کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان


 

کد خبر: ۶۵۸۷۵
جلوه‌هایی از ارادت مرحوم آیت‌ا... شیخ علی صافی به ساحت قدسی ثامن الحجج(ع)؛

اینجا مقام و مشهد سلطان دین رضاست

یکی از رجال الهی زمان ما که نام پر آوازه اش با شجاعت و امر به معروف و نهی از منکر بیان 
می شود، مرجع عالیقدر مرحوم آیت ا... حاج آقا علی صافی گلپایگانی است؛

عقیق:همو که ندای «سیّدی قد طال الانتظار» او هنوز گوش ها را می نوازد و «لبّیک یا حسین» هایش بر آسمان دل های دوستانش طنین افکن است؛ همو که یار صدیق امام (ره) بود و سوخته دلی برای نظام اسلامی.
آری! او مرد خدا بود و بس. ایام پنجمین سالگرد ارتحال غمبارش بهانه ای شد در
گفت و گویی با مصطفی صافی فرزند آن مرجع ،
 مروری داشته باشیم بر زندگی معرفت آموز و منش آن والا مقام در اظهار ارادت به خاندان عصمت و طهارت(ع). این گفت و گو را با هم می خوانیم.

  از محبت آیت ا... شیخ علی صافی به اهل بیت(ع) بگویید.
- عالم عامل عارف و فقيه جامع و اصولي مرد کامل، انساني به تمام معنا محبّ و شيفته اهل بيت عصمت و طهارت(ع) که با آزاد منشي و صراحت لهجه و بيان و صداقت اعتقاد و گفتار، درد و درک و باور ديني و ايماني و اسلامي را در عمق جانش دريافته و با شناخت کامل از ارزش‌هاي والاي الهي و انساني، با تمام توان دفاع و از بروز بِدَع و انحرافات فکري و منکرات و تعدّي و تجاوز و ظلم و بي ديني به نحو شايسته و بايسته و با شيوه‌هاي بديع و خطابه‌هاي بليغ و شجاعت و شهامت و پايمردي مثال زدني و استقامت در شأن يک فقيه ولايي جلوگيري مي‌نمود. اخلاص و تواضع ايشان در تمام شؤون زندگي روحاني و حيات معنوي بروز و ظهور داشت. مرجعي ولايي، پژوهشگري عميق و فقيهي علوي که خانه ساده و بي آلايش او نزديک به يک قرن کانون عطوفت، مهر، زهد و تقوي و تعليم و تعلم مکتب انسان ساز جعفري بود.
قوه و قدرت فقهي، ادبي، تاريخي و ... او زبانزد بود و با کوله باري از علم و دانش و فقاهت و پاسداري از مکتب انسان ساز اهل بيت عصمت و طهارت(ع)، اسوه عمل بود.
در ادبيات و ذوق و قريحه شعر تبحر خاص داشت و با تمام اشتغالات فقهي و اصولي و تأليف کتاب‌های فراوان (قريب به 50 مجلّد) که مورد نياز جامعه علمي و حوزوي بود، از سرودن اشعار نغز و شيوا و پر محتوا که بیشتر متضمّن مفاهيم قرآني و روايي است غافل نبود، ديوان (راز دل) قسمتي از اشعار وی است که به زيور طبع آراسته گرديده است.

  گویا مرحوم آقا ارتباط قلبي عميقي نيز با حضرت رضا(ع)داشتند و حتی کرامتي نصيب ايشان شده است؛ ماجراي آن را بيان مي‌کنيد؟
- ايشان ارادت و اخلاص خاصي نسبت به ساحت مقدس شمس الشموس (ع)داشتند و همه ساله به زيارت آن امام همام مشرف مي‌شدند. در يکي از سفرها، دچار مشکل گوش درد عجيبي شدند که به خونريزي‌هاي فراوان از داخل گوش منجر شد و روزانه يکی دو بار جراحت را پانسمان مي‌کرديم تا جلوي خونريزي را بگيرد. بنابراین ايشان براي جلوگيري از هتک حرمت به آستان مقدس مولايش چند روزي تا ورودی حرم مطهر مشرف مي‌شدند و پس از خواندن زيارت بدون داخل شدن در حرم به محل اقامت مراجعت مي‌فرمودند.
پس از گذشت يکي دو روز پس از تشرف برای تعويض پانسمان اقدام شد، ولي پس از کنکاش و بررسي، خونريزي و جراحت ديده نشد و نبودن مشکل به آقا منتقل شد که ناگاه فرمودند (مگر مي‌شود آقا به ما نظري نداشته باشند.) فرمودند وقتي کنار ورودی حرم مطهّر برای ابراز ارادت ايستاده بودم به اين مضمون خدمت حضرت عرض کردم که آقا مي‌گويند شما به حيوانات هم نظر لطف دارید چه مي‌شود که به اين حقير هم نظري کنيد. قابل توجه اینکه پس از اين عنايت حضرت، تا آخر عمر شريفشان هيچ گونه مشکلي در گوش ايشان مشاهده نشد.

  شعري از ايشان درباره امام رضا(ع)وجود دارد. اگر مقدور است آن را ذکر کنيد و ماجراي سرودنش را بيان نماييد.
- روزي از محلّ اقامت برای تشرّف به حرم مطهر رضوي در انتظار وسيله نقليه بوديم. تاکسي توقف کرد. ایشان و من  و يکي از دوستان که جهت خدمت به ايشان همراه بودند، سوار تاکسي شديم.
راننده مقصد را جويا شد؛ ناگاه مرحوم آقا فرمودند مگر غير از حرم مطهّر جاي ديگری هست؟ و به بنده فرمودند؛ فلاني قلم و کاغذ همراه داري؟ عرض کردم: بله، فرمودند بنويس.
مرا به غير حرم اين ديار کاري نيست
بجز زيارت مولاي خويش ياري نيست
خدا کند بپذيرد من ضعيف و ذليل
که جز به لطف و عطايش اميدواري نيست

اين دو بيت را في البداهه سرودند و در سفری نیز اشعاري ديگر در مدح حضرت ثامن الحجج(عج) سرودند:
اين مهبط ملائکه صحن و سراي کيست؟
اين بارگاه سر به فلک رفته جاي کيست؟
اين جلوه‌اي که مطلع آن شهر مشهد است
روشن نموده ارض و سما از جلاي کيست؟
اينجا که سر به خاک درش مي‌نهند خلق
آرامگاه کي بود و خاک پاي کيست؟
اينجا که جن و انس به تعظيم اندرند
اين احترام بهر چه و از براي کيست؟
اينجا که با تفضّل و لطف و عنايتش
مس را توان طلا کني از کيمياي کيست؟
اينجا که عاشقان خدا رو به آن کنند
منظورشان که باشد و اندر هواي کيست؟
اين جذبه‌اي که خلق کشاند به سوي خود
کي باشد آن که مي‌کشد و از صلاي کيست؟
اين نور کو رسيده شعاعش به طاق عرش
از پرتو فروغ جمال و ضياي کيست؟
اين مأمني که کهنه نگردد به دور چرخ
اين اعتبار و رتبه ز قدر و بهاي کيست؟
اين بيت را که داده خداوند رفعتش
از موقف و بزرگي بي انتهاي کيست؟
اين شمع کاينچنين همه پروانه گرد او
گرديده‌اند مست زجام عطاي کيست؟
اين جوش و اين خروش که دارند مردمان
در راه عشق کي بود و در ولاي کيست؟
اين خلق دردمند که گيرند عافيت
درمان درد کي کند و از دواي کيست؟
اينجا مقام و مشهد سلطان دين رضاست
اينجا امام هشتم و فرزند مصطفي است
گفت اين قصيده را (علي) و شکر کردگار
اندر جوار او چو گدايي به التجاست

  مرحوم آقا چگونه به زيارت حرم مطهّر رضوي مي‌رفتند؟ آداب خاصي داشتند؟ چه ادعيه‌اي مي‌خواندند و چگونه زيارت مي‌کردند؟
- ايشان هر زمان که به مشهد مقدس مشرف مي‌شدند، حداقل روزي دو بار تشرّف داشتند و اعمال و آداب زيارت را آن گونه که وارد شده به جا مي‌آوردند (اذن دخول- عتبه بوسي- زيارت روبه‌روي حضرت- بالاسر حضرت و ...) که شايد هر تشرّف يکي دو ساعت به طول مي‌انجاميد و جالب است اين اعمال و افعال را با تضرّع و خلوص کامل انجام می‌دادند و زماني که قدرت جابه‌جایي به علت بيماري‌ها و کهولت سن نداشتند و با صندلي چرخدار مشرف مي‌شدند پياده شده و عتبه ورودي رواق مطهر را بوسه می‌زدند و با حال خوش و گريه و زاري در بارگاه شريف حضرت ثامن الحجج(ع)به دعا و نيايش می‌پرداختند و تا زماني که قدرت داشتند نماز جعفر را هم مي‌خواندند.

  از ويژگي‌هاي اخلاقی مرحوم صافی(ره) چه نکاتی را برای خوانندگان ما بیان می کنید؟
- مرحوم آقا را مي‌توان جامع صفات انساني، اخلاقي و ايماني دانست. فقيهي علوي، مجتهدي دلسوز هم براي مکتب اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و هم براي مردم، بدان معنا که خود را وقف سامان بخشيدن به نابساماني‌هاي 
عقيدتي- فکري، اجتماعي و سياسي نموده بود.
درب منزل او به روي همگان باز و وقت ملاقات خاصي نداشت هميشه و همه جا در دسترس مؤمنان و متدينان و اقشار مختلف بود، بيان شيوا و گيراي او هنگام خطابه‌هايش مجذوب کننده بود، در طول حياتش با ظلم و طغيان و خفقان و تعدّي و بدعت‌هاي منحرفان مبارزه کرد، او از مريدان به حق اهل بيت عصمت و طهارت(ع) بود و به برپايي مجالس ايشان و تعظيم شعایر مذهبی سعي مجدانه داشت، ارتباطش با محرومان و گرفتاران برای پاسخگويي به نيازهايشان قطع نمي‌شد شجاعت و صراحت و رک گويي محور تمام برخوردهاي ايشان بود.



منبع:قدس
211008


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 9:39 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۶۵۸۴۳
ارزش گریه به روایت معصومین(ع)

چرا گریه بر مصیبت کربلا اینقدر مهم است؟  

 

يكي از عواملي كه در گريستن موثر است، نظر به رواياتي است كه در آن ها پاداش گريه ذكر شده است. همچنان که امام معصوم (ع) فرمود: "هر چشمي در روز قيامت به جهت سختي‏ها، گريان است مگر چشمي كه بر امام حسين(ع) گريسته باشد."

عقیق:يكي از عواملي كه در گريستن موثر است، نظر به رواياتي است كه در آن ها پاداش گريه ذكر شده است. همچنان که امام معصوم (ع) فرمود: "هر چشمي در روز قيامت به جهت سختي‏ها، گريان است مگر چشمي كه بر امام حسين(ع) گريسته باشد."
"عبد الله بن فضيل هاشمي" از امام صادق(ع) سؤال مي ‏كند: چرا عاشورا روز غم واندوه وعزاداري گرديد اما روز وفات پيامبر اكرم (ص)، اميرمؤمنان (ع)، فاطمه زهرا (س) و امام مجتبي(ع) چنين نشد؟ امام صادق(ع) فرمود: "ان يوم الحسين أعظم مصيبه من جميع ساير الايام... فكان ذهابه كذهاب جميعهم.. . / روز حسين ـ عاشورا ـ از لحاظ مصيبت از تمام روزها عظيم‏تر است زيرا حسين عليه السلام تنها باقي مانده اصحاب پنج گانه كساء است كه رفتن او، مثل رفتن همه آنهاست".
روز عاشورا مصائبي بر خاندان رسالت وارد شد كه در خاطره هيچ آفريده‏اي خطور نمي‌كند و قلم را تاب نوشتن نمي‌باشد! چه جالب گفته است: "فاجعه إن اردتُ أكتبُها مجمله ذكرهُ لمدكر / جرت دموعي فحال حائُلها ما بين لحظ الجفون و الزبر/ مصيبتي بزرگ كه اگر بخواهم آن را گذرا براي ياد آوري بنويسم اشك روانم بين چشم من و برگ‌هاي كتب حايل مي‌آيد." و در ادامه چنین سروده است: "و قال قلبي بقيا عليّ فلا و الله ما قد طبعتُ مِن حجر / بكت لها الأرضُ و السماء دماً بينهما في مدامع حمر/ دلم گفت: به من رحمي كن، به خدا سوگند! از سنگ آفريده نشده‏ام، بر آن فاجعه زمين و آسمان و آنچه بين آن دواست، اشك خون گريست."

رابطه غذا و مکان انسان و احساسات و عواطف او
غذا و آب و هوا و محلي كه مراسم در آنجا برگزار مي‌گردد، در رقت و انفعال انسان و يا عدم آن مؤثر است. مسجدي كه ساختماني قديمي دارد و سال‌ها عزاداران با معرفت و با اخلاص در آنجا در عزاي امامان(ع) اشك ريخته‌اند، در تحريك عاطفه و انفعال انسان نقش مؤثر دارند اما با این همه اگر اشك نريختن هميشگي باشد، حاكي از بيماري دل است كه محتاج درمان است.

پاداش گريه بر امام حسين(ع)
يكي از عواملي كه در گريستن موثر است، نظر به رواياتي است كه در آن ها پاداش گريه ذكر شده است. همچنان که امام معصوم (ع) فرمود: "هر چشمي در روز قيامت به جهت سختي‏ها، گريان است مگر چشمي كه بر امام حسين(ع) گريسته باشد." امام رضا(ع) مي‏فرمايد: "گريه بر امام حسين(ع) گناهان بزرگ را محو مي‏كند".  امام صادق(ع) مي‏فرمايد: "كسي كه به ياد امام حسين(ع) به مقدار بال مگسي، اشك از چشمانش جاري شود، ثوابش بر خداوند است و خداوند به كمتر از بهشت براي او راضي نمي‏شود".
از امام معصوم(ع) نقل شده است: "هر كه بگريد يا بگرياند يا حالت اندوه و گريه داشته باشد، بر مصيبت امام حسين(ع)، بهشت براي او واجب مي‏شود".

تأسّي به پيشوايان معصوم (ع)
اولياي الهي از انبيا تا اوصيا همه بر حسين (ع) گريسته اند. الگوگيري از آن بزرگواران، انسان را براي گريه بر سيدالشهدا (ع) تشويق مي‌كند. در اين جا به مواردي اشاره مي‏شود:

پيامبر(ص)
طبق روايت امام صادق (ع)، روزي فاطمه زهرا(س) به محضر رسول خدا(ص) وارد شد و حضرت را گريان ديد. از علت گريه‏اش پرسيد، رسول خدا فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه حسين را گروهي از امت من به قتل مي‏رسانند! فاطمه نيز از شنيدن اين خبر به شدت گريست، ولي وقتي ازمقام بلند فرزندش به خاطر شهادت آگاه گرديد، آرامش و تسكين يافت.

امام علي(ع)
"ابن عباس" مي‏گويد به هنگام رفتن به "صفين" همراه امير مؤمنان بودم. چون در كنار شط فرات به "نينوا" وارد شد، امام با صداي بلند گريست و فرمود: اين محل را مي‏شناسي؟ گفتم: نمي‏شناسم، فرمود: اگر اينجا را مانند من مي‏شناختي، هرگز از اينجا رد نمي‏شدي مگر اين كه مثل من گريه سر مي‏دادي. ابن عباس گفت: حضرت گريه مفصلي كرد، به طوري كه اشك از روي محاسن او جاري شد! ما هم هم صدا با علي(ع) گريه سر داديم. بعد امام افزود: در اين سرزمين كه كرب و بلا ناميده مي‏شود، هفده نفر از فرزندان من و فاطمه به شهادت مي رسند و مدفون مي‏گردند.

امام سجاد(ع)
امام سجاد (ع) كه در كربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسين (ع) و ياران با وفايش بود، پس از واقعه عاشورا تا زماني كه در قيد حيات بود، اين رخداد سوزناك را فراموش نكرد و هميشه گريه و سوگواري نمود. او هر وقت مي‏خواست آب بنوشد، تا چشمش به آب مي‏افتاد، اشك از چشمانش سرازير مي‏شد. وقتي علت اين كار را ‏پرسيدند ‏فرمود: چگونه گريه نكنم درحالي كه يزيديان آب را براي درندگان آزاد گذاشتند ولي آن را به روي پدرم بستند و او را با لب تشنه كشتند؟!
امام سجاد (ع) در عزاي پدر مظلوم خويش به حدي گريست كه اورا يكي از گريه‌كنندگان پنج گانه تاريخ لقب دادند. وقتي راز آن همه گريه را از حضرت ‏پرسيدند، مصائب جانگداز كربلا را بازگو ‏كرد و‏ فرمود: "مرا ملامت نكنيد. يعقوب، پس از آن كه يك فرزند خود را از دست داد آنقدر گريست تا از غصه چشمهايش سفيد شد، در حالي كه يقين به مرگ فرزندش نداشت در حالي كه من به چشم خود ديدم كه در نيم روز چهارده نفر از اهل بيت مرا سر بريدند. انتظار داريد داغ آنها از دلم بيرون برود؟! از فراق روي يك يوسف اگر يعقوب سوخت / هجر هفتاد و دو يوسف كرده خونين دل مرا.

امام باقر(ع)
امام باقر(ع) براي امام حسين(ع) اشك مي‏ريخت و به هركس در خانه او بود دستور مي‏داد گريه كند. در منزل آن حضرت مجلس عزا و سوگواري براي امام حسين(ع) تشكيل مي‏گرديد و حاضران مصيبت آن حضرت را به هم تسليت مي‌گفتند.

امام صادق(ع)
"عبد الله بن سنان" مي‏گويد: در روز عاشورا به حضور امام صادق (ع) شرفياب شدم. حضرت را رنگ پريده و بسيار غمگين و گريان يافتم، علت را پرسيدم، فرمود: امروز عاشوراست و در چنين روزي جد ما امام حسين(ع) شهيد شده است.
امام صادق(ع) به "ابو هارون مكفوف" دستور داد مرثيه بخواند آنگاه كه وي مرثيه خود را آغاز نمود متوجه شد امام عليه السلام سخت گريه مي‏كند و زناني كه پشت پرده بودند همين كه صداي گريه امام صادق عليه السلام را شنيدند آنها نيز صداي خود را به گريه و شيون بلند كردند؛ بعد امام فرمود: "من انشد في الحسين شعرا فبكي وابكي عشرا كتب له الجنه / هر كس در مصيبت حسين عليه السلام شعر بگويد و گريه كند و ده نفر را بگرياند بهشت بر او نوشته مي‏شود"

امام كاظم (ع)
امام رضا (ع) مي‏فرمايد: روش پدرم امام موسي بن جعفر (ع) اين بود كه هرگاه ماه محرم مي‏رسيد پيوسته غمگين بود تا دهه عاشورا سپري شود روز عاشورا روز گريه و ماتم او بود و مي‏فرمود: "هو اليوم الذي قتل فيه الحسين".

امام رضا(ع)
امام رضا (ع) فرمود: محرم ماهي است كه اهل جاهليت در آن ماه، جنگ و خونريزي را حرام مي‏دانستند، ولي دشمنان در آن ماه خون ما را ريختند. حرمت ما را شكستند. زنان و فرزندان ما را به اسارت گرفتند و به خيمه‏هاي ما آتش زدند. اموال ما را غارت نمودند و حرمت رسول خدا را در حق ما رعايت نكردند.

امام زمان (ع)
امام زمان (عج) نيز همواره بر سيد الشهدا (ع) اشك مي‏ريزد و مي‏گويد: "اي جد بزرگوار! روزگار مرا به تأخير انداخت و نتوانستم به ياري تو بشتابم و با دشمنانت پيكار كنم. هر صبح و شام بر مصائب تو گريه مي‏كنم. اگر اشك چشمم تمام شود، به جاي آن خون مي‏گريم".


منبع: شبستان
211008


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 9:36 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۶۵۹۳۴

دعای امام سجاد برای تجمع یاران امام عصر(عج)  

 

پژوهشگر مهدوی با اشاره به دعای ۴۷ صحیفه سجادیه گفت: اگر بتوانیم این فراز را کنایه از پدید آمدن یاران ویژه امام عصر(ع) قرار دهیم. از خداوند می خواهیم که یاران امام در این دوره دور هم جمع شوند.

عقیق:حجت الاسلام سید مجتبی فلاح (پژوهشگر مهدوی)، با اشاره به فراز 61 دعای 47 صحیفه سجادیه گفت: در این فراز می خوانیم " اللَّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيهِ، وَ آتِهِ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانا نَصِيرا، وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحا يَسِيرا، وَ أَعِنْهُ بِرُكْنِكَ الْأَعَزِّ، وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ، وَ قَوِّ عَضُدَهُ، وَ رَاعِهِ بِعَيْنِكَ، وَ احْمِهِ بِحِفْظِكَ وَ انْصُرْهُ بِمَلائِكَتِكَ، وَ امْدُدْهُ بِجُنْدِكَ الْأَغْلَبِ.
پس ولى خود را الهام كن تا شكر اين نعمت بگزارد، و ما را نيز الهام كن كه نعمت وجود او را سپاس گوييم و او را به فيروزى از جانب خود نصرت كن، و كار او را به آسانى بگشاى و به پشتيبانى محكم خود او را مدد فرماى و پشت او را قوى كن و بازوى او را نيرومند گردان، و او را به ديده رعايت خود نگران باش و در كنف حمايت خود نگهدار، و به فرشتگانش يارى كن و به سپاه نيرومند خويش مدد ده.
وی خاطرنشان کرد: امام سجاد(ع) در این فراز در ادامه دعاهای خود برای تبیین رابطه میان مردم و حجت خدا این طور می فرماید: خدایا سپاس گزاردن نعمت هایی که به ولیت عنایت کردی به او الهام فرما و ما را نیز به سپاس گزاری نعمت وجود ولی الهام کن.
حجت الاسلام فلاح با اشاره به ویژگی های امام عصر(عج) در این فراز، اظهارداشت: در واقع امام سجاد(ع) با بیان بخش نخست از این فراز می خواهند این نکته را به همه گوشزد کنند که امام با تمامی ویژگی هایی که در فراز قبل دارند که علم است، پرچم هدایت، رستگاری و ریسمان متصل خدا است و سبب رسیدن به خشنودی خداست، باز امام خود را بی نیاز از درگاه الهی نمی دانند و شکرگزاری و طلب توفیق برای شکر گذاری به ساحت قدس الهی را اینگونه نشان می دهند.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه امام سجاد(ع) در ادامه فراز دغدغه مندی های خود را نسبت به انقلاب جهانی بیان می کنند، تصریح کرد: امام با این دعا کردن این دغدغه مندی را به نسل های آینده که می خواهند رابطه خود را با امام تنظیم کنند، منتقل می نمایند.
وی ادامه داد: امام سجاد(ع) در این فراز از خدا برای امام این گونه می خواهند که خدایا از جانب خودت یک پیروزی ویژه به امام عنایت کن، وقتی می گوییم خدایا به امام از جانب خودت قدرت و سلطنت یاری کننده عنایت کن. در واقع می گوییم خدایا امام زمان(عج) را بر همه دشمنانش چیره کن، درحالی که لازمه چنین سیطره الهی چیرگی همه جانبه بر تمام امور است. به طوری که هیچ زاویه ای بر هیچ مساله بر امام پوشیده نباشد و همه چیز تحت نظر امام باشد و با اختیار امام به گردش در بیاید.

حجت الاسلام فلاح با بیان اینکه خیلی از افراد مدیریت بخشی را دارند ولی دشمنان می توانند در آن خلل ایجاد کنند، افزود: ما با این درخواست برای امام زمان(عج) می خواهیم در دوره امام زمان(عج) نفوذ و سیطره امام بر همه امور در تمامی زوایای هستی، یک نفوذ کامل باشد، خداوند متعال در آیه 80 سوره اسرا به پیامبر(ص) دستور می دهد، چند چیز را بخواهد. یکی از آنها سیطره الهی بر امور است که می فرماید: خدایا برای من از جانب خود یک سیطره یاری شده قرار ده.
این پژوهشگر مهدوی گفت: امام سجاد(ع) در ادامه می فرماید: خدایا برای امام عصر(عج) یک پیروزی آسانی قرار ده، فتح به معنای گشوده شدن و "یسر" به معنای آسانی، در حالی که امام در مسیر برپایی حکومت عدل جهانی باید از سد ستمگران عبور کند. بنابراین منتظران از خدا درخواست می کنند که سختی مبارزه برای حضرت در سایه یاری خدا به آسانی تبدیل شود.
وی با بیان اینکه امام سجاد(ع) در ادامه این فراز می فرماید؛ خدایا امام زمان(عج) را با تکیه گاه عزت مندانه خودت یاری کن، اظهارداشت: واژه عزت نکات ویژه ای دارد، عزت در اصل حالتی است که انسان را مقاوم و شکست ناپذیر می کند، وقتی از خدا می خواهیم که امام را با پشتوانه محکم  و عزت مند خود یاری کند، در واقع چون عزت در اصل به خدا می رسد، در سوره نسا آیه 139 خدا می فرماید: تمام عزت برای خداست، از این رو همه مخلوقات به سبب محدودیت قابل شکست هستند. مگر کسانی که عزت الهی داشته باشند. در چینن صورتی است که این مخلوقات چون عزتشان نشات گرفته از خداست، اینها هم شکست ناپذیر می شوند.
حجت الاسلام فلاح با بیان اینکه خدا در آیه 8 سوره منافقون می فرماید: عزت در مرحله نخست برای خداست و در مرحله بعدی رسول و مومنان شکست ناپذیر هستند، تصریح کرد: در واقع وقتی می خواهیم خدای متعال، امام را با پشتوانه عزت خودش یاری کند، می خواهیم امام ویژگی شکست ناپذیری را از خدا دریافت کند.
این پژوهشگر مهدوی خاطرنشان کرد: امام سجاد(ع) در ادامه می فرماید: خدایا پشت امام را محکم کن و بازوان حضرت را قوی کن، یک زمانی است که در مرحله ابتدایی خدا به اولیای خود نصرت را ارزانی می دارد ولی در مواردی که اراده الهی بر این تعلق گرفته که این جهان، جهان اسباب باشد. خدا اراده اش بر این تعلق گرفته که امور فقط از مسیر سبب هایی که خداوند قرار داده، محقق شوند.
وی با بیان اینکه در این فراز وقتی از خدا می خواهیم که پشت امام را محکم کن. باید ببینیم چگونه محقق می شود، گفت: در آیه 31 سوره طه آمده که وقتی حضرت موسی به رسالت مبعوث می شود. از خداوند می خواهد. خدایا کمر من را با برادرم هارون محکم کن، در این فراز وقتی از خداوند می خواهیم که پشتیبانی برای امام قرار دهد، کنایه از این است که امام به وسیله وزرایی نیرومند، ناب و خالص از پشتیبانی ویژه ای برخورد باشد.
حجت الاسلام فلاح ادامه داد: وقتی در ادامه فراز می گوییم؛ خدایا بازوان حضرت را محکم کن. این هم اشاره به این نکته است که کسی که می خواهد امام را یاری کند و به عنوان بازوی محکم امام قرار بگیرد، باید ویژگی هایی داشته باشد که اولیای خدا این را گوشزد کردند و وارد شده که اولیاء، ستمگران و گمراهان را به عنوان بازو برای خود انتخاب نمی کنند، اگر بتوانیم این فراز را کنایه از پدید آمدن یاران ویژه امام عصر(عج) قرار دهیم، در واقع از خدا می خواهیم که یاران امام در این دوره فراهم شوند و برای حضرت ایفای نقش داشته باشند.


منبع: شبستان
211008


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 9:35 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

ضعیفعالی 

 امر به معروف و نهی از منکر

 قرآن

وَ لْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلىَ الخَْيرِْ وَ يَأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏ ( آل عمران آیه 104 ) { باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به خوبی فرمان دهند و از بدی باز دارند، اینان رستگارانند }

كُنتُمْ خَيرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكاَنَ خَيرًْا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثرَُهُمُ الْفَاسِقُون‏ ( آل عمران آیه 110 ) { شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده است ، به خوبی فرمان می دهید و از بدی باز می دارید و به خدا ایمان دارید .اگر اهل کتاب نیز ایمان بیاورند برایشان بهتر است.بعضی از ایشان مومنند ولی بیشترشان تبهکارند }

يَابُنىَ‏َّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ اصْبرِْ عَلىَ‏ مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَالِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور ( لقمان آیه 17 ) { ای پسرک من ! نماز بگزار و به خوبی فرمان ده و از بدی باز دار و بر هر چه به تو رسد صبر کن ؛ زیرا این از کارهایی است که نباید سهلش گرفت }

وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَر ( توبه آیه 71 ) { مردان مومن و زنان مومن دوستان یکدیگرند ، به نیکی فرمان می دهند و از ناشایست باز می دارند }

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن أمَرَ بِالمَعروفِ و نَهى عَنِ المُنكَرِ فهُوَ خَليفَةُ اللّه ِ في الأرضِ ، و خَليفَةُ رَسولِهِ .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كه امر به معروف و نهى از منكر كند، او جانشين خدا در زمين و جانشين رسول اوست.مستدرك الوسائل : ۱۲/۱۷۹/۱۳۸۱۷.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :غايَـةُ الدِّينِ الأمرُ بِالمَعروفِ ، و النَّهيُ عَنِ المُنكَرِ ، و إقامَةُ الحُدودِ .امام على عليه السلام :نهايت دين، امر به معروف و نهى از منكر و بر پا داشتن حدود [الهى ]است.غرر الحكم : ۶۳۷۳.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :قِوامُ الشَّريعَةِ الأمرُ بِالمَعروفِ، و النَّهيُ عَنِ المُنكَرِ ، و إقامَةُ الحُدودِ .امام على عليه السلام :قوام شريعت به امر به معروف و نهى از منكر و بر پاداشتن حدود [الهى ]است.غرر الحكم : ۶۸۱۷.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :( ـ في وَصِيَّتِه لِمُحَمَّدِ بنِ الحَنَفيَّةِ ـ )وَ أمُرْ بِالمَعروفِ تَكُنْ مِن أهلِهِ ؛ فإنَّ استِتمامَ الاُمورِ عِندَ اللّه ِ تَبارَكَ و تَعالى الأمرُ بِالمَعروفِ و النَّهيُ عَنِ المُنكَرِ . امام على عليه السلام ( ـ در سفارش به محمّد بن حنفيّه ـ ) فرمود : به خوبى فرمان ده تا اهل آن باشى؛ زيرا تماميّت و كمال كارها نزد خداوند تبارك و تعالى امر به معروف و نهى از منكر است.كتاب من لا يحضره الفقيه : ۴/۳۸۷/۵۸۳۴.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :و ما أعمالُ البِرِّ كُلُّها و الجِهادُ في سَبيلِ اللّه ِ عِندَ الأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهيِ عَنِ المُنكَرِ ، إلاّ كَنَفثَةٍ في بَحرٍ لُجِّيٍّ .امام على عليه السلام :همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا، در مقايسه با امر به معروف و نهى از منكر نيست مگر همچون آب دهانى كه در دريايى ژرف انداخته شود.نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۴.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :( ـ لِرَجُلٍ قالَ لَهُ في وَقعَةِ صِفِّينَ : تَرجِعُ إلی عِراقِکَ و نَرجِعُ إلی شامِنا )  : لقَد عَرَفتُ أنَّما عَرَضتَ هذا نَصيحَةً و شَفَقَةً ... إنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى لَم يَرضَ مِن أولِيائهِ أن يُعصى في الأرضِ و هُم سُـكوتٌ مُذعِنـونَ لا يَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لا يَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ، فوَجَدتُ القِتالَ أهوَنَ عَلَيَّ مِن مُعالَجَةِ الأغلالِ في جَهَنَّمَ .امام على عليه السلام ( ـ خطاب به مردى كه در جنگ صفين به آن حضرت گفت : تو به عراق خود برگرد و ما به شاممان بر می گردیم  ) فرمود : مى دانم كه اين سخن تو از روى خيرخواهى و دلسوزى است... خداوند تبارك و تعالى راضى نمى شود كه در زمين نافرمانى شود و دوستان او خاموش بنشينند و دم بر نياورند و امر به معروف و نهى از منكر نكنند. بنا بر اين، من جنگيدن را آسانتر ازکند و زنجيرهاى دوزخ يافتم.وقعة صفّين : ۴۷۴

الامام علی عليه السلام( ـ في قولِهِ تَعالى : و اصْبِرْ عَلى ما أصابَکَ  ) : مِنَ المَشَقَّةِ و الأذى في الأمرِ بِالمعروفِ و النَّهيِ عَنِ المُنكَرِ . امام على عليه السلام ( ـ درباره آيه « و در برابر هر آن چه به تو مى رسد صبر کن { لقمان آیه 17 } ) فرمود : مقصود سختيها و آزارهايى است كه در راه امر به معروف و نهى از منكر به انسان مى رسد.مجمع البيان : ۸/۵۰۰ .

الإمامُ الباقرُ عليه السلام : الأمرُ بِالمَعروفِ و النَّهيُ عَنِ المُنكَرِ خُلُقانِ مِن خُلُقِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ، فمَن نَصَرَهُما أعزَّهُ اللّه ُ، و مَن خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ .امام باقر عليه السلام : امر به معروف و نهى از منكر دو خوى از خوهاى خداوند عزّوجلّ هستند. هر كه آنها را يارى دهد خداوند عزّتش بخشد و هر كه تنهايشان گذارد خداوند عزّو جلّ او را تنها گذارد. الخصال : ۴۲/۳۲.

الإمامُ الباقرُ أو الإمامُ الصّادقُ عليهما السلام : وَيلٌ لِمَن لا يَدينُ اللّه َ بِالأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهيِ عَنِ المُنكَـرِ .امام باقر يا امام صادق عليهما السلام :واى بر كسى كه با امر به معروف و نهى از منكر، خدا را ديندارى نكند. الزهد للحسين بن سعيد : ۱۹/۴۱.

 

 

 امر به معروف

 قرآن

قُلْ أَمَرَ رَبىّ‏ِ بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلّ‏ِ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مخُْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُون‏ ( اعراف آیه 29 ) بگو: پروردگار من به عدل فرمان داده است، و به هنگام هر نماز روى به جانب او داريد و او را با ايمان خالص بخوانيد. و هم چنان كه شما را آفريده است باز می ‏گرديد.

 إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِى الْقُرْبىَ‏ وَ يَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏ ( نحل آیه 90 ) همانا خداوند به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد و از فحشا و زشتکاری و ستم باز می دارد .شما را پند می دهد شاید که پند گیرید.

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَكَمْتُم بَينْ‏َ النَّاسِ أَن تحَْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكمُ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ سمَِيعَا بَصِيرًا ( نساء آیه 58 ) همانا خدا به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانش باز گردانید و هرگاه میان مردم داوری کردید ، به عدالت داوری کنید.خدا شما را چه نیکو پند می دهد. هر آینه او شنوا و بیناست.

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : جاءَني جَبرَئيلُ فقالَ لي: يا أحمدُ ، الإسلامُ عَشرَةُ أسهُمٍ : ... السّابِعَةُ : الأمرُ بِالمَعروفِ ، و هُوَ الوفاءُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : جبرئيل نزد من آمد و گفت: اى احمد! اسلام ده بخش است... هفتمين بخش آن امر به معروف است و آن [نشانگر] وفاست. علل الشرائع : ۲۴۹/۵.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الأمرُ بِالمَعروفِ أفضَلُ أعمالِ الخَلقِ . امام على عليه السلام : امر به معروف برترين كارهاى آفريدگان است. غرر الحكم : ۱۹۷۷.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : فمَن أمَرَ بالمَعروفِ شَدَّ ظُهورَ المُؤمِنينَ . امام على عليه السلام : كسى كه امر به معروف كند، مسلمانان را تقويت و پشتيبانى كرده است. نهج البلاغة: الحكمة۳۱.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : فَرَضَ اللّه ُ ... و الأمرَ بِالمعروفِ مَصلَحَةً لِلعَوامِّ . امام على عليه السلام :خداوند امر به معروف را براى اصلاح عمومِ مردم واجب فرمود. .نهج البلاغة : الحكمة ۲۵۲

 

 

 

 نهی از منکر

 قرآن

 فَلَوْ لَا كاَنَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُوْلُواْ بَقِيَّةٍ يَنهَْوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فىِ الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّنْ أَنجَيْنَا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِيهِ وَ كاَنُواْ مجُْرِمِين‏ ( هود آیه 116 ) چرا در میان مردمانی که پیش از شما بودند - جز اندکی که از آن میان نجاتشان دادیم - خردمندانی نبودند تا مردمان را از تبهکاری در زمین باز دارند ؟ ستمگران از پی آسودگی و لذّات دنیوی رفتند و گنهکار بودند.

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى لَيُبغِضُ المُؤمِنَ الضَّعيفَ الّذي لا زَبْرَ لَهُ ، و قالَ : هُوَ الّذي لا يَنهى عَنِ المُنكَرِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند تبارك و تعالى مؤمن ضعيفى را كه هيبت و صلابت ندارد دشمن مى دارد. آن حضرت فرمود: او كسى است كه نهى از منكر نمى كند. معاني الأخبار : ۳۴۴/۱.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يَنبَغي لِنَفسٍ مُؤمِنَةٍ تَرى مَن يَعصي اللّه َ فلا تُنكِرُ عَلَيهِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هيچ انسان مؤمنى را نشايد، كه ببيند كسى نافرمانى خدا مى كند و بر او خرده نگيرد. كنز العمّال : ۵۶۱۴.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :  جاءَني جَبرَئيلُ فقالَ لي : يا أحمدُ ، الإسلام عَشرَةُ أسهُمٍ ... الثامِنَةُ : النَّهيُ عَنِ المُنكَرِ ، و هِيَ الحُجَّةُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : جبرئيل نزد من آمد و گفت: اى احمد! اسلام ده بخش است... هشتمين بخش آن نهى از منكر است و آن [براى اتمام] حجّت مى باشد. علل الشرائع : ۲۴۹/۵.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ظَهَرَ الفَسادُ فلا مُنكِرٌ مُغيِّرٌ ، و لا زاجِرٌ مُزدَجِرٌ . .امام على عليه السلام : فساد و تباهى آشكار گشته، اما نه كسى پيدا مى شود كه اعتراض كند و در صدد تغييرش بر آيد و نه كسى كه نهى كند و مردم را از آن باز دارد. نهج البلاغة : الخطبة ۱۲۹.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :  فَرَضَ اللّه ُ ... النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ رَدْعا لِلسُّـفَهاءِ . امام على عليه السلام :خداوند... نهى از منكر را براى باز داشتن سبك سران [از زشت كارى ]واجب فرمود. نهج البلاغة : الحكمة ۲۵۲.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : و مَن نَهى عَنِ المُنكَرِ أرغَمَ اُنوفَ الكافِرينَ (المُنافِقينَ) . امام على عليه السلام :و هر كه نهى از منكر كند، بينى كافران (منافقان) را به خاك مالد. نهج البلاغة : الحكمة ۳۱.

الإمامُ الحسينُ عليه السلام : كانَ يُقالُ : لا تَحِلُّ لِعَينٍ مُؤمِنَةٍ تَرَى اللّه َ يُعصى فتَطرِفُ حتّى يُغَيِّرَهُ . امام حسين عليه السلام : گفته مى شد: بر هيچ چشمِِ مؤمنِ به خدا روا نيست كه ببيند خدا نافرمانى مى شود و خود را فرو بندد مگر آن وضع را تغيير دهد. تنبيه الخواطر : ۲/۱۷۹.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : قالَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله : إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لَيُبْغِضُ المُؤْمِنَ الضَّعيفَ الّذي لا دِينَ لَهُ ، فقيلَ لَهُ : و ما المُؤْمِنُ الّذي لا دِينَ لَهُ ؟ قالَ : الّذي لا يَنهى عَنِ المُنكَرِ . .امام صادق عليه السلام : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : خداوند عزّ و جلّ از مؤمن ضعيفى كه دين ندارد نفرت دارد. عرض شد: مؤمنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نهى از منكر نمى كند. الكافي : ۵/۵۹/۱۵.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إذا رَأى المُنكَرَ فلَم يُنكِرْهُ و هُوَ يَقدِرُ (يَقوى) عَلَيهِ فقَد أحَبَّ أن يُعصَى اللّه ُ ، و مَن أحَبَّ أن يُعصَى اللّه ُ فقَد بارَزَ اللّه َ بِالعَداوَةِ . امام صادق عليه السلام : هر گاه [كسى] منكر را ببيند و بتواند اعتراض كند و نكند، در واقع دوست داشته است كه خدا نافرمانى شود، و هر كه دوست داشته باشد خدا نافرمانى شود، به دشمنى با خدا برخاسته است. تفسير العيّاشي : ۱/۳۶۰/۲۵.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ( ـ لِقَومٍ مِن أصحابِهِ ـ )  : إنَّهُ قَد حَقَّ لي أن آخُذَ البَريءَ مِنكُم بِالسَّقيمِ ، و كَيفَ لا يحِقُّ لي ذلكَ و أنتُم يَبلُغُكُم عَنِ الرَّجُلِ مِنكُمُ القَبيحُ و لا تُنكِرونَ عَلَيهِ و لا تَهجُرونَهُ و لا تُؤذونَهُ حتّى يَترُكَهُ ؟ ! امام صادق عليه السلام ( ـ خطاب به گروهى از اصحاب خود ـ ) فرمود : من حقّ دارم بى گناه شما را به سبب گنه كارتان مؤاخذه كنم. چرا حق نداشته باشم، در حالى كه وقتى شما از كار زشتِ فردى از افراد خود خبردار مى شويد به او اعتراض نمى كنيد و با وى قهر نمى كنيد و اذيّتش نمى كنيد تا از كار زشت خود دست بردارد. تهذيب الأحكام: ۶/۱۸۱/۳۷۵ .

 

 

سزاوارترین مردم به امر و نهی کردن

 قرآن

لَوْ لَا يَنْهائهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبَارُ عَن قَوْلهِِمُ الْاثْمَ وَ أَكلِْهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كاَنُواْ يَصْنَعُون‏ ( مائده آیه 63 ) از چه روی خدا پرستان و دانشمندان ، آنان را از گفتار بد و حرامخوارگی باز نمی دارند . چه بد می کردند.

لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنىِ إِسرَْائِيلَ عَلىَ‏ لِسَانِ دَاوُدَ وَ عِيسىَ ابْنِ مَرْيَمَ ذَالِكَ بِمَا عَصَواْ وَّ كَانُواْ يَعْتَدُونَ(78) كَانُواْ لَا يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ(79) ( مائده آیه 78 و 79 )  کسانی از بنی اسرائیل که کافر گشتند ، به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند و این سزای عصیان و تجاوزشان بود .از کار زشتی که مرتکب می شدند باز نمی داشتند .چه بد بود آن چه می کردند.

 حدیث

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِحَيثُ ما عَمِلوا مِنَ المَعاصي و لَم يَنهَهُمُ الرّبّانِيّونَ و الأحبارُ عَن ذلكَ ؛ فإنَّهُم لَمّا تَمادَوا في المَعاصي نَزَلَت بِهِمُ العُقوباتُ . امام على عليه السلام : پيشينيان شما (يهوديان و مسيحيان) از آن رو هلاك گشتند كه گناه مى كردند و علما و دانشمندانشان آنها را منع نمى كردند. پس، وقتى در گناهان فرو رفتند، كيفرها بر آنان فرود آمد. الزهد للحسين بن سعيد : ۱۰۵/۲۸۸.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنَّ اللّه َ سُبحانَهُ لَم يَلعَنِ القَرنَ الماضِيَ بَينَ أيديكُم إلاّ لِتَركِهِمُ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ ، فَلعَنَ اللّه ُ السُّفَهاءَ لِرُكوبِ المَعاصي ، و الحُلَماءَ لِتَركِ التَّناهي . .امام على عليه السلام : خداوند سبحان نسلهاى گذشته پيش از شما را از رحمت خود دور نساخت مگر بدان سبب كه امر به معروف و نهى از منكر را رها كردند. پس، خداوند سبك سران را به سبب ارتكاب گناهان، از رحمت خويش دور ساخت و بردباران (دانايان) را به سبب ترك كردن نهى از منكر. نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۲ .

الإمامُ الحسينُ عليه السلام : اعتَبِروا أيُّها النَّاسُ بِما وَعَظَ اللّه ُ بِهِ أولِياءَهُ مِن سوءِ ثَنائهِ عَلَى الأحبارِ ؛ إذ يَقولُ : «لَولا يَنهاهُمُ الرَّبّانِيُّونَ ...» و قالَ : «لُعِنَ الّذينَ كَفَروا مِن بَني إسرائيلَ ...» و إنّما عابَ اللّه ُ ذلكَ عَلَيهِم لأِنَّهُم كانوا يَرَونَ مِنَ الظَّلَمَةِ الّذينَ بَينَ أظهُرِهِمُ المُنكَرَ و الفَسادَ فلا يَنهَونَهُم عَن ذلكَ ، رَغبَةً فيما كانوا يَنالونَ مِنهُمُ ، و رَهبَةً مِمّا يَحذَرونَ ، و اللّه ُ يَقولُ : «فَلا تَخشَوُا النّاسَ وَ اخْشَونِ» . امام حسين عليه السلام :اى مردم! از پندى كه خداوند، با بدگويى از عالمان يهود، به دوستان خود داده است عبرت گيريد، آن جا كه مى فرمايد : «چرا علمايشان آنها را نهى نكردند...» و فرمود: «كسانى از بنى اسرائيل كه كافر گشتند لعنت شدند...». خداوند بدين سبب بر علماى يهود خُرده گرفته است كه آنان از ستمگران جامعه خود زشت كارى و تبهكارى مى ديدند، اما به طمع بهره اى كه از آنان مى بردند، و نيز به سبب ترس از آنچه مى ترسيدند، آنان را از زشت كارى منع نمى كردند، حال آن كه خدا مى فرمايد: «از مردم نترسيد و از من بترسيد». تحف العقول : ۲۳۷.

 

 

 

 نگهداشتن خود و افراد خانواده از گناهان

 قرآن

يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَكمُ‏ْ وَ أَهْلِيكمُ‏ْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِْجَارَةُ عَلَيهَْا مَلَئكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُون‏ ( تحریم آیه 6 ) ای کسانی که ایمان آورده اید ، خود و خانواده خود را از آتشی که آتشگیره اش مردم و سنگها هستند ، نگه دارید.فرشتگانی خشن و سختگیر بر آن آتش گماشته شده اند که خدا را در آنچه به آنان دستور دهد ، نافرمانی نمی کنند و همان کنند که دستور دارند.

 حدیث

الإمامُ عليٌّ عليه السلام( ـ في قولِهِ تَعالى : «قُوا أنفُسَكُم و أهليكُم ناراً  ) : عَلِّموا أهليكُمُ الخَيرَ . امام على عليه السلام ( ـ درباره آيه «خود و خانواده خود را از آتش نگه دارید ) فرمود : به افراد خانواده خود كارهاى نيك را آموزش دهيد. الترغيب و الترهيب : ۱/۱۲۱/۱۲.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام( ـ في قولِهِ تَعالى :  «قُوا أنفُسَكُم و أهليكُم ناراً  ) لَمّا سَأَلَهُ أبو بَصیرً عَن وِقایَةِ الأهل ِ  : تأمُرُهُم بِما أمَرَهُمُ اللّه ُ ، و تَنهاهُم عَمّا نَهاهُمُ اللّه ُ عَنهُ ، فإن أطاعُوكَ كُنتَ قَد وَقَيتَهُم ، و إن عَصَوكَ فكُنتَ قَد قَضَيتَ ما عَلَيكَ . امام صادق عليه السلام ( ـ در پاسخ به ابو بصير از آيه «خود و خانواده خود را از آتشی ...نگه دارید ) که پرسید چگونه خانواده را باید از آتش نگه داشت -   فرمود : آنها را به انجام آنچه خدا فرمان داده است فرمان مى دهى و از آنچه خدا منعشان فرموده است منع مى كنى. اگر از تو اطاعت كردند آنان را از آتش حفظ كرده اى و اگر نا فرمانيت كردند، تو وظيفه ات را انجام داده اى. تفسير القمّي : ۲/۳۷۷.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآيَةُ : «قُوا أنفُسَكُم و أهليكُم نارا» جَلَسَ رَجُلٌ مِنَ المُسلِمينَ يَبكي ، فقالَ : أنا عَجَزتُ عَن نَفسي ، كُلِّفتُ أهلي ! فقالَ لَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : حَسبُكَ أن تَأمُرَهُم بِما تَأمُرُ بِهِ نَفسَكَ ، و تَنهاهُم عَمّا تَنهى عَنهُ نَفسَكَ . امام صادق عليه السلام :چون آيه «خود و خانواده خود را از آتش نگه داريد» نازل شد، مردى از مسلمانان نشست و شروع به گريستن كرد و گفت: من خودم را نمى توانم حفظ كنم؛ حالا مسئوليّت خانواده ام نيز به عهده من گذاشته شد. رسول خدا به او فرمود: براى تو همين كافى است كه آنچه را به خودت فرمان مى دهى، به آنان نيز فرمان دهى و از آنچه كه خودت را منع مى كنى، آنان را نيز منع كنى. مشكاة الأنوار : ۴۵۵/۱۵۲۷ . 

 

جانمایه فرایض

 الإمامُ الحسينُ عليه السلام : اعتَبِروا أيُّها النَّاسُ بِما وَعَظَ اللّه ُ بِه أولِياءَهُ ... و قالَ : «المُؤمِنونَ و المُؤمِناتُ بَعضُهُم أولِياءُ بَعضٍ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ و يَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ» التوبة : ۷۱ . فبَدَأ اللّه ُ بِالأمرِ بِالمَعروفِ ، و النَّهيِ عَنِ المُنكَرِ فَريضَةً مِنهُ ؛ لِعِلمِهِ بِأنَّها إذا اُدِّيَت و اُقيمَتِ استَقامَتِ الفَرائضُ كُلُّها هَيِّنُها و صَعبُها ، و ذلكَ أنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ دُعاءٌ إلَى الإسلامِ مَعَ رَدِّ المَظالِمِ و مُخالَفَةِ الظّالِمِ ، و قِسمَةِ الفَيءِ و الغَنائمِ ، و أخذِ الصَّدَقاتِ مِن مَواضِعِها ، و وَضعِها في حَقِّها ..امام حسين عليه السلام : اى مردم! از پندى كه خداوند به دوستان خود داده است، عبرت گيريد... و فرمود: «مردان مؤمن و زنان مؤمن برخى بر برخى ديگر ولايت دارند امر به معروف و نهى از منكر مى كنند». خداوند از امر به معروف و نهى از منكر به عنوان يك فريضه از جانب خود، آغاز كرد؛ زيرا مى دانست كه اگر اين فريضه انجام گيرد و برپا شود، همه فرايض ديگر، از آسان و سخت، به كار بسته خواهد شد؛ چون امر به معروف و نهى از منكر دعوت به اسلام است با ردّ مظالم (باز گرداندن حقوقِ به ناحق گرفته مردم به آنان) و مخالفت با ستمگر و تقسيم [عادلانه] بيت المال و غنايم و گرفتن بجاى زكات و خرج كردن بجاى آنها.  تحف العقول : ۲۳۷ 

الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ سَبيلُ الأنبياءِ ، و مِنهاجُ الصُّلَحاءِ ، فريضَةٌ عَظيمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ ، و تَأمَنُ المَذاهِبُ ، و تَحِلُّ المَكاسِبُ ، و تُرَدُّ المَظالِمُ ، و تَعمُرُ الأرضُ ، و يُنتَصَفُ مِنَ الأعداءِ ، و يَستَقيمُ الأمرُ . امام باقر عليه السلام : امر به معروف و نهى از منكر راه پيامبران است و شيوه نيكوكاران. فريضه بزرگى است كه ديگر فرايض به واسطه آن برپا مى شود و راه و روشها امن مى گردد و درآمدها حلال مى شود و حقوق و اموالِ به زور گرفته شده به صاحبانش بر مى گردد و زمين آبادان مى شود و از دشمنان انتقام گرفته مى شود و كارها سامان مى پذيرد. الكافي : ۵/۵۶/۱.

 

 حق گويى در برابر پيشواى ستمگر

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أفضَلُ الجِهادُ كَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ ، أفضَلُ الجِهادِ كَلِمَةُ حُكمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : برترين جهاد، سخن عادلانه در برابر پيشوايى ستمگر است. برترين جهاد سخن حق در برابر پيشواى ستمگر است. .كنز العمّال : ۵۵۷۶.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : سَيِّدُ الشُّهَداءِ : حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ ، و رَجُلٌ قامَ إلى إمامٍ جائرٍ فأمَرَهُ و نَهاهُ فقَتَلَهُ. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : سرور شهيدان، [يكى ]حمزه فرزند عبد المطلب است و [ديگرى ]مردى است كه در برابر پيشوايى ستمگر بر پا خيزد و او را امر و نهى كند و آن پيشوا او را بكشد. .الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۵/۸.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :  أحَبُّ الجِهادِ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ كَلِمَةُ حَقٍّ تُقالُ لإِمامٍ جائرٍ .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :محبوبترين جهاد نزد خداوند عزّ و جلّ، سخن حقى است كه به پيشواى ستمگر گفته شود. كنز العمّال : ۵۵۱۰.

الترغيب و الترهيب : عَرَضَ لِرَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله رَجُلٌ عِندَ الجَمرَةِ الاُولى ، فقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، أيُّ الجِهادِ أفضَلُ ؟ فسَكَتَ عَنهُ ، فلَمّا رَمَى الجَمرَةَ الثّانِيَةَ سَألَهُ ، فسَكَتَ عَنهُ ، فلَمّا رَمى جَمرةَ العَقَبَةِ وَضَعَ رِجلَهُ في الغَرزِ لِيَركَبَ ، قالَ : أينَ السّائلُ ؟ قالَ : أنا يا رَسولَ اللّه ِ . قالَ : كَلِمَةُ حَقٍّ تُقالُ عِندَ ذي سُلطانٍ جائرٍ . الترغيب و الترهيب : هنگام رمى جمره اوّل، مردى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! كدام جهاد برتر است ؟ حضرت پاسخش را نداد. چون به جمره دوم سنگريزه انداخت آن مرد باز همين را پرسيد. حضرت جوابش را نداد. وقتى به جمره عقبه سنگريزه انداخت و پا در ركاب نهاد تا سوار شود، فرمود: آن سؤال كننده كجاست؟ مرد عرض كرد: من هستم اى رسول خدا! حضرت فرمود: سخن حقى كه در برابر قدرتمندى ستمگر گفته شود. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۵/۷.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : و إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ لا يُقَرِّبانِ مِن أجَلٍ و لا يَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، و أفضَلُ مِن ذلكَ كُلِّهِ كَلِمَـةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ . امام على عليه السلام : امر به معروف و نهى از منكر، نه اجل را نزديك مى كنند و نه روزى را كم و برتر از همه اينها، سخن عادلانه و حقى است كه در برابر پيشوايى ستمگر گفته شود. .نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۴.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ لا يُقَرِّبانِ مِن أجَلٍ و لا يَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، لكِن يُضاعِفانِ الثَّوابَ و يُعظِمانِ الأجرَ ، و أفضَلُ مِنهُما كَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ . امام على عليه السلام : امر به معروف و نهى از منكر، نه اجلى را نزديك مى گردانند و نه از روزى مى كاهند، بلكه ثواب را دو چندان و مزد را بزرگ مى سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منكر سخن عادلانه و حقى است كه در برابر پيشواى ستمگر گفته شود. غرر الحكم : ۳۶۴۸.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن آثَـرَ رِضـى رَبٍّ قادِرٍ فليَتَكَلَّمْ بِكَلِمةِ عَدلٍ عِندَ سُلطانٍ جائرٍ . امام على عليه السلام : هر كه خشنودىِ پروردگار توانا را برگزيد، پس بايد سخن حق را در برابر پيشواى ستمگر بر زبان آورد. غرر الحكم : ۸۹۵۷.

الإمامُ الباقرُ عليه السلام : مَن مَشى إلى سُلطانٍ جائرٍ فأمَرَهُ بِتَقوَى اللّه ِ و وَعَظَهُ و خَوَّفَهُ ، كانَ لَهُ (مِثلُ) أجرِ الثَّقَلَينِ مِنَ الجِنِّ و الإنسِ و مِثلُ أعمالِهِم . امام باقر عليه السلام : هر كه نزد پيشوايى ستمگر برود و او را به تقواى خدا فرمان دهد و موعظه اش كند و [از عذاب و خشم خدا ]بترساندش، برايش همانند اجر جنّ و انس و همانند اعمال آنها باشد. مستطرفات السرائر : ۱۴۱/۱.

 

نهى از منكر تقدير را عوض نمى كند

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ لا يَدفَعُ رِزقا، و لا يُقَرِّبُ أجَلاً . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : همانا امر به معروف و نهى از منكر، نه از روزى و رزقى جلو گيرد و نه اجلى را نزديك گرداند. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۳۱/۲۲.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ ، لَخُلُقان مِن خُلُقِ اللّه ِ سُبحانَهُ ، و إنَّهُما لا يُقَرِّبانِ مِن أجَلٍ و لا يَنقُصانِ مِن رِزقٍ . امام على عليه السلام : همانا امر به معروف و نهى از منكر دو خصلت از خصلتهاى خداوند سبحان هستند و اين دو نه مرگ را نزديك مى كنند و نه از روزى [انسان ]مى كاهند. نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۶.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : اعلَموا أنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ لَم يُقَرِّبا أجَلاً ، و لَم يَقطَعا رِزقا . امام على عليه السلام : بدانيد كه امر به معروف و نهى از منكر، اجل كسى را نزديك نكرده اند و روزى كسى را نبريده اند. الكافي : ۵/۵۷/۶.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ لَم يُقَرِّبا أجَلاً ، و لَم يُباعِدا رِزقا . امام صادق عليه السلام : امر به معروف و نهى از منكر، اجلى را نزديك نمى سازند و روزى اى را دور نمى گردانند. بحار الأنوار : ۱۰۰/۷۳/۱۰.

 

خطرِ امر به معروف و نهى از منكر نكردن

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا لَم يأمُروا بِمَعروفٍ و لَم يَنهَوا عَن مُنكَرٍ و لَم يَتَّبِعوا الأخيارَ مِن أهلِ بَيتي ، سَلَّطَ اللّه ُ عَلَيهِم شِرارَهُم ، فيَدعوا عِندَ ذلكَ خِيارُهُم فلا يُستَجابُ لَهُم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هرگاه [مردم] امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بَدان آنها را بر ايشان مسلّط گرداند، و در اين هنگام نيكانشان دعا كنند و دعايشان مستجاب نشود . الأمالي للصدوق : ۳۸۵/۴۹۳ .

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا عَظَّمَت اُمَّتيَ الدّنيا نُزِعَت مِنها هَيبَةُ الإسلام ، و إذا تَرَكَتِ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ حُرِمَت بَرَكَةَ الوَحيِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هرگاه دنيا در نظر امّت من بزرگ آيد، شكوه اسلام از آنان گرفته شود و هر گاه امر به معروف و نهى از منكر را وا گذارند، از بركت وحى محروم گردند. كنز العمّال : ۶۰۷۰.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ و لَتَنهَوُنَّ عَنِ المُنكَرِ أو لَيَلحِيَنَّكُمُ (في هذا الكلام موضع استعارة و هو قوله عليه الصلاة و السلام: ليلحينّكم اللّه ، و المراد ليتنقّصنّكم اللّه في النفوس و الأموال و ليصيبنّكم بالمصائب العظام ، فتكونون كالأغصان التي جُرِّدت من أوراقها و عُرِّيت من ألحِيَتِها و ألياطها ، فصارت قُضبانا مجرّدة و عيدانا مفردة . (المجازات النبويّة: ۳۵۳/۲۷۱). ) اللّه ُ كما لَحَيْتُ عَصايَ هذِه ـ لِعودٍ في يَدِهِ ـ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد، و گر نه همان گونه كه من پوست اين چوبدستى خود را كنده ام، خداوند پوست شما را مى كَنَد. (جمله «خدا پوست شما را مى كند» استعاره است و مقصود اين است كه خداوند از اموال و نفوس شما مى كاهد و به مصائب و گرفتاريهاى بزرگ مبتلايتان مى سازد و مانند شاخه هاى درختى مى شويد كه از برگ و پوست برهنه شده اند و به شاخه هايى برهنه و چوبهايى خشك و بى شاخ و برگ تبديل گشته اند ـ المجازات النبويّه، ۳۵۳/۲۷۱.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا تَرَكَت اُمَّتيَ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ فَلْيُؤذَنْ بِوِقاعٍ مِنَ اللّه ِ جلَّ اسمُهُ . بحار الأنوار : ۱۰۰/۷۸/۳۳. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه امّت من امر به معروف و نهى از منكر را فرو گذارد، بايد با خداوند جليل اعلان جنگ كند [و خود را براى بلايى سخت از جانب خداوند جليل آماده گرداند]. بحار الأنوار : ۱۰۰/۷۸/۳۳.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ و لَتَنهُنَّ عَنِ المُنكَرِ ، أو لَيَعُمَّنَّكُم عَذابُ اللّه ِ .  پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : يا امر به معروف و نهى از منكر مى كنيد، يا عذاب خدا همه شما را فرا مى گيرد. وسائل الشيعة : ۱۱/۴۰۷/۱۲.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ النّاسَ إذا رأوُا الظّالِمَ فلَم يأخُذوا عَلى يَدَيهِ ، أوشَكَ أن يَعُمَّهُمُ اللّه ُ بِعِقابٍ مِنهُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اگر مردم، ستمگر را ببينند و دستش را [از انجام ظلم] نگيرند، زود باشد كه خداوند كيفر خود را شامل همه آنان كند. كنز العمّال : ۵۵۷۵ ، أقول : في معناه أحاديث كثيرة، راجع : كنز العمّال : ۳/۶۶ إلى آخر الباب.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ و نَهَوا عَنِ المُنكَرِ و تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ ، فإذا لَم يَفعَلوا ذلكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ ، و سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ ، و لَم يَكُن لَهُم ناصِرٌ في الأرضِ و لا في السَّماءِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مردم تا زمانى كه امر به معروف و نهى از منكر كنند و در كارهاى نيك هميارى نمايند ، در خير و خوبى خواهند بود. اما هر گاه چنين نكنند، بركتها از آنان باز گرفته شود و عدّه اى از آنان بر عدّه ديگر سلطه پيدا كنند و ديگر نه در زمين برايشان ياورى باشد و نه در آسمان. مشكاة الأنوار : ۱۰۵/۲۳۹ .

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :  إنَّ أوَّلَ ما دَخَلَ النَّقصُ عَلى بَني إسرائيلَ أنَّهُ كانَ الرَّجُلُ يَلقَى الرَّجُلَ فَيقولُ : يا هذا اتَّقِ اللّه َ و دَعْ ما تَصنَعُ بِهِ فإنَّهُ لا يَحِلُّ لَكَ ، ثُمَّ يَلقاهُ مِنَ الغَدِ و هُوَ عَلى حالِهِ ، فلا يَمنَعُهُ ذلكَ أن يَكونَ أكيلَهُ و شَريبَهُ و قَعيدَهُ ، فلَمّا فَعَلوا ذلكَ ضَرَبَ اللّه ُ قُلوبَ بَعضِهِم بِبَعضٍ ، ثُمَّ قالَ : «لُعِنَ الّذينَ كَفَروا مِن بَني إسرائيلَ» ... الآيات . ... كَلاّ و اللّه ِ لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ ، و لَتَنهَوُنَّ عَنِ المُنكَرِ ، و لَتَأخُذُنَّ عَلى يَدِ الظّالِمِ ، و لَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أطْرا . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : نخستين عيب و نقصى كه بر بنى اسرائيل وارد شد اين بود كه هر گاه مردى با مردى [خلافكار] رو به رو مى شد، به او مى گفت: اى مرد! از خدا بترس و گناه نكن كه اين كارها بر تو روا نيست. اما فرداى آن روز وى را با همان وضع (خلافكارى و گناه) مشاهده مى كرد ولى، براى اين كه هم كاسه و هم پياله و همنشين او باشد او را از گناه منع نمى كرد. چون اين رفتار را در پيش گرفتند، خداوند دلهاى آنها را به جان يكديگر انداخت و آن گاه فرمود: «كسانى از بنى اسرائيل كه كافر گشتند، لعنت شدند...». ... آرى، به خدا سوگند كه بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد و دست ستمگر را بگيريد و او را با زور هم كه شده، به سمت حق بكشانيد. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۸/۱۷.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :  إنَّ الأحبارَ مِنَ اليَهودِ و الرُّهبانَ مِنَ النّصارَى لَمّا تَرَكوا الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ لَعَنَهُمُ اللّه ُ عَلى لِسانِ أنبِيائهِم ، ثُمَّ عُمُّوا بِالبَلاءِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : چون عالمان يهود و راهبان نصارا كار امر به معروف و نهى از منكر را رها كردند، خداوند به زبان پيامبرانشان آنها را لعنت كرد و سپس بلا همه آنها را فرا گرفت. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۳۱/۲۲.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : و اللّه ِ لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ و لَتَنهَوُنَّ عَنِ المُنكَرِ و لَتَأخُذُنَّ عَلى أيدي الظّالِمِ و لَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أطْرا ، أو لَيَضرِبَنَّ اللّه ُ بِقُلوبِ بَعضِكُم عَلى بَعضٍ ، ثُمَّ يَلعَنُكُم كما لَعَنَهُم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : به خدا سوگند كه يا امر به معروف و نهى از منكر مى كنيد و جلو ستمگر را مى گيريد و او را با زور هم كه شده به راه حق مى كشانيد و يا خداوند دلهاى شما را به جان يكديگر مى اندازد، آن گاه همچنان كه عالمان يهود و راهبان مسيحى را از رحمت خويش دور كرد، شما را نيز از رحمتش دور مى سازد. كنز العمّال : ۵۵۲۷ .

الترغيب و الترهيب عن عائشةَ : دَخَلَ عَلَيَّ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فعَرَفتُ في وَجهِهِ أن قَد حَضَرَهُ شَيءٌ ، فتَوَضَّأ و ما كَلَّمَ أحَدا ، فلَصِقتُ بِالحُجرَةِ أستَمِعُ ما يَقولُ ، فقَعَدَ عَلَى المِنبَرِ فحَمِدَ اللّه َ و أثنى عَلَيهِ و قالَ : يا أيُّها النّاسُ ، إنَّ اللّه َ يَقولُ لَكُم : مُروا بِالمَعروفِ و انهَوا عَنِ المُنكَرِ ، قَبلَ أن تَدعوا فلا اُجيبَ لَكُم ، و تَسألوني فلا اُعطِيَكُم ، و تَستَنصِروني فلا أنصُرَكُم . الترغيب و الترهيب ( ـ به نقل از عايشه ـ )  : پيامبر صلى الله عليه و آله نزد من آمد. از چهره آن حضرت دريافتم كه موضوعى پيش آمده است. آن گاه وضو ساخت و با هيچ كس سخنى نگفت. من گوشم را به ديوار اتاق چسباندم تا ببينم حضرت چه مى گويد. پيامبر صلى الله عليه و آله بر منبر نشست و حمد و ثناى خدا گفت و آن گاه فرمود: اى مردم! خداوند به شما مى فرمايد: امر به معروف و نهى از منكر كنيد پيش از آن كه دعا كنيد و دعايتان را مستجاب نكنم و از من بخواهيد و به شما ندهم و از من يارى طلبيد و ياريتان نرسانم. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۳۳/۲۹.

الترغيب و الترهيب : أنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله قالَ : لا تَزالُ «لا إلهَ إلاّ اللّه ُ» تَنفَعُ مَن قالَها ، و تَرُدُّ عَنهُمُ العَذابَ و النِّقمَةَ ، ما لَم يَستَخِفّوا بِحَقِّها . قالوا : يا رَسولَ اللّه ِ ، و ما الاستِخفافُ بِحَقِّها ؟ قالَ : يَظهَرُ العَمَلُ بِمَعاصي اللّه ِ ، فلا يُنكَرُ ، و لا يُغَيَّرُ .  الترغيب و الترهيب : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كلمه لا إله إلاّ اللّه پيوسته براى گويندگان آن سودمند است و عذاب و خشم الهى را از آنها دور مى سازد به شرط اين كه حقّ آن را سبك نشمارند. عرض كردند: اى رسول خدا! سبك شمردن حق آن چيست؟ فرمود: عمل به معاصى خدا آشكار شود و كسى اعتراض نكند و در صدد تغييرش برنيايد. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۳۱/۲۳.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام( ـ مِن وَصِيَّتِهِ لِلحَسَنَينِ عليهما السلام بعدَأن ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ -  ) : لا تَترُكوا الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ فَيُوَلّى عَلَيكُم شِرارُكُم ثُمَّ تَدعونَ فلا يُستَجابُ لَكُم .  امام على عليه السلام ( ـ در سفارش به حسنين عليهما السلام پس از ضربت خوردن توسط ابن ملجم )  فرمود : امر به معروف و نهى از منكر را رها مكنيد كه در اين صورت بدان شما زمام امورتان را به دست مى گيرند و آن گاه هر چه دعا كنيد، مستجاب نخواهد شد. نهج البلاغة: الكتاب۴۷.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام( ـ و قَد كَتَبَ إلَى الشّيعَةِ ـ )  : لَيَعطِفَنَّ ذَوو السِّنِّ مِنكُم و النُهى عَلى ذَوي الجَهلِ و طُلاّبِ الرِّئاسَةِ ، أو لَتُصيبَنَّكُم لَعنَتي أجمَعينَ . امام صادق عليه السلام ( ـ در نامه اى به شيعيان ـ )  نوشت : بايد افراد پخته و خردمند شما براى نادانان و رياست طلبان دل بسوزانند [و نصيحت و ارشادشان كنند] و گر نه لعن و نفرين من به همه شما مى رسد. الكافي: ۸/۱۵۸/۱۵۲.

الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : لَتَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لَتَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ، أو لَيُسـتَعمَلَنَّ عَلَيكُم شِرارُكُم فيَدعوا خِيارُكُم فلا يُستَجابُ لَهُم . امام كاظم عليه السلام : بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد، و گر نه نابكاران شما، زمام كارهايتان را به دست مى گيرند، آنگاه نيكانتان دعا كنند، ولى دعايشان مستجاب نشود. تهذيب الأحكام : ۶/۱۷۶/۳۵۲.

 

رهايى از آن كسى است كه فرمان برد و فرمان دهد

 قرآن

وَ إذْ قالَتْ اُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْما اللّه ُ مُهْلِكُهُمْ أوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذابا شَدِيدا قالُوا مَعْذِرَةً إلَى رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ * فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ أنْجَيْنا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أخَذْنا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئِيسٍ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ» .  (الأعراف آیات ۱۶۴ ، ۱۶۵)«و آن گاه كه گروهى از ايشان گفتند: چرا قومى را پند مى دهيد كه خدا هلاكشان خواهد كرد و به عذابى سخت مبتلايشان خواهد ساخت؟ گفتند: تا ما را نزد پروردگارتان عذرى باشد و شايد كه پرهيزگار شوند . چون اندرزى را كه به آنها داده شده بود از ياد بردند، آنان را كه از بدى نهى مى كردند نجات داديم و ستمگران را به كيفر گناهى كه مى كردند به عذابى سخت فرو گرفتيم».

 حدیث

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام (في قَولِهِ تَعالى :  فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ... )  : كانوا ثَلاثَةَ أصنافٍ : صِنفٌ ائتَمَروا و أمَروا فنَجَوا ، و صِنفٌ ائتَمَروا و لَم يَأمُروا فمُسِخوا ذَرَّا ، و صِنفٌ لَم يأتَمِروا و لَم يأمُروا فهَلَكوا . امام صادق عليه السلام (  درباره آيه «چون اندرزى را كه به آنها داده شده بود از یاد بردند ... )  فرمود : آنها سه گروه بودند: گروهى كه هم خود فرمان [خدا را درباره خوددارى از صيد ماهى ]اطاعت كردند و هم [به ديگران] فرمان دادند، اينها نجات يافتند؛ گروهى كه فرمان بردند (به امر الهى عمل كردند) اما [ديگران را به خوددارى از صيد ]فرمان ندادند، اينها به شكل مورچه، مسخ شدند؛ و گروهى كه نه خود فرمان بردند و نه [ديگران را] فرمان دادند، اينها هلاك گشتند.الكافي : ۸/۱۵۸/۱۵۱.

 

 

 

 

خطرِ گناه كردنِ آشكار

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ اللّه َ لا يُعَذِّبُ العامَّةَ بِعَمَلِ الخاصَّةِ ؛ حتّى تَكونَ العامَّةُ تَستَطيعُ تُغَيِّرُ عَلَى الخاصَّةِ ، فإذا لَم تُغَيِّرِ العامَّةُ عَلى الخاصَّةِ عَذَّبَ اللّه ُ العامَّةَ و الخاصَّةَ .  پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : تا زمانى كه عموم مردم در صدد تغيير خلافكاريهاى عدّه اى خاص برآيند، خداوند عموم را به گناه عدّه اى خاص عذاب نمى كند. اما اگر عموم مردم در صدد اصلاح آن عدّه خاص برنيايند، خداوند عموم مردم و آن عدّه خاص را عذاب مى كند. كنز العمّال : ۵۵۱۵.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أيُّها النّاسُ ، إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لا يُعَذِّبُ العامَّةَ بِذَنبِ الخاصَّةِ إذا عَمِلَتِ الخاصَّةُ بِالمُنكَرِ سِرّا مِن غَيرِ أن تَعلَمَ العامَّةُ ، فإذا عَمِلَتِ الخاصَّةُ بِالمُنكَرِ جِهارا فلَم يُغَيِّرْ ذلكَ العامَّةُ ، استَوجَبَ الفَريقانِ العُقوبَةَ مِنَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ . .امام على عليه السلام : اى مردم! همانا خداوند متعال عموم مردم را به گناه عدّه اى خاص عذاب نمى كند، اگر آن عدّه در نهان زشت كارى كنند و عموم از آن آگاه نباشند. اما اگر عدّه اى خاص آشكارا گناه كنند و عموم مردم اعتراض ننمايند، در اين صورت هر دو دسته سزاوار كيفر خداوند متعال هستند. بحار الأنوار : ۱۰۰/۷۸/۳۴.

بحار الأنوار: عن الإمامُ الصّادقُ عَن أبيه عليهما السلام : قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ المَعصِيَةَ إذا عَمِلَ بِها العَبدُ سِرّا لَم تَضُرَّ إلاّ عامِلَها ، و إذا عَمِلَ بِها عَلانِيَةً و لَم يُغَيَّرْ عَلَيهِ أضَرَّتِ العامَّةَ . قالَ جَعفرُ بنُ مُحمّدٍ عليهما السلام : و ذلكَ أنَّهُ يَذِلُّ بِعَمَلِهِ دينُ اللّه ِ ، و يَقتَدي بِهِ أهلُ عَداوَةِ اللّه ِ . بحار الأنوار : امام صادق ـ به نقل از پدر بزرگوارش عليهما السلام ـ فرمود : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود اگر آدمى گناه را پنهانى انجام دهد، جز به گنهكار زيان نمى زند، ولى اگر آشكارا انجامش دهد و كسى به او اعتراض نكند، زيانش به همگان مى رسد. امام صادق عليه السلام فرمود: علّتش اين است كه او با گناه آشكار خود، دين خدا را خوار مى كند و دشمنان خدا از او سرمشق مى گيرند. بحار الأنوار : ۱۰۰/۷۸/۳۵.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ما أقَرَّ قَومٌ بِالمُنكَرِ بَينَ أظهُرِهِم لا يُغيِّرونَهُ إلاّ أوشَكَ أن يَعُمَّهُمُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بِعِقابٍ مِن عِندِهِ .  امام صادق عليه السلام : هر گاه مردمى در برابر زشت كاريهايى كه در ميانشان صورت مى گيرد دم فرو بندند و آن را تغيير ندهند، زود باشد كه خداوند عزّ و جلّ كيفر خود را شامل همه آنان سازد. بحار الأنوار : ۱۰۰/۷۸/۳۶ .

 

 

 

 هر كس به كردار عدّه اى راضى باشد

 قرآن

قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ ( الشعراء : ۱۶۸) «گفت: من با كار شما دشمنم».

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا عُمِلَتِ الخَطيئَةُ في الأرضِ ، كانَ مَن شَهِدَها فأنكَرَها كمَن غابَ عَنها، و مَن غابَ عَنها فرَضِيَها كانَ كمَن شَهِدَها .  پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه در روى زمين گناهى صورت گيرد، كسى كه شاهد آن باشد و از آن كار خرده گيرد، مانند كسى است كه شاهد آن نبوده است و كسى كه شاهدش نباشد، اما به آن كار راضى باشد، مانند كسى است كه شاهد آن بوده است. كنز العمّال : ۵۵۳۷.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الرّاضي بِفِعلِ قومٍ كالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُم ، و عَلى كُلِّ داخِلٍ في باطِلٍ إثمانِ : إثمُ العَمَلِ بِهِ ، و إثمُ الرِّضا بِهِ . امام على عليه السلام : هر كه به كردار عده اى راضى باشد، مانند كسى است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد: گناه به جا آوردن آن و گناه راضى بودن به آن. نهج البلاغة : الحكمة ۱۵۴ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أيُّها النّاسِ ، إنَّما يَجمَعُ النّاسَ الرِّضا و السُّخطُ ، و إنَّما عَقَرَ ناقَةَ ثَمودَ رَجُلٌ واحِدٌ ، فعَمَّهُمُ اللّه ُ بِالعَذابِ لَمّا عَمَّوهُ بِالرِّضا . امام على عليه السلام : اى مردم! راضى بودن و ناراضى بودن به كارى، مردم را در [پيامد ]آن كار شريك مى گرداند. ناقه ثمود را تنها يك نفر پى كرد، اما خداوند همه قوم ثمود را عذاب داد؛ زيرا همه به كار آن مرد راضى بودند. نهج البلاغة : الخطبة ۲۰۱

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنَّما هُوَ الرِّضا و السُّخطُ ، و إنَّما عَقَرَ النّاقَةَ رَجُلٌ واحِدٌ ، فلَمّا رَضُوا أصابَهُمُ العَذابُ ، فإذا ظَهَرَ إمامُ عَدلٍ فمَن رَضِيَ بِحُكمِهِ و أعانَهُ عَلى عَدلِه فهُوَ وَلِيُّهُ ، و إذا ظَهَرَ إمامُ جَورٍ فمَن رَضِيَ بِحُكمِهِ و أعانَهُ عَلى جَورِهِ فهُوَ وَلِيُّهُ . امام على عليه السلام : ملاك، راضى بودن و ناراضى بودن است. ناقه [ثمود] را فقط يك فرد پى كرد اما چون ديگران به كار او راضى بودند، عذاب به همه آنها رسيد. پس، هر گاه پيشوايى دادگر روى كار آيد، هر كه به حكومت او رضايت دهد و در راه عدالت، ياريش كند همو دوست و ولىّ اوست؛ و هر گاه پيشوايى ستمگر بر سر كار آيد، هر كه به حكومتش رضايت دهد و در ستمگريهايش به او كمك رساند، همو دوست و ولىّ او باشد. بحار الأنوار : ۷۵/۳۷۷/۳۳.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنَّما يَجمَعُ النّاسَ الرِّضا و السُّخطُ ، فمَن رَضِيَ أمرا فقَد دَخَلَ فيهِ ، و مَن سَخِطَهُ فقَد خَرَجَ مِنهُ . امام على عليه السلام : راضى بودن و ناراضى بودن به كارى، مردم را در آن كار شريك مى گرداند. پس، هر گاه كسى به كارى راضى باشد، شريك آن كار باشد و هر گاه كسى به آن راضى نباشد، از حيطه آن بيرون است. المحاسن : ۱/۴۰۸/۹۲۷.

نهج البلاغة : مِن خطبةٍ للإمام عَليٍّ عليه السلام لَمّا أظفَرهُ اللّه ُ بأصحابِ الجَمَلِ ، و قَد قالَ له بعضُ أصحابِهِ : وددتُ أنّ أخي فُلانا كانَ شاهِدا ليَرى ما نَصَرَكَ اللّه ُ بِه ، فقالَ عليه السلام : أ هَوى أخيكَ مَعَنا ؟ فقالَ : نَعَم ، قالَ : فقَد شَهِدَنا ! و لقَد شَهِدَنا في عَسكَرِنا هذا أقوامٌ (قَومٌ) في أصلابِ الرِّجالِ و أرحامِ النِّساءِ ، سيَرعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ ، و يَقوى بِهِمُ الإيمانُ . .نهج البلاغه : زمانى كه خداوند در جنگ جمل ياران على عليه السلام را پيروز كرد يكى از ياران به حضرت گفت : دوست داشتم برادرم در جنگ جمل مى بود و مى ديد چگونه خداوند ما را بر دشمنان پيروز نمود ! حضرت فرمود : آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود: پس، او با ما بوده است و در اين سپاه ما، مردمانى با ما هستند كه هنوز در پشت مردها و زهدانهاى زنانند؛ بزودى دست زمان آنها را بيرون آورَد و به سبب آنان، ايمانِ به خدا نيرومند گردد. نهج البلاغة: الخطبة۱۲.

