کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
کد خبر: ۳۰۲۲۰۴
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۷
 
ب‏ه مناسبت سالروز تاسیس سپاه؛

فرازهایی از فرمایشات امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در مورد سپاه پاسداران  

امام خمینی (ره) در تجلیل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی‌گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارم. چشم من به شماست.

  به گزارش مشرق،امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) تاکنون در تجلیل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نقش شگفت آن در پاسداری، گسترش و تداوم انقلاب اسلامی بیانات بسیار مهمی داشته اند. در ذیل برخی از این بیانات را با هم می خوانیم:
 

فرازهایی از فرمایشات امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در مورد سپاه پاسداران


حضرت امام خمینى(ره):

شما پاسداران مثل جوانهاى صدر اسلام هستید‏

شما پاسداران مثل جوانهاى صدر اسلام هستید.("صحیفه نور"، ج 5، ص 145) شما مثل سربازان صدر اسلام (هستید) که با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت کردند، به اسلام خدمت کردید و مى‌‏کنید. من امیدوارم خداى تبارک و تعالى همان اجرى را که به پاسداران اسلام در صدر اسلام عنایت فرموده است، به شما برادران عزیز عنایت فرماید.("صحیفه نور"، ج 6، ص 5)

قدرت؛ آزمایش‏

سپاه پاسداران در (هر) محلى که هستند، قدرت در دست‏شان آزمایش است، تفنگ در دست (آنها) آزمایش است، همه کسانى که داراى ابزارى براى خدمت هستند، همان ابزار آزمایش آنهاست.("صحیفه نور"، ج 18، ص 212)

 پاسدار اسلام و انقلاب!

اگر شما پاسدارها که قدرت الان دست‏تان است، کارى بکنید که خلاف وظیفه پاسدارى (باشد)، شما پاسدار اسلام و انقلاب نیستید، شما پاسدار هواى نفس خودتان هستید، به هواى نفستان عمل مى‏‌کنید، به الهام شیطان عمل مى‏‌کنید.("صحیفه نور"، ج 8، ص 13)

عزت و محبوبیت در گرو مشى اسلامى‏

پاسدارها که عزیزترین افراد کشور هستند، باید فکر کنند که این عزت و محبوبیت خودشان را حفظ کنند. اگر این حفظ نشود، پوسیده مى‏‌شوند، از بین مى‏‌روند و این به این است که مشى‌‏شان را مشى اسلامى قرار بدهند.("صحیفه نور"، ج 17، ص 165) پاسدار اسلام باید خودش اسلامى باشد.("صحیفه نور"، ج 12، ص 191)

جنگنده خدمتگزار

همیشه به سپاه سفارش کنید که آنان خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند، نه یک جنگنده غیرخدمتگزار. عمده در این جمهورى بعد از حفظ جهات اسلامى این است که بین سپاه و مردم و سپاه و ارتش اختلافى نشود که بحمدالله امروز نیست.
یک مسلمان باید با همه خاضعانه رفتار کند و خودش را از دیگران کمتر بداند. کشور را از خودتان بدانید و مردم محروم را هم برادر بزرگتر خودتان. مردم از سپاه سرد نمى‏‌شوند. باید سپاه با محبوبیت محفوظ بماند و راهش آن است که با مردم مدارا کنیم.("صحیفه نور"، ج 18، ص 62)

وصیت اکید من‏

وصیت اکید من به قواى مسلح آن است که همان‏طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامى در احزاب و گروه‏ها و جبهه‏‌هاست، به آن عمل نمایند و قواى مسلح مطلقا - چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسیج و غیر این‏ها - در هیچ حزب و گروهى وارد نشده و خود را از بازى‏‌هاى سیاسى دور نگه دارند. در این صورت مى‏‌توانند قدرت نظامى خود را حفظ و از اختلافات درون‏‌گروهى مصون بمانند.("صحیفه نور"، ج 21، ص 193) باید سعى کنید جهات سیاسى در سپاه وارد نشود که اگر افکار سیاسى وارد سپاه شود، جهات نظامى آن از بین مى‌‏رود.("صحیفه نور"، ج 18، ص 68) اصل وارد شدن در حزب براى ارتش، سپاه پاسداران و قواى انتظامى و نظامى جایز نیست.("صحیفه نور"، ج 16، ص 78)

اگر سپاه نبود کشور هم نبود

من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی‌گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقه‌ای جز سابقه اسلامی ندارید. سلام مرا به همه برسانید. من از همه شما متشکرم. من به همه دعا می‌کنم. اوضاع ان شاء الله به تدریج درست می‌شود؛ نارضایتی‌ها رفع می‌شود. خطرْ مملکت را تهدید نمی‌کند، زحمت ما را فراوان می‌کند. آنها را سرکوب می‌کنیم. باید بیشتر کار کرد؛ باید بیدار بود. اوضاع مملکت خوب می‌شود و این طور نمی‌ماند. به دولت دستور می‌دهم سریعاً به کارهای شما رسیدگی کند و بودجه‌تان را هرچه زودتر بپردازد. خداوند همه شما را تأیید کند.
 

مقام معظم رهبری:

نهاد سپاه باید به موازات حرکت پیش‌‏رونده و تعالى‌‏بخش درونى خود،حرکتى را جهت تأثیرگذارى بر مجموعه کل نظام و انقلاب داشته باشد.

سپاه؛ مولود انقلاب‏

امروز ارتش و سپاه، دو سازمان نظامى هستند که دوشادوش هم با فرماندهى واحد، در زیر نام مقدس «نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران» خدمت مى‏‌کنند. سربازان هر دو سازمان نظامى، سربازان خدا، سربازان قرآن، سربازان حقیقت و سربازان برترین ارزشهاى انسانى‌‏اى هستند که هیچ‏کس نمى‌‏تواند آن‏ها را انکار کند. هر کدام هم مسؤولیت مشخصى دارند. سپاه پاسداران، این امتیاز بزرگ را دارد که مولود انقلاب است.  17/8/1374

سپاه؛ تربیت‏‌شده دامان انقلاب‏

سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. من نمى‌‏خواهم بعد از این همه مطالبى که امام بزرگوار راجع به سپاه گفتند و خود ما متواضعانه عرض کرده‌‏ایم، باز راجع به سپاه مطلب بگوییم. اما بدانید که سپاه خیلى حائز اهمیت است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیت‌‏شده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است. سپاه نیروى‌مسلح است، لیکن متکى به معنویت، به معرفت، به احساس تکلیف و بدون راه‌‏دادن انگیزه‌‏هاى دنیایى و مادى.(26/6/1376)

سپاه؛ مظهر کامل اخلاص‏
درباره پاسداران باید عرض کنم: این‏ها کسانى هستند که على‏رغم همه انگیزه‌‏هایى که در دنیاى مادى امروز براى جوانان وجود دارد، لباس عفاف و تقوا پوشیدند، به استقبال معنویات رفتند، براى خدا قدم در میدان گذاشتند و هرجا هرچه از وجودشان لازم بود - جانشان، سلامتى‌‏شان و حضورشان در میان خانواده که این‏ها نعمتهاى خداست - همه را تقدیم کردند. بسیارى از این پاسداران و جوانان ما، کسانى هستند که بحمدالله سالم‌اند؛ به شهادت نرسیدند و سلامتى‏‌شان را هم از دست نداده‌‏اند، اما در حکم شهدا هستند، زیرا آن‏جایى که حضورشان در جبهه و فعالیتشان در میدان لازم بود، آن‏ را به انقلاب و به ملت و به کشور و به خدا تقدیم کردند. این همان کارى است که این‏ها کردند، یعنى موقعیت و زمان را شناختند، به خدا اعتماد کردند و اخلاص هم ورزیدند.
این شهداى بزرگ ما، روزى که قدم در این میدان گذاشتند، به این نیّت نبودند که یک روز نامشان پشت بلندگوهاى عظیم این کشور و این دنیا برده شود؛ نه. مثل یک انسان معمولى به جبهه رفتند، براى این‏که وظیفه خودشان را انجام دهند. هر جا هم احساس کردند که آن‏جا وظیفه است، به آن‏جا رفتند. این اخلاص است. این اخلاص را امروز ملت ما با خود حمل مى‌‏کند و دارد؛ مظهر کامل آن هم در مجموعه‏‌هاى جوان و مؤمنى است که یکى از بهترین وبرجسته‏‌ترین آن‏ها، مجموعه سپاه پاسداران است.(2/9/1377)

سپاه، یک موجود زنده است‏
تجلیل از سپاه، تجلیل از یک شى‏ء تاریخى و موزه‏‌اى نیست. بعضى این‏طور مى‏‌خواهند؛ بعضى مى‏‌خواهند از سپاه تجلیل و به آن احترام کنند، اما مثل شیئى که متعلق به دوران گذشته است و در موزه نگهدارى مى‌‏شود. چنین تجلیلى از سپاه، غلط اندر غلط است. سپاه یک موجود زنده است؛ متعلق به دوران تاریخى ویژه هم نیست. همین است که در یک دوران تاریخى ویژه که پاى امتحان به میان آمد، سپاه امتحان خوبى داد. این یک پله از یک نردبان تکامل و تعالى معنوى است. از این حوادث، همیشه براى یک ملت مى‌‏تواند پیش آید. هیچ وقتى نیست که یک ملت بتواند مطمئن و خاطرجمع باشد که امتحان دشوار براى او پیش نمى‏‌آید. یک انسان هم همین‏طور است. انسانها هم هیچ‏وقت نباید خاطرجمع باشند که همین الان در صراط بسیار حساس و دقیق یک امتحان قرار ندارند. این است که دائم باید مراقب بود. تقوا یعنى همین؛ مراقبت دائمى.

چیزى که شما پاسدار آن هستید، چیست؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. انقلاب، یک حرف و یک حرکت دفعى نیست؛ یک حرکت مستمر است و اقتضائاتش در زمانهاى مختلف متفاوت است. کسانى که با انقلاب دشمنى مى‏‌کنند، با آنچه در بهمن‌‏ماه 1357 اتفاق افتاد، دشمن نیستند؛ آن‏که گذشت و رفت؛ آن‏ها با یک موجود زنده حى و حاضر دشمن و مخالف‌اند. پس انقلاب تداوم و حضور دارد.(24/6/1381)

سپاه فقط براى یک مجموعه نظامى نیست‏
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعه‌‏اى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى یک مجموعه نظامى نیست. یک مجموعه نظامى مى‌‏تواند با شکلهاى مختلف، با هدفها و با رفتارهاى مختلف و با خصلتهاى گوناگون باشد. البته بحمداللَّه امروز در نظام جمهورى اسلامى، همه سازمانهاى نظامى به یک معنا سازمانهاى معنوى و الهى و داراى اهداف خدایى هستند؛ ارتش هم همین‏طور است، نیروى انتظامى هم همین‏طور است، سپاه پاسداران هم که ولادتش این‏طور بوده است. هر کدام خصوصیاتى دارند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، به‏‌طور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بسته‌‏اند و حضور دارند، چون پاسدارِ انقلاب است.(24/6/1378)

فضیلت سپاه با اهانتها از بین‌‏رفتنى نیست

زیاد وسوسه مى‏‌کنند، بعضى اهانت مى‏‌کنند، بعضى به زبان تجلیل، اهانت مى‏‌کنند، بعضى منکر فضیلتها مى‌‏شوند. این‏ها نمى‏‌تواند واقعیتها را تغییر دهد و ارزش حقیقى یک مجموعه را که ذره ذره با مجاهدتها جمع شده و تبلور پیدا کرده، از بین ببرد. این‏ها یک‏روزه به دست نیامده است که بتوانند آن را با نوشتن چند سطر از بین ببرند. واقعیتى است که روى هم جمع و متبلور شده و نابودشدنى نیست، اما باید خودتان آن را حفظ کنید و مراقبش باشید.(24/6/1381)

معارضه و مخالفت و مزاحمت، زیاد است. همان اتّهامها و اهانت‏هایى که از اوّلِ پدیدآمدن حرکت و فرهنگ پاسدارى در کشور وجود داشت، در سالهاى اخیر هم بعضاً توسّط همان آدم‏ها تکرار مى‌‏شود، لیکن این مزاحمتها نباید بتواند راه مردان خدا را سد کند.(17/7/1381)
مى‏‌شود آدمهاى عیبجو و نکته‌‏بین و نکته‏‌سنج بیایند بگویند فلان‌‏جا این اشتباه بود، فلان‏‌جا غلط بود، فلان ‏کس اینجورى رفتار کرد. بر همه جریانها و واحدها و آدمها و شخصیتهاى حقیقى و حقوقى مى‌شود ایراد گرفت، اما اگر منصفانه به حرکت سپاه پاسداران نگاه کنیم، از روز اول تا امروز، مى‌‏بینیم انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده، حقاً و انصافاً سپاه در این راه ایستاده است. آدمها مى‌‏آیند و مى‌‏روند، اما آن هویت جمعى محفوظ مى‌‏ماند، یکسان است.

  هویت سپاه‏
امروز من عرض مى‌‏کنم هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به معناى یک مفهوم محافظه‌‏کارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگه‏داشتن، حفظ کردن. این حفظ کردن را مى‏‌توان با یک تفسیر محافظه‏‌کارانه معنا کرد، یعنى بگوییم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمى‌‏گویم. حفظ انقلاب به معناى حفظ وضع موجود نیست، چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیش‌‏رونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیم‏‌شده. هدفها عوض نمى‏‌شوند. این اصول و ارزشهایى که بر روى آن بایستى ایستادگى کرد و براى آن جان داد، اصول و ارزشهایى هستند که در اهداف، مشخص شده‌‏اند. هدف نهایى، تعالى و تکامل و قرب الهى است. هدف پایین‌‏تر از آن، انسان‏‌سازى است؛ هدف پایین‏‌تر از آن، ایجاد جامعه اسلامى است با همه مشخصات و آثار که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. این‏ها اهداف هستند. این اهداف عوض‌‏شدنى نیستند، یعنى ما نمى‌‏توانیم بیاییم مایه بگذاریم تا از هدف کم کنیم. بگوییم خیلى خب، یک روز مى‏‌خواستیم عدالت برقرار کنیم، حالا مى‏‌گوییم عدالت که نمى‌‏شود، یک نیمه‏‌عدالتى برقرار کنیم! نه، عدالت. این، هدف است. توحید، استقرار شریعت اسلامى به طور کامل، این‏ها اهداف است، این‏ها تغییرپذیر نیست. لیکن در جهت حرکت به سمت این اهداف، سرعتها قابل کم و زیاد شدن است، شیوه‏‌ها قابل تغییریافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیش‌‏رونده و پیش‏‌برنده است. حفظ انقلاب یعنى حفظ همین حالت پیش‌‏روندگى و پیش‌‏برندگى. پاسدارى از انقلاب، به این معناست. اگر ما اینجور نگاه کردیم و مفهوم پاسدارى را اینجور فهمیدیم، آن‌‏وقت آن طراوت و شور و هیجانى که در حرکت پاسدارى هست، مضاعف خواهد شد.

دو حرکت باید در سپاه صورت گیرد:
الف. حرکت درونى‏
اگر بخواهیم این کار بشود، دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد؛ یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت به معناى یک جزء پیش‏‌برنده مجموعه کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه سپاه و خانواده سپاه، آن حرکت پیش‏‌رونده و ترقى‏‌بخش و تعالى‏‌بخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه انقلاب، ناکام خواهد ماند. دست و پایى هم اگر بزند، دست و پاى غلطى خواهد بود.

پس دو تا حرکت لازم است؛ آن حرکت درونى، همانى است که فرمانده محترم سپاه، به ابعادى از آن اشاره کردند که درست است؛ من تأیید مى‌‏کنم، همین کارها باید انجام بگیرد. این حرکت درونى یک بعد مادى و یک بعد معنوى دارد. بعد معنوى همین پرداختن به ارزشها به معناى حقیقى کلمه، یعنى مشخص‌‏کردن شاخصهاى ارزشى پاسدارى و عرضه‏‌کردن خود و دیگران بر این شاخصها به قصد پیشرفت، به قصد صیرورت صحیح و کامل به سمت آن هدفهاست. این بعد معنوى‌‏اش است، بعد مادى‏‌اش هم همین کارهاى خوبى است که در سپاه دارد انجام مى‏‌گیرد؛ بعد تشکیلات، بعد علمى و تحقیقاتى، بعد ساخت و ساز و تولید، بعد آموزشهاى نظامى و نظامى‏‌گرى و از این قبیل. این‏ها همه باید در کنار هم انجام بگیرد.
یک مجموعه زنده پرنشاطِ همیشه ‏جوان که فرسودگى و پیرى در آن راه ندارد، آن‌‏وقت از سپاه به وجود خواهد آمد که خوشبختانه امروز زمینه‌‏هایش آماده است، زیرساختهایش آماده است، تجربیاتش موجود است، انگیزه‌‏هایش بحمدالله هست. این مى‏‌شود حرکت درونى. این مجموعه به عنوان یک مجموعه شاخص، یک خط الگوى روشن وجود خواهد داشت.

ب. حرکت بیرونى‏
بعد نوبت به تأثیر این حرکت در حرکت مجموعه انقلاب مى‌‏رسد. این هم به خودى خود حاصل خواهد شد. وقتى یک مجموعه زنده، پرنشاط، باطراوت، پیش‌‏رونده، به‏‌شدت پایبند به مبانى و اصول و ارزشها در نظام وجود دارد و دارد حرکت مى‏‌کند و زنده است و همه‏‌جا را مى‌‏بیند و آگاهى دارد و بصیرت دارد و تأثیر مى‌‏گذارد، این قهراً در پیشبرد مجموعه اثر تعیین‌‏کننده خواهد داشت، البته این مخصوص سپاه هم نیست؛ من این حرف را عیناً براى حوزه‌‏هاى علمیه هم مى‌‏گویم، براى نهادهاى دولتى هم مى‏‌گویم، منتها اندازه‏‌ها و وزن این‏ها با هم یکسان نیست؛ هر کدام جایگاهى دارند، وزنى دارند. حالا فعلاً درباره سپاه صحبت مى‌‏کنیم  و ما به این حرکت سازنده و پیش‏رونده و متکامل احتیاج مبرم داریم، یعنى اسلام، امروز نیازمند به این حرکت است. بنابراین، پاسدارى از انقلاب را به این معنا بگیریم؛ به این معناى متحول، متطور، پیش‏رونده.(13/4/1390)

سپاه؛ فرزند و تربیت‏‌شده انقلاب‏

سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیت‏‌شده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است.(26/6/1376)
چنین تجلیلى از سپاه غلط است‏
تجلیل از سپاه، تجلیل از یک شى‏ء تاریخى و موزه‌‏اى نیست. بعضى این‏طور مى‏‌خواهند؛ بعضى مى‌‏خواهند از سپاه تجلیل و به آن احترام کنند، اما مثل شیئى که متعلق به دوران گذشته است و در موزه نگهدارى مى‌‏شود. چنین تجلیلى از سپاه، غلط اندر غلط است. سپاه یک موجود زنده است؛ متعلق به دوران تاریخى ویژه هم نیست. همین است که در یک دوران تاریخى ویژه که پاى امتحان به میان آمد، سپاه امتحان خوبى داد.(24/6/1381)

مسأله‏‌اى قابل توجه در ایجاد سپاه‏
در ایجاد سپاه پاسداران، فقط این نبود که نظام مى‏‌خواهد از نو یک نیروى مسلح درست کند - مسأله تنها به این‏جا ختم نمى‌‏شد - مسأله از این هم بالاتر بود. مسأله این بود که در یک تشکیلات نظامى که به‏‌وسیله انقلاب به‌‏وجود مى‌‏آمد، فکر و عقیده و ایمان - یعنى عامل معنوى قدرت - در تمام اجزا رعایت و لحاظ شود و تا آن‏جا که ممکن بود، این کار شد. اساس قضیه این بود، و الا سپاه پاسداران بعد از آن‏که به‌‏وجود آمد، کسانى که آن‏‌را نمى‏‌خواستند، بارها تا مرز انحلالش بردند و به انزوایش انداختند، نسبت به آن بى‌‏اعتنایى کردند و به آن امکانات ندادند، بارها از آن بدگویى کردند، اما سپاه ماند و مى‌ماند. این‏گونه پایه مستحکمى مى‏‌ماند، چرا؟ چون عامل معنوى قدرت، در درون این سازمان به‏‌طور وافر وجود داشته است و امروز هم وجود دارد. آن عامل معنوى قدرت چیست؟ اعتقاد، ایمان، اخلاص، مجاهدت براى اداى تکلیف، مجاهدت براى خدا، مجاهدت منهاى درآمد مادى آن مجاهدت و تلاش. این‏ها مهم است، این‏ها است که یک مجموعه و یک نظام را حفظ مى‏‌کند.(22/8/1378)

این‏که ما همیشه سفارش مى‌‏کنیم آمادگیها را حفظ کنید، فقط آمادگى رزمى نیست. عامل اساسى ‏تر، آمادگی‌هایى است که مى‏‌تواند آمادگى رزمى را به خدمت گیرد؛ دلها، انگیزه‏‌ها، ایمانها، معرفتها و عشقى که همه وجود انسان با آن حرکت مى‌‏کند. این ‏را باید آماده نگه‏داشت. اگر این آمادگى بود، آن‏گاه آمادگى رزمى به‏‌کار مى‌‏آید. اگر این آمادگیها نبود، نه سلاح، نه تجهیزات، نه انضباط، نه سایر آمادگیهاى پادگانى و استقرارى و غیره به‏‌کار نخواهد آمد. اصل، این است و این همان نقطه‌‏اى است که سپاه را در آن دوره ممتاز کرد و بحمدالله همیشه این امتیاز را حفظ کرده است و به فضل الهى حفظ خواهد کرد.(24/6/1381)

شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏

آنچه همواره به‏‌عنوان نقطه روشن در مجموعه عملکرد سپاه از آغازِ تشکیل تا امروز در مقابل چشم بینندگان هست، عبارت است از همّت و تصمیم آگاهانه، تحلیل درست و آن‏گاه حرکت و اقدام و آمادگى کامل. این، شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است.(29/6/1382)

سپاه براى هدفهاى انقلاب به‏‌وجود آمد

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعه‏‌اى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به‌‏وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، به‌‏طور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بسته‏‌اند و حضور دارند، چون پاسدارِ انقلاب است.(24/6/1378)

انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده‏

مى‏‌شود آدمهاى عیب‏جو و نکته‌‏بین و نکته‏‌سنج بیایند بگویند فلان‏جا این اشتباه بود، فلان‏جا غلط بود، فلان‏کس اینجورى رفتار کرد. بر همه جریانها و واحدها و آدمها و شخصیتهاى حقیقى و حقوقى مى‏‌شود ایراد گرفت، اما اگر منصفانه به حرکت سپاه پاسداران نگاه کنیم، از روز اول تا امروز مى‏‌بینیم انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده، حقاً و انصافاً سپاه در این راه ایستاده است. آدمها مى‌‏آیند و مى‌روند، اما آن هویت جمعى محفوظ مى‏‌ماند، یکسان است.(13/4/1390)

فقط سپاه است که مى‏‌تواند از انقلاب دفاع کند

اعتقادم این است که اگر سپاه نباشد و یا ضعیف باشد، امکان ندارد بتوانیم در مقابل تهدیدى که وجودش را مسلم مى‏‌دانیم، دفاع کنیم. شما به نظرات من در مورد نیروهاى مسلح آشنا هستید. شاید تاکنون با خیلى از شما در جمعهاى کوچک، دوبه‌‏دو و سه‏‌به‌‏سه نشسته‌‏ام و صحبت کرده‌‏ام. شما نظرات من را مى‌‏دانید. همان‏طور که حضرت امام رضوان الله تعالى علیه معتقد بودند و تا آخر هم اعتقادشان همین بود که سپاه و ارتش نبایستى به نفع دیگرى هضم بشوند و از بین بروند، بلکه هر دو باید بمانند، من هم همین نظر را دارم و بارها آن‏‌را با شما در میان گذاشته‌‏ام. اگر من چنین نظرى هم نمى‌‏داشتم، لازمه تبعیت از امام(ره) همین بود که مطرح کردم.
ارتش هم مانند سپاه مى‏‌ماند، اما عقیده من بر این است که تنها نیرویى که قادر است از انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، انقلابى دفاع کند، فقط سپاه است. اگر ما سپاه را نداشته باشیم و یا ضعیفش را داشته باشیم، قادر نخواهیم بود از انقلاب دفاع کنیم، البته این عقیده جدیدى هم نیست. از اول که سپاه شکل گرفت، من این عقیده را داشتم و در طول جریانات جنگ هم این عقیده براى ما روزبه‏‌روز روشن‌تر شد.(19/4/1368)

تلقى صحیح از هویت «پاسدارى» سپاه از انقلاب‏

هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به‏‌معناى یک مفهوم محافظه‌‏کارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگه‏داشتن، حفظ‌کردن. این حفظ‌کردن را مى‌‏توان با یک تفسیر محافظه‏‌کارانه معنا کرد، یعنى بگوییم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این‏‌را نمى‌‏گویم. حفظ انقلاب به‏‌معناى حفظ وضع موجود نیست، چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیش‏‌رونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیم‏‌شده. هدفها عوض نمى‏‌شوند. این اصول و ارزشهایى که بر روى آن بایستى ایستادگى کرد و براى آن جان داد، اصول و ارزشهایى هستند که در اهداف، مشخص شده‌‏اند.
هدف نهایى، تعالى و تکامل و قرب الهى است. هدف پایین‌‏تر از آن، انسان‌‏سازى است؛ هدف پایین‌‏تر از آن، ایجاد جامعه اسلامى است با همه مشخصات و آثار که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. این‏ها اهداف هستند. این اهداف عوض‏‌شدنى نیستند، لیکن در جهت حرکت به‌‏سمت این اهداف، سرعتها قابل کم و زیاد شدن است، شیوه‌‏ها قابل تغییریافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیش‏‌رونده و پیش‌‏برنده است. حفظ انقلاب یعنى حفظ همین حالت پیش‌‏روندگى و پیش‌‏برندگى. پاسدارى از انقلاب، به این معناست.(13/4/1390)

وظیفه سپاه براى تحقق اهداف اسلامى چیست؟

اگر بخواهیم این‏کار بشود، دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد؛ یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت به‏‌معناى یک جزء پیش‌‏برنده مجموعه کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه سپاه و خانواده سپاه، آن حرکت پیش‌‏رونده و ترقى‏‌بخش و تعالى‏‌بخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه انقلاب، ناکام خواهد ماند. دست و پایى هم اگر بزند، دست و پاى غلطى خواهد بود.

الف. حرکت درونى سپاه‏
این حرکت درونى، یک بعد مادى و یک بعد معنوى دارد:
1. در بعد معنوى‏
بعد معنوى همین پرداختن به ارزشها به‏‌معناى حقیقى کلمه، یعنى مشخص‌‏کردن شاخصهاى ارزشى پاسدارى و عرضه‏‌کردن خود و دیگران بر این شاخصها به قصد پیشرفت، به قصد صیرورت صحیح و کامل به‌‏سمت آن هدفهاست. این بعد معنوى‏‌اش است.
2. در بعد مادى‏
بعد مادى‏‌اش هم همین کارهاى خوبى است که در سپاه دارد انجام مى‏‌گیرد؛ بعد تشکیلات، بعد علمى و تحقیقاتى، بعد ساخت و ساز و تولید، بعد آموزشهاى نظامى و نظامى‏‌گرى و از این قبیل. این‏ها همه باید در کنار هم انجام بگیرد.
یک مجموعه زنده پرنشاطِ همیشه‏‌جوان که فرسودگى و پیرى در آن راه ندارد، آن‏‌وقت از سپاه به‏‌وجود خواهد آمد که خوشبختانه امروز زمینه‏‌هایش آماده است، زیرساختهایش آماده است، تجربیاتش موجود است، انگیزه‌‏هایش بحمدالله هست. این مى‏‌شود حرکت درونى. این مجموعه به‌‏عنوان یک مجموعه شاخص، یک خط الگوى روشن وجود خواهد داشت.

ب. حرکت بیرونى سپاه‏
بعد نوبت به تأثیر این حرکت در حرکت مجموعه انقلاب مى‌‏رسد. این هم به‌‏خودى‏‌خود حاصل خواهد شد. وقتى یک مجموعه زنده، پرنشاط، باطراوت، پیش‌‏رونده، به‏‌شدت پایبند به مبانى و اصول و ارزشها در نظام وجود دارد و دارد حرکت مى‏‌کند و زنده است و همه‌‏جا را مى‌‏بیند و آگاهى دارد و بصیرت دارد و تأثیر مى‏‌گذارد، این قهراً در پیشبرد مجموعه، اثر تعیین‌‏کننده خواهد داشت، البته این مخصوص سپاه هم نیست؛ من این حرف را عیناً براى حوزه‌‏هاى علمیه هم مى‏‌گویم، براى نهادهاى دولتى هم مى‌‏گویم، منتها اندازه‌‏ها و وزن این‏ها با هم یکسان نیست؛ هر کدام جایگاهى دارند، وزنى دارند. حالا فعلاً درباره سپاه صحبت مى‏‌کنیم  و ما به این حرکت سازنده و پیش‌‏رونده و متکامل احتیاج مبرم داریم، یعنى اسلام، امروز نیازمند به این حرکت است. بنابراین، پاسدارى از انقلاب را به این معنا بگیریم؛ به این معناى متحول، متطور، پیش‌‏رونده.(13/4/1390)

سپاه؛ مولود و تربیت‏‌شده انقلاب‏

امروز ارتش و سپاه، دو سازمان نظامى هستند که دوشادوش هم با فرماندهى واحد، در زیر نام مقدس «نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران» خدمت مى‌‏کنند. سربازان هر دو سازمان نظامى، سربازان خدا، سربازان قرآن، سربازان حقیقت و سربازان برترین ارزشهاى انسانى‌‏اى هستند که هیچ‏کس نمى‏‌تواند آن‏ها را انکار کند. هر کدام هم مسؤولیت مشخصى دارند.

سپاه پاسداران، این امتیاز بزرگ را دارد که مولود انقلاب است.(17/8/1374) سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. من نمى‌‏خواهم بعد از این همه مطالبى که امام بزرگوار راجع به سپاه گفتند و خود ما متواضعانه عرض کرده‏‌ایم، باز راجع به سپاه مطلب بگوییم. اما بدانید که سپاه خیلى حائز اهمیت است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیت‌‏شده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است. سپاه نیروى مسلح است، لیکن متکى به معنویت، به معرفت، به احساس تکلیف و بدون راه‏‌دادن انگیزه‏‌هاى دنیایى و مادى.(26/6/1376)

شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏

آنچه همواره به‌‏عنوان نقطه روشن در مجموعه عملکرد سپاه از آغازِ تشکیل تا امروز در مقابل چشم بینندگان هست، عبارت است از همّت و تصمیم آگاهانه، تحلیل درست و آن‏گاه حرکت و اقدام و آمادگى کامل. این، شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است.(29/6/1382)

از مهمترین نقاط قوت سپاه‏

یکى از بخشهاى مهمّ کارنامه سپاه، انقلابى زیستن و انقلابى ماندن سپاه است، یعنى حوادث، جریانات نتوانست این تشکیلات مستحکم و قوى ‏بنیه را از مسیر اصلى و درست، به بهانه این‏که دنیا تغییر کرده، زندگى تغییر کرده، منحرف کند؛ بهانه‌‏هایى که مى‏‌شنوید و مى‏‌بینید که مى‌‏آورند، براى وادادگى بهانه مى‏‌آورند، براى پشیمانى بهانه مى‏‌آورند؛ بهانه هم این است که دنیا تغییر کرده، همه‏‌چیز عوض شده. این‏که دنیا تغییر کرده، بهانه نمى‌‏شود براى این‏که ما رفتار خودمان، هدف خودمان، آرمان خودمان را عوض کنیم؛ وقتى آرمان عوض شد، راه عوض مى‌‏شود؛ وقتى هدف نهایى عوض شد، دیگر معنى ندارد که شما در راه قبلى حرکت کنید، مى‏‌روید به سمت هدف جدید که راه جدیدى است، راه دیگرى است. یکى از مهمترین نقاط قوت سپاه، ایستادگى و استقرار و ثبات‌‏قدم در این راه نورانى است.(26/6/1392)

کارنامه سى و چند ساله سپاه‏

کارنامه سپاه در این سى و چند سال، یک کارنامه درخشان است؛ این کلمه را به‌‏عنوان یک کلمه متعارف و معمول و جارى‌‏شونده بر زبان در خیلى جاها عرض نمى‏‌کنم، واقع قضیّه این است. کارنامه سپاه در این مدّت در واقع نمایشگر تجربه یک ملّت است، یعنى اعماق شخصیّت و هویّت ملّت ایران را مى‏‌توان در این کارنامه مشاهده کرد، چون سپاه با ایمان و عقیده وارد میدان شد. میدانِ چه؟ میدان «مجاهدت و مقاومت». با هوش‏‌ترین و قوى‌‏ترین فرماندهان نظامى را تربیت کرد؛ این کسانى‌‏که در سنین جوانى و کمتر از سى سال، طرّاحان و به تعبیر فرنگى‏‌ها، استراتژیست‏هاى برجسته میدان جنگ در سپاه شدند، هیچ دانشگاه نظامى ندیده بودند؛ این تربیت سپاه بود، تربیت این فضا بود که فضاى نورانى است، تربیت این سازمان بناگذاشته شده بر مبناى ایمان و عقیده بود؛ آن شخصیّتهاى برجسته را - که هرگز ملّت ما و تاریخ ما اسم آن‏ها را فراموش نخواهد کرد - تربیت کرد؛ این هنر سپاه است.

علاوه بر این، با تدبیرترین و قوى‏‌ترین و بهترین مدیران کشور را هم در زمینه غیرنظامى، باز مى‌‏بینیم سپاه تربیت کرده و تحویل داده؛ صادرات انسانىِ سپاه به مجموعه دستگاه‏‌هاى حاکمیّتى نظام جمهورى اسلامى یک فهرست طولانى و افتخارآمیز است؛ کارنامه سپاه این است.(26/6/1392)

انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده‏

مى‏‌شود آدمهاى عیب‏‌جو و نکته‌‏بین و نکته‌‏سنج بیایند بگویند فلان‏‌جا این اشتباه بود، فلان‏جا غلط بود، فلان‏‌کس این‏جورى رفتار کرد. بر همه جریانها و واحدها و آدمها و شخصیتهاى حقیقى و حقوقى مى‏‌شود ایراد گرفت، اما اگر منصفانه به حرکت سپاه پاسداران نگاه کنیم، از روز اول تا امروز مى‏‌بینیم انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده، حقاً و انصافاً سپاه در این راه ایستاده است. آدمها مى‏‌آیند و مى‌‏روند، اما آن هویت جمعى محفوظ مى‌‏ماند، یکسان است.(13/4/1390)


فقط سپاه است که مى‏‌تواند از انقلاب دفاع کند

اعتقادم این است که اگر سپاه نباشد و یا ضعیف باشد، امکان ندارد بتوانیم در مقابل تهدیدى که وجودش را مسلم مى‏‌دانیم، دفاع کنیم. شما به نظرات من در مورد نیروهاى مسلح آشنا هستید. شاید تاکنون با خیلى از شما در جمعهاى کوچک، دوبه‌‏دو و سه‏‌به‏‌سه نشسته‌‏ام و صحبت کرده‌‏ام. شما نظرات من را مى‏‌دانید. همان‏طور که حضرت امام رضوان الله تعالى علیه معتقد بودند و تا آخر هم اعتقادشان همین بود که سپاه و ارتش نبایستى به نفع دیگرى هضم بشوند و از بین بروند، بلکه هر دو باید بمانند، من هم همین نظر را دارم و بارها آن‏‌را با شما در میان گذاشته‌‏ام. اگر من چنین نظرى هم نمى‏‌داشتم، لازمه تبعیت از امام(ره) همین بود که مطرح کردم.

ارتش هم مانند سپاه مى‌‏ماند، اما عقیده من بر این است که تنها نیرویى که قادر است از انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، انقلابى دفاع کند، فقط سپاه است. اگر ما سپاه را نداشته باشیم و یا ضعیفش را داشته باشیم، قادر نخواهیم بود از انقلاب دفاع کنیم، البته این عقیده جدیدى هم نیست. از اول که سپاه شکل گرفت، من این عقیده را داشتم و در طول جریانات جنگ هم این عقیده براى ما روزبه‏‌روز روشنتر شد.(19/4/1368)


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:29 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
منزلت ارتش جمهوري اسلامي ايران در كلام امام خميني (ره)

منزلت ارتش جمهوري اسلامي ايران در كلام امام خميني (ره)

 

مقدمه

امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران نسبت ارتش ، هنگام مبارزه و رو در روئي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و هنگام همگامي و هم سوئي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ، رويكردي سازنده و مثبت داشته اند . بررسي كلام ايشان به خوبي نشان مي دهد كه زمينه اين رويكرد شناخت عميق و جامعه شناسانه اي بوده است كه رهبر كبير انقلاب هم بصورت فردي و هم بصورت اجتماعي نسبت به ارتش دارا بوده است . بدون ترديد پاسخ مثبت كاركنان ايثارگر و فهيم ارتش جمهوري اسلامي ايران به دعوت معظم له در پيوستن به انقلاب اسلامي اقدامي تحسين برانگيز ، قابل تأمل و درخور توجه مي باشد . به مناسبت 29 فروردين ، منزلت ارتش جمهوري اسلامي ايران را در كلام زيباي امام راحل (ره) تا صدور اعلاميه روز ارتش  جستجو مي كنيم .

 

كيفيت برخورد با ارتش تا بهمن ماه 1357

(( ما مي دانيم كه صاحب منصبان ارتش معظم ايران ، درجه داران محترم ، افراد نجيب ارتش ما در اين مقصد همراه و براي سرافرازي ايران فداكار هستند . من مي دانم درجه داران با وجدان راضي به اين جنايات و وحشيگري نيستند . ))

فراز فوق در 12/2/1342 به مناسبت چهلم فاجعه بزرگ قم صادر شده است . متن سخن در عين كوتاهي گوياي حقايق فراواني است كه زحمت تأمل آنرا به خواننده محترم محول مي كنيم .

(( خوب اي ارتش محترم ، توي دهن اينها (عمال اسرائيل) بزن ، تو مسلماني ، صاحب منصبان ارتش بسيارشان مردم خوبي هستند . با من هم گاهي رابطه دارند ، يعني رابطه اي كه پيغام مي دهند  ))

در اين جملات كه در تاريخ 18/6/1346 صادر شده است  اعمال فرماندهي از بعد رهبري مبارزه بخوبي مشهود است ، امام (ره) صراحتاً به ارتش و ارتشي ها فرمان مي دهند مطلب زير كه در تاريخ 4/8/1343 بيان شده است اين صراحت را بيشتر نشان مي دهد :

(( بر ارتش ايران است كه اجازه ندهد چنين كارهاي ننگيني در ايران واقع شود ، از بالاترها به هر وسيله هست بخواهند اين سند استعمار را پاره كند . ))  البته بيان حقايق و مطالب بيشمار ديگري را در اين رابطه مي توان بيان نمود كه بدليل رعايت اختصار از شرح آن خودداري مي شود .

امام ، ارتش و سال 1357

سال 1357 ، سال اوج گيري و نهايتاً پيروزي انقلاب اسلامي است ، عمده ترين محور خطاب به ارتش در كلام امام (ره) روشنگري ارتشي ها و دعوت از ايشان براي پيوستن به صفوف مردم و همگامي با انقلاب است در تاريخ 10/3/57 به مناسبت سالگرد 15 خرداد مي فرمايند : (( شما خيال مي كنيد ارتش دل خوشي دارد از اينها . بين احزاب و لشگري ها ، بين لشگري ها و روحانيون همه بايد با هم روابط داشته باشند و نقشه بكشند براي زوال اين آدم )) دو ماه بعد در تاريخ 22/5/57 براي تنوير افكار عمومي ارتشي ها مي فرمايند : (( ارتش ايران و صاحب منصبان محترم بدانند كه جنايات و قتل عام هايي كه شاه بر آنان تحميل مي كند حاصلي جز بد نامي و ننگ براي آنان ندارد .. شما به عذر مأموريت ، برادران ديني خود را به گلوله نبنديد كه مسئوليت آن علاوه برشاه با خود شما است . شما اي صاحب منصبان مسلمان و آزاده ارتش ايران دين خود را به اسلام و مسلمين ادا نمائيد ))

بلافاصله بعد از يك ماه پيام تشكر آميزي خطاب به ارتش مي رسد ، اين اقدام ارتش كه موجب صدور چنين پيامي شد نتيجه روشنگري هاي سالهاي قبل از آن بوده است . در پيام 15/6/57 امام (ره) مي فرمايد : (( من از ارتش محترم ايران سپاسگذارم كه در راهپيمايي عظيم تهران و ساير شهرستانها به روي مردم وطنخواه خويش كه از ستمكاري پنجاه ساله دودمان پهلوي به جان آمده اند ، آتش نگشودندو دست خود را به جنايت بزرگي كه كار هميشگي فرمانروايان است آلوده نكردند من دست خود را بسوي نيروهاي زميني ، هوايي و دريايي وفادار به اسلام و وطن دراز مي كنم و براي حفظ استقلال و بيرون آمدن از يوغ اسارت و ذلت از آنان استمداد مي كنم . اي سربازان غيور كه براي وطن و كشور خود فداكاري مي كنيد ، بپاخيزيد و پيوند خود را با ملت استوارتر كنيد .))

اين روند عليرغم بروز فاجعه 17 شهريور و اعلام حكومت نظامي در سراسر كشور ادامه دارد به حدي كه در تاريخ 2/8/57

امام (ره) مي فرمايند : (( سلام اينجانب را به روساي مختلف ارتش برسانيد و به نيروهاي زميني ، دريايي و هوايي پس از تحيت و سلام بگوئيد : ايران كشور شماست و ملت ايران ملت شماست ، به ملت بپيونديد . من مي دانم كه بسياري از شما به ملت و كشور اسلام وفادار هستيد .))

وفادار ماندن ارتش به شاه و يا پيوستن آن به انقلاب از مواردي است كه خبرنگاران خارجي صراحتا از امام (ره ) مي پرسيدند و ايشان به شكل بسيار مناسبي پاسخ مي دهند . يك پاسخ را در مقابل پرسش راديو تلويزيون آلماني زبان سوئيس در مورخه 25/8/57 مي خوانيم : (( با اين وضعي كه هست و با قيامي كه ملت كرده است معلوم نيست ارتش وفادار به شاه باشد ، چون ملت از خود آنهاست و آنها هم از ملتند و ملت بواسطه همبستگي كه به هم دارند ، قدرتي دارند كه بالاخره ارتش را جذب مي كنند .))

در تاريخ 11/9/57 در پاسخ به تلويزيون سراسري ايتاليا نيز پاسخ مشابه داده مي شود : (( در تحليل نهايي ارتش نيز از همين مردم است و از هم اكنون نيز مشكلاتي در داخل آن ايجاد شده است اميد ما اين است كه ارتشيان به خود آمده و به صفوف مردم بپيوندند . ))

با نزديك شدن روزهاي اوج انقلاب و حضور گسترده تر نظاميان در بين مردم ، امام (ره) نيز در فرصت هاي بدست آمده كراراً حفظ حرمت ، احترام ، شخصيت و نياز ضروري وجود ارتش در نظام جديد حكومتي را يادآور مي شوند و حدود 25 روز قبل از پيروزي انقلاب مي فرمايند : (( ما ارتش لازم داريم ، احترام به ارتش مي گذاريم ، ما طبقه جوان ارتش را ،  صاحب منصبان جوان ارتش را ، برايشان احترام قائل هستيم ))

آخرين پيام امام خميني (ره) درباره ارتش قبل از پيروزي انقلاب اسلامي روز 22/11/57 صادر مي شود اين پيام در پاسخ صدور اعلاميه ستاد مشترك ارتش مبني بر دعوت يگانهاي نظامي به پادگان كه در حقيقت به نوعي اعلام همبستگي با انقلاب بود صادر مي شود . اين اقدام ستاد مشترك ارتش مبناي پيروزي انقلاب در همان روز قرار گرفت . قسمتي از پيام امام (ره) اينگونه است :

(( ملت شجاع ايران اكنون كه به خواست خداوند متعال پيروزي نزديك است . نيروي ارتش عقب نشيني و عدم دخالت خودشان را در امور سياسي ابراز و پشتيباني خود شان را از ملت اعلام كرده اند . ملت عزيز شجاع با كمال مراقبت ..آرامش و نظم خود را حفظ نمايند . اين جانب به امراي ارتش اعلام مي كنم كه در صورت جلوگيري از تجاوز ارتش در پيوستگي آنها به ملت ما آنرا از ملت وملت را از آنان مي دانيم ))

ارتش و آمادگي دفاع از انقلاب اسلامي    

در آغازين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي عمده ترين فعاليت ضد انقلاب براي فروپاشي نظام اسلامي متوجه ارتش شد . هجوم به پادگانها و تخليه آن و اقدامات سياسي جهت انحلال ارتش يك نكته را نشان مي داد كه ستون اصلي حفظ انقلاب بر سلامت و وجود ارتش استوار است . لذا از همان روزها ، امام (ره) با درك اين نكته به حفظ ارتش و تقويت آن شديداً اصرار داشته و بارها اين نكته را ياد آور مي شدند . مانند اين فراز كه در 9/12/57 هنگام ترك تهران و عزيمت به قم فرمودند :

(( ارتش و شهرباني و ژاندارمري اكنون در خدمت اسلام هستند و از ملت هستند . بايد ملت از آن پشتيباني كند . امروز حمله به پادگانها مخالفت با انقلاب اسلامي است )) و 22 روز بعد در قم در ديدار گروهي از ارتشي ها اظهار مي دارند :  (( . زحمت هاي شما در اين مدت كه نهضت اسلامي برپا بود ، مشهود است . من از شما شكر گزارم ، من با شما هر دو سرباز اسلام هستيم و هر دو بايد وفادار به اسلام و قرآن باشيم . )) و در ديدار با دولت موقت كه در آخرين روز سال 57 انجام مي شود مي فرمايند : (( در جهت ارتش ، ملت ما موظف است كه از ارتش ، ا لان حمايت كند . ارتش را تضعيف نكنيد ، ما احتياج به ارتش داريم . ملت احتياج به ارتش دارد . ارتش بايد از طرف ملت حمايت بشود و تقويت بشود ))

اعلام روز ارتش جمهوري اسلامي ايران

تا روز 28/1/58  كه اعلاميه معروف روز ارتش جمهوري اسلامي ايران صادر گرديد 6 مورد بطور مستقيم از طرف معظم له بياناتي صادر شد كه محور تمام اين بيانات حفظ ارتش براي حفظ نظام جمهوري اسلامي است : فراز هايي از اين مطالب را با هم مرور مي كنيم :

9/1/58 در جمع پرسنل نيروي زميني (( سلام بر شما سربازان اسلام ، من از شما تشكر مي كنم كه در صف اسلام دين خودتان را به اسلام ادا كرديد و خواهيد كرد . ))

9/1/58 در جمع گروهي از قواي نظامي (( چقدر موجب افتخار است كه جوانهاي برومندي در مملكت ما ، در خدمت اسلامند ، چقدر من شاد هستم از اينكه ما با هم در يك مجلس مجتمع هستيم اگر بخواهند يك مملكتي محفوظ بماند بايد ارتش روي ديسيپليني كه دارد محفوظ بماند ، روي آن نظمي كه دارد روي نظم رفتار كند ))

17/1/58 در جمع پرسنل صنايع نظامي (( نيروي هوايي ، همين طور نيروهاي ديگر ، همين طور هوانيروز ، همين طور همافران اينها متحول شدند . اين تحولات هم كه در آنها پيدا شد باز يك امر عادي نبود كه اينطور متحول كرد يك ارتشي را ))

17/1/58 در جمع پرسنل نيروي هوائي (( كشور از خودتان است ، ملت از خودتان است ، ارتش از خودتان است ، همه با هم هستيد ، برادر هستيد ، بايد همه با هم به پيش برويد و اين مملكت آشفته را نجات دهيد ))

و سرانجام در روز 28/1/1358 يعني 2 ماه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي لزوم اعاده افتخار و عظمت ارتش ، امام (ره) را بر آن داشت تا با صدور يك اعلاميه بي نظير در 5 بند ، روز 29 فروردين را روز ارتش اعلان و اولين رژه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در آغوش ميليون ها مرد و زن قهرماني كه سرشار از شادي جشن پيروزي انقلاب بودند فرورفته و يكي از زيبا ترين صحنه هاي اجتماعي در پيوند بين يك قدرت مسلح و مردم آن كشور براي تاريخ به يادگار بماند .

فرازهائي از فرمان تاريخي امام (ره) براي روز ارتش

(( 1 روز چهارشنبه 29 فروردين روز ارتش اعلام مي شود ، ارتش محترم در اين روز در شهرستانهاي بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيباني خود را از جمهوري اسلامي و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براي فداكاري در راه استقلال و حفظ مرزهاي كشور اعلام نمايد .

2 ملت ايران موظفند از ارتش اسلامي استقبال كنند و احترام برادرا نه ازآنان بنمايند ، اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامي است و ملت شريف لازم است آنرا به اين سمت رسماً بشناسند

3 افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند . توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامي مي شود و نظام را از هم مي پاشد .

4 افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت كنند و ارتشي را در داخل ارتش يا خارج بدون مجوز دستگير كنند .. دخالت بيجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان مي شود و مخالف انقلاب اسلامي است .

5 اين قشر از ارتش كه در خدمت اسلام و ملت هستند و وفاداري خود را از جمهوري اسلامي اعلام نموده اند اگر خداي نا خواسته در رژيم طاغوت خلاف و گناه صغيره كرده اند با برگشت به سوي خداي متعال و جمهوري اسلامي مورد عفو خداوند رحمن و عفو ملت شريف و اينجانبند . با دلگرمي و اعتماد به خدا وملت شريف بخدمت خدا صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگانهاي خود مستقر شوند . ))

پيرو اين بيانات سراسري لطف و عنايت رهبري و با پشتوانه عظيم مردمي و نهايتاً با اتكال به خداوند متعال ارتش جمهوري اسلامي ايران راهي سخت و طولاني را براي حفظ نهال نوپاي انقلاب آغاز نمود . راهي كه بيان آن خود تاريخ مفصلي از حوادث دوران اخير اين سرزمين راتشكيل داده است . راهي كه با درخشش 48000 ستاره آسماني ، 48000 شهيد سرافراز و 270000 جانباز فداكار ، فراروي ملت و تاريخ بسوي قله هاي سربلندي و افتخار گشوده شده است .

                                                               سرهنگ مجتبي جعفري

 

                                                                                                 معاونت عمليات نيروي زميني ارتش

                                                                                                                     دايره تدوين تاريخ جنگ

 
 
 
امتیاز دهی
 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:27 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 بیانات رهبر انقلاب در مورد اخلاق انتخاباتی
 
تحویل سال ۹۲ برای مردم ایران و به‌ویژه سیاستمداران تنها آغاز یک سال جدید نیست، بلکه آغاز فصل کار و فعالیت انتخاباتی است.
 

تحویل سال ۹۲ برای مردم ایران و به‌ویژه سیاستمداران تنها آغاز یک سال جدید نیست، بلکه آغاز فصل کار و فعالیت انتخاباتی است.
 
انتظار می‌رود انتخابات و تبلیغات انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران به دلیل اهمیت جایگاه دین و اخلاق در نزد ایرانیان با تمام فضاهای انتخاباتی دنیا متفاوت باشد.
 
هرچه به ایام انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شویم تاکید ناصحان و بزرگان عرصه سیاست به پایبندی به اخلاق و ارزش‌های دینی از سوی کاندیداها و فعالان این عرصه در ایام منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری بیشتر می‌شود.
 
به همین بهانه  باشگاه خبرنگاران به بازخوانی رهنمودهای مقام معظم رهبری درباره چگونگی انجام تبلیغات، مناظرات فعالیت‌های انتخاباتی پرداخته است که ضرورت دارد کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری این بیانات را که به منزله منشور اخلاقی انتخابات است سرلوحه اعمال و برنامه‌های خود قرار دهند.
 
***حفظ نزاهت و طهارت و پاکیزگی انتخابات
 
مقام معظم رهبری ۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۶ در توصیه‌ای درباره پرهیز از ایجاد کدورت می‌فرمایند: سعی کنید این حرکت زیبا و این حرکت عظیم مردمی را – که حقیقتاً یک آزمایش بزرگ مردمی و ملی و اسلامی است – با همان نزاهت و طهارت و پاکیزگی ای که مطلوب اسلام است، پیش ببرید. البته متن و عموم مردم عزیز کشور ما همین طورند. سعی کنید کدورت ایجاد نشود.
 
ایشان در همین تاریخ عنوان می‌کنند: ملت ما اهل اخلاق و معنویّت و عاطفه است. نگذارید که فضای انتخاباتی، فضای کدورت شود. هر کدام از نامزدها و طرفدارانشان، برای خودشان تبلیغ کنند؛ اما دوستان و هم میهنان و برادرانشان را که احیاناً از نامزد دیگری حمایت می کنند، زخم خورده و رنج دیده و از خودشان مکدّر نکنند. به این نکته توجّه کنید. این، خیلی مهمّ است.
 
***پرهیز از اتهام‌زنی و اهانت به یکدیگر
 
معظم له می‌افزایند:‌ این را هم همه توجّه کنند که بعضی از کارها مربوط به خودی‌ها نیست؛ مربوط به دشمن است. راه انداختن کاروان شادی در عصر عاشورا، مربوط به مردم انقلابی و مسلمان نیست. این کارِ دشمن است. گیرم که عکس یک نامزد انتخاباتی را هم به دست بگیرند؛ این حیله آنهاست. نباید هیچ کس از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را متّهم کرد که شما از آنها خبر داشتید و آنها طرفدار شمایند. نخیر؛ آنها چه طرفداری از کسانی دارند که اهل دین و معنویّت و این چیزها هستند. ربطی ندارد. شاید خود آن فریب خورده‌هایی هم که در خیابان‌ها سوار بر اتوبوس شدند و آن مناظر زشت را راه انداختند، ندانند که قضیه چیست.
 
دستی آنها را حرکت می دهد، برای این که فضا را خراب کند؛ برای این که مردم را ناراحت کند؛ برای این که انتخابات را در نظر متدیّنان یک کار نامناسب جلوه دهد و چهره ها را خراب کند. البته مسؤولان باید بگردند و آن دست پنهان را پیدا کنند. من مؤکداً به مسؤولان توصیه می کنم و از آنها می خواهم که بگردند و آن دستهای پنهانی که این زشتکاری‌ها را انجام می دهند، پیدا کنند. از آنها نباید گذشت.
 
صحبت سرِ اینها نیست؛ صحبت سر غفلت‌هایی است که ممکن است خدای نکرده گاهی از خودی‌ها سر بزند. بعضی‌ها را متّهم کنند و بعضی‌ها را مورد اهانت قرار دهند. این کار درست نیست. البته تبلیغات منطقی و معقول و با استدلال، اشکالی ندارد؛ لیکن نباید فضا را خراب و مکدّر کرد.
 
***تاکید بر رقابت سالم بدون تهمت‌زنی و بدگوئی
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ تاکید می‌کنند: آنچه در انتخابات لازم است،‌رقابت سالم است؛‌ رقابت بدون تهمت‌زنی و بدگوئی به یکدیگر است. فضای انتخابات باید سالم باشد.
 
***نرمش درمقابل آمریکا و دخالت‌های دولت‌های غربی؛‌ مطرود ملت ایران
 
رهبر انقلاب ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۷۶ می‌فرمایند: اگر کسی از نامزدهای ریاست‌جمهوری،‌ کمترین نشانه نرمشی در مقابل آمریکا،‌ در مقابل دخالت‌های دولت‌های غربی،‌ در مقابل تجاوزهای فرهنگی و سیاسی بیگانگان نشان دهد، نشان دهد، همه دنیا باید بدانند که ملت ما به چنین کسی قطعا رای نخواهد داد و نیز در مقابل تهاجم فرهنگی بیگانه ایستادگی خواهد کرد. مواضع ملت ایران،‌ همان مواضعی است که به خاطر آن انقلاب کرده است.
 
***نامشروع بودن ترجیح خواست دشمن بر خواست ملت
 
ایشان ۱۰ بهمن ۱۳۸۳ تصریح می‌کنند: هر دولتی در ایران اسلامی که به مردم خود تکیه نداشته باشد، مشروع نیست. آن مسؤولی که خواست دشمن را بر خواست ملت ترجیح بدهد، در مقابل دشمن ضعفنشان بدهد و حاضر باشد ضعف خود را بر ملت تحمیل کند، از مردم نیست؛ مردم چنین مسؤول و دولتمداری را قبول ندارند.
 
***خطر میل به سازش (با دشمن) و چسبیدن به منافع نقد،‌ کسانی که روی مردم اثر می‌گذارند را تهدید می‌کنند
 
معظم له ۱۴ خرداد ۱۳۷۹ متذکر می‌شوند: اما کسانی که روی مردم اثر می گذارند – کسانی که حرفشان، اقدامشان، عملشان، منششان، نوشته شان، روی مردم اثر می گذارد – چند خطر بزرگ آنها تهدیدشان می کند که باید بسیار مراقب باشند. یکی خطر خسته شدن است، یکی خطر راحت طلبی است، یکی خطر میل به سازش است، یکی خطر چسبیدن به منافع نقد است.
 
***لحظه‌ای به دشمن خوشبین نباشید
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌افزایند: باید ایمان و پارسایی خودشان را تقویت کنند؛ باید اتکای خودشان را به لطف و فضل خدا زیاد کنند؛ باید به دشمن لحظه ای خوشبین نباشند؛ دشمن درصدد ضربه زدن است. اگر خواص یک کشور – یعنی نیروهایی که با زبانشان، با قلمشان، با رفتارشان، با امضایشان، بر روی مسیر یک ملت اثر می گذارند – میل به سازش و راحت طلبی و زندگی مرفه و خوشگذرانی پیدا کنند و از حضور در میدانهای خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهدید می کند.
 
***پرهیز از سازش با مخالفان ایمان،‌ اصل حکومت اسلامی و ولایت‌الهی
 
رهبر معظم انقلاب ۲۹ شهریور ۱۳۷۴ می‌فرمایند: با همه کسانی که با شما کاری ندارند و اهل صلح و سلامت و اخّوت و برادری هستند، سازش کنید: اما با کسی که با فلسفه وجودی و اساس و ایمان شما و با اصل حکومت اسلامی و ولایت الهی مخالف است؛ سازش نکنید. حواستان جمع باشد.
 
ایشان ۴ شهریور ۱۳۸۶ یادآور می‌شوند: این به نظر من خیلى مهم است که در تعامل با دنیا، انسان جاى خودش را بداند، خواست خودش را بداند، نیرو و قدرت خودش را بداند و بداند که باید چه کار کند.
 
***ممکن است دو برادر از یکدیگر گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسى که به خانه‌ آنها حملهمى‌کند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند
 
مقام معظم رهبری ۱۶ فروردین ۱۳۷۱ تصریح می‌کنند:‌ با وحدت و یکپارچگى، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید؛ مثل چند برادر در یک خانه. ممکن است دو برادر از یکدیگر کدورت و گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسى که به خانه‌ى آنها حمله مى‌کند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند. آحاد ملت باید این گونه باشند. این، یکى از ویژگیهایى است که در این سنگر مى‌توانید حفظ کنید.
 
معظم‌له ۱ فروردین ۱۳۷۶ می‌فرمایند: کسانی که مسئولند؛‌ و کسانی که تصمیم و اقدام و حرکت و رفتار آنان،‌ فقط رفتار یک شخص نیست؛ بلکه رفتار یک مجموعه است،‌ رفتار یک جامعه است و گاهی در چشم دیگران، رفتار یک کشور است،‌ باید خیلی مراقبت کنند آنان بیش از دیگران مخاطب به خطاب الهی‌اند.
 
***تاکید بر هشیاری و هوشمندی و احساس روزافزون مسئولیت
 
حضرت آیت‌الله خامنه ای ۲ فروردین ۱۳۸۳عنوان می‌کنند: به نظر من وظیفه‌ای است که در درجه اول قرار دارد-هم برای مسئولان هم برای مردم-؛ به اعتقاد من،‌ هوشیاری و هوشمندی و احساس روزافزون مسئولیت است.


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:24 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

بیانات رهبر انقلاب در مورد اخلاق انتخاباتی  

 
تحویل سال ۹۲ برای مردم ایران و به‌ویژه سیاستمداران تنها آغاز یک سال جدید نیست، بلکه آغاز فصل کار و فعالیت انتخاباتی است.
 

تحویل سال ۹۲ برای مردم ایران و به‌ویژه سیاستمداران تنها آغاز یک سال جدید نیست، بلکه آغاز فصل کار و فعالیت انتخاباتی است.
 
انتظار می‌رود انتخابات و تبلیغات انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران به دلیل اهمیت جایگاه دین و اخلاق در نزد ایرانیان با تمام فضاهای انتخاباتی دنیا متفاوت باشد.
 
هرچه به ایام انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شویم تاکید ناصحان و بزرگان عرصه سیاست به پایبندی به اخلاق و ارزش‌های دینی از سوی کاندیداها و فعالان این عرصه در ایام منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری بیشتر می‌شود.
 
به همین بهانه  باشگاه خبرنگاران به بازخوانی رهنمودهای مقام معظم رهبری درباره چگونگی انجام تبلیغات، مناظرات فعالیت‌های انتخاباتی پرداخته است که ضرورت دارد کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری این بیانات را که به منزله منشور اخلاقی انتخابات است سرلوحه اعمال و برنامه‌های خود قرار دهند.
 
***حفظ نزاهت و طهارت و پاکیزگی انتخابات
 
مقام معظم رهبری ۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۶ در توصیه‌ای درباره پرهیز از ایجاد کدورت می‌فرمایند: سعی کنید این حرکت زیبا و این حرکت عظیم مردمی را – که حقیقتاً یک آزمایش بزرگ مردمی و ملی و اسلامی است – با همان نزاهت و طهارت و پاکیزگی ای که مطلوب اسلام است، پیش ببرید. البته متن و عموم مردم عزیز کشور ما همین طورند. سعی کنید کدورت ایجاد نشود.
 
ایشان در همین تاریخ عنوان می‌کنند: ملت ما اهل اخلاق و معنویّت و عاطفه است. نگذارید که فضای انتخاباتی، فضای کدورت شود. هر کدام از نامزدها و طرفدارانشان، برای خودشان تبلیغ کنند؛ اما دوستان و هم میهنان و برادرانشان را که احیاناً از نامزد دیگری حمایت می کنند، زخم خورده و رنج دیده و از خودشان مکدّر نکنند. به این نکته توجّه کنید. این، خیلی مهمّ است.
 
***پرهیز از اتهام‌زنی و اهانت به یکدیگر
 
معظم له می‌افزایند:‌ این را هم همه توجّه کنند که بعضی از کارها مربوط به خودی‌ها نیست؛ مربوط به دشمن است. راه انداختن کاروان شادی در عصر عاشورا، مربوط به مردم انقلابی و مسلمان نیست. این کارِ دشمن است. گیرم که عکس یک نامزد انتخاباتی را هم به دست بگیرند؛ این حیله آنهاست. نباید هیچ کس از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را متّهم کرد که شما از آنها خبر داشتید و آنها طرفدار شمایند. نخیر؛ آنها چه طرفداری از کسانی دارند که اهل دین و معنویّت و این چیزها هستند. ربطی ندارد. شاید خود آن فریب خورده‌هایی هم که در خیابان‌ها سوار بر اتوبوس شدند و آن مناظر زشت را راه انداختند، ندانند که قضیه چیست.
 
دستی آنها را حرکت می دهد، برای این که فضا را خراب کند؛ برای این که مردم را ناراحت کند؛ برای این که انتخابات را در نظر متدیّنان یک کار نامناسب جلوه دهد و چهره ها را خراب کند. البته مسؤولان باید بگردند و آن دست پنهان را پیدا کنند. من مؤکداً به مسؤولان توصیه می کنم و از آنها می خواهم که بگردند و آن دستهای پنهانی که این زشتکاری‌ها را انجام می دهند، پیدا کنند. از آنها نباید گذشت.
 
صحبت سرِ اینها نیست؛ صحبت سر غفلت‌هایی است که ممکن است خدای نکرده گاهی از خودی‌ها سر بزند. بعضی‌ها را متّهم کنند و بعضی‌ها را مورد اهانت قرار دهند. این کار درست نیست. البته تبلیغات منطقی و معقول و با استدلال، اشکالی ندارد؛ لیکن نباید فضا را خراب و مکدّر کرد.
 
***تاکید بر رقابت سالم بدون تهمت‌زنی و بدگوئی
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ تاکید می‌کنند: آنچه در انتخابات لازم است،‌رقابت سالم است؛‌ رقابت بدون تهمت‌زنی و بدگوئی به یکدیگر است. فضای انتخابات باید سالم باشد.
 
***نرمش درمقابل آمریکا و دخالت‌های دولت‌های غربی؛‌ مطرود ملت ایران
 
رهبر انقلاب ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۷۶ می‌فرمایند: اگر کسی از نامزدهای ریاست‌جمهوری،‌ کمترین نشانه نرمشی در مقابل آمریکا،‌ در مقابل دخالت‌های دولت‌های غربی،‌ در مقابل تجاوزهای فرهنگی و سیاسی بیگانگان نشان دهد، نشان دهد، همه دنیا باید بدانند که ملت ما به چنین کسی قطعا رای نخواهد داد و نیز در مقابل تهاجم فرهنگی بیگانه ایستادگی خواهد کرد. مواضع ملت ایران،‌ همان مواضعی است که به خاطر آن انقلاب کرده است.
 
***نامشروع بودن ترجیح خواست دشمن بر خواست ملت
 
ایشان ۱۰ بهمن ۱۳۸۳ تصریح می‌کنند: هر دولتی در ایران اسلامی که به مردم خود تکیه نداشته باشد، مشروع نیست. آن مسؤولی که خواست دشمن را بر خواست ملت ترجیح بدهد، در مقابل دشمن ضعفنشان بدهد و حاضر باشد ضعف خود را بر ملت تحمیل کند، از مردم نیست؛ مردم چنین مسؤول و دولتمداری را قبول ندارند.
 
***خطر میل به سازش (با دشمن) و چسبیدن به منافع نقد،‌ کسانی که روی مردم اثر می‌گذارند را تهدید می‌کنند
 
معظم له ۱۴ خرداد ۱۳۷۹ متذکر می‌شوند: اما کسانی که روی مردم اثر می گذارند – کسانی که حرفشان، اقدامشان، عملشان، منششان، نوشته شان، روی مردم اثر می گذارد – چند خطر بزرگ آنها تهدیدشان می کند که باید بسیار مراقب باشند. یکی خطر خسته شدن است، یکی خطر راحت طلبی است، یکی خطر میل به سازش است، یکی خطر چسبیدن به منافع نقد است.
 
***لحظه‌ای به دشمن خوشبین نباشید
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌افزایند: باید ایمان و پارسایی خودشان را تقویت کنند؛ باید اتکای خودشان را به لطف و فضل خدا زیاد کنند؛ باید به دشمن لحظه ای خوشبین نباشند؛ دشمن درصدد ضربه زدن است. اگر خواص یک کشور – یعنی نیروهایی که با زبانشان، با قلمشان، با رفتارشان، با امضایشان، بر روی مسیر یک ملت اثر می گذارند – میل به سازش و راحت طلبی و زندگی مرفه و خوشگذرانی پیدا کنند و از حضور در میدانهای خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهدید می کند.
 
***پرهیز از سازش با مخالفان ایمان،‌ اصل حکومت اسلامی و ولایت‌الهی
 
رهبر معظم انقلاب ۲۹ شهریور ۱۳۷۴ می‌فرمایند: با همه کسانی که با شما کاری ندارند و اهل صلح و سلامت و اخّوت و برادری هستند، سازش کنید: اما با کسی که با فلسفه وجودی و اساس و ایمان شما و با اصل حکومت اسلامی و ولایت الهی مخالف است؛ سازش نکنید. حواستان جمع باشد.
 
ایشان ۴ شهریور ۱۳۸۶ یادآور می‌شوند: این به نظر من خیلى مهم است که در تعامل با دنیا، انسان جاى خودش را بداند، خواست خودش را بداند، نیرو و قدرت خودش را بداند و بداند که باید چه کار کند.
 
***ممکن است دو برادر از یکدیگر گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسى که به خانه‌ آنها حملهمى‌کند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند
 
مقام معظم رهبری ۱۶ فروردین ۱۳۷۱ تصریح می‌کنند:‌ با وحدت و یکپارچگى، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید؛ مثل چند برادر در یک خانه. ممکن است دو برادر از یکدیگر کدورت و گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسى که به خانه‌ى آنها حمله مى‌کند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند. آحاد ملت باید این گونه باشند. این، یکى از ویژگیهایى است که در این سنگر مى‌توانید حفظ کنید.
 
معظم‌له ۱ فروردین ۱۳۷۶ می‌فرمایند: کسانی که مسئولند؛‌ و کسانی که تصمیم و اقدام و حرکت و رفتار آنان،‌ فقط رفتار یک شخص نیست؛ بلکه رفتار یک مجموعه است،‌ رفتار یک جامعه است و گاهی در چشم دیگران، رفتار یک کشور است،‌ باید خیلی مراقبت کنند آنان بیش از دیگران مخاطب به خطاب الهی‌اند.
 
***تاکید بر هشیاری و هوشمندی و احساس روزافزون مسئولیت
 
حضرت آیت‌الله خامنه ای ۲ فروردین ۱۳۸۳عنوان می‌کنند: به نظر من وظیفه‌ای است که در درجه اول قرار دارد-هم برای مسئولان هم برای مردم-؛ به اعتقاد من،‌ هوشیاری و هوشمندی و احساس روزافزون مسئولیت است.


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:23 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 بازخوانی سخنان امام خمینی(ره) درباره شورای نگهبان

کد خبر: 339424

من هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.(۹) اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا، این فساد است، یک همچو آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فی الارض قرار بگیرد.

به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،  فرازهایی از فرمایشات امام خمینی (ره) درباره شورای نگهبان به شرح ذیل است:

 

اگر کسی بگوید این شورای نگهبان کذا همچو آدمی مفسد است

* میزان بودن تشخیص شورای نگهبان

حضرات آقایان فقهای شورای نگهبان را با آشنایی و شناخت تعیین کردم و احترام به آنان و حفظ مقامشان را لازم می دانم.(1) شورای نگهبان، این فقهایی که در آنجا هستند، تمامشان را من از نزدیک، سال های طولانی می شناسم که باید بگویم این ها را من بزرگ کرده ام.(2) اعضای محترم شورای نگهبان - ایدهم الله تعالی - حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند.(3) تشخیص شورای نگهبان، مخالف قانون نیست، مخالف اسلام هم نیست، میزان است، همه باید بپذیریم.(4) من با نهاد شورای نگهبان صددرصد موافقم و عقیده ام هست که باید قوی و همیشگی باشد.(5)

* اجتناب از توهین و تضعیف شورای نگهبان

نباید از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم، نمی توانی قبول نداشته باشی. مردم به این ها و به قانون اساسی رأی دادند. مردمی که به قانون اساسی رأی دادند، منتظر هستند که قانون اساسی اجرا بشود. (این طور نباشد که) هر کس از هرجا صبح بلند می شود، بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، نه!(6)

شورای نگهبان، قانونی است و کسی حق ندارد در مصاحبه ها و نطقها و رسانه ها به آن توهین و یا آن را تضعیف نماید.(7)

آن کسانی که علمایی را که قبلا کار شورای نگهبان را انجام می دادند، کنار گذاشتند، به این خاطر بود که کم کم آن ها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و به تدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همه ما باید بیدار باشیم.(8)

* کلامِ «شورای نگهبان کذا»؛ فساد

من هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.(9) اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا، این فساد است، یک همچو آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فی الارض قرار بگیرد.(10)

* توصیه هایی به شورای نگهبان

الف. عدم انفعال از هیچ قدرتی

از شورای محترم نگهبان می خواهم و توصیه می کنم، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که با کمال دقت و قدرت، وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نشوند.(11)

ب. ایستادگی قاطع بر مواضع اسلام

شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت می کنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی خودتان عمل می کنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم.(12)

ج. حرکت در محدوده قانونی خود

در همان محل قانونی وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه می کنید که مصالح اسلامی اقتضا می کند که به عناوین ثانوی عمل کنید، به آن عمل کنید. شما باید سعی کنید که نگویند می خواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود، این مسائل را می دانید و عمل می کنید، ولی من تذکر می دهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این می شود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود.(13)

***

1) صحیفه امام، ج 18، صص 431 - 432

2) صحیفه امام، ج 17، ص 272

3) صحیفه امام، ج 18، ص 431

4) صحیفه امام، ج 14، ص 377

5) صحیفه امام، ج 19، ص 43

6) صحیفه امام، ج 14، ص 377

7) صحیفه امام، ج 14، ص 201

8) صحیفه امام، ج 19، ص 44

9) صحیفه امام، ج 18، ص 431

10) صحیفه امام، ج 14، ص 370

11) صحیفه امام، ج 21، ص 421

12) صحیفه امام، ج 19، صص 43 - 44

13) صحیفه امام، ج 19، صص 43 - 44

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:19 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

امام خمینی(ره)، ارتش و انقلاب اسلامی ایران

  بسمه تعالی

امام خمینی(ره)، ارتش و انقلاب اسلامی ایران

دکتر سید ناصر حسینی[1]

چکیده:

ارتش نوین ایران توسط پهلوی اوّل با ادغام نیروهای مسلّح نظامی و انتظامی به صورتی مدرن پایه گذاری شد و این حرکت در دوره پهلوی دوم با عنایت به مناسبات منطقه­ ای و جهانی، شدّت بیشتری یافت و به عبارتی در دهه­ های پایانی رژیم شاهنشاهی، ارتش ایران مأموریتی ویژه داشت و هر دو ابرقدرت شرق و غرب در رابطه با اهداف خود به نوعی به خدمات آن چشم داشتند. از سوی دیگر ملّت شریف ایران مبتنی بر اعتقادات خود، مبارزاتی را به رهبری حضرت امام خمینی(ره) علیه استکبار جهانی آغاز کرده بود. بنابراین هر سه گروه به قدرت نظامی ارتش نیاز داشتند و در واقع برای بهره برداری از آن رقابتی پیدا و پنهان آغاز شده بود. آمریکا برای حفظ منافع خود در منطقه و مقابله با نفوذ اتحاد جماهیر شوروی(وقت) ارتش شاهنشاهی را سازماندهی، تجهیز و کنترل می کرد تا بدین وسیله سلطه خود را تضمین نماید...

امام خمینی(ره)، ارتش و انقلاب اسلامی ایران

 

ابر قدرت شرق نیز از راه توسعه فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی، سعی داشت تا نفوذ خود را در ارتش گسترش دهد و امام خمینی(ره) با ایجاد ارتباط و توسعه نفوذ خود بعنوان یک رهبر مذهبی در کارکنان ارتش اهداف انقلاب را پیگیری می­کرد. در حقیقت در این مقاله نقش برجسته امام خمینی و شاگردان ایشان که هدایت جریان روشنگری اجتماعی را به دوش کشیدند، مورد مطالعه قرار گرفته و این موضوع به چالش کشیده شده است که چگونه ارتش از یک ابزار حکومتی برای سرکوب بدنه جامعه به یک ابزار انقلابی تبدیل شد و با این اقدام عملاً توان حکومت شاهنشاهی را تحلیل برد. در نهایت این مقاله گویای این واقعیت است که، درایت­ رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار گفتمان اسلام ناب محمّدی بود که با ایجاد جوّی اثر گذار ارتش را به دریای خروشان مردم بازگرداند و زمینه سازی پیروزی کم هزینه انقلاب اسلامی را فراهم آورد.

1-   مقدّمه

هنوز پس از گذشت قریب سی سال از انقلاب اسلامی ایران، این پدیده برای جامعه شناسان، صاحب نظران سیاسی و روابط بین الملل ناشناخته باقی مانده و تاکنون تعابیر متفاوتی را برای توصیف انقلاب اسلامی بکار برده‌اند. اما اکثر آنها بر این مطلب اشتراک نظر دارند که انقلاب اسلامی معجزه امام خمینی(ره) است و با این تعبیر است که قدری خود را قانع می­کنند. بدیهی است تفاوتهای انقلاب اسلامی با سایر انقلاب‌های مطرح و معروف جهان آنها را بر این اندیشه استوار کرده است.

انقلاب‌هایی که در گذشته در جهان رخ داده است، عمدتاً از اختلاف بین دو طبقه اجتماعی پدید آمده است و طبقه غالب سعی کرده پس از پیروزی طبقه مغلوب را به کلی حذف و تسویه نماید و این کار معمولاً با خونریزی فراوان همراه بوده است. اما فرآیند شکل گیری و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به گونه‌ای دیگر رقم خورد و یک ملّت با ارزش­های علوی و باورهای ولایی با هدایت‌های حکیمانة رهبری روحانی و بیدار، به پا خواسته و پس از پیروزی بر نظام طاغوتی، به جای انتقام گیری و خون­ریزی‌های گسترده آغوش خود را برای پذیرش مردم از هر طیفی باز نموده و به جز اندک سرکردگان یک حکومت وابسته به ابرقدرت‌ها که در جنایات ضد انقلاب شریک بودند، هیچکس را مجرم ندانست.

ارتش و قوای مسلّح طبیعتاً در هر حکومتی در اولویت اوّل برای حفط و بقای نظام بنا می‌شود و سپس در اولویت بعدی در دفع تهدیدات خارجی ایفای نقش می‌کنند اما این اصل نیز در انقلاب اسلامی به گونه‌ای دیگر نمایان شد. ارتشی که حکومت طاغوت به او دلبسته و متکی بود با مردم انقلابی هم پیمان شد و از رهبر انقلاب دستور می‌گرفت. این موضوع نیز یکی دیگر از شگفتی‌هایی بود که صاحبنظران و ناظرین بین المللی را مبهوت کرده است. شرح این شگفتی این است ارتشی که توسط نیروهای خارجی برای حفظ منافع آمریکا و رژیم پهلوی تعلیم دیده و مسلّح شده بود، درست در زمانی که رژیم نیازمند وفاداری و ادای دین این نیروی عظیم بود از دیدگاه رژیم و ناظرین بیرونی انقلاب، به طور غیر منتظره‌ای به او پشت کرده و با شرکت در حماسة بزرگ انقلاب اسلامی ایران حماسه‌ای نو پدید آورد و از دهانه سلاح‌های پیشرفته آنان به عوض گلوله‌های داغ، گل‌های سرخ محمّدی بیرون جهیدند و بجای کشتار و برادر کشی، شعار (ارتش فدای ملّت) فضای کوچه و خیابان شهرهای ایران را عطر آگین نمود و ارتش ایران به اقیانوس متلاطم توده مردم گره خورد و طاغوت و طاغوتیان را در خود حل کرد.

در احادیث و روایات زیاد به این امر اشاره شده که «وقتی امام زمان(عج) به اذن خداوند متعال ظهور فرمایند تمام قدرت‌های نظامی و غیر نظامی جهان در اختیار او قرار می گیرند» که باور این مفاهیم برای بعضی مشکل است، اما  این جابجایی مسالمت آمیز قدرت و واگذاری آن به حضرت امام خمینی(ره)، را می‌توان مصداقی بارز و نمونه ای عملی برای این حقیقت الهی دانست که در قرآن شریف وعده داده است: «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»(انبیاء- 105) و باز این وعده خداوند تبارک و تعالی که می فرماید: «ونرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» (قصص- 5)

این مقاله سعی دارد تا رقابت ابرقدرت ها در بهره برداری از این ارتش در جهت منافع خود را روشن کرده و نهایتاً نقش حضرت امام خمینی(ره) در هدایت بدنه مؤمن ارتش و تبدیل آن از ارتش شاهنشاهی به ارتش جمهوری اسلامی ایران و بهره گیری از آن در جهت پیروزی انقلاب و برهم زدن کلیه معادلات ابرقدرت­های شرق و غرب را تحلیل نماید. ضمناً این مقاله به این مهم نیز می­پردازد که امام خمینی(ره) با چه رویکرد و ابزاری توانست، حکومتی را که به زعم دستگاه اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا، CIA حداقل ده سال را برای پیروزی انقلاب بر آن پیش بینی می­کرد، در بازه زمانی یک ساله ساقط نماید. (مایکل لدین،37)

2-   تاریخچه ارتش ایران

تاریخچه شکل گیری ارتش ایران به عصر صفوی بر می گردد هنگامی که ایران غالباً درگیر بازی قدرت با امپراتوری عثمانی بود. شاه عباس سعی کرد با استفاده از کمک‌های غرب، قدرت نظامی خود را توسعه دهد. لذا در سال 976 شمسی با دعوت از گروهی کارشناس نظامی بریتانیایی، به سرکردگی برادران شرلی به دربار، این هدف را پیگیری نمود. البته بعضی تحلیل‌ها هدف عمده این هیأت از کمک به ایجاد ارتش قدرتمندتری در ایران را در جهت رقابت بریتانیا با امپراطوری عثمانی ارزیابی کرده‌اند.

عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه قاجار نیز مصمم بود که با ایجاد ارتشی دایمی و پیشرفته، ایران را در  مقابل تهدیدات خارجی توانمند نماید. نخستین مرحله نوسازی و تقویت ارتش قاجار با همکاری مربیان فرانسوی، «ژنرال گاردان» جامه عمل پوشید. برای فرانسه که در آن زمان در حال جنگ با نیروهای روسی در لهستان بود، اتحاد با ایران از دو جهت با اهمیّت بود. نخست این که موقعیت فرانسه در قبال روسیه تقویت می‌شد و دوّم اینکه برای منافع انگلیس در هند نیز این پیمان تهدید کننده بود.(لطفیان، 45-47) البته به دلیل تفاوت اهداف دو کشور ایران و فرانسه این همکاری به سرانجام خوشی منتهی نشد و در نهایت با نزدیک شدن اهداف روسیه و فرانسه، این پیمان یک طرفه از سوی فرانسه لغو، و شاه قاجار مغموم شد.

پس از دوران عباس میرزا، مهمترین گامی که در جهت نوسازی ارتش ایران برداشته شد، ایجاد مدرسه دارالفنون بود که به ابتکار امیرکبیر در تهران تأسیس شد و در آن بر آموزش فنون نظامی تأکید می‌شد.(لطفیان،50) در واقع فکر ایجاد ارتش واحد و تحت فرماندهی افسران ایرانی، برای جلوگیری از ادعاهای جدایی طلبانه و استقلال جویی اقوام گوناگون آرمانی بود که مردم و نخبگانی که خواستار ایجاد یک دولت ملّی تام الاختیار بودند، همواره بدنبال آن بودند. و این ایده برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی اوّل بعنوان بنیانگذاری ارتش ملّی مطرح شد. ناگفته نماند که انگلیسی‌ها هم که مایل بودند تا دولت‌های آینده ایران هم وجود تفنگداران جنوب را بپذیرند از آن طرفداری می کردند. و خانم لطفیان چنین اشاره می کند. درواقع، از ابتدای قرن بیستم، دولت انگلیس خواستار تشکیل ارتش واحد در ایران بود. علّت اصلی علاقه آنها نیز این بود که روسیه در آن هنگام از نظارت مستقیم بر تیپ قزاق دست برداشته بود و قزاق‌ها فقط به دولت تهران وابسته بودند.( لطفیان،70)

لذا در اسفند 1299 که رضاخان با کمک انگلیسی‌ها در رأس دو هزار قزاق به تهران لشکر کشید و عنوان سردارسپه و پس از چندی مقام وزیر جنگ را تصاحب کرد. سردار سپه در 26 آبان 1300 با ادغام دیویزیون قزاق، ژاندارمری دولتی، بریگاد مرکزی، واحد تفنگداران جنوب و سایر قوای پراکنده‌ی نظامی، ارتش جدیدی را به وجود آورد که توانست امنیت داخلی را در سراسر کشور برقرار و آثار ملوک‌الطوایفی را یکی پس از دیگری نابود سازد و قدرت دولت مرکزی را تحکیم بخشد. بطوریکه ارتش تا قبل از آن هرگز تسلطی را که در اوایل سال 1300 در سراسر ایران بدست آورده بود، نداشت.

البته نباید فراموش شود که ارتش رضا خان هر چند اوّلین ارتش به ظاهر ملّی است، ولی ایده آن به طور کلی توسط انگلیسی­ها و از ابتدای قرن بیستم و شکل گیری جنگ جهانی اوّل وجود داشت. در واقع از ابتدای قرن بیستم، دولت انگلیس خواستار تشکیل ارتش واحد در ایران بود. علت اصلی آن نیز این بود که اوّلاً انگلیس ایران یکپارچه ای را می خواست تا در مقابل رقبای او مانعی بر سر راه دستیابی به شبه قاره هند و مستعمرات بریتانیای کبیر باشد و ثانیاً اینکه روسیه در آن هنگام از نظارت مستقیم بر تیپ قزاق دست برداشته بود و قزاق­ها فقط به تهران وابسته بودند. ثالثاً رضاخان که از نظر انگلیسیها مجری قرارداد ننگین 1919 - که در شش ماده با توجه به نفوذ انگلیس تنظیم شد- بود نیاز به قوه قهریه و ارتشی داشت که آن را اجرا نماید. متن این سند در روز شانزدهم اوت در روزنامه­های لندن چاپ شد و کرزن وزیر امور خارجه انگلستان رهبران ایران را «عروسک­های خیمه شب بازی» خود نامید.(ولایتی، 59) در ادامه کار تشکیل ارتش واحد، رضا خان در سال 1923 قرارداد نفتی جدیدی با انگلیس منعقد کرد که شامل جزییاتی درباره تأمین هزینه ارتش و ایجاد سلسله شاهنشاهی جدید با نام پهلوی است. بدین ترتیب اصول اساسی سیاست­های ایران برای 50 سال آینده تنظیم شد که شامل بکارگیری ابزار نفت و ارتش برای پیشبرد اهداف دودمان پهلوی بوده است و اینها همه مقدماتی شد تا رضا خان در سال 1925 خود را به عنوان شاه ایران معرفی نماید.(Cottrell, p 391)

3-   ارتش قبل از کودتای 1332

از آنجا که ارتش از همان ابتدا متکی به بدنه ملّت بود نافرمانیهایی در مقابل حکومت سر سپرده پهلوی و اربابان انگلیسی خود دارد لذا در پیروزی قیام 30 تیر 1331 افسران نقش تعیین کننده‌ای داشتند. لطفیان در این مورد می گوید: «گروهی از افسران در نیروی زمینی، فرماندهان یگان‌هایی بودند که برای سرکوب مردم تهران به خیابانها اعزام شده بودند، ولی نه تنها دستور تیراندازی به مردم را نادیده گرفتند بلکه در چند مورد به صف قیام کنندگان پیوستند. خلبانان نیروی هوایی، فرمان آماده باش برای پرواز برفراز آسمان تهران و تهدید قیام کنندگان 30 تیر را اجرا نکردند و دیگر افسران را به اهمّیت وظیفه‌شان در آن روز تاریخی آگاه ساختند.»(لطفیان،  88-89) به همین لحاظ شاه نسبت به پشتیبانیهای ارتش تردید داشت. در این زمان شاه به دلیل از دست دادن نفوذش در ارتش بسیار نگران شده بود.(همان،89)

در 28 مرداد 1332، که دولت مصدّق بوسیله یک کودتای آمریکایی و با همکاری انگلیس سقوط کرد. محمدرضا پس از کودتا، پایه اصلی قدرت خود را بر ارتش گذارد و با پول نفت، ارتش را با مدرن‌ترین و گران‌ترین تجهیزات مسلّح کرد و از مستشاران آمریکایی به وفور در امر آموزش ارتش استفاده نمود. در واقع در این دوره یعنی پس از جنگ جهانی دوم است که جنگ سرد بین دو بلوک شرق به رهبری شوری و بلوک غرب به سرکردگی ایالات متّحده آغاز شده بود و آمریکا جای انگلیس را در ایران گرفت و به تدریج در ایران نفوذ بیشتری یافت و به تبع آن نفوذ قابل ملاحظه‌ای بر فرماندهی نظامی در ارتش پهلوی داشت. یکی از دلایل علاقه آمریکا به ایران، نزدیکی به شوروی بود که در این راستا، پیمانی در سال 1337 بین ایران و آمریکا امضا شد که با انتقادات دولت شوروی همراه بود و خروشچف معتقد بود این قرارداد، خاک ایران را مبدل به پایگاه نظامی آمریکایی خواهد کرد.(همان، 129) بعبارتی می توان گفت از یک طرف ارتش حوزه رقابت بین آمریکا و انگلیس و از طرف دیگر حوزه رقابت آمریکا و شوروی شده بود که رقابت اخیر شدیدتر و سخت تر می نمود. بنابراین بدنبال همین اهداف، آمریکا بمنظور ممانعت از دسترسی شوروی به آبهای گرم جنوب، منابع نفتی ایران و اقیانوس هند از طریق خلیج فارس، کمک‌های تسلیحاتی خود را به ایران برای تشکیل ارتشی مقتدر، در این دوره افزایش داد.(همان، 145)

از فهوای مطالب فوق چنین استنباط می شود که مهمترین هدف آمریکا برای فروش اسلحه به ایران، مقابله با نفوذ شوروی در منطقه با استفاده از سرباز ایرانی است. چرا که حضور سربازان آمریکایی در خلیج فارس هزینه بیشتری در برداشت. از این رو بود که در صدد برآمدند تا ایران را به ژاندارم خلیج فارس تبدیل نمایند.

 4-   رقابت آمریکا و شوروی در ارتش ایران

شوروی پس از انقلاب بلشویکی بدنبال ایجاد جهانی با عقاید کمونیستی بود و تشکیل کشورهای بلوک شرق و بدنبال آن «پیمان نظامی ورشو» نیز در همین راستا بود. لذا کشور همسایه ای مثل ایران که مانع بزرگی بر سرراه اهداف بلند مدت و استراتژیکی اوست طبعاً از اولین اهداف او بشمار می رود. هدف دولت شوروی در این دوره یعنی پس از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، تسخیر قسمتی از خاک ایران در منطقه شمال بعنوان حیاط خلوت خود و سپس نفوذ به سراسر کشور و بالاخص راه یابی به خلیج فارس بود ضمن اینکه نفت شمال نیز برای آنان وسوسه انگیز بود، از این روی دولت شوروی به بهانه اخذ امتیاز قرارداد نفت شمال، پس از جنگ جهانی دوم به خروج نیروهای نظامی خود از ایران رضایت نمی‌داد و بساط فرقه سازی و تجزیه طلبی را بدست عوامل مزدور خود به راه انداخت.  و با همکاری طرفداران خود حزب توده، فرقه دمکرات آذربایجان و حزب ایران را تأسیس و مثلث شومی را تشکیل داد و آذربایجان را جولانگاه مطامع بیگانه و صحنه فریب و ریا و خونریزی و قساوت ساختند. بنابراین نباید رقابت آمریکا و شوروی بر سر ایران و مسایل تاریخی را نادیده گرفت. بعبارت دیگر می توان گفت رقابت شرق و غرب در ایران پیشینیه عمیقی دارد. در این قسمت نمونه ای که لطفیان ذکر می کند قابل تعمق است. «بطور نمونه، در دوره‌ جنگ سرد، نفوذ شوروی در ارتش ایران به حدی رسیده بود که حتی فرمانده مورد اعتمادترین گردان گارد شاهنشاهی، کمونیست تمام عیار بود. اعترافات این افراد نقشه آنها را آشکار ساخت. هدف اصلی آنها، ایجاد رژیم کمونیستی برمبنای الگوی سایر کشورهای شرقی بود.»(همان، 180)

از نظر آمریکاییها، ژئوپلیتیک کشور ایران با توجه به وسعت و جمعیت و اهمیّتی که داشت، می توانست در آینده مفید واقع شود. بویژه نفت ایران آنهم در منطقه خلیج فارس رمز موفقیت استراتژیکی این کشور در همسایگی با اتحاد جماهیر شوروی، برای آمریکایی‌ها جذابیت خاصّی داشت.

 روس‌ها از یک سو به شدّت نگران گسترش روز افزون مناسبات سیاسی و نظامی ایران با آمریکا و انگلیس بودند و از سوی دیگر رسیدن به اهداف خود در خاورمیانه و خلیج فارس را تا حدّ زیادی از طریق بسط دوستی با ایران می‌دانستند لذا سعی می‌کردند تا به طور پنهانی و با نفود طرفداران خود در ارتش و سایر ارگانهای اثرگذار، سیاست‌های آمریکا و انگلیس را خنثی نمایند. به این ترتیب ارتش قبل از انقلاب محل رقابت شدید آمریکا و انگلیس از یک طرف و شوروی از سوی دیگر بود.

 5-   نقش ارتش در پیروزی انقلاب

ارتش پیش از انقلاب را شاید بتوان به موسی(ع) تشبیه کرد که در دامان فرعون پرورش یافت و سرانجام هم باعث نابودی فرعون شد. در واقع در آن دوره، بخش عمده‌ای از بودجه کشور، به منظور باز سازی ارتش هزینه می‌شد. بطوریکه در دهه آخر سلطنت محمدرضا شاه، میزان واردات تسلیحات از آمریکا به مرز 19 میلیارد دلار نزدیک شد.(لطفیان،160) همچنین ایران طی سال‌های 52-1356 از انگلستان 10 میلیارد دلار، اسرائیل 4 میلیارد، فرانسه و شوروی حدود یک میلیارد دلار و چکسلواکی، آلمان غربی و ایتالیا هر کدام نیم میلیارد دلار تسلیحات خریداری نمود. (مهدوی، 405و406) بنابراین می توان گفت که یکی از اهداف عمده شاه، تکیه به ارتش به منظور حفظ تاج و تخت شاهنشاهی بود اما درون این ارتش اتفاق دیگری در حال وقوع بود.

 مبانی اعتقادی و مذهبی مردم ایران به رغم تمام تلاش‌های رژیم پهلوی به سرعت در اکثریت کارکنان ارتش که برخاسته از متن ملّت بودند ریشه دوانده بود. مبانی مذهبی به همراه خود اعتقادات دیگری نیز می‌آورد. اعتقاد به استقلال کشور، اعتقاد به اسلام و ائمه معصومین(علیهم السلام)، اعتقاد به همراهی با مردم و عدم پذیرش سلطه بیگانگان، اصولی بود که قاطبه کارکنان ارتش به آن ایمان داشتند. این موضوع را سفیر وقت آمریکا هم متوجه شده بود بطوریکه حدود یک سال قبل از انقلاب در گزارشی به این مضمون به کاخ سفید مخابره کرده بود می گوید: «این ارتش با این اعتقادات نمی‌تواند جلوی مردم و انقلاب بایستد و عکس‌العمل نشان دهد». آنها تشخیص داده بودند که ارتش در کوران انقلاب از فرماندهان خود اطاعت نمی‌کند و اینکه ارتش فرمانده دیگری دارد. فرمانده پنهانی به نام امام خمینی(ره) که از ایشان دستور می‌گیرد.(حسینی) مؤید این مطلب، گزارش سرلشگر مولوی، رئیس پلیس تهران، طی جلساتی در 24 و 30 مرداد 57 با حضور فرماندهان ارشد نظامی است که می گوید: «ما در میان اینهایی که دستگیر می‌کنیم درجه دار و سرباز نیروی هوایی هم دیده می‌شود. همچنین مشاهده می‌شود که بعضی امرای بازنشسته هم در مساجد حضور دارند که در مقابل تبلیغات سوء عکس العمل نشان نمی‌دهند».(لطفیان،195)

 6-   نقش امام خمینی(ره) در جذب ارتش

اگر بگوییم این جمله که «رژیم­های سیاسی تا زمانی که نخبگان حاکم عزم خویش را برای حفظ رژیم خود ولو با هر قیمتی جزم کرده باشند و دستگاه سرکوب خود را تحت فرمان داشته باشند، امکان سرنگونی آنها منتفی است، زیرا حرف آخر را قدرت می­زند و دستگاه حاکم در قلمرو جغرافیایی خود انحصار کامل ماشین سرکوب را در دست دارد» (حجاریان، 45) همواره صحیح نیست، می­توان آن را اینگونه فرض نمود که بدون برنامه ریزی و تصاحب ماشین سرکوب امکان پیروزی بسیار دشوار است. نمونه واضح و قرین آن، حکومت مستبدانه صدام حسین است که علی رغم تمامی مخالفت­ها و نارضایتی­ها قریب40 سال به حاکمیت خود ادامه داد با اینکه حداقل دو جنگ را به ملت اش و دنیا تحمیل نمود.

بررسی دقیق انقلاب اسلامی ایران نشان می‌دهد که ارتش در آن زمان با وجود حکومت پلیسی و دیکتاتوری شاه و ساواک و ... با حضرت امام(ره) در رابطه بوده است، با روحانیون مبارز و مردم رابطه داشته و همگام با مردم، حامی انقلاب بوده است، چنانچه خود حضرت امام خمینی (ره) به منظور تشویق و ترویج و تفکیک عمده قوای ارتش از سران خود فروخته در آبان ماه 57 طی سخنرانی در پاریس می‌فرماید: «شما خیال کردید که همه ارتش مثل این چند تا الدنگند که بجان مردم افتاده‌اند؟ نه همه آنها اینطور نیستند. آنها به ما پیغام داده‏اند ما حاضریم؛ پیغام دادند. اگر وقتش شد آنها هم حاضرند براى کارها». این دقیقاً همان مصداق پرورش موسی در دامان فرعون است. دوران پیش از انقلاب یک دوره از تاریخ ارتش ایران و در واقع یک مرحله از حیات این نیرو است. در آن دوره اکثراً امرا و فرماندهان رده بالای ارتش افراد سرسپرده و وابسته به رژیم بودند و در مقابل، بدنه ارتش، متشکل از فرماندهان میانی، افسران جزء، درجه داران و کارکنان وظیفه با تعلّقات و خواسته‌های مردم و اکثریت جامعه همراه بودند. در واقع بدنه ارتش همراه با مردم و انقلاب بود و این در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب خود را نشان داد.

ارتش قبل از انقلاب، به مدد کمک‌های آمریکا و حمایت همه جانبه تسلیحاتی آن کشور قدرتمندترین ارتش منطقه شده بود و پیشرفته ترین مدل‌های تانک، توپ و ناوگان هلی کوپتری را داشت به گونه ای که ایران را تبدیل به پنجمین قدرت هوانیروز جهان کرده بود و نیروی هوایی فوق مدرن آن که جدیدترین مدل‌های هواپیماهای آمریکایی را در اختیار داشت. اما ثمره این ارتش، علیرغم در اختیار داشتن چنین تجهیزاتی، در برابر انقلاب، کمترین مقاومت و همراهی و همگامی بود.

7-    ارتباط امام و ارتش

اقدامات روشنگرانه حضرت امام(ره) و ارتباطات ایشان با ارتش که در واقع قبل از قیام خونین پانزده خرداد 42 آغاز شده بود، به وسیله  پخش اعلامیه‌های امام(ره) در پادگان‌ها و درک پیام ایشان از سوی بدنه ارتش نقش بسیار مهمی در این همراهی و همدلی داشت.

به روایت صحیفة نور، حضرت امام خمینی (ره)، طی دوران حیات گهر بار خود، همواره مسایل مرتبط با ارتش و نظامیان را مدنظر داشتند، به طوری که ایشان 2786 بار از واژه ارتش و مشتقات آن، 1558 بار از واژه نظامی و مشتقات آن، 462 بار از واژه سرباز و مشتقات آن، 406 بار از واژه لشکر و مشتقات آن، 62 بار از واژه سرهنگ، 25 بار از تیمسار، 24 بار از ارتشبد،23 بار از سپهبد، 20 بار از سرلشگر، 7 بار نیز از سرگرد، گروهبان و سروان و نیز مشتقات هریک طی بیانات خود استفاده نمودند. تحلیل محتوای بیانات حضرت امام(ره) نشان می‌دهد که اهتمام حضرت ایشان در مورد ارتش، بیش از یک اتفاق بوده و حجم ارتباط و تعامل وی با ارتش، از یک اقدام از پیش طراحی شده برای تربیت ارتش حکایت می‌کند که هیچوقت از اقدامات خود در قبال جذب ارتش مأیوس نشدند و با کار بلندمدت خود توانستند بدنه ارتش را با انقلاب همراه نمایند. (صحیفه نور ج4، 456) ایشان طی اعلامیه‌ای در مورخه 4/8/57 خطاب به رؤسای ارتش فرمودند: «ایران کشور شماست و ملّت ایران ملّت شماست به ملّت بپیوندید، من می‌دانم بسیاری از شما به ملّت و کشور و اسلام وفادار هستید و از این کشتارها و غارتگری‌های شاه خائن و بستگانش و جنایتکاران بین المللی ناراحت هستید. گاهى مطالب شما به من مى‏رسد. ملّت شما لحظات حساسى را مى‏گذراند و شما بیشتر از دیگران پیش خداى بزرگ و ملّت شجاع و نسل‌هاى آتیه مسئول هستید؛ همتى دلاورانه کنید و زنجیرهاى اسارت را پاره کنید و مجال به این خائن به اسلام ندهید، و سرفرازى را براى خود و ملّت خود بیمه کنید. خداوند تعالى مددکار خدمتگزاران به اسلام و کشور است.» (صحیفه نور، ج 4، 157)

امام خمینی (ره) همچنین طی مصاحبه‌ای با تلویزیون آمریکا در مورخه 15/8/57 نیز خطاب به ارتش فرمودند: «امید این را داریم ارتش هم که از خود این ملّت است و ملّت برادر اوست پشت به این ملّت نکند و در کنار ملّت قرار گیرد.» (پورداراب)

در نتیجه این رابطه دو سویه ارتش و امام بود که وقتی حضرت امام(ره) وارد کشور شدند، دیگر ارتش عملاً از فرماندهان خود دستور نمی‌گرفت. دیدار خیل عظیم کارکنان نیروی هوایی با ایشان در روز 19 بهمن نمونه‌ای از این همراهی بود.(پورداراب) وقتی حضرت امام فرمودند فرزندان من در ارتش پادگان‌ها را ترک کنند، در سریع‌ترین زمان ممکن پادگان‌ها خالی شد یا وقتی به دستور ایشان مبنی بر بازگشت به پادگان‌ها، دوباره اطاعت کردند. حتی قبل از انقلاب هم به صورت جمعی و مخفیانه نزد حضرت امام(ره) می‌رفتند و آمادگی خود را برای دفاع از انقلاب اعلام می‌کردند. در این اتفاقات نقش دین و اعتقادات مذهبی و مرجعیت حضرت امام(ره) کاملاً تعیین کننده بود.

به جرأت می‌توان گفت که بسیاری از فرماندهان پادگان‌ها از موضوع توزیع شبنامه‌ها در پادگان‌ها اطلاع داشتند، اما عملاً اقدامی نمی‌کردند و جلوی آن را نمی‌گرفتند. ارتش ضدّاطلاعات قدرتمندی داشت و اگر این افراد به چنگ ماموران این نهاد می‌افتادند، واقعاً سرنوشتشان مشخص نبود؛ اما به شکل حیرت آوری اول صبح اعلامیه و پیامی که امام شب قبل صادر کرده بودند، میان سربازان دست به دست می‌شد. همراهی ارتش در پیروزی انقلاب را در سرعت بالای به ثمر رسیدن آن هم می‌توانید ببینید که قطعاً اگر این همراهی نبود انقلاب با این سرعت پیروز نمی‌شد.

فرار عده­ای از سربازان و تمرد عده­ای دیگر از دستور فرماندهان، از هم گسیختگی ارتش شاه را به عنوان اصلی ترین نهاد دستگاه سرکوب آغاز کرد.(باقی،382) این امر در شرایطی رخ می­دهد که شاه از دولت شریف امامی قطع امید نموده و با روی کار آمدن ازهاری، پیام کارتر توسط سولیوان سفیر وقت آمریکا در تهران به شاه چنین ابلاغ می­گردد که دولت آمریکا از هر گونه اقدام نظامی ارتش در قبال مردم حمایت می­کند.

بخش مهمی از حیات ارتش و یکی از پرافتخارترین دوره‌های آن، دوران انقلاب است. در این دوره ارتش فداکاری‌های زیادی کرد تا حضور خود را در صحنه‌های انقلاب ثابت کند. از غیرمسلح کردن تانک‌ها گرفته تا حضور در صحنه‌های انقلابی و تظاهرات و پیوند با مردم. عکس‌ها و فیلم‌های باقی مانده از آن دوران این موضوع را ثابت می‌کند. در این زمان ارتباط با امام خمینی(ره) هم به عینه خود را نشان داد. ارتش، امید را در دل مردم و امام زنده نگه داشت و آمریکا و شاه را کاملاً‌ ناامید کرد و اگر این اتفاقات و اعتقادات نبود انقلاب به این سرعت پیروز نمی‌شد. مقایسه تعداد کشته شدگان انقلاب اسلامی با نمونه‌های مشابه از انقلاب‌های دیگر کشورها به خوبی مؤید این نکته است که اعمال قدرت امام(ره) در خصوص ارتش به خوبی مسیر طبیعی را دور زده و به جای مبارزه با ارتش آن را در داخل بدنه انقلاب جذب نموده است.

رژیم شاه رده اول فرماندهان ارتش را از معتمدان خود قرار داده بود، اما از درجه سرهنگ به پایین اکثراً طرفدار انقلاب بودند و پیوند نزدیکی با مردم داشتند. تأثیر فرار شاه این بود که فرمانده ارتش حذف شد و عملاً‌ این ارتش در زمان انقلاب توسط فرمانده دیگری به نام امام خمینی(ره) هدایت می‌شد. و بجز فرمان ایشان، دیگران نفوذی در ارتش نداشتند. مفهوم خروج شاه از ایران این بود که فرماندهان ارشد و ژنرال‌ها هم دیگر پشتوانه خود را از دست دادند و از دور خارج شدند و نهایتاً‌ هم بی‌طرفی خود را اعلام کردند.

محورها و استراتژی‌های اصلی حضرت امام خمینی(ره) در جهت همراه سازی و اعمال قدرت نرم بر روی ارتش در دوران ستمشاهی، در گروه‌های زیر قابل طبقه بندی است:

 

  • اهمّیت استقلال ارتش

امنیت ملّی نظام­های سیاسی از طریق بکارگیری رهیافت­های گوناگون قابل تأمین است. یکی از عمده ترین این رهیافت­ها در دوران حاکمیت جنگ سرد، وابستگی تام و تمام و یا بهتر بگوییم سرسپردگی یک کشور به یکی از دو ابرقدرت آمریکا و شوروی بود. گرچه این رهیافت برای کشورهایی که از پشتوانه و مشروعیت مردمی برخوردار نبودند، یکی از بهترین و آسانترین راهها محسوب می­شد اما بدلیل خصلت غیربومی آن شدیداً آسیب پذیر  شکننده بود.(درویشی، 1377) این نکته­ای بود که امام امّت به خوبی به آن واقف بود. بنابراین یکی از نکاتی که به کرّات در بیانات امام (ره)، در خصوص ارتش پیش از انقلاب اسلامی و در طول سالهای مبارزه رسمی ایشان با حکومت طاغوت شنیده می‌شد و به رخ کارکنان ارتس کشیده می شد، تاکید بر عدم استقلال ارتش و دست نشانده‌ بودن آن بود. در جای جای بیانات ایشان، نفوذ مستشاران خارجی و علی الخصوص آمریکایی در ارتش تذکر داده شده است. این موضوع با بیان ادلّه محکم در خصوص اینکه به صرف آموزش دیدن افسران در فلان کشور و یا حضور مستشاران آنها در داخل نمی‌تواند عامل ایجاد ارتش قوی گردد، همراه بود.

امام (ره) در همین راستا به ناکارآمدی ارتش رضاخان در خصوص حمله متفقین اشاره می‌نماید و با برهانی قاطع، بیان می‌کند که ذلّت ارتشیان در برابر نظامیان بیگانه به خوبی شاهد عدم کارایی ارتشی است که از متن جامعه برنخواسته باشد و هویّت ملی در آن احساس نشود.

در جایی دیگر با تعبیر اینکه کشور ارتش انگلی نمی‌خواهد به این ادلّه می‌پردازد که ارتش تمام حقوق و هزینه‌هایش از جیب مردم در می‌آید، در حالی که عامل پیشبری سیاست‌های آمریکا در سطح منطقه است و این یعنی حیات انگلی و یا در نمونه دیگری امام(ره) با اشاره به برخی از فجایع که دقیقاً پس از حضور کارتر در ایران رخ می‌دهد به ارتش و مردم هشدار می‌دهد که: «مگر نمی‌بینید دستورات چگونه تنظیم می‌شوند و چگونه اجرا می‌گردند.»

امام(ره) با افشاگری در خصوص اینکه خود شاه نیز عامل خود فروخته است، بیان می‌دارد که:

"وقتى اصل آقاى شاهش را مى‏بینى، آن را هم متفقین اینجا گذاشتند. خودش گفت این را که «متفقین صلاح دیدند که من باشم» پدرش را هم که انگلیسها گذاشتند! رادیو دهلى هم اعلام کرد این مطلب را درآن‏ وقت، در جنگ عمومى (2) رادیو دهلى اعلام کرد این مطلب را که «ما رضاشاه را آوردیم و بعد خیانت به ما کرد و مى‏بریمش»؛ بردندش به جزیره موریس، و به جهنم فرستادندش" (صحیفه نور، ج4،63)

افزون بر تمامی موارد بالا، مهمترین تلاش‌های امام در خصوص نمایش وابستگی ارتش و حکومت به خارجیان در قالب مخالفت‌های ایشان با طرح کاپیتولاسیون بوده است. در این موضوع امام به حدی صریح و هوشمندانه در بیاناتشان جامعه را آگاه نمودند که حکومت مجبور به واکنش شدید شد. امام در بیانات خود به شکل ویژه ارتشیان را نیز مخاطب قرار داده است که این امر نمایشی از اثرگذاری بر روی بدنه ارتش است: "آقا، من اعلام خطر مى‏کنم! اى ارتش ایران، من اعلام خطر مى‏کنم! اى سیاسیون ایران، من اعلام خطر مى‏کنم! اى بازرگانان ایران، من اعلام خطر مى‏کنم! اى علماى ایران، اى مراجع اسلام، من اعلام خطر مى‏کنم! اى فضلا، اى طلاب، اى مراجع، اى آقایان، اى نجف، اى قم، اى مشهد، اى تهران، اى شیراز، من اعلام خطر مى‏کنم! رجال سیاسى ما، صاحب منصبهاى بزرگ ما، رجال سیاسى ما، یکى بعد از دیگرى را کنار مى‏گذارد! الآن در مملکت ما به دست رجال سیاسى که وطنخواه باشند چیزى نیست. در دست آنها چیزى نیست. ارتش هم بداند، یکى‏تان را بعد از دیگرى کنار مى‏گذارند. دیگر براى شما آبرو گذاشتند؟ براى نظام شما آبرو گذاشتند که یک سرباز آمریکایى بر یک ارتشبد ما مقدم است؟! یک آشپز آمریکایى بر یک ارتشبد ما مقدم شد در ایران؟! دیگر براى شما آبرو باقى ماند؟ اگر من بودم استعفا مى‏کردم؛ اگر من نظامى بودم استعفا مى‏کردم؛ من این ننگ را قبول نمى‏کردم. اگر من وکیل مجلس بودم استعفا مى‏کردم." (صحیفه نور ج1،420)

شخصیت برجسته امام خمینی(ره) و رویکرد همیشه فعّال ایشان به مسایل پیش رو، در زمینه تعامل با ارتش و بازپسگیری بدنه ملّت، از آموزش­های خود فروختگان و مستشاران خارجی بسیار برجسته است. گویی امام در این خصوص هیچ محدودیتی را بر سر راه نمی­بیند و تصمیم دارد تمامی تهدیدها را به فرصت مبدّل سازد. در این خصوص درس آموزنده­ای که ایشان برای ما در واکنش به تصمیم رژیم وابسته شاه به خدمت سربازی فرستادن طلاب علوم دینی می­تواند سرمشقی برای امروز نظام باشد. "ما از سربازی فرستادن فرزندان اسلام هراسی نداریم؛ بگذار جوانان ما به سربازخانه بروند و سربازان را تربیت کنند و سطح افکار آنها را بالا ببرند؛ بگذار در بین سربازان افراد روشن ضمیر و آزاد منشی باشند تا بلکه به خواست خداوند متعال ایران به آزادی و سربلندی نایل شود." (صحیفه نور، ج1،198)

«حضرت امام(ره) با این موضع گیری دو هدف را دنبال کردند:

  1. بازداشتن رژیم شاه از آزار و اذیت طلاب علوم دینی
  2. برقراری ارتباط و ایجاد بیداری در بدنه ارتش به منظور ایستادگی در برابر مستشاران آمریکایی و کسب استقلال ارتش

البته هدف دوم حضرت امام مهمتر و محوری تر بود، چرا که نجات کشور بدون خروج ارتش از سلطه مستشاران و فرماندهان وابسته به شاه ممکن نبود و تشکیل یک رژیم اسلامی بدون رکن نظامیان آن، که رابطه مستقیم با حفظ امنیت کشور دارند، غیر ممکن است.»(ارتش از دیدگاه امام خمینی، تبیان، ص3)

 

  • یادآوری و تذکّر پایبندی به ابعاد اسلامی و اخلاقی  

یکی از مهمترین محورهای بیانات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در خصوص نیروهای مسلّح، توجه دادن به این نکته است که بیش و پیش از هر چیزی همه ما انسان و مسلمان هستیم و در پیشگاه خداوند متعال، وجدان انسانی و حقوق مسلّم انسانی مسئولیت داریم. این بیان در واقع پیامی است برای وجدان افرادی که به دلایل مختلف ممکن است عملکرد خود در ارتش را توجیه نمایند. امام(ره) با اشاره به عدم پذیرفته بودن این استدلال که «مامورم و معذور» خط بطلان روشنی برای مجریان فرامین می‌کشد و بیان می‌فرمایند که نباید با دستمایه قرار دادن اینکه بنده تنها مجری هستم و نقشی ندارم خود را از عواقب اخروی و دنیوی رفتار نادرست معذور نمود.

"ارتش ایران و صاحب منصبان محترم بدانند که جنایات و قتل عامهایى که شاه بر آنان تحمیل مى‏کند حاصلى جز بدنامى و ننگ براى آنان ندارد. افسران ارتش و شهربانى و ژاندارمرى ایران تا چه زمان اجباراً و بدون هیچ گونه اختیار، به برادرکشى توسط یک عده مأمور ناآگاه ادامه مى‏دهند؟ آخر براى حفظ چه کسى؟ شخصى که به اسلام و ناموس و آزادى شما ضربات پیاپى وارد مى‏کند؟ شخصى که شما را در جهان از بى‏حیثیت ترین مأمورانى که فقط به خاطر داشتن حقوق گزاف به هر عمل زشتى دست مى‏زنند، معرفى کرده است؟ آیا هر روز کشتار و ضرب و جرح، آن هم به دست شما و یا کسانى که شما هیچ گونه حق اعتراضى به آنان نداشته باشید، با انسانیت سازگار است؟ شما به عذر مأموریت، برادران دینى خود را به گلوله مى‏بندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است، باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران که شما را به قتل و ظلم امر مى‏کنند سرپیچى کنید، و با کشتن برادران خود، جهنم دنیا و آخرت را براى خود نخرید و ناله مادران و پدران داغدار و جوان از دست داده را با گوش دل بشنوید، اینان مادران خود شما هستند. آیا فکر کرده اید که با گلوله خود حداقل یک خانواده بزرگ را در درد و رنج بى‏حد قرار مى‏دهید؟ اگر تا به حال هم دست به چنین اعمالى زده اید هر چه زودتر توبه کنید و خود را در صفوف لشکر حق قرار دهید؛ مطمئن باشید که پیروزى دنیا و آخرت از آن شما خواهد بود. شمااى صاحب منصبان مسلمان و آزاده ارتش ایران! دِین خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایید و بیش از این تن به ذلّت ندهید."(صحیفه نور،ج4 ،1)

امام (ره) با بینش عمیق بر روی تصمیمات اتّخاذ شده از سوی شاه و اعمال شده بر روی بدنه ارتش، با صراحت و درایت به پاسخگویی آنها می‌ایستد. از جمله تلاش‌ها و افشاگری‌های امام در این زمینه می‌توان به بیانات ایشان در خصوص بند تغییر سوگند افسران از قرآن کریم به کتاب آسمانی اشاره نمود. "آیا ملّت ایران مى‏داند که افسران ارتش به جاى سوگند به قرآن مجید، «سوگند به کتاب آسمانى که به آن اعتقاد دارم» یاد کرده‏اند؟ این همان خطرى است که کراراً تذکّر داده‏ام: خطر براى قرآن مجید؛ براى اسلام عزیز؛ خطر براى مملکت اسلام؛ خطر براى استقلال کشور. بر ملّت ایران است که این زنجیرها را پاره کنند. بر ارتش ایران است که اجازه ندهند" (صحیفه نور ج، 409)

 

  • تعلّق ارتش به بدنه جامعه

امام (ره) با درک لایه‌های مختلفی که میان نظامیان وجود داشته، به صراحت اعلام می‌نمود که بدنه ارتش متعلق به ملّت است و تنها از سر زور از شاه حمایت می‌کند. ایشان معتقد بودند که در زمان مناسب ارتش به بدنه جامعه خواهد پیوست و این فرآیند به زودی محقق خواهد شد: "با ابراز احترام خاطرنشان مى‏کند، از نظر ملّت بزرگ ایران، شوراى سلطنتى و مجلسین و دولت ناشى از آنها غیر قانونى و فاقد اعتبار ملّی است؛ و چون ارتش از ملّت و ملّت از ارتش است و پشتیبانى هر یک از دیگرى از وظایف ملّی است، لازم است به احترام ملّت و رأى قاطع آن، ارتشْ خود را از دولت غاصب (1) برکنار کند و این مطلب را اعلام کند."(صحیفه نور ج6،20)

امام نه تنها حس می‌کرد ارتش از بدنه ملّت است، بلکه در بسیاری موارد نشان داد بر روی این بدنه حساب ویژ‌ه‌ای را نیز باز کرده و انتظاراتی از آنها برای تحقق انقلاب اسلامی دارد: "خوب، اى ارتش محترم! توى دهن اینها بزن؛ تو مسلمانى. صاحب منصبان ارتش، خوب بسیارشان مردم خوبى هستند؛ با من هم گاهى رابطه دارند؛ یعنى رابطه‏اى که پیغام مى‏دهند. اینها بعضى‏شان خوبند؛ خوب، جلو بگیرند از اینها؛ جلو بگیرند از یک اشخاصى که با مذهبشان مخالفند؛ با تخت و تاجشان مخالفند؛ با مملکتشان مخالفند؛ با استقلالشان مخالفند؛ با اقتصادشان مخالفند. خوب، شما جلو بگیرید؛ بروید خواهش کنید که اینها را بیرون کنند؛ از بزرگترها خواهش کنید." (صحیفه نور ج6، 389)

در خصوص شایعه احتمال خروج اسلحه، مهمات و یا انهدام آنها توسط عوامل آمریکایی حاضر در ارتش، امام(ره) با علم و آگاهی از نیاز کشور و انقلابیون در آینده به سلاحهای فوق، خطاب به بدنه ارتش می‌فرمایند: "از قرار اطلاع، دولت آمریکا درصدد است که اسلحه و مهماتى را که در ایران است و در مقابل نفت به مردم ایران تحمیل کرده است، یا به سرقت ببرد (اگر تاکنون نبرده باشد، چنانچه بعضى از خبرگزاریها افشا کرده‏اند) و یا منفجر کند. بر افسران و درجه داران ارتش و سایر نیروهاى سه گانه است که از آن جلوگیرى کنند، و بر ملّت است که با ارتش در این امر همکارى کنند، و نگذارند بیش از این مال ملّت را نابود و یا چپاول کنند. افسران محترم بدانند که مسامحه در این امر خیانت به کشور و اسلام است.” (صحیفه نور ج 5،478)

یکی از جالب ترین نمونه‌های این مصداق در روزهای آخر حکومت ستمشاهی و در شرایطی رخ داد که بیم آن می‌رفت که با خروج شاه برخی از سران ارتش اقدام به کودتا کنند لذا برای خنثی کردن چنین حادثه احتمالی چنین می فرمایند: "احتمال این هست که شاه خائن که در حال رفتن است، دست به یک جنایت بزرگترى بزند و آن یک کودتاى نظامى است که کراراً تذکر داده‏ام که این آخرین ضربه اوست و لکن ملّت دلیر مى‏داند که در ارتش به جز تنى چند سرسپرده و خونخوار، که از قرار مذکور در پستهاى مهم مستقر شده‏اند و به من نیز معرفى کرده‏اند، جناحهاى شریف ارتش به این سرسپردگان اجازه نخواهند داد تا دست به چنین جنایتى که مخالف با ملیّت و مذهب آنان است بزنند. من بر حسْب وظیفه الهى و ملّی خود به ارتش ایران هشدار مى‏دهم و از صاحب منصبان و درجه داران مى‏خواهم که در صورتى که چنین توطئه‏اى در کار باشد، شدیداً از آن جلوگیرى کنند و راضى نشوند چند نفر خونخوار، ملّت شریف ایران را به خاک و خون کشند. این وظیفه الهى شما ارتش محترم است" (صحیفه نورج 5،427)

امام (ره) با این مسئولیتی که به عهده ارتش گذاشت، در حقیقت نه تنها یک فتنه را خنثی و حتی جرأت اجرایی نمودن آن را از دشمن ملّت گرفت، بلکه با درایت مسئولیتی به دوش ارتش گذاشت که ارتش متوجه باشد که امام امّت(ره) تا چه حد او را از بدنه ملّت می‌داند و تا چه اندازه به وی اعتماد دارد. این مسأله در بیانات فرماندهان ارتش وقت نیز کاملاً مشهود است، به گونه ای که ارتشبد قره باغی، در این خصوص می­گوید:

"مساله اینجاست که اینها از راه مذهب در نیروهای مسلّح وارد شدند، خوب، نیروهای مسلّح شامل همه مسلمانان بودند و اکثریت آنها شیعه بودند، مسلمان بودند و اعتقاد داشتند."( مهدوی، 318) بی اعتقادی بدنه ارتش به نظام حاکم و عدم تبعیت و اطاعت پذیری آنها از دولت ازهاری در گفتگوی میان وزاری کابینه ازهاری در جلسه مورخه 16/09/57 به صراحت تایید می­شد: سپهبد جعفری، رئیس شهربانی، مسأله تزلزل روحی پرسنل شهربانی را مطرح و رسماً اظهار داشت که عده­ای از سرپاسبانان و پاسبانان، علاوه بر گزارش کتبی، بطور شفاهی هم صریحاً اظهار می­کنند که ما مسلمان و مقلّد آیت الله خمینی هستیم و نمی­توانیم بر خلاف اَوامر و دستورات آیت الله خمینی رفتار کنیم. البته مسأله مذهب و تقلید منحصر به پرسنل شهربانی نبود، بلکه شامل حال افراد سایر نیروها نیز می­گردید.(طلوعی، 428)

 

  • تضمین نقش آینده ارتش در صورت تحقق جمهوری اسلامی

یکی از محورهای بیانات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، ایجاد تضمین در خصوص عملکرد و آینده ارتش بوده است. وی در مصاحبه‌ها و بیانیه‌ها به ضرورت وجود ارتش اشاره می‌نماید و می‌فرماید که اصل موضوع ضروری است، فقط باید هدف گذاری آن منطبق بر خواسته‌های ملّی و منافع ملّت باشد: " و اما اینطور نیست که ملّت ما با ارتش مخالف باشد؛ با صاحب منصبها، با درجه دارها، با افسرها. اینها همه برادرهاى ما هستند. ما مخالف با اینها نیستیم، ما با خونخواری­ها مخالفیم. قواى انتظامى باید باشد و ما آنها را با آغوش باز، برادرانه آنها را مى‏بوسیم. ارتش خیال نکند که اگر «اعلیحضرت» نباشد، ارتش هم نباشد؛ ایران هم نیست. نه این حرفها نیست در کار. شما دیدید که «اعلیحضرت» الآن پوسیده است و ایران هم سر جاى خودش هست، شما هم سر جاى خودتان هستید." (صحیفه نورج5،455) یا در جای دیگر می فرمایند: "هیچ کشوری بى‏نیاز از نیروى نظامى و ارتش نیست ولى ارتش باید پاسدار استقلال و امنیت کشور باشد نه حافظ یک دیکتاتورى مستبد، و مطرود تمامى ملّت و مأمور قتل عام فرزندان کشور." (صحیفه نور ج 5، 384)

این موضوع در حقیقت آرامش روانی لازم را برای مامورین ارتش از دیدگاه جانی و مالی ایجاد نمود، تا همراه انقلاب گردند و بدانند که جایگاه کاری آنها ضروری است و با روی کار آمدن یک نظام اسلامی عملاً از انجام یک خدمت اجتماعی، به تبدیل به یک ارگان مقدّسی شده­اند.  چون نه تنها برای وطن، بلکه افزون بر آن و مهمتر از آن برای اسلام و جامعه اسلامی کار می‌کنند. لذا آنها را نسبت به تبلیغات منفی و اهداف دشمنان انقلاب، مبنی بر انحلال ارتش را آگاه می­نماید و می­فرمایند: "تبلیغات حالا هم مى‏کنند به اینکه اگر یک حکومت اسلامى پیش بیاید چه خواهد شد، اگر پیش بیاید چه خواهد شد. یا خیر پیش نظامیها مى‏روند تبلیغ مى‏کنند که همه نظام را به هم مى‏زنند! ما نظام لازم داریم، چطور همه نظام را به هم بزنند؟! چطور ارتش را به هم مى‏زنند؟! ما چند تا دزدش را کنار مى‏گذاریم، باقى‏اش را قبول داریم. صاحب منصبها این را بدانند، ما صاحب منصب پاک را قبول داریم، نجسها بروند؛ آنهایى که مال ملّت را خورده‏اند، آنهایى که در بانکهاى خارجى مال ملّت را انباشته‏اند، اینها بروند سراغ کارشان. بروند، نه اینکه یعنى گم شوند، نه اینکه بروند یعنى پا شوند بردارند و بروند؛ باید ازشان گرفت اینها را. من اگر دستم مى‏رسید نمى‏گذاشتم این مردکه برود. باید بایستد حساب پس بدهد. دارى کجا مى‏روى؟ پولها را برداشتید رفتید. ما ارتش لازم داریم، احترام به ارتش مى‏گذاریم. ما طبقه جوان ارتش را، صاحب منصبان جوان ارتش را برایشان احترام قائل هستیم. در طبقه بالاتر هم اگر چنانچه یک صاحب منصب یا چند صاحب منصب صحیح پیدا شد، آنها هم محترم هستند." (صحیفه نور ج 5، 273)

 

  • پرهیز از مبارزه مسلّحانه و پیشبری سیاست گل در برابر گلوله

یکی از رهنمودهای کلیدی امام (ره) که شاید عامل موفقیت نهایی در جذب ارتش بود، اصرار بر پیشگیری از مبارزه طلبی و انتقام جویی بود. امام با روشنگری‌های حکیمانه خود، استراتژی‌هایی را پیش روی مردم قرار می‌دادند و یا تقویت می‌نمودند تا به کمک آن به شکل گیری رابطه مودّت و برادری میان ارتش و مردم دامن زند: "در مواردى دیده شده است که تظاهرکنندگان به جاى آنکه به سوى سربازان سنگ پرتاب کنند، گل هدیه کردند و بسیارى از سربازان را دیده‏اند که پس از آنکه به آنان گل هدیه شده، گریسته‏اند و در چند مورد سربازان پس از تیراندازى به سوى تظاهرکنندگان خودکشى کرده‏اند. تا وقتى که ارتش ایران زیر چتر آمریکا قرار گرفته است، همواره این وضعیت غم‏انگیز و تراژدى ادامه خواهد یافت." (صحیفه نور ج4، 63)

اصولاً ارتش در دوران انقلاب دو چهره از خود را به نمایش گذاشت، یکی به عنوان مجموعه نظامی که در صحنه های سیاسی سال 57 حضور داشت که تصویری منفی در اذهان متبادر می‌کرد. یکی هم چهره حقیقی ارتش بود که درحقیقت استنکاف از برخورد و رویارویی با مردم خود داشت و به واقع در صف مردم قرار داشت. همین رابطه سبب شده بود که بجای مبادله خشونت میان ارتش و مردم، گل و جملات محبت آمیز مبادله شود(نوروزی،583)

در شرایطی که خبرنگاران خارجی مرتب سعی می‌نمودند تا از امام در خصوص درگیری‌های مسلّحانه پرسش کنند و به درگیری ها دامن بزنند، درایت و هوشمندی حضرت امام(ره) در پاسخ دادن با حفظ شرایط خوف و رجا بین ارتش و مردم، به وضوح مشهود است: "پرسیده‏اند، آیا وقت تغییر روش و روى آوردن به مبارزه مسلّحانه براى جواب دادن به کاربرد ارتش توسط دیکتاتورى نرسیده است؟ من گفته‏ام نه. معذلک امروز من در این باره از خود سؤال مى‏کنم که نمى‏توان تا بینهایت، سینه‏هاى عریان را جلوى لوله تفنگ قرار داد. تاکنون من رهنمودهاى خود را که مبنى بر مسالمت آمیز بودن عملمان بود را تغییر نداده‏ام، ولى شاید مجبور شوم این کار را بکنم."

 

  • ایجاد بستر گستردة رسانه‌ای برای انتقال پیام

نکته آخری که در خصوص اقدامات شجاعانه امام خمینی(ره) در خصوص مدیریت و تعامل ارتباط با ارتش می‌توان مشاهده نمود، دامنه گسترده پیام‌هایی است که با وسایل مختلف برای ارتشیان فرستاده می‌شده است. امام (ره) با صراحت در بیانیه‌های خود با آنها صحبت می‌نمود. از عموم جامعه و اعضای خانواده‌های شاغلان ارتش می‌خواست تا با آنها صحبت کنند. نامه‌های ویژه برای فرماندهان و افسران ارتش می‌نوشت. در مصاحبه با شبکه‌های مختلف از شبکه‌های پرمخاطب نظیر سی.بی.اس گرفته تا رسانه‌های گمنام تر نظیر «ندای آفریقا»، در جلسه با نمایندگان دولت فرانسه یا فرستادگان کارتر گرفته، همه جا نام ارتش آورده می‌شد و امام رهنمودهای خویش را با صراحت و شجاعت مثال زدنی بیان می‌نمود.

 

 8-   تفکّر کودتای نظامی توسط ارتش

در 13 دی 1357 ژنرال هایزر، برای طرح ریزی یک کودتای نظامی وارد تهران شد. وی مأموریت داشت به کمک 5 تن از رهبران نظامی ارشد ایران کودتایی را ترتیب دهد. هایزر در 9 بهمن طی گزارشی بیان داشت که آمدن امام خمینی(ره) به تهران به احتمال زیاد به سرنگونی دولت بختیار منجر خواهد شد از این رو بهترین زمان ممکن برای هر اقدام نظامی، پس از بازگشت آیت الله خمینی به کشور خواهد بود. این تهدید پیش از ورود امام به ایران، توسط کارتر رئیس جمهوری وقت ایالات متحده نیز مطرح گردید و در آن بیان شده بود که دولت بختیار، مورد تایید دولت آمریکا است و امام هم از وی حمایت کند(یزدی، 93) که با پاسخ هوشیارانه امام روبرو شد:

«من دیدم که ایادی آمریکا همه به من فشار می­آورند که شما نروید... طرفداران آمریکا می­گفتند که یک ماه به تاخیر بیاندازید، من فهمیدم که باید هر چه زودتر بروم. اینها حرفشان این بود که من یک ماه دیرتر بروم تا آنها بتوانند نیروهای خود را سازماندهی کنند، زیرا رشته کار از دستشان در رفته بود...»(سرگذشت­های ویژه از زندگی امام، ص 55)

اما سولیوان ادعا می‌کرد که نظامیان در حال کنار آمدن با انقلاب هستند و چنان در تنگنا قراردارند که اقدام به هیچ کاری نخواهند کرد. خالی شدن پادگانها از سرباز و همراه شدن ارتشیان با انقلاب، منجر به این شد که راه حلّ نظامی به عنوان یک راه حلّ معقولانه کنار گذاشته شود.(لطفیان، 63)

 

9-   حمایت حضرت امام خمینی(ره) از ارتش

حضرت امام خمینی (ره) بارها در جریان انقلاب حمایت و اعتماد خود را نسبت به ارتش ابراز کرده بودند، چنانچه طی مصاحبه‌ای با روزنامه‌ هلندی دی ولت کو انت 16/8/57 می‌فرمایند: اینکه مسلّم است در میان ارتش صاحب منصبانی هستند که با حمایت شاه از آنان در غفلت مملکت شریک بوده‌اند و همچنین در کشتارها و شکنجه‌ها همدست یکدیگر و لیکن سربازان و نیز بسیاری از افسران و درجه داران هستند که هنوز دلهای شان با ملّت است و از دست شاه بخصوص بعلّت تسلّط مستشاران آمریکایی برآنان رنج میبردند و اینان به دلیل پیوندی که با مردم دارند دیریا زود به آغوش ملّت باز می‌گردند و هم اکنون آثار آن ظاهر شده است. (صحیفه نور جلد 4،ص 262(دیر یا زود ارتش به ملّت خواهد پیوست؛ و اصولاً به غیر از تنى چند از ارتشیان بقیه معتقد به راه ملّت هستند و من از طرز تفکّر خیلى از آنان آگاهى دارم. بارها سیاسیون ایران مرا از ارتش بیم داده‏اند، ولى آنان اشتباه مى‏کنند؛ براى آنان جوّ کاذب به وجود آورده‏اند.(صحیفه نور ج 5، 393)

این مواضع امام اثرات شگرفی روی ارتش و قوای انتظامی کشور گذاشت، خصوصاً که تکرار و تاکید آن بزرگوار در اغلب سخنرانی­ها محسوس بود. ایشان در جمع گروهی از ایرانیان در پاریس با تاکید مخالفت ملّت ایران با شاه، نه با ارتش آن را ضرورت اجتناب ناپذیر مدیریت کشور می­شمارد.(امام و ارتش جمهوری اسلامی ایران، 35)

 یکی از حساس‌ترین مقطع حیات ارتش از روزهای 22بهمن تا29 فروردین است که هجمه شدیدی توسط دشمنان مغرض و دوستان ناآگاه، علیه ارتش وجود داشت. ارتش با کمک نیروهای معتقد و حمایت کامل حضرت امام(ره) توانست خود را حفظ کند. پادگان‌های ارتش مملو از سلاح و مهمّات بود. اگر این مهمّات و سلاح‌ها میان مردم پخش می‌شد پیش‌بینی اتفاقاتی که می‌افتاد، غیرقابل تصور بود. همان نیروهای ارتشی انقلابی اسلحه‌ها را حفظ کردند تا به فرماندهان جدید خود تحویل دهند. درایت و رهبری امام که شناخت دقیقی از نیروهای ارتش و مردم داشت نقش بسیار مهمی در حفظ ارتش و مقابله با درخواست‌هایی مبنی بر انحلال آن داشت.

بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، برخلاف پیش بینی­های اکثر ناظران سیاسی، حضرت امام (ره) در صدد انحلال نیروهای مسلّح برنیامد و در عوض مایل بودند که ارتش شاهنشاهی را به یک ارتش ملّی اسلامی و وفادار استحاله شود. از این رو ایشان روز 29 فروردین سال 58،  را روز ارتش نامگذاری نموده و اظهار داشتند: "روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام مى‏شود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملّت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام نمایند. ملّت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملّت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملّت شریف لازم است آن را در این سِمت به رسمیت بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامى که حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است، جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدین خاتمه دهیم.(صحیفه نورج 7)

 

10-جمع بندی و نتیجه گیری

تاریخ نظامی ایران نشان می دهد که پیکره اصلی ارتش ها همواره از نیروهای مردمی بوده اند و ارتش قبل از انقلاب نیز همگام با مردم انقلابی حرکت کرده است. همین امر سبب شد که حتی فرماندهان به شدت وابسته در کوران انقلاب و روزهای پایانی عمر رژیم شاه ، دستور ترک مقاومت و عدم برخورد با مردم را صادر نمایند. برابر اسناد منتشر شده ارتش در آن زمان به تمام خواسته‌های شاه و آمریکا نه گفت و با طرفداری از امام (ره) و انقلاب، توانست نقش مطلوب خود را در انقلاب ایفا کند. نفوذی‌های شوروی سابق و طرفداران حزب توده که به منظور مقابله با نقش آمریکا در دوران جنگ سرد وارد ارتش شده و مترصّد فرصتی بودند تا ایفای نقش نمایند، به هنگام پیروزی انقلاب با پنهانکاری موضع حزب توده را که همراهی با انقلاب و امام خمینی(ره) بود را اتخاذ کرده و وابستگان خود را تا مقامات بالای ارتش نیز نفوذ دادند، لیکن نتوانستند از تصفیه‌های درون سازمانی ارتش جان سالم به در ببرند و افرادی مثل ناخدا افضلی و سرهنگ عطاریان در کوران جنگ تحمیلی شناسایی، محاکمه و اعدام شدند. بنابراین ارتش طی چند مرحلی تصفیه بدنه خود را از وجود بیگانه پرستان نیز پاک کرد و بطور کامل در خدمت ملّت ایران و انقلاب اسلامی قرار گرفت. در این میان هدایت های نورانی حضرت امام خمینی(ره) در طی سالیان طولانی نتیجه داد و باعث شد ارتش از اردوگاه ابرقدرت های شرق و غرب نجات یافته و در زمانیکه با وجود توطئه- های متعدد دشمنان داخلی و خارجی، پیروزی و بقای انقلاب اسلامی بدون ارتش غیر متصوّر بود در خدمت اهداف انقلاب و جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. در عین حال پیروزی انقلاب اسلامی در عصر جنگ سرد و جهان به شدت دوقطبی آن روز که هیچ اقدامی در سطح منطقه و جهان از اراده دو ابرقدرت شرق و غرب خارج نبود، واگذاری قدرت از سوی خدا به مستضعفان و صالحان زمین بود که در انقلاب اسلامی ایران بعنوان مینیاتوری از انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج)، تجربه شد تا از این پس احادیث مربوط به آخرالزّمان را با باورمندی بیشتری مرور نماییم. البته امروز نیز به لطف الهی شاهد اقتدار ارتش جمهوری اسلامی ایران برای حضور در صحنه های مختلف دفاع از کشور و نظام اسلامی هستیم همانگونه که با ایثارگری کارکنان و نثار خون شهدای خود در گذشته آن را به اثبات رسانیده است.

والسلام

 25/3/89

 

منابع:

  • ارتش از دیدگاه امام خمینی(س)، تبیان، آثار موضوعی، دفتر سی و نهم، 1383،
    ISBN 964-335-682-5
  • امام و ارتش جمهوری اسلامی ایران، اداره عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، دفتر سیاسی، چاپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران، چاپ شهریور 1365
  • باقی عماد الدین، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، قم، نشر تفکر، 1372.
  • پورداراب، سعید، گفت وگو با امیر سرتیپ دوم بازنشسته

www.magiran.com/npview.asp?id=1568231

  • حجاریان، سعید، ساخت اقتدار سلطانی. آسیب پذیرها، بدیل­ها. «اطلاعات سیاسی و اقتصادی»، شماره 91-92،سال 1374.
  • حسینی سید ناصر، سرتیپ،مصاحبه، 18/11/85، قابل دسترسی در آدرس:

www.hamshahrionline.ir/news/?id=15848

  • حضرت امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج‏1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، 1386
  • حضرت امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج‏4، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، 1386
  • حضرت امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج5، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، 1386
  • حضرت امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج6، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، 1386
  • حضرت امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج‏7، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، 1386
  • درویشی سه تلانی، فرهاد، تجزیه و تحلیل امنیتی فروپاشی رژیم شاه در ایران، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، چاپ اول 1377، شابک 9-18-5588-964
  • زرگر، علی اصغر، تاریخ روابط سیاسی ایران انگلیس در دوره رضا شاه، ترجمه کاوه بیات، تهران، پروین، 1372
  • سرگذشت­های ویژه از زندگی امام خمینی ره، جمعی از یاران امام، جلد چهارم، تهران
  • سولیوان، ویلیام، ماموریت در تهران، ترجمه احمد مشرقی(تهران: هفته، 1362)، صص 116-117
  • طلوعی، محمود، داستان انقلاب، تهران: علمی، 1370
  • لطفیان، سعیده، ارتش و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380
  • مایکل لدین و ویلیام لوئیس، کارتر و سقوط شاه. ترجمه ناصر ایران، تهران، امیرکبیر، 1363
  • مهدوی، هوشنگ، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، نشر پیکان، 1380
  • هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، تهران انتشارات طرح نو، 1372
  • ·   نوروزی فرسنگی، احمد، ارتش در تاریخ و انقلاب اسلامی، تهران، زهد، 1385
  • ·   ولایتی، علی اکبر، تاریخ روابط خارجی ایران: دوره مشروطه اول، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1370
  • ·   یزدی، ابراهیم، آخرین تلاش­ها در آخرین روزها، تهران، نشر قلم، 1368

 

  • Cottrell, Alvein J., Robert Hanks, and, Frank Bray. “Military Affairs in the Persian Gulf”, ed. The Persian Gulf States: A General Survey. Baltimore, MA: John Hopkins University Press, 1980.
  • http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=15848
  • http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1568231، 1385/11/18
  • http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=298
  • http://shahnamehvairan.com/ver2007/index.php?Itemid=81&id=81&option=com_content&task=view
  • http://mtafreshi.persianblog.ir/post/8

  [1] - دانش آموخته دانشگاه عالی دفاع ملّی


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:14 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
جملات قصار رهبر معظم انقلاب اسلامی

دفاع مقدس‏

اگر در جنگ تحميلى كمك مردم نبود، محال بود دولت بتواند به تنهايى آن را اداره كند.

اين جنگ، حقيقتاً يك گنج است؛ يك گنج حقيقى است كه تمام‏شدنى هم نيست.

اين فداكاريهاى بزرگ در كنار حضور مستمر رزمندگان ملت ما در جبهه‏هاى گوناگون كارزار انقلابى، توانسته است اسلام را سربلند، و دست بيگانگان را از ميهن كوتاه، و ايران را بلندآوازه و آبرومند سازد. اين مجاهدتها توانسته است راه ملت ايران را به سوى هدفهاى متعالى اسلام بگشايد و در دنياى تاريك و اسير ماديت و شهوت، دريچه‏يى به معنويت به روى او باز كند و به او عزت و شخصيت ببخشد.

تنها راه براى دفاع از اسلام و انقلاب، ايستادگى و مقاومت است.

جبهه‏هاى جنگ و دفاع مقدس، در طول سالهاى متمادى، از خون عزيزان بسيجى رنگين شد و ناصيه‏ى انقلاب را درخشان كرد.

در دوران دفاع مقدس، آنچه كه اين ملت را نجات داد، اسلام بود.

راه جهاد با دشمنان اسلام دشوار است ولى بايد آن را طى كرد.

ما مدت هشت سال از حيثيت، ناموس، دين، تماميت ارضى، مردم، انقلاب، حكومت، نظام اسلامى و قرآن دفاع كرديم و چنين دفاعى، مقدس است.

ملت ايران به بركت وحدت كلمه هم در جنگ، هم در بسيج نيروها براى ميدانهاى دفاع مقدس، پيروز شد.

ملت رشيد ايران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدس از كيان اسلام و ميهن اسلامى، سيلى محكمى بر دشمن نواخت.

ملت ما ثابت كرد كه مى‏تواند از خودش دفاع كند.

هفته‏ى دفاع مقدس، يادآور حادثه‏يى عظيم و به بار نشستن نتايجى عظيم‏تر در سير انقلاب ماست و هيچگاه از ذهن ملت محو نخواهد شد.

كسانى كه در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شركت مى‏كردند، منتظران حقيقى بودند.

آمادگى رزمى

آمادگى رزمى هم براى روز مبادا لازم است؛ اما آن چيزى كه براى همه لازم است، آمادگى معنوى، يعنى آمادگى فكرى، آمادگى روحى، آمادگى سياسى و حفظ وحدت، اتصال و ارتباط نيروها با يكديگر، ارتباط مستحكم و دوستانه ملت و دولت، و شناختن چهره‏ى دشمن در هر لباسى است. دشمن با شكلهاى مختلفى خود را به مقابله‏ى با انقلاب مى‏كشاند. هميشه با لباس نظامى وابسته به فلان دولت بيگانه، جلو نمى‏آيد.

آنچه كه امروز نيروهاى مسلح ما را در ميان همگان، سرافراز و ممتاز مى‏كند اين است كه نيروهاى مسلح ما فقط به اتكاى سلاح، شخصيت و تواناييهاى خود را نشان نمى‏دهند، بلكه همراه با سلاح و آمادگى رزمى، از نيروى ايمان و انگيزه قلبى برخوردارند.

بايد انگيزه‏ها، ايمانها، معرفتها و عشقى كه همه‏ى وجود انسان با آن حركت مى‏كند؛ را آماده نگهداشت. اگر اين آمادگى بود، آنگاه آمادگى رزمى به كار مى‏آيد؛ اگر اين آمادگيها نبود، نه سلاح، نه تجهيزات، نه انضباط، نه ساير آمادگيهاى پادگانى و استقرارى و غيره به كار نخواهد آمد.

براى حفظ مرزها و امنيت مردم، آمادگى رزمى به معناى حقيقى كلمه، جزو وظايف همگانى و عمومى است. نيروهاى مسلح در اين زمينه وظايف سنگينى را برعهده دارند.


نيروهاى مسلح‏

ارتش‏

آنچه مى‏تواند به معناى حقيقى كلمه يك مجموعه‏ى نظامى را در درجه‏ى اول ارزشگذارى كند، مسائل معنوى و باطنى است.

ارتش امروز، يك ارتش منظم، محكم، منضبط و با تجهيزات عالى است.

ارتش، يك سرمايه و ذخيره و اندوخته براى اين ملت است.

اعتقاد و ايمان قلبى نقش بسيار سازنده‏يى در تقويت ارتش دارد.

امروز ارتش در چشم مردم، عزيز است.

بحمداللَّه امروز ارتش ما، يك ارتش متدين است.

به فضل پروردگار، ارتش جمهورى اسلامى ايران - همان‏طورى كه امام بزرگوار مى‏خواستند و آرزو مى‏كردند و بارها بر زبان آورده بودند - يك ارتش مردمى و خدايى است.

حضرت امام قلباً براى ارتش احترام قائل بودند.

واقعيتها به ما ثابت مى‏كنند كه ارتش جمهورى اسلامى ايران در ميان ارتشهاى همگن خود در هر نقطه‏ى عالم يك ارتش ممتاز است.

نيروى زمينى‏

عمده‏ى ارتش، نيروى زمينى است

امروز، نيروى زمينى داراى هدف است و تهديد جدى و منطقه‏ى حفاظت حقيقى دارد كه بايد حفاظت كند.

نيروى زمينى بايد آمادگى حقيقى داشته باشد.

نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران، بايستى مثل سد فولادين غيرقابل نفوذ باشد.

نيروى هوايى‏

حضور ايمان و انگيزه و روشن بينى و آزادى‏خواهى در جمع نيروهاى مسلح - و بخصوص نيروى هوايى - مسئله‏يى است كه هم نبايد هرگز فراموش شود، هم همين مسئله بود كه حوادث و افتخارات بعدى را رقم زد.

در دوران جنگ، نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران كارها و اقداماتى كرد كه هر يك از آنها به عنوان يك افتخار ملى قابل ثبت است.

نيروى دريايى

بحمداللَّه امروز نيروى دريايى ما اين جرأت را پيدا كرده كه دست به ساخت وسايلى بزند كه در گذشته تصورش را نمى‏كرد كه بتواند چنين وسايلى به‏وجود آورد.


سپاه

بسيج و سپاه پاسداران همچون دو بازوى جمهورى اسلامى باقى و نيرومند خواهند ماند.

روز سوم شعبان را - كه بحق «روز پاسدار» نام گرفته است - به همه‏ى پاسداران در سرتاسر ميهن بزرگ اسلامى تبريك عرض مى‏كنم.

سپاه پاسداران، ركن ركين و پايه‏ى محكم دفاع از انقلاب در كشور است.

سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ وليد و فرزند انقلاب است؛ تربيت‏شده‏ى دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد.

سپاه، نهاد بسيار ارزشمندى است.

سپاه پاسداران به فضل الهى همچنان يك هديه‏ى الهى به ملت ايران است و اميدواريم همچنان كه تا امروز ثابت شده، مكرر ثابت شود كه اين تشكيلات مبارك، هديه‏يى به تاريخ ايران است و بُرد آن فراتر از يك نسل و دو نسل اين كشور خواهد بود و بركات آن براى اين كشور، ماندگار و هميشگى خواهد بود.

آنچه همواره به‏عنوان نقطه‏ى روشن در مجموعه‏ى عملكرد سپاه از آغاز تشكيل تا امروز در مقابل چشم بينندگان قرار دارد، عبارت است از همت و تصميم آگاهانه، تحليل درست و حركت و اقدام و آمادگى كامل. انقلاب، زنده و پوياست. پاسدار انقلاب، پاسدار چنين موجود زنده و پويا و متحرك و پيشرونده‏يى است.

بسيج‏

از خدا مى‏خواهم كه با بسيجيان محشور شوم.

افتخار مى‏كنم كه يك بسيجى باشم.

اگر بخواهيم انقلاب و كشور بيمه باشد و جمهورى اسلامى آسيب‏ناپذير باشد؛ بايد روزبه‏روز اين شور و شوق، اين حركت عمومى مردم و اين بسيج عظيم نيروهاى ملت را تقويت كنيم.

بسيجى بايد از همه جهت نمونه باشد.

بسيجى بايستى در وسط ميدان باشد تا فضيلتهاى اصلى انقلاب زنده بماند.

بسيج يك افتخار و ارزش است.

بسيج، يكى از بركات پروردگار عالم بر كشور و بر انقلاب و بر امام بزرگوار ما بود.

بسيجى گل سرسبد خيل عظيم انقلاب و اسلام است.

بسيجى، يعنى دل با ايمان، مغز متفكر، داراى آمادگى براى همه‏ى ميدانهايى كه وظيفه‏يى انسان را به آن ميدانها فرا مى‏خواند.

بسيجى، يك عنوان ارزشمند و والا است.

بهترين جايى كه اين گروههاى مقاومت بسيج دارند، همين مساجد است.

به عنوان يك بسيجى، هرجا كه انقلاب به وجود من نياز داشته باشد، حاضرم خدمت كنم.

جبهه‏هاى جنگ و دفاع مقدس، در طول سالهاى متمادى، از خون عزيزان بسيجى رنگين شد و ناصيه‏ى انقلاب را درخشان كرد.

سعى كنيد روحيه‏ى بسيجى را براى كشور، انقلاب و اسلام حفظ كنيد.

محور دفاع از انقلاب، همين آحاد عظيم ميليونى بسيج هستند. بسيج در زندگى معمولى، جزيى از توده‏هاى ميليونى مردم است؛ اما بايد سازماندهى و آموزش و بازآموزى داشته باشد. نبايد به‏آموزشى كه طى چند ماه داده مى‏شود، اكتفا كرد؛ بلكه بايستى آن را تكرار نمود.

اگر يك فرد بسيجى، در مدرسه و دانشگاه و حوزه‏ى علميه و كارخانه و مزرعه و اداره مشغول است، بداند كه جزو ارتش عظيم مردمى و انقلابى است و بايد به آن افتخار كند.

انتظارى كه امام از بسيج داشت، آمادگى و حضور دايمى بود؛ زيرا بسيج، پشتوانه‏ى اصلى انقلاب است.

نيروى انتظامى

بزرگترين وظيفه‏ى نيروى انتظامى، حفظ ارزشهاست.

پليس بايد ملجأ مردم باشد.

محبوبيت نيروى انتظامى در قاطعيت بر اساس قانون است.

هر وقت مردم پليس را مى‏بينند، بايد احساس محبت و آرامش كنند.

نيروى انتظامى مجموعه‏يى است كه امنيت و نظم اجتماعى را به مردم هديه مى‏كند.

خدمت وظيفه‏ى عمومى

ارتش و سپاه و نيروهاى مشمول، ضمن آن كه آمادگيهاى رزمى را حفظ مى‏كنند، در شرايط صلح كامل، بايد در خدمت آبادانى و بازسازى كشور باشند. بنابراين، خدمت وظيفه‏ى عمومى، خدمت واقعاً مقدسى است كه در جنگ و صلح، در صف اول نيازهاى ملت و كشور قرار دارند. همه‏ى خانواده‏ها و همه‏ى آحاد جوانان، بايد اهميت آن را درك كنند و با شوق و علاقه به آن بشتابند. معافيت از اين خدمت - جز در مواردى كه بايد مشخصاً تعيين شود - كارى بر خلاف قاعده و ضد ارزش است.


امنيت‏

اگر امنيت نباشد، اقتصاد هم نيست، تلاش براى سازندگى و افتخارآفرينى هم نيست.

اگر امنيت و يا وحدت نباشد، اختلافات و جنجال باشد، دايماً تشنج سياسى باشد، اول كسى كه ضربه مى‏خورد دولت است؛ چون نمى‏تواند وظايف خود رإ انجام بدهد.

امنيت، نعمت بزرگى است.

ايمانى كه در نظام اسلامى وجود دارد، حصار امنى براى امنيت ملى است.

دشمن، امنيت ملى ما را هدف گرفته است. امنيت ملى براى يك ملت، از همه چيز واجبتر است.

ناامنى، بزرگترين خطرى است كه يك ملت را تهديد مى‏كند.


اطلاعات‏

يكى از عوامل موفقيت دستگاههاى اطلاعاتى ما، احساس مسئوليت عمومى مردم نسبت به تحركات دشمن و آمادگى آنها براى دفاع از مرزهاى انقلاب است.

مردم بايد هوشيارى اطلاعاتى خود را حفظ كنند و در مقابل تحرك دشمن حساسيت داشته باشند.

صحنه‏يى كه شما درگير آن هستيد، صحنه‏ى بسيار عجيبى است. شايد در ميان سنگرهايى كه جمهورى اسلامى مبارزه مى‏كند، هيچ سنگرى بافضيلت‏تر از سنگر شما نباشد؛ چون هميشه و در همه جا، خطر از ناحيه‏ى نفوذ اطلاعاتى دشمن بيشتر است.

سنگر عظيمى در اختيار شماست [وزارت اطلاعات‏]؛ مواظب باشيد اخلاصتان را از دست ندهيد.


شهيد و شهادت‏

در عالم ملكوت، علما و بزرگان و زهاد و عبّاد با حسرت به جايگاه شهدا نگاه مى‏كنند.

ارزش شهادت بالاترين ارزشهاست و زمان، همه چيز به جز خون شهيد را كهنه مى‏كند.

بازماندگان و عزيزان شهدا بايد همواره شكرگزار خداوند باشند.

پيام شهداى هفدهم شهريور حفظ اسلام، قرآن و حديث است.

خاطره‏ى شهدا را بايد در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگهداشت.

رسم شهادت و سنت الهى قتل فى‏سبيل‏اللَّه، با نظام اسلامى زنده شد.

زنده نگه داشتن ياد شهداى انقلاب باعث تداوم حركت انقلاب است.

شهادت، بالاترين پاداش و مزد جهاد فى‏سبيل‏اللَّه است.

شهادت، مرگ انسانهاى زيرك و هوشيار است.

شهادت، نشانه‏ى استوارى است.

شهادت، يعنى وارد شدن در حريم خلوت الهى.

شهداى ما مظهر عقلانيت دينى و مدافع حقانيت و عدالت بودند.

عزت امروز اسلام و مسلمين ثمره خون شهدا است.

عظمت ما به خاطر شهادت جوانان و فرزندان اين ملت است.

ياد شهدا بايد هميشه در فضاى جامعه زنده باشد.

شهادت، مرگ تاجرانه است.


جانبازان و ايثارگران‏

ارزش فداكارى جانبازها هم، ارزش بسيار والايى است. آنها هم پيش خدا خيلى ارزش دارند. البته بايد جانبازهاى عزيز توجه داشته باشند كه آن لطف و فيض الهى را براى خودشان، نگه دارند. شهدا اين امتياز را دارند كه از پل گذشتند و مسئله‏ى آنها تمام شد. اما جانبازها در اين دنيا هستند و با مسايل اين دنيا سروكار دارند؛ بايد خودشان را خيلى مراقبت كنند. بايد خودشان را خيلى حفظ كنند. در اين صورت ان‏شاءاللَّه جانبازان جزو برجستگانِ پيش خداى متعال هستند.

اگر اين ايثارگريها نبود، معلوم نبود كه كشور، تماميت ارضى داشته باشد يا نه. امنيت داشته باشد يا نه. دشمن داخل كشور ما باشد يا نه. و آيا چنين امكانى وجود داشته باشد كه كسى بتواند براى كشور، كار و تلاش كند و سازندگى به وجود آورد.

اين‏كه بعضى شهيد مى‏شوند، بعضى جانباز يا اسير و بعضى هم به سلامت برمى‏گردند، يك اجر دارد. اينهايى هم كه به سلامت برگشتند، اين اجرِ در معرض فداكارى قرار گرفتن را دارند. اين يك فداكارى و يك اجر است. يك فداكارى ديگر هم، فداكارى خانواده‏ها، يعنى مادر و پدر يا همسر است كه عزيزشان را به ميدان جنگ مى‏فرستند.

جانبازان جزو بندگان محبوب خدا هستند.

جانبازان عزيز در مجاهدتهاى خود بخشى از جسم و سلامتى‏شان را در راه خدا انفاق كردند.

جانبازان و مجروحان عزيزمان كه واقعاً تجسم فداكاريند، شهيدان زنده‏اند.

خانواده‏هاى عزيز اسرا و مفقودين با صبر و تحمل بزرگوارانه‏ى خود، تلخى اسارت و فقدان عزيزان ملت را قابل تحمل كردند.

خانواده‏هاى معظم شهيدان و جانبازان عزيز ارزنده‏ترين يادگاريهاى دوران حماسه‏ى دفاع مقدس هستند.

خداوند متعال به شما جانبازان اجر خواهد داد، زيرا شما خودتان را به او تقديم كرديد.

در حقيقت، شما مسئولان كشور و همه‏ى ما، مديون آحاد مردم و بخصوص ايثارگران از مردم هستيم كه با جان و توان و زحمات خودشان، اين امكان را براى ما فراهم كردند.

در خانواده‏هاى شما، دو فداكارى مطرح است؛ يكى فداكارى آن رزمنده است؛ آن كسى كه مى‏رود و جانش را در ميدان جنگ، كف دست مى‏گيرد. حالا اين كسى كه جانش را كف دست گرفته است، گاهى شهيد مى‏شود، گاهى جانباز مى‏شود. جانبازها هم از لحاظ ارزش معنوى، در آن حدى كه خود آنها كارى را انجام داده‏اند، مثل شهدا هستند. هر دو به جبهه رفته‏اند. هر دو جانشان را كف دست گرفته‏اند. هر دو آماده شده‏اند براى اين‏كه در راه خدا فداكارى كنند. اتفاقاً آن يكى به فيض شهادت نايل و اين يكى به فيض جانبازى نايل شد. بنابراين از اين جهت، هر دو يكسانند.

سد واقعى، اسلام واقعى و اسلام قرآن است. اسلامِ «لن يجعل‏اللَّه للكافرين على المؤمنين سبيلاً» و «ان الحكم الاللَّه» است. اگر يك خرده دايره را اضيق بكنيد و به وسط دايره - به مركز - نزديكتر بشويد، اسلامِ «ان‏اللَّه اشترى من‏المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة» است. اسلامِ شماها است كه بدنهايتان پر از تركش است. بر سرتا پاى شماها نشانه‏ى عمليات و جنگ و جهاد فى‏سبيل‏اللَّه و امثال آن است؛ چه جانبازهاى عزيز، چه خانواده‏هاى شهدا، چه آنهايى كه رفتند و بحمداللَّه زنده و سرحال - به كورى چشم دشمن - برگشتند. مانع اصلى اين است.

شما جانبازان به معناى واقعى كلمه «شهيد» هستيد.

صبر و استقامت جانبازان موجب سربلندى و افتخار اسلام است.

من مى‏خواهم ورزش جانبازان را هم، به طور مؤكّد متذكر شوم. البته، الحمدللَّه ورزش جانبازان خوب بود. الحمدللَّه در ميدانها خوب بوده. همين‏طور كه شما گفتيد، در المپيك مدالها و افتخارات بيشتر و چهره‏هاى بهترى كسب كردند؛ اما بخصوص، روى اينها كار بكنيد. علت آن هم اين است كه جانبازان، سابقه‏ى جبهه دارند. اينها يك قهرمانى را انجام دادند، يعنى وضع جسمانى آنها، نشان‏دهنده‏ى قهرمانى است. كارى است كه كردند و يك پرونده، با اينها همراه است. بنابراين، اينها آن‏جا امتحان دادند؛ باز هم مى‏توانند در ميدانهاى ورزشى، ان‏شاءاللَّه امتحان بدهند.

هم خانواده‏هاى شهداى عزيزمان و هم خانواده‏هاى اسراى عزيزمان و هم جانبازان عزيزمان و خانواده‏هاى گراميشان، قدر خودشان را بدانند و مطمئن باشند كه عمل آنها امروز خيلى ارزش داشته و دارد و تأثير زيادى براى عظمت اسلام داشته و خواهد داشت.

شهيد، نعمت شهادت و جرعه‏ى جام شيرين شهادت را نوشيد؛ولى جانباز آن فرصت را نيافت؛ اما رنج زندگى را همواره به جان خريد. جانبازان هم شهيدند؛ آنها شهيد زنده‏اند.


آزادگان

آزادگان عزيز ما دليل ديگرى بر توانايى ملت ايران در مقابله با توطئه‏هاى دشمنان بودند.

آزادگان عزيز و ملت ايران حجت را بر مسئولين تمام كردند.

جمهورى اسلامى با داشتن ذخائر ارزشمندى چون آزادگانِ مقاوم، هرگز در برابر دشمن احساس ضعف نخواهد كرد.

خانواده‏هاى عزيز اسرا و مفقودين با صبر و تحمل بزرگوارانه‏ى خود، تلخى اسارت و فقدان عزيزان ملت را قابل تحمل كردند.

آزادگان ما هم كه لحظات دشوار اسارت در دست دشمن را با همه‏ى وجود خود لمس كرده‏اند، هريك در رتبه‏ى يك شهيد قرار دارند و كار و وظيفه‏ى بزرگى را به انجام رسانده‏اند.


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:12 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

ارتش جمهوری اسلامی درکلام رهبری

 

 

نيروهاى مسلح‏

ارتش‏

آنچه مى‏تواند به معناى حقيقى كلمه يك مجموعه‏ى نظامى را در درجه‏ى اول ارزشگذارى كند، مسائل معنوى و باطنى است.

ارتش امروز، يك ارتش منظم، محكم، منضبط و با تجهيزات عالى است.

ارتش، يك سرمايه و ذخيره و اندوخته براى اين ملت است.

اعتقاد و ايمان قلبى نقش بسيار سازنده‏يى در تقويت ارتش دارد.

امروز ارتش در چشم مردم، عزيز است.

بحمداللَّه امروز ارتش ما، يك ارتش متدين است.

به فضل پروردگار، ارتش جمهورى اسلامى ايران - همان‏طورى كه امام بزرگوار مى‏خواستند و آرزو مى‏كردند و بارها بر زبان آورده بودند - يك ارتش مردمى و خدايى است.

حضرت امام قلباً براى ارتش احترام قائل بودند.

واقعيتها به ما ثابت مى‏كنند كه ارتش جمهورى اسلامى ايران در ميان ارتشهاى همگن خود در هر نقطه‏ى عالم يك ارتش ممتاز است.

نيروى زمينى‏

عمده‏ى ارتش، نيروى زمينى است

امروز، نيروى زمينى داراى هدف است و تهديد جدى و منطقه‏ى حفاظت حقيقى دارد كه بايد حفاظت كند.

نيروى زمينى بايد آمادگى حقيقى داشته باشد.

نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران، بايستى مثل سد فولادين غيرقابل نفوذ باشد.

نيروى هوايى‏

حضور ايمان و انگيزه و روشن بينى و آزادى‏خواهى در جمع نيروهاى مسلح - و بخصوص نيروى هوايى - مسئله‏يى است كه هم نبايد هرگز فراموش شود، هم همين مسئله بود كه حوادث و افتخارات بعدى را رقم زد.

در دوران جنگ، نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران كارها و اقداماتى كرد كه هر يك از آنها به عنوان يك افتخار ملى قابل ثبت است.

نيروى دريايى

بحمداللَّه امروز نيروى دريايى ما اين جرأت را پيدا كرده كه دست به ساخت وسايلى بزند كه در گذشته تصورش را نمى‏كرد كه بتواند چنين وسايلى به‏وجود آورد.
 


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:08 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
  گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری درباره هشت سال دفاع مقدس
*ملت رشید ایران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدس از کیان اسلام و میهن اسلامی، سیلی محکمی بر دشمن نواخت.
*ملت رشید ایران آن چنان حماسه‌ی استقامت و رشادت مظلومانه و سرسختانه‌ای سرود که در تاریخ، به مثابه درس بزرگی باقی خواهد ماند.
*دشمنان ملت ایران بداند، ملتی که هشت سال دفاع مقدس را با آن شجاعت و شهامت پیش برده است، این ملت، یک قدم از شعارهای
اسلامی، عقب نخواهد نشست.
*جنگ تحمیلی هشت ساله، محاصره‌ی اقتصادی و انواع حملات بی شمار سیاسی و تبلیغاتی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، در حقیقت با انگیزه‌ی فشار بر اسلام و دشمنی با آن انجام گرفت.
*در جنگ تحمیلی، پیروزی و موفقیت ملت ما، به برکت اتحاد و یکپارچگی و اتکای به خدا و عدم اتکای به دیگران و آمادگی برای فداکاری، پیش آمد.
*ملت ما، ملتی بسیار نیرومند و دارای قدرت تمام نشدنی برای دفاع از خود است.
*دفاع از اسلام، به دفاع از میهن اسلامی ختم نمی‌شود، ما در همه‌ی مرزهای اسلام با کفر، آماده‌ی دفاع و مجاهدتیم.
*ما از سرمایه‌ی عظیم و ارزنده‌ای که پیش ماست- یعنی انقلاب و اسلام و نظاممان- غفلت نخواهیم ورزید و از آن دفاع خواهیم کرد.
*این ملت، سرباز اسلام است.
*هشت سال جنگ، بایستی تاریخ ما را تغذیه کند.
*ما باید از آن چه که در این هشت سال جنگ اتفاق افتاده، آن روحیه‌ی مقاومت، آن روحیه‌ی فداکاری همراه با اخلاص- همانی که حقیقتاً درعرصه‌های جنگ ما وجود داشت- استفاده کنیم.
*این جنگ هشت ساله و این دفاع مقدس، از بزرگ‌ترین افتخارات ملت ایران بود.
*در دوران دفاع مقدس، بسیجیان ما از سرتاسر کشور، از کار و زندگی و استراحت و آغوش خانواده و زن و بچه و همسر و فرزند و عزیزانشان،چشم می‌پوشیدند و به سمت بیابان های گرم خوزستان و یا قله‌های یخ زده
و پر برف غرب و شمال غرب کشور می‌رفتند و تابستان و زمستان را در آن جا می‌گذرانند.
*هشت سال دفاع مقدس ما از نماز جمعه‌ها نیرو گرفت و در نماز جمعه‌ها تبیین شد.
*شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، از جمله‌ی عزیزترین شهدای طول تاریخ‌اند؛چون در این زمان، اسلام از همیشه غریب‌تر شد.
*این جنگ تحمیلی، نه فقط برای همان چند سال یک امتحان بود، بلکه برای بعد از دوران خاتمه‌ی جنگ هم یک محک و یک امتحان و یک عبرت است.
*اگر هر ملتی بتواند در هنگام تهاجم دشمنان و خطری که بیگانگان برای او به وجود می‌آوردند، از خودش دفاع کند و دشمن را سرکوب نماید و به عقب براند و بعد از جنگ، ویرانی‌های جنگ را اصلاح کند و اوضاع را به حال اول در بیاورد و عزت و آبروی آن ملت را حفظ بکند و یادگارهای جنگ- یعنی همین رزمندگان و جانبازان و خانواده‌های شهدا- را گرامی بدارد، این ملت، ذلیل‌شدنی نیست، این ملت عزیز خواهد ماند.
*تلاش عمومی و فداکارانه‌ی فرزندان عزیز این میهن اسلامی در روزها و سال‌های سخت جنگ تحمیلی، زمینه‌ساز این الطاف بی‌کرانه‌ی الهی بود.
*مجاهدت‌های ملت بزرگ ایران در اصل انقلاب، در جنگ تحمیلی، در آزمایش‌های گوناگون، یک حرکت استثنایی و به یادماندنی بود.
*از پاداش های الهی این بود که در این چند سال، بسیاری از کسانی که در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، علیه ملت ایران هم دست شده بودند، مجازات شدند.
*در هشت سال جنگ تحمیلی، دشمن، علناً با ما صف‌آرایی داشت؛ظاهر قضیه، عراق بود. اما پشت سر عراق، آمریکا بود.
*چه کسی می‌تواند بگوید که عراق وقتی هشت سال با ما می‌جنگید، آمریکا و ناتو پشت سرش نبود.
*پیروزی در جنگ تحمیلی و ناکام کردن دشمن، به خاطر توکل به خدا و تقوا و پرهیزگاری بود.
*این ملت، با هشت سال مقاومت جوانمردانه‌ی خود در جنگ تحمیلی، این مسأله را به همه‌ی دنیا ثابت کرده است که این ملت، ملتی نیست که با زور و تهدید بشود او را به یک راهی کشاند.
*قبل از آن که جنگ تحمیلی شروع بشود، انواع و اقسام دشمنی‌ های اقتصادی و سیاسی و تهدیدهای گوناگون، وجود داشت. جنگ تحمیلی که به وجود آمد، همه‌ی دشمنی‌ها، در مسأله‌ی جنگ متمرکز شد.
*بعد از هشت سال جنگ تحمیلی، بالاخره دشمن اعتراف به عجز کرد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و ملت ایرانبه کوری چشم دشمنانتوانستند، سربلند و پیروز از این جنگ بیرون بیایند و نگذارند یک وجب از خاک کشور اسلامی و حرکت این ملت، به وسیله‌ی دشمن مورد غضب قرار بگیرد.
*بزرگ‌ترین افتخار ملت ایران در رابطه با جنگ، همین است که در طول هشت سال، همه‌ی قدرت‌ها پشت سر رژیم بعثی ایستادند، تا بتوانند جمهوری اسلامی را سرافکنده و شکست خورده کنند، ولی نتوانستند.
*تمام ملت ایران به برکت اسلام توانستند در طول جنگ تحمیلی، در همه‌ی شهرها و استان ها شگفتی بیافرینند.
*این ملت، ملتی است که با وحدت کلمه توانست این انقلاب را به وجود بیاورد، با وحدت کلمه توانست مصیبت بزرگی مثل جنگ تحمیلی را از سر بگذراند.
*در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، نماز، ما را در حرکتمان مصمم‌تر و نیرومندتر می‌کرد، و امروز که خطر غفلت و عیش‌بارگی وآرزوهای حقیر و تنگ‌نظرانه و عادت ها و روزمرگی‌ها ما را تهدید می‌کند، نماز به ما مصونیت می‌بخشد.
*جوانان ما همان شور و هیجان، همان ایمان و همان آمادگی‌ای که چشم دنیا را در دوران جنگ تحمیلی خیره کرد، امروز هم دارند.
*در دوران جنگ تحمیلی، هشت سال مردم در مقابل متجاوز ایستادند و با جان و جوان و همه وجود خود از این نظام مقدس دفاع کردند.
*کسانی که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت می‌کردند، منتظران حقیقی بودند.
*پایه‌ی پیشرفت‌های علمی کشور- که امروز شما برخی از نمونه های آن را می شنوید- در دوران دفاع مقدس گذاشته شد.
*جنگ تحمیلی هشت ساله‌ی ما، داستان عبرت‌آموز عجیبی است.
*من نمی‌دانم چرا بعضی‌ها در ارائه‌ی مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلی کوتاهی می‌کنند.
*مهم ترین نقطه‌ ی کیفر خواست صدام‌حسین، به راه انداختن جنگ تحمیلی هشت ساله‌ی عراق علیه ایران است.
*ملت ما همچنان که در دوران دفاع مقدس، قابلیت نظامی خود را نشان داد، در سال گذشته و دوران‌های بعد از جنگ هم قابلیت و ظرفیت و وزن اجتماعی و سیاسی خود را اثبات کرد.
*دفاع مقدس با این سرمایه‌های معنوی به نتیجه رسید.
(برگرفته از کتاب ترنم نور)
 
 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

ارتش در کلام رهبری

آنچه می تواند به معنای حقیقی کلمه یک مجموعه ی نظامی را در درجه ی اول ارزشگذاری کند، مسائل معنوی و باطنی است.

ارتش امروز، یک ارتش منظم، محکم، منضبط و با تجهیزات عالی است.

ارتش، یک سرمایه و ذخیره و اندوخته برای این ملت است.

اعتقاد و ایمان قلبی نقش بسیار سازنده یی در تقویت ارتش دارد.

امروز ارتش در چشم مردم، عزیز است.

بحمداللَّه امروز ارتش ما، یک ارتش متدین است.

به فضل پروردگار، ارتش جمهوری اسلامی ایران - همان طوری که امام بزرگوار می خواستند و آرزو می کردند و بارها بر زبان آورده بودند - یک ارتش مردمی و خدایی است.

حضرت امام قلباً برای ارتش احترام قائل بودند.

واقعیتها به ما ثابت می کنند که ارتش جمهوری اسلامی ایران در میان ارتشهای همگن خود در هر نقطه ی عالم یک ارتش ممتاز است.

 


برچسب‌ها: zجملات زیبای رهبر , بیادماندنی ترین جم


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:04 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

گزیده‌ی سخنان حضرت امام خمینی(ره)

*ما با تمام قدرت در مقابل تجاوز هر دولتی به کشور ما، ایستاده و از میهن عزیز و اسلام بزرگ تا سر حد جان، دفاع می‌کنیم.

*دفاع از اسلام و کشور اسلامی، امری است که در موقع خطر، تکلیف شرعی، الهی وملی است.

*در این جنگ تحمیلی ثابت شد که ارتش نیرومند است و ارتش با سایر قوای مسلحه با هم هستند.

*این جنگ تحمیلی، موجب انسجام هر چه بیشتر ملت رزمنده‌ی ما گردید.

*مراتب تقدیر و تشکر اینجانب را نسبت به تمام مجاهدین اسلام در جبهه‌های جنگ تحمیلی و دفاع از اسلام و میهن عزیز ابلاغ نمایید.

*تأسف ما در این جنگ تحمیلی، آن است که قدرتهایی که باید صرف بر انداختن اسرائیل و نجات بیت‌المقدس بزرگ شود با تبانی بین شیاطین بزرگ و صهیونیسم جهانی و بین حزب بعث عراق، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائیل و آمریکا شد و می‌شود.

*ما و ملت اسلامی ما جنگجو و هجوم‌گر نبوده‌ایم و نیستیم و از این جنگ تحمیلی هم خوشمان نمی‌آمد.

*این جنگ تحمیلی، شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود.

*شما در جنگ تحمیلی، نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می‌توان اسلام را فاتح جهان نمود.

*ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.

*در جنگ، پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات، چیزی به دست نیاوردند.

*ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم.

*ما در جنگ، ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم.

*ما در جنگ، ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم.

*ما در جنگ، حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان، بارور کردیم.

*ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه، نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد.

*جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظام‌های فاسد در مقابل اسلام، احساس ذلت کنند.

*تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آن چنانی برخوردار شد و از همه‌ی اینها مهم‌تر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ، تحقق یافت.

*ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم.

*ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم.

*ارتش با هماهنگی سپاه و بسیج در اکثر صحنه‌های رزم و پیکار توانست پشت سپاهیان کفر را در هم بشکند.

*هر روز، ما در جنگ، برکتی داشته‌ایم که در همه‌ی صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم.

*جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.

*ما بر حسب امر خدا از اسلام و کشور خودمان دفاع کردیم.

*مسأله‌ی دفاع از اسلام و کشور اسلامی و اموال و نوامیس مسلمین و از واجبات کفایی است.

*ما در جنگ، پرده از چهره‌ی تزویر جهان‌خواران کنار زدیم.

*این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه‌ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم.

*جنگ در عین حال که ناگوار بود و شهرهای ما را خراب کرد، ولی برکاتی داشت که اسلام به دنیا معرفی شد.

*جنگ ما، جنگ فقر و غنا بود.

*در هنگامه‌ی خطر، ملتی سربلند و جاوید است که اکثریت آن، آمادگی لازم رزمی داشته باشند.

*ما مرد جنگیم و تسلیم برای مسلمانان معنا ندارد.

*مبارزات کشور ما عقیدتی است و جهاد در راه عقیده، شکست ناپذیر است.

*ما باید با قدرت پیش برویم و با قدرت با همه‌ی کسانی که به ما می‌خواهند تجاوز و تعدی کنند، مبارزه می‌کنیم.

*ما می‌گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.

*قدرت نظامی و سلاح‌های مدرن، هرگز نمی‌تواند با خشم انقلابی مقدس ملت‌ها مقابله کند.

*ذکر فداکاری‌ها و مجاهدت مجاهدین صدر اسلام، نه تنها در امروز، بلکه تا ابد، اسلام را زنده نگه می‌دارد.

*در میدان جنگ از قلّت عدد نترسید، از شهادت نترسید، هر مقداری که عظمت داشته باشد مقصود و ایده‌ی انسان، به همان مقدار باید تحمل زحمت بکند.

*آن مذهبی که جنگ در آن نیست ناقص است.

*ما را نترسانید از اینکه، نظامی می‌آوریم، ما نظامی‌های شما را دفنشان می‌کنیم.

*ما برای میهن عزیزمان، تا شهادت یکایک سلحشوران ایران زمین، مبارزه می‌کنیم و پیروزی ما حتمی است.

*ما تا آخر(ین) نفس ایستاده‌ایم.

*دفاع از ممالک اسلامی، دفاع از نوامیس مسلمین، از واجبات شرعیه‌ی الهیه است که بر همه‌ی ما واجب است.

*باید هشیار باشید که نباید ما دشمن را خوار و ضعیف بشماریم.

*با اتّکال به خدای قادر، مجهز شوید به سلاح و صَلاح، که خدای بزرگ با شماست.

گزیده‌ی سخنان  حضرت آیت الله خامنه‌ای(مد ظله العالی))

ملت رشید ایران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدس از کیان اسلام و میهن اسلامی، سیلی محکمی بر دشمن نواخت.

*ملت رشید ایران آن چنان حماسه‌ی استقامت و رشادت مظلومانه و سرسختانه‌ای سرود که در تاریخ، به مثابه درس بزرگی باقی خواهد ماند.

*در سالگرد ایام بزرگداشت دفاع مقدس، هیچ چیز شایسته‌تر از آن نیست که یاد و نام گرامی شهیدان و فداکاران راه خدا را بزرگ بداریم.

*در دوران دفاع مقدس، همه‌ی ملت یکدیگر تشریک مساعی کردند.

*دشمن ملت ایران بداند، ملتی که هشت سال دفاع مقدس را با آن شجاعت و شهامت پیش برده است، این ملت، یک قدم از شعارهای اسلامی، عقب نخواهد نشست.

*جنگ تحمیلی هشت ساله، محاصره‌ی اقتصادی و انواع حملات بی شمار سیاسی و تبلیغاتی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، در حقیقت با انگیزه‌ی فشار بر اسلام و دشمنی با آن انجام گرفت.

*در جنگ تحمیلی، پیروزی و موفقیت ملت ما، به برکت اتحاد و یکپارچگی و اتکای به خدا و عدم اتکای به دیگران و آمادگی برای فداکاری، پیش آمد.

*از همه‌ی نگارندگان حوادث جنگ و همه‌ی کسانی که توان انجام وظیفه در این مهم را دارند، درخواست می‌کنم از ثبت و ضبط جزییات این دوران، غفلت نکنند.

*ملت ما، ملتی بسیار نیرومند و دارای قدرت تمام نشدنی برای دفاع از خود است.

*دفاع از اسلام، به دفاع از میهن اسلامی ختم نمی‌شود. ما در همه‌ی مرزهای اسلام با کفر، آماده‌ی دفاع و مجاهدتیم.

*ما جنگ‌طلب نیستیم، ما در فکر دفاعیم. ما زنده و هوشیاریم.

*ما از سرمایه‌ی عظیم و ارزنده‌ای که پیش ماست- یعنی انقلاب و اسلام و نظاممان- غفلت نخواهیم ورزید و از آن دفاع خواهیم کرد.

*این ملت، سرباز اسلام است.

*هشت سال جنگ، بایستی تاریخ ما را تغذیه کند.

*ما باید از آن چه که در این هشت سال جنگ اتفاق افتاده، آن روحیه‌ی مقاومت، آن روحیه‌ی فداکاری همراه با اخلاص- همانی که حقیقتاً در عرصه‌های جنگ ما وجود داشت- استفاده کنیم.

*این جنگ هشت ساله و این دفاع مقدس، از بزرگ‌ترین افتخارات ملت ایران بود.

* ایام بزرگداشت دفاع مقدس، نمودار مجموعه‌ای از برجسته‌ترین افتخارات ملت ایران در دفاع از مرزهای میهن اسلامی و جان فشانی دلاورانه در پای پرچم برافراشته‌ی اسلام و قرآن است.

*در دوران دفاع مقدس، همه‌ی ملت با یکدیگر تشریک مساعی کردند و پیشاپیش نیروهای مسلح- ارتش و سپاه و اقیانوس پهناور بسیج مردم- در میدانهای گوناگون آن چنان عظمتی آفریدند که چشم دنیا را به خود متوجه کردند.

*در دوران دفاع مقدس، بسیجیان ما از سرتاسر کشور، از کار و زندگی و استراحت و آغوش خانواده و زن و بچه و همسر و فرزند و عزیزانشان، چشم می‌پوشیدند و به سمت بیابانهای گرم خوزستان و یا قله‌های یخ زده و پر برف غرب و شمال غرب کشور می‌رفتند و تابستان و زمستان را در آن جا می‌گذراندند.

*هشت سال دفاع مقدس ما از نماز جمعه‌ها نیرو گرفت و در نماز جمعه‌ها تبیین شد.

*شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، از جمله‌ی عزیزترین شهدای طول تاریخ‌اند. چرا؟ چون در این زمان، اسلام از همیشه غریب‌تر شد.

*این جنگ تحمیلی را که هشت سال رژیم عراق و صدام حسین خبیث با ملت ما جنگید، در حقیقت، انگشت دشمنان به راه انداخت، برای این که همه را مشغول خودشان بکنند.

*این جنگ تحمیلی، نه فقط برای همان چند سال یک امتحان بود، بلکه برای بعد از دوران خاتمه‌ی جنگ هم یک محک و یک امتحان و یک عبرت است.

*اگر هر ملتی بتواند در هنگام تهاجم دشمنان و خطری که بیگانگان برای او به وجود می‌آوردند، از خودش دفاع کند و دشمن را سرکوب نماید و به عقب براند و بعد از جنگ، ویرانی‌های جنگ را اصلاح کند و اوضاع را به حال اول در بیاورد و عزت و آبروی آن ملت را حفظ بکند و یادگارهای جنگ- یعنی همین رزمندگان و جانبازان و خانواده‌های شهدا- را گرامی بدارد، این ملت، ذلیل‌شدنی نیست، این ملت عزیز خواهد ماند.

*این ملت بزرگ ثابت کرد که می‌تواند از خودش دفاع کند.

*تلاش عمومی و فداکارانه‌ی فرزندان عزیز این میهن اسلامی در روزها و سال‌های سخت جنگ تحمیلی، زمینه‌ساز این الطاف بی‌کرانه‌ی الهی بود.

*مجاهدت‌های ملت بزرگ ایران در اصل انقلاب، در جنگ تحمیلی، در آزمایش‌های گوناگون، یک حرکت استثنایی و به یادماندنی بود.

*از پاداشهای الهی این بود که در این چند سال، بسیاری از کسانی که در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، علیه ملت ایران هم دست شده بودند، مجازات شدند.

*در هشت سال جنگ تحمیلی، دشمن، علناً با ما صف‌آرایی داشت. ظاهر قضیه، عراق بود. اما پشت سر عراق، آمریکا بود.

*چه کسی می‌تواند بگوید که عراق وقتی هشت سال با ما می‌جنگید، آمریکا و ناتو پشت سرش نبود.

*پیروزی در جنگ تحمیلی و ناکام کردن دشمن، به خاطر توکل به خدا و تقوا و پرهیزگاری بود.

*این ملت، با هشت سال مقاومت جوانمردانه‌ی خود در جنگ تحمیلی، این مسأله را به همه‌ی دنیا ثابت کرده است که این ملت، ملتی نیست که با زور و تهدید بشود او را به یک راهی کشاند.

*قبل از آن که جنگ تحمیلی شروع بشود، انواع و اقسام دشمنی‌های اقتصادی و سیاسی و تهدیدهای گوناگون، وجود داشت. جنگ تحمیلی که به وجود آمد، همه‌ی دشمنی‌ها، در مسأله‌ی جنگ متمرکز شد.

*بعد از هشت سال جنگ تحمیلی، بالاخره دشمن اعتراف به عجز کرد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و ملت ایران- به کوری چشم دشمنان- توانستند، سربلند و پیروز از این جنگ بیرون بیایند و نگذارند یک وجب از خاک کشور اسلامی و حرکت این ملت، به وسیله‌ی دشمن مورد غضب قرار بگیرد.

*بزرگ‌ترین افتخار ملت ایران در رابطه با جنگ، همین است که در طول هشت سال، همه‌ی قدرت‌ها پشت سر رژیم بعثی ایستادند، تا بتوانند جمهوری اسلامی را سرافکنده و شکست خورده کنند، ولی نتوانستند.

*تمام ملت ایران به برکت اسلام توانستند در طول جنگ تحمیلی، در همه‌ی شهرها و استانها شگفتی بیافرینند.

*این ملت، ملتی است که با وحدت کلمه توانست این انقلاب را به وجود بیاورد، با وحدت کلمه توانست مصیبت بزرگی مثل جنگ تحمیلی را از سر بگذراند.

*در طول دوران هشت سال جنگ تحمیلی، کسانی که در جزییات ماجراها قرار داشتند، بهتر می‌دانند، هر جا که روح وظیفه حاکم بود و منیت‌ها در دست‌اندرکاران امر، کم بود، پیش رفتیم.

*در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، نماز، ما را در حرکتمان مصمم‌تر و نیرومندتر می‌کرد، و امروز که خطر غفلت و عیش‌بارگی و آرزوهای حقیر و تنگ‌نظرانه و عادتها و روزمرگی‌ها ما را تهدید می‌کند، نماز به ما مصونیت می‌بخشد.

*جوانان ما همان شور و هیجان، همان ایمان و همان آمادگی‌ای که چشم دنیا را در دوران جنگ تحمیلی خیره کرد، امروز هم دارند.

*در دوران جنگ تحمیلی، هشت سال مردم در مقابل متجاوز ایستادند و با جان و جوان و همه وجود خود از این نظام مقدس دفاع کردند.

*کسانی که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت می‌کردند، منتظران حقیقی بودند.

*ملت ایران در مقاطع دفاع مقدس، محاصره‌ی اقتصادی و فشار سیاسی و تبلیغاتی، به طور جامع توانست وضعیتی را برای خود به وجود آورد که دشمنانش هم اقرار و اعتراف کنند که ملتی است بزرگ و قدرتمند و پر استعداد و شایسته‌ی عزت و سربلندی.

*در دوران جنگ و دفاع مقدس برای آن مجموعه‌هایی که مشغول طراحی جنگ بودند، شب و روز، تعطیل و غیر تعطیل، اولِ هفته و آخرِ هفته معنا نداشت.

*پایه‌ی پیشرفت‌های علمی کشور- که امروز شما برخی از نمونه های آن را می شنوید- در دوران دفاع مقدس گذاشته شد.

*وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و صدام در روز اول به همین تهران هجوم هوایی کرد، آمریکایی‌ها از ساعت اول، حتی چشم غره‌ای به او نرفتند و کمک خودشان را به او روز به روز بیشتر کردند.

*جنگ تحمیلی هشت ساله‌ی ما، داستان عبرت‌آموز عجیبی است.

*من نمی‌دانم چرا بعضی‌ها در ارائه‌ی مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلی کوتاهی می‌کنند.

*مهمترین نقطه‌ی کیفرخواست صدام‌حسین، به راه انداختن جنگ تحمیلی هشت ساله‌ی عراق علیه ایران است.

*ملت ما همچنان که در دوران دفاع مقدس، قابلیت نظامی خود را نشان داد، در سال گذشته و دوران‌های بعد از جنگ هم قابلیت و ظرفیت و وزن اجتماعی و سیاسی خود را اثبات کرد.

*دفاع مقدس با این سرمایه‌های معنوی به نتیجه رسید.

*اگر این ملت در دفاع مقدس پیروز نمی‌شد، ایران تا قرنها ممکن بود روی خوشبختی را نبیند.

*مواظب باشید از مسأله‌ی دفاع مقدس که در این کشور اتفاق افتاد، غافل نشوید.

منبع: کتاب ترنم نور(گزیده‌ی سخنان حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت الله خامنه‌ای(مد ظله العالی))

 


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:04 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
چرا 29 فروردین روز ارتش نام گرفت؟
 

نامگذاری 29 فروردین هرسال به نام روز ارتش از ابتکارات امام خمینی(ره) بود. آن هم در شرایطی که ارتش جمهوری اسلامی با کارشکنی های مختلف داخلی و خارجی روبه رو بود.

مجله مهر: روزی برای ارتش. حالا35 سالی می شود که ارتش جمهوری اسلامی ایران یک روز از تقویم رسمی کشور را به نام خود می بیند. روزی که برای اولین بار به فاصله حدود 2 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توسط امام خمینی(ره) به نام ارتش نام گذاری شد تا پاسخی مناسب باشد به وفاداری ارتشیان به آرمانهای انقلاب اسلامی. اما چه شد که 29 فروردین به نام ارتش نام گذاری شد؟

از 19 بهمن 57 و دیدار همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی(ره) ارتشی ها با سرعت بیشتری به انقلاب اسلامی پیوستند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از همان اولین روز ، کار خود را برای دفاع از انقلاب اسلامی ایران شروع کردند.اولین درگیری و نا آرامی در منطقه ترکمن صحرا و در نزدیک مرزهای شوروی(سابق) توسط گروهکهای چپ و مزدوران استکبار با هدف خودمختاری منطقه آغاز شد که با اعزام یگانی از کارکنان داوطلب نیروی زمینی ارتش سرکوب شد. ارتش به سراغ کنترل ناآرامی های سایر مناطق مثل کردستان و آذربایجان غربی رفت. همزمان جنگ روانی علیه ارتش در داخل و خارج کشور به راه افتاده بود و به دنبال آن بود تا ارتش را یک نیروی ضد مردمی و عامل امپریالیسم معرفی کند که همچنان سرکوب مردم را ادامه می داد و بایستی منحل می شد و جای خود را با یک ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی عوض می کرد .
 
همین جوسازی ها سبب شد تا شهید سپهبد ولی الله قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش در نامه ای استعفای خود در روزهای اول فروردین 1358 را به امام خمینی (ره) تقدیم کند. شهید قرنی در استعفای خود با شکایت از اقدامات ضد انقلاب و دشمنان خارجی و دخالت های بیجا در امور ارتشچنین نوشته بود: «معاون نخست وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب می داند بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد هر روز دستوراتی صادر می نماید که ارتش بایستی شاهد لطمه ای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال به دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد و... وزیر دفاع بدون مشورت و نظر خواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود می رود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده می گوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه ها کشانده بود، نگهداری سربازخانه ها را رها کرده و به موطن خود می روند و شب هنگام عناصر توده ای وابسته به سیاستهای خارجی با کامیونها به سربازخانه ها می روند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر می برند... دولت بدون مشورت با ارتش و آگاه ترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آن صفحات می فرستند که با ورود آنها و اولین سخن پراکنی که می کنند مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت می کنند و در جلوی همین هیأت فرماندة پادگان را گلوله باران می کنند«...
 
کمتر از یک ماه بعد، سپهبد قرنی توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید تا علاوه بر آثار جنگ روانی سنگینی که بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دشمنان خارجی، طیف ضدانقلاب، منافقین، حزب توده و عناصر نا آگاه در ارتش جریان داشت، بی انضباطی، سستی و عدم تمکین از فرماندهان نیز به مشکلات ارتش اضافه شود. مشکلات فراوان ارتش سبب شد تا فرماندهان وقت ارتش جمهوری اسلامی ایران با درخواست وقت ملاقات از امام خمینی(ره) برای بیرون رفتن از این وضعیت چاره اندیشی کنند و از امام (ره) بخواهند ایشان فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام نمایند. تا با استفاده از این حکم حکومتی قوام و انضباط بر ارتش برگردد. امام خمینی نیز (ره) با صدور پیامی تاریخی در تاریخ 29 فروردین سال 58 خطاب به ملت ، سنگ بنای روز ارتش را گذاشتند. دربخشی از پیام امام خمینی(ره) آمده بود:
 
»روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام مى‏شود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام نمایند.
 
ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اكنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت كشورمان كوشش كنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدان خاتمه دهیم«.
 
امام خمینی(ره) در بخش های دیگر پیام خود نیز مشکلات دیگر پیش روی ارتش را نیز مورد توجه قرار دادند تا توطئه های داخلی و خارجی علیه ارتش جمهوری اسلامی ایران را نقش بر آب کنند.

از آن تاریخ به بعد هرسال در سالگرد صدور این پیام، روز ارتش در سراسر کشور جشن گرفته می شود و ارتش در شهرهای مختلف به رژه و نمایش قدرت می پردازد


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 12:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
اقتدار ارتش (6)/ امیر تسویه‌چی در گفت‌وگو با خبرگزاری دفاع مقدس: 26 فروردین 1393 ساعت 15:19

نام‌گذاری روز ارتش ابتکار امام راحل در مقابله با توطئه دشمنان اسلام بود


فرمانده پایگاه یکم شکاری نهاجا گفت: امام راحل در قبال توطئه دشمنان اسلام هوشمندانه ایستادگی کرده و روز 29 فروردین را به عنوان روز اقتدار نیروهای مسلح و روز ارتش نام‌گذاری کردند.
نام‌گذاری روز ارتش ابتکار امام راحل در مقابله با توطئه دشمنان اسلام بود

امیر سرتیپ محمد تسویه‌چی، فرمانده پایگاه یکم شکاری نیروی هوایی در گفت‌وگو با خبرگزاری دفاع مقدس با اشاره به نام‌گذاری روز ارتش جمهوری اسلامی ایران به فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی گفت: یکی از دسیسه‌های دشمنان اسلام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این بود که تجهیزات نظامی ایران به فروش برسد با این بهانه که جمهوری اسلامی ایران قصد جنگ با هیچ کشوری را ندارد، اما امام راحل در قبال این توطئه، هوشمندانه ایستادگی کرده و روز 29 فروردین را به عنوان روز اقتدار نیروهای مسلح و روز ارتش نام‌گذاری کردند.

وی ادامه داد: مانور تمرینی و تاکتیکی جنگنده‌های نیروی هوایی در آستانه روز ارتش جمهوری اسلامی به نحو احسن انجام شد و نیروی هوایی با آمادگی کامل در رژه هوایی این روز بزرگ شرکت می‌کنند.

امیر تسویه‌چی گفت: هر ساله نیروهای مسلح با اقتدار در این روز بزرگ در تمام استان‌های کشور حضور پیدا کرده و دستاوردهای خود را به نمایش می گذارند.

فرمانده پایگاه یکم شکاری نیروی هوایی ارتش تصریح کرد: در طول 8 سال دفاع مقدس با یکپارچگی رهبری، انسجام ملی، وحدت و ایمان به خداوند، دشمنان در بعد نظامی نتوانستند بر ملت ایران پیروز شوند، از این رو آن‌ها از انجام اقدامی مجدد علیه ایران در زمینه نظامی مأیوس شدند.

وی گفت: در 8 سال دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران مقتدرانه در برابر دشمن مقاومت کرد و این در حالی بود که تمام دنیا علیه ایران اسلامی بسیج شده بودند.

امیر تسویه‌چی گفت: در زمان دفاع مقدس تجهیزات ما مدرن نبود، اما نیروهای مسلح ما اعم از ارتش و سپاه با هماهنگی و همکاری، ایمان به خدا و اعتقاد راستین پیروز شدند. امروز دشمن در جنگ نرم اهداف خود را دنبال می‌کند که در این زمینه نیز ان‌شالله شکست می خورد.

 

ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 11:59 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۴۵۷۸۶۲۵
موسوي در گفتگوي تفصيلي با باشگاه خبرنگاران مطرح كرد

  دلايل نام‌گذاري عمليات‌هاي دفاع مقدس/ توافق ارتش و سپاه در سال 1362 

نام‌گذاري عمليات‌ها و تشريح جزئيات حمله عراق به ايران از جمله مواردي بود كه در گفتگو با جانشين فرمانده پادگان جواد‌الائمه(ع) مطرح شد.

به گزارش خبرنگار دفاعي - امنيتي باشگاه خبرنگاران؛ دفاع مقدس اتفاق‌هاي بسياري را رقم زده كه

شنيدنش از هر كدام از رزمنده‌ها مي‌تواند گره‌گشاي بسياري از ابهاماتي باشد كه نسل امروز نسبت به جنگ تحميلي پيدا كرده است به همين خاطر  براي تشريح جزئيات حمله عراق به ايران و چگونگي نام‌گذاري عمليات‌ها با سرهنگ ستاد "سيد خيرالله موسوي" جانشين فرمانده مرکز آموزش درجه‌داري جوادالائمه(ع) نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران "نزاجا" به گفتگو نشسته‌ايم كه متن آن به شرح ذيل است.
 


باشگاه خبرنگاران: مختصری از بیوگرافی خود و اینکه شما در طول 8 سال دفاع مقدس در  كدام عمليات شركت داشتيد را بیان کنید؟

 بنده در سال 1344 در شهرستان رامهرمز استان خوزستان متولد شدم. سیزده ساله بودم که انقلاب اسلامی پیروز شد. در زمان آغاز جنگ دانش‌آموز بودم و مقطع دبیرستان را شروع کرده بودم.

خوزستان و خوزستانی‌ها در جنگ به نوعی تمامی اعضای خانواده اعم از زن و مرد و پیر و جوان ، درگیر جنگ و مشکلات جانبی آن بودند ، حتی برای فضای تحصیلی نیز در آن سال‌ها با کمبود مواجه بودند چون جنگ زده‌های خرمشهر و آبادان و سایر نقاط که دشمن اشغال کرده بود به شهر‌های دیگر استان آمده بودند و فضاهای عمومی مثل مدارس و دبیرستان‌ها در اختیار آنان بود.

خوزستانی‌ها با تمام وجود جنگ را حس می‌کردند. در این مقطع من در کلاس چهارم الف دبیرستان شهید باهنر (دکتر هشترودی سابق) که تعدادمان 31 نفر بود مشغول به تحصیل بودم. در همان ابتدای سال تحصیلی در مورخه 17/7/61 یادم می‌آید که شهید اسدالله عباسی بهبهانی ارشد کلاس ما ، یک روز در کلاس به همه ما گفت دوست دارم که کلاس ما مانند سایر جوانان این مرز و بوم که به علت نیاز جبهه‌ها که به مناطق جنگی اعزام شدند ما هم داوطلبانه به جبهه اعزام شویم.

فردای آن روز عده‌ای زیادی از همکلاسی‌هایمان همراه با سایر داوطلبین شهرستان در قالب گردان شهید رایگانی به جبهه‌ها اعزام شدیم و غروب همان روز در سایت‌های چهار و پنج در منطقه چنانه در غرب شوش مستقر شدیم و پس از آموزش‌های اولیه سرانجام در عملیات والفجر مقدماتی که در تاریخ 18/11/61 در محور فکه انجام شد به‌عنوان گردان تحت امر تیپ 15 امام حسن (ع) در آن عملیات شرکت کردیم.

در شب اول آن عملیات به علت اصابت ترکش به دست چپ مجروح شدم و پس از مداوا مجدداً در تاریخ 21/11/61 که نیروهای ذخیره تیپ به منظور عبور از خط و انهدام دشمن در منطقه‌ فکه "شیب میسان" وارد عمل شدند، شرکت نمودم که در آنجا نیز به علت اصابت گلوله توپخانه دشمن دچار موج انفجار از ناحیه کل بدن شدم و هم‌اکنون نیز جانباز 25% هستم و همچنین در عملیات محدود در قالب تیپ 1 لشگر 92 متقارن با عملیات والفجر 8 شرکت داشتم ضمناً در طول 42 ماه جنگ که در کسوت ارتشی افتخار خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را داشتم مأموریت‌هایی مانند گشتی‌های رزمی و گشتی‌های شناسایی مختلفی را همدوش سایر همرزمان عزیزم اجرا کردم که هر کدام مخاطراتی مانند یک عملیات رزمی بزرگ داشته است.


باشگاه خبرنگاران:
در فاصله كوتاهی پس از پيروزي انقلاب اسلامي چه عاملي باعث شد تا عراق عليه ايران وارد جنگ شود؟

با توجه به اختلافات مرزي كه بين ايران و عراق از قبل وجود داشت درنشست سران "اوپک" در سال 1975 در الجزایر شاه ايران و صدام که  در آن موقع معاون رئيس‌جمهوري عراق بود  با حكميت الجزايري‌ها معاهد‌ه‌‌اي را امضا كردند كه به "معاهده 1975"معروف شد.

 در اين معاهده درباره مهم‌ترين اختلاف بين دو كشور كه موضوع كشتي‌راني در اروندرود بود توافق شد كه طي آن حق كشتي‌راني براساس خط تالوگ تعيين شود تا دو كشور بتوانند در  "اروندرود" تردد كنند و از این طریق عراق بتواند به آب‌هاي آزاد راه پيدا كند.

سال 1357 كه انقلاب اسلامي پيروز شد متعاقب آن در سال 58 طي كودتايي در عراق "صدام"، "حسن‌البکر" را سرنگون و خود جانشين وي شد.

صدام از زماني كه به قدرت رسيد با توجه به تسلطي كه بر امور مرزي و قراردادها داشت بر آن  شد كه مفاد قرارداد 1975 الجزایر را نفي كند.

قبل از پیروزی انقلاب ، ايران ژاندارم منطقه و قدرت مطلق خاورمیانه بود و به‌عنوان حافظ منافع آمریکا در منطقه قدرت‌نمايي مي‌كرد اما با سقوط رژيم شاه دست ايادي استكبار قطع شد و حوادث بسياری از جمله تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ايران مشکلاتی را بین ایران وآمریکا به‌وجود آورد.



اين مشکلات و همچنين مسائلي از جمله تشتت و چندگونگي آرا در درون كشور، موقت بودن دولت، اختلافات داخلي،‌ وجود گروهك‌هاي نفاق، خيانت‌هاي بني‌صدر، دو دستگي‌ها در صحنه‌هاي سياسي باعث شد كه صدام فكر كند كه ايران به نقطه ضعف رسيده است از طرفی  موضوع غائله‌ی كردستان، گروه‌هاي معاند و غائله خلق عرب در خوزستان و بلوچستان منجر شده بود كه توان ما در اين مناطق متمركز شود ضمن اینکه از نظر نظامي دچار ضعف‌های آشكاری بودیم.

فرماندهان عالی رتبه ارتش به علت وابستگی به دربار و غرب فرار کرده بودند، خدمت سربازی در ارتش به يك سال تقلیل یافته بود و تمامی کارکنان ارتش بدون توجه به تخصص آنان به شهرهای موطن خود منتقل شده بودند در نهایت این مشکلات باعث شده بود آمادگی رزمی ارتش بی‌نهایت تضعیف شود علاوه بر آن مشکلات داخلی کشور و همچنین آمادگی کامل رژیم بعث عراق چه از نظر نظامی و از نظر اقتصادی و همچنین خوی وحشی‌گری صدام پس از به قدرت رسیدن در عراق به منظور رسیدن به مقام شامخ رهبری اعراب باعث شده بود تا زمینه آغاز جنگ تحمیلی به ایران فراهم شود.

هوس تجزیه خوزستان و فتح ایران اسلامی و براندازی نظام نوپای ایران چشم صدام را از توجه به واقعیت‌ها و قدرت‌های پنهان درون جامعه اسلامی دور نگه داشته بود بنابراين وي در تلویزیون با پاره کردن مفاد قرداد 1975 الجزایر و با حضور ملک حسین پادشاه اردن که به روایتی اولین شلیک جنگ علیه ایران را انجام داد جنگ را در 31 شهریور 59 با تمام قوا و با حمایت استکبار غرب و شرق علیه ما آغاز کرد.

باشگاه خبرنگاران: آیا در طراحی جنگ  صدام بازیچه حامیان غربی بود یا تصمیم گیرنده اصلی؟

همان‌طور که در سوال قبل یاد آوری شد عدم اعتقاد صدام به قرارداد 1975 الجزایر و کشور گشایی ، و رهبری جهان عرب دلایلی بود که عراق را برای حمله به ایران در هر مقطعی ترغیب می نمود بنابراين صدام با آگاهی کامل از وضعیت ایران و قطع ارتباط ایران با آمریکا و غرب بر آن شد تا از این فرصت به دست آمده به زعم خودش نهایت استفاده را ببرد و مجامع جهانی را نیز با خود همراه کند.

باشگاه خبرنگاران: چرا جنگ بعد از دفع تجاوز و بازپس‌گيري خرمشهر ادامه یافت و 8 سال طول كشيد؟

سرهنگ موسوي: عراق قصد داشت طی یک هفته ایران را اشغال کند و صدام نیز در سخنرانی‌هایش قبل ار شروع جنگ گفته بود که خوزستان را فتح خواهد کرد و ظرف یک هفته نظام نوپای اسلامی را ساقط می‌کند اما در محاسباتش به عوامل برتری‌ساز غیرنظامی توجهی نداشت او به‌درستی توان نیروهای مسلح ایران را نشناخته بود و حساب حضور یک‌پارچه مردم و اعتقادات راسخ مذهبی آنان را نکرده بود.

این حقیقت داشت که ایران در آمادگی کامل نبود ، سپاه پاسداران هنوز نوپا بود و نیروهای ارتش تضعیف و یگان‌هایش منسجم نبود و بنی‌صدر مانع از اجرای طرح‌های عملی سپاه و ارتش می‌شد اما در پی عزل بنی‌صدر در سال 1360 ، ارتش و سپاه با وحدت فرماندهی قرارگاه مشترک تشکیل داده‌اند و با استفاده بهینه از تجهیزات و نیروی انسانی موجود با یک هدف و با استعانت از خداوند بزرگ و رهبری‌های عالی فرمانده کل قوا حضرت امام (ره)، در ابتدا مرحله اول راهبرد جنگ که همانا تثبیت متجاوز در هر نقطه‌ای را اجرا سپس راهبرد دوم خود که انهدام نیروهای دشمن بود را با طرح‌ریزی دقیق و کنترل غیر تمرکزی و استفاده از نقاط ضعف دشمن و انجام شناسایی‌های مداوم و اقدامات بی‌شمار دیگر به صورت خارق‌العاده اجرا و دنیا را مبهوت قدرت خود قرار داده و بدین طریق آرام آرام اراضی اشغالی را از لوث دشمن بعثی خارج ساختند اینجا بود که صدام قافیه را باخته و دست به دامان مجامع بین‌الملل به منظور توقف جنگ شد بنابراين لازم بود که راهبرد سوم ما که عقب‌نشینی نیروهای دشمن به مرزهای بین‌المللی و به نوعی تنبیه متجاوز بود، اجرا شود اگر پس از پایان بیت‌المقدس جنگ متوقف می‌شد چه ضمانتی بود که صدام از دیگر مناطق اشغالی عقب نشینی کند یا سایر خواسته‌های ایران را بپذیرد این دلایل باعث شده بود تا جنگ با پذیرش شرایط ایران برابر مفاد قطع نامه 598  در 31/4/ 67  آتش بس بین دو کشور برقرار شود.

باشگاه خبرنگاران: طبق كدام قطعنامه كشور عراق متجاوز اعلام شد؟

برابر قطع‌نامه 598 عراق به عنوان متجاوز معرفي شد.

باشگاه خبرنگاران: تعداد كشته‌هاي عراق و صدمات وارده بر آن به چه ميزاني برآورد شده است؟

 با توجه به جمعيت عراق در آن زمان كه بين 15 تا 20 ميليون شناور بود  وتعداد قواي نظامي و افرادي كه در جنگ حضور داشتند حدود 381هزار و 680 نفر كشته عراقي، حدود 72 هزار اسير ، 82 فروند بالگرد و 371 فروند هواپيماي منهدم شده از عراق ثبت شد  غنايم كسب شده از عراق نيز 480 قبضه توپ، 17 هزار دستگاه تانك ،3 هزار و 363 دستگاه خودرو و ... بود.


باشگاه خبرنگاران: تلفات كشور ايران در طول 8 سال جنگ چقدر بود؟

با توجه به جمعیت ایران که بین 35 تا 42 میلیون در طول دوران جنگ شناور بود و حضور بیش از 5 میلیون نفر رزمنده اعم از سرباز و بسیجی پاسدار و ارتشی و جهادی و امدادگر و سایر نیروهای شرکت کننده که مستقیماٌ در جنگ دخالت داشته‌اند و همچنین بمباران رژیم بعثی در شهرها که باعث کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان غیر نظامی ما شده بود برابر آمارها تعداد شهدای کل ما در جنگ 172056 نفر بوده که با احتساب 15950 شهید در بمباران های هوایی جمعاٌ 188015 نفر آمار  کل شهدای ایران در جنگ بوده است.

باشگاه خبرنگاران: نامگذاري عمليات‌ها برچه مبنايي نامگذاري مي‌شد؟

طرح عمليات "فتح‌المبين" يكي از ابتكارات خوب رزمندگان بود، در اين عمليات برخي يگان‌ها به آمادگي كامل نرسيده بودند دشمن اطلاعاتي از ما گرفته بود و ما در پي خنثي‌سازي اين اطلاعات بوديم ، فرماندهان سپاه و ارتش دچار ترديد شدند به همين خاطر  فرماندهان تصميم گرفتند استخاره كنند و بعد از استخاره سوره فتح آمد و با توجه به طراحي‌هاي بسيار خوبي كه از قبل براي اين عمليات داشتند فكر مي‌كردند كه اين عملیات فتح بزرگي در منطقه است و اسم آن را فتح‌المبين ناميدند و همچنين در تاريخ 18/11/61 عمليات "والفجر مقدماتي" اجرا شد و از آنجا كه شروعش در دهه فجر بود  اين سلسله عمليات‌ها به نام والفجر رسمیت یافت.
 


باشگاه خبرنگاران: در پايان اگر خاطره‌اي از همرزمانتان داريد برايمان بگوييد؟

 در سال 1362 ارتش و سپاه توافق کردند که به‌طور مستقل عملیات‌هایی را طرح‌ریزی و اجرا کنند و توافق کرده بودند که در هر عملیاتی که جداگانه انجام می‌دهند در صورت نیاز از امکانات يك‌دیگر بهره‌مند شوند بنابراين سپاه پاسداران طرحی جهت اجرای عملیات والفجر 8 در جزیره مینو را آماده و به منظور اجرای دقیق آن نیازمندی‌های خود را شامل پشتیبانی هوایی (جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش) آتش پشتیبانی نزدیک با استفاده از بالگردهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، مهندسی رزمی، پشتیبانی آتش توپخانه و همچنین انجام  عملیات‌هایی محدود در مناطق مختلف جبهه‌ها به منظور جلوگیری از جابه‌جایی  نیروهای متراکم عراق که از منطقه شلمچه تا جزایر مجنون گسترش داشتند اعلام کرده بود به همین منظور یگان‌های تیپ‌های مختلف لشگر 92 وظیفه اجرای عملیات‌های ایذایی را به عهده گرفته بودند.

از طرفی رکودی که از ماه‌ها قبل در جبهه‌ها حاکم شده بود و مدتی بود ایران عملیاتی علیه عراق اجرا نکرده بود این مهم باعث شده بود که فشارهایی از داخل به رزمندگان وارد شود که بایستی تحرکات جدیدی بر علیه دشمن اجرا شود به همین دلیل نیروی زمینی یگان‌های نمونه خود را جهت اجرای عملیات‌هایی در مناطق جنوب به طورهمزمان با عملیات والفجر 8 که توسط رزمندگان سلحشور سپاه و بسیجیان جان برکف اجرا می‌شد را آماده كرده بود.

گروهان نمونه گردان 121 تیپ 1 لشگر 92  به فرماندهی امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده فعلی نزاجا به‌عنوان فرمانده نمونه هدایت این یگان را جهت اجرای عملیات محدود در منطقه پاسگاه زید به عهده داشت و من هم که آن موقع با درجه ستوانی در تیپ 1 لشگر 92 به عنوان فرمانده دسته "ش م ه" انجام وظیفه می‌کردم از طرفی دررکن سوم تیپ نیز عهده‌دار مسئولیت بودم.

شب عملیات در نفربر فرماندهی در کنار فرمانده تیپ امیر کریمی و جانشین تیپ سرهنگ صارمی حضور داشتم و از هدایت دقیق برابر اهداف تعیین شده در آن عملیات که توسط این فرمانده در آن شب اجرا شد به‌وسیله سیستم رادیویی، آگاهی کامل داشتم و اقدام به موقع وي و هدایت صحیح و حضور در پیشانی یگان عمل‌کننده توسط این فرمانده باعث شد تا دشمن از امکان هرگونه به‌کارگیری نیروهای خود جهت تقویت محورهای دیگر که نیرو نیاز داشتند سلب شود بنابراين تهور، بی‌باکی و روحیه بسیار عالی امیر پوردستان در آن شب و هدایت فرمانده تیپ برای من همیشه به‌عنوان یک خاطره خوب محفوظ مانده است.

انتهاي پيام/


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 11:56 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
شماره خبر: 100904408579
 
با امير احمدرضا پوردستان، فرمانده نيروي زميني ارتش
ارتش ايران، قويترين ارتش خاورميانه است
امام ‌خمینی‌(ره)‌ در 28 فروردین 58 روز 29 فروردین را به عنوان روز ارتش نامگذاری کردند و از همان سال به بعد هر ساله این روز به عنوان نمادی برای نمایش قدرت و توان ارتش جمهوری اسلامی ایران و پاسداشت ملت از دلاورمردی‌های ارتش در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، بزرگ داشته می‌شود. به مناسبت همین روز با امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی هم‌صحبت شدیم تا برایمان از دستاوردها و فعالیت‌های ارتش بگوید. امیر پوردستان پیش از مسوولیت فعلی‌اش در سمت‌هایی چون ریاست دانشگاه افسری امام علی(ع)‌ و نیز فرمانده ارشد ارتش در استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد فعالیت داشته است. وی 100 ماه سابقه حضور در مناطق عملیاتی دفاع‌مقدس را داشته که عمده آن در لشکر 92 زرهی خوزستان بوده است.

حدود 20 سال از پایان جنگ تحمیلی می‌گذرد. برای شروع مصاحبه، درباره فعالیت‌های ارتش و نیروی زمینی در طول این 20 سال بفرمایید.

جنگ در سال 67 با پذیرش قطعنامه با تمام فراز و فرودی که داشت به نوعی فروکش کرد؛ البته برای یگان‌های نیروی زمینی خیلی تفاوتی نکرد، چراکه خیلی از یگان‌های ما در همان سنگرهای عزت و شرف در مرزهای غرب و جنوب غربی کشورمان باقی ماندند. برای خیلی از یگان‌ها این مقطع فرصتی بود که بیایند و خودشان را بازسازی بکنند. فرصت پس از جنگ فرصتی برای یگان‌ها بود که به تجهیزات، ادوات و قسمت‌هایی که در جنگ آسیب‌دیده بودند، رسیدگی کاملی داشته باشند. به همین علت اولین حرکت یگان‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ، بازسازی تجهیزات و ادوات خودشان بود. در ضمن این‌که در کنار این بازسازی تجهیزات و ادوات، بازسازی روحی و روانی کارکنان نیز مد نظر قرار گرفت. این کار به لطف خدا با شدت و قوت خوبی ادامه پیدا کرد. پادگان‌هایی که در جنگ آسیب‌دیده بودند شروع به مرمت و بازسازی کردند. تانک‌ها، نفربرها، خودروها و بالگردها شروع به بازسازی کردند. این اولین مرحله‌ای بود که یگان‌ها بعد از جنگ در دستور کار خودشان قرار دادند؛ اما همان‌طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند جنگ برای ما یک دانشگاه بود. یعنی ما در کتب نظامی خودمان به خیلی از آموخته‌ها رسیده بودیم که حاصل تجربیات جنگ جهانی اول و دوم بود که عمدتا ترجمه شده کتاب‌های آمریکایی بود. جنگ دریچه‌ها و دروازه‌های دیگری را به روی ما باز کرد. به همین علت پس از جنگ افراد خوش‌ذوق و صاحب نظر نیروی زمینی و ارتش جمع شدند تا تجربیات جنگ تحمیلی را استخراج و کلاسه کنند و در کتب نظامی ما بیاورند که الحمدلله این کار انجام شد و یکی از دستاوردهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و مشخصا نیروی زمینی بعد از جنگ تجربیاتی بود که ما در طول جنگ تحمیلی به دست آوردیم که آن را در بخش‌های زرهی، پیاده نظام، توپخانه و هوانیروز استخراج کردیم و به دانشجویانمان آموزش می‌دادیم. این مقطع ادامه داشت تا این‌که پس از حادثه 11 سپتامبر باب جدیدی در مقابل نیروهای مسلح ما گشوده شد و فضای امنیتی جدیدی بر دنیا حاکم و الفاظ و ادبیات جدیدی وارد فرهنگ نظامی جهان شد که از جمله آنها می‌توان به جنگ ناهمتراز و جنگ ناهمگون اشاره کرد. ما جنگ اول و دوم خلیج فارس و جنگ افغانستان را به دقت مرور و رصد کردیم و حاصل چندین هزار نفر ساعت کاری که در این مورد انجام شد، این بود که ما در نوع نگرشمان به نیروهای فرامنطقه‌ای کشورمان تغییراتی بدهیم و آموخته‌هایی که از این جنگ‌ها به دست آورده‌ایم را در کتب نظامی‌مان پیاده کنیم و آنها را به دانشجویانمان آموزش دهیم و حتی این آموخته‌ها را در رزمایش‌هایمان اجرا کنیم. الان رزمایش‌هایی که ما برگزار می‌کنیم براساس آموخته‌هایی است که از این جنگ‌ها به دست آورده‌ایم و شناختی است که ما از نیروهای فرامنطقه‌ای داریم. فکر می‌کنم یکی از مهمترین دستاوردهای پس از جنگ همین باشد که ما تجربیات خیلی زیادی از این جنگ‌ها به دست آورده‌ایم. حتی سبب شد به کارگیری سلاح‌هایمان را هم تغییر دهیم و برخی سلاح‌های ابتکاری در این نبردها را پیش‌بینی کرده و به کار بگیریم؛ بنابراین اینها بخش مهمی از دستاوردهای ارتش و نیروی زمینی بعد از جنگ بود. ضمن این‌که ما به مقطعی رسیدیم که در شرایط تحریم اقتصادی قرار گرفتیم و سلاح به ما داده نمی‌شد. در این مقطع روی به کارگیری سلاح‌ها و نوآوری سلاح‌هایی که مورد استفاده در نیروهای زمینی، دریایی و هوایی بودند کارهای خیلی زیادی انجام شد. در همین خصوص با ارتباط نزدیک و تعامل بسیار خوبی که با مراکز علمی و دانشگاهی کشور برقرار شد و با کمک فکری و علمی که از آنها گرفته می‌شد توانستیم در بومی‌سازی سلاح‌های مورد نیاز خودمان تحولی ایجاد کنیم و این سلاح‌ها را به صورت الگو ساخته و به صنایع دفاعی کشور ارائه کنیم تا آنها را به تولید انبوه برسانند. در بخش دیگر دستاوردها می‌توان به آمادگی ارتش برای کمک‌رسانی در حوادث و بلایای غیرمترقبه اشاره کرد که در این مرحله هر موقعی که نیاز بوده به شایستگی حضور پیدا کرده است. اگر بخواهم به طور فهرست‌وار به برخی دیگر از فعالیت‌های نیروی زمینی اشاره کنم باید به توجه عمیقی اشاره کنم که برای گسترش فرهنگ نماز و تقویت بنیه‌های اعتقادی و دینی کارکنان شده است. در ارتباط با توسعه فعالیت‌های قرآنی نیز گام‌های بسیاری برداشته شده است و صدها نمازخانه و مسجد در پادگان‌ها احداث شده است و سربازان در این مساجد و نمازخانه‌ها آموزش‌های دینی را فرامی‌گیرند و بنیه‌های دینی و اعتقادی آنها محکم می‌شود. در ارتباط با حفظ و اشاعه فرهنگ دفاع مقدس فعالیت‌های زیادی انجام شده است. ما راویان زیادی را تربیت کرده‌ایم که آنها در ایام عید و تابستان‌ها در مناطق مرزی حاضر می‌شوند و رشادت‌ها و دلاوری‌های دوران جنگ تحمیلی را روایتگری می‌کنند. در ضمن دانشجویان مدارس نظامی خودمان را نیز به آن منطقه‌ها می‌بریم تا در حال و هوای دوران جنگ قرار بگیرند. در کل باید بگویم به لطف خدا حرکت ارتش جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ و دفاع مقدس، یک حرکت رو به جلو بوده است که در تمام زمینه‌ها انجام شده که هرکدام آنها مصادیق بسیار زیادی دارد که اگر بخواهیم به همه آنها اشاره کنیم طولانی خواهد شد.

شما در بخشی از صحبت‌های خود به تغییر فضایی اشاره کردید که پس از حادثه 11 سپتامبر به وقوع پیوست. درباره ویژگی‌های فضای جدید و نوع تهدیدات در این فضا بیشتر توضیح دهید.

در شرایط بعد از حادثه 11 سپتامبر کلا فضای امنیتی جدیدی بر جهان حاکم شد و تهدیدات از حالت همتراز به حالت ناهمتراز و ناهمگون تغییر شکل داد. یعنی ما با یک دشمن همتراز روبه‌رو نبودیم، بلکه دشمن ما دشمنی بود که از سلاح‌های فوق مدرن و تجهیزات به روزی برخوردار بود و از تاکتیک‌های نوین بهره می‌برد و قدرت و توان بالایی داشت که این قدرت و توان فوق‌العاده‌، با قدرت بسیار بالای هوایی نیز پشتیبانی می‌شد. نوع تهدیداتی که ما با آنها روبه‌رو بودیم، چنین تهدیداتی بود؛ اما ما با رصد کردن چنین تهدیداتی و مشخص کردن نقاط ضعف و قوت نیروهای دشمن، راه‌هایی را که می‌توانیم به این دشمنان ضربه بزنیم، تعیین کردیم. گام بعدی ما این بود که این مطالب را در دکترین دفاعی خودمان و در تاکتیک‌های به کارگیری سلاحمان پیاده کردیم. برای ما مشخص شد یک نیروی فرامنطقه‌ای چه نقاط ضعف و قوتی دارد و بدین ترتیب می‌توانیم از نقاط قوت دشمن دوری کنیم و با آگاهی در نقاط ضعف دشمن به او ضربه بزنیم. تاکتیک‌ها را هم برای خودمان ترسیم کردیم و براساس این تاکتیک‌ها سلاح‌های مورد نظر خودمان را هم ساختیم.

تا مدت‌ها پس از حادثه 11 سپتامبر ما با چنین فضایی روبه‌رو بودیم، اما به اعتقاد من این فضا در حال حاضر تغییر کرده است، چراکه تهدیدات دشمنان، سخت‌افزاری نیست، بلکه به تهدیدات نرم‌افزاری تبدیل شده است. تغییر تهدیدات به این معنا نیست که نیروهای نظامی از فعالیت‌ها و آموزش‌ها و استمراری که در کارشان در ارتباط با حفظ و ارتقای آمادگی رزمی داشتند کنار بکشند و به کارهای فرهنگی بچسبند.

یک نیروی نظامی در هر شرایطی باید خودش را آماده نگه دارد و توان رزمی خود را ارتقا دهد؛ اما فضایی که الان حاکم است و آن چیزی که استنباط می‌شود این است که تهدیدات دشمنان، تهدیدات نرم است، زیرا به این نتیجه رسیده‌اند که راهکار نظامی، راه‌حل مشکلات آنها نیست. آنها در عراق و افغانستان راهکار نظامی را تجربه کردند و ضربات سختی خوردند و هنوز هم این ضربات ادامه دارد، بنابراین به این نتیجه رسیدند که باز کردن جبهه نظامی دیگری برای آنها مقرون به صرفه نیست. ضمن این که نبرد 33 روزه و نبرد 22 روزه هم درس مضاعفی شد که آنها با راهکار نظامی به اهداف خود نمی‌رسند، لذا تهدیدات نرم را در دستور کار خود قرار دادند که ساز و کار تهدیدات نرم نیز تعریف شده و مشخص است.

آیا ارتش در زمینه مبارزه با تهدیدات نرم هم فعالیتی دارد؟

ما خودمان را برای مقابله با هر دشمنی آماده می‌کنیم. وظیفه ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی زمینی، مقابله با تهدیدات است. آن چیزی که یک نیروی نظامی باید برخوردار باشد آمادگی برای مقابله با تهدیدات نظامی است. ما وقتی که روی ارتقای توان رزمی و آمادگی‌های دفاعی خودمان کار می‌‌کنیم باعث ایجاد بازدارندگی در دشمن می‌شویم.

این وظیفه‌ای است که به عهده نیروهای نظامی است، اما تهدیدات نرم، ساز و کار خودش را دارد و یکی از مولفه‌هایی که دشمنان در تهدیدات نرم در ابعادی گسترده از آن استفاده می‌کنند عملیات روانی است. عملیات روانی یکی از مولفه‌های اصلی تهدیدات نرم دشمنان است. بدین شکل که با بزرگ نشان دادن توانمندی‌های خودشان و تحقیر توانمندی‌های طرف مقابل، کاری می‌کنند که کشور مقابل، سلاحش را به زمین گذاشته و دست‌های خود را به نشانه تسلیم بالا آورد. اشاعه اعتیاد و بی‌بندوباری و فساد از دیگر تهدیدات نرم هستند.

تهدیدهای رژیم صهیونیستی برای بازگرداندن اعتماد به نفس به ارتش این رژیم انجام می‌شود

حالا اگر بخواهیم نقش نیروهای نظامی را در مقابله با این تهدیدات بررسی کنیم باید بگویم به اعتقاد من، دستگاه‌های فرهنگی و دستگاه‌هایی که در این ارتباط هستند مهم‌ترین وظیفه را در این حیطه به عهده دارند. ما در بخش خودمان که ارتقای توان رزمی و رصد کردن لحظه به لحظه دشمنان است، هرگز کوتاهی نمی‌کنیم و آمادگی داریم، اما احساس می‌کنیم در بعد تهدیدات نرم، دستگاه‌هایی که وظایف فرهنگی و اطلاع‌رسانی را به عهده دارند نقش پررنگ‌‌تری دارند و باید حضور فعال‌‌تری در صحنه‌ها داشته باشند تا با کمک یکدیگر بتوانیم این تهدید دشمن را هم خنثی کنیم.

در بعضی خبرها، شما از پدافند لایه به لایه سخن گفته‌اید. در مورد این نوع پدافند بیشتر توضیح دهید.

یکی از تاکتیک‌های اصلی دشمنان، سرعت و عملیات هلی‌برن آنهاست. دشمن فرامنطقه‌ای ما این توانمندی را دارد که به عملیات‌های خودش عمق بدهد و از عملیات هلی‌برن و نیروی هوایی خودش بخوبی استفاده کند.

ما اگر بخواهیم یک دفاع خطی را در مقابل این دشمن داشته باشیم بدون شک با اولین حمله‌ای که صورت می‌گیرد این خط شکسته می‌شود و دشمن می‌تواند تا عمق کشور ما نفوذ کند.

به همین علت ما با توجه به شناختی که از دشمن داریم، گلوگاه‌ها را مشخص کردیم، چون دشمن ما متکی به جاده حرکت می‌کند و ناچار است از گلوگاه‌ها عبور کند. گلوگاه در تعریف نظامی، مسیری است که حرکت دشمن کند و کانالیزه می‌شود و در این مسیرها، نیروهای تامین دشمن از ستون او دور می‌شوند. ما این گلوگاه‌ها را شناسایی و در این مناطق تمامی زمین را برای دشمن ناامن کرده‌ایم. یکی از تاکتیک‌های ما در نبرد ناهمتراز، زمین مسلح است؛ یعنی ما تمام سطح زمین را برای دشمن ناامن می‌کنیم.

آن هم نه به وسیله نفر بلکه به وسیله سلاح هوشمند. با این تدبیر، هر بوته و خاشاک و هر سنگی می‌تواند برای دشمن یک تهدید باشد. پدافند لایه به لایه به این معناست که ما لایه به لایه، این لایه‌های دفاعی را چیده‌ایم و دشمن برای عبور از هر یک از این لایه‌ها باید تلفاتی را بپذیرد، در حالی که یکی از نقاط ضعف دشمن، پذیرش تلفات است. ما می‌بینیم که وقتی یک سرباز نیروهای فرامنطقه‌ای در عراق یا افغانستان کشته می‌شود جنجالی در کشور متبوع این نیروها شکل می‌گیرد و ما از همین نقطه ضعف دشمن استفاده می‌کنیم. یکی از اهداف ما در رزم ناهمتراز، وارد کردن تلفات انسانی به دشمن در صورت تهاجم است و تاکتیک پدافند در سطح و پدافند لایه به لایه برای وارد کردن تلفات انسانی به دشمن متجاوز است تا ما بتوانیم از این نقطه ضعف آنها استفاده کنیم.

ارتش جمهوری اسلامی ایران و به طور خاص نیروی زمینی چه نوآوری‌هایی در دوران پس از انقلاب اسلامی داشته است؟

سابقه بحث نوآوری‌ها در نیروی زمینی و ارتش به ابتدای انقلاب باز می‌گردد.

ارتش کشور ما پیش از انقلاب اسلامی، یک ارتش وابسته بود و توسط مستشاران اداره می‌شد.

این قضیه شامل تمام ابعاد ارتش می‌شد و چه در بعد تفکرش که برخی متفکر، کارهای نرم‌افزاری را انجام می‌دادند و چه در بخش‌های سخت‌افزاری که یک سری مستشار بودند که تجهیزات را اپراتوری می‌کردند، ارتش ما به بیگانگان وابسته بود.

حدوث انقلاب اسلامی باعث شد این مستشاران ایران را ترک کنند و به کشور خودشان بازگردند. احساس آنها این بود که با رفتن مستشاران، تجهیزات ما بر زمین می‌ماند و کسی نیست که آنها را اپراتوری کند و بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران تسلیم می‌شود و دست‌های خود را بالا می‌آورد و ناگزیر می‌شود تا از مستشاران بخواهد برای اپراتوری و راهبری تجهیزات به ایران بازگردند. غیرت، همت و اراده جوانان ایرانی سبب شد آنها وارد شوند و خودشان این تجهیزات را اپراتوری کنند.

وقتی این تجهیزات نیاز به تعمیر پیدا می‌کرد متخصصان کشورمان آنها را از هواپیما گرفته تا تانک و نفربر باز می‌کردند و ابتدای کار از تعویض قطعه شروع کردند. زمانی که قطعات تمام شد و ما در شرایط تحریم قرار گرفتیم و هیچ قطعه‌ای به ما فروخته نمی‌شد، نهضت قطعه‌سازی آغاز شد که قطعات در داخل کشور و توسط خود نیروهای نظامی و صنایع داخلی ساخته می‌شد.

نیروی زمینی هم افتخار دارد که بیش از 200 هزار نوع قطعه را توسط متخصصان خود تولید کرده است. ساخت این قطعات، وسعت بیشتری پیدا کرد و با حالت مونتاژ کنار یکدیگر قرار گرفت و از طریق مهندسی معکوس، سلاح‌هایی تولید شد و بدین ترتیب نیروهای نظامی ما، نخبگان و صنعتگران ارتشی ما به این اعتماد به نفس رسیدند که خودشان می‌توانند تجهیزات مورد نیاز خود را تامین کنند.

به عنوان مثال در نیروی زمینی، تانک ذوالفقار و نفربر صیاد تولید شد. در نیروی هوایی جنگنده صاعقه تولید شد و در نیروی دریایی ناو و ناوچه و سلاح‌های کامپوزیتی زیادی تولید شد که نمونه‌هایی از آنها را ملت عزیز ما در رژه‌های نیروهای مسلح مشاهده کرده و می‌کنند.

این مسیر نوآوری و ابداع همچنان ادامه دارد و تجهیزات فراوان دیگری تولید شده است که به لحاظ طبقه‌بندی از ذکر نام آنها خودداری می‌کنم؛ اما مساله‌ای که می‌خواهم بر آن تاکید کنم این است که مسیر ابداع و نوآوری تعطیل نشده است و روز به روز در حرکتی رو به جلو در حال شکوفایی است و هرروز پرده جدیدی از این صحنه نورانی در مقابل دید نظامیان ما در کشور باز می‌شود.

اگر بخواهیم ارتش جمهوری اسلامی ایران را از نظر تسلیحات، تجربه، امکانات و دیگر موارد تاثیرگذار، با دیگر ارتش‌های جهان مقایسه کنیم، الان ما در چه جایگاهی قرار داریم؟

یک نیروی نظامی زمانی می‌تواند کارآمد باشد و به داشته‌های خود افتخار کند که در یک صحنه رزم واقعی وارد شده باشد و از آن سربلند بیرون آمده باشد. الان ما کشورهای بسیار زیادی در دنیا را شاهدیم که از لحاظ تجهیزات و نیروی انسانی از ارتش‌های بسیار پیشرفته‌ای برخوردارند و قابلیت‌های زیادی دارند اما چون صحنه عملی میدان رزم را تجربه نکرده‌اند نه زمامداران آن کشورها و نه خود نظامیان، از اعتماد به نفس بالایی برای مواجهه با خطرات برخوردار نیستند.

اما شرایطی که در جنگ تحمیلی برای کشور ما پیش آمد و ارتش جمهوری اسلامی ایران در آن شرایط با دشمنی روبه‌رو شد که از امکانات فراوانی برخوردار بود و از سوی 23 کشور حمایت می‌شد، باعث شد نیروهای نظامی ما، صحنه عمل را تجربه کنند. ارتش ما در شرایطی با این دشمن مقابله کرد که حقیقتا از آمادگی‌های لازم نظامی برخوردار نبود به عنوان مثال، تجهیزات ما آماده نبودند و نفرات نظامی ما نیز براساس شرایط پس از انقلاب از جمله تقلیل خدمت سربازی، انتقالات بی‌رویه و بازنشستگی‌های زیاد، موقعیت خوبی نداشتند. در این شرایط ارتش ما وارد جنگ شد و توانست بخوبی خودش را نشان دهد و در مقابل آن هجوم بی‌امان دشمنی که قصد داشت 3 روزه یا 5 روزه، خوزستان را تصرف کند ایستادگی کرد. ارتش ما در جنگ تحمیلی نشان داد که از قابلیت‌های بسیار بالایی برخوردار است. این حضور در 8 سال دفاع مقدس و پیروزی‌های درخشان باعث شد ارتش جمهوری اسلامی ایران، اعتماد به نفس لازم را برای مواجهه و مقابله با خطرات احتمالی در خودش پیدا کند. این اعتماد به نفس، ذخیره و ظرفیت بسیار ارزشمندی است که ارتش جمهوری اسلامی ایران از آن برخوردار است. مضافا این که ارتش ما از انگیزه‌های دینی و معنوی بسیار بالایی برخوردار است و شهادت را فیض عظیمی برای خود می‌داند. تبعیت از مقام معظم فرماندهی کل قوا، اتصال به اقیانوس بیکران مردم و بهره‌مندی از سلاح‌هایی که در خود کشور تولید می‌شود و بومی شده‌اند، همگی از جمله ظرفیت‌هایی هستند که باعث شده‌اند ارتش جمهوری اسلامی ایران قوی‌ترین ارتش در منطقه خاورمیانه باشد.

ارتش ایران ارتشی است که از ویژگی‌های بسیار خوبی برای مقابله با تهدیدات برخوردار است و این ارتش با اعتماد به نفسی که دارد و با تکیه بر اعتماد و اطمینانی که مردم به این ارتش دارند در صحنه‌هایی که باید ورود پیدا کند با جرات وارد می‌شود و به شایستگی انجام وظیفه می‌کند. من اگر بخواهم در مقام مقایسه قرار بگیرم می‌توانم به مردم عزیزمان این اطمینان را بدهم که ارتش ما توان و قدرت لازم را برای دفاع از ارزش‌های نظام جمهوری اسلامی ایران و تمامیت ارضی کشور را داراست و هیچ خللی و نقطه ضعفی را در این خصوص ندارد.

با توجه به تقسیم‌بندی‌های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، حوزه وظایف ارتش در چه بخش‌هایی تعریف شده است؟

براساس اصل 143 قانون اساسی، ماموریت حفاظت از مرزهای جمهوری اسلامی ایران و حفظ تمامیت ارضی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به ارتش واگذار شده است. ارتش برای اجرای این ماموریت ساز و کار خاصی را تعریف کرد و تا چندی پیش 3 نیرو را در اختیار داشت که عبارت بودند از: نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی.

در این تقسیم‌بندی ماموریت نیروی زمینی حفاظت از مرزهای زمینی بود و حفاظت از مرزهای آبی و هوایی کشور نیز به عهده نیروهای دریایی و هوایی بود.

در طرح جدید ارتش، نیروی هوایی به 2 قسمت آفندی و پدافندی تقسیم شد که نیروی هوایی، نیروی آفندی شد و نیروی پدافندی ارتش هم که وظیفه پدافند هوایی را به عهده دارد کلیه پدافندهای کشور اعم از پدافندهای سپاه، پدافندهای ناجا و پدافندهای نیروی زمینی را در اختیار گرفته است. بنابراین نیروی پدافند ارتش در حال حاضر شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور را اداره می‌کند.

براساس اصل 150 قانون اساسی، ماموریت حفاظت از انقلاب و دستاوردهای آن به عهده سپاه پاسداران واگذار شده است. من در اینجا می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که این مرزبندی‌ها به معنای این نیست که حوزه کاری ارتش از حوزه کاری سپاه جدا باشد یا بعکس حوزه کاری سپاه جدا از حوزه کاری ارتش باشد. بلکه در مواقع مورد نیاز سپاه به کمک ارتش خواهد آمد و در مواقعی که ضروری باشد، ما به کمک سپاه خواهیم رفت.

شناخت ما از نیروهای فرامنطقه‌ای سبب شد که نوع به‌کارگیری سلا‌ح‌هایمان را تغییر دهیم

نظمی میان ارتش و سپاه برقرار است که این حرکت یک ناظم دارد و آن ناظم، ستاد فرماندهی کل‌قواست که مشخص می‌کند ارتش و سپاه در چه حوزه‌هایی با یکدیگر همراه شوند. ما این همکاری و همدلی را در 8 سال دفاع مقدس تجربه کرده‌ایم. به عنوان مثال، می‌بینیم که نیروهای ارتش و سپاه در کنار یکدیگر، قرارگاه مشترک ارتش و سپاه را تشکیل می‌دهند که این همکاری مشترک به ساماندهی و اجرای عملیات‌های بزرگ انجامید که به لطف خدا، پیروزی‌های بزرگی را هم به دنبال داشت. پس از جنگ هم، همین همکاری و همدلی وجود دارد و خط قرمزها به عنوان تفکیک وظایف نیست، بلکه یک نظم و شرح وظایفی وجود دارد که از سوی ستاد کل مشخص می‌شود و ارتش و سپاه براساس آن به وظایف خودشان عمل می‌کنند.

تعامل و ارتباط ارتش جمهوری اسلامی ایران با دیگر ارتش‌های جهان چگونه است و همکاری‌ها در چه حوزه‌هایی در جریان است؟

همکاری و تعاملی که در حال حاضر با کشورهای دوست و مسلمان وجود دارد در شرایط فعلی عمدتا در بخش‌های آموزشی خلاصه می‌شود. به عنوان مثال، بازدید دانشجویان دافوس از دافوس مشابه در یک کشور دوست و مسلمان. یا تبادل دانشجو میان ارتش کشورهای دوست و مسلمان که این کار در حال انجام است. از دیگر فعالیت‌های از این دست می‌توان به دیدارهایی که از مراکز آموزشی انجام می‌شود، اشاره کرد. کلا سطح روابط و همکاری‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران با ارتش کشورهای دوست و مسلمان در سطح روابط آموزشی خلاصه می‌شود. اما این آمادگی در نیروی زمینی و ارتش وجود دارد که در صورت صلاحدید در حد اجرای رزمایش‌های مشترک و منطقه‌ای با کشورهای دوست و مسلمان رابطه داشته باشد.

یعنی از نظر قراردادهای نظامی و تسلیحاتی در حال حاضر رابطه‌ای برقرار نیست؟

خیر، در شرایط فعلی در این حوزه‌ها همکاری نداریم.

معمولا به دنبال برگزاری هر رزمایشی از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شاهد اتهاماتی از سوی غرب مبنی بر تهدیدآمیز بودن فعالیت‌های نظامی ایران برای دیگر کشورهای منطقه هستیم. وارد شدن چنین اتهاماتی را چگونه تحلیل می‌کنید و کلا هدف اصلی از برگزاری رزمایش‌های نیروهای مسلح چیست؟

یک نیروی نظامی وظیفه دارد که همیشه خودش را آماده نگه دارد. به همین دلیل نیروهای نظامی باید به 3 مولفه، توجه زیادی داشته باشند: 1- تجهیزات 2- نیروی انسانی و 3- آموزش. این 3 مولفه در ارتقای آمادگی رزمی یک نیرو، نقش کلیدی ایفا می‌کند. اما در میان این 3 مولفه آموزش از جایگاه بالاتری برخوردار است. زیرا آموزش، حلقه واسط میان انسان و تجهیزات است و آن چیزی که انسان را به تجهیزات پیوند می‌دهد، بحث آموزش است. آموزش‌ها عمدتا به 2 صورت انجام می‌شود: یکی به صورت آموزش‌های تئوری و نظری و یکی هم آموزش‌های عملی است. آموزش‌های تئوری در کلاس انجام می‌شود و زمانی که این مرحله تئوری و نظری آموزش انجام شد، به مرحله عملی آموزش می‌رسیم. مرحله عملی آموزش، در سطح نیروی زمینی از رده گروه شروع می‌شود و به رده‌های دسته، گروهان، گردان، تیپ، لشکر و قرارگاه می‌رسد. زمانی که سطح این آموزش‌های عملی و میدانی ارتقا می‌یابد ما به آنها رزمایش می‌گوییم. یعنی به عنوان مثال رزمایش یک تیپ، همان آموزش عملی یک تیپ است که پس از انجام آموزش‌های نظری انجام می‌شود.

در ضمن برخی کارهای دیگری نیز در جریان این رزمایش‌ها انجام می‌شود که به عنوان مثال، سلاح‌هایی را که تولید شده است را در این رزمایش‌ها تست می‌کنیم. همچنین برخی تاکتیک‌هایی را که به آنها رسیدیم، از جمله تاکتیک جنگ نامتقارن را در این رزمایش‌ها به اجرا می‌گذاریم.

به عنوان مثال، یکی از تاکتیک‌هایی که در رزمایش‌ها با موفقیت اجرا کردیم، جنگ 2 طرفه بود. این تاکتیک در حالی انجام شد که تا پیش از آن رزمایش‌های ما یکطرفه بود و ما با یک دشمن فرضی در رزمایش‌ها روبه‌رو بودیم؛ اما با استفاده از این تاکتیک رزمایش‌ها را به صورت دوطرفه اجرا می‌کنیم و با قرار دادن یک گروه به عنوان دشمن، حالت عینی‌تر و عملی‌تری به رزمایش می‌بخشیم. درکل می‌خواهم این مطلب را عرض کنم که رزمایش، ادامه آموزشی است.

هدف دیگری که از اجرای رزمایش‌ها دنبال می‌شود، این است که یک کشور زمانی که بخواهد در دوران صلح، اقتدار و توان رزمی خود را ارزیابی کند و نشان دهد از رزمایش استفاده می‌کند.

این که برخی از کشورها از جمله آمریکا، رزمایش‌های ما را تهدیدی برای دیگر کشورهای منطقه می‌دانند، چگونه تحلیل می‌کنید؟

من قبلا اشاره کردم یکی از شیوه‌هایی که آمریکا در مقابله با جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است، استفاده و به‌کارگیری وسیع از جنگ روانی است. یکی از تاکتیک‌هایی که آمریکا در مقابل ایران بویژه در ارتباط با کشورهای منطقه، در دستور کار خودشان قرار داده‌اند، این است که جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک خطر نشان دهد و به دیگر کشورها این طور القا کند که جمهوری اسلامی ایران به منزله خطری برای شماست؛ اما خود کشورهای منطقه آگاهند که از این رزمایش‌ها برای کشورهای منطقه، بوی صلح و دوستی به مشام می‌رسد و هیچ تهدیدی برای آنها نبوده و نخواهد بود.

حضور نیروهای نظامی فرامنطقه‌ای در پایگاه‌های اطراف کشورمان تا چه حد بر فعالیت‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار است؟

مسلما این مساله بر فعالیت‌های ما بی‌تاثیر نمی‌تواند باشد. ما به عنوان بازوی نظامی نظام وظیفه داریم که مرزهایمان را زیر نظر داشته باشیم. مرزها دارای عمقی هستند و ما به عنوان نیروی نظامی وظیفه داریم نیروهای فرامنطقه‌ای را که در اطراف مرزهای ما مستقرند، زیر نظر داشته باشیم و تمامی حرکات آنها را رصد بکنیم تا اگر خدای‌نکرده بخواهند برای ما تهدید باشند، توان مقابله با آنها را داشته باشیم.

ما در درس‌های نظامی این مساله را آموزش می‌بینیم که هر حرکت نظامی با برخی قرینه‌هایی همراه است. به عنوان مثال، پدافند، قرینه‌هایی دارد و زمانی که نیروهای فرامنطقه‌ای یک حرکت‌هایی را انجام می‌دهند، ما به این نتیجه می‌رسیم که حالت پدافندی به خودشان گرفته‌اند یا حرکات خاص دیگری نمایانگر این است که این نیروها در حال‌ آماده شدن برای آفند هستند. ما به عنوان بازوی مسلح نظام، لحظه به لحظه این رفت‌وآمدها و کم و زیاد کردن نیروها را مدنظر داریم و متعاقب آنها خودمان را آماده می‌کنیم. لذا جابه‌جایی نیروهای فرامنطقه‌ای در چینش نیروهای ما نمی‌تواند بی‌تاثیر باشد و ما خودمان را برای عکس‌العمل‌های بعدی آماده می‌کنیم.

در پایان دوران ریاست‌جمهوری بوش، بحث تهدید نظامی علیه کشورمان قوت گرفته بود. برخورد نیروهای نظامی در مواجهه با این گونه تهدیدها چگونه است؟

نیروهای فرامنطقه‌ای با توجه به شکست‌هایی که در افغانستان و عراق متحمل شدند و هنوز هم نوار این شکست‌ها ادامه دارد. بعید به‌نظر می‌رسد که توان باز کردن جبهه سومی را داشته باشند. لذا احساس من این است که ما از این ناحیه تهدیدی نخواهیم داشت.

البته تاکید می‌کنم که ما به عنوان نیروی نظامی، خودمان را در بالاترین درجه آمادگی رزمی نگه می‌داریم و ذره‌ای از رصدکردن دشمنان غافل نیستیم. اما در ارتباط با اسرائیل و صحبت‌هایی که از برخی مسوولان آن می‌شنویم باید بگویم این صحبت‌ها و اقدامات به منظور جبران تحقیری است که در جنگ 33 و 22 روزه متحمل شدند. همه به خاطر دارند که ارتش اسرائیل ظرف 6 روز، ‌طومار اعراب را در هم پیچید؛ اما همین ارتش قدرتمند در جنگ 33 روزه و 22 روزه به چنین خفت و خواری و استیصالی رسید که سردمداران اسرائیل، در حال حاضر قدرت جمع کردن ارتش خود را ندارند. لذا به جهت بازسازی روحی ارتش خود ناچار هستند که چنین اظهاراتی را مطرح کنند و دست به ساماندهی رزمایش‌هایی بزنند تا بتوانند ارتش خود را به جایگاه گذشته، نزدیک کنند. بنابراین، چنین حرکت‌هایی از سوی رژیم صهیونیستی برای جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند تهدید باشد و اگر هم بخواهد حرکتی انجام دهد، نیروهای مسلح ما از چنان توان و اقتداری برخوردار هستند که ضربه‌ای به مراتب مهلک‌تر و سنگین‌تر را به نیروهای متجاوز وارد خواهند کرد.

حسین نیک‌پور

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 27 فروردین 1395  ] [ 11:53 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 90 :: 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4057610 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب