیده دراین اماکن ، وستمکاران اموی وعباسی که مسبب این حوادث تلخ بودند ،همراه باتاریخچه مختصری از عراق ذکر گردیده است ، مندرجات این نوشته گاهی باذکر مأ خذ بیان شده است وگاهی با مراجعه به چند منبع مطلبی به عنوان عصاره آنها ذکر گردیده است ، طوری که نمی توان آنرا به منبع خاصی مستند نمود لکن سعی شده است جهت استفاده زائرین محترم آنچه را به نظر نویسنده از قوت بیشتری برخوردار است باز نویسی و درج گردد ، تاچه قبول افتد وکه در نظر آید هرچند در جمع آوری مطالب تلاش فراوانی شده است ،لکن حتما دارا ی نواقصی خواهد بود.لذا ضمن پوزش از دوستان وسروران عزیز انتظار دارم خطاها واشتباهات این نوشته را جهت تصحیح در چاپ های بعدی اعلام فرمایند.باتشکر ، علی اسماعیلی ،زمستان 1391
منبع کتاب یاحسین کربلا :نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
ادامه مطلب تصاویرکمتردیده شده:حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی درلباس مقدس پاسداری دردوران دفاع مقدستصاویرکمتردیده شده:حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی درلباس مقدس پاسداری دردوران دفاع مقدس
تصاویرکمتردیده شده:حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی درلباس مقدس پاسداری دردوران دفاع مقدس
تصاویرکمتردیده شده//حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی دادستانی سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان خراسان ودادستان نظامی اسبق استانهای خراسان وسیستان وبلوچستان وریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح استان خراسان رضوی درلباس مقدس پاسداری/جبهه های جنوب/استان خوزستان،اهواز
![]() ![]() ![]()
ادامه مطلب کوفه ، از کتاب یا حسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزیکوفه
ادامه مطلب مسجد کوفه ، از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزیمسجد کوفه
ادامه مطلب خانه امیرالمؤمنین در کوفه ، از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزیخانه امیر المؤمنین (ع)
ادامه مطلب «زیردریایی فاتح» تست میدانی شد
امیر دریادار حبیبالله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، درباره روند آمادهسازی «زیردریایی فاتح» برای الحاق به ناوگان نداجا اظهار داشت: در کشوری که شاید اصلا کسی فکر نمیکرد که روزی بتواند زیردریایی بسازد، ساخت زیردریایی «فاتح» یک جهش و تحول بزرگ محسوب میشود؛ الحمدلله این زیردریایی امروز ساخته، و جهت تست عملیاتی و ارتقا سطح کیفی وارد آب شده، و دریانوردی وغوص کرده است.
ماکت زیردریایی فاتح وی ادامه داد: اما یک سری پارامترها را هم مد نظر داریم که باید به آنها هم برسیم، در این رابطه باید آزمایشات میدانی دیگری را نیز انجام داد، تا انشاءالله به نتایج دلخواه دست بیابیم، و این زیرسطحی رسماً عملیاتی شود. فرمانده نیروی دریایی ارتش تأکید کرد: عملیاتی شدن زیردریایی فاتح را زمانی اطلاعرسانی خواهیم کرد که از هر جهت و تمام ابعاد تکمیل شده باشد. مشروح گفتوگوی دفاع پرس با دریادار سیاری را در اینجا بخوانید. انتهای پیام/
ادامه مطلب اصحاب مکنت و ثروت تلاش میکنند به دستگاه قضا فشار وارد کنند
رئیس قوه قضائیه:
اصحاب مکنت و ثروت تلاش میکنند به دستگاه قضا فشار وارد کنند
رئیس قوه قضائیه با اشاره به اینکه برخی رسانهها و مسئولان حرفهایی میزنند که از تفکرات لیبرالی سرچشمه گرفته است، گفت: این تفکر غلط است زیرا کشور ما بر پایه حاکمیت الهی و مردمسالاری دینی تشکیل شده است.
چمران نیوز: آیت الله صادق آملی لاریجانی امروز در همایش سراسری قوه قضاییه گفت: قوه قضاییه و سایر قوای کشور فهم اختیاراتشان و فهم ساختارشان حتما بستگی به فهم کل نظام جمهوری اسلامی دارد. رئیس قوه قضاییه گفت: به تعبیر دیگر قوه قضاییه و سایر قوا اینکه چه هستند و چه اختیاراتی دارند درچهارچوب فهم نظام سیاسی کشور قابل فهم است. وی افزود: از این مقدمه این فهم استنباط میشود که نظام ما نظامی است از سنخ مردم سالاری اما پایه ریزی شده بر مردم سالاری دینی که این نکته بسیار مهمی است این نظام لیبرال دموکراسی نیست و در چهارچوب ارزش های اسلامی و معنویت فهم میشود. آملی لاریجانی گفت: در اصل دوم قانون اساسی تصریح میکند جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به خدای یکتا که اینجا مرز جدایی مردم سالاری دینی از لیبرال دموکراسی است. وی تصریح کرد: در آنجا میگوید که ارزشها را خود انسانها تعیین میکنند و حکومتها چیزی را تزریق نمیکنند و ارزشها را خود جوامع تعیین میکنند در حالی که بنیان جمهوری اسلامی که حقیقت آن مردم سالاری دینی است اساسش حاکمیت خداوند و وحی الهی است و این مرز ما با لیرالیستهاست. اینکه در برخی از رسانهها حرفهایی تکرار میشود که مربوط به ساختار لیبرال است حرف غلطی است زیرا ما در جامعهای زندگی میکنیم که شاکله آن حاکمیت الهی و وحی است. مقدمه بعدی بحث استقلال دستگاه قضایی کشور است که در قانون اساسی به آن اشاره شده است و در صدر اصل 156 هم به آن اشاره شده و گفته شده قوه قضاییه قوهای مستقل است. وی افزود: در ذیل اصل 57 هم بعد از نام بردن از قوا بحث استقلال را مطرح میکنند و حفظ قوه قضاییه لوازمی دارد و اقتضائاتی دارد. آملی لاریجانی تصریح کرد: ما میدانیم که اصحاب ثروت و مکنت تلاش میکنند در برخی از پروندهها فشار وارد کنند اما قوه قضاییه تلاش میکند در برابر این فشارها استقامت کنند.
ادامه مطلب دعای روز بیستم ماه مبارک رمضاندعای روز بیستم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ وَ
وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَهِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَهِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ
آتش دوزخ را به روزیم بربند، و به تلاوت قرآن موفقم بدار، اى فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان.
دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان
![]() ![]() ![]() ![]()
جبرئیل آوای غم سر داده است
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]()
یارب تودراین روزنمااحسانم * بررخ بگشای بابی ازرضوانم *بربندبه رویم آتش نیران را* کن بهره ورازتلاوت قرآنم
احمداسماعیلی کریزی
ادامه مطلب جاسوسی واشنگتن از هيات ایرانی اعزامی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد
فارس/ شبکه انبيسي آمريکا روز چهارشنبه به نقل از يک سند محرمانه آژانس امنيت ملي آمريکا، مدعي جاسوسي واشنگتن از هيئت اعزامي ايران به نشست مجمع عمومي سازمان ملل در سال 2007 شد
. اين شبکه آمريکايي نوشته است: «آژانس امنيت ملي آمريکا احتمالا اين هفته در نشست مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورک، از سران خارجي نظير «حسن روحاني» رئيسجمهور ايران، جاسوسي خواهد کرد.» در اين گزارش به نقل از يک کارشناس اطلاعاتي سابق تصريح شده است که اين جاسوسي ميتواند شامل شنود مکالمات تلفني و اتاقهاي هتل باشد. انبيسي با استناد به يک «گزارش فوق محرمانه» مربوط به عملياتهاي گذشته عليه هيئت ايراني، نوشته است که اين گزارش نشان ميدهد جاسوسي الکترونيکي تا چه حد ميتواند گسترده باشد. بر اساس اين سند، سرويسهاي اطلاعاتي آمريکا در سال 2007 تمام مکالمات تلفني احمدي نژاد و هيئت 143 نفري همراه وي، مشتمل بر هزاران مکالمه را رصد و شنود کردهاند. اين سند سه صفحهاي تحت عنوان «توصيههايي براي عکسالعمل سريع موفق» تشريح کرده است که در سپتامبر 2007 زماني که دولت جورج بوش از آژانس امنيت ملي آمريکا خواست به طور کامل سفر احمدينژاد به نيويورک را در نظر بگيرد، چه اتفاقي افتاده است
ادامه مطلب ارتباط اسماعیل کعبه با سید الشهداء کربلا؟
از جمله تفسيرهاى آيه «و فدينـه بذبح عظيم » ، اين است كه گفته اند: منظور از «ذبح عظيم » ، حضرت سيدالشهدا(علیه السلام ) است . به توضيح اين مطلب مي پردازيم:   تنها تعداد انگشت شمارى از مفسران به تفسير ياد شده اشاره كرده اند .• منشأ اين تفسير ، روايتى است كه مرحوم صدوق (ره) در كتاب خصال نقل مى كند كه پيش از بيان پاسخ آن را بيان مى كنيم : «هنگامى كه خداوند ، گوسفندى را به جاى ذبح اسماعيل ، براى حضرت ابراهيم (علیه السلام ) فرستاد ، حضرت درخواست كرد كه فرزندش را ذبح كند ، تا با تحمل غم و اندوه دل پدرى كه به دست خويشتن ، فرزندش را ذبح كرده است درجاتش بالا رود . خداوند از او پرسيد: محبوب ترين مخلوقاتم نزد تو كيست ؟» پاسخ داد: «محبوب تر از حبيبت محمد(صلی الله علیه و آله ) نيافريدى .» فرمود: «نزد تو ، او محبوب تر است يا خودت ؟» گفت : او ، فرمود: «فرزند او نزد تو محبوت تر است يا فرزند خودت ؟» گفت : «فرزند او» فرمود: «اين كه فرزند او را دشمنانش از روى ستم ذبح كردند ، تو را بيشتر اندوهگين مى سازد يا اين كه فرزندت را به دست خود ذبح كنى ؟» گفت : «پروردگارا ! ذبح او به دست دشمنانش دلم را اندوهگين كرد .» فرمود: «اى ابراهيم ! شخصى از امت محمّد ، فرزندش حسين را بعد از او ، از روى ظلم همچون گوسفند ذبح مى كند و با اين كار گرفتار غضب من مى شود .» دل ابراهيم اندوهگين شد و ناله و گريه سر داد . وحى آمد كه اى ابراهيم ! ناله ات را پذيرفتم و آن را جايگزين ناله و زارى براى فرزندت ـ اگر او را ذبح مى كردى ـ كردم و برايت درجات اهل ثواب بر مصيبت ها را واجب كردم و اين همان قول خداوند است كه فرمود: «و فدينـهُ بذبح عظيم .» (صلی الله علیه و آلهافات ، 107)• با توجه به روايت فوق سه نكته را بيان مى كنيم : 1ـ روايت ياد شده ، ظاهراً از نظر سند مشكلى ندارد; زيرا راويان آن عبارتند از: 1ـ عبدالواحدبن محمدبن عبدوس نيشابورى العطّار (استاد مرحوم صدوق ) 2ـ على بن محمدبن قتيبة النيشابورى 3ـ فضل بن شاذان (از اصحاب ائمه (علیه السلامليهم السلام )) كه همه آنان يا مورد اعتماد و ستايش قرار گرفته اند و يا از اصحاب و بزرگان هستند .• بر فرض چشم پوشى از سند روايت ، به نظر مى رسد ، روايت ياد شده اين مقام را فقط شايسته حضرت سيدالشهداء(علیه السلام ) مى داند . توضيح اين كه : در اين صورت عبارت «قديناه » ، به معناى «عوّضناه » است ; يعنى خداوند مصيبت شهادت امام حسين (علیه السلام ) را ـ كه به دست دشمنانش ذبح خواهد شد ـ ، به جاى مصيبتى كه بنا بود حضرت ابراهيم (علیه السلام ) متحمل شود ، قرار دارد; به اين معنا كه حضرت ابراهيم (علیه السلام ) براى بالا بردن درجات خويش مى تواند بر مصيبت امام حسين (علیه السلام ) بگريد; بنابراين ، از اين روايت ، هرگز استفاده نمى شود كه امام حسين (علیه السلام ) فدايى اسماعيل شد . اين برداشت از روايت ناصحيح است .• 2 . بر فرض كه بتوان امام حسين (علیه السلام ) را به جاى «ذبح عظيم » گذاشت ، با توجه به معناى «فديناه » مقصود اين خواهد بود: از آنجا كه مقام ذبح عظيم كه با گريستن بر آن ، درجات انسان بالا مى رود ، فقط شايسته امام حسين (علیه السلام ) بود ، ذبح عظيمى را جايگزين ذبح حضرت ابراهيم (علیه السلام ) كرديم . 3 . بر فرض پذيرفتن دلالت روايت لسان اين گونه از روايات ، تأويل آيات است نه تفسير ، و تأويل با ظاهر معناى آيات ارتباطى ندارد ، بلكه مربوط به بطون قرآن بوده ، از عهده قضاوت ما خارج است . پي نوشت : 1 . ر .ك : تفسير كنزالدقائق ، محمدرضا قمى ، ج 11 ، ص 171 ـ 172 ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي. 2 . ر .ك : خصال ، شيخ صدوق ، ج 1 ، ص 58 ـ 59 ، مؤسسه نشر اسلامى ـ ترجمه آزاد . 3 . ر .ك : طبقات اعلام الشيعه تا شيخ آغا بزرگ تهرانى ، ج 1 ، ص 205 ، اسماعيليان 4 . ر .ك : خصال ، همان ، ص 59 ، حاشيه ، على اكبر غفارى
. aftabm ادامه مطلب زمان ومکان واقعی دعاى عرفه چه وقت ودرکجاست ؟
زمان و مکان واقعی دعای عرفه چه وقت و در کجاست؟ پاسخ به سؤالات دینی؛ زمان و مکان واقعی دعای عرفه چه وقت و در کجاست؟  روز عرفه یک روز خاص یعنی همان نهم ذی حجه است که در هر سال چند مصداق دارد و در هر منطقه قطعه ای از زمان را به خود اختصاص می دهد و انجام اعمال و خواندن دعا و ... در همان منطقه انجام می شود. به گزارش راسخون به نقل از مهر، برخی از پرتعدادترین سؤالاتی که توسط مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی پرسیده می شود را برای آگاهی مخاطبان ارائه می کند که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد. *زمان و مکان واقعی دعای عرفه چه وقت و در کجاست؟ در مورد پاسخ به این پرسش از حیث زمان چند نکته باید مورد توجه قرار بگیرد: ۱- در بسیاری از موارد اختلاف در تعیین روزهای ماه های قمری به معنای تفاوت آغاز یک ماه در دو منطقه نیست، بلکه این تفاوت در محاسبات یا مبانی شرعی است که باعث می شود مردم در یک منطقه روزی قبل از مردم سایر مناطق را اول ماه خود بدانند، در حالی که در واقع روز اول ماه یا روز عرفه در هر دو منطقه یکی بوده است؛ به عبارت روشن تر اختلاف مبانی که در بین مذاهب فقهی در کشورهای گوناگون وجود دارد، زمینه بروز برخی از این اختلافات است نه تفاوت واقعی افق در دو کشور. بر این اساس روز عرفه در ایران و عربستان در بسیاری از موارد یک روز معین است نه دو روز؛ شاهد این امر هم آن است که در برخی از این کشورها اهل سنت یک روز را آغاز ماه رمضان یا شوال معرفی می کنند و شیعیان بر اساس منایع و قواعد خود روزی دیگر را؛ پس لزوما روز عرفه در عربستان یک روز قبل از ما و روز تعیین شده از نظر مفتیان آن ها نیست و چه بسا در بسیاری از موارد عرفه آن ها همان روز عرفه ما باشد یا بالعکس. ۲- در مورد اعمال و دستورات خاص و ارزش گذاری که در مورد ایام و لیالی معین در منابع دینی شده قبل از هر چیز باید به خود آن منبع و مرجع مراجعه نمود؛ و بر اساس همان معیار و میزان این مساله را مورد بررسی قرار داد؛ به عنوان مثال در مورد شب قدر این گونه بیان شده که فضیلت روز قدر یعنی روزی که بعد از شب قدر می آید هم مانند شب قدر است؛ علامه مجلسی در همین رابطه می نویسد: «البته عمل و عبادت كه در روز قدر واقع مىشود با اينكه تقدير در شب قدر است منافات با ارزش آن ندارد چون در اخبار وارد شده كه روز قدر هم در ارزش مانند شب قدر است.» (۱) بر این اساس و با توجه به این نکته که شب عبارت است از تاریکی و نرسیدن نور خورشید به آن قسمت از کره زمین که رو به روی خورشید قرار ندارد، و چون تاریکی همراه با گردش زمین در حرکت است و یک دوره کامل آن در بیست و چهار ساعت انجام میشود، ممکن است شب قدر یک دوره کامل شب در تمام نقاط کره زمین باشد؛ یعنی مدت بیست و چهار ساعت تاریکی که تمام نقاط زمین را زیر پوشش قرار میدهد، که آغاز آن از یک نقطه فرضی روی کره زمین شروع میشود و در همان نقطه پایان میگیرد. (۲) بر این اساس لااقل در مانند شب قدر شب بسیاری از مناطق دیگر هم در زمره شب قدر محسوب می شود، هر چند در منطقه ما همان زمان روز باشد و چه بسا بتوان همین مساله را در مورد برخی مناسبت های دیگر مانند روز عرفه و ... تعمیم داد. بنابراین هیچ اشکالی وجود ندارد که شب قدر یا روز عرفه در دو منطقه با یک روز یا یک شب متفاوت باشد. ۳- حتی اگر تفاوت در روزها را امری واقعی بدانیم و واقعا امروز در عربستان و فردا در ایران عرفه باشد، فضیلت انجام عمل در هر منطقه مربوط به ساکنان همان منطقه در همان زمان معین است و نمی توان گفت معیار منطقه خاصی است، زیرا زمان امری متفاوت از مکان است و معنا ندارد که مثلا آغاز و پایان ماه رمضان یا روز عرفه در یک سوی کره زمین بر همه مناطق تعمیم داده شود در حالی که در آن مناطق هنوز ماه رمضان آغاز نشده و هنوز روز عرفه نیامده است؛ بلکه فضیلت روز عرفه یا ماه رمضان در هر مکان بر اساس قواعد تعیین و آغاز و پایان روز و شب در همان منطقه است. در واقع بر این اساس روز عرفه یک روز خاص یعنی همان نهم ذی حجه است که در هر سال چند مصداق دارد و در هر منطقه قطعه ای از زمان را به خود اختصاص می دهد و انجام اعمال و خواندن دعا و ... در همان منطقه بر اساس همان قطعه زمانی محاسبه می گردد. ۴- در نهایت توجه به این نکته مفید است که اصولا در مورد دعای عرفه مکان خاصی بیان نشده بلکه در این روز حضور در صحرای عرفات یا در سرزمین کربلا و زیارت امام حسین علیه السلام در روایات مورد سفارش قرار گرفته است (۳) که البته خواندن دعای مشهور امام حسین در روز عرفه یا دعای امام سجاد در این روز هم فضیلت خاص خود را دارد؛ در نتیجه کسی که توفیق حضور در این دو مکان شریف را نداشت و در شهر و دیار خود بود، بر اساس محاسبه روز عرفه در منطقه خود می تواند اعمال عرفه مانند دعای روز عرفه را بخواند و بهره ببرد. تطبیق زمان خواندن دعا با مکانی دیگر همانند آن است که ما در روز سیم ماه رمضان مشغول خواندن نماز عید فطر شویم بر این مبنا که اکنون در عربستان مسلمانان مشغول خواندن نماز عیدند و بدیهی است که این امر صحیح نیست. پینوشت ها: ۱. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، ۱۴۰۴ ه ق، ج ۶۸، ص ۲۱۹. ۲. مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش، ج ۲۷، ص ۱۹۲، با اندکی تصرف. ۳. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، انتشارات مؤمنین، قم، ۱۳۸۱ش؛ اعمال روز عرفه. /2759
ادامه مطلب آیا امام حسین(ع) حج را نیمه تمام گذاشت؟ از جمله اتهامات اهل سنت به شیعیان در خصوص تصمیم امام حسین است آنان می گویند رها نمودن در وسط کار خلاف شرع است .چرا امام حسین روز عرفه و قبل از عید قربان مکه را ترک گفت؟ پاسخ: اين سخن مشهور كه امام حسين(ع) حجّ خود را نيمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زيرا امام(ع) در روز هشتم ذى حجه «يوم الترويه» از مكّه خارج شد(1).در حالىكه اعمال حجّ - كه با احرام در مكّه و وقوف در عرفات شروع مىشود - از شب نهم ذى حجه آغاز مىشود. بنابراين، امام(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نيمه تمام گذارد. بله، مسلماً حضرت در هنگام ورود به مكّه، عمره مفرده انجام داد. چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مكّه و احتمالاً در فاصله هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره كرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمىشود. در برخى از روايات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام(ع) سخن به ميان آمده است.(2) گرچه معروف و مشهور است و در برخي کتاب ها مانند الارشاد شيخ مفيد آمده که حضرت حج خود را تبديل به عمره کرد . طواف و سعي انجام داد و از احرام بيرون آمد چون نمي توانست حج خود را تکميل کند. (3) ولي به نظر بعيد مي آيد که حضرت به احرام حج محرم شده باشد، چون کسي که مي خواهد اعمال حج را انجام دهد ، روز هشتم يا روز نهم ذي الحجه محرم مي شود . جهتي براي محرم شدن زودتر از موعد مقرر نيست. براي تاييد اين مطلب رواياتي درکافي نقل شده که به برخي اشاره مي کنيم: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى بِلَادِهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِي عَامِهِ ذَلِكَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَيْسَ عَلَيْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ع خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِيَةِ بِيَوْمٍ إِلَى الْعِرَاقِ وَ قَدْ كَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً .(4) از امام صادق نقل شده : امام حسين(ع) قبل از روز هشتم ذي الحجه از مکه خارج شد، در حالي که قبلا در ماه حج با احرام عمره ، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود. از اين روايت بر نمي آيد که حضرت حج خود را تبديل به عمره کرده باشد. در روايت ديگر امام صادق فرمود :قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع فِي ذِي الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ إِلَى الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ يَرُوحُونَ إِلَى مِنًى وَ لَا بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِي ذِي الْحِجَّةِ لِمَنْ لَا يُرِيدُ الْحَجَّ ؛(5) امام حسين در ماه ذي الحجه عمره انجام داد . سپس در روز ترويه (هشتم) به سوي عراق حرکت کرد . کسي که نمي خواهد حج انجام دهد ،مي تواند عمره انجام دهد . بله، مسلماً حضرت در هنگام ورود به مكّه، عمره مفرده انجام داده ؛ چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مكّه و احتمالاً در فاصلههاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره كرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى شروع اعمال حجّ نيست. شايد وقتي که خبر دار شد نيروهاي مخفي يزيد قصد ترور حضرت را در حرم دارند و تصميم گرفت به سوي عراق حرکت کند، براي انجام يک عمره ديگر محرم شد و آن را تکميل کرد و از احرام خارج شد .در روز ترويه يعني هشتم ذي الحجه به سوي عراق از مکه خارج شد . با وجود آن كه يكى از علل انتخاب مكّه، داشتن فرصت مناسب براى تبليغ ديدگاه خود بود؛ چرا در اين شرايط زمانى ويژه - كه اوج حضور حاجيان از سرتاسر نقاط مختلف در مكّه، عرفات و منا است و بهترين فرصت تبليغى براى آن حضرت فراهم آمده است - ناگهان مكّه را ترك كرد؟ مىتوانيم علل اين تصميم ناگهانى را چنين ذكر كنيم: 1- احتمال خطر جانى از برخى عبارات امام - كه در مقابل ديدگاه شخصيتهاى مختلفى كه با بيرون رفتن حضرت از مكّه و حركت به سوى كوفه مخالف بودند، ابراز شده - بر مىآيد كه امام ماندن بيش تر در مكّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مىدانست؛ چنان كه در جواب ابن عباس مىفرمايد: «كشته شدن در مكانى ديگر براى من دوست داشتنىتر از كشته شدن در مكّه است»(6) نيز به عبداللَّه بن زبير فرمود: «به خداوند سوگند! اگر يك وجب خارج از مكّه كشته شوم، براى من دوست داشتنىتر است تا آن كه به اندازه يك وجب در داخل مكّه كشته شوم. به خداوند سوگند! اگر به لانهاى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بيرون خواهند كشيد تا آن چه را از من مىخواهند، به دست آورند» (7) نيز به برادرش محمد حنفيه، به صراحت از قصد ترور يزيد در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به ميان آورد .(8) بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از اين مطلب به ميان آمده كه يزيد، عدهاى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام در مكّه فرستاد. (9) 2- شكسته نشدن حرمت حَرَم در ادامه برخى از عبارات پيش گفته، تذكّر اين نكته از سوى امام وجود داشت كه نمىخواهد حرمت حرم امن الهى، با ريخته شدن خون او در آن شكسته شود؛ گرچه در اين ميان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنايتكاران اموى باشد. حضرت اين مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبير و به گونه تعريضآميز نسبت به او - كه بعدها در مكّه موضع گرفته و لشكريان يزيد حرمت حرم را خواهند شكست - به صراحت بيان مىدارد. ايشان در جواب ابن زبير مىفرمايد:.«پدرم (على) براى من نقل كرد كه در مكّه قوچى است كه به وسيله او حرمت شهر شكسته مىشود و من دوست ندارم كه مصداق آن قوچ باشم».(10) پي نوشت ها: 1. وقعه الطف ،ص147. 2 . وسائل الشيعه، ج 1، ص 246، كتاب حج، باب 7، ابواب العمرة ج 2 و 3. 3 . شيخ مفيد ، الارشاد ج 2 ص 68 . 4و5. الكافي ج : 4 ص :536. 6.ابن كثير، البداية و النهاية، ج 8، ص 159. 7.وقعة الطف، ص 152. 8.سيد بن طاووس، لهوف، ص 82.. 9.همان،ص82. 10 . ابن اثير، الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 546. ادامه مطلب بهانه هاي صدام در حمله به ايران * بهانه هاي صدام در حمله به ايران  دلايلي كه صدام حسين و ساير حاكمان عراق براي حمله به خاك ايران اعلام كردند در واقع بهانههايي بيش نبودند. صدام در حدود پنج ماه قبل از شروع تهاجم به ايران، اعلام كرد: سه شرط براي توقف حالت جنگ بين ايران و عراق وجود دارد. 1- بيرون رفتن بيقيد شرط ايران از جزاير تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي 2- بازگردان نصف اروند رود به حالت پيش از 1975 ميلادي (يعني دادن تمام اروند رود به عراق) 3- به رسميت شناختن عربي بودن خوزستان (با نام جعلي عربستان) طارق عزيز معاون نخست وزير عراق هم در آغاز جنگ گفته بود: «وجود پنج ايران كوچك بهتر از ايران واحد است ... ما سعي خود را براي تجزيه ايران خواهيم كرد» 1- دشمني با جمهوري اسلامي ايران هدف اصلي صدام از حمله به ايران در واقع انهدام تمام كشور ايران بود و در درجه بعد اگر موفق به اين كار نميشد؛ تجزيه ايران را دنبال ميكرد. چنانكه طه ياسين رمضان معاون اول نخست وزير عراق در شروع جنگ اعلام كرد: «اين جنگ به پايان نخواهد رسيد، مگر اينكه رژيم حاكم بر ايران به طور كلي منهدم شود». تخريب و انهدام ايران موقعيت ممتازي را براي عراق فراهم ميكرد. وسعت زياد سرزمين ايران، ارتباط به آبهاي شمال و جنوب، وجود منابع عظيم معدني و شرايط ممتاز جغرافيايي از جمله امتيازاتي بود كه صدام در خواب و رويا آنها را ميديد. 2- روياي خيالي قادسيه دوم و دفاع از ملت عرب صدام جنگ با ايران را قادسيه دوم نامگذاري كرد. غافل از اينكه ايرانيان زمان يزدگرد ساساني چون از ظلم و ستم شاهان سمتگر به ستوه آمده بودند با ميل و علاقه اسلام را پذيرفتند و مسلمانان را به داخل ايران راه دادند. از طرفي كشورهاي عربي كه شكستهاي سنگين و خفت باري را از اسرائيل متحمل شده بودند، بدشان نميآمد كسي مثل صدام پيدا شود و با حمله به ايران و شكست دادن آن، آبروي رفته آنها را برگرداند. حزب بعث عراق كه صدام نيز عضو آن است يك حزب ملي گراي افراطي است که هدفش زنده كردن حكومت امويان و عباسيان مي باشد. صدام بارها اعلام كرد كه اين جنگ را به نمايندگي از اعراب بر عليه ايران به راه انداخته است و كمكهاي بيحد و اندازهي اين كشورها به عراق نيز شاهد اين گفتهها است.  3- دلايل سياسي در ميان كشورهاي ساحلي خليج فارس عراق كمترين ساحل را دارد كه در حدود 55 كيلومتر است. سواحل اين كشور در دو بندر «بصره» و «ام القصر» در خور پر جزر و مدي قرار گرفته و به علاوه توسط دو جزيره از كشور كويت به نام «بوبيان» و «وربه» احاطه شده است. صدام فكر ميكرد اگر بتواند حتي بخشي از استان خوزستان را هم كه شده از ايران جدا كند، براي هميشه اين مشكل كشور عراق حل خواهد شد. 4- حكومت در خليج فارس منطقه خليج فارس با دارا بودن بيشترين منابع نفت و گاز دنيا از اهميت و ارزش بالايي برخوردار است. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، شاه با حمايتها و كمكهاي آمريكا قدرت اول اين منطقه بود و در واقع آمريكا با كمترين هزينه و با كمك شاه ايران، منابع خدادادي ملتهاي مسلمان اين منطقه را غارت ميكرد. قدرت پوشالي شاه به بهاي غارت منابع و داراييهاي مردم ايران توسط آمريكا و رفتارهاي تحقير آميز آنها با مردم كشورمان بود. با سقوط حكومت ديكتاتوري شاهنشاهي در ايران اين توهم براي صدام پيش آمد كه زمينه براي تاخت و تاز فراهم شده و او ميتواند با قبول نوكري آمريكا نقش شاه ايران را در رهبري منطقه به عهده گيرد.  5- رهبري جهان عرب اختلافات زياد درميان كشورهاي عربي، شكستهاي بسياري را در سالهاي اخير به آنها تحميل كرده است. بارزترين آن اشغال كشور فلسطين توسط يهوديان مهاجر اروپا و آمريكا و تشكيل دولت دروغين اسرائيل است كه با گذشت حدود 45 سال از اين اتفاق شوم، كشورهاي عربي با داشتن جمعيت، سرزمين و ارتشي دهها برابر بيشتر از اسرائيل و در اختيار داشتن منابع حياتي نفت و گاز دنيا كه آمريكا و اروپا يك روز بدون آن قادر به ادامه حيات نيستند، قادر نشدهاند كوچكترين شكستي را جبران كنند. اين در حالي است كه جمعيت و وسعت اسرائيل (فلسطين اشغالي) صدها برابر كمتر و كوچكتر از كشورهاي عربي است. البته در سال 1982 ميلادي اسرائيل به كشور لبنان هم حمله كرد و اين كشور را اشغال نمود ولي يك گروه شيعي به نام «حزب الله» پس از بيست سال مبارزه مردانه، با الهام گرفتن از دستورات امام خميني (ره) و شيوه مبارزه ايرانيان توانست افسانهي شكست ناپذيري اسرائيل را باطل و اين كشور را وادار به ترك لبنان كند. صدام فكر ميكرد اگر ايران را شكست دهد مرهمي بر زخمهاي ناشي از شكستهاي اعراب خواهد گذاشت و كشورهاي عربي نيز مجبور ميشوند او را به عنوان رهبر دنياي عرب قبول كنند. 6- ادعاهاي سرزميني الف ـ حاكميت مطلق بر اروندرود ماده 2 قرارداد بين ايران و عراق در عهد نامه الجزاير اين گونه بيان مي كند: «در مرز ايران و عراق در اين رودخانه (اروندرود) خط تالوگ يا خط ميان محل اصلي قابل كشتيراني تعيين شده است.» صدام قبل از حمله به ايران ودرآغاز جنگ بارها اعلام كرد مالكيت تمام اروندرود را به عراق بازمي گرداند. ب ـ بازگرداندن جزاير ايراني ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك اين ادعاي صدام خنده دارتر و مسخرهتر از ادعاهاي ديگر او است. در تمام تاريخ دو كشور و تمام قراردادهايي كه بين ايران و عراق امضاء شده، هيچگاه اسمي از اين جزيرهها نيامده و اين جزاير با خاك عراق صدها كيلومتر فاصله دارند. نقشههاي بين المللي كه از قرنها پيش مانده است براين دلالت دارند كه اين جزاير ايراني بوده و هستند و در طول بيش از دوهزاروپانصد سال تاريخ ايران فقط مدت كوتاهي در اشغال روباه پير استعمار بوده و انگليسيها در سال1971 ميلادي آنهارابه ايران بازگرداندهاند.  ج ـ بازپس گيري سرزمينهاي عراقي صدام مدعي بود ايران غير از اروندرود، سرزمينهاي ديگري را نيز در طول مرز خود با عراق به زور گرفته است و بايد به عراق برگرداند. سرزمينهايي مثل ميمك، سيف سعد و … براي اين ادعاي خود هم مدركي نداشت اما وقتي در 31 شهريور1359 حمله سراسري خود را از زمين، هوا و دريا آغاز كرد، دهها كيلومتربيشتراز اين سرزمينها رااشغال كرد و دروغگويي او براي دنيا روشن شد. دـ تجزيه يا تبديل كشور بزرگ و قدرتمند ايران به پنج كشور كوچك و ضعيف در بخشهاي قبل خوانديد كه طارق عزيز معاون نخست وزير عراق گفته بود «وجود پنج ايران كوچك بهتر از ايران واحد است.... سعي خود را متوجه تجزيه ايران خواهيم كرد.» حاكمان عراق در پيش بينيهاي خود به اين نتيجه رسيده بودند كه د ر صورتي كه موفق به انهدام تمام كشور ايران و ويراني آن نشوند و فتح سه روز تهران كه ادعا كرده بودند، بر ايشان ممكن نشد، تبديل ايران به پنج كشور ضعيف كمترين نتيجهاي است كه از جنگ عايد آنها خواهد شد. هـ ـ ادعاهاي حقوقي صدام مدعي بود عهدنامه الجزاير در شرايطي به عراق تحميل شده است كه اين كشور از نظر نظامي ضعيف بوده و ادعاي دروغين ديگري هم داشت اين بود كه ايران قبلاً عهدنامه را نقض كرده است. در صورتي كه دولتمردان ايران در زمان امضاء قرارداد الجزاير اگر قدري هوشياري داشتند، به راحتي ميتوانستند تمام اروندرود را بگيرند و اين كار با توجه به موقعيت برتر ايران نسبت عراق كار ساده اي بود. در مورد نقض عهدنامه از سوي ايران هم ماده 6 عهدنامه الجزاير و ماده33 منشور سازمان ملل متحد اينگونه بيان ميكنند: «در صورت نقض عهدنامه از طرف يكي از كشورها، كشور ديگر بايد به كميسيون حل اختلاف شكايت كند و اگر نتيجه نگرفت به نهادهاي ديگر بين المللي مثل شوراي امنيت سازمان ملل متحد مراجعه كند.» ولي صدام هيچ يك از اين كارها را انجام نداد. منبع: کتاب زنگ تاريخ تأليف علي اکبر رئيسي ادامه مطلب یاحسین - ای امیر عرفه دست من و دامانت جان به قربان تو و گردش آن چشمانت ای امیر عرفه حال مناجات بده بر گدای حرمت وقت ملاقات بده ای امیر عرفه دیده ی پرآب بده دل بی تاب مرا با نگهت تاب بده ای امیر عرفه بر سر راهت گردم گر بیایی به خدا دور سرت می گردم ای امیر عرفه تنگ غروب است بیا سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بیا ای امیر عرفه حامی زهرا برگرد جان زهرا دگر از خیمه صحرا برگرد ای امیر عرفه بر رخ من خنده بزن جان زینب بده روز عرفه پاسخ من ای امیر عرفه روح مناجات تویی مشعر و سعی صفا، مروه و میاقات تویی ای امیر عرفه ناز مکن چهره نما از پس پنجره در باز مکن چهره نما ای امیر عرفه ذکر مدام است بیا کار این عاشق دلخسته تمام است بیا ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است مردن امشب به خدا بر سر کویت عشق است ای امیر عرفه فیض دمت را قربان دل دریایی لبریز غمت را قربان ای امیر عرفه در عرفاتی امروز یا که در علقمه ی شاه فراتی امروز ای امیر عرفه هیئت ما نیز بیا روضه ی تشنه کنار لب دریاست بیا ای امیر عرفه جان گل یاس بیا قدمی رنجه نما روضه ی عباس بیا ادامه مطلب ﭼـﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻩ ﻭ ﮔﺪﺍ ﮐﻢ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﺯﺧﻢ ﻫﺮ ﻗﻠﺒﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺮﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﺩﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻗﺪﺭﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻑ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺑﺴﺖ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻤﯽ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻭﻓﺎ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﮏ ﺑﺮ ﺯﺧﻢ ﻫﻢ ﭘﺎﺷﯿﻢ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﯿﺎﯾﺪ ﺍﺷﮏ ﻣﺤﺮﻭﻣﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻟﺮﺯﺩ ﺯ ﺁﻩ ﻭ ﺩﺭﺩ ﻣﻈﻠﻮﻣﯽ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﻮﺩ ﮐﯿﻨﻪ ﺯ ﺩﻟﻬﺎ ﮔﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺸﮑﺴﺘﻦ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﻧﮕﺮﺩﺩ ﻋﺎﺩﺕ ﻣـﺮﺩﻡ
ادامه مطلب
|
|