بحار الأنوار : الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ في قولِه تَعالى : «قَد جاءَكُم رُسُلٌ مِن قَبلي بِالبَيِّناتِ و بِالّذي قُلتُم فلِمَ قَتَلتُموهُم إن كُنتُم صادِقينَ»آل عمران : ۱۸۳ ، ـ : و قَد عَلِمَ أنَّ هؤلاءِ لَم يَقتُلوا ، و لَكِنْ فقَد كانَ هَواهُم مَعَ الّذينَ قَتَلوا ، فسَمّاهُمُ اللّه ُ قاتِلينَ لِمُتابَعَةِ هَواهُم و رِضاهُم لِذلكَ الفِعلِ بحار الأنوار: ۱۰۰/۹۴/۱، و في خَبَرٍ : كانَ بَينَ الّذينَ خُوطِبوا بِهذا القَولِ و بَينَ القاتِلينَ خَمسَ مِائَةِ عامٍ ، فسَمّاهُمُ اللّه ُ قاتِلينَ بِرِضاهُم بِما صَنَعَ اُولئكَ .تفسير العيّاشيّ: ۱/۲۰۸/۱۶۳. بحار الأنوار : امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «پيش از من پيامبرانى با معجزه ها و آن چه اكنون مى خواهيد آمدند. اگر راست مى گوييد، چرا آنها را كشتيد» ـ فرمود : خدا مى دانست كه آنها آن پيامبران را نكشته اند، اما به كسانى كه آن پيامبران را كشتند گرايش داشتند. پس، خداوند به دليل گرايش به آنها و راضى بودن به كرده آنان، ايشان را قاتل ناميد.بحار الأنوار: ۱۰۰/۹۴/۱ در خبر ديگرى آمده است: ميان مخاطبان اين آيه و كسانى كه پيامبران پيشين را كشته بودند، پانصد سال فاصله بود ، اما چون اين افراد به كار آن قاتلان پيامبران راضى بودند، خداوند آنان را قاتل ناميده است. تفسير العيّاشيّ: ۱/۲۰۸/۱۶۳.

الإمامُ الجوادُ عليه السلام : مَنِ استَحسَنَ قَبيحا كانَ شَريكا فيهِ . امام جواد عليه السلام : هر كس كار زشتى را نيك شمارد، در آن كار شريك باشد. كشف الغمّة : ۳/۱۳۹.

الإمامُ الجوادُ عليه السلام : مَن شَهِدَ أمرا فكَرِهَهُ كانَ كمَن غابَ عَنهُ ، و مَن غابَ عَن أمرٍ فرَضِيَهُ كانَ كمَن شَهِدَهُ .  امام جواد عليه السلام : كسى كه شاهد كارى باشد و آن را ناخوش بدارد مانند كسى است كه شاهد آن نبوده است و كسى كه شاهد كارى نباشد اما به آن راضى باشد، مانند كسى است كه شاهد آن بوده است. تحف العقول : ۴۵۶.

 

 

 شرایط کسی که امر به معروف می کند

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يَأمُرُ بِالمَعروفِ و لا يَنهى عَنِ المُنكَرِ إلاّ مَن كانَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفيقٌ بِما يَأمُرُ بِهِ رَفيقٌ فيما يَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فيما يَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فيما يَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما يَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما يَنهى عَنهُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود، طريق مدارا پيش گيرد. در امر و نهى خود، به عدالت رفتار كند و به آنچه امر و نهى مى كند، دانا باشد. النوادر للراوندي : ۱۴۳/۱۹۵ .

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن أمَرَ بِمَعروفٍ فليَكُنْ أمرُهُ ذلكَ بِمَعروفٍ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه به كار خوبى فرمان مى دهد، بايد اين فرمان دادن را با شيوه خوبى انجام دهد. كنز العمّال : ۵۵۲۳ .

الإمامُ الباقرُ عليه السلام : يَكون في آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ يُتبَعُ فيهِم قَومٌ مُراؤونَ يَتَقَرَّأونَ و يَتَنَسَّكونَ حُدَثاءُ سُفَهاءُ (في تنبيه الخواطر : ۲/۱۲۵ «... قوم مراؤون ينفرون و ينسلون حدباً سفهاً ...».)لا يُوجِبونَ أمرا بِمَعروفٍ و لا نَهيا عَن مُنكَرٍ إلاّ إذا أمِنوا الضَّرَرَ ، يَطلُبونَ لأِنفُسِهِمُ الرُّخَصَ و المَعاذيرَ . .امام باقر عليه السلام : در آخر الزمان مردمى آيند كه در ميان آنان عدّه اى رياكار و مدّعى قرآن دانى و عبادت گزارى پيرويشان كنند و ناپخته و سبك سرند، آنان امر به معروف و نهى از منكر را فقط زمانى واجب مى دانند كه گزندى به آنها نرسد و براى خود عذرها و بهانه ها مى تراشند. الكافي : ۵/۵۵/۱ .

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّما يَأمُرُ بِالمَعروفِ و يَنهى عَنِ المُنكَرِ مَن كانَت فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : عامِلٌ بِما يَأمُرُ بِهِ و تارِكٌ لِما يَنهى عَنهُ ، عادِلٌ فيما يَأمُرُ عادِلٌ فيما يَنهى ، رَفيقٌ فيما يَأمُرُ و رَفيقٌ فيما يَنهى . امام صادق عليه السلام : كسى [بايد] امر به معروف و نهى از منكر كند كه سه خصوصيت در او باشد: به آنچه فرمان مى دهد، خود عمل كند. آنچه را نهى مى كند، خود نيز ترك گويد. در امر و نهى خود عدالت را رعايت كند و در امر و نهيش، طريق ملايمت پيش گيرد. الخصال : ۱۰۹/۷۹.

بحار الأنوار : سُئلَ عَن الإمامِ الصّادقِ عليه السلام : عَن الأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهيِ عَنِ المُنكَرِ أ واجبٌ هوَ عَلَى الاُمَّةِ جَميعا؟ قالَ : لا ، فَقيلَ : و لِمَ ؟ قالَ : إنَّما هُوَ عَلَى القَوِيِّ المُطاعِ العالِمِ بِالمَعروفِ مِنَ المُنكَرِ ، لا عَلَى الضَّعَفَةِ الّذينَ لا يَهتَدونَ سَبيلاً ، إلى أيٍّ مِن أيٍّ يَقولُ ، إلَى الحَقِّ أم إلَى الباطِلِ ؟! و الدَّليلُ عَلى ذلكَ مِن كِتابِ اللّه ِ قَولُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : «وَ لْتَكُنْ مِنكُمْ اُمَّةٌ يَدْعونَ إلَى الخَيْرِ...» بحار الأنوار : از امام صادق عليه السلام سؤال شد : آيا امر به معروف و نهى از منكر بر همه امت واجب است ؟ حضرت فرمود : واجب نيست. عرض شد: چرا؟ فرمود: زيرا اين كار بر عهده كسى است كه قدرت داشته باشد، از او حرف شنوى داشته باشند و خوب را از بد باز شناسد؛ نه بر افراد ناتوانى كه راه و چاه را تشخيص نمى دهند و نمى دانند از چه به چه دعوت كنند، به باطل يا به حق. دليل اين سخن از كتاب خداوند، اين سخن خداوند عزّ و جلّ است كه مى فرمايد: بايد از ميان شما گروهى باشند كه به خير دعوت كنند ؛ آل عمران : ۱۰۴.       بحار الأنوار : ۱۰۰/۹۳/۹۲.

 

 نكوهش واعظ غير متّعظ

 قرآن

يا أيُّها الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتا عِنْدَ اللّه ِ أنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ ؛ {سورهالصفّ آیات ۲ ، ۳ }«اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چرا مى گوييد آن چه را كه خود عمل نمى كنيد؟ خداوند سخت به خشم مى آيد از اين كه چيزى بگوييد كه خود عمل نمى كنيد».

أ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أنْفُسَكُمْ وَ أنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أ فَلا تَعْقِلُونَ ؛ سورهالبقرة آیه ۴۴.آيا شما كه كتاب را مى خوانيد، مردم را به نيكى فرمان مى دهيد و خود را از ياد مى بريد ؟ چرا انديشه نمى كنيد؟»

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :يُؤتى بِالرَّجُلِ يَومَ القِيامَةِ فيُلقى في النّارِ ، فتَندَلِقُ أقتابُ بَطنِهِ فيَدورُ بِها كما يَدورُ الحِمارُ في الرَّحى ، فيَجتَمِعُ إلَيهِ أهلُ النّارِ فيَقولونَ : يا فُلانُ ، ما لَكَ ؟ أ لَم تَكُن تَأمُرُ بِالمَعروفِ و تَنهى عَنِ المُنكَرِ ؟ ! فيَقولُ : بَلى كُنتُ آمُرُ بِالمَعروفِ و لا آتيهِ ، و أنهى عَنِ المُنكَرِ و آتيهِ .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : روز قيامت مردى را مى آورند و در دوزخ مى افكنند و روده هايش از شكمش بيرون مى ريزد و در جهنم مانند خر آسياب مى چرخد. دوزخيان دور او را مى گيرند و مى گويند: فلانى! چه شده است؟ مگر امر به معروف و نهى از منكر نمى كردى؟ پاسخ مى دهد: چرا، امر به معروف مى كردم، اما خود عمل نمى كردم و نهى از منكر مى كردم ليكن خودم مرتكب آن مى شدم. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۳۳/۱.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :يَا بنَ مَسعودٍ ، لا تَكُنْ مِمَّن يُشَدِّدُ عَلَى النّاسِ و يُخَفِّفُ عَن نَفسِهِ ، يَقولُ اللّه ُ تَعالى : «لِمَ تَقولونَ ما لا تَفعَلونَ» ؟!پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى پسر مسعود! از آنان مباش كه بر مردم سخت مى گيرند و بر خود آسان. خداوند متعال مى فرمايد: «چرا مى گوييد چيزى را كه خود عمل نمى كنيد؟». مكارم الأخلاق : ۲/۳۶۱/۲۶۶۰ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنّي لأَرفَعُ نَفسي أن أنهى النّاسَ عَمّا لَستُ أنتَهي عَنهُ ، أو آمُرَهُم بِما لا أسبِقُهُم إلَيهِ بعَمَلي . امام على عليه السلام :من شأن خود را بالاتر از آن مى دانم كه آنچه را خودم ترك نمى كنم مردم را از آنها باز دارم، يا به كارى فرمانشان دهم كه خود جلوتر به آن عمل نكنم.غرر الحكم : ۳۷۸۰.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :لا تَكُنْ مِمَّن يَرجو الآخِرَةَ بغَيرِ العَمَلِ ... يَنهى و لا يَنتَهي ، و يَأمُرُ بِما لا يَأتي .امام على عليه السلام :چونان كسى مباش كه بى عمل به آخرت اميد مى بندد... از خلافكارى و گناه باز مى دارد، اما خود باز نمى ايستد و به كارهاى خوب فرمان مى دهد، ولى خود انجام نمى دهد.نهج البلاغة : الحكمة ۱۵۰.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :أظهَرُ النّاسِ نِفاقا : مَن أمَرَ بِالطّاعَةِ و لَم يَعمَل بِها ، و نَهى عَنِ المَعصِيَةِ و لَم يَنتَهِ عَنها .امام على عليه السلام : آشكارترين منافق كسى است كه به فرمانبرى از خدا فرمان مى دهد و خود بدان عمل نمى كند و از گناه باز مى دارد و خود از آن باز نمى ايستد.غرر الحكم : ۳۲۱۴ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :كَفى بِالمَرءِ غَوايَةً أن يَأمُرَ النّاسَ بِما لا يَأتَمِرُ بِهِ ، و يَنهاهُم عَمّا لا يَنتَهي عَنهُ .امام على عليه السلام :در گمراهى انسان همين بس كه مردم را به چيزى فرمان دهد، كه خود انجام نمى دهد و آنها را از چيزى باز دارد كه خود باز نمى ايستد.غرر الحكم : ۷۰۷۲ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :كَفى بِالمَرءِ جَهلاً أن يُنكِرَ عَلَى النّاسِ ما يَأتي مِثلَهُ . امام على عليه السلام :در نادانى انسان همين بس كه بر مردم كارهايى را خُرده بگيرد كه مانند آنها را خود انجام مى دهد.غرر الحكم : ۷۰۷۳.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :لَعَنَ اللّه ُ الآمِرينَ بِالمَعروفِ التّارِكينَ لَهُ ، و النّاهينَ عَنِ المُنكَرِ العامِلينَ بِهِ .  امام على عليه السلام :نفرين خدا بر كسانى كه به خوبى فرمان مى دهند و خود آن را فرو مى گذارند و بر كسانى كه از زشتى باز مى دارند و خود مرتكب آن مى شوند. نهج البلاغة : الخطبة ۱۲۹ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :رُبَّ آمِرٍ غَيرُ مُؤتَمِرٍ ، رُبَّ زاجِرٍ غَيرُ مُزدَجِرٍ ، رُبَّ واعِظٍ غَيرُ مُرتَدِعٍ ، رُبَّ عالِمٍ غَيرُ مُنتَفِعٍ . امام على عليه السلام :بسا كسانى كه به كارهاى خوب فرمان مى دهند و خود بدانها عمل نمى كنند؛ بسا كسانى كه از بدى باز مى دارند و خود باز نمى ايستند؛ بسا كسانى كه پند مى دهند و خود پند نمى پذيرند؛ بسا دانايانى كه از دانش خود بهره برنمى گيرند.غرر الحكم : ۵۳۵۹ ، ۵۳۶۰ ، ۵۳۶۱ ، ۵۳۶۲.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :كُنْ آمِرا بِالمَعروفِ عامِلاً بِهِ ، و لا تَكُن مِمَّن يَأمُرُ بِهِ و يَنأى عَنهُ ، فيَبوءَ بِإثمِهِ و يَتَعَرَّضَ مَقتَ رَبِّهِ . امام على عليه السلام :امر كننده به معروف و عمل كننده به آن باش و چونان كسى مباش كه به كار خوب فرمان مى دهد اما خود از آن دورى مى كند و گناهش را به دوش مى كشد و خويشتن را در معرض خشم پروردگارش مى گذارد.غرر الحكم : ۷۱۸۹ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :كُن آخَذَ النّاسِ بِما تَأمُرُ بِهِ ، و أكَفَّ النّاسِ عَمّا تَنهى عَنهُ .امام على عليه السلام :به آنچه فرمان مى دهى، خودْ بيش از همه عمل كن و از آنچه باز مى دارى، خودْ بيش از همه خوددارى كن.وسائل الشيعة : ۱۱/۴۱۹/۲.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :مَن كانَ فيهِ ثَلاثٌ سَلِمَتْ لَهُ الدّنيا و الآخِرَةُ : يَأمُرُ بِالمَعروفِ و يَأتَمِرُ بِهِ ، و يَنهى عَنِ المُنكَرِ و يَنتَهي عَنهُ ؛ و يُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّه ِ جلَّ و عَلا .امام على عليه السلام :هر كه سه خصلت داشته باشد، دنيا و آخرتش سالم ماند: امر به معروف كند و خود به آن عمل كند، نهى از منكر كند و خود از آن باز ايستد و از حدود خداوند عزّوجلّ پاسدارى كند.غرر الحكم : ۹۰۷۶.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :و انهَوا عَنِ المُنكَرِ و تَناهَوا عَنهُ ؛ فإنَّما اُمِرتُم بِالنَّهيِ بَعدَ التّناهي .امام على عليه السلام :از زشت كارى نهى كنيد و خود از آن باز ايستيد؛ زيرا كه شما فرمان داريد ابتدا خود از كار زشت باز ايستيد و سپس ديگران را نهى كنيد.نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۵.

الإمامُ زينَ العابدينُ عليه السلام :المُنافِقُ يَنهى و لا يَنتَهي ، و يَأمُرُ بِما لا يَأتي .امام زين العابدين عليه السلام :منافق از بدى باز مى دارد، امّا خود باز نمى ايستد و به كارهايى فرمان مى دهد كه خود عمل نمى كند.وسائل الشيعة : ۱۱/۴۱۹/۵.

 

 آنچه در وجوب امر به معروف و نهى از منكر شرط نيست

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :مُروا بِالمَعروفِ و إن لَم تَفعَلوهُ ، و انهَوا عَنِ المُنكَرِ و إن لَم تَجتَنِبوهُ كُلَّهُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :امر به معروف كنيد، گر چه خود بدان عمل نكنيد و نهى از منكر كنيد، هر چند خودتان از همه آنها اجتناب نكنيد.كنز العمّال : ۵۵۲۲

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا ، بَل مُروا بِالمَعروفِ و إن لَم تَعمَلوا بِهِ كُلِّهِ، و انهَوا عَنِ المُنكَرِ و إن لَم تَنتَهوا عَنهُ كُلِّهِ.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ وقتى به ايشان عرض شد: ما تنها به چيزهايى امر ونهی می کنیم که خودمان به طور کامل آنها را رعایت کنیم ، فرمود : نه، بلكه به خوبيها فرمان دهيد هر چند خودتان به همه آنها عمل نكنيد و از زشتيها باز داريد، گر چه خود از همه آنها خوددارى نورزيد.   تنبيه الخواطر : ۲/۲۱۳.

 

 كمترين مرتبه نهى از منكر

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن رَأى مِنكُم مُنكَرا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ ، فإن لَم يَستَطِعْ فبِلِسانِهِ ، فإن لَم يَستَطِعْ فبِقَلبِهِ و ذلكَ أضعَفُ الإيمانِ . .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر يك از شما منكرى را ديد بايد با دست خود آن را تغيير دهد. اگر نتوانست، با زبانش تغيير دهد (اعتراض كند) و باز اگر نتوانست، در قلبش آن را انكار كند و اين ضعيف ترين مرحله ايمان است. .الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۳/۱.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن رَأى مِنكُم مُنكَرا فَغيَّرَهُ بِيَدِهِ فقَد بَرِئَ ، و مَن لَم يَستَطِعْ أن يُغَيِّرَهُ بِيَدِهِ فغَيَّرَهُ بلِسانِهِ فقَد بَرِئَ ، و مَن لَم يَستَطِعْ أن يُغَيِّرَهُ بلِسانِهِ فغَيَّرَهُ بقَلبِهِ فقَد بَرِئَ ، و ذلكَ أضعَفُ الإيمانِ . .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر يك از شما منكرى را ببيند و با دست خود آن را تغيير دهد، وظيفه اش را انجام داده است و كسى كه نتواند با دستش آن را تغيير دهد ولى با زبانش تغيير دهد، وظيفه اش را انجام داده است و كسى كه نتواند با دست و زبانش آن را تغيير دهد ولى در قلبش آن را انكار كند، وظيفه اش را انجام داده است و اين ضعيف ترين مرحله ايمان مى باشد. كنز العمّال : ۵۵۵۶.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ما مِن نَبِيٍّ بَعَثَهُ اللّه ُ في اُمَّةٍ مِن قَبلي إلاّ كانَ لَهُ مِن اُمَّتِهِ حَوارِيّونَ و أصحابٌ ، يأخُذونَ بسُنَّتِهِ و يَقتَدونَ بأمرِهِ ، ثُمَّ إنَّها تَخلُفُ مِنهُم مِن بَعدِهِم خُلوفٌ يَقولونَ ما لا يَفعَلونَ ، و يَفعَلونَ ما لا يُؤمَرونَ ، فمَن جاهَدَهُم بيَدِهِ فهُوَ مُؤمِنٌ ، و مَن جاهَدَهُم بلِسانِهِ فهُوَ مُؤمِنٌ ، و مَن جاهَدَهُم بِقَلبِهِ فهُوَ مُؤمِنٌ ، لَيسَ وَراءَ ذلكَ مِنَ الإيمانِ حَبَّةُ خَردَلٍ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند پيش از من هيچ پيامبرى را در ميان امتى برنينگيخت مگر اين كه در ميان آنها او را حواريان و يارانى بودند كه به سنت او عمل مى كردند و از فرمان او پيروى مى نمودند، اما بعد از آنها عدّه اى جانشينشان شدند كه به آن چه مى گفتند خود عمل نمى كردند و كارهايى مى كردند كه به آنها دستور داده نشده بود. پس، هر كه با دست خويش با آنان مبارزه كرد، مؤمن بود و هر كه با زبانش با آنان مبارزه كرد مؤمن بود و هر كه قلبا با آنان مبارزه نمود، مؤمن بود. هر كه چنين نكرد به اندازه دانه خردلى ايمان نداشت. كنز العمّال : ۵۵۳۲ ، الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۶/۱۰.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إذا رَأى أحَدُكُمُ المُنكَرَ و لَم يَستَطِعْ أن يُنكِرَهُ بِيَدِهِ و لِسانِهِ و أنكَرَهُ بِقَلبِهِ ، و عَلِمَ اللّه ُ صِدقَ ذلكَ مِنهُ ، فقَد أنكَرَهُ . غرر الحكم : ۴۱۵۲. امام على عليه السلام : هر يك از شما كه كار زشت را ببيند و نتواند با دست و زبان خويش به آن اعتراض كند، ولى در دل انكارش كند و خدا بداند كه راست مى گويد، وى آن زشت كارى را انكار كرده است. غرر الحكم : ۴۱۵۲.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :( ـ لِرَجُلٍ قَطَعَ خُطبَتَهُ و قالَ: حَدِّثنا عَنمَیَّتِ الأحیاء ) : مُنكِرٌ لِلمُنكَرِ بقَلبِهِ و لِسانِهِ و يَدَيهِ فخِلالُ الخَيرِ حَصَّلها كُلَّها ، و مُنكِرٌ لِلمُنكَرِ بقَلبِهِ و لِسانِهِ و تارِكٌ لَهُ بِيَدِهِ فخَصلَتانِ مِن خِصالِ الخَيرِ ، و مُنكِرٌ لِلمُنكَرِ بقَلبِهِ و تارِكٌ بلِسانِهِ و يَدِهِ فخَلَّةٌ مِن خِلالِ الخَيرِ حازَ ، و تارِكٌ لِلمُنكَرِ بقَلبِهِ و لِسانِهِ و يَدِهِ فذلكَ مَيِّتُ الأحياءِ . امام على عليه السلام ( ـ در پاسخ به مردى كه سخنرانى را قطع كرد و گفت از مرده در میان زندگان سخن بگو - فرمود : : كسى كه منكر را با قلب و زبان و دستش انكار كند، همه خصلتهاى نيك را فرا چنگ آورده است و كسى كه منكر را با قلب و زبانش انكار كند و با دست در صدد تغييرش برنيايد، دو خصلت نيك را به دست آورده است و كسى كه منكر را با قلبش انكار كند و با زبان و دست به آن كارى نداشته باشد، يكى از خصلتهاى نيك را دارا شده است و كسى كه با قلب و با زبان و با دست خود به منكر كارى نداشته باشد، او مرده اى است در ميان زندگان. بحار الأنوار : ۱۰۰/۸۲/۴۳.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :( ـ لَمّا سُئلَ عَن مَيِّتِ الأحياءِ و هُوَ يَخطُبُ )  : نَعَم ، إنَّ اللّه َ بَعَثَ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ و مُنذِرينَ ، فصَدَّقَهُم مُصَدِّقونَ ، و كَذَّبَهُم مُكَذِّبونَ ، فيُقاتِلونَ مَن كَذَّبَهُم بِمَن صَدَّقَهُم فيُظهِرُهُمُ اللّه ُ ، ثُمّ يَموتُ الرُّسُلُ فتَخلُفُ خُلوفٌ ، فمِنهُم مُنكِرٌ لِلمُنكَرِ بيَدِهِ و لِسانِهِ و قَلبِهِ ، فذلكَ استَكمَلَ خِصالَ الخَيرِ . و مِنهُم مُنكِرٌ لِلمُنكَرِ بلِسانِهِ و قَلبِهِ تارِكٌ لَهُ بيَدِهِ ، فذلكَ خَصلَتانِ مِن خِصالٍ الخَيرِ تَمَسَّكَ بِهِما و ضَيَّعَ خَصلَةً واحِدَةً و هِيَ أشرَفُها . و مِنهُم مُنكِرٌ لِلمُنكَرِ بقَلبِهِ تارِكٌ لَهُ بيَدِهِ و لِسانِهِ ، فذلكَ ضَيَّعَ شَرَفَ الخَصلَتَينِ مِنَ الثَّلاثِ و تَمَسَّكَ بِواحِدَةٍ . و مِنهُم تارِكٌ لَهُ بلِسانِهِ و قَلبِهِ و يَدِهِ فذلكَ مَيِّتُ الأحياءِ . امام على عليه السلام  ـ در حالى كه مشغول سخنرانى بود در پاسخ به سؤال : مرده در میان زندگان کیست ؟  )  فرمود : آرى، خداوند پيامبران را نويد دهنده و بيم دهنده فرستاد. پس، تصديق گران ، آنها را تصديق كردند و تكذيب كنندگان تكذيب. سپس تكذيب كنندگان با تصديق كنندگان به جنگ بر مى خيزند و خداوند تصديق كنندگان را پيروز مى گرداند. پس از مدّتى پيامبران چشم از جهان فرو مى بندند و در ميان جانشينان و نسلهاى بعد آنان افرادى در برابر زشت كارى با دست و زبان و دل اعتراض مى كنند. اينان همه خصلتهاى خوب را در خود جمع كردند. بعضى ديگر در برابر زشت كارى با زبان و دل اعتراض مى كنند و با دست خود به آن كارى ندارند، كه اين خود دو خصلت خوب است كه اين عدّه فرا چنگ آوردند و خصلت ديگر را، كه برتر است، از دست دادند. عدّه اى منكَر را در دل انكار مى كنند و با دست و زبان خود كارى به آن ندارند. اينان دو خصلت ارزشمند از اين سه خصلت را از دست دادند و يكى را گرفتند. بعضى هم نه با زبان و نه با دست و نه با دل خويش به زشت كارى اعتراض نكردند. اينان مردگانى هستند در ميان زندگان. كنز العمّال : ۴۴۲۱۶.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :مَن تَرَكَ إنكارَ المُنكَرِ بقَلبِهِ و يَدِهِ و لِسانِهِ فهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ .امام على عليه السلام :كسى كه در برابر منكر با دل و دست و زبان خويش اعتراض نكند، او مرده اى است در ميان زندگان.تهذيب الأحكام : ۶/۱۸۱/۳۷۴ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أوَّلُ ما تُغلَبونَ عَلَيهِ مِنَ الجِهادِ، الجِهادُ بِأيديكُم ثُمّ بِألسِنَتِكُم ثُمّ بِقُلوبِكُم ، فمَن لَم يَعرِفْ بقَلبِهِ مَعروفا و لَم يُنكِرْ مُنكَرا قُلِبَ ، فجُعِلَ أعلاهُ أسفَلَهُ و أسفَلُهُ أعلاهُ .امام على عليه السلام :نخستين درجه از جهاد كه از آن باز مى مانيد، جهاد با دستان شماست. سپس جهاد با زبانهايتان و آن گاه جهاد با دلهايتان. پس، هر گاه كسى در دل خويش كار نيك را نيك نداند و ستايشش نكند و از كار زشت نفرت نورزد، واژگون شود و زير و زبر گردد.نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۵.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :حَسبُ المُؤمِنِ عِزّا إذا رَأى مُنكَرا أن يَعلَمَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ مِن قَلبِه إنكارَهُ . امام صادق عليه السلام :براى عزّت مؤمن همين كافى است كه هر گاه منكرى را ببيند، خداوند عزّ و جلّ بداند كه در دل آن را انكار مى كند. الكافي : ۵/۶۰/۱.

 

 بالاترين مرتبه نهى از منكر

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله( ـ لِعلِيٍّ عليه السلام فيما عَهِدَ إلَيهِ ـ )  : يا عَلِيُّ ، مُرْ بِالمَعروفِ و انْهَ عَنِ المُنكَرِ بيَدِكَ ، فإن لَم تَستَطِعْ فبِلِسانِكَ ، فإن لَم تَستَطِعْ فبِقَلبِكَ ، و إلاّ فلا تَلومَنَّ إلاّ نَفسَكَ .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در سفارشى به على عليه السلام ـ ) فرمود : اى على! با دست خود امر به معروف و نهى از منكر كن. اگر نتوانستى پس با زبانت اين كار را بكن و باز اگر نتوانستى با قلبت چنين كن، در غير اين صورت، نبايد كسى جز خودت را سرزنش كنى.دعائم الإسلام : ۲/۳۵۱ .

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :أيُّها المُؤمِنونَ ، إنَّهُ مَن رَأى عُدوانا يُعمَلُ بِهِ و مُنكَرا يُدعى إلَيهِ فأنكَرَهُ بقَلبِهِ فقَد سَلِمَ و بَرِئَ ، و مَن أنكَرَهُ بلِسانِهِ فقَد اُجِرَ و هُوَ أفضَلُ مِن صاحِبِهِ ، و مَن أنكَرَهُ بِالسَّيفِ ـ لِتَكونَ كَلِمَةُ اللّه ِ هِيَ العُليا ، و كَلِمَةُ الظّالِمينَ هِيَ السُّفلى ـ فذلكَ الّذي أصابَ سَبيلَ الهُدى و قامَ عَلَى الطّريقِ و نَوَّرَ في قَلبِهِ اليَقينُ ..امام على عليه السلام :اى مؤمنان! هر كس ديد به تجاوزى عمل مى شود، يا به زشت كارى و خلافى فراخوان مى شود و در دل خويش به آن اعتراض نمود، به سلامت رَهَد و وظيفه اش را انجام داده باشد و هر كه با زبانش به آن اعتراض كند، پاداش بيند و از آن اوّلى برتر است و هر كس با شمشير به مبارزه با آن بر خيزد تا كلمه حق بر آيد و كلمه ستمگران (باطل) پست گردد، هموست كه به راه راست رسيده و بر طريق حق شتافته و نور يقين را در دل خويش روشن كرده است.نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۳.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :أنكِرِ المُنكَرَ بيَدِكَ و لِسانِكَ ، و بايِنْ مَن فَعَلَهُ بِجُهدِكَ .امام على عليه السلام : با دست و زبان خود بر زشت كارى اعتراض كن و تا مى توانى از زشت كار دورى نما.نهج البلاغة : الكتاب ۳۱.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :السَّيفُ فاتِقٌ ، و الدِّينُ راتِقٌ ، فالدِّينُ يَأمُرُ بِالمَعروفِ ، و السَّيفُ يَنهى عَنِ المُنكَرِ . امام على عليه السلام :شمشير شكافنده است و دين به هم آورنده؛ زيرا دين به معروف امر مى كند و شمشير از منكر نهى مى كند.غرر الحكم : ۲۱۳۵.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :( ـ في قولِهِ تَعالى : «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ الله‏( البقره 207 ) : إنَّ المُرادَ بِالآيَةِ الرَّجُلُ يُقتَلُ عَلَى الأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهيِ عَنِ المُنكَرِ .امام على عليه السلام ( ـ درباره آيه «و برخى از مردم، براى به دست آوردن خشنودی خدا جان خویش را فدا می کنند )  فرمود : مراد از اين آيه آن مرد است كه در راه امر به معروف و نهى از منكر كشته مى شود.وسائل الشيعة:۱۱/۱۰۹/۲.

الإمامُ الباقرُ عليه السلام :فأنكِروا بِقُلوبِكُم ، وَ الْفِظوا بِألسِنَتِكُم ، و صُكّوا بِها جِباهَهُم ، و لا تَخافوا في اللّه ِ لَومَةَ لائمٍ ، فإنِ اتَّعَظوا و إلَى الحَقِّ رَجَعوا فلا سَبيلَ عَلَيهِم «إنَّما السَّبيلُ عَلَى الّذينَ يَظلِمونَ النّاسَ و يَبغونَ في الأرضِ بِغَيرِ الحَقِّ اُولئكَ لَهُم عَذابٌ أليمٌ »الشورى : ۴۲ .هُنالِكَ فجاهِدوهُم بِأبدانِكُم و أبغِضوهُم بِقُلوبِكُم، غَيرَ طالِبينَ سُلطانا، و لا باغينَ مالاً ، و لا مُرتَدِّينَ بِالظُّلمِ ظَفَرا ؛ حتّى يَفيؤوا إلى أمرِ اللّه ِ و يَمضوا عَلى طاعَتِهِ . امام باقر عليه السلام :با دلهاى خود انكار كنيد و با زبانهايتان اعتراض نماييد و آن را به پيشانيهايشان بكوبيد و در راه خدا از سرزنش احدى نهراسيد. اگر پند پذيرفتند و به راه حق بازگشتند، كارى به آنها نداشته باشيد. كيفر و مجازات فقط براى كسانى است كه به مردم ستم مى كنند و بناحق در روى زمين سركشى مى كنند. اينان را عذابى دردآور است. در چنين حالتى با آنها عملاً جهاد كنيد و در دلهايتان دشمنشان بداريد، بى آن كه در صدد قدرت طلبى باشيد و يا مالى را به ستم بگيريد و يا از غرور پيروزى، دست به ستمگرى بيالاييد، تا آن كه به فرمان خدا برگردند و راه طاعت او در پيش گيرند.الكافي : ۵/۵۶/۱.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :ما جَعَلَ اللّه ُ بَسطَ اللِّسانِ و كَفَّ اليَدِ ، و لكِن جَعَلَهُما يُبسَطانِ مَعا و يُكَفّانِ مَعا . امام صادق عليه السلام :خداوند زبان را بسته و دست را گشاده قرار نداده، بلكه آنها را چنان آفريده كه با هم باز مى شوند و با هم بسته مى گردند.وسائل الشيعة : ۱۱/۴۰۴/۲.

 

 موجبات ترك نهى از منكر

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : غَشِيَتكُمُ السَّكرَتانِ : سَكرَةُ حُبِّ العَيشِ ، و حُبِّ الجَهلِ ، فعِندَ ذلكَ لا تَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لا تَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دو مستى شما را فرا گرفته است: مستى عشق به زندگى و مستى نادانى. در چنين وضعى امر به معروف و نهى از منكر نمى كنيد. كنز العمّال : ۵۵۱۹.

الإمامُ الباقرُ عليه السلام : و لَو أضَرَّتِ الصَّلاةُ بِسائرِ ما يَعمَلونَ بأموالِهِم و أبدانِهِم لَرَفَضوها كما رَفَضوا أسمَى الفَرائضِ و أشرَفَها . امام باقر عليه السلام : اگر نماز هم به ديگر كارهاى مربوط به مال و جانشان ضرر مى زد، آن را كنار مى گذاشتند؛ همچنان كه بالاترين و ارجمندترين فرايض را كنار گذاشتند.الكافي : ۵/۵۵/۱.

 

نهى از منكر و ترس از مردم

 قرآن

الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيمانا وَ قالُوا حَسْبُنا اللّه ُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» .آل عمران : ۱۷۳.«كسانى كه مردم به آنان گفتند كه مردم براى جنگ با شما فراهم آمده اند، از آنها بترسيد، پس اين سخن بر ايمانشان بيفزود و گفتند خدا ما را بسنده است و نيكو ياورى است او».

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يُحَقِّرَنَّ أحَدُكُم نَفسَهُ أن يَرى أمرا للّه ِِ تَعالى فيهِ مَقالٌ ، فلا يَقولَ : يا رَبِّ ، خَشيَةَ النّاسِ! فيَقولَ: فإيّايَ كُنتَ أحَقَّ أن تَخشى . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مبادا كسى از شما در جايى كه پاى امرى از خدا در ميان است و بايد سخن بگويد، با سكوت كردن، خود را كوچك كند؛ زيرا [فرداى قيامت ]نمى تواند بگويد: خدايا! از مردم ترسيدم. چون خداوند جواب مى دهد: سزاوارتر آن بود كه از من بترسى. كنز العمّال : ۵۵۳۴.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا أعرِفَنَّ رَجُلاً مِنكُم عَلِمَ عِلما فكَتَمَهُ فَرَقا مِنَ النّاسِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مبادا بفهمم كه فردى از شما دانش (اطلاعاتى) داشته باشد و از ترس مردم آن را كتمان كند. كنز العمّال : ۲۹۱۵۲ ، ۲۹۵۳۲.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :  إذا رَأيتَ اُمَّتي تَهابُ الظّالِمَ أن تَقولَ لَهُ : إنَّكَ ظالِمٌ ، فقَد تُوُدِّعَ مِنهُم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه ديدى امّت من از اين كه به ستمگر بگويند: تو ستمگرى، مى هراسند، فاتحه آنها خوانده شده است. كنز العمّال : ۵۵۴۰ .

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يَمنَعَنَّ أحَدَكُم هَيبَةُ النّاسِ أن يَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أو سَمِعَهُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : ترس از مردم مانع از آن نشود كه فردى از شما، هرگاه حقّى را ببيند يا بشنود، به زبان بياورد. كنز العمّال : ۵۵۶۷.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ألا لا يَمنَعَنَّ أحَدَكُم هَيبَةُ النّاسِ أن يَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أن يَذَّكَّرَ بِعِظَمِ اللّه ِ ، لا يُقَرِّبُ مِن أجَلٍ و لا يُبعِدُ مِن رِزقٍ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هان! مبادا ترس از مردم مانع از آن شود كه فردى از شما حق را ببيند و نگويد. [كه حق گويى ]نه اجلى را نزديك مى كند و نه روزيى را دور مى گرداند. كنز العمّال : ۵۵۷۰.

الترغيب و الترهيب : قال رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لا يُحَقِّرَنَّ أحَدُكُم نَفسَهُ . قالوا: يا رَسولَ اللّه ِ ، و كَيفَ يُحَقِّرُ أحَدُنا نَفسَهُ ؟ قالَ : يَرى أنَّ عَلَيهِ مَقالاً ، ثُمّ لا يَقولُ فيهِ ، فيَقولُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ يَومَ القِيامَةِ : ما مَنَعَكَ أن تَقولَ في كَذا و كَذا ؟ فيَقولُ : خَشيَةُ النّاسِ ! فيَقولُ : فإيّايَ كُنتَ أحَقَّ أن تَخشى . الترغيب و الترهيب : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : هيچ يك از شما نبايد خود را كوچك كند. عرض كردند: اى رسول خدا! چگونه كسى از ما خود را كوچك مى كند؟ فرمود: به اين ترتيب كه در جايى خود را موظّف به سخن گفتن بداند و چيزى نگويد. خداوند عزّ و جلّ در روز قيامت به او مى فرمايد: چه چيز مانع از آن شد كه درباره فلان و بهمان چيز سخنى نگويى؟ عرض مى كند: ترس از مردم! خداوند مى فرمايد: سزاوارتر آن بود كه از من مى ترسيدى. الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۷/۱۴.

 

وظيفه افراد هنگام رو به رو شدن با گنهكاران

 

 قرآن

وَ إذا رَأيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا فَأعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَ إمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الّذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» .«و چون بينى كه در آيات ما از روى عناد گفتگو مى كنند، از آنها روي گردان شو تا به سخنى جز آن پردازند. و اگر شيطان تو را به فراموشى افكند، چون به يادت آمد، با آن مردم ستمكاره منشين».الأنعام : ۶۸.

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :تَقَرَّبوا إلَى اللّه ِ تَعالى بِبُغضِ أهلِ المَعاصي ، وَ القَوهُم بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ ، و التَمِسوا رِضا اللّه ِ بِسَخَطِهِم ، و تَقَرَّبوا إلَى اللّه ِ بِالتَّباعُدِ مِنهُم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :با نفرت از گنهكاران، به خداوند متعال نزديك شويد و با اين افراد با ترشرويى برخورد كنيد و با خشم گرفتن بر آنان خشنودى خدا را بجوييد و با دورى كردن از آنها به خدا نزديك شويد.كنز العمّال : ۵۵۸۵ ، ۵۵۱۸.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أمَرَنا رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أن نَلقى أهلَ المَعاصي بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ . امام على عليه السلام : رسول خدا صلى الله عليه و آله به ما دستور داد كه با افراد گنهكار، با چهره اى درهم كشيده رو به رو شويم. الكافي : ۵/۵۹/۱۰.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أدنَى الإنكارِ أن تَلقى أهلَ المَعاصي بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ . امام على عليه السلام : كمترين مرتبه نهى از منكر اين است كه با گنهكاران، با چهره درهم كشيده برخورد كنيد. وسائل الشيعة : ۱۱/۴۱۳/۱.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : خَيرُ العَمَلِ أن تَلقى أهلَ المَعاصي بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ . امام على عليه السلام : بهترين كار اين است كه با گنهكاران، با ترشرويى برخورد كنيد. تنبيه الخواطر : ۲/۱۲۴.

 الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ( ـ في قولِهِ تَعالى : كَانُواْ لَا يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوه ؛ المائده79‏  )  : أما إنَّهُم لَم يَكونوا يَدخُلونَ مَداخِلَهُم ، و لا يَجلِسونَ مَجالِسَهُم ، و لكِنْ كانوا إذا لَقُوهُم ضَحِكوا في وُجوهِهِم و أنِسوا بِهِم .امام صادق عليه السلام ( ـ درباره آيه «و از كار زشتى كه آن را مرتكب مى شدند یکدیگر را باز نمی داشتند...  )  فرمود : آنها اعمال گنهكاران را انجام نمى دادند و در مجالس و محافل آنها نمى نشستند، اما وقتى با آنها روبه رو مى شدند به صورتشان مى خنديدند و با ايشان گرم مى گرفتند. تفسير العيّاشيّ : ۱/۳۳۵/۱۶۱.

 الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ بَعَثَ مَلَكَينِ إلى أهلِ مَدينَةٍ لِيَقلِباها عَلى أهلِها ، فلَمَّا انتَهَيا إلَى المَدينَةِ وَجَدا رَجُلاً يَدعو اللّه َ و يَتَضَرَّعُ ... فَعادَ إلَى اللّه ِ تباركَ و تعالى ، فقالَ : يا رَبِّ ، إنّي انتَهَيتُ إلَى المَدينَةِ فوَجَدتُ عَبدَكَ فُلانا يَدعوكَ و يَتَضَرَّعُ إلَيكَ ، فقالَ : امضِ لِما أمَرتُكَ بِهِ ؛ فإنَّ ذا رَجُلٌ لَم يَتَمَعَّرْ وَجهُهُ غَيظا لي قَطُّ !  امام صادق عليه السلام : خداوند عزّ و جلّ دو فرشته را فرستاد تا شهرى را بر سر مردمش واژگون كنند. چون به آن شهر رسيدند مردى را در حال دعا و تضرّع ديدند... پس يكى از آن دو نزد خداوند تبارك و تعالى برگشت و گفت: پروردگارا! من، به آن شهر رسيدم، اما ديدم فلان بنده ات تو را مى خواند و به درگاه تو زارى مى كند. خداوند فرمود: دستورى را كه به تو دادم انجام ده. او مردى است كه هرگز به خاطر من، چهره اش از خشم تغيير نكرده است! الكافي : ۵/۵۸/۸.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ( ـ لِقَومٍ مِن أصحابِهِ ـ )  : إنَّهُ قَد حَقَّ لي أن آخُذَ البَريءَ مِنكُم بِالسَّقيمِ ، و كَيفَ لا يَحِقُّ لي ذلكَ و أنتُم يَبلُغُكُم عَنِ الرَّجُلِ مِنكُمُ القَبيحُ فلا تُنكِرونَ عَلَيهِ و لا تَهجُرونَهُ و لا تُؤذونَهُ حتّى يَترُكَ؟ ! امام صادق عليه السلام ( ـ خطاب به گروهى از ياران خود ـ ) فرمود : من حق دارم كه بى گناه شما را به خاطر گناه كارتان مؤاخذه كنم؛ چگونه چنين حقّى نداشته باشم، حال آن كه درباره كار زشت يكى از افراد خود خبردار مى شويد، امّا به او اعتراض نمى كنيد و از او دورى نمى نماييد و اذيّتش نمى كنيد تا از كار زشتش دست بردارد ؟! وسائل الشيعة : ۱۱/۴۱۵/۴.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : لَو أنَّكُم إذا بَلَغَكُم عَنِ الرَّجُلِ شَيءٌ تَمَشَّيتُم إلَيهِ فقُلتُم : يا هذا ، إمّا أن تَعتَزِلَنا و تَجتَنِبَنا ، و إمّا أن تَكُفَّ عَن هذا ، فإن فَعَلَ و إلاّ فَاجتَنِبوهُ . امام صادق عليه السلام : هر گاه خبردار شديد كه مردى كار خلافى مى كند، نزد او برويد و بگوييد: فلانى! يا از ما كناره گيرى و دورى كن، يا از اين كار خلاف دست بردار. اگر دست برنداشت از او دورى كنيد. وسائل الشيعة : ۱۱/۴۱۵/۵.

بحار الأنوار عن الحارثِ بنِ المُغيرةِ : لَقِيني أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام ... فَقالَ لي : أما لَتُحمَلَنَّ ذُنوبُ سُفَهائكُم عَلى عُلَمائكُم ... ما يَمنَعُكُم إذا بَلَغَكُم عَنِ الرَّجُلِ مِنكُم ما تَكرَهونَهُ ـ مِمّا يَدخُلُ بِهِ عَلَينا الأذى و العَيبُ عِندَ النّاسِ ـ أن تَأتُوهُ فتُؤنِّبوهُ و تَعِظوهُ ، و تَقولوا لَهُ قَولاً بِليغا ؟ ! فقُلتُ لَهُ : إذا لا يَقبَلُ مِنّا و لا يُطيعُنا ؟ قالَ : فقالَ : فإذا فَاهجُروهُ عِندَ ذلكَ وَ اجتَنِبوا مُجالَسَتَهُ .  بحار الأنوار ( ـ به نقل از حارث بن مغيرة ـ )  : با امام صادق عليه السلام ملاقات كردم حضرت به من فرمود : قطعا گناهانِ نادانانِ شما بر دوش دانايانتان بار مى شود... چرا وقتى مى شنويد مردى از شما كار ناپسندى مى كند ـ كارى كه موجب عيب و اذيّت ما نزد مردم مى شود ـ نزد او نمى رويد و ملامت و موعظه اش نمى كنيد و بى پروا و صريح با او حرف نمى زنيد؟ عرض كردم: اگر حرف ما را نپذيرفت و اطاعتمان نكرد، چه كنيم؟ فرمود: در اين صورت از او دورى كنيد و از همنشينى با وى اجتناب ورزيد. بحار الأنوار : ۲/۲۲/۶۳.

 

 امر به منكر و نهى از معروف!

 قرآن

الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَ يَنهَْوْنَ عَنِ الْمَعْرُوف‏ ؛ التوبة : ۶۷  ( مردان و زنان منافق همه همانند يكديگرند. به كارهاى زشت فرمان مى دهند و از كارهاى نيك باز مى دارند)

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : كَيفَ بِكُم إذا فَسَدَت نِساؤكُم ، و فَسَقَ شَبابُكُم ، و لَم تَأمُروا بِالمَعروفِ و لَم تَنهَوا عَنِ المُنكَرِ ؟ ! ... كَيفَ بِكُم إذا أمَرتُم بِالمُنكَرِ و نَهَيتُم عَنِ المَعروفِ ؟ ! ... كَيفَ بِكُم إذا رَأيتُمُ المَعروفَ مُنكَرا و المُنكَرَ مَعروفا ؟ ! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : چه حالى خواهيد داشت آن گاه كه زنانتان فاسد شوند و جوانانتان نابكار شوند و شما امر به معروف و نهى از منكر نكنيد؟... چه حالى خواهيد داشت آن گاه كه به زشت كارى فرمان رانيد و از خوبيها باز داريد؟... چه حالى خواهيد داشت آن گاه كه خوب را زشت شمريد و زشت را نيكو؟ تهذيب الأحكام : ۶/۱۷۷/۳۵۹.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إلَى اللّه ِ أشكو مِن مَعشَرٍ يَعيشونَ جُهّالاً ، و يَموتونَ ضُلاّلاً ... و لا عِندَهُم أنكَرُ مِنَ المَعروفِ ، و لا أعرَفُ مِنَ المُنكَرِ ! امام على عليه السلام : به خدا شكايت مى برم از گروهى كه نادان زندگى مى كنند و گمراه مى ميرند... و در نزد آنها چيزى زشت تر از نيكى و خوبتر از زشتى نيست! نهج البلاغة : الخطبة ۱۷.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنَّهُ سَيَأتي عَلَيكُم مِن بَعدي زَمانٌ لَيسَ فيهِ شَيءٌ أخفى مِنَ الحَقِّ ، و لا أظهَرَ مِنَ الباطِلِ ... و لا في البِلادِ شَيءٌ أنكَرَ مِنَ المَعروفِ ، و لا أعرَفَ مِنَ المُنكَرِ ! امام على عليه السلام : پس از من روزگارى بر شما فرا خواهد رسيد كه در آن زمان چيزى پنهانتر از حق و چيزى آشكارتر از باطل نيست... و در شهرها چيزى نا پسندتر از كار نيك و پسنديده تر از كار زشت وجود ندارد! نهج البلاغة : الخطبة ۱۴۷.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : وَيلٌ لِمَن يَأمُرُ بِالمُنكَرِ و يَنهى عَنِ المَعروفِ ! امام صادق عليه السلام : واى بر كسى كه به زشت كارى فرمان مى دهد و از خوبيها باز مى دارد! الزهد للحسين بن سعيد : ۱۰۶/۲۹۰.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :  إنَّ رَجُلاً مِن خَثعَمٍ جاءَ إلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، أخبِرني ... أيُّ الأعمالِ أبغَضُ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ؟ قالَ : الشِّركُ بِاللّه ِ ، قالَ : ثُمّ ما ذا ؟ قالَ : قَطيعَةُ الرَّحِمِ ، قالَ : ثُمّ ما ذا ؟ قالَ : الأمرُ بِالمُنكَرِ و النَّهيُ عَنِ المَعروفِ . امام صادق عليه السلام : مردى از خثعم خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! به من بفرماييد... كدام كارها نزد خداوند عزّ و جلّ منفورتر است؟ حضرت فرمود: شرك ورزيدن به خدا. عرض كرد: سپس چه كارى؟ فرمود: بريدن پيوند خويشاوندى. عرض كرد: بعد چه كارى؟ فرمود: فرمان دادن به زشت كارى ها و بازداشتن از خوبيها. تهذيب الأحكام : ۶/۱۷۶/۳۵۵.

 


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 9:22 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
  •  
  •  

ضعیفعالی 

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه مؤ منى را خوار شمارد چه (آن مؤ من ) مستمند باشد يا غير مستمند، پيوسته خداى عزوجل او را خوار و دشمن دارد تا آنگاه كه از خوار شمردن آن مؤ من برگردد. اصول كافى جلد 4 صفحه 52

حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون روز قيامت شود يك منادى ندا كند: كجايند روگردانان از دوستان من ؟ پس دسته اى كه صورت آنها گوشت ندارد برخيزند، پس گفته شود: اينهايند آنكسانى كه مؤ منين را آزردند، و با آنان دشمنى كردند، و عناد ورزيدند، و آنها را در دينشان با درشتى سرزنش كردند، سپس فرمان شود كه آنان را بدوزخ برند.اصول كافى جلد 4 صفحه 52

حضرت صادق عليه السلام فرمود: اصلاح كننده (بين دو نفر يا دو جمعيت ) دروغگو نيست . اصول كافى جلد 4 صفحه  41

حضرت صادق عليه السلام حديث شده است كه فرمود: رسولخدا (ص ) فرموده است : هرگاه پس از من اهل ريب و بدعت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد، و بسيار بآنها دشنام دهيد، و درباره آنه بد گوئيد، و آنها را با برهان و دليل خفه كنيد كه (نتوانند در دل مردم القاء شبهه كنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع كنند، و در نتيجه مردم از آنها دورى كنند و بدعتهاى آنها را ياد نگيرند، و خداوند در برابر اين كار براى شما حسنات بنويسد و درجات بنويسد و درجات شما را در آخرت بالا برد. اصول كافى جلد 4 صفحه 83


شعيب عقر قوفى گويد: پرسيدم از حضرت صادق عليه السلام از گفتار خداى عزوجل (كه فرمايد): ((و بتحقيق فرو آورده است بر شما در كتاب كه اگر شنيديد بآيات خدا كفر ورزى مى شود يا استهزاء مى شود بدانها....)) تا آخر آيه (كه فرمايد: با ايشان ننشينيد، سوره نساء آيه 140).حضرت فرمود: مقصود از اين گفتار اين است كه هرگاه شنيديد كه مردى حق را كنار ميكند و دروغ مى پندارد، و درباره امامان عليهم السلام بد مى گويد از نزد او برخيز و هم نشين با و مشو، هر كه خواهد باشد. اصول كافى جلد 4 صفحه 86

حضرت صادق عليه السلام فرمايد: براى مسلمان سزاوار نيست كه با فاجر (هرزه ، تباهكار، نافرمان ) و نه با احمق و نه با دروغگو رفاقت كند. اصول كافى جلد 4 صفحه 84

منصور بن حازم گويد: به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم : كسيكه شك در باره رسول (ص ) دارد (حكمش ‍ چيست )؟ فرمود: كافر است ، عرض كردم : كسيكه شك در كفر شاك دارد او هم كافر است ؟ حضرت از پاسخ (باين سؤ ال ) خود دارى كرد و من تا سه بار تكرار كردم ديدم آثار خشم در چهره اش ظاهر گرديد (من هم ساكت شدم ).اصول كافى جلد 4 صفحه 98

حضرت صادق عليه السلام فرمود: همانا خداوند دوست دارد بنده اى را كه در گناه بزرگ به او توجه كند (و از او آمرزش بخواهد) و مبغوض دارد بندهايى را كه گناه اندك را خوار شمارد و به آن بى اعتنا باشد (و در مقام توبه و تدارك آن نباشد).اصول كافى جلد 4 صفحه  159

 حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: همانا مؤ من گناهى كند و پس بيست سال بيادش آيد و از خدا راجع بآن گناه آمرزش خواهد و خداوند برايش بيامرزد، و هر آينه (خداوند) بيادش اندازد تا برايش بيامرزد، و همانا كافر گناهى كند و همان ساعت آنرا فراموش كند. اصول كافى جلد 4 صفحه  171

حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه كار بدى (و گناهى ) كند تا هفت ساعت از روز مهلت دارد پس اگر (در اين مدت ) سه مرتبه گفت : ((استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه )) بر او نوشته نشود. اصول كافى جلد 4 صفحه  171

حضرت صادق (ع ) فرمود: اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده : دست برداشتن از گناه آسانتر از طلب توبه است ، و بسا شهوترانى يكساعت كه اندوه درازى بجا گذارد. و مرگ دنيا را رسوا كرده و براى هيچ صاحب خردى شادى نگذاشته . اصول كافى جلد 4 صفحه  188

حضرت صادق (ع ) فرمود: بر دنيا شكيبا باشيد كه آن ساعتى است ، زيرا آنچه كه از دنياى گذشته (اكنون ) نه دردى از آن احساس كنى و نه شادى ، و آنچه نيامده كه ندانى چيست ؟ همانا دنياى تو آن ساعتى است كه در آنى پس در آن يكساعت بر طاعت خدا صبر كن و از نافرمانى خداوند شكيبا باش (و خود را نگاهدار). اصول كافى جلد 4 صفحه  191

حضرت صادق (ع ) بمردى فرمود: تو را طبيب خودت كرده اند، و درد را هم برايت گفته اند و نشانه سلامتى را هم برايت ياد داده اند، و بدارو هم تو را راهنمايى كرده اند اكنون بنگر تا چگونه درباره آن رفتار كنى . اصول كافى جلد 4 صفحه   192مجلسی (ره ) گويد: درد همان اخلاق زشت گناهان كشنده است ، و نشانه سلامتى همان نشانه هايست كه خدا و رسول و ائمه اطهار فرموده اند مانند اول سوره مؤ منون و ساير آنچه در اوصاف مؤ منين و متقين گفته شده است و بسيارى از آنها گذشت ، و دارو و توبه و استغفار است و هم چنين هم نشينى با احيار و پرهيز كردن از اشرار و زهد در دنيا و تحقيق در اطراف امراض جسم كردن و مداواى هر كدام را بضد خودش .... تا آنجا كه گويد: ((اكنون نگاه كن ببين چگونه در رسيدگى بخودت قيام كنى ، و دردهاى آن را درمان كنى ، و اگر در اين باره كوتاهى كنى خود را كشته اى و هر كه خودكشى كند سزايش تا ابد دوزخ است .

امام صادق عليه السلام فرمود: مردى بابى ذر نوشت : اى اباذر چيزى از علم بمن تحفه بده ، در جوابش نوشت : همانا علم بسيار است ولى اگر بتوانى بآنكه دوستش دارى بدى نكنى ، آنرا بكن ، آنمرد گفت : آيا تاكنون كسى را ديده اى كه بآنكه دوستش دارد بدى كند؟ گفت : آرى تو خودت را از همه كس بيشتر دوست دارى ، و چون نافرمانى خدا كنى بدان بدى كرده اى . اصول كافى جلد 4 صفحه  197

حضرت صادق عليه السلام فرمود: اى موسى بهترين دو روز (زندگانى دنيا و آخرتت ) همان روزى كه در پيش دارى (كه روز آخرت باشد) پس ببين كه آنروز چه روزى است و جوابى براى آن آماده و مهيا كن ، زيرا تو بازداشت شوى ، و پرسش شوى ، و تو پند خود را از دنيا بگير، زيرا روزگار هم دراز است و هم كوتاه ، پس چنان كار كن كه گويا ثواب كردارت را بچشم خود ببينى تا بآخرت خود اميدوارتر باشى ، زيرا آنچه از دنيا بيايد همانند آنست كه رفته است . اصول كافى جلد 4 صفحه  198

حضرت صادق عليه السلام فرمود: دعاء از نيزه نافذتر است . اصول كافى جلد 4 صفحه  214

حضرت صادق (ع ) به من فرمود: بر تو باد بدعاء زيرا آن درمان هر دردى است . اصول كافى جلد 4 صفحه  217

حضرت صادق (ع ) فرمود: دعا مخزن و گنجينه اجابت است چناچه ابر مخزن باران است . اصول كافى جلد 4 صفحه 217

مجلسى (ره ) گويد: ((الدعاء كهف الاجابة )) يعنى مخزن و محل و مظنه اجابت است چناچه ابر محل و مظنه باران است ... تا اينكه گويد: و گفته شده : اينكه تشبيه بابر فرموده اشاره باينست كه ابر محل باران است جز اينكه روى نبودن مصلحت گاهى باران نبارد، دعا نيز اين چنين است كه گاهى نبودن مصلحت در دنيا مستجاب نگردد ولى در آخرت عوض آن را بدهند.

حضرت صادق (ع)فرمود: هر كه از بلائى بترسد كه بدو رسد و پيش از رسيدن آن بلا در باره (بر طرف شدن ) آن دعا كند خداى عزوجل هرگز آن بلا را بدو ننماياند. اصول كافى جلد 4 صفحه  220

حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خداى عزوجل خوش ندارد كه مردم در انجام حاجت به هم ديگر اصرار كنند ولى براى خودش آن را دوست دارد، خداى عزوجل دوست دارد كه از او در خواست شود و آنچه نزد او است خواهش ‍ شود. اصول كافى جلد 4 صفحه  224

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه ايمان بخدا و روز قيامت دارد در مجلسى كه امامى را مذمت كنند يا مؤمنى را عيب كنند ننشيند.اصول كافى جلد 4 صفحه 87

صباح بن سيابه گويد: امام صادق (ع ) فرمود: شما را با بيزارى چكار كه از يكديگر بيزارى ميجوييد؟ همانا مؤ منين بعضى از بعض ديگر افضلند و بعضى از بعض ديگر نماز بيشتر است و بعضى از بعضى تيز بينيش بيشتر است و همين است درجات ايمان (كه خداى تعالى فرمايد: (هم درجات عند الله ) اصول كافى جلد3 صفحه 76

حضرت صادق (ع ) فرمود: يكسره ببرادرت اعتماد مكن (و از همه جهت با وثوق نداشته باش بلكه احتياط كن ) زيرا بزمين خوردن از راه بى بندوبارى جبران پذير نيست . اصول كافى جلد 4 صفحه  497

سفيان بن عيينه گويد: امام صادق (ع ) راجع به قول خداى عزّوجلّ: (تا بيازمايد شما را كه كداميك نيكو كردارتريد، 2 سوره 67 ) فرمود: مقصود پركردار نيست ، بلكه مقصود درست كردارتر است ، و درستى همانا ترس از خدا و نيت صادق و كار نيك است .
سپس فرمود: پايدارى بر عمل تا خالص ماند، سخت تر از خود عمل است و عمل خالص آنست كه : نخواهى هيچكس ‍ جز خداى عزّوجلّ ترا بر آن بستايد، همانا نيت همان عمل است ، سپس اين قول خداى عزّوجلّ را تلاوت فرمود: (بگو همگى طبق روش خود عمل مى كنند، 84 سوره 17 ) يعنى طبق نيت خود. اصول كافى جلد 3 صفحه 26

مفضل بن عمر و يونس بن ظبيان گويند: حضرت صادق (ع ) فرمود: برادران خود را با دو خصلت آزمايش كنيد پس ‍ اگر آندو خصلت در آنها بود خوب است ، و گرنه دور شويد، دور شويد، دور شويد: مواظبت او بر نمازهايش در اوقات آن ، نيكى به برادران در سختى و گشايش . اصول كافى جلد 4 صفحه  497

حضرت صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) فرموده : بخدا پناه مى برم از همسايه بد براى خانه اى كه اقامتگاه است ، چشمانش ترا ببيند و دلش بتو توجه دارد اگر خوشى در تو ببيند بدش آيد، و اگر تو را در بدى ببيند خوشش ‍ آيد. اصول كافى جلد 4 صفحه  493

حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) نگاه كردنش را ميان اصحاب تقسيم مى كرد پس باين و آن برابر نگاه مى كرد، و هرگز پاهايش را رسول خدا (ص ) پيش اصحاب دراز نمى كرد، و اگر مردى بآنحضرت دست مى داد رسول خدا (ص ) دستش را رها نمى كرد تا او رها كند، چون اين مطلب را دانستند مردى كه با او دست مى داد زود دستش را مى كشيد. اصول كافى جلد 4 صفحه  496

امام صادق عليه السلام : جواب نامه دادن واجب است مانند جواب سلام دادن ، و آنكس كه آغاز بسلام كند بخدا و رسولش نزديكتر است .   اصول كافى جلد 4 صفحه  496

حضرت صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) فرموده : هيچ دو نفرى با هم رفاقت نكنند جز اينكه هر يك با رفيق خود بهتر رفاقت كند پاداشش بزرگتر و پيش خداى عزوجل محبوبتر است. اصول كافى جلد 4 صفحه  494

ابو الربيع شامى گويد: حضرت صادق (ع ) در حاليكه خانه پر از جمعيت بود فرمود: كه بدانيد از ما نيست كسى كه با همسايه اش خوش رفتارى نكند. اصول كافى جلد 4 صفحه  492

ابوحمزه گويد: شنيدم از حضرت صادق (ع ) كه مى فرمود: مؤ من كسى است كه همسايه اش از بوائق او آسوده باشد، من عرضكردم : بوائق او چيست ؟ فرمود: ستم و آزار او. اصول كافى جلد 4 صفحه  492

امام صادق عليه السلام : خنده بسيار دل را بميراند. و فرمود: بسيار خنديدن دين را آب كند چنانچه آب نمك را. اصول كافى جلد 4 صفحه  486

حضرت صادق عليه السلام فرمود : از شوخى بپرهيزيد زيرا آبرو را بريزد و شكوه و بزرگى مردان را ببرد (مراد اينستكه در مزاح حد اعتدال را نگهداريد و زياده روى نكنيد). اصول كافى جلد 4 صفحه  488

حضرت باقر و حضرت صادق يا يكى از آن بزرگواران عليهما السلام فرمودند: شوخى بسيار آبرو را ببرد و خنده بسيار ايمان را بيكسو پرتاب كند. اصول كافى جلد 4 صفحه  488

حضرت صادق (ع ) مى فرمود: خنده بسيار آبرو را مى برد. اصول كافى جلد 4 صفحه  487

حضرت صادق (ع ) فرمود: مجلسها امانت است ، و كسى حق ندارد كلام محرمانه رفيق خود را بدون اجازه او بازگو كند، مگر در موردى كه شنونده مورد وثوق و اطمينان باشد يا ذكر خيرى از آن رفيق باشد. اصول كافى جلد 4 صفحه  481(يعنى صحبتهاى خصوصى كه در مجالس شود يا نگفته پيدا است كه گوينده ميل ندارد فاش شود حكم امانت را دارد و بايد از افشاء آن خوددارى كرد).
 (ابن ) ابى عوف گويد: شنيدم از حضرت صادق (ع ) كه مى فرمود: مجلسها امانت است . اصول كافى جلد 4 صفحه  480

حضرت صادق (ع ) فرمود: هيچ مؤ منى نيست جز اينكه در او دعابة هست ، من عرضكردم : دعابة چيست ؟ فرمود: مزاح . اصول كافى جلد 4 صفحه  486

حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرموده : هركس در ميان سخن برادر مسلمانش (كه مشغول سخن گفتن است ) بدود و سخن او را ببرد مانند اين است كه او را خراشيده است . اصول كافى جلد 4 صفحه  481

حضرت صادق (ع ) فرمود: هرگاه سه نفر باهم هستند دو نفر آنها در گوشى با هم صحبت نكنند زيرا كه آندو مايه اندوه و آزار رفيق سومى ايشان است . اصول كافى جلد 4 صفحه  481

مردى از عامه گويد: من با امام صادق عليه السلام نشست و برخاست داشتم و بخدا سوگند مجلسى گرامى تر از مجلسهاى او نديدم ، گويد: روز آنحضرت بمن فرمود: عطسه از كجا بيرون آيد؟ گفتم : از بينى ، فرمود: بخطا رفتى ، گفتم : قربانت از كجا بيرون آيد؟ فرمود: از همه بدن چنانچه منى از همه بدن بيرون آيد گرچه از احليل (يعنى آلت مردى ) خارج شود، سپس فرمود، آيا نبينى كه چون انسان عطسه زند همه اعضاء بدنش تكان خورد؟ و كسيكه عطسه ميزند هفت روز از مرگ در امان است . اصول كافى جلد 4 صفحه  477

حضرت صادق (ع ) فرمود: از حقوق مسلمان بر برادرش اينست كه چون باو برخورد كند سلامش كند، و چون بيمار شود بعيادتش رود، و چون پنهان شود (پشت سرش ) براى او خير خواهى كند: و چون عطسه زند و بگويد: ((الحمد اللّه رب العالمين لا شريك له )) باو بگويد: ((يرحمك الله )) او نيز در جواب اين گويد: ((يهديكم اللّه و يصلح بالكم )) و چون او را (بكارى يا بجائى ) بخواند (و دعوتش كند) بپذيرد، و چون بميرد تشييعش ‍ كند. اصول كافى جلد 4 صفحه 471

حضرت صادق (ع ) فرمود: در جواب سلام يهودى و نصرانى ميگوئى : ( سلام ) اصول كافى جلد 4 صفحه  466

ابوبصير گويد: حضرت صادق (ع ) فرمود: از درون مردم كاوش و جستجو مكن كه بى رفيق و دوست بمانى . اصول كافى جلد 4 صفحه 469چون عموم مردم اينگونه هستند كه خواه و ناخواه نقطه ضعفى در آنها هست ، و آنكس كه خالى از هرگونه عيبى باشد بطور عموم در ميان مرد نيست ، و در نتيجه كاوش بعيوب مردم آگاه شوى و آنكس كه تو خواهى بدون عيب و نقص ‍ باشد پيدا نخواهى كرد، پس بهتر آنكه بهمان حسن ظاهر اكتفا شود و در صدد جستجو از باطن مردمان نباشى و گرنه ناچار بى رفيق خواهى ماند.

حضرت صادق (ع ) فرمود: محبوبترين برادرانم نزد من كسى است كه عيبهاى مرا پيش من هديه آورد (و آنها را بمن گوشزد كند). اصول كافى جلد 4 صفحه  452

امام صادق (ع) فرمود  : دوستى از روى راستى و درستى نباشد جز با شرايط آن پس هر كه در او آن شرايط يا پاره اى از آنها باشد او را اهل چنين دوستى بدان و كسيكه چيزى از آن شرايط در او نباشد او را باينگونه دوستى نسبت مده .
اولش اينكه نهان و عيانش براى تو يكسان باشد.
دوم اينكه زيب و زينت تو را زينت خود داند، و زشتى تو را زشتى خود شمرد.
سوم اينكه رياست و دارائى حالش را نسبت بتو تغيير ندهد.
چهارم اينكه از آنچه توانائى دارد نسبت تو دريغ نكند.
پنجم كه همه خصلتها را در بردارد اينكه هنگام بيچارگى و پيش آمدهاى ناگوار تو را رها نكند. اصول كافى جلد 4 صفحه 452

حضرت صادق (ع ) فرمود: شايسته نيست براى مرد مسلمان كه با شخص تبهكار و احمق دروغگو رفاقت كند. اصول كافى جلد 4 صفحه : 454

حضرت صادق عليه السلام حديث كرده كه فرمود: شايسته نيست كه مرد مسلمان با شخص تبهكار طرح برادرى افكند، زيرا كه او كردار خود را برايش بيارايد و دوست دارد كه آن مسلمان هم چون او شود، و او را نه در كار دنيا و نه در كار آخرتش كمك نكند، و رفت و آمدش براى او ننگ است . اصول كافى جلد 4 صفحه  453

امام صادق عليه السلام از پدرانش رسول خدا عليهم الصلاة والسلام حديث كند كه فرمود (ص ): سه دسته اند كه همنشينى با آنها دل را بميراند: هم نشينى با اراذل و فرومايگان ، و گفت و شنود با زنها، و نشستن با توانگران . اصول كافى جلد 4 صفحه 455

عمار بن موسى گويد: حضرت صادق (ع ) فرمود: اى عمار اگر خواهى كه نعمتت پا برجا باشد، و مردانگيت كامل و بى عيب باشد، و زندگيت نيكو گردد، بنده هاى زر خريد و اشخاص پست را در كارهاى خود وارد مكن ، زيرا اگر امانتى بايشان سپارى بتو خيانت كنند، و اگر خيرى برايت آورند دروغ گويند، و اگر بنكبت روزگار دچار شوى رهايت كنند، و اگر وعده اى بتو دهند بدان وفا نكنند. اصول كافى جلد 4 صفحه  454

حضرت صادق عليه السلام فرمود: از خواندن سوره ((اذا زلزلت الارض زلزالها)) خسته نشويد زيرا هركس در نمازهاى نافله خود آن سوره را بخواند هرگز خداى عزوجل او را بزمين لرزه گرفتار نكند و بدان نميرد و (نيز) ببرق زدن و آفتهاى ديگر دنيا ناچار نگردد تا بميرد، و چون بميرد فرشته كريمى از جانب پروردگارش بر او فرود آيد و بالاى سرش ‍ بنشيند پس گويد: اى ملك الموت با دوست خدا مدارا كن (و جانش را بآسانى بگير) زيرا كه او بسيار مرا ياد مى كرد و اين سوره را مى خواند و آن سوره نيز بملك الموت مانند همين حرف را بگويد، و ملك الموت گويد: پروردگارم بمن فرمان داده كه گوش بفرمان و مطيع او باشم و جانش را نگيرم تا بدان دستور دهد، و چون پرده از برابر ديده اش بكنار رود منزلهاى خود را در بهشت ببيند، و جانش بآسانترين وجهى بيرون رود، سپس جان او را هفتاد هزار فرشته تا بهشت بدرقه كنند و شتابانه او را ببهشت رسانند. اصول كافى جلد 4 صفحه 434

ابى الربيع شامى گويد: وارد شدم بر حضرت صادق (ع ) ديدم كه اطاق پر از جمعيت است از خراسانى و شامى و ساير بلاد و من جائى كه بنشينم نيافتم ، حضرت صادق (ع ) تكيه كرده بود پس روى دو پا نشست و فرمود: اى شيعه آل محمد آگاه باشيد كه از ما نيست آنكس كه هنگام خشم نتواند خوددارى كند، و (از ما نيست ) كسيكه با هم نشين خود خوشرفتارى نكند، و با هم خوى خود خوش خلقى نكند، و با رفيق خود رفاقت نكند، و با همسايه خود خوش ‍ همسايگى نكند، و با هم خوراك خود مراعات خوراك نكند، اى شيعه آل محمد تا بتوانيد از خدا بپرهيزيد و لا حول و لا قوة الا بالله .  اصول كافى جلد 4 صفحه  449

حضرت صادق (ع )  فرمود: بر شما باد به پارسائى و كوشش در اطاعت ، و بر سر جنازه ها حاضر شويد، و بيمارها را عيادت كنيد و با مردم در مساجد حضور بهم رسانيد، و براى مردم چيزى را دوست داريد كه براى خودتان دوست داريد، آيا شرم نكند يكى از شما كه همسايه اش حق او را بشناسد ولى او حق همسايه اش را نشناسد. اصول كافى جلد 4 صفحه  448

معاوية بن وهب گويد: بحضرت صادق (ع ) عرضكردم : چگونه براى ما با مردمى كه با ما آميزش دارند شايسته است رفتار كنيم ؟ گويد كه در پاسخ فرمود: امانت آنها را بايشان بپردازيد، و (در هنگام نياز) گواهى بر سود و زيانشان بدهيد، و بيمارانشان را عيادت كنيد و در جنازه مرده هاشان حاضر شويد (و در مراسم تشييع و دفن و كفن آنها شركت كنيد). اصول كافى جلد 4 صفحه  447

مفضل بن عمر گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: اى مفضل از همه مردم خويشتن را بوسيله بسم اللّه لرحمن الرحيم و بسوره قل هو اللّه احد نگهدارى و محافظت كن ، آن را از سمت راستت و از سمت چپت و از پيش ‍ رويت و پشت سرت و از زير پايت بخوان (يعنى بشش جهت بخوان ) و چون بر سلطان ستمكارى وارد شدى همينكه نگاهت باو افتاد سه بار آنرا (يعنى سوره قل هو اللّه را) بخوان و با دست چپ بشمار، و از خواندن آن جدا مشو (و ادامه بده ) تا از نزدش بيرون آئى . اصول كافى جلد 4 صفحه  431

امام صادق عليه السلام : هر كه ايمان بخدا و روز جزا دارد خواندن قل هو اللّه احد را دنبال هر نماز واجب از دست ندهد، زيرا هركس آنرا بخواند خداوند خير دنيا و آخرت را براى او فراهم كند و او را و پدرش و مادرش را و هر كه از آندو متولد شده بيامرزد.  اصول كافى جلد 4 صفحه  428

امام صادق عليه السلام : پيغمبر صلى اللّه عليه و آله بر جنازه سعدبن معاذ نماز خواند و پس از آن فرمود: هفتاد هزار فرشته كه در آنها جبرئيل نيز بود آمدند و بر جنازه سعد نماز خواندند، من به جبرييل گفتم : اى جبرييل به چه عمل سزاوار این شد که هفتاد هزار فرشته   برای شرکت در نماز بیایند؟ جبرييل گفت : براى خواندن قل هو اللّه احد  (در همه احوال ) ايستاده و نشسته و سواره و پياده در هنگام رفتن و آمدنش . اصول كافى جلد 4 صفحه  429

حضرت صادق (ع ) فرمود: اگر سوره حمد هفتاد بار بر مرده اى خوانده شود و روح به تن او باز گردد شگفت نيست . اصول كافى جلد 4 صفحه  429

حضرت صادق عليه السلام در حديث مرفوعى فرمود: هر كه قرآن را از روى آن بخواند از ديدگان خود بهره مند شود ( چشمان سالمی داشته باشد ) ، و سبب سبك شدن عذاب پدر و مادرش گردد اگر چه آندو كافر باشند. اصول كافى جلد 4 صفحه  417
اسحاق بن عمار گويد: بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم : قربانت گردم من قرآن را حفظ دارم آنرا از حفظ بخوانم بهتر است يا از روى قرآن ؟ فرمود: بلكه آنرا بخوان و نگاه بقرآن كن (و از روى آن بخوان ) كه بهتر است ، آيا ندانسته اى كه نگاه كردن در قرآن عبادت است ؟ اصول كافى جلد 4 صفحه  418

امام صادق (ع)  : خواندن قرآن از روى آن عذاب را از پدر و مادر سبك كند اگر چه آن دو كافر باشند.  اصول كافى جلد 4 صفحه  417

امام صادق (ع) :  عليه السلام : سه چيز است كه به درگاه خداى عزوجل شكايت كند مسجد ويرانى كه اهلش در آن نماز نخوانند، و دانشمند عالمى كه ميان نادانها و جهال باشد و قرآنى كه گرد و خاک رویش  نشسته و كسى آنرا نخواند ( و عمل نکند ). اصول كافى جلد 4 صفحه  417

معاويه بن عمار گويد: امام صادق عليه السلام بمن فرمود: هر كه قرآن بخواند او بى نياز شود و نيازى پس از آن نيست ، و گرنه (اگر قرآن بى نيازش نكند) هيچ چيز او را بى نياز نكند. اصول كافى جلد 4 صفحه  408

يعقوب احمر گويد: بحضرت صادق عليه السلام عرض كردم : فدايت شوم من قرآن را خوانده ام ولى از ذهنم رفته است دعا كنيد كه خداوند آنرا بمن بياموزد، گويد: آنحضرت از اين طلب كه من خدمتش عرض كردم ناراحت شد و فرمود: خداوند آنرا به تو و ما همگى ياد دهد گويد: ما نزديك ده نفر بوديم سپس فرمود: سوره اى كه مردى مى خواند با اوست ناگاهى كه آنرا واگذارد، پس روز قيامت در زيباترين صورت نزدش آيد و بر او سلام كند آنمرد گويد: تو كيستى ؟ گويد: من فلان سوره ام و اگر تو بمن چسبيده بودى و نگاهم داشته بودى تو را در اين درجه فرود مى آوردم ، پس بر شما باد بملازمت قرآن ، سپس فرمود: برخى از مردمند كه قرآن خوانند كه گفته شود: فلانكس قارى قرآن است ، و برخى قرآن مى خوانند براى (سود جوئى ) و بدست آوردن دنيا و خيرى در اينها نيست و برخى هستند كه قرآن خوانند تا از آن در نمازشان و در شب و روزشان منتفع شوند.اصول كافى جلد 4 صفحه  409

حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص ) فرمود است : همانا اهل قرآن در بلندترين درجات آدميان هستند بجز پيمبران و مرسلين ، پس حقوق اهل قرآن را اندك و كم مى شماريد، زيرا براى ايشان از طرف خداى عزيز جبار مقام بلندى است . اصول كافى جلد 4 صفحه  404

ابن اءبى يعفور گويد: شنيدم از امام صادق عليه السلام كه در حاليكه دست بآسمان برداشته بود مى گفت : ((رب لا تكلنى الى نفسى طرفه عين ابدا لا اقل من ذلك و لا اكثر)) (يعنى پروردگارا مرا چشم بهمزدنى بخودم وامگذار نه كمتر از آن و نه بيشتر) گويد: اينرا گفت و اشك هايش از اطراف محاسنش مى ريخت ، سپس رو بمن كرد، و فرمود، اى پسر اءبى يعفور همانا يونس بن متى را خداوند كمتر از چشم بهمزدنى بخودش واگذارد و آن گناه را (يعنى ترك اولى را) انجام داد، عرضكردم : خداوند كار شما را نيكو كند آيا آن كار او را بحد كفر رسانيد؟ نه ولى مردن با اينحال هلاكت است (و لايق بشاءن انبياء و پيمبران الهى نيست ). اصول كافى جلد 4 صفحه  373

ابوبصير گويد: شنيدم حضرت صادق (ع ) مى فرمود: همانا قرآن بازدارنده و فرمان دهنده است . به بهشت فرمان دهد و از دوزخ باز دارد. اصول كافى جلد 4 صفحه  401

حضرت صادق (ع ) از پدرانش حديث كند كه مردى از درد سينه به پيغمبر (ص ) شكايت كرد، حضرت (ص ) فرمود: بوسيله قرآن شفا بجوى زيرا خداى عزوجل فرمايد: (و اين قرآن ) شفاء است براى آنچه در سينه ها است )). (سوره يونس آيه 57). اصول كافى جلد 4 صفحه  400

امام صادق عليه السلام فرمود: در سفارش اميرالمؤ منين عليه السلام بيارانش بود كه : بدانيد همانا قرآن راهبر روز است و پرتو افكن شب تار اگر چه (آنكس كه در صدد راهنمائى شدن و كسب نورش باشد) در سختى و ندراى باشد. (زيرا فقر وفاقه او را از آن باز ندارد بلكه رغبتشان را در اينباره افزون كنند از فيض (ره ). اصول كافى جلد 4 صفحه  400

حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا اين قرآن (كتابى ) است كه در آن است جايگاه نور هدايت و چراغهاى شب تار، پس شخص تيز بين بايد كه در آن دقت كند و براى پرتوش نظر خويش را بگشايد، زيرا كه انديشه كردن زندگانى دل بينا است ، چنانكه جوياى روشنى است در تاريكى ها به سبب نور راه بپيمايد. اصول كافى جلد 4 صفحه  400

داود رقى گويد: من شنيدم كه حضرت صادق (ع ) بيشتر چيزى كه در هنگام دعا بر آن اصرار داشت اين بود كه خدا را بحق پنج تن مى خواند، يعنى رسول خدا (ص ) و اميرالمؤ منين و فاطمه و حسن و حسين صلوات اللّه عليهم اجمعين .اصول كافى جلد 4 صفحه  372

ابراهيم بن ميمون گويد: شنيدم حضرت صادق (ع ) دعائى مى خواند (كه ترجمه اش اين است ): ((بار خدايا بر هراس روز قيامت مرا يارى فرما، و از دنيا سالم بيرونم ببر، و حور العين را به من تزويج كن ، و خرج خود و عيالم و خرج مردم را از من كفايت فرما، و مرا برحمت خود در زمره بندگان شايسته ات در آور)).اصول كافى جلد 4 صفحه  369

وليد بن صبيح گويد: به حضرت صادق (ع ) از وامى كه از من بگردن مردمى است (و من از آنها بستانكارم و نمى توانند يا نمى خواهند بدهند) شكايت بردم فرمود: بگو؟ ((اللهم لحظة من لحظاتك تيسر على غرمائى بها القضاء و تيسر لى بها الاقتضاء انك على كل شى ء قدير)) (يعنى بار خدايا نظرى فرما كه بدهكاران من توان پرداخت يابند و من توان دريافت ، تو بر هر چيز توانائى ).اصول كافى جلد 4 صفحه  336

حضرت صادق (ع ) فرمود: كسيكه در ميان بى خبران ياد خداى عزوجل كند مانند كسى است كه در ميان جنگجويان (فرارى يا آنانكه هستند ولى جنگ نكنند) باشد، و (تنها) بجنگد (و از ديگران دفاع كند). اصول كافى جلد 4 صفحه  263

حضرت صادق (ع ) فرمود: چون نماز صبح و مغرب را خواندى هفت بار بگو: ((بسم اللّه لرحمن الرحيم : لا حول و لا قوة الا باللّه لعلى العظيم )) زيرا همانا هركس آنرا بگويد ديوانگى و خوره و پيسى و هفتاد نوع (ديگر) از انواع بلا باو نرسد. اصول كافى جلد 4 صفحه  304

حضرت صادق (ع ) فرمود: تسبيح فاطمه زهراء عليهاالسلام از جمله ذكر بسيارى است كه خداى عزوجل فرموده است : ((خدا را ياد كنيد ياد كردن بسيار)) (سوره احزاب آيه 41). و نيز مانند اين حديث را سعيد اعرج از آن حضرت عليه السلام روايت كرده است . اصول كافى جلد 4 صفحه  259

حضرت صادق (ع ) فرمود: شيعيان ما آنهائى هستند كه هرگاه تنها باشند ذكر خدا بسيار كنند. اصول كافى جلد 4 صفحه  259  ( در حالت تنهایی به یاد خدا هستند و گناه نمی کنند )

و نيز آن حضرت عليه السلام فرمود: همانا بنده اى به خداى عزوجل حاجتى دارد، و به ثناء و ستايش بر خدا و صلوات بر محمد و آل محمد شروع كند تااينكه حاجت خود را فراموش كند (و سرگرم ثناء بر خدا و صلوات شود) پس خداوند حاجت او را بر آورد بى آنكه درباره آن درخواستى كرده باشد. اصول كافى جلد 4 صفحه  261

شنيدم حضرت صادق (ع ) مى فرمود: مردى وارد مسجد شد و پيش از ستايش بر خدا و صلوات بر پيغمبر (ص ) شروع بدعا كرد، رسول خدا (ص ) فرمود: اين بنده در (دعا و درخواست از) پروردگارش شتاب كرد، سپس مرد ديگرى وارد شد و نماز خوانده و خداى عزوجل را ستايش نمود و بر رسول خدا (ص ) صلوات فرستاد، پس رسول خدا (ص ) بوى فرمود: بخواه تا بتو داده شود.اصول كافى جلد 4 صفحه  239

 حضرت صادق (ع)  فرمود: خداى عزوجل به موسى وحى كرد: اى موسى به زيادى مال شاد مشو، و ذكر مرا در هر حالى وا مگذار (از ياد من غافل مشو) زيرا زيادى مال گناهان را فراموش سازد، و واگذاردن ذكر من دلها را سخت كند.اصول كافى جلد 4 صفحه  256

حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرموده : هيچ مردمى نباشد كه در انجمنى گرد هم آيند و نام خداى عزوجل را نبرند، و بر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله صلوات نفرستند جز اينكه آن مجلس مايه حسرت و زيان بر آنها باشد. اصول كافى جلد 4 صفحه  255

حضرت صادق (ع ) فرمود: هيچ مردمى ، در انجمنى فراهم نشوند كه در آن ذكر خداى عزوجل و ذكر ما نباشد جز اينكه آن انجمن در روز قيامت مايه حسرت و افسوس آنان باشد، سپس فرمود: (پدرم ) حضرت ابوجعفر عليه السلام فرمود: همانا ذكر ما ذكر خدا است و ذكر دشمن ما ذكر شيطان است . اصول كافى جلد 4 صفحه  254

حضرت صادق (ع ) فرمود: هرگاه يكى از شماها نماز بخواند و در نماز خود نام پيغمبر (ص ) (و آل او) را نبرد، با اين نماز بجز راه بهشت مى رود (يعنى اين نماز او را به بهشت نخواهد برد). و رسول خدا(ص ) فرمود: هر كس كه من نزد او نامم برده شود و بر من صلوات نفرستد به دوزخ رود، پس خدايش (از رحمت خود) دور كند. و فرمود (ص ): و هر كس كه من نزدش نام برده شوم و صلوات (فرستادن ) را بر من فراموش كند از راه بهشت به خطا رفته است . اصول كافى جلد 4 صفحه  253

عبد السلام بن نعيم گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : من وارد خانه (كعبه ) شدم و هيچ دعائى بخاطر نداشتم جز صلوات بر محمد و آل محمد؟ فرمود: آگاه باش كه هيچ كس مانند تو (در فضيلت و ثواب ) از خانه بيرون نيامده است . اصول كافى جلد 4 صفحه  252

حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه بدرگاه خداى عزوجل حاجتى دارد بايد بصلوات بر محمد و آلش شروع كند، و سپس حاجت خود را بخواهد، و در آخر هم بصلوات بر محمد و آل محمد پايان دهد، زيرا كه خداى عزوجل كريم تر از آن است كه دو طرف (دعا) را بپذيرد، و وسط (دعا) را واگذارد (و به اجابت نرساند) زيرا صلوات بر محمد و آل محمد محجوب نيست (و بدون بر خورد به حجابى بالا رود). اصول كافى جلد 4 صفحه  252

 امام صادق عليهماالسلام  فرمود: در ميزان (و ترازوى اعمال در قيامت ) چيزى سنگين تر از صلوات بر محمد و آل محمد نيست ، و همانا مردى باشد كه اعمالش را در ميزان گذارند و سبك باشد، پس ثواب صلوات او در آيد و آنرا در ميزان نهد پس بسبب آن سنگين گردد و (بر كفه ديگر) بچربد. اصول كافى جلد 4 صفحه  252

حضرت صادق (ع ) فرمود: اى اسحاق بن فروخ هر كه ده بار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد خداوند و فرشتگان او صد بار بر او صلوات فرستند، و هر كه صد بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد خداوند و فرشتگانش هزار بار بر او صلوات فرستند، آيا گفتار خداى عزوجل را نشنيده اى (كه فرمايد:) ((او است آن خداوندى كه رحمت (يا درود) فرستد بر شما (او) و فرشتگانش تا برون آرد شما را از تاريكيها بسوى روشنائى و بوده است بمؤ منان مهربان )) (سوره احزاب آيه 43).اصول كافى جلد 4 صفحه 251

 حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر دعائى كه خداى عزوجل بدان خوانده شود از رفتن به آسمان محجوبست تا صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود.  اصول كافى جلد 4 صفحه  250

حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون نام پيغمبر صلى اللّه عليه و آله برده شد بسيار بر او صلوات بفرستيد، زيرا هر كس يك صلوات بر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرستد خداوند هزار بار در هزار صف از فرشته ها بر صلوات فرستد، و چيزى از مخلوقات خدا نماند جز اينكه بر اين بنده صلوات فرستد براى آنكه خداوند و فرشتگان براى او صلوات فرستند، و هر كس در اين فضيلت رغبت نكند پس او نادان و مغرور است ، و خدا و رسول و خاندانش از او بيزارند. اصول كافى جلد 4 صفحه  249

حضرت صادق (ع ) فرمود: پيوسته دعا محجوبست (و ميانه آن و استجابش حجاب و پرده اى حائل است ) تا بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود (كه آنگاه پرده و حائل برطرف شود). اصول كافى جلد 4 صفحه  247

 حضرت صادق (ع) فرمود: ميان گفته خداى عزوجل (كه بموسى و هارون در مقابل تقاضاى نابودى فرعون و پيروانش فرمود:) ((هر آينه دعاى شما باجابت رسيد)) (سوره يونس 89) و ميان نابودى فرعون چهل سال طول كشيد. اصول كافى جلد 4 صفحه  245

اسحاق بن عمار گويد: بحضرت صادق عرضكردم : (ممكن است ) دعاى مردى مستجاب شده (باشد) ولى بتاءخير افتد (و اثر استجابت آن همان زمان ظاهر نگردد؟ فرمود: آرى تا بيست سال (ممكن است تاءخير افتد). اصول كافى جلد 4 صفحه  245

منصور صقيل گويد: به حضرت صادق (ع ) عرضكردم : بسا مردی هست كه دعا كند و دعايش مستجاب گرديده ، ولى تا مدتى (اثر آن استجابت ظاهر نگردد و) پس افتد؟ فرمود: آرى (چنين است ) عرضكردم : اين براى چيست ؟ آيا براى اينست كه بيشتر دعا كند، فرمود: آرى   اصول كافى جلد 4 صفحه  245

ابو بصير گويد: حضرت صادق (ع ) فرمود: پيوسته مؤ من در حال خير و اميدوارى است تا ماداميكه شتاب نكند پس نوميد شود و دعا را رها كند، عرضكردم : چگونه شتاب كند؟ فرمود: گويد: از فلان وقت و فلان وقت دعا كرده ام و اجابت آن را نمى بينم ؟ اصول كافى جلد 4 صفحه  246

حضرت صادق (ع) عليه السلام فرمود: همانا بنده اى دعا كند پس خداى عزوجل بدو فرشته (كه موكل بر انسان هستند يا دو فرشته ديگر) فرمايد: من دعاى او را باجابت رساندم ولى حاجتش را نگهداريد، زيرا كه من دوست دارم صدای او را بشنوم ، و همانا بنده اى هم هست كه دعا كند پس خداى تبارك و تعالى فرمايد: زود حاجتش را بدهيد كه دوست ندارم صدایش را بشنوم. اصول كافى جلد 4 صفحه  245

حضرت صادق (ع ) فرمود: هر چشمى در روز قيامت گريان است جز سه چشم چشمى كه از (ديدن و نظريه ) آنچه خداوند حرام كرده بر هم نهاده شده ، و چشمى كه در راه اطاعت خداوند بيدارى كشيده ، و چشمى كه در دل شب از ترس خدا گريسته است . اصول كافى جلد 4 صفحه  234

حضرت صادق (ع ) باءبى بصير فرمود: اگر از وقوع چيزى ترس داشتى يا حاجتى خواستى بنام خدا (دعا را) آغاز كن ، و او را تمجيد كن و ستايشش كن چنانچه شايسته آن است ، و بر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله صلوات بفرست و حاجت خود را بخواه و خود را به گريه وادار كن اگر چه به اندازه سرمگسى باشد، همانا پدرم هميشه مى فرمود: نزديكترين حالى كه بنده به پروردگار عزوجل دارد آنزمانى است كه در سجده باشد و گريان . اصول كافى جلد 4 صفحه  235

حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا فرموده است : بهترين وقتيكه در آن خداى عزوجل را بخوانيد (و دعا بدرگاهش كنيد) سحرها است ، و اين آيه را كه درباره گفتار حضرت يعقوب عليه السلام است تلاوت فرمود: (دعا كردن براى آنها را) بسحر تاءخير انداخت (و مولكول بوقت سحر كرد). اصول كافى جلد 4 صفحه  227

امام صادق (ع) : از نظر من فرق نمی کند که کار را به (خائن ) واگذار کنم ، یا به  (ناشی) ( ناوارد ، نامتخصص ، فاقد مهارت ) الحیاة جلد 5 صفحه 540

امام صادق (ع) : هرکه چنان بی بند و بار شد که هرچه در حقش بگویند و هرچه درباره مردم بگوید باکی نداشته باشد و کسی که از بدبینی مردم باک ندارد و همچنین کسی که به زنا علاقه مند باشد یا غیبت کند شیطان در نطفه اش شرکت کرده است. نصایح صفحه 190
امام صادق عليه السلام فرمود: عطسه براى همه تن سودمند است اگر از سه تا نگذرد و چون از سه تا بگذرد آن درد و بيمارى است . اصول كافى جلد 4 صفحه  476

سوره انسان آیه 3 : ما راه حق و سعادت را به انسان ارائه می کنیم او است که آزاد است می تواند با گرایش خود شکر گذار هدایت ما باشد و می تواند با اِعراض خود نعمت راهنمایی ما را کفران نماید . حمران بن اعین معنی این آیه را از امام صادق (ع) پرسید : امام (ع) در جواب فرمود : یا انسان راه خدا را در پیش می گیرد و از هدایت الهی پیروی می کند او شکر گذار است یا راه خدا را ترک می گوید و از هدایت الهی سر پیچی می کند او کفران کننده است .     الحدیث جلد 3 صفحه 377

 امام صادق (ع) : دوست ندارم جوانی از شما را ببینم مگر آنکه صبح کند و و رفت و آمدش در یکی از این دو حالت باشد : یا عالم یا محصل کسی که چنین نباشد در انجام و ظیفه کوتاهی کرده و خود دارای از اداء وظیفه  تضییع  حق انسانیت است و چنین تضییعی گناه است و جایگاه گناهکار در آتش خواهد بود . الحدیث جلد 3 صفحه 376

 سلیمان بن خالد از امام صادق (ع) علت اولین قتل را که در خاندان آدم اتفاق افتاده پرسش کرده است حضرت در جواب فرمود : خداوند به حضرت آدم وحی فرستاد که هابیل را وصی خود قرار داده و اسم اعظم را به وی تسلیم کن و او را جانشین خویش نما قابیل پسر بزرگ آدم وقتی مطلع شد که بنا است برادر کوچک به جانشینی پدر منصوب شود به غضب آمد حس ریاست خواهیش تحریک شد و گفت من بر ریاست و جانشینی شایسته ترم و سرانجام برادر خود را کشت.                                                        الحدیث جلد 3 صفحه 358

 امام صادق (ع) می فرماید : به شما سفارش می کنم پرهیزکار باشید وبا ارتکاب گناه ، مردم را بر خود مسلط نکنید و خویشتن را دچار ذلت وخواری ننمایید.         الحدیث جلد 3 صفحه 167

 امام صادق (ع) فرمودند : شایسته نیست مومن، خود را ذلیل و خوار نماید. راوی سوال می کند چگونه خود را ذلیل می کند؟حضرت در جواب فرمودند: در امری (کاری) مداخله می کند که شایسته آن نیست ( یا آن کار را بلد نیست) و سرانجام باید از آن عذر بخواهد .  الحدیث جلد 3 صفحه 169

امام جعفر صادق (ع) فرمودند : مومنین برای یکدیگر، مایه آرامش روح و اطمینان روان هستند ، همان طوری که چشمه آب سرد، انسان را آرام می کند و از نگرانی می رهاند.                                   الحدیث جلد 3 صفحه 165

 امام صادق (ع) فرمودند : سه دسته از مردم هستند که در قیامت تا پایان حساب از همه به خداوند نزدیک تر هستند : اول صاحب قدرتی که در حال خشم و برافروختگی به زیر دست خود ستم نکند. دوم آنکس که در قضاوت بین دو نفر مرتکب کوچکترین تجاوزی از حق و عدالت نشود ، سوم کسی که همیشه به حق سخن گوید خواه به نفع خودش باشد خواه به ضررش.                   الحدیث جلد  3 صفحه 164

 امام جعفر صادق (ع) می فرمایند : ثروتمندی به محضر حضرت رسول اکرم (ص) آمد و سپس مرد فقیری وارد شد و پهلوی مرد ثروتمند نشست مرد ثروتمند لباس خود را جمع کرد، پیامبر رحمت (ص) که ناظر این عمل بودند از او پرسید ترسیدی که فقر او به تو سرایت کند؟ جواب داد نه، پیامبر رحمت (ص) فرمودند: ترسیدی که قسمتی از ثروتت به او برسد؟ جواب داد نه ، پیامبر رحمت (ص) فرمودند ترسیدی لباست آلوده شود؟ جواب داد نه، پیامبر رحمت (ص) فرمودند: پس چرا لباست را جمع کردی؟ عرض کرد یا رسول الله ثروتی که قرین من و رفیق روز و شب من است مرا از واقع بینی باز داشته است ، بدیها و قبایح را در نزد من زیبا جلوه می دهد ، و خوبیها را بد جلوه می دهد، مرد ثروتمند گفت: برای جبران این عمل ناروا که به او انجام دادم نصف ثروت خویش را به او واگذار می کنم.پیامبر رحمت (ص) به مرد فقیر فرمودند : آیا قبول می کنی؟ مرد فقیر پاسخ داد نه مرد ثروتمند گفت چرا؟ مرد فقیر جواب داد می ترسم بر اثر ثروت به آن حالت بد نفسانی که خود تو دچار شده ایی من نیز گرفتار شوم .              الحدیث جلد 3 صفحه 154

 امام صادق (ع) می فرمایند : فروتنی وتواضع ، مایه اصلی هرشرف محبوب ومقام بلند است.       الحدیث جلد 3 صفحه 176

امام صادق (ع) :  در معنای آیه (( سوره اسراء آیه 24 ))  (( و اخفض لهما اجناح الذل من الرحمته )) چنین فرموده است : هرگز با تندی و شدت به پدر و مادرت منگر و با نگاه خیره و پر توجه به آنان نظر مکن مگر آنکه که نگاهت از روی کمال رافت و رحمت باشد مواظب باش صدایت بلند تر از صدای آنها نشود و دستت بالای دست آنها نرود و پیشاپیش پدر و مادرت راه نرو . الحدیث جلد 3 صفحه 341 سوره اسرا آیه 24 : در مقابل پدر ومادرت با گفتار و رفتار فروتنی و تواضع کن و هماننده مرغی که از روی مهر و محبت بالهای خود را فرو می افکند و جوجه های خویش را زیر پر می گیرد تو نیز که اکنون جوان و نیرو مندی و بال و پری گمشده داری پدر و مادر ترا در آغوش مهر خود جای ده و بگو پروردگارا والدینم را مشمول رحمت و واسعه خود بنما همانطور که اینان از روی رحمت و عطوفت مرا در کودکی پرورش دادند .      

امام صادق (ع) : مردم گرفتار بلا را هدف خود قرار ندهید زیرا نگاه شما آنها را غصه دار و محزون می کند .        الحدیث جلد 3 صفحه 327

در تعالیم اخلاق اسلام به طور عموم استهزاء و اهانت , ملامت و شماتت , ممنوع شناخته شده و اولیاء اسلام جدا مردم را از این اعمال ناپسند بر حذر داشته اند درباره افراد مریض و معیوب و ناقص الخلقه و طرز معاشرت با آنان اخبار و حدیث مخصوص رسیده که اگر عملا مراعات شود  مبتلایان در برخورد با مردم دچار ناراحتی روان و احساس حقارت نمی شوند .

امام صادق (ع) : به پدر خود نیکی کنید تا فرزندانتان نیز به این سنت مقدس عمل کنند و به شما نیکی کنند .        الحدیث جلد 3 صفحه 330

 ابن سنان از حضرت صادق (ع) سؤال كرد چه موقع اموال نوجوان در اختيارش گذارده مي‌شود؟ حضرت فرمود: موقعي كه بالغ شود و به علاوه رشد عقلي وي نيز معلوم گردد و سفيه يا ضعيف‌العقل نباشد. الحديث جلد 3  صفحه 404

 امام صادق (ع) فرمود : روزي رسول اكرم (ص) به منبر رفت و پس از حمد و ثناي الهي فرمود: اي مردم جبرئيل، از پيشگاه الهي نزد من آمد و گفت دختران باكره مانند ميوه درختند، موقعي كه مي‌رسد اگر چيده نشود اشعه آفتاب فاسدش مي‌كند و وزش باد آنرا پراكنده مي‌سازد. همچنين دختران وقتي به حد بلوغ رسيدند و مانند زنان در خويشتن تمايل جنسي احساس نمودند دارويي جز شوهر ندارند و اگر همسر نگيرند از فساد ايمن نيستند چه آنكه بشرند و بشر از خطا و  لغزش مصون نيست. الحديث جلد 3  صفحه 395

 امام صادق (ع) : زني كه به همسري خويش انتخاب مي‌كني، مانند قلاده‌ايست كه با اختيار بر گردن خود مي‌افكني، با عقل و بصيرت نگاه كن كه به چه چيز گردن مي‌نهي. الحديث، جلد 3 ، صفحه 393

 امام صادق (ع) : کسی که بدون بصیرت و دانایی به کاری دست می زند مانند مسافری است که در بیراهه می رود او هر قدر بر سرعت رفتن خود می افزاید به همان نسبت از جاده دورتر می شود .       الحدیث جلد 3 صفحه 235

 امام صادق (ع) : ارزش و فضیلت نیت از عمل به آن بیشتر است بلکه عمل خود جلوه و ظهور نیت است خداوند در قرآن فرموده : هر کس مطابق نیت خود عمل می کند. الحدیث جلد 3 صفحه 233

امام صادق (ع) : خداوند بر بندگان خود منت گذارده و سه چیز را در نظام خلقت بر قرار فرموده است : 1- بوی تعفن بد را پس از قبض روح بر اجساد مرده قرار داده و اگر این بوی تعفن بد نمی بود هیچ دوستی دوست خود را دفن نمی کرد 2- فراموشی را بر مصیبت زدگان قرار داده است که اگر این نبود مصیبت همچنان با شدت اولیه خود باقی می ماند ( مصیبت فراموش نمی شد )  نسل ها از بین می رفت ( زیرا شدت تاثر و ناراحتی نمی گذارد  مصیبت زده سمت تمایل جنسی رود . یا متوجه تمایل جنسی شود ) سومی خداوند حشرات و کرمهای کوچک را بر گندم ، جو ، برنج و دیگر حبوبات قرار داده که اگر این حشرات و کرمهای کوچک نمی بود پادشاهان مواد غذایی مردم را به صورت گنج همانند طلا و نقره زیر خاک ذخیره می کردند .   الحدیث جلد 3 صفحه 228

 امام صادق (ع) فرمودند : مردی شرف یاب محضر رسول اکرم (ص) شد عرض کرد یا رسول الله به من سفارشی به فرما و دستوری بده حضرت به او فرمود : آیا دستور پذیر هستی تا به تو سفارش کنم ؟ و این سوال را سه بار تکرار فرمود و مرد در خواست کننده در هر سه نوبت جواب داد بلی یا رسول الله . آنگاه پیغمبر (ص) فرمود سفارش من به تو این است که هر وقت خواستی برای انجام کاری تصمیم بگیری قبلا به عاقبت آن کار فکر کن و نتیجه اش را در نظر بیاور اگر دیدی  حق و شایسته است اقدام کن و اگر ناشایست و بر خلاف حق بود از انجام آن  کار خودداری بنما .                    الحدیث جلد 3 صفحه 225

  امام صادق (ع) : بار مسئولیت خود را خودت باید بر دوش بگیری , و اگر از انجام وظیفه شانه خالی کنی دیگری بار مسئولیت تو را حمل نخواهد کرد .     الحدیث جلد 3 صفحه 213

 امام صادق (ع) : یاد مرگ ، شهوات غیر مشروع را در ضمیر انسان می میراند , ریشه های غفلت و نا آگاهی را می کَند , دل را به وعده های الهی تقویت می کند , به طبیعت آدمی نرمی و رقت می بخشد , نشانه های هوا پرستی را در هم می شکند , آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را در نظر آدمی کوچک و حقیر می سازد و این است معنی جمله ای که پیامبر گرامی فرموده است : ( یکساعت فکر از یکسال عبادت بهتر است ) .                     الحدیث جلد 3 صفحه 204

خالد بن نجیح گوید : در محضر امام صادق (ع) سخن از شومی به میان آمد حضرت فرمود : شومی در سه چیز است 1- در زن 2- در مرکب 3- در خانه . شومی زن در این است که مهرش سنگین ( زیاد ) باشد و بر اثر بی مهری و عصیانش نسبت به شوهر موجبات طلاق و جداییش از شوهرش را فراهم کند . شومی مرکب ( اسب یا شتر و... ) در این است که بد خلق باشد و در موقع سواری رکاب ندهد  .  شومی خانه در این است فضایش تنگ و همسایگانش بد و عیوبش بسیار باشد.       الحدیث جلد 3 صفحه 197

 امام صادق (ع) : مردی با نگرانی به امام صادق (ع) عرض کرد : به خدا قسم سخت دچار دنیا طلبی شده ام و دوست دارم که بر مال و ذخائر آن دست یابم وضع من چگونه خواهد بود ؟ حضرت از او سوال کرد دوست داری با مال دنیا چه کنی و درآمدت را در چه راهی صرف کنی ؟ جواب داد :1 - قسمتی را در بهبود زندگی خود و خانواده ام صرف نمایم 2- صله رحم کنم و به بستگان تهیدست و فقیرم کمک کنم 3- در راه خدا به فقراء و مستمندان کمک کنم 4- به سفر عبادت حج و عمره بروم حضرت فرمود :  نگران نباش کار تو دنیا طلبی خلاف نیست بلکه این کار تو آخرت طلبی است ( برای آخرتت با این اعمال توشه می فرستی )  الحدیث جلد 3 صفحه 147

امام صادق (ع) : خوب و خوشبخت کسی است که مادرش دارای گوهر گرانبهای عفت و طهارت فکر باشد .              الحدیث جلد 3 صفحه 137

 امام صادق (ع) : از علی (ع) حدیث کرده است : که پیغمبر اکرم (ص) امر فرمود که ما با گناه کاران عبوس و ترش روی برخورد نماییم .     الحدیث جلد 3 صفحه 134

 امام صادق (ع) : در تفسیر آیه فطرت فرموده است که خداوند بشر را با فطرت خدا پرستی آفریده .             الحدیث جلد 3 صفحه 246

امام صادق (ع) : احمد بن نعمان از امام (ع) سئوال کرد که دختر بچه شش ساله نزد من است و با من محرم نیست ، امام فرمود او را نبوس و در آغوش مگیر.الحدیث جلد 3 صفحه 89

امام صادق (ع) : فرزندان خود را هفت سال آزاد بگذار بازی کنند و در هفت سال دوم او را با ادب و روشهای مفید و لازم تربیت کن ، و در هفت سال سوم مانند یک رفیق صمیمی ، مصاحب و ملازمش باش . الحدیث جلد 3 صفحه 103

 امام صادق (ع) : هر صاحب حرفه و صنعتی ناچار باید دارای سه خصلت باشد تا بتواند به وسیله آن تحصیل درآمد کند . اول آنکه با درستکاری و امانت رفتار کند . سوم آنکه با کار فرمایان حُسن برخورد داشته باشد و نسبت به آنان ابزار تمایل نماید.                    الحدیث جلد 3 صفحه 7

  امام صادق (ع) : از افراط در کار و تلاش بیش از حد بپرهیزید و همچنین از سستی و مسامحه کاری اجتناب نما که این هردو کلید تمام بدیها و بدبختیها است ، زیرا افراد مسامحه کار انجام وظیفه نمی کنند و حق کار را آنطور که باید ادا نمی نمایند ، و افراد زیاده رو در مرز حق توقف نمی نمایند و از حدود مصلحت تجاوز می کنند.    الحدیث جلد 3 صفحه 10

  زراره گوید مردی به حضور امام جعفر صادق (ع) آمد : عرض کرد دست سالمی ندارم که با آن کار کنم ، سرمایه ندارم تا با آن تجارت نمایم ، مرد محروم و مستمندی هستم چه کنم ؟ امام صادق (ع) که می دید سر آن مرد سالم است و می تواند طبق رسوم محلی با آن کار کند راضی نشد عزت و شرف مرد با گدائی کردن از مردم درهم بشکند ، به مرد فرمود با سرت باربری کن و خود را از مردم مستغنی و بی نیاز بدان.                 الحدیث جلد 3 صفحه 22

 به امام صادق (ع) عرض شد که ما فرزندان خود را به اسماء شما و پدرانتان نام گذاری می کنیم آیا این عمل برای ما در پیشگاه الهی اجر وفایده ای دارد ؟ حضرت فرمود : بلی به خدا قسم این عمل نفع معنوی دارد .                        الحدیث جلد 3 صفحه 107

 ابن ابي يعفور به امام صادق (ع) عرض كرد: من مي‌خواهم با زني ازدواج كنم ولي پدر و مادرم علاقه دارند زن ديگري را به همسري خود درآورم. حضرت فرمود: زن دلخواه خودت را بگير و آنرا كه  والدينت مي‌خواهند ترك گوي. الحديث، جلد 3 ، صفحه 394

جعفر بن محمّد عليه السّلام ميفرمود : خدا بسوى‏ بعضى از پيامبرانش وحى فرستاد كه سوگند بعزت و جلال و بزرگيم همانا قطع ميكنم آرزوى هر آرزومندى را كه اميدوار به غير از من است و او را لباس پستى و ذلت پوشانم در ميان مردم و او را از فرج و فضل خودم دور نمايم آيا بنده‏ ى من در گرفتاريهاى خود به غير از من اميدوار است در صورتى كه فرج و گشایش در سختی ‏ها همه بدست من است ، آيا به جز از من اميدوار است در حالتى كه من غنى و بخشنده ‏ام و درهاى حاجتها در پيش من و كليدهاى آنها در دست من است و حال اينكه تمام آن درها بسته است.
چرا بنده ‏ام را می ‏بينم كه از من دورى ميكند؟ در صورتى كه من او را به جود و كرمم همه چيز بخشيده ‏ام وقتى كه از من نخواسته، از من روى گردانده و از غير من حاجت هايش را خواسته و من خدائى هستم كه جز من خدائى نيست و من از ديگران زودتر شروع ببخشش ميكنم بدون اينكه بنده از من بخواهد عطا ميكنم پس از من بخواه كه جز من بخشنده‏ اى نيست.
آيا بخشش و كرم منحصر بمن نيست؟ دنيا و آخرت در دست من نيست؟ اگر تمام اهل آسمانها و زمين از من چيزى بخواهند اگر به اندازه آسمانها و زمينها از من بخواهند خواهم داد و به اندازه پر مگسى از ملك من كم نشود ، پس چقدر نااميدى است براى كسى كه از من روى برتابد و در حاجتها و سختی ‏ها به ديگرى روى كند.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه  292

 حضرت صادق عليه السّلام فرمود : فريب نماز و روزه‏ ى مستحبى مردم را نخوريد زيرا كه ممكن است مرد طورى عادت به نماز و روزه كرده كه اگر ترك نمايد ناراحت شود ولى آنان را هنگام سخن گفتن ( که حق گوید یا باطل ) ، پس دادن امانت ، پيوند خويشاوندى و نيكى به برادران آزمايش كنيد.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 323

حضرت صادق عليه السّلام  به جراح مدائنى فرمود : آيا تو را به خوبيهاى اخلاق حديث نكنم؟ عرضكرد چرا اى پسر رسول خدا. حضرت فرمود:
بخشيدن مردم را در برابر خطاها و همكارى كردن مرد برادر مؤمنش را براى خدا و بسيار ذكر گفتن و به ياد خدا بودن از اخلاق پسنديده است.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 322

 امام صادق (ع)  فرمود : شكيبائى، راستى و درستى، بردبارى، و خوى خوش از اخلاق و خوهاى پيامبرانست و هر چه در ميزان مرد روز قيامت از اعمال شايسته بگذارند به حُسن خلق نخواهد رسيد.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 321

حضرت صادق عليه السّلام‏ فرمود :  كاملترين مؤمنان از نظر ايمان خوش‏خوترين آنانست‏.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 320

مردى به حضرت صادق (ع) عرض كرد كه همانا گروهى از شيعيان شما معصيت می ‏كنند و می ‏گويند اميدواريم خدا ما را بيامرزد حضرت فرمود: دروغ می ‏گويند آنان از شيعيان ما نيستند هر كس به چيزى اميدوار است براى آن كار كوشش می ‏كند بخدا سوگند از شيعيان ما نيستند مگر آنان كه از خدا بپرهيزند گروهى با على عليه السّلام روبرو شدند بر آن حضرت سلام كردند و عرض كردند ما از شيعيان شما هستيم يا امير المؤمنين.
سپس حضرت فرمود: من در چهره‏ ى شما نشانه‏ ى شيعه را نمى بينم عرض كردند مگر چهره ‏ى شيعه چطور است يا امير المؤمنين فرمود زرد چهره انداز بيخوابى، ديدگانشان از گريه ضعيف شده، شكمهايشان به پشت چسبيده، لبهايشان از اثر دعا خشكيده، پشتهايشان از بسيارى قيام در نماز خميده، بسكه فروتن هستند روى خاكها می ‏نشيند.   ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 260

حضرت صادق عليه السّلام فرمود روزى رسول خدا نشسته بود ناگاه جبرئيل فرود آمد پس رسول خدا فرمود: اى  جبرئيل چرا تو را غمگين و افسرده خاطر می ‏بينم؟ عرضكرد چرا چنين نباشم امروز مناقيح جهنم را برداشتند حضرت فرمود: مناقيح جهنم چيست؟
عرضكرد كه خدا فرمان داد آتش را برافروختند هزار سال تا اينكه سفيد شد بعد از آن هزار سال تافتند تا سياه شد پس آن آتش سياه است و تاريك است بعضى از آن تاريك‏تر از بعض ديگر.
اگر يك حلقه از زنجيرهائى كه درازى آن هفتاد ذراع است بر فراز كوههاى عالم گذارده شود مسلم از گرمى آن زنجير آب خواهد شد و اگر قطره‏ اى از آبهاى زقوم و ضريع جهنم در آبهاى اهل دنيا ريخته شود تمام اهل دنيا از بويش بميرند  ،  سپس رسول خدا و جبرئيل گريه كردند پس خدا برسولش و و جبرئيل وحى فرستاد كه شما دو نفر را ايمن دارم از اينكه گناهى انجام دهيد كه سزاوار آن آتش گرديد ولى بايد هميشه از من ترسان باشيد. در قرآن سخن از ترس و بيم فراوان گفته شده مانند قول خداى تعالى كه ميفرمايد، «وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» «آل عمران آیه 169.» و از من بترسيد اگر ايمان داريد و نيز فرمود: «فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ» «نحل آیه 53 » پس از من هراس داشته باشيد.  ارشاد القلوب ج‏لد 1 صفحه 255

 حضرت ابو عبد اللَّه عليه السّلام فرمود كه من با پدرم بودم تا اينكه به قبر و منبر پيغمبر رسيديم ناگاه گروهى از ياران پدرم ( شیعیان ) را ديدم پس پدرم در مقابل آنان ايستاد و سلام كرد.
 سپس فرمود: بخدا سوگند كه من شما و بوى شما و روح شما را دوست دارم مرا به ورع و اجتهاد يارى كنيد زيرا كه شما بدوستى ما نميرسيد مگر بواسطه‏ ى ورع و دورى از گناه و هر كس به پيشوائى اقتدا كرد بايد كردار او را انجام دهد سپس فرمود شمائيد سربازان خدا، شمائيد شيعيان خدا، شمائيد سابقون و اوّلون سابقون در آخرت بهشت ميروند ما به ضمانت خدا و رسول بهشت را برايتان ضمانت كرده‏ايم شما و زنهاى شما پاكان و پاكيزه‏ گانيد و هر مؤمنى صديق و هر مؤمنه ‏اى حوريه بهشتى است.  ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 245

 حضرت امام صادق (ع)  به شیعیان فرمود : بدانيد بخدا سوگند كه شما بر دين خدا و فرشتگانيد پس ما را بورع و دورى از گناه و كوشش در كردار نيك و بسيارى عبادت يارى كنيد.    ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 245

حضرت صادق عليه السّلام فرمود : بر شما باد به دورى از گناه و راست گفتن و برگرداندن امانت براى كسى كه شما را امين دانسته كه همانا اگر كشنده ى حضرت امام حسين عليه السّلام شمشيرى را كه با آن امام حسين را كشته پيش من بعنوان امانت بگذارد خيانت نمی ‏كنم و به او برميگردانم.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 245

  از مفضل بن صالح روايت شده او گفته كه امام صادق عليه السّلام فرمود :
اى مفضّل همانا براى خدا بندگانيست كه او را با نيت خالص در پنهان پرستش ميكنند خدا هم بخوبى با آنان معامله ميكند و اينان كسانى هستند كه روز قيامت نامه‏ هايشان را با ترس از نظر ميگذرانند و هر گاه در پيشگاه پروردگار بايستند نامه‏ هايشان را پر ميبينند از كردارهاى خوبى كه در پنهان انجام داده‏ اند.سپس از آن حضرت پرسيديم كه چطور می‏شود فرمود : خدا آنها را بزرگتر از اين ميداند كه فرشتگان بر كردارشان آگاه شوند و درين بيان امام دلالتى بر اين است كه عبادت نهانى افضل و برتر از عبادت  آشكار است‏.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 226

حضرت صادق عليه السّلام فرمود: چشمتان را زياد به خواب عادت ندهيد زيرا كه كمتر سپاسگزارى ميكنند.   ارشاد القلوب ج‏لد 1  صفحه 226

حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هنگامى كه حضرت رسول بر جنازه‏ ى سعد بن معاذ نماز گُذارد فرمود :  نود هزار فرشته بر سعد نماز خواندند  جبرئيل گفت ( علتش هم این بود که ) او در هر حال ، ايستاده یا نشسته ، سواره یا پياده در رفت و آمدها سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را قرائت می ‏كرد.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 208

 امام صادق (ع) : در حكمت آل داود است كه اى پسر آدم چطور سخن از هدايت و راهنمائى ديگران ميگوئى ولى خودت بر بديها پيروز نميشوى.   ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 207

حضرت صادق عليه السّلام فرمود: سه چيز است كه با آنها چيزى زيان نميرساند دعا در گرفتاريها و غمها ، استغفار هنگام گناه كردن و شكر هنگام نعمت‏.   ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 207

 رفاعة بن اعين گفته است كه امام صادق عليه السّلام بمن فرمود: آيا خبر دهم ترا از كسانى كه روز قيامت عذابشان از همه سخت‏ تر است عرض كردم بلى آقاى من مرا خبر ده ، فرمود: سخت‏ ترين مردم از حيث عذاب روز قيامت كسى است كه ستمگرى را بضرر و زيان مؤمنى كمك كند اگر چه به يك كلمه حرف باشد بعد حضرت فرمود: خبر دهم ترا بكسى كه از اين كس عذابش سخت ‏تر است عرضكردم آرى سيد و آقاى من فرمود كسى كه عيب‏جوئى مؤمن را بكند چه از نظر گفتار و چه از حيث كردار.
بعد حضرت فرمود نزديك من بيا تا كم كم زياد كنم، ايمان بخدا و رسول و دوستى ما نياورد كسى كه مؤمنى پيش او بيايد براى حاجتى و بصورت او نخندد و گشاده رو نباشد اگر ممكن است حاجتش را روا كند و اگر هم ممكن نباشد كفالت او را بنمايد تا زمانى كه حاجت او برآورده شود اگر اين طور نباشد بين ما و او دوستى نباشد و اگر مردم قدر و منزلت مؤمن را در پيشگاه خدا بدانند مسلم گردنهايشان براى مؤمن خم خواهد شد زيرا كه خداوند نام مؤمن را از نام خودش جدا كرده پس خدا يكى از نامهايش مؤمن است و نام بنده ‏اش را مؤمن گذارده از جهت احترام و گرامى داشتن او را و روز قيامت هم ايمان بخدا دارد و همان ايمان او را از عذاب نگاه ميدارد.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 188

مردی به حضرت صادق (ع) عرض کرد مرا پند و اندرز ده ، حضرت فرمود : خویشتن را مجهز و آماده کن ، زاد و توشه فراوان بردار برای سفر دور و درازت ( سفر آخرت ) صاحب اختیار خویش باش ، از غیر خود ایمن مباش ، که فرزندانت پس از مرگ تو به سوی قبرت حسنات و خوبیها فرستند زیرا که فرزند تو چیزی به سوی تو نفرستد ، چقدر حق و حقیقت پیش دیدگان آشکار است همانا کوچ کردن در یکی از این دو روز خواهد بود ، از کردار شایسته توشه برگیرید و از مالهای پاک صدقه بدهید زیرا که حرکت و نابودی نزدیک است. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 127

امام صادق (ع) فرمودند : نخستین کسی که راستگو را تصدیق میکند خدای عزوجل است که میداند او راستگو است و خودش هم خود را تصدیق میکند و میداند راستگو است.  اصول کافی جلد 3 صفحه 163

امام صادق (ع) فرمود : سلمان خدایش رحمت کند گفته است از شش چیز در شگفتم به حدی که سه تای آنها مرا می خندانند و سه دیگرم میگریانند اما آن سه که مرا به گریه آورد جدایی از دوستان یعنی محمد (ص) و طرفدارانش و هراس از روز آخرت و حضور در پیشگاه احدیت و اما آن سه که برای من خنده آور است حال کسی که او دنیا را می طلبد و مرگ او را و از خدا بی خبری که خداوند از او غافل نیست و آنکه دل و دهان را پر از خنده میکند و نمی داند که خداوند از او راضی است یا ناراضی.  خصال شیخ صدوق جلد 1 صفحه 363

ابان بن عثمان گوید : مردی به خدمت امام صادق (ع) آمد و عرض کرد پدر و مادرم به قربانت مرا پندی ده ، حضرت فرمود : اگر خدای تبارک و تعالی عهده دار روزی است پس برای چه غم روزی میخورند ؟ و اگر روزی قسمت شده است چرا باید حرص ورزید ؟ و اگر حساب حق است جمع مال چرا ؟ و اگر عوض آنچه در راه خدا داده شود حق است بخل ورزیدن برای چه ؟ و اگر کیفری از آتش هست گناه چرا ؟ و اگر مرگ حق است شادی برای چه ؟ و اگر نمایان بودن کارها بر خداوند حق است حیله و مکر برای چیست ؟ و اگر گذشتن بر صراط حق است به خود بالیدن برای چه ؟ و اگر همه چیز به قضا و قدر الهی است اندوه برای چیست ؟ و اگر دنیا فانی است دلبستگی به آن برای چیست ؟   خصال شیخ صدوق جلد 2 صفحه 526

امام صادق (ع) فرمودند : نخستین عضو سخنگوی بدن در روز قیامت ، رَحِم است که میگوید : پروردگارا ! هرکه در دنیا صله رحم کرد تو امروز بین خودت و او پیوند ده ، و هرکه در دنیا قطع رحم کرد ، امروز { رحمت } خود را از او ببر.  اصول کافی جلد 3 صفحه 222

حضرت صادق (ع) فرمود : تعجب دارم از کسی که از چهارچیز میترسد و چگونه به چهار چیز دیگر پناه نمی برد ؟ کسی که ترس بر او مستولی شده باید متوجه باشد که خدا فرمود : (( خداوند ما را کفایت میکند و او پشتیبانی خوب برای ما هست )) و در دنبال این جمله فرمود : آنها به نعمت خداوند رسیدند و پروردگار از فضل خود آنها را بی نیاز ساخت و هرگز بدی به آنان نخواهد رسید. تعجب دارم از کسی که اندوه او را فراگرفته و متوجه این آیه شریفه نیست که (( نیست خدایی مگر آن خداوند یکتا خداوندا تو پاک و منزهی و من از ستمکاران هستم )) ، و پروردگار در دنبال آن فرموده : (( ما او را اجابت کردیم و از غم و اندوه رهانیدیم و همین طور مومنین را نیز نجات می دهیم )) تعجب دارم از کسی که به او مکر شده و فریبش داده اند به این آیه شریفه پناه نمیبرد که : (( واگذاشتم همه کارهای خود را به خداوند و پروردگار به امور بندگان بینا است )) ، و در دنبال آن فرموده : خداوند آن بنده خود را که امورش را به او واگذار کرده از مکرها و اندیشه های فاسد آنها حفظ خواهد کرد. تعجب دارم از کسی که طالب زینتهای دنیا است چرا به این آیه شریفه توجه ندارد که : (( نیرویی جز خداوند در جهان حکومت نمیکند و مشیت او در همه امور جاری است )) و در دنباله آن آیه فرمود : مرا می نگری که از تو مال و فرزند کمتر دارم و امید است خداوند بهتر از این باغت را به من بدهد.

مردی خدمت حضرت صادق (ع) آمد و عرض کرد : پدر و مادرم فدایت باد ای فرزند رسولخدا مرا موعظه کن ، امام (ع) فرمود : خداوند ضامن روزی تو هست پس این فعالیت و حرص و ولع تو برای چیست ؟  و اگر روزی تقسیم شده و هرکس به اندازه خود از روزی بهره میبرد پس این حرص و آزار برای چیست ؟ و اگر حساب مردم در روز قیامت به خداوند عرضه میگردد پس مکر و حیله برای چیست ؟ و اگر شیطان با مردم دشمنی دارد و آنان را گمراه میکند پس غفلت مردم برای چیست ؟ و اگر عبور مردم از پل صراط حق است ، پس خودپسندی برای چیست ؟ و اگر همه امور به حکم خداوند جریان دارد و دنیا گذران و فانی است پس آرامش خاطر برای چیست ؟

حضرت صادق (ع) فرمود : من برای سه نفر ترحم می کنم و شایسته هستند که مورد ترحم واقع شوند : عزیزی که ذلیل شده باشد و عزت او از بین رفته باشد ، ثروتمندی که بعد از مال داری نیازمند شده ، و عالمی که مورد استخفاف نادانان شده باشد.

امام صادق (ع) فرمودند : پنج نفر همان طورند که من می گویم : 1.شخص بخیل هرگز آسایش ندارد 2.آدم حسود از زندگی لذت نمی برد 3.حُکام وفا ندارند 4.دروغگو مردانگی ندارد 5.آدم نادان هرگز به مقام بزرگ و سعادت نمی رسد.

حضرت رسول (ص) فرمودند : شما نمی توانید مردم را با ثروت خود راضی نگهدارید ، ولیکن با اخلاق ( خوب ) خود میتوانید آنان را متوجه خود گردانید.

حضرت صادق (ع) : مشهور شدن به وسیله عبادت انسان را به ریا نزدیک میکند ، پدرم از پدرش از جدش روایت کرد که حضرت رسول (ص) فرمود : عابد ترین مردم کسی است که واجبات خود را انجام دهد و سخی ترین مردم آن کسی است که زکات مال خود را بپردازد.زاهدترین مردم کسی است که از حرام دوری کند ، و پرهیزکارترین مردم آن کسی است که کلمه حق را بر زبان جاری سازد ولو بر ضررش باشد و عادل ترین مردم آن کسی است که برای مردم بخواهد آنچه را برای خویشتن میخواهد ، و برای مردم نپسندد آنچه را برای خود نمی پسندد. باهوش ترین مردم کسی است که از همگان بیشتر در یاد مرگ باشد و آنکس بیشتر از همه مورد غبطه مردم است که در زیر خاک خوابیده و از عقاب پروردگار آسوده و در انتظار ثواب خداوند است ، و غافل ترین مردم کسی است که از تغییر اوضاع و احوال دنیا پند نگیرد. بزرگترین مردم در دنیا از نظر جاه و مقام آن کسی است که برای دنیا ارزش و مقام قائل نباشد ، و داناترین مردم کسی است که علم و دانش مردم را بر علم و دانش خود بیفزاید ، شجاع ترین مردم آن کسی است که بر هوای نفس خود غالب گردد ، و با ارزش ترین مردم آن کسی است که علم و دانش او از همگان بیشتر باشد. بی بهاترین ( کم ارزش ترین ) اشخاص آن کسی است که علم و دانش او از همگان کمتر باشد ، کمترین مردم از نظر لذت در زندگی افراد حسود هستند و کمترین مردم از جهت آسایش بخیلان میباشند ، و بخیل ترین مردم آن کسی است که به واجبات خداوند بخل بورزد ، و سزاوارترین مردم به حق آن شخص است که از همه گان آشناتر به حق باشد ، و کم ترین مردم از نظر احترام فاسق است ، و برای افراد فاسق ارزش و اعتباری قائل نبود. بی وفاترین مردم بردگان میباشند و زمامداران در دوستی خود راستگو نیستند ، و منافع شخصی و سیاسی خود را در نظر می گیرند ، فقیرترین مردم آدم طماع است ، و بی نیازترین مردم آن کسی است که اسیر حرص و آز نباشد ، با فضیلت ترین مردم کسی است که اخلاق او از همه مردم بیشتر باشد ، و بزرگترین مردم از نظر مقام آن شخصی است که از سخنان بی فایده دوری کند. با ورع ترین مردم آن کسی است که از جدال و ستیزه جویی پرهیز داشته باشد و اگرچه حق هم با او باشد ، کمترین مردم از جهت مروت دروغگو است ، و بدبخت ترین مردم بردگان میباشند ، و نا امیدترین مردم متکبران و خودخواهان هستند میباشند و استوارترین مردم در کوشش و فعالیت آن کسی است که گناهان را ترک کند ، و دانشمندترین مردم آن کسی است که از نادانان فرار کند. عاقل ترین مردم آنکسی است که از همگان بیشتر با مردم مدارا کند ، و سزاوارترین مردم به تهمت آن است که با اهل تهمت و افراد مورد سوء ظن جامعه هم نشینی نماید ، متجاوزترین مردم آن است که افراد بیگناه را بدون اینکه بر وی ظلمی کرده باشند به صرف سوءظن آنان بکشد و یا مضروب سازد ، سزاوارترین مردم به عفو و گذشت کسی است که توانایی قصاص برای او است.سزاوارترین مردم به گناه و معصیت نادان غیبت کننده است ، پست ترین مردم کسی است که مردم را خوار شمارد ، و استوارترین مردم کسی است مه خشم خود را فرو برد ، شایسته ترین مردم آن کسی است که برای مردم از همگان شایسته تر باشد و بهترین مردم کسی است که مردم از وی نفع برند.

امیرالمومنین (ع) از نزدیک مردی عبور کردند که بسیار پرحرفی میکرد ، حضرت در نزد او توقف کردند و فرمودند : ای مرد تو بر فرشتگان حافظ خود با این پرحرفی کتابی را املاء میکنی از آنچه به تو سود می دهد سخن بگو و از سخنان واهی در گذر ، حضرت فرمود : مردم همواره نیکوکار نوشته می شوند ، تا آن که ساکت باشند ، و هرگاه سخن گفتند ، در این هنگام یا نیکوکار و یا بدکار به حساب می آیند.

حضرت صادق (ع) فرمود : سکوت گنجی است بی پایان ، مردمان بردبار را زینت می دهد ، و جاهلان را از عیب و نقص نگه میدارد ، و نیز فرمود : سخن حق بهتر است از سکوت در باطل.

امام صادق (ع) از پدرانش از مولا علی (ع) روایت کرده که آن جناب فرمود : فقهاء و حکماء هرگاه با یکدیگر مکاتبه میکردند از سه چیز سخن میگفتند : هرکس برای امور آخرت کوشش کند خداوند امور دنیای او را کفایت میکند ، و هرکس باطن خود را پاک سازد خداوند ظاهر او را پاک میسازد ، و هرکس روابط خود را با خداوند نیکو گرداند خداوند روابط او را با مردم اصلاح میکند.  کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق صفحه 80 الی 88

حضرت صادق (ع) فرمودند : هرکس در هنگام میل و رغبت به یک چیز و یا ترس از چیزی خود را از شهوت و غضب نگه دارد و به آن چه خداوند به او ارزانی داشته است راضی باشد پروردگار بدن او را بر آتش جهنم حرام میکند.  کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق صفحه 95

امام صادق (ع) روایت کرده که حضرت رسول (ص) فرمود : خداوند متعال میفرماید : هر بنده که از من اطاعت کند او را به غیر خود واگذار نمی کنم ، و هر بنده که معصیت کند او را به خودش واگذار میکنم و باکی هم ندارم وی به هرجا میخواهد برود و هلاک گردد.  حضرت رسول (ص) فرمود : خداوند میفرماید : هرکس از بندگانی که مرا می شناسد نافرمانی مرا انجام دهد مسلط خواهم کرد بر او یکی از بندگانی که مرا نمی شناسد.    کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق صفحه 97

حضرت صادق (ع) فرمود : بین سلمان فارسی و مردی نزاعی روی داد ، آن مرد به سلمان گفت : تو که هستی و چه قدرتی داری ؟ سلمان گفت : اما اول زندگی من و تو یک نطفه بیش نیست ، در پایان زندگی هم مرداری گندیده خواهیم بود ، روز قیامت که ترازوها نصب گردند هرکس اعمال خیرش سنگین شد او بزرگوار است ، و هرکس کارهای شرش سنگین گردید او پست خواهد شد.  کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق صفحه 99

حضرت صادق (ع) فرمود : خداوند برای آدم وحی فرستاد و فرمود : ای آدم من همه نیکیها را در چهار کلمه برای تو جمع کردم ، یکی از اینها را برای خود و دومی را برای تو و سوم را بین خود و تو و چهارم را بین تو و مردم قرار دادم ، اما آنکه مخصوص خود قرار دادم آن است فقط مرا پرستش کنی و برای من شریک نیاوری. و اما آنکه به خودت مربوط است و آن این است که به عمل تو پاداش خواهم داد ، و اما آن چه بین تو و من است آن است که تو دعا کنی و از من بخواهی و من هم اجابت میکنم ، و اما آنچه بین تو و مردم میباشد آن است که برای مردم بپسندی آنچه را برای خود می پسندی.    کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق 100

امام صادق (ع) فرمود : عافیت یک نعمتی است پنهان هرگاه در جامعه یافت گردد فراموش میشود ، و هرگاه از بین برود مردم یاد آنرا میکنند.  کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق  101

امام صادق (ع) : با هوای نفس خود جهاد کن ، همانطور که با دشمنت جهاد می کنی.   کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق  112

حضرت صادق (ع) فرمود : انفاق کن و یقین داشته باش که در آینده به تو خواهد رسید ، و بدان اگر در اطاعت خداوند انفاق نکنی مجبور خواهی شد که در معصیت پروردگار خرج نمایی ، و هرکس در بر آوردن حاجات دوستان خدا قدم بر ندارد کارش بجایی خواهد رسید که در راه دشمنان خدا گام بردارد.  کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق  116

حضرت صادق (ع) فرمودند : نماز موجب تقرب هر پرهیزکاری است که بخواهد خود را به خداوند نزدیک کنید ، هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن روزه داشتن است ، روزی خود را با دادن صدقه فرود آورید ، هرکس یقین به آخرت داشته باشد بذل و بخشش میکند ، ثروت خود را با دادن زکات حفظ کنید ، تدبیر در زندگی نصف عقل است ، افراد میانه رو ( کسانی که اسراف کار نیستند و میانه رو هستند ) هرگز فقیر نمی شوند. کسی که مردم را به طرف خدا دعوت میکند و خود کار حق انجام نمی دهد مانند تیراندازی است که زه نداشته باشد.محبت و دوستی نصف عقل است ، غم و اندوه نصف پیری است .  کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق  123

امام صادق (ع) فرمودند : هر کسی باک نداشته باشد چه می گوید و یا مردم درباره او چه می گویند ، و کسی که باک ندارد مردم او را بد کار مشاهده کنند ، و کسی که با محبت حرام دلش خوشحال شده و به شهوت زنا خو گرفته ، همه این افراد در دام شیطان قرار گرفته اند و از او پیروی میکنند. کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق صفحه 127

حضرت صادق (ع) فرمود : به طریق وحی از آسمان آمده است که اگر برای فرزندان آدم دو رودخانه از طلا و نقره جریان داشته باشد باز آدمی انتظار دارد محل سومی هم برای خود در نظر بگیرد ، مقصود این است که آدمی هرگز سیر نمیشود.   کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق  128

 

 

 امام صادق (ع) : هرکه فردی را در گناهی پیروی کند به تحقیق که او را پرستش کرده است.    ( تحف العقول ) صفحه 355

 امام صادق (ع) : شیطان گفته همه مردم در قبضه حکومت من هستند جز 5 کس : 1.کسی که با نیت صحیح در هر کاری بر خدا توکل کند.2.آنکه شبانه روز به هنگام ثواب و خطا بسیار یاد خدا باشد.3.کسی که هرچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد.4.آنکه به هنگام مصیبت صبر کند.5.کسی که به قسمت الهی راضی باشد و غم روزی نخورد.     نصایح صفحه 225

امام صادق (ع) : از امام (ع) سوال شد آسودگی و راحتی دنیا در چیست فرمود : در ترک هواهای نفسانی . گفته شد راحتی آخرت در چیست ؟ فرمود : روزی که داخل در بهشت گشتی.     تحف العقول صفحه 390

امام صادق (ع) : احسان به مردم به کمال نمیرسد جز با سه خصلت : 1- شتاب نمودن در آن 2- کم شمردن بسیار آن 3- منت نگذاشتن با آن به مردم.   تحف العقول صفحه 337

 امام صادق (ع) : سه چیز اند که در هرکه باشند ایمانش کامل است : 1. کسی که چون خشم نماید این امر او را از حق خارج نسازد 2. و چون از چیزی خوشنود گردد این شادی او را به گناه نکشاند 3. و کسی چون به قدرت رسید گذشت و بخشش نماید.     تحف العقول صفحه 339

امام صادق (ع) : کسی از شما به حقیقت ایمان نمی رسد تا اینکه بیگانه ترین مردم از خود را به خاطر ایمان داشتن به خدا و عمل به دستوراتش دوست بدارد و نزدیک ترین مردم را به خود از نظر نسبت خانوادگی به خاطر دشمنی او با دستورات خدا دشمن بدارد.   تحف العقول صفحه 388

 امام صادق (ع) : مجلسها و گردهمائی ها امانت است کسی حق ندارد کلام محرمانه رفیق خود را بدون اجازه او بازگو کند مگر در موردی که شنونده مورد وثوق و اعتماد باشد یا ذکر خیری از آن رفیق باشد.       اصول کافی جلد 4 صفحه 481

امام صادق (ع) : قتیبه گوید مردی از امام (ع) مساله ای را پرسید حضرت فرمودند : طبق فرمایش جدم رسول خدا (ص) حکمش چنان است . آن مرد گفت طبق نظر خود شما اگر چنین و چنان باشد حکمش چیست ؟ فرمودند : خاموش باش هر جوابی که من به تو می گویم از قول رسول خدا (ص) است ما از خود رایی نداریم.      اصول کافی جلد 1 صفحه 74

 امام صادق (ع) : ابوبصیر گوید به امام (ع) عرض کردم مطالبی برای ما پیش می آید که حکمش را از قرآن نمی فهمیم حدیثی هم فعلا از شما درباره آن مطلب به ما نرسیده که در آن نظر کنیم آیا می توانیم به رای و نظر خود در آن مطلب اجتهاد نمائیم و عمل کنیم فرمود : نه زیرا اگر درست رفتی پاداشی نداری و اگر خطا کنی بر خدا دروغ بسته ای .    اصول کافی جلد 1 صفحه 76

 امام صادق (ع) : مومن همانند کفه ترازوست که هرچه بر ایمانش افزوده شود بر بلاها و سختی هایش افزوده گردد.   اصول کافی جلد 3 صفحه 354

 امام صادق (ع) : عبدالله بن ابی یغفور که همیشه بیمار بود گوید : از دردهائی که به من به علت بیماری ام می رسید به امام (ع) شکایت کردم حضرت به من فرمود : اگر مومن پاداشی را که برای مصیبت ها خداوند برایش در نظر گرفته بداند هر آینه آرزو میکند که او را با قیچی تکه تکه کنند.   اصول کافی جلد 3 صفحه 354

 امام صادق (ع) : برای بنده مومن در آخرت مقامی نزد خدای عزوجل مهیا گشته است که به آن نمی رسد جز به وسیله یکی از این دو امر یا رفتن مالش یا رسیدن بلایی به تنش.    اصول کافی جلد 3 صفحه 356

 امام صادق (ع) : هرکس به پدر و مادر خود به دیده غضب آلود بنگرد در صورتی که آن دو به او ستمی نیز کرده باشند خداوند نماز و عبادات و اعمال خیرش را نپذیرد.    اصول کافی جلد 4 صفحه 50

 امام صادق (ع) : اگر خداوند چیزی را در آزرده ساختن پدر و مادر کمتر از اف میدانست آن را در قرآن نهی میکرد و این کلمه کمترین مراتب آزردن است و از جمله آزردن آن است که کسی به پدر و مادر خود خیره خیره نگاه کند.   اصول کافی جلد 4 صفحه 50

 امام صادق (ع) : چون روز قیامت شود پرده ای از پرده های بهشت را کنار زنند پس هر جانداری آن را از مسافت پانصد سال استشمام کند جز یکدسته و آنها عاق والدین خودشان هستند.    اصول کافی جلد 4 صفحه 49  

 امام صادق (ع) : برای دولتمردان و حاکمان مملکتی کوتاهی در سه کار جایز نیست : 1.نگهداری و حفاظت از مرزهای کشور در مقابل تهدیدات دشمن 2.برگزیدن مومنان صالح برای تصدی پستهای حکومتی 3.در رسیدگی ظلمی که به مردم ستمدیده و فاقد قدرت از جانب ظالمان پر نفوذ قدرت وارد شده.   تحف العقول صفحه 333

 امام صادق (ع) : سه چیز است که خدا به هیچ کس اجازه مخالفت در آن را نداده است. 1.نیکی در حق پدر و مادر چه نیکوکار باشد یا بدکار 2.وفای عهد برای نیکوکار و بدکار 3.امانت را پس دادن به نیکوکار یا بدکردار.    خصال الصدوق صفحه 145

 امام صادق (ع) : ابوربیع شامی گوید از امام صادق (ع) پرسیدم کمترین چیزی که بنده را از ایمان بیرون میبرد چیست ؟ فرمود : آنکه به عقیده ای بر خلاف حق که گفتار خدا و سنت رسول خدا (ص) و کلام ائمه (ع) است قائل شوید و به آن عمل کند.   عین الحیوه صفحه 204

 امام صادق (ع) :همانا خداوند از میان بندگانش بنده ای را که هر ساعت به رنگی در آید و تغییر فکر و عقیده بدهد دشمن میدارد پس هیچ گاه از حق و اهل آن جدا نشوید که هرکس به باطل و اهل آن میل کند دنیا از دستش برود و با خواری هرچه تمام تر وارد آخرت شود.   امالی مفید صفحه 151

 امام صادق (ع) : هرگاه یکی از شما اراده کند و بخواهد که خدا چیزی به او عنایت نماید باید که از تمامی مردمان نا امید و مایوس شود و امیدی جز به خداوند عزوجل نداشته باشد پس چون خداوند چنین حالتی را از دل بنده اش بداند آن بنده چیزی از خدا نخواهد مگر اینکه خداوند به او ببخشد.  امالی مفید صفحه 309

امام صادق (ع) : عالمی که برای آموختن دانش مذهبی در صورتی که مردم به علم او محتاجند مزد بخواهد سزاوار است خداوند او را در آتش جهنم افکند.     نصایح صفحه 11

امام صادق (ع) : عالمی که به علم خود عمل نکند پند و اندرز او چنان از روی قلبها بلغزد و فرو افتد آن سان که دانه باران از روی تخته سنگ صاف می لغزد.   آداب تعلیم و تربیت صفحه 48

امام صادق (ع) : هرکه برای رضای خدای متعال علم الهی را بیاموزد و برای خدا عمل کند و برای خدا آن را به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها این شخص بزرگ و جلیل القدر خوانده شود و در آنجا گویند فلانی آموخت برای خدا و عمل نمود برای خدا و آموزش داد برای خدا.  امالی شیخ طوسی صفحه 46

امام صادق (ع) : علم خویش را بنویس و میان برادرانت انتشار بده و هنگامی که مرگت فرا رسید نوشته هایت را به ارث برای فرزندانت باقی گذار زیرا که زمانی پر آشوب خواهد آمد که مردم به چیزی جز کتاب انس نتوانند یافت.  وسائل الشیعه جلد 18 صفحه 56

امام صادق (ع) : همانا حدیث ما سخت و دشوار است و جز پیغمبر مرسل و فرشته مقرب و مومنی که خدا دلش را به ایمان آزموده کسی تحمل پذیرش آن را ندارد. امالی صدوق صفحه 4

امام صادق (ع) : جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل شد و گفت ای محمد (ص) خدایت سلام میرساند و میفرماید من هفت آسمان و هفت زمین و آنچه مابین آنهاست و آنچه پائین تر یا بالاتر از آنهاست آفریدم و جائی عظیم تر از رکن و مقام در کعبه نیافریدم و اگر بنده ای مرا در آنجا عبادت نماید که مدتش از ابتدای خلقت آسمانها و زمین تا انقراض آن باشد ولی منکر ولایت علی ابن ابیطالب (ع) مرا ملاقات نماید با صورت او را به سقر در جهنم پرتاب نمایم.  عین الحیوه صفحه 109

امام صادق (ع) : کسی که بدون علم و آگاهی از دستورات ما ائمه (ع) اعمالش را خودسرانه و به میل خود یا دیگران انجام می دهد مانند کسی است که خلاف جهتی که او را به مقصد میرساند حرکت مینماید که هرچه پیش رود از مقصدش دورتر میگردد.    بحارالانوار جلد 1 صفحه 206

امام صادق (ع) : اگر کسی که تیغ بر سر علی (ع) زد و او را کشت چیزی به من امانت بسپارد یا از من اندرزی بخواهد یا در مورد امری مشورت از من خواهد من از او بپذیرم و به صداقت با او رفتار کنم و امانتش را سالم و صحیح به او بازگردانم.     تحف العقول صفحه 394

امام صادق (ع) : راوی گوید امام (ع) به من فرمودند چرا می نگرم تو نزد عبدالرحمن میروی و با او رفت و آمد می کنی گفتم او دائی من است پس امام (ع) فرمودند : او درباره خدا سخن ناروا میگوید پس یا با او همنشین شو و ما را واگذار و یا با ما همنشین و او را ترک کن من گفتم او هرچه می خواهد بگوید به من چه زیانی دارد وقتی که من معتقد به نظر او نباشم حضرت فرمودند : آیا نمی ترسی که رفت و آمد با او به عذابی که خدا برای او مقرر کرده تو هم دچار شوی مانند پسری که از اصحاب موسی (ع) بود و پدرش از یاران فرعون بود و وقتی او دید که پدرش همراه فرعون به دریا حرکت کرد رفت تا پدرش را آگاه نماید و نجات دهد پس آب دریا فرو ریخت و او را هم غرق نمود.   اصول کافی جلد 4 صفحه 82

امام صادق (ع) : احادیث ما را بنویسید زیرا تا ننویسید موفق به یادگیری و حفظ آن نشوید و دل آرامش و اطمینان پیدا میکند به نوشتن.اصول کافی جلد 1 صفحه 66

امام صادق (ع) : همانا آنانکه به برادران خود حسد می برند از من نیستند و من از آنها نیستم به خدا سوگند اگر یکی از شماها به مومنی در باره مسئله ای حسادت نماید سپس به خاطر این کارش به اندازه همه زمین طلا به خدا تقدیم کند تا از او بگذرد خداوند او را با همه آن طلاها داخل دوزخ نماید. تحف العقول صفحه 321

امام صادق (ع) : کسی که مومنی را ناراحت کند پس دنیا را به او بدهد کفاره گناهش نمی شود و از این بابت اجری هم نصیبش نمیشود.  مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 102

 امام صادق (ع) : روز قیامت منادی صدا میکند : کجایند کسانی که دوستان مرا اذیت میکردند ؟ پس عده ای بلند میشوند که صورتهایشان گوشت ندارد گفته میشود اینها کسانی بودند که در دنیا مومنین را اذیت میکردند و آنان را به خاطر دینشان به زحمت می انداختند سپس امر میشود که آنها را به جهنم افکنند. بحارالانوار جلد 72 صفحه 149

 امام صادق (ع) : هرکس تصمیم به انجام گناهی گرفت باید از آن خود داری کند زیرا چه بسا بنده مرتکب گناهی میشود و خداوند او را می بیند و میفرماید به عزتم قسم هرگز تو را نخوام بخشید.    ثواب الاعمال صفحه 289

امام صادق (ع) : از جمله گفتارهای لقمان به فرزندش این بود : ای پسرم خروس از تو زیرک تر نباشد و نگهداریش به نماز از تو بیشتر نباشد آیا نمی بینی آن را که در سحرها و هنگامی که برای نماز اذان گفته میشود صدایش را بلند میکند.    ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 174

امام صادق (ع) : اگر به تو اعلام شد که از عمرت بیش از دو روز باقی نمانده است روز اول را به اخلاق و ادبت اختصاص بده تا از آن برای روز مرگت کمک بگیری.   روضه کافی صفحه 150

 امام صادق (ع) : مردی به امام (ع) عرض کرد مرا از مکارم اخلاق آگاه فرمائید امام صادق (ع) فرمودند : دوستی کن با کسی که از تو بریده عطا کن به کسی که تو را محروم نموده نیکی کن به کسی که به تو بدی کرده سلام کن به کسی که به تو دشنام داده و انصاف ده در مورد آنکس که به تو ظلم کرده و ببخش کسی را که با تو دشمنی نموده.     تحف العقول صفحه 305

امام صاق (ع) : از جمله اندرزهای لقمان به پسرش این بود که پسر جانم در روزها و شب ها و ساعت های عمر خود بهره ای برای طلب علم الهی قرار بده که تو هیچ گونه زیان و خسارتی برای عمرت همانند ترک کردن یادگیری علم دین نمی یابی.   امالی مفید صفحه 332

امام صادق (ع) : هرکدام از شیعیان ما که دین شناس نباشد خیری در او نیست زیرا وقتی کسی آگاهی مذهبی نداشته باشد مخالفان او را گمراه خواهند نمود بدون اینکه خودش توجه داشته باشد.    بحارالانوار جلد 1 صفحه 206

امام صادق (ع) : هرکه میخواهد بداند که نمازش آیا پذیرفته درگاه الهی شده یا نه ببیند آیا نمازش او را از گناه بازداشته است یا نه پس به هر مقدار که نمازش مانع گناه گشته همانقدر نمازش مقبول درگاه الهی قرار گرفته است.   بحارالانوار جلد 82 صفحه 198

امام صادق (ع) : ای شیعیان ما ! باید سالمندان شما و خردمندانتان به نادانها و ریاست طلبان توجه کنند و آنها را به هر نحوی که می توانند از کارهای خلاف دور سازند و اگر چنین نکنند لعنت من به تمام شما خواهد رسید.   اصول کافی جلد 1 صفحه 232

 امام صادق (ع) : گاهی مردی را می بینی که در سخنوری یک لام یا واو خطا نمی کند همانا دلش از شب تاریک و ظلمانی تاریک تر است و گاهی مردی را می بینی که نمی تواند آنچه را که میخواهد به زبان آورد اما دلش مانند خورشید می درخشد.    اصول کافی جلد 4 صفحه 152

امام صادق (ع) : گفتار و سخنان رسول خدا (ص) و ما ائمه (ع) را به نوجوانان خود بیاموزید و در انجام این وظیفه تربیتی تسریع کنید پیش از آنکه مخالفین گمراه بر شما در این امر پیشی گیرند و سخنان نادرست خوش را در ضمیر پاک کودکان و نوجوانان شما جای دهند و گمراهشان سازند.   فروع کافی جلد 4 صفحه 47

امام صادق (ع) : بشناسید مرتبه و منزلت شیعیان ما را به مقدار احادیثی که از ما نقل مینمایند همانا ما خاندان رسول خدا (ص) کسی را در زمره فقهاء قرار نمیدهیم تا اینکه او محدث باشد و از قول ما ائمه حدیث نقل نماید.   ترجمه منیة المرید صفحه 530

امام صادق (ع) : سزاوار نیست مومن در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خدا میشود و او قدرت بر هم زدن آن مجلس را ندارد.  اصول کافی جلد2 صفحه 274

امام صادق (ع) : حدیثی که در مسائل حلال و حرام از انسان صادق و مورد اعتماد یاد بگیری از دنیا و آنچه در آنست از طلا و نقره برایت بهتر است. بحارالانوار جلد 1 صفحه 214

امام صادق (ع) : سه طایفه هستند که منافق می باشند اگرچه نماز به یاد دارند و روزه بگیرند و به اعتقاد خود مسلمان باشند : 1.کسانی که در امانت خیانت میکنند. 2.کسانی که در سخن گفتن دروغ می گویند3.اشخاصی که خلف وعده میکنند و به عهد و پیمان خود وفا نمی کنند.  تفسیرجامع جلد 3 صفحه 65

 امام صادق (ع) : عالمی نزد عابدی رفت و پرسید که نماز تو چگونه است عابد گفت چه کسی میتواند نماز مرا درک کند و حال آنکه من سالهاست که نماز میخوانم عالم پرسید گریه تو به درگاه خدا چگونه است عابد گفت آنقدر گریه میکنم که از اشک از رویم جاری میشود و لباسم را تر میکند پس عالم توجه ای به او کرد و گفت : اگر تا به حال خنده کرده بودی و الان ترسان بودی بهتر بود از گریه ای که باعث اعتماد و عجب تو به عبادتت گشته زیرا عبادت کسی که بر طاعت خود اعتماد داشته باشد بالا نمیرود.   عین الحیوه صفحه 183

حضرت صادق (ع) : خداوند متعال به داود خطاب نمود ای داود بشارت ده گناهکاران را که توبه آنها را می پذیرم و گناه ایشان را می آمرزم و بترسان صدیقان و نیکوکاران را که تکبر و عجب نکنند به عملهای خود و به عبادت خود منازند زیرا هر بنده ای را که من او را به مقام حساب درآورم و به عدالت حساب از او کشم هلاک خواهد شد.   عین الحیوة صفحه 183

امام صادق (ع) : درباره قول خدای عزوجل سوره اسری آیه ((9)) ( همانا این قرآن مردم را به سوی امری پایدار هدایت مینماید ) فرمودند یعنی بسوی ولایت امیرالمومنین (ع) و ما ائمه (ع) راهنمائی میکند.    اصول کافی جلد 1 صفحه 315

امام صادق (ع) : مردی به امام (ع) گفت مرا سفارشی فرمائید : فرمود : 1. دروغگو جوانمردی ندارد 2. شخص زود رنج وفا ندارد 3. حسود آسایش ندارد 4. و شخص بد اخلاق میان مردم بزرگواری ندارد.   نصایح صفحه 237

امام صادق (ع) : درباره آیه 179 سوره اعراف ( از برای خدا اسماء حسنی و اسامی نیکوئی است پس با آنها خدا را بخوانید ) فرمودند به خدا سوگند ما ائمه از آل محمد (ص) (( اسماء الحسنی )) خدا هستیم و خداوند عبادت کسی را بدون ولایت ما آل محمد (ص) قبول نمیکند.  تفسیر جامع جلد 2 صفحه 489

 امام صادق (ع) : درباره آیه 37 سوره فاطر : (( خطاب شود به جهنمیان در دوزخ آیا به شما عمر به اندازه کافی ندادیم تا از آن بهره گیرید )) فرمودند : این آیه ملامت و سرزنش جوان غافلی است که به سن هیجده سال رسیده است واز فرصت جوانی خود برای اصلاح امور آخرتش استفاده نمیکند.   تفسیر برهان صفحه 882

امام صادق (ع) : درباره آیه 77 سوره قصص : (( و فراموش مکن بهره و نصیب خود را از زندگی دنیا )) فرمودند : یعنی نیروی جوانی و اوقات فراغت و سلامت خود در جوانی را فراموش مکن و از آنها برای بهره برداری زندگی آخرت خود در دنیا استفاده کن.  سخنان 14 معصوم جلد 2 صفحه 12

امام صادق (ع) : بدان که هر عمل کریمانه و کار پسندیده ای را که درباره یکی از بنگان خدا انجام داده ای در واقع به شخص خود احترام نموده ای و شرف خویشتن را زیبا ساخته ای پس هرگز تشکر خدمتی را که درباره خود کرده ای از دیگران مخواه.   جعفریات صفحه 236

امام صادق (ع) : برای تسکین خاطر و تخفیف اندوه خود از ملامتهای دنیوی و تحمل فشار زندگی همواره به کسی نظر کن که نصیبش از نعمتهای الهی کمتر از تو است تا شکر نعمتهای موجود را بجای آوری و برای افزایش نعمتهای خداوند شایسته باشی.  مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 64

امام صادق (ع) : از مسیح (ع) روایت کرده که میفرمود : موسی بن عمران به شما امر کرد زنا مکنید و من به شما امر میکنم که فکر زنا را هم در خاطر نیاورید چه رسد به عمل زنا زیرا آنکس که فکر زنا میکند مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند پس اگرچه عمارت آتش نگیرد ولی دودهای تیره آتش زیبایی های عمارت را خراب میکند پس فکر گناه هم به همین شکل قلب انسان را تیره و تار میسازد و به صفا و پاکی آن ضربه میزند ولو که عملا مرتکب آن نشوید.  وسائل الشیعه جلد 5 صفحه 7

امام صادق (ع) : ای آنکه موی سفید و دل سیاه داری آگاه باش که پیش رویت عذاب الهی و پشت سرت ملک الموت است میخواهی چه بکنی ؟ روزی بچه بودی نادان روز دیگر جوان بودی گناهکار امروز پیر هستی ریاکار تو اکنون در کجائی و در چه حالی ؟ پس اعمال پسندیده ات کجا رفته است. مشکوة الانوار صفحه 169

امام صادق (ع) : لقمان در سفارشات خود به فرزندش گفت پسر جان من چهارصد پیغمبر را درک کردم و چهار کلمه از دستورات ایشان انتخاب کردم که به تو میگویم : 1. در خانه مردم که به عنوان میهمان وارد می شوی چشم ات را از ناموس مردم بپوشان .2. در سر سفره غذا ببین آیا غذائی که میخوری از راه حلال تهیه شده است یا حرام و ملاحظه نما که پرخوری نکنی .3. در هنگام وضو گرفتن مراقب باش که وضویت را کامل و صحیح بگیری .4. در سخن گفتن یا حرف خیر بگو و یا سکوت نما.   نصایح صفحه 187

 امام صادق (ع) : هرکس در دنیا هر شب سوره واقعه را تلاوت کند هیچ گاه تهیدست و فقیر نشود و بعد از مرگ از رفقای جناب امیرالمومنین (ع) باشد.           عین الحیوه صفحه 476

امام صادق (ع) : سلیمان نبی فرموده است : درباره کسی که به نیکی یا بدی قضاوت نکنید تا اینکه رفیقانش را ببیند چه آنکه آدمی از امثال و نزدیکان خود شناخته میشود و به صفات هم نشینان و دوستان صمیمی اش توصیف میشود.    مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 62

امام صادق (ع) : هرکس صد مرتبه بگوید (( یا رب صل علی محمد و آل محمد )) خداوند صد حاجت و دعای او را بر آورده کند که سی حاجت آن از حاجتهائی دنیایی باشد و هفتاد تای آن برای پس از مرگ باشد.   عین الحیوة صفحه 414

امام صادق (ع) : هر فرزندی که با دیده غضب و خشم به پدر و مادر خود که در حق وی ستم نموده اند نگاه کند نمازش در پیشگاه الهی نامقبول است.         الحدیث جلد 2 صفحه 262

امام صادق (ع) : هرگاه یکی از شیعیان ما که برارش از او در کاری کمک و یاری بخواهد او را تا آنجائی که میتواند کمک نکند به خدا و رسول و ائمه (ع) خیانت نموده است و اگر به دنبال کار و حاجت برادر خویش برود و خیراندیشی در کار برادرش نکند همانطوری که برای کار خود عمل میکند به خدا و رسول و ما ائمه (ع) خیانت کرده است.   اصول کافی جلد 3 صفحه 318

امام صادق (ع) : هیچ قطره بارانی نیست که از آسمان فرود آید جز آنکه فرشته ای همراه آنست که آن قطره را در همان جائی که خدا برایش مقدر ساخته قرار دهد.  من لا یحضره الفقیه جلد 2 صفحه 239

امام صادق (ع) : درباره پدرانتان نیکی کنید تا فرزندنتان به شما نیکی نمایند و نسبت به زنان مردم عفت داشته باشید تا زنانتان محفوظ بمانند. امالی صدوق صفحه 70

امام صادق (ع) : مومن از چهار ناحیه در اذیت و رنج میباشد : 1.همسایه ای که او را آزار دهد.2.شیطانی که در مقام گمراه کردن او باشد.3.منافقی که از او ایراد گیری کند.4.مومنی که بر او حسد برد و این آخری از همه بر او دشوارتر است زیرا به خاطر حسادتش بر او تهمت و افتراء زند و مردم هم از او که مومن است میپذیرد و گمراه میشوند.   عین الحیاة صفحه 245

حضرت صادق (ع) : هر قومی که در مجلسی گرد هم آیند و خدا را در آن یاد نکنند آن مجلس در قیامت باعث حسرت ایشان خواهد بود پس فرمود : یاد ما از جمله یاد خداست و یاد دشمنان ما از جمله ذکر و یاد شیطان است.   عین الحیاة صفحه 232

امام صادق (ع) : از قول رسول خدا (ص) فرموند : گناه پنهانی که شخص آن را در خلوت انجام می دهد فقط به خود او ضرر میزند ولی گناه علنی موقعی که مورد تنفر و سرزنش جامعه قرار نگیرد ضرر عمومی دارد.   قرب الاسند صفحه 26

امام صادق (ع) : تا آن وقتی که دو مسلمان از هم دوری می جویند و از هم قهرند شیطان همواره خرسند و شادمان است و وقتی دوباره دوستی خود را تجدید مینماید زانوهای شیطان سست میگردد بگونه ای که تاب ندارد در جائی بایستد و رگ و پیوندش از هم جدا شود و فریاد زند وای بر من که نابود شدم.   منیه المرید صفحه 155

امام صادق (ع) : از قول رسول خدا (ص) فرمودند : اخلاق خوب و محبت آمیز گناهان را ذوب میکند همانطور که اشعه آفتاب برف و یخ را و اخلاق بد و خوی نا پسند در برخورد با مردم عمل خوب را فاسد میکند همچنانکه سرکه عسل را.   مشکوة الانوار صفحه 221

امام صادق (ع) : به یکی از اصحاب خود فرموند : چه مانعی دارد وقتی یکی از شما دچار غم و اندوه میشود وضو بگیرد و به جایگاه عبادت خود برود و دو رکعت نماز بخواند و دعا کند که خداوند آن اندوه را از وی برطرف نماید مگر فرموده خدای تعالی را در سوره بقره آیه 46 نشینده ای که میفرماید : برای غلبه بر مشکلات و ناگواریهای خود از صبر و نماز مدد بخواهید.     تفسیر برهان جلد 1 صفحه 157

امام صادق (ع) : وقتی بنده مومن کار نیکی میکند مردم از او تشکر نمی کنند و احسان او در میان خلق مشهور نمی شود زیرا او این کار را از برای رضای خدا میکند و کار نیک اش به آسمان بالا میرود و معروف در میان اهل آسمان میگردد و در زمین پهن نمیشود ولی وقتی شخص کافر کار نیکی میکند مردم از او تشکر میکنند زیرا او به نیت مردم این کارها را انجام داده و عملش در میان مردم منتشر میشود ولی به آسمان بالا نمیرود و آسمانیان آن را نمیشناسند و مقبول درگاه حق تعالی قرار نمیگیرد.    عین الحیوه صفحه 365

امام صادق (ع) : اگر من یک مومن را اطعام کنم برایم دوست داشتنی تر از آنست که یک افق از سایر مردم که دین و اعتقاد صحیح ندارند را اطعام کنم پرسیده شد یک افق چند نفر است فرمود : صد هزار نفر.   کافی جلد 4 صفحه 303

امام صادق (ص) : هرکس مومن پولداری را اطعام نماید ثوابش برابر است با آزار کردن یکی از فرزندان حضرت اسماعیل (ع) که از سر بریدن نجات دهد و هرکس مومن فقیری را اطعام کند ثوابش برابر است با آنکه صد تن از فرزندان اسماعیل (ع) را از سر بریدن نجات دهد.   کافی جلد 4 صفحه 307

امام صادق (ع) : هرکس به مومنی شربتی آب دهد در جائی که دسترسی به آب باشد حق تعالی به هر لیوانی هفتادهزار حسنه به او کرامت نماید و اگر در جائی باشد که آب کم باشد چنان باشد که دو بنده از فرزندان اسماعیل (ع) را از سر بریدن نجات داده.  عین الحیوه صفحه 444

امام صادق (ع) : چون گناه بنده مومن زیاد شود و جبران آن نکند خداوند او را به غم و اندوه در دنیا گرفتار سازد تا کفاره آن شود و گرنه بیمارش کند تا کفاره آن گناهان شود و اگر باز هم چاره ساز نشد هنگام مرگ بر او سخت گیرد تا کفاره گناهش شود و اگر باز هم گناه داشته باشد در قبر عذابش کند تا هنگام دیدن پروردگار گناهی نداشته باشد.   امالی صدوق مجلس صفحه 49

امام صادق (ع) : همانا رسول خدا (ص) نهی فرمود از بیرون رفتن زن از خانه بدون اجازه شوهرش و اگر بی اجازه بیرون رود همه فرشتگان و هر جن و انسی که بر آنها گذرد لعنتش کنند تا به خانه اش برگردد و نهی فرمودند از آرایش نمودن زن برای غیر شوهرش که اگر بکند بر خدا حق است که او را به آتش بسوزاند و نهی فرمودند از این که زن بیش از 5 کلمه آنهم از روی ضرورت و ایجاب کاری با مرد نامحرمی صحبت نماید.    امالی صدوق مجلس صفحه 66

امام صادق (ع) : همانا رسول خدا (ص) نهی فرمودند از این که مردی بر دیگری بگوید خواهرت را به من تزویج کن تا خواهرم را به ازدواج تو در آورم و نهی فرمود از بازی با تخته نرد و شطرنج و نهی فرمود از گوش دادن به آلات موسیقی مانند طبل و تنبور و تار و سایر اینها.  امالی صدوق مجلس صفحه 66

امام صادق (ع) : قرآن عهد و پیمان خداست در میان بندگانش سزاوار است که مردم به عهد خدا نظر نموده و هر روز پنجاه از آن را قرائت نمایند.              تفسیر جامع جلد 1 صفحه 36

امام صادق (ع) : هرکس سوگند به ترک چیزی بخورد که انجام آن بهتر است اعتناء به این سوگند خود نکند و آن کار خیر را انجام دهد و کفاره ای هم برای ترک سوگند نمیخواهد بپردازد زیرا این امر از وسوسه ها و خطوات شیطان است.  تفسیر نمونه جلد 1 صفحه 573

امام صادق (ع) : حارث بن مغیره گفت از امام (ع) پریدم آیا ممکن است وقتی پیش آید که مردم امام خود را نشناسند فرمود بلی ممکن است چنین زمانی پیش آید که مردم به امام خود دسترسی نداشته باشند و او را نبینند عرض کردم پس چه باید بکنند فرمود : چنگ میزنند به سخنان و فرموده های امامان پیشین تا امام آشکار شود. بحارالانوار جلد 17

امام صادق (ع) : یعقوب بن شعیب گوید امام (ع) به من فرمود : آیا از ناحیه اطرافیان به شما آزاری میرسد من گفتم از تمام مردم اذیت و کنایه میشنوم فرمود میدانی چرا ؟ عرضه داشتم نه حضرت فرمود : زیرا شیطان مردم را دعوت به باطل کرد آنها دعوتش را اجابت کردند و به ایشان دستور داد و آنها اطاعتش کردند ولی وقتی شما را به کاری خواند اجابتش نکرده و وقتی به شما فرمان داد اطاعتش ننمودید لذا مردم را بر علیه شما و ضد شما تشویق و ترغیب نمود.  علل الشرایع جلد 2 صفحه 903

امام صادق (ع) : ابوبصیر گوید به امام (ع) گفتم مردی در حال احرام به بالای ساق پای زنی نگاه کرده و محتلم شده حکمش چیست ؟ حضرت  فرمودند : اگر آن مرد توانگر و ثروتمند است باید یک شتر کفاره دهد و اگرمتوسط الحال است باید یک گاو بدهد و اگر فقیر و محتاج است در عهده اش یک گوسفند میباشد سپس حضرت فرمودند : این را بدان که من به خاطر آنکه آبی از او خارج شده این کفاره را قرار ندادم بلکه جهتش این است که آن مرد به چیزی نگاه کرده یعنی قسمتی از بدن زن نامحرم که دیدنش بر او حرام است.   علل الشرایع جلد 2 صفحه 876

امام صادق (ع) : اسحاق بن عمار گوید از امام (ع) راجع به کسی که دهان خود را از شراب پر کرده و نوشیده پرسیدم فرمود : باید او را هشتاد تازیانه بزنند و اگر دفعه ای دیگر باز این کار را کرد بازهم هشتاد تازیانه بزنند و اگر برای مرتبه سوم شراب نوشید او را باید کشت.   علل الشرایع جلد 2 صفحه 717

 امام صادق (ع) : هرکس از روی سهل انگاری نماز واجب خود را نخواند تا آنکه وقت آن بگذرد آن گاه آن را قضا نماید آن نماز تیره و تار به عالم اعلی بالا رود و گوید خدا تو را خوار کند که چنانچه مرا ضایع ساختی.   ثواب الاعمال صفحه 518

امام صادق (ع) : هرکس یک روز از ماه رمضان را از روی عمد روزه نگیرد روح ایمان از وی مفارقت میکند.    ثواب الاعمال صفحه 536

امام صادق (ع) : هر زنی که خود را به عطر خوشبو کند و از خانه بیرون رود خداوند و هفتاد هزار ملائکه او را لعنت کنند تا به خانه برگردد.                  ثواب الاعمال صفحه 591

 امام صادق (ع) : درباره سوره فجر آیه 4-1 : (( والفجر ولیال عشر والشفع و والوتر : قسم به فجر صبحگاهی قسم به شب های دهگانه قسم به دوتائی و قسم به یگانه )) فرمودند : منظور از فجر وجود مقدس قائم آل محمد (ص) است و منظور شب های دهگانه ده امام پیش از آنحضرت میباشند که امامتشان به خاطر ظلم حاکمان وقت چون شب پوشیده گشت و منظور از (( شفع )) وجود مقدس امیر المومنین و حضرت زهرا (س) است و منظور از وتر پروردگار یکتاست. تفسیر جامع جلد 7 صفحه 403

امام صادق (ع) : چهل تن مومن در جائی جمع نشوند و خدای عزوجل را با نام الله نخوانند جز آنکه هر دعائی کنند به اجابت رسد و اگر چهل تن نباشند چهار مومن خدا را به نام (الله) ده بار صدا کنند خدا دعایشان را اجابت کند و اگر چهار تن فراهم نشد یک مومن اگر خدا را چهل بار با نام (الله) صدا کند خدای عزیز و جبار دعایش را به اجابت رساند.   اصول کافی جلد 4 صفحه 257

امام صادق (ع) : هرکس بعد از نماز صبح و مغرب هفت بار بگوید : (( لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم )) از هفتاد نوع بلا در امان باشد که کمترین جنون و جزام و برص و خوره است.    اصول کافی جلد 4 صفحه 304

امام صادق (ع) : شیوه رسول خدا (ص) : چنین بود که به زنها سلام میکرد و آنها جوابش را میدادند روش امیر المومنین (ع) هم این بود که به زنها سلام میکرد ولی خوش نداشت به زنان جوان سلام دهد و می فرمود میترسم آوازش مرا خوش آید و این لذت گناهش از آنچه در ثواب سلام بیشتر باشد. کافی جلد 4 صفحه 464

امام صادق (ع) : هرگاه سه نفر در جائی کنار هم هستند دو تن از آنها سر گوشی(در گوشی ) با هم صحبت نکنند زیرا باعث ناراحتی و آزار سومی است.     کافی جلد 4 صفحه 481

امام صادق (ع) : بسم الله الرحمن الرحیم را در آغاز کار یا صحبت خود ترک مکن اگرچه دنبالش بخواهی یک بیت شعر بخوانی یا بنویسی.      کافی جلد 4 صفحه 506

امام صادق (ع) : هرکس کار خوبی را به دیگران بیاموزد به اندازه اجر کسانی که به آن کار عمل کنند ثواب به شخص تعلیم دهنده خواهند داد عرض شد ؟ اگر آن کس که یاد گرفته این علم را به افراد دیگری تعلیم دهد چطور ؟ فرمود ثواب تمام کسانی که از این علم بهره مند شوند به همان معلم نخستین داده خواهد شد اگرچه آن شخص تعلیم دهنده از دنیا برود.   بحارالانوار جلد 2 صفحه 19

امام صادق (ع) : ابوبصیر گوید از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود : شخص آزاد مرد در همه حالات آزاد است اگر به مصیبتی دچار شود صبر میکند اگر گرفتار هجوم بلا گردد شکست نمیخورد مومن آزاده اگر اسیر شود ستم ببیند و آسایش اش به سختی مبدل گردد باز هم آزاد مرد است و در رفتار و منش او تغییری ایجاد نمیگردد.چنانکه جناب یوسف (ع) با آنکه به بردگی رفت اسیر شد ستم دید همچنین تاریکی زندان و وحشت حبس و مصائب دیگری که به او رسید ضرری به شخصیت روحی وی نزد.   کافی جلد 2 صفحه 84

امام صادق (ع) : چیزی نیست جز اینکه پیمانه و وزنی دارد جز گریه که یک قطره اش دریاهائی از آتش را خاموش میکند و چون دیده اشکین شود چهره تیرگی و خواری نبیند و چون اشک از چشم روان گردد خداوند تن صاحبش را بر دوزخ حرام کند و راستی که اگر در جمعیت و مجلسی یک نفر گریان شود همه مورد ترحم واقع میشوند.   کافی جلد 4 صفحه 233

امام صادق (ع) : و هرکه را حاجت و خواسته ای به خدای عزوجل باشد باید با صلوات بر محمد و آلش آن را آغاز کند پس حاجت خود را بخواهد و باز هم در پایان صلوات بر محمد و آلش بفرستد زیرا خدای عزوجل کریم تر از آنست که دو طرف دعائی را بپذیرد و میانه آن را وانهد و صلوات بر محمد آلش دعائی است که به طور قطع و یقین مورد اجابت خدا قرار میگیرد.   کافی جلد 4 صفحه 252

مردی به امام صادق (ع) عرض کرد : ما برای امری عجیب خلق شده ایم ، امام (ع) فرمود : تو را به خدا بگو آن امر عجیب چیست ؟ گفت ما برای فنا و نابودی آفریده شده ایم ، امام (ع) فرمود : برادر خود را نگه دار(  کار خوب و شایسته کن ) که ما برای بقاء و ماندن خلق شده ایم . چگونه فانی می شود بهشتی که هرگز تفرق و پراکندگی ندارد و چگونه فانی می شود آتشی که هرگز شعله اش فروکش نمی کند ، بگو ما از عالمی به عالم دیگر منتقل می شویم .    الحدیث جلد 1 صفحه 3

امام صادق (ع) : اشخاص عاقل به سعی و کوشش خود تکیه می کنند ولی مردان نادان به آمال و آرزوهای خویشتن متکی هستند .       الحدیث جلد 1 صفحه 12

امام صادق (ع) : دو برادر شرفیاب محضر رسول خدا (ص) شدند و عرض کردند برای تجارت قصد مسافرت به شام را داریم ، به ما دعائی بیاموزید که برای حفظ جان خود بخوانیم ، حضرت در جواب فرمود : هنگامی که به منزل وارد شدید پس از اداء فریضه عشاء وقتی به بستر خواب رفتید ابتدا تسبیح حضرت زهرا (س) و سپس آیة الکرسی را بخوانید و تا صبح از هر حادثه و بلائی در امان خواهید بود .      الحدیث جلد 1 صفحه 26      

امام صادق (ع) : یک فرد عبادتی را انجام می دهد ولی در آن عمل طالب رضای الهی نیست بلکه می خواهد مردم او را به پاکی و نیکی یاد کنند و دوست دارد کار خوبش را به مردم بشنواند چنین فردی با این طرز تفکر شرک به خدا دارد .        الحدیث جلد 1 صفحه 31

امام صادق (ع) : اگر می خواهی در جامعه مورد تکریم و احترام باشی با مردم به مدارا و نرمی برخورد کن و اگر می خواهی با تحقیر و اهانت مردم مواجه شوی روش تندی و خشونت در پیش گیر .      الحدیث جلد 1 صفحه 43

امام صادق (ع) : برای اینکه پاکی و خوبی مردی را بشناسید به رکوع و سجده طولانی او نگاه نکنید ، زیرا او با این عمل معتاد شده اگر ترک کند از ترک عادت وحشت زده می شود ولی به راستگویی و اداء امانتش نگاه کنید و از این راه او را بشناسید .          الحدیث جلد 1 صفحه 46

 امام صادق (ع) فرموده است : که لقمان به پسر خود چنین گفت : ای فرزند اگر در کودکی ادب آموختی ، در بزرگسالی از آن بهره مند خواهی شد ، کسی که قصد ادب آموزی دارد بر آن همت می گمارد ، و آنکس که در آموختن ادب همت کند به زحمت فراگرفتن علوم تربیتی تن می دهد و با شدتی هرچه تمامتراز پی علم اخلاق می رود. وآنکه با جدیت درراه طلب (علم) قدم بردارد سرانجام به مقصد می رسد ومنافع آن عایدش خواهد شد.  الحدیث جلد 1ص50

108.امام صادق (ع) : از رسول اکرم (ص) حدیث کرده که فرموده است : کسی که با مال خود به یاری تهیدستان می رود و با تمامی مردم بر اساس انصاف رفتار می کند ، او مومن واقعی و پیرو حقیقی مکتب اسلام است. الحدیث جلد1 ص 58

خداوند در قرآن شریف فرموده است : به حقیقت تقوی پرهیزکار شوید . ابی بصیر معنی این آیه را از امام صادق (ع) سئوال کرد . حضرت در جواب فرمود : متقی حقیقی کسی است که پیوسته مطیع اوامر الهی باشد ، هرگز گناه نکند ، همواره در یاد خدا باشد ، هرگز حق را فراموش ننماید ، تمام نعمتهای الهی را شاکر باشد ، هرگز کفران نعمت نکند.   الحدیث جلد1 ص 63

امام صادق (ع) : فروتنی و تواضع ، مایه اصلی هر شرف محبوب و مقام بلند است. الحدیث جلد 1 ص 65

امام صادق (ع) : ایمان ندارد آنکس که شرم و حیا ندارد.  الحدیث جلد 1 ص 71

امام صادق (ع) در توحید مفضل چنین فرموده است : مفضل ، اینک دقت کن در صفتی که خداوند آنرا به آدمیان اختصاص داده و حیوانات از آن بی بهره اند ، آن خوی پر ارج و بزرگ ، آن خلق ارزنده و عظیم ، شرم و حیاء است. الحدیث جلد 1 ص 72

امام صادق (ع) : برای تسکین خاطر و تخفیف اندوه خود ، همواره به کسی نظر کن که نصیبش از نعمتهای الهی کمتر از تو است تا شکر نعمتهای موجود را به جای آوری و برای افزایش نعمت خداوند ، شایسته باشی و قرارگاه عطیه الهی گردی. الحدیث جلد 1 ص 81

امام صادق (ع) فرموده است که لقمان به پسر خود چنین گفت : فرزند عزیز همواره نفس خود را به اداء وظایف شخصی و انجام کارهای خویش الزام کن . و جان خود را در مقابل شدائدی ( سختیهایی) که از ناحیه مردم میرسد به صبر و بردباری وادار نما. اگر مایلی در دنیا به بزرگترین عزت و بزرگواری نائل شوی از مردم قطع طمع ( امید ) کن و به آنان امیدوار مباش . پیامبران و مردان الهی با قطع امید از مردم به مدارج عالیه خود نائل شدند.الحدیث جلد 1 ص 83

 امام صادق (ع) : موقعی که در اطاق ، کودکی حضور دارد ، مردان با زنان یا کنیزان خود نزدیکی نکنند ، زیرا این عمل طفل را به راه بی عفتی و زناکاری سوق می دهد.  الحدیث جلد 3 صفحه 86

امام صادق (ع) : احمد بن نعمان از امام (ع) سئوال کرد که دختر بچه شش ساله نزد من است و با من محرم نیست ، امام فرمود او را نبوس و در آغوش مگیر.الحدیث جلد 3 صفحه 89

امام صادق (ع) : فرزندان خود را هفت سال آزاد بگذار بازی کنند و در هفت سال دوم او را با ادب و روشهای مفید و لازم تربیت کن ، و در هفت سال سوم مانند یک رفیق صمیمی ، مصاحب و ملازمش باش. الحدیث جلد 3 صفحه 103

 امام صادق (ع) : هر صاحب حرفه و صنعتی ناچار باید دارای سه خصلت باشد تا بتواند به وسیله آن تحصیل درآمد کند . اول آنکه با درستکاری و امانت رفتار کند . سوم آنکه با کار فرمایان حسن برخورد داشته باشد و نسبت به آنان ابزار تمایل نماید.                    الحدیث جلد 3 صفحه 7

   امام صادق (ع) : مطالعه بسيار و پي‌گير در مسائل علمي باعث شگفتي عقل و تقويت نيروي فكر و فهم  است.  الحديث جلد 2  صفحه 5

 امام صادق (ع) : انسان عاقل از يك سوراخ مار دو بار گزيده نمي‌شود ، يعني انسان عاقل همواره تجربيات خود را به خاطر مي‌سپارد و عملاً به كار مي‌بندد و اگر يك بار اشتباه كرد ، دوباره آن را تكرار نمي‌كند.  الحديث جلد 2  صفحه 7

امام صادق (ع) : به بعضي از اصحاب خود فرمود: دوست خود را از اسرار زندگيت آگاه مكن، مگر آن سري كه اگر به فرض دشمنت بداند به تو زيان نمي‌رساند، زيرا دوست كنوني ممكن است روزي دشمن تو گردد. الحديث جلد 2  صفحه 21

امام صادق (ع) : اگر يكي از جوانان شيعه را نزدم بياورند كه وظيفه خود را در شناخت دين انجام نمي‌دهد، او را تأديب مي‌كنم. الحديث جلد 2  صفحه 52

 امام صادق (ع) : گناه، مردم را از رزق (روزي) محروم مي‌كند. الحديث جلد 2  صفحه 80

امام صادق (ع) به هشام فرموده است : اگر روزي را ببيني كه سربازان در ميدان كار زار از دو طرف در مقابل يكديگر صف كشيده اند و با مشتعل‌شدن آتش جنگ،نگرانی و وحشت همه جا را فرا گرفته است ، تو در همان روز از انجام كار و طلب روزي باز نايست و در همان شرائط سخت و دشوار براي به دست‌آوردن معاش (روزي) كوشش كن. الحديث جلد 2  صفحه 81

امام صادق (ع) : از رفاقت و همبستگي سه گروه بر حذر باش : 1- خائن 2- ستمكار 3- سخن‌چين. كسي كه روزي به نفع تو خيانت مي‌كند، روز ديگر به ضرر تو خيانت خواهد كرد؛ كسي كه براي تو به ديگري ستم مي‌نمايد، طولي نمي‌كشد كه به شخص تو ستم مي‌كند؛ و كسي كه از ديگران نزد تو سخن‌چيني مي‌كند، عنقريب از تو نزد ديگران نمامي خواهد كرد. الحديث جلد 2  صفحه 93

امام صادق (ع) : مردي به خانه رسول اكرم آمد و درخواست ملاقات داشت. موقعي كه حضرت خواست از حجره خارج شود و به ملاقات آن مرد برود به جاي آيينه، جلوي ظرف بزرگ آبي كه در داخل اطاق بود ايستاد و سر و صورت خود را مرتب كرد، عايشه از مشاهده اين كار به تعجب درآمد، در مراجعت به حضرت عرض كرد: يارسول‌الله چرا در موقع رفتن، در برابر ظرف آب ايستاديد و موي و روي خود را مرتب و منظم كرديد؟ فرمود: عايشه؛ خداوند دوست دارد كه وقتي مسلماني براي ديدار برادرش مي‌رود خود را بسازد و خويشتن را براي ملاقات او بيارايد. الحديث جلد 2  صفحه 119

امام صادق (ع) : عبادت خداوند را با وجود خستگي و بي‌ميلي بر خود تحميل ننماييد. روش اسلام: چند نفر از صحابه رسول اكرم (ص) به منظور تزكيه نفس و تعالي روان و جلب رضوان الهي، آميزش با زنان و افطار روز و خواب شب را بر خود حرام نمودند، ام سلمه از تصميم آنان آگاه شد و مطلب را به اطلاع پيامبر اكرم (ص) رساند. حصرت رسول اكرم (ص) : نزد آنان رفت و فرمود: آيا زنان خود را ترك گفته‌ايد و از آنان اعراض كرده‌ايد؟ من كه پيغمبر شما هستم نزد زنان مي‌روم، روز غذا مي‌خورم، شب را مي‌خوابم و هر كس از سنت من روي گرداند از من نيست. الحديث جلد 2  صفحه 153

 امام صادق (ع) : خشم، كليد تمام بدي‌ها و شُرور است. الحديث جلد 2  صفحه 166

امام صادق (ع) آن كس كه از گناه توبه واقعي كرده مانند كسي است كه از اصل گناه نكرده است. الحديث جلد 2  صفحه 182

معاويه بن وهب از امام صادق (ع) درباره اين آيه سؤال كرد. سوره نبأ ، آيه 38 « در قيامت احدي را قدرت تكلم نيست، مگر كسي را كه خدا اجازه داده باشد و سخن به راستي و صواب گويد». امام (ع) فرمود: به خدا قسم مائيم كه از طرف خداوند مأذون و مجازيم، ماييم كه سخن به صواب مي‌گوييم، سؤال كرد چه مي‌گوييد؟ فرمود: خدا را تمجيد مي‌كنيم، درود بر رسول اكرم (ص) مي‌فرستيم و براي شيعيان خود شفاعت مي‌نماييم و پروردگار شفاعت ما را رد نمي‌كند. الحديث جلد 2  صفحه 196

 امام صادق (ع) : مرد با ايمان هرگز مغلوب شهوت خود نمي‌شود و شكمش باعث رسوايي او نمي‌‌گردد. الحديث جلد 2  صفحه 209

  امام صادق (ع) : کسی که می خواهد با نداشتن خویش و قوم ، عزیز و محترم باشد ، با نداشتن ثروت ، غنی و بی نیاز باشد ، با نداشتن مقام شامخ اجتماعی دارای ابهت و عظمت باشد ، باید خویشتن را از ذلت گناه و ناپاکی به محیط با عزت اطاعت الهی منتقل نماید .الحدیث جلد 2 صفحه 275

  امام صادق (ع) : بهترین و محبوبترین برادران من کسی است که عیوب مرا به من هدیه بفرستد و نقائصم را تذکر دهد . الحدیث جلد 2 صفحه 297

 امام صادق (ع) فرموده است : که در حکم حضرت داوود آمده است : انسان عاقل باید زمان خود را بشناسد ، به کاری که موظف است روی آورد و آنرا به درستی انجام دهد . الحدیث جلد 2 صفحه 310

  امام صادق (ع) : اگر از عمرت فقط دو روز باقی مانده باشد ، یک روزش را به فرا گرفتن ادب و تربیت اختصاص بده تا روز مرگت از سرمایه های اخلاقی روز قبلت یاری بخواهی .الحدیث جلد 2 صفحه 326

 عبدالله بن سنان می گوید : از امام صادق (ع) پرسش نمودم که آیا ملائکه افضلند یا بنی آدم . حضرت در پاسخ از جدش علی بن ابیطالب (ع) حدیث نمود که فرموده است : خداوند در ساختمان ملائکه ، عقل را بدون شهوت مستقر ساخته است ، و در حیوانات شهوت بدون عقل . اما در اولاد آدم ، عقل و شهوت را با هم و در کنار هم قرار داده است. هر انسانی که عقلش بر شهوتش پیروز گردد برتر از فرشته است و هر انسانی که شهوتش بر عقلش غلبه کند بدتر و پست تر از حیوان است .  الحدیث جلد 2 صفحه 357

امام صادق (ع) فرموده است : این آیه (( او لم نعمرکم ما یتدکر فیه من تذکر )) ملامت و سرزنش جوانان غافلی است که به سن هجده سال رسیده اند و از فرصت جوانی خود استفاده نمی کنند . الحدیث جلد 2 صفحه 369

امام صادق (ع) : کسی که تلاوت ( و فهم قرآن ) می کند اگر جوان با ایمان باشد قرآن با خون و گوشتش آمیخته می شود و در همه انساج بدنش اثر می گذارد.الحدیث جلد 2 صفحه 385

امام صادق (ع) : چهارچیز از چهارچیز سیر نشوند : زمین از باران . چشم از نگاه.زن از مرد.و عالم از علم. نصایح صفحه 191

امام صادق (ع) :هرکه چهارچیز را برای من متعهد شود من چهارخانه در بهشت برای او ضامن شوم : عهده دار شود که انفاق کند و از فقر نترسد در حق مردم نسبت به خود انصاف دهد به همه سلام کند و جدال نکند هرچند بر حق باشد. نصایح صفحه 190

امام صادق (ع) : سفیان ثوری گوید : به حضرت صادق (ع) عرض کردم : یابن رسول الله مرا نصیحت کنید : فرمود : سفیان ! دروغگو جوانمردی ندارد . زود رنج رفیق ندارد . حسود روی آسایش نبیند . بد اخلاق مجد و بزرگی نیابد.گفتم : یاابن رسول الله ! باز هم بفرمایید : فرمود : سفیان به خدا اعتماد کن که ایمان همین است . به داده او راضی باش که بی نیازی این است . با همسایه خوشرفتاری کن تا مسلمان باشی . با بی دین رفاقت نکن که فسق و فجورش را به تو می آموزد . و با مردم خداترس مشورت کن. نصایح صفحه 197

امام صادق (ع) : مسجدها را از : خرید . فروش . دیوانه . گناه . معرفی گمشده . قضاوت . اجرای حد . و سر و صدا حفظ کنید. نصایح صفحه 282

امام صادق (ع) : پیغمبر (ص) فرموده : هرکه رسم نیکی بگذارد خداوند ثواب این تاسیس و ثواب هرکه را به این آیین عمل نماید به او عطا فرماید بدون اینکه از ثواب آنان کسر شود. نصایح صفحه 191 و 192   

امام صادق (ع) : ای سماعه مومن از چهار بلا آسوده نشود : همسایه موذی . شیطان گمراه کننده . منافق عیبجو . و مومن حسود . ای سماعه ! این بلای آخر از همه بدتر است.سپس سماعه از حضرت پرسید : چگونه آن بلای آخر (مومن حسود) از همه سخت تر است ؟ فرمودند : چون هر حرفی که مومن حسود درباره مومن واقعی  بگوید مردم قبول میکنند. ( زیرا هم تیپ و هم لباس او است) نصایح صفحه 191

امام صادق (ع) : خداوند متعال پیغمبر خود را به اخلاق عالی ممتاز کرده شما خود را با این خویها بیازمایید : یقین.قناعت.صبر.شکر، رضایتمندی . خوشخویی . سخاوت . غیرت . شجاعت و جوانمردی.  نصایح صفحه 313

امام صادق (ع) : بر شما باد به دوری از گناه و راست گفتن و برگرداندن امانت برای کسی که شما را امین دانسته که همانا اگر کشنده حضرت امام حسین (ع) شمشیری را که با آن امام حسین (ع) را کشته پیش من بعنوان امانت بگذارد خیانت نمی کنم و به او برمیگردانم. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 245  

امام صادق (ع) : برخی از حقوق مسلمان بر برادرش این است که چون او را دید سلامش کند و چون بیمار شود عیادتش نماید و چون غائب شود خیر خواهیش کند و چون عطسه کند دعایش کند ( یرحمک الله گوید ) و چون بمیرد تشییعش کند. اصول کافی جلد 3 صفحه 248

امام صادق (ع) : عیسی بن مریم فرمود : وای بر علماء بد که چگونه آتش دوزخ بر آنها زبانه کشد.  اصول کافی جلد 1 صفحه 59

امام صادق (ع) : مردم سه دسته اند : دانشمند و دانشجو و خاشاک روی آب (که هر لحظه آبش به جانبی برد ) مانند مردمیکه چون تعمق دینی ندارند هر روز به کیشی گروند و دنبال هر صدائی برآیند.  اصول کافی جلد 1 صفحه 41

امام صادق (ع) : هرکه برای خدا علم را بیاموزد و بدان عمل کند و به دیگران بیاموزد در مقامهای بلند آسمانها عظیمش خوانند و گویند : آموخت برای خدا و عمل کرد برای خدا و تعلیم داد برای خدا.        اصول کافی جلد 1 صفحه 43

امام صادق (ع) : دانش آموزید . به وجود آن خود را با خویشتن داری و سنگینی بیارائید و نسبت به دانش آموزان خود تواضع کنید و نسبت به استاد خود فروتن باشید و از علماء متکبر نباشید که رفتار باطلتان حق شما را ضایع کند.  اصول کافی جلد 1 صفحه 44

امام صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ( دست بدهید ) زیرا مصافحه کینه را می برد. اصول کافی جلد 3 صفحه 264

امام صادق (ع) : همانا گناه بنده را از روزی محروم می دارد. اصول کافی جلد 3 صفحه 372

امام صادق (ع) : محبوبترین برادرانم نزد من آنکسی است که عیوب مرا به من اهداء نماید. ( یعنی عیوب مرا به من بگوید ) تحف العقول صفحه 366

امام صادق (ع) : هنگامی که قائم (عج) قیام نماید بار دیگر مردم را به اسلام دعوت میکند و به احکام از بین رفته و فراموش شده آن آشنا می گرداند و چون از جانب خداوند به امور گمشده و از میان رفته راهنمایی می نماید او را مهدی می گویند.  کتاب بحارالانوار جلد 51 صفحه 30

 امام صادق (ع) فرمودند : هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی راهش بسوی دوزخ است.  اصول کافی جلد 1 صفحه 72

امام صادق (ع) : هنگامی که قائم (عج) قیام نماید بار دیگر مردم را به اسلام دعوت میکند و به احکام از بین رفته و فراموش شده آن آشنا می گرداند و چون از جانب خداوند به امور گمشده و از میان رفته راهنمایی می نماید او را مهدی می گویند.  کتاب بحارالانوار جلد 51 صفحه 30

امام صادق (ع) : هرکه قرآن را از روی آن بخواند ( یعنی از حفظ نخواند و از روی قرآن بخواند ) از دیدگان خود بهره مند شود ( یعنی چشمانی سالم داشته باشد ) و سبب آمرزش پدر و مادرش گردد گرچه آندو کافر باشند.   اصول کافی جلد 4 صفحه 417

 امام صادق (ع) : هیچ کسی نیست که آخر سوره کهف را بخواند جز اینکه در هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار شود.  اصول کافی جلد 4 صفحه 443            شرح : هرکس آیه آخر سوره کهف را بخواند در هرساعتی که بخواهد از خواب بیدار شود. البته با یقین و باور. سوره کهف آیه 110 : قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجو القاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا.    

امام صادق (ع) فرمود : از سفارشات امیرالمومنین (ع) به اصحابش این است : بدانید که قرآن هدایت شب و روز است ( یعنی در همه احوال و اوقات هدایت کننده است ) و نور شب تاریک است . برای هر سختی و نیازی ( راه نجات را در گرفتاری و بلا نشان دهد ) پس چون بلائی فرا رسد اموال خود را سپر جانتان سازید و چون حادثه ای پیش آمد ( که مربوط به امر دین است و جز با دادن جان مرتفع نشود ) جان خود را فدای دینتان کنید و بدانید که هلاک شده کسی است که دینش تباه شود و غارت زده کسی است که دینش را به ربایند همانا پس از رسیدن به بهشت نیازی نیست و بعد از دوزخ بی نیازی نیست ( هرکه در دنیا عمل صالح کند و مستوجب بهشت گردد فقیر و نیازمند نیست هر چند دست تنگ و گرفتار باشد و کسی که خود را مستوجب دوزخ سازد بی نیازی ندارد هر چند ثروتمند و مرفه باشد ) اسیر دوزخ آزاد نگردد و نابینایش بهبودی نیابد.   اصول کافی جلد 3 صفحه 306

امام صادق (ع) : کمترین آزار ( به پدر و مادر ) گفتن اف به آنهاست و اگر خدای عزوجل چیزی را آسان تر و خوارتر از آن می دانست از آن نهی می فرمود. ( یعنی اگر کلمه ای کوچکتر از( اف ) بود که به سبب آن به پدر و مادر توهین شود خداوند می گفت)  اصول کافی جلد 4 صفحه 49

امام صادق (ع) : پیوسته شیطان تا دو مسلمان با هم قهر هستند شادمان است و همین که با هم آشتی کنند زانوهایشان بلرزد و بندهایش از هم جدا شود و فریاد زند : ای وای بر من از هلاکتی که به من رسید.   اصول کافی جلد 4 صفحه 46

امام صادق (ع)فرمودند : رسول خدا (ص) به زنها سلام می کرد و آنها نیز جواب می دادند . امیر المومنین(ع) نیز سلام می کرد ولی خوش نداشت که به زنهای جوان سلام کند و می فرمود : می ترسم از صدای آنها خوشم آید و زیاد تر از آن اجری (ثوابی) که کسب می کنم ( گناه ) به من رسد. اصول کافی جلد 4 صفحه 464

امام صادق (ع) : از قول پدرش فرمود : دعا را در پنج وقت غنیمت شمارید : هنگام خواندن قرآن . وقت اذان . هنگام نزول باران و لحظه برخورد دو صف لشکر برای شهادت و گاه نفرین ستم دیده که تا عرش بالا رود.   امالی شیخ صدوق مجلس چهل و پنجم صفحه 265

امام صادق (ع) : فرمودند : دعا کردن مرد برای برادر دینی در پشت سر او روزی را فراوان نماید و بدی را بگرداند. ( از بین ببرد.)  امالی شیخ صدوق مجلس هفتادم صفحه 455

امام صادق (ع) : خشم قلب دانا و حکیم را نابود می کند و هرکس مالک غضب خود نباشد مالک عقل خود نیست. ( عقل ندارد ) بحار الانوار جلد هفدهم جلد 2 صفحه 226

امام صادق (ع) : هرکه دل به دنیا به بندد دل به سه زیان بسته : 1.کوشش و گرفتاری که پایان پذیر نیست.2.آرزویی که به آن نخواهد رسید.3.امیدواری که نائل به آن نمیشود.   بحار الانوار جلد هفدهم جلد 2 صفحه 222

امام صادق (ع) : هر چیزی زکاتی دارد و زکات علم این است که به اهلش یاد بدهی. بحارالانوار جلد هفدهم جلد 2 صفحه 220

امام صادق (ع) : دنیا زندان مومن است و صبر دژ و حصار اوست ( مومن به وسیله صبر نیرو و محافظی برای خود دارد ) و بهشت جایگاه مومن است و دنیا بهشت کافر است و قبر زندان او و جهنم جایگاه کافر است. بحارالانوار جلد هفدهم جلد 2 صفحه 219

امام صادق (ع) : کار خوب و نیک کامل نمیشود مگر با سه چیز : 1.عجله در آن نمودن ( یعنی در انجام کار نیک و خوب سستی نکند و به تاخیر نیندازد ) 2.کم شمردن کار نیک اگرچه زیاد باشد.3. منت نگذاشتن.  بحارالانوار جلد هفدهم جلد 2 صفحه 211

امام صادق (ع) : سه چیز است که همه باید از آن پرهیز کنند : 1. دوستی و همراهی با اشرار 2.با زنان مشغول به صحبت شدن 3.همنشینی با بدعتگزاران. بحارالانوار جلد هفدهم جلد 2 صفحه 207

امام صادق (ع) : خداوند دو ملک برای انسان موکل قرار داده ( دو ملک قرار داده برای انسان ) هرکس برای خدا تواضع و فروتنی کند خدا او را بزرگ کند و هرکه تکبر کند خدا او را پست و ذلیل کند. عین الحیوة صفحه 351

حضرت امام صادق (ع) : نیست شیعه جعفر (ع) مگر کسی که شکم و فرج ( عورت ) خود را از حرام نگه دارد. در عبادت سستی نمیکند و کوشش میکند و برای خدا کار میکند ( ریا نمیکند) و امید به ثواب و پاداش کار خوب و ترس از گناه و جزاء خدا دارد پس اگر این جماعت را ببینی ایشان شیعه من هستند. عین الحیوه صفحه 436

امام صادق (ع) : نگاه به نامحرم تیری است از تیرهای آلوده شیطان و هرکه ترک کند نگاه کردن به نامحرم را برای خدا. خداوند ایمانی به او کرامت میکند که طعم و لذت آن ایمان را بیابد.( طعم و لذت ایمان را در خود حس میکند). عین الحیوة صفحه 402

امام صادق (ع) : خانه هایی که در آن موسیقی گوش می دهند از نزول بلاهای ناگهانی و دردناک ( مانند سکته و مرگ های ناگهانی و... ) در امان نیست و دعای اهل آن خانه مستجاب نمیشود و ملائکه نیز در آن خانه وارد نمیشوند.  عین الحیوة صفحه 229

امام صادق (ع) : روزی جبرئیل بر من نازل شد در حالیکه رنگش متغییر و حالش دگرگون بود . علت این حال را پرسیدم ؟ گفت امروز بر جهنم گذشتم و محلی را که سخت مشتعل و آتش زبانه میکشید را دیدم . از ملک جهنم پرسیدم این عذاب ها برای کیست ؟ گفت برای سه نفر : 1.محتکرین لباس و غذا ( برای گرانفروشی ) ( عده ای هستند که مثلا مواد غذایی که احتیاج مردم است انبار میکنند و به مردم نمی فروشند تا بعد از چند ماه به قیمت خیلی گران به مردم بفروشند و محتکر به این معناست ) 2.شرابخوار 3.قواد ( کسی که مرد و زنی را از راه حرام به هم برساند)  ارشاد القلوب جلد 2 صفحه 224

امام صادق (ع) : ملائکه در خانه هایی که در آن شراب یا دف ( دایره) یا طنبور یا نرد ( و یا آلات دیگر موسیقی) باشد وارد نمیشوند و دعای اهل آن خانه مستجاب نمیشود و خداوند برکت را از اهل آن خانه برمیدارد. ارشاد القلوب جلد 2 صفحه 227

امام صادق (ع) : امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود بر این گروهها سلام نکنید : 1.یهودیان 2.نصاری 3.مجوسیها 4.بت پرستان 5.بر کسانی که سر سفره شرابخواران نشسته اند.6.بر صاحب شطرنج و تخت نرد  7.مرد بدکار (زن نما ) 8.کسی که بر زنان پاک دامن تهمت بزند9.نماز گزار ( چون او آمادگی پاسخ دادن را ندارد در صورتی که سلام از سلام کننده مستحب است و پاسخ دادن واجب است.10.رباخوار11.کسی که در حال قضای حاجت است ( کسی که در توالت است ) 12.کسی که در حمام است 13.فاسقی که فسق خود را آشکار می کند ( علنی می کند )  بحارالانوار جلد 76 صفحه 9

امام صادق (ع) : داوود گوید خدمت امام صادق (ع) رسیدیم پسرش حضرت کاظم (ع) در حالی که ( در اثر تب شدید ) می لرزید . وارد شد امام صادق (ع) به او فرمود : چگونه صبح کردی ؟ او در پاسخ گفت : در سایه لطف خدا و غرق در نعمتهای خداوندم. بحارالانوار جلد 47 صفحه 100

امام صادق (ع) : بر تو باد از افراد پست ( دوری کن از افراد پست ) ! همانا شیعه علی (ع) کسی است که شکم را از حرام پر نسازد و از مفاسد جنسی بر حذر باشد و سخت کوش باشد برای خدا کار کند و به پاداش او امیدوار باشد و از عذاب او بهراسد.زمانی که آنها را ( این چنین ) دیدی ( بدان که ) شیعه من هستند.  اصول کافی جلد 2 صفحه 233 حدیث 9

امام صادق (ع) : غیبت نکن که غیبتت می کنند ( شرح : غیبت کسی را نکن که غیبتت می کنند ) برای برادرت چاه مکن که در آن می افتی چون همانطور که برخورد می کنی با تو برخورد میشود. ( هر جوری رفتار کنی همانطور باهات رفتار می کنند ) بحارالانوار جلد 75 صفحه 248 حدیث 16

امام صادق (ع) : کسی که به وزن یک قیراط ( قیراط واحدی برای سنجش الماس است و آن حدود دو گرم است. ) از زکات واجب را نپردازد مومن و مسلمان نیست و مصداق فرموده خداست ( که بنده بعد از مرگ می گوید : ) خدایا مرا برگردان تا بعدها کار شایسته انجام دهم.   وسائل الشیعه جلد 6 صفحه 18

امام صادق (ع) : از رسول خدا (ص) سوال شد محبوبترین مردم در پیشگاه خدا کیست ؟ پیامبر (ص) فرمود : کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم عرضه نماید.  بحارالانوار جلد 73 صفحه 339

امام صادق (ع) : وقتی برادر مسلمانی پیش انسان بیاید و نیاز خود را مطرح کند اگر انسان به کمک او برخیزد مثل کسی است که در راه خدا جهاد نماید.  مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 407

امام صادق (ع) : چهارچیز سبب پیری زودرس است : خوردن گوشت خوک . نشستن بر جای نمناک . بالارفتن از پله . و آمیزش با پیر زن.  تحف العقول صفحه 540

امام صادق (ع) : ریشه همه بیماریها و دردها پرخوری است جز تب کردن که گاهی بی سبب به انسان میرسد.  کافی جلد 6 صفحه 269 حدیث 8

امام صادق (ع) : غیبت حسنات ( خوبی ها و نیکی ها ) را از بین می برد همانطور که آتش هیزم را از بین می برد. خداوند بزرگ به موسی وحی می فرمود : غیبت کننده اگر توبه کند آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند نخستین کسی است که وارد آتش می گردد.  بحارالانوار جلد 75 صفحه 257 حدیث 48

امام صادق (ع) : با پرداخت زکات از ثروت کسی کم نشده همانطور که با خودداری از پرداخت آن ثروت کسی زیاد نشده است. وسائل الشیعه جلد 6 صفحه 12     ( یعنی کسی که زکات مالش را داده از ثروت و پولش چیزی کم نشده و کسی هم که زکات مالش را نداده پول و ثروتش زیاد نشده است .)

امام صادق (ع) : کسی که نیاز مومنی را بدون هیچگونه کوچک کردن او برطرف نماید ( منت نگذارد ) خداوند متعال او را در بهشت جا خواهد داد. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال باب 752 روایت 22

امام صادق (ع) : بهترین و محبوبترین برادران من کسی است که عیبهای مرا به من بگوید.  عین الحیوة صفحه 443

امام صادق (ع) : پیامبر خدا با هرکسی دست می داد دستش را نمی کشید تا طرف مقابل دستش را بکشد و از او جدا نماید.  محجه البیضاء جلد 3 صفحه 388

امام صادق (ع) : فرزندان خود را احترام کنید و آنها را خوب تربیت کنید تا خداوند شما را بیامرزد.  بحارالانوار جلد 104 صفحه 95

امام صادق (ع) : با همسایه ات خوشرفتاری کن تا مسلمان راستین باشی.  بحارالانوار جلد 74 صفحه 158

امام صادق (ع) : هر مسلمانی که نیاز و حاجت مسلمانی را برطرف نماید خدای متعال به او میفرماید : اجر و ثواب تو به عهده من است و به کمتر از بهشت برای تو راضی نخواهم شد. بحارالانوار جلد 73 صفحه 312

امام صادق (ع) : زیاد بن محمد گوید : بر امام صادق (ع) وارد شدم و گفتم : آیا مسلمانان عیدی غیر از عید قربان و عید فطر و جمعه دارند ؟ امام (ع) فرمود : آری . روزی که رسول خدا (ص) امیر مومنان (ع) را ( به خلافت و ولایت ) منصوب کرد.  مصباح المتهجد صفحه 736

امام صادق (ع) : روز غدیر خم عید بزرگ خداست خدا پیامبری مبعوث نکرده مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان روز عهد و پیمان و در زمین روز پیمان محکم و حضور همگانی است.  وسائل الشیعه جلد 5 صفحه 224 حدیث 1

امام صادق (ع) : هرکه با زنی زنا کند از ایمان خارج میشود ( ایمانش از بین می رود ) و هرکه شراب بخورد از ایمان خارج میگردد و هر که یک روز از ماه رمضان را ( بدون عذر شرعی ) روزه نگیرد از ایمان خارج است ( ایمان ندارد ) .  ( مگر آنکه توبه کند و تلافی مافات نماید )  ارشاد القلوب جلد 2 صفحه 230

امام صادق (ع) : به امام صادق (ع) گفته شد : آیا مومنان غیر از عید فطر و قربان و جمعه عید دیگری دارند ؟ فرمود : آری آنان عید بزرگتر از اینها هم دارند و آن روزی است که امیرالمومنین (ع) در غدیر خم بالا برده شد و رسول خدا مساله ولایت را بر گردن زنان و مردان قرار داد. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 325 حدیث 5

امام صادق (ع) : امانت را به صاحبش پس بدهید گرچه صاحبش کشنده امام حسین (ع) باشد.  امالی شیخ صدوق مجلس چهل و سوم صفحه 245 حدیث 4

امام صادق (ع) : امام صادق (ع) از پدرانش (ع) نقل مینماید که رسول خدا (ص) فرمود : صدقه از مرگ بد جلوگیری میکند. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 301

امام صادق (ع) : حافظ قرآن و عمل کننده به آن همنشین فرشتگان بزرگوار وحی است که پاکیزه از گناه می باشند.  ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 215

امام صادق (ع) : اسحاق بن عمار می گوید : از امام صادق (ع) پرسیدم : مراد این آیه (( چه کسی به خداوند قرض الحسنه می دهد تا خداوند آن را برای او چندین برابر نماید )) چیست ؟ فرمود : منظور نیکی به امام (ع) است.  ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 211

امام صادق (ع) : براستی که درهای آسمان در ماه رمضان باز میشود ، شیاطین کند و زنجیر میشوند و اعمال مومنین پذیرفته میشود.ماه رمضان ماه خوبی است.در زمان رسول خدا (ص) به این ماه مرزوق ( روزی داده شده ) می گفتند.  ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 145

امام صادق (ع) : ما ( اهل بیت (ع) ) خاندانی هستیم که مردانگی ما در بخشش به کسی است که به ما ستم کرده است.  امالی شیخ صدوق مجلس چهل و هشتم صفحه 289 حدیث 7

امام صادق (ع) : خدای تبارک و تعالی اسلام را دین شما پسندید با آن به سخاوت و حسن خلق و خوشرفتاری همراهی کنید. امالی شیخ صدوق مجلس چهل و ششم صفحه 270 حدیث 3

امام صادق (ع) : بین سلمان و مردی درگیری لفظی پیش آمد ، آن مرد به سلمان گفت : تو کیستی و چیستی ؟ سلمان به او پاسخ داد : آغاز من و تو نطفه ایست گندیده و پایان من و تو هم مردار بدبویی است پس هرگاه روز قیامت شود و میزان سنجش اعمال بر پا گردد ، هرکس که کفه اعمال پسندیده اش سنگین باشد او بزرگوار است و کفه رفتار پسندیده هرکس که سبک باشد ، او پست است.  معانی الاخبار جلد 2 صفحه 30

امام صادق (ع) : رسول خدا (ص) فرمود : هرکه به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید به وعده ای که می دهد وفا کند.  اصول کافی جلد 4 صفحه 69

امام صادق (ع) : رسولخدا (ص) ( به اصحاب ) فرمود : آیا شما را به بدترینتان آگاه نکنم ؟ عرض کردند : چرا یا رسول الله ، فرمود : آنان که سخن چینی می کنند و میان دوستان جدائی افکنند ، و برای مردمان پاک دامن عیب جوئی کنند.  اصول کافی جلد 4 صفحه 75

امام صادق (ع) : هر مومنی که در حق برادر مومن خود نیکی کند ، چنان است که در حق رسول خدا (ص) نیکی کرده است.  بحارالانوار جلد 74 صفحه 412

امام صادق (ع) : اگر عدالت در میان مردم به کار افتد ، همه بی نیاز خواهند شد.    الحیاة جلد 6 صفحه 521

حضرت صادق (ع) : براى مؤ من سزاوار نيست كه در مجلسى بنشيند كه خداوند در آن مجلس نافرمانى شود و آن مؤ من قدرت بر بهمزدن آن مجلس نداشته باشد.  اصول كافى جلد 4 صفحه 82

حضرت صادق (ع) : با اهل بدعت رفاقت و هم نشينى نكنيد تا نزد مردم چون يكى از آنها محسوب شويد، رسولخدا (ص ) فرمود: انسان بر كيش دوست و رفيق خود است. اصول كافى جلد 4 صفحه 83  ( یعنی با خوبان رفاقت کن تا خوب شناخته شوی و با بدان رفاقت نکن که بد شناخته میشوی )

حضرت صادق (ع) فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: خدا رحمت كند بنده اى را كه از خداى عزوجل حاجتى بخواهد و در دعاى درباره آن پافشارى و اصرار كند، خواه اجابت شود و خواه اجابت نشود، و اين آيه را تلاوت فرمود (كه ابراهيم عليه السلام فرمايد:) ((و دعاكنم بدرگاه پروردگار خود شايد به وسيله دعاى پروردگارم تيره بخت نباشم )) (سوره مريم آيه 48). اصول كافى جلد 4 صفحه  224

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه در خدا و رسولش شك كند كافر است. اصول كافى جلد 4 صفحه 98

حضرت صادق عليه السلام فرمود: مردى پيش ابى ذر آمد و گفت : اى اباذر چگونه است كه ما مرگ را بد (و ناخوش ) داريم ؟ گفت : زيرا شما دنيا را آباد كرده ايد و آخرت را ويران ساخته ايد و خوش نداريد كه از (خانه ) آبادان به منزل ويران رويد آن مرد از او پرسيد: ورود ما را بر خداوند چگونه بينى ؟ گفت : اما نيكوكاران شما مانند مسافرى است كه بخاندان خود وارد شود، و اما بدكرداران و (گناهكاران ) شما چون بنده گريخته ايست كه نزد آقايش باز گردانند، گفت : حال ما را نزد خداوند چگونه بينى گفت : كردارتان را بر قرآن عرضه كنيد (و بوسيله آن سنجش كنيد) خداوند (در قرآن ) فرمايد: همانا نيكان در نعمتها هستند و گنهكاران در دوزخند (سوره انفطار آيه 13،14) حضرت فرمود: پس آنمرد گفت : پس رحمت خدا كجاست ؟ فرمود: رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است (يعنى بايد مستحق رحمت باشد تا باو برسد). اصول كافى جلد 4 صفحه  197

حضرت صادق (ع ) فرمود: ريشه و سر هر خطا كارى دوستى دنيا است. اصول كافى جلد 4 صفحه 2

بايد دانست كه دنيا و دوستى آن بخودى خود مذموم نيست ، آنچه مذموم است آن دنيائى است كه انسانرا از كسب كمالات و تحصيل آخرت باز دارد، و او را بمهالك اندازد، و گرنه وسيله بسيارى از سعادت همين دنيا و دوستى آن است ، دنيا است كه محل نزول فرشتگان رحمت ، و خانه پيمبران ، و جاى تجارت اولياء خدا بوده ، چنانچه اميرالمؤ منين (ع ) فرمايد، و روى همين اصل ، پيمبران و ائمه اطهار از خداى تعالى طول عمر و ماندن در دنيا را مى خواستند، چنانچه در كلام سيد الساجدين عليه السلام است ، كه از خدا براى صرف در اطاعتش طول عمر مى خواهد، و البته اين چنين دنيائى عين آخرت است ، چنانچه در روايت صحيح از ابن ابى يعفور حديث شده است كه گويد: عرض كردم بحضرت صادق عليه السلام كه ما دنيا را دوست داريم ؟ فرمود: ميخواهى براى چه كار؟ عرض ‍ كردم : مى خواهم بوسيله بوسيله آن ترويج كنم و حج بجاى آورم و برنانخورهاى خود انفاق كنم ، و به برادران دينى خود برسانم ، و صدقه دهم ؟ فرمود: اين از دنيا نيست ، (بلكه ) اين آخرت است . پس رويهمرفته آنچه از اخبار و آيات استفاده مى شود آن است كه دوستى دنيائى كه باعث فراموشى آخرت و تن پرورى و واگذاردن دستورات الهى و حرص بر لذات و شهوات و گناهان و امثال اينها باشد مذموم است ، و بعبارت روشنتر دنيا را براى دنيا بخواهند نه براى آخرت ، ولى اگر دنيا را براى درك سعادات و كسب كمالات و آخرت بخواهد مذموم نيست بلكه ممدوح است (اين بود ملحض كلام مجلسى عليه الرحمة در باب ذم دنيا).

امام صادق (ع ) فرمود: شيطان پسر آدم را در هر چيز مى چرخاند ( و به هر گناهى پيشنهاد مى كند ) همين كه او را خسته كرد، در كنار مال كمين مى كند، و چون بدان جا رسد گريبانش را مى گيرد.   اصول كافى جلد 4 صفحه 3

مقصود اينست كه مال و ثروت بزرگترين كمينگاه شيطان است زيرا بسيار كم است كه به ثروت  برسد و او را نفريبد.

از حضرت امام صادق (ع ) حديث شده كه حضرت باقر عليه السلام فرمود: شخص حريص بر دنيا مانند كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر ابريشم بر خود مى پيچيد راه بيرون شدنش دورتر و بسته تر ميگردد، تا اينكه از غم و اندوه بميرد. اصول كافى جلد 4 صفحه 4

امام صادق عليه السلام   فرمود: از هواهاى (نفسانى ) خود بر حذر باشيد و بترسيد چنانچه از دشمنان حذر ميكنيد، زيرا چيزى براى مردان دشمن تر از پيروى هواهاى خودشان و درو شده هاى زبانهايشان (يعنى آنچه بيهوده از دهان خارج شود) نيست . اصول كافى جلد 4 صفحه 30

امام صادق عليه السلام   فرمود: هر كه مال برادر (دينى ) خود را بخورد، و (خودش يا عوضش را) باو برنگرداند، در روز قيامت پاره از آتش خورد. اصول كافى جلد 4 صفحه 28

از امام صادق عليه السلام روايت شده كه رسول خدا(ص ) فرمود: آفت حسب بخود باليدن است . اصول كافى جلد 4 صفحه 22

امام صادق عليه السلام فرمود: كه مردى نزد رسول خدا آمد عرض كرد: اى رسول خدا من فلان پسر فلانم و تا نه نفر از پدران خود را شمرد، رسول خدا (ص ) بوى فرمود: تو دهمى آنانى در دوزخ .  اصول كافى جلد 4 صفحه 21مجلسى (ره ) در معناى حديث گويد: يعنى پدرانت كافر بوده اند و در دوزخند، پس اين چه افتخارى است كه تو بآنان دارى و تو نيز مانند آنان كافر هستى در باطن اگر منافق بوده ، و در مظاهر اگر كافر بوده است ، پس هيچ راهى براى باليدن خود بايشان ندارى .

امام صادق عليه السلام فرمود: شيطان به لشكرهاى خود گويد: ميان افراد آدميزاد حسد و ستم افكنيد، زيرا ايندو در نزد خداوند با شرك برابرند. اصول كافى جلد 4 صفحه 19مجلسى (ره ) گويد: برابرى آندو با شرك براى آنست كه آنها نيز در بيرون بردن از دين و كيفر و تاءثير در فساد نظام جهان همانندند زيرا بيشتر مفاسد جهان از مخالفت با پيمبران و اوصياء ايشان و پيروى نكردن از آنان و شيوع گناهان از اين دو خصلت سرچشمه گرفته ، چنانچه شيطان به آدم عليه السلام حسد ورزيد، و چنانچه سركشان هر ملت و امتى بحجتهاى الهيه تعدى و ستم كردند.

امام صادق (ع) : رسول خدا (ص) فرمود: زودرس ترين بديها از نظر كيفر و عقوبت تجاوز كارى و ستمگرى است. اصول كافى جلد 4 صفحه 19

مجلسى (ره ) گويد: مقصوداز تعجيل در كيفر او اينست كه در دنيا نيز كيفر كردارش باو ميرسد، بلكه در دنيا نيز زود باو برسد.

امام صادق (ع) : هر كس به برادر مسلمان خود دشنام دهد خدا بركت از روزى او بر دارد، و او را بخودش ‍ واگذارد، و زندگيش را تباه سازد.  اصول كافى جلد 4 صفحه 17

امام صادق (ع) : رسولخدا (ص) فرمود : دشنام اگر بصورتى در بیايد صورت بدى است. اصول كافى جلد 4 صفحه 16

امام صادق عليه السلام فرمود : كسيكه مردم از زبانش بترسند ، او در آتش است. اصول كافى جلد 4 صفحه 19

امام صادق (ع) : دشنام دادن و بدزبانى و هرزه گوئى از (نشانه هاى ) نفاق و دوروئى است. اصول كافى جلد 4 صفحه 17

از امام صادق عليه السلام حديث شده كه فرموده : در بنى اسرائيل مردى بود كه سه سال پيوسته دعا مى كرد كه خدا پسرى به او روزى كند (دعايش مستجاب نمى شد) همينكه ديد خدا خواهش او را بر نمى آورد عرض كرد: پروردگارا آيا من از تو دورم و تو سخن مرا نمى شنوى ، يا تو بمن نزديكى و پاسخ نمى دهى ؟ كسى در خواب نزدش آمد و باو گفت : تو سه سال تمام خدا را با زبانى بد و هرزه ، و دلى سركش و ناپرهيزكار، و نيتى نادرست ميخوانى ، پس بايد از هرزه گويى بد آئى ، و دلت پرهيزكار، و نيتت درست گردد (تا خواهشت بر آورده شود) حضرت فرمود: آنمرد بدستور عمل كرد سپس دعا كرد و خدا را خواند و داراى پسرى شد.

از اين حديث معلوم مى شود كه استجابت دعا شرايطى دارد كه از آنجمله است پاكى زبان و پرهيزكارى دل و درستى نيت ، و اين منافاتى باوعده خدا در اجابت دعا ندارد.اصول كافى جلد 4 صفحه 16

امام صادق عليه السلام دوستى داشت كه آن حضرت را بهرجا كه مى رفت رها نميكرد و از او جداست نمى شد، روزى در بازار كفشها همراه حضرت مى رفت ، و دنبالشان غلام او كه از اهل سند بود مى آمد، ناگاه آن مرد به پشت سرخود متوجه شده و غلام راست خواست و او را نديد و تا سه مرتبه بدنبال برگشت و او راست نديد، با چهار كه او را ديد گفت : اى زنازاده كجا بودى ؟ امام صادق عليه السلام دست خود را بلند كرده و به پيشانى خود زد و فرمود: سبحان الله مادرش راست بزنا متهم كنى ؟ من خيال مى كردم تو خوددار و پارسائى ، اكنون مى بينم كه ورع و پارسائى ندارى ؟ عرض كرد: قربانت گردم مادرش زنى است از اهل سند و مشرك است ؟ فرمود: مگر ندانسته اى كه هر ملتى براى خود ازدواجى دارند، از من دور شو عمر و بن نعمان (راوى حديث ) گويد: ديگر او را نديدم كه با آنحضرت راه برود تا آنگاه كه مرگ ميان آنها جدائى انداخت. و در روايت ديگرى است كه فرمود: (آيا ندانسته اى كه ) براى هر امتى ازدواجى است كه بوسيله آن از زنا جلوگيرى كنند.
 اصول كافى جلد 4 صفحه 15

امام صادق(ع): دورترين حالى كه بنده از خداى عزوجل دارد اينست كه اندوهى جز براى شكم و فرج نداشته باشد.  ( فکری جز پر کردن شکم و شهوترانی نداشته باشد ) اصول كافى جلد 4 صفحه 8

از امام صادق (ع ) حديث شده كه حضرت عيسى (ع ) فرمود: اى مردم شما، براى دنيا كار ميكنيد در صورتيكه بدون كارى روزى بشما داده شود، و براى آخرت كار نميكنيد در حاليكه در آخرت جز در برابر كردار بشما روزى داده نشود، واى بر شما علماى بدكردار، مزد را بگيريد و كا را ضايع سازيد، نزديك است كه صاحب كار، كارش را بپذيرد و نزديك است كاركنان از تنگناى دنيا بتاريكى گور روند، چگونه دانشمند است كسى كه در راه آخرت است و رو بدنيا دارد، و آنچه باو زيان رساند محبوبتر است نزدش از آنچه باو سود رساند. اصول كافى جلد 4 صفحه 7

امام صادق (ع ) فرمود: در مناجات موسى عليه السلام آمده است كه : اى موسى دنيا خانه كيفر است ، من آدم را براى خطائى كه از او سر زد در ان كيفر دادم ، و دنيا را ملعونه قرار دادم ، آنچه در آنست ملعونست مگر آنچه براى من باشد، اى موسى بندگان شايسته من باندازه دانششان در دنيا زهد ورزيدند، و ديگران باندازه نادانيشان بدان رغبت كردند، و كسى نيست كه آنرا بزرگ شمارد و چشمش در آن روشن گردد، و هيچكس آنرا زبون و پست نشمرد جز آنكه بدان بهره مند شود. اصول كافى جلد 4 صفحه 5

امام صادق (ع ) فرمود: خداوند درى از دنيا بر بنده نگشايد جز اينكه بمانند آن درى از حرص بر او بگشايد. اصول كافى جلد 4 صفحه 7  مقصود اين است كه هر مقدار مال زياد گردد بهمان مقدار حرص زياد شود چنانچه تجربه شده است .

امام صادق عليه السلام  فرمود: سخن بر سه گونه است : راست ، و دروغ ، و اصلاح ميان مردم ، (راوى ) گويد: به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان مردم چيست ؟ فرمود: از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر آن سخن به او برسد بد دل مى شود، پس تو او را ديدار كنى و باو بگوئى : از فلانى شنيدم كه درباره خوبى تو چنين و چنان ميگفت ، بر خلاف آنچه شنيده اى . اصول كافى جلد 4 صفحه 38

حضرت صادق (عليه السلام ) فرمود: دورترين بنده از خدا آن است كه با مردى برادرى كند و لغزشهاى او را بر او نگهدارى كند كه روزى بر آنها سرزنشش كند. اصول كافى جلد 4 صفحه 58

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه مؤ منى را بخاطر ندارى و فقرش پست و كوچك شمارد، خداوند روز قيامت او را در برابر خلائق رسوا كند ( و بزشتى شهره سازد) اصول كافى جلد 4 صفحه  56

امام صادق (ع): رسول خدا (ص )  فرمود: خداى عزوجل فروموده : آشكارا بجنگ با من برخاسته آنكس كه بنده مؤ من مرا خوار( اذیت کند ) كند.  اصول كافى جلد 4 صفحه
53

پنجاه خصلت از صفات مومن است : امام صادق (ع) فرمود : صفت مؤمن اين است در دين نيرومند است و در نرمى احتياط كار و ايمانش به سر حد يقين است و در فهميدن حريص و در هدايت با نشاط و در نيكى پايدار است و به هنگام شهوت چشم پوشى ميكند دانشش آميخته با بردبارى است در موردى كه با او مدارا شود سپاسگزار است و نسبت به حق خودش سخاوتمند و در حال ثروتمندى ميانه رو و در حال تنگدستى ظاهرى آراسته دارد و در حال قدرت می ‏بخشد و در مورد خير انديشى فرمانبردار است و رغبت به ورع دارد و در جهاد حريص است و در حالى كه مشغول كار است از نماز غفلت نمی ‏كند و در مورد شدت بردبار است و در مقابل پيش آمدهاى سخت با وقار است و در ناملايمات صبر فراوان دارد و در فراخى شكرگزار است نه غيبت ميكند و نه تكبر می ‏كند و نه ستم ميكند و اگر بر او ستمى شد تحمل می ‏كند قطع رحم نميكند سست نميباشد بد خلق و سنگدل نيست چشمش را در اختيار خود دارد و شكمش او را رسوا نمی ‏كند مغلوب شهوت نميشود به مردم حسد نمي ورزد افترا نمی ‏بندد بيهوده خرج نمی ‏كند و اسراف نمی ‏كند. بلكه ميانه‏ رو است ستمديده را يارى می ‏كند و تهى دستان را دلسوزى می ‏نمايد به خاطر راحت مردم خود را زحمت می ‏اندازد، به عزت دنيا رغبتى ندارد و از درد آن بی ‏تابى نمی ‏كند مردم را هوائى در سر است كه دنبال آن هواها هستند و او را هوائى در سر است كه بدان مشغول است در حلمش كمبودى به نظر نمی ‏رسد و در رأيش سستى ديده نمی ‏شود و دينش را ضايع نمی ‏كند هر كه با او مشورت كند او را راهنمائى می ‏كند و هر كه با او همدست باشد مساعدتش می ‏كند و از باطل و دشنام دادن و نادانى گريزان است اينها صفت مؤمن است.  خصال شیخ صدوق جلد 2 صفحه 684

 

 

امام صادق (ع) به حمران بن اعین فرمود : ای حمران در نیرومندی و توانگری به زیر دستانت بنگر زیرا به این وسیله می توانی قانع تر باشی به قسمت و روزی مقدر خود و بهتر می توانی شایستگی افزایش روزی خود را از خداوند پیدا کنی و بدان که عمل دائم و اندک با داشتن یقین ، نزد خداوند بهتر است از عمل بسیار ولی بدون یقین و بدان که هیچ ورع و پرهیزکاری سودمندتر از اجتناب محرمات خداوند و خودداری از آزار مومنین و غیبت آنها نیست و هیچ زندگانی گواراتر از حُسن خلق نیست و هیچ ثروتی نافع تر از این نیست که به داشتن ثروتی کم و کافی قناعت کنی و هیچ نادانی زیان بارتر از خودپسندی نیست. و حضرت فرمود : اگر توانستی از خانه خود بیرون نیائی ، بیرون میا ، زیرا اگر از خانه خارج شوی بر تو واجب و لازم است که غیبت نکنی ، دروغ نگوئی ، به کسی حسد نبری ، ریا و تظاهر و تصنع ننمائی و مداهنه نکنی ، سپس فرمود : بلی صومعه و عبادتگاه مسلمان خانه او است ، آنجا حفظ می کند چشم و زبان و نفس و فرج خود را.  ترجمه انوارالبهیه صفحه 153 الی 154 { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) } مولف گوید : امام صادق (ع) با این سخن تحریص فرموده به کناره گیری و عزلت از مردم و اُنس با خدای تعالی.

حضرت صادق (ع) به فضیل بن عثمان فرمود : تو را وصیت می کنم به تقوی و پرهیزکاری خدا و راستگوئی در گفتار و اداء امانت و خوش رفتاری با همنشینان و همواره پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از غروب دعا کن و در دعا جدیت و کوشش نما و خودداری و صرف نظر مکن از چیزی که از خداوند خواسته و نگو این چیزی است که خدا به من نخواهد داد و دعا کن ، زیرا خداوند آنچه را بخواهد به جا می آورد.   ترجمه انوارالبهیه صفحه 155 { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) }

از حضرت صادق (ع) سئوال شد : کار خود را بر چه پایه استوار ساخته ای ؟ حضرت (ع) فرمود : بر چهار چیز ، دانستم عمل مرا کسی جز من انجام نخواهد داد ، به دین جهت برای انجام آن کوشیدم ؛ و دانستم خداوند عزوجل به کارهای من آگاه و ناظر است ، به دین جهت از معصیت او حیا کردم ، و دانستم که روزی مرا کسی جز من نمی خورد ، به دین جهت آرامش یافتم ، و دانستم که پایان کار من مرگ است ، به دین جهت آماده شدم. ترجمه انوارالبهیه صفحه 155{ از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) }

حضرت صادق (ع) در وصیت خود به عبدالله بن جندب فرمود : ای پسر جندب از خواب شب و سخن روز خود کم کن ، زیرا هیچ عضوی در بدن کم سپاس تر از چشم و زبان نیست و مادر سلیمان به او گفت : فرزند عزیزم به پرهیز از خواب ؛ چون که خواب در آن روزی که مردم محتاج اعمال خود هستند تو را تهی دست و نیازمند می کند.  ترجمه انوارالبهیه صفحه 156{ از تالیفات حاج شیخ عباس قمی (ره) }

امام صادق (علیه السلام) : در حقیقت شیعه علی (علیه السلام) کسی است که عفت ، شکم و غریزه جنسی دارد.سختکوش است ، برای خداوند خویش کار می کند ، به پاداش او امید دارد و از کیفرش بیمناک است ، هرگاه چنین افرادی را دیدی بدان که آنان شیعه جعفرند. اصول کافی جلد 2 صفحه 233 ، گذرنامه بهشت ؛ شرح موضوعی زیارت جامعه کبیره ، استاد سید کاظم ارفع ؛ صفحه 100


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 9:18 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

تصاويركمترديده شده /احمد اسماعيلي كريزي/کربلای مععلی

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0066.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/6907-dsc_0048.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/2064-dsc_0058.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0047.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0126.jpg

 

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0049.jpg

 

||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0061.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||

تصاويركمترديده شده /احمد اسماعيلي كريزي

 

آبان سال یکهزاروسیصدونودوچهارهجری شمسی

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 8:42 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

تصاويركمترديده شده /احمد اسماعيلي كريزي

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/2054-dsc_0020.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0082.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/2223-dsc_0017.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/2223-dsc_0017.jpg

تصاويركمترديده شده /احمد اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 8:37 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

تصاويركمترديده شده /احمد اسماعيلي كريزي/بین الحرمین کربلای معلی

 

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0081.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0079.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/2223-dsc_0017.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0088.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0082.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

احمداسماعیلی کریزی/بین الحرمین /کربلای  معلی/نهم آبانماه سال یکهزاروسیصدونودوچهارهجری شمسی


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 8:19 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

تصاويركمترديده شده /احمد اسماعيلي كريزی/داخل هواپیماوفرودگاه نجف اشرف

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0182.jpghttp://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/6202-dsc_0182.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0183.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0184.jpg

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0184.jpg

 

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0185.jpg

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0184.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0181.jpg

 

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0005.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0181.jpg

احمداسماعیلی کریزی/دهم آبان ماه سال یکهزاروسیصدونودوچهارهجری شمسی


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 8:07 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

تصاويركمترديده شده /احمد اسماعيلي كريزي/ محمداسماعیلی کریزی /ومهندس حسن عبدالله پورکریزی//مشهدمقدس

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0187.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0189.jpg

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0187.jpg

 

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/dsc_0189.jpg

مشهدمقدس/احمداسماعیلی کریزی/18/8/1394 هجری شمسی /

 


ادامه مطلب



[ جمعه 22 آبان 1394  ] [ 8:00 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 
رئیس‌کل دادکستری خراسان رضوی

بیشتر مدیران متخلف میزان بازداشت شدند


رئیس‌کل دادکستری خراسان رضوی با اشاره به وضعیت کنونی موسسه مالی و اعتباری میزان اظهار کرد: موسسه میزان دارای دو پرونده است که یک پرونده مالی و حل و فصل مطالبات مردمی است و یک پرونده مربوط به تخلفات مدیران است که عمده مدیران متخلف بازداشت شده‌اند که پرونده در حال رسیدگی است.

 

 

حجت‌الاسلام علی مظفری با اشاره به چگونگی روند بازپرداخت پول‌ها به سپرده‌گذاران تشریح کرد: برای استرداد وجوه سپرده‌گذاران با تدبیری که در ستاد اتخاذ شده است و با حمایت دستگاه قضایی مقرر شد این امور به بانک صادرات محول شود. وی افزود: طبق جدول‌بندی که بانک صادرات اعلام کرده است افرادی که در این بانک حساب دارند، سپرده به حساب آنها واریز می‌شود و آن دسته از سپرده‌گذارانی که در بانک صادرات حساب ندارند باید به بانک مراجعه کنند و در جدول زمان‌بندی اعلام شده وجوه آنها که در اختیار میزان بوده و در حال حاضر در بانک صادرات موجود است به حسابشان واریز شود. مظفری خاطرنشان کرد: کسانی که قصد برداشت وجوه خود را داشته باشند طبق برنامه‌ریزی بانکی می‌توانند برداشت کنند و بانک صادرات هیچ‌گونه مشکل مالی و اداری برای استرداد وجوه ندارد. به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)، وی با تاکید بر اینکه بانک صادرات بانکی معتبر است، خاطرنشان کرد: تمام سپرده‌گذارانی که در حسابشان موجودی دارند به حساب آنها منتقل شده و با مدیریت خوبی که در طول هفته اخیر در زمینه نقل و انتقالات انجام شد، ضرورتی ندارد مردم در اسرع وقت به بانک مراجعه کنند چرا که اموالشان محفوظ است.

 

tnews.ir

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 21 آبان 1394  ] [ 5:29 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
میزان با تابلوی صادرات فعالیت می‌کند

میزان با تابلوی صادرات فعالیت می‌کند
 
تاریخ : 15/آبان/1394 - 18:14 کد خبر : 13062

 
 

از فردا و برای انجام امور سپرده‌گذاران

میزان با تابلوی صادرات فعالیت می‌کند


بعد از واگذاری موسسه منحله میزان به بانک صادرات تابلوهای این موسسه برداشته شد و از شنبه، شعب سابق میزان برای رسیدگی به امور سپرده گذاران با تابلوهای بانک صادرات و با تعهد این بانک فعالیت خواهند کرد.

 

 

حدود یک هفته‌ای می گذرد که موسسه اعتباری غیرمجاز میزان که بعد از مشکلات پیش آمده در سال گذشته و در نهایت انحلال در سال جاری، رسما به بانک صادرات واگذار شد. بعد از اینکه این بانک تعهدات موسسه به ویژه تمامی امور مربوط به سپرده‌گذاران و تسهیلات گیرندگان را پذیرفت با برگزاری جلسات با کارکنان میزان با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که از روز شنبه آماده پذیرش سپرده‌گذاران آن است.

 

موسسه میزان بالغ بر 3000 میلیارد تومان منابع از سپرده‌گذاران خود جذب کرد و البته تسهیلات داد. اما تسهیلاتی که سقف قانونی را رعایت نکرده بود و حجم بالای پرداختی به برخی دریافت کنندگان موجب شد تا در هنگام فشار سپرده گذاران برای دریافت پول‌های خود توان برگرداندن را از دست داده و در نهایت چاره‌ای جز تجمع و اعتراضات پی در پی برای ذینفعان نگذاشت.

 

به هرحال میزان در شرایطی به بانک صادرات واگذار شده که بنابر آخرین آمار اعلامی تهرانفر،معاون نظارتی بانک مرکزی حدود 2600 میلیارد تومان از سپرده های مردم در اختیار این موسسه باقی مانده است. این در حالی است که آنطور که بانک صادرات اعلام کرد مهلتی 20 روزه از 16 آبانماه تعیین شده تا سپرده گذاران میزان به شعب سابق میزان مراجعه تا به امور آنها رسیدگی شود.

 

به گزارش ایسنا بنابر توضیحات دریافتی از بانک صادرات با توجه به اینکه قرار بوده تا در هفته اخیر تمامی تابلوهای شعب موسسه میزان جمع آوری و تابلوهای بانک صادرات بر آنها نصب شود. نحوه مراجعه سپرده گذاران به گونه ای خواهد بود که آنها به محل همان شعب قبلی مراجعه خواهند کرد. اما امور سپرده‌گذاران توسط نزدیکترین شعبه بانک صادرات به شعبه موسسه منحله میزان انجام می شود. به طوری که شعبه بانک صادرات نزدیک به شعبه میزان باجه‌ای را در آن محل مستقر کرده و به خود بانک صادرات متصل است که روند رسیدگی به مراجعان را پیش خواهد برد.

 

شروع فعالیت در شعب سابق موسسه میزان در حالی رخ خواهد داد که در طول یکسال گذشته و در جریان انحلال این موسسه با توجه به بی ثباتی و بی نظمی که در شعب آن حاکم شد و پاسخ گویی مناسبی به ارباب رجوع وجود نداشت میزان دریافت اقساط تسهیلات پرداختی از حدود 63 میلیارد تومان ماهانه در حالت عادی به میزان ناچیزی کاهش یافته بود که این موضوع در خالی شدن دست میزان برای پرداخت منابع سپرده‌گذاران مورد توجه بود.

 

 
منبع : ايسنا
 
 

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 21 آبان 1394  ] [ 5:29 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
سپرده گذاران موسسه میزان با اطمینان خاطر افتتاح حساب داشته باشند
 
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۳۰
 
 
مدیرکل دفتر هماهنگی امور اقتصادی و بین الملل استانداری خراسان شمالی گفت: سپرده گذاران موسسه منحله میزان با اطمینان خاطر می توانند درتمام شعبات بانک صادرات افتتاح حساب داشته باشند.
 
به گزارش پایتخت، محمدرضا موفق با بیان این خبر اظهار داشت:خوشبختانه با پیگیری های انجام شده توسط دولت و استانداران استانهای شمالی، جنوبی و رضوی مشکل مردم در موسسه منحله میزان حل شد و حساب های میزان به بانک صادرات محول شد.
 
وی ادامه داد:برابر جدول زمانبندی از تاریخ 16آبان ماه لغایت 8 آذرماه مردم می توانند با در دست داشتن کارت ملی ، شناسنامه و دفترچه حساب خود به شعبات بانک صادرات مراجعه کنند که البته زمان مراجعه آنها بر اساس آخرین شماره سمت راست کدملی آنها خواهد بود.
موفق با تاکید بر اینکه سپرده گذاران میزان می توانند در تمام شعب بانک صادرات افتتاح حساب داشته باشند، خاطرنشان کرد:حتی می توانند در شعبات سابق میزان نیز افتتاح حساب داشته باشند و ظرف مدت 20 روز کاری ثبت نام خود را انجام دهند و پس از 20 روز انتقال اصل پول سپرده ها به حساب جدید بانک صادرات منتقل خواهد شد.
وی تصریح کرد:تمام اطلاعیه های جدید در پرتال بانک صادرات کشور درج می شود و مردم می توانند در جریان آخرین اطلاعیه های این بانک قرار گیرند.
مرجع : اترک نیوز

کلمات کليدی:

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 21 آبان 1394  ] [ 5:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 19 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4052984 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